مقاله در مورد تاریخچه سفال و سرامیک
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله در مورد تاریخچه سفال و سرامیک دارای ۴۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد تاریخچه سفال و سرامیک کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد تاریخچه سفال و سرامیک،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد تاریخچه سفال و سرامیک :
تاریخچه سفال و سرامیک
سکوت خاک را مى شکنیم با رقص سرانگشتان امید و ترانه را جاودانه مى کنیم در پیوند نگاه آب و خاک که به اشتباه گل مى نامندش گل نیست بلکه سازى است که باید آن را نواخت و شنید.
خاک در دسترس ترین عنصر طبیعت با آب حیاتى ترین عنصر زندگانى درهم آمیخته شد و اولین دل مشغولى هاى بشر را در دستان او شکل داد.
گل که خاک ممزوج با آب است ماده ى اولیه ى سفالینه گردید که قابلیت شکلپذیرى بینظیرى دارد. شاید بشر اولین تجربیات سازندگى خود را اینگونه کسب نمود. در ابتدا هنر سفالگرى براى ساخت اجسام و ظروف مورد نیاز زندگانى و بعدها براى جلوه دادن به تخیلات ذهنى بشر به صورت هنرى ماندگار تبدیل گردید.
سفال (سفالینه):
این اصطلاح، بنابر تعریف لغتنامهها عموما به معنی اشیا ساخته شده از گل پخته هستند، مانند کاسه، کوزه، و غیره; همچنین سفالینه، سفال ساخته شده را میگویند. سفالین نیز شامل انواع اشیایی است که از سفال میسازند. اصطلاح اروپایی” سرامیک” نیز داری مفاهیم سفال در زبان فارسی است، که از واژه یونانی (keramikos) که خود از (keramon) به معنی خاک رُس گرفته شده است. بنابراین سفالگری نیز به هنر یا صنعت ساخت ظروف و اشیا گلی پخته اطلاق
میشود. معمولا محصولات را اگر بدون لعاب باشند سفال و اگر لعابدار باشند بر حسب گل و لعابی که در آنها به کار رفته بدل چینی مینامند. سفال در واقع نخستین محصول هنری و صنعتی مردمان اولیه و حاصل نیاز و شعور آدمی، در به کار گیری عوامل طبیعت است، و از آنجا که مواد اولیه آن شامل: خاک، آب، و آتش در سرزمینهای محل سکونت بشر یافت میشده است، نشانههای تولید آن را در تمامی نقاط مسکونی انسان مشاهده میکنیم. کهنترین اشیا سفالی بدست آمده از
کاوشهای باستانشناسی ایران مربوط گنج دره در استان کرمانشاه است؛ که تاریخ آن به هزاره هشتم پیش از میلاد میرسد.
سفال به زبان ساده گلى را که در اثر حرارت آب شیمیایى خود را از دست داده باشد سفال مى نامند ، گل سفال تشکیل شده از خاک
رس و آب و رس مخلوطى از : آلومین ( AL2O3 ) ، سیلیس ( Sio2) و آب مولکولى مى باشد. براى ساختن گل مناسب سفالگرى
ابتدا خاک را مى شویند یعنى این که ناخالصى هاى آن را جدا مى کنند، سپس دوغاب حاصل را در حوضچه هاى مخصوص مى ریزند
تا رطوبت آن به حد نصاب مصرف برسد ، سپس آن را به محل کارگاه حمل نموده و جهت جلوگیرى از خشک شدن آن را با
نایلون و یا مواد مشابه مى پوشانند . گل موجود با کمى ورز دادن آماده مصرف مى شود. براى ساختن قطعات با چرخ و یا ساخت کاشى هاى سفالین مقدار رطوبت لازم گل کمى متفاوت است . با کمى تجربه مى توان این میزان رطوبت را به درستى مورد استفاده قرار داد .
بعد ازساخت قطعه ابتدا باید آن راخشک نمود و یا آب فیزیکى آن را جدا نمود.نباید قطعات ساخته شده سفالین خیلى سریع خشک شوند دراین صورت دچارشکستگى ویا تاب برداشتن مى شوند .
به همین منظور قطعات ساخته شده در محل هایى که جریان هوا در آن جارى نباشد نگهدارى
مى شوند تا قطعه به تدریج و کامل خشک شود، سپپس آن رادرون کوره چیده وپختن آغازمى گردد
در صورتى که قطعات سفال کامل خشک نشده باشند در این مرحله نیز آسیب خواهند دید.
حرارت کوره باید به آرامى افزایش یابدتادرجه حرارت ۵۰۰درجه سانتیگراده
یچگونه تغییر شیمیایى
در خواص قطعات داخل کوره اتفاق نمی افتد به طورى که اگر کوره راخاموش نموده و قطعات را از آن خارج کنیم مواد تشکیل دهنده رابه صورت گل مجددآ مورد بهره بردارى قرار دهیم ولى بعد از درجه حرارت تقریبى ۵۵۰ (این میزان حرارت برای رسی ها متفاوت مى باشد) آب شیمیایى قطعات ازدست رفته و کلا مواد تغییر حالت مى دهند به ترتیبى که بعد از این کلیه خواص شیمیایى محصول جدید متفاوت با مواداولیه خواهد بود.اکثر رسى هاى معادن طبیعی بجزدرموارد استثنایى بین درجه
حرارت ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ درجه سانتى گراد به پخت کامل مى رسند.
با تغییر نسبت مواد تشکیل دهنده رسى ها مى توان درجه حرارت پخت کامل را تاحدودى بالاوپایین برد وهمچنین رنگ هاى قرمز و
زرد نزدیک به سفید راتولید نمود این نوع بدنه هارابدنه هاى ارتن ور مى نامند که دارایى درصد جذب آب زیاد(حدود ۵ درصد) مى باشند.
با تغییر مواد تشکیل دهنده رسى مى توان قطعات با کیفیت بهتر و درجه حرارت بالاتر مانند بدنه هاى استون ور ، پرسلان ، چینى
سخت تولید نمود که موارد فوق در حال حاضر مورد بحث این یادداشت نمى باشد.
در صورت نیازمى توان قطعات پخته شده که به آن بیسکویت اطلاق مى شود رابه لعاب آغشته نمود ومجددا در کوره قرار دارد.
چیزی نیست جز پودر شیشه و اکسید فلزات مختلف برای رنگ های گوناگون . مطالب فوق توضیح مختصری از روند تولید سفال بود
که ارائه گردید.
تاریخچه سفال و سرامیک
تاریخچه سفال در ایران :
سفال یکى از مهم ترین و قدیمى ترین دست ساخته هاى هنر بشرى است که از آغاز کار سفالگرى تاکنون هم چنان پایدار مانده است. مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایى و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها, نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالى بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار مى رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونى, سفالگرى رواج داشته است: ۱- منطقه غرب کوه هاى زاگرس نزدیک کرمانشاهان ۲- کرانه هاى جنوبى دریاى خزر ۳- شمال غرب اذربایجان ۴- جنوب شرق ایران در حاشیه کویر و نواحى مرکزى
ایران نیز سفال هایى با قدمت هشت هزار ساله به چشم می خورد. کهن ترین اشیائ سفالى بدست آمده در کاوش هاى باستانى ایران اثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر مى گردد. همین طور مناطقى چون غترى در جنوب مازندران نزدیکى بهشهر (هشتم قبل از میلاد) و در مرحله دوم منطقه زاغه دردشت قزوین, چشمه على نزدیک تهران و تپه سیلک کاشان.
سفال هاى مکشوفه از نقاط مذکور خشن و داراى مغز نرم است که موادى مانند کاه خرد شده و
سبزیجات ریز براى چسبندگى به مخلوط اولیه یعنى آب و خاک افزوده اند و چرخ سفالگرى هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملا سخت و یکرنگى بدست نمى آمده است و گاهى مغز به علت کمى درجه حرارت خاکسترى متمایل به سیاه باقى مانده است ( هزاره ششم ق.م.).
مرحله بعد سفال سازى تکامل بیشترى مى یابد و و از شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده مى کردند تا ظروفى با جداره بسیار ظریف و نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد. در هزاره چهارم ق. م. با اختراع چرخ سفالگرى و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالى تحولى جدید در صنعت سفالسازى آغاز مى شود و هم چنین تزیینات روى ظروف تنوع بیشترى پیدا مى کند.
سفالگـرى بعـد از اسلام
تازیان در زمان کوتاهـى سراسر خاک ایران را گـشودند، اشغـال ایران از طرف تازیان ابـتـدا اثـرى در کار سفال سازى نـداشت، اما وقـتى که در سال ۷۵۰ میلادى خانواده ایرانى ابوالعـباس بر تخـت خلافت بغـداد تـکـیه زد، فعـالیت فرهـنگى ایرانیـان بار دگـر آغاز گـردید. اسلام بکار بردن ظرفـهـاى گـران قـیمت فـلزى به ویـژه زر و سیم را غـدغـن کرده است. از اینرو بار دگـر طبقه حاکمه خریدار ظرفـهـاى سفالى شدند و آماده شدند که سفالهـایى که بـسیار خوب آراسته شده و از لحـاظ هـنرى در سطح والایى قـرار داشت بخـرند.
احبان این کارگـاهـها استادان فـن را بکـار گـرفـتـند. نوشته اى که در سنگ محـراب امامزاده یحیى ورامین در نزدیکى تهـران هـست، افـتخـار ساختـن محـراب را به سه کس یعـنى سفال ساز، طراح نقـشه و خوش نویس مى دهـد. از لحاظ تاریخـى دروه اسلامى به سه بخش تـقـسیم مى گردد:
۱ – دوره اولیه اسلامى تا آغاز سده یازده میلادى
۲ – دوره میانه اسلامى شامل پادشاهـى سلجوقـیان و مغـولهـا
۳ – دوره متاخر اسلامى از زمان صفویه تا به امروز
دوره اولیه اسلام
در دوره اولیه اسلام، سفال ساز افـتاده و مـتواضع ایرانى در هـمان زمینه پارتـهـا و ساسانـیان کار مى کـرد. ظرفـهـاى وى بى لعـاب بود و در قـالب فشارى هـا آن را آراسته کرده، تـزیـین مى داد و یا ظرفـهایى از لعـاب آبى یا فـیـروزه اى مى ساخت. اینگونه قالبهـاى فشارى از خاک رس بى لعـاب ساخـته مى شد و پـیش از پـخـتـن آن را براى آرایش ظرف کنده کارى می کردند.
در دوره اولیه سفالگـرى ظرفـهـاى چـیـنى که از چـین آورده شد سبب تـشویق و تحـریک ایرانیان در توسعـهً صنعـت سفال سازى شد. ثـعالبى و بـیـرونى دو نفـر از مورخین مشهـور درباره ىً انواع سفالهـایى که از چـین آورده شد شرحى نگـاشته و مرغوبـیت آن را ستوده اند.
محـمد بن الحسین می نویسد که فرماندار خراسان در سال ۱۰۵۹ میلادى بـیست تـکه ظروف چـینى از کشور چـین دریافت کرد و آن را به بارگـاه خـلیفه ى بغـداد فـرستاد؛ و سفال سازان داخلى را تـشویق به ساخـتن سفالهـایى شبـیه به آن کـرد. در حقـیـقـت در اثـر تـشویق فرمانداران و حـکام محـلى، نوآورى هـا و اخـتراعـات زیادى در فـن بـدل چـینى سازى و تـقـلـید چـیـنى هاى دوره تانگ در ایران بوجود آمد. سفال سازان ایرانى در تـقـلـید از چـیـنـى هاى سبک تانگ آنقـدر استاد بودند؛ که در نظر اول هـمه مصنوع آنهـا را بجاى چـینى اصل مى گـرفـتـند.
کوششى که سفال سازان ایرانى در تـقـلید چـیـنـى هاى کشور چـین در دوره هاى اولیه ى اسلام کرده اند سبب کشف مجـدد لعـاب مینایى قـلع گـردید.
در سده ى هـشتم پـیش از میلاد مسیح آشوریهـا اکسید روى را در لعـابهـاى سربى خود براى بدست آوردن رنگ سفـید کـدر به کار برده اند. چون آخرین کار براى این فن در خاور نزدیک را مى توان از آجرهاى لعـابى که در شوش و تخت جمشید در سده ى پـنجم ساخته شده است ثابت کرد؛ بنابراین وقتى مى گوئیم بعـد از ۱۵۰۰ سال دوباره آن را بازیافـتـند بى دلیل نیست. این لعـاب جـدید که سطح کاملا سفـید درست مى کرد، کاربرد گـل و رس سفـید را از بـین برد و از ایران به سرعـت به تمام کشورهاى اسلامى تا اسپانیا گسترش یافت.
در آنجا پایه و اساس سفال سازى اسپانیایى – آفریقایى گردید که در جزیرهً اسپانیایى مایورکا ساخـته مى شد؛ از آنجا به نام ماجولیکا به ایتالیا آمد و طولى نکشید که ایتالیا نیز آن را تولید کرد. از ایتالیا به آلمان و هـلـند و انگـلستان رفت. در هـلـند و انگـلستان به نام چـینى آلات دلـفـت معـروف گردید.
یکی دیگر از اختراعات ایرانیان در صنعـت سفالسازى رنگهـاى مینایى بود که قبلا در سال ۸۸۳ میلادى آغاز گـردیده بود. اشیائى که رنگ مینایى بر آنهـا زده شده است – سفالسازان چـینى هـیچگـاه این رنگ را به کار نبرده اند – در کارگاه هـاى کوزه گـرى فوسطاط نزدیک قاهـره و در عـراق پـیدا شده است. ولى بـیـشـتر دانشمندان امروزه بر این باورند که رنگ مینایى یک اختراع ایرانى است. رنگ مینایى در اسپانیاى افـریقا در کارگاه هـاى کوزه گـرى معـروف پاتـرنا و والنسیا به کار برده مى شد، و در سال ۱۵۰۰ میلادى به ایتالیا رسید.
سه نوع رنگ مینایی وجود دارد:
۱ – رنگ مینایى طلایى ساده روى زمینه سفـید.
۲ – رنگ مینایى جگـرى در زمینه سفـید یا مخـلوط با سایر رنگـهـا.
۳ – رنگ مینایى چـند رنگ با درخشندگى فلز مس یا نـقره، یا اگـر روکش آن بسیار نازک باشد، رنگ مینایى زرد، قهـوه اى یا زیـتونى بر زمینه سفید.
رنگ مینایى در زمان سلاطین سلجوق و مغـول در کاشان به اوج تـکامل خود رسید.
دوره میانى اسلام
در زمان سلجوقـیان ( ۱۰۳۷ – ۱۱۴۷ میلادى ) جهـش چشمگـیرى در تـمام هـنرهـا، صنایع و عـلوم پـدید آمد. با اینکه سلجوقیان در اصل ترک بودند ولى خود را با روش زندگى ایرانیان تطبـیق دادند. در مورد سفال سازى این دوره باید گـفت “عصر طلایی چـینى سازیست”؛ در این دوره تمام روشهـاى فـنى شناخته شده به کار برده مى شد: حـکاکى، برجسته کارى، شبکه سازى، قـلمزنى رنگ زیر یا روى لعـاب، مطلا کارى و میناکارى. چـنین بنظر مى آید که در آن دوره نقاشان و طراحان استاد سفال ساز را یاورى میکردند و این امرى عادى بوده است.
کوشش مستمر سفال سازان ایرانى براى اینکه بـتوانـند با چـینیهـا و لعـابهاى ساخت کشور باستانى چین برابرى کـنـند موجب بوجود آمدن دو اخـتراع در ایران گـردید، اولین اختراع ترکیب خمیر نرم با آمیخته زیادی از دُر کوهـی و دیگر کشف مجدد لعـاب قلیانى که براى آخرین بار در مصر باستان بکار مى رفت. دانه هاى دُر کوهـى و خمیر شیشه اى لعـاب قـلیایى را به خاک رس اضافه میکردند، پس از پخـتن رویهً نیمه شفاف و سخت و به هـم چسبـیده اى بدست مى آمد، و این هـمانند ماده و خمیرى بود که در سده هـجدهـم در اروپا به عـنوان خمیر نرم چـینى شناخته شده بود. براى بدست آوردن لعـاب شفاف با اکسید قلع کار می کردند. تـنه ظرف را اغلب کنده کارى کرده و با لعـاب یکـدست مى پوشانـدند، این فـن را لقابى مى گـفـتـند.
متداول شدن لعـابهـاى قلیایى سبب شد که فـن رنگ آمیزى جدید بوجود آمد. آمیخـته مس در لعـاب سرب معـمولا رنگ فـیروزه اى تـیره یا سبز زنده بوجود مى آوردند؛ ولى هـمین مس در لعـاب
قـلیایى رنگ نیلى سیر درست مى کرد. لاجورد کاشى (کوبالت) در لعـاب قـلیایى رنگ آبى مشکى (لاجوردى) مى ساخت. در نزدیکى قـم و کاشان معـادن لاجورد کاشى (کوبالت) هست و احتمال دارد که استـفاده از کوبالت از هـمانجا آغاز گـردیده باشد. از جمله لعـابهـاى دیگرى که عـموماً در لعـاب هاى قلیایى به کار میرفت عـبارتـنداز: فیروزه اى روشن، سبز روشن، یشمى، سرخ ارغوانى و زرد ملایم که اغـلب آرایه زر هـم به آن افزوده می شد. ترکیب طلا در لعـاب یا به صورت زر گـداخـته و یا به حالت سریشى بود.
با استـفاده از این زرورق، کوزه گـر ایرانى دو شیوه تازه لعـابسازى پـیدا کرد که به نام مینایى و
هـفت رنگ شناخـته مى شد. براى ساخـتن لعـاب مینایى کوزه گر، خمیر شیشهً قلیایى و رنگیزه ها را در کوره مى گـداخت و به صورت لعـاب مورد نیاز در مى آورد. پس از خنک شدن آن را گـرد مى کردند و هـنگـامى که این لعـاب روى ظرف داده شده و به کـوره برده مى شد رنگـش تـغـیـیـر نمى کرد و نقاش و تـزیـین کار قـبل از وقت مى دانست که لعـاب پس از پخـته شدن، چه رنگى خواهـد داشت و هـمین امر سبب شد که دامنه تعـداد رنگـهـا را گـسترش دهـد.
در سده سیزدهـم اصلاحاتى در لعـاب مینایى پـدید آمد، و به نام لعـابهـاى قلم مویى شناخـته شد. در این شیوه با قـلم مو رنگ لعـابى را که مقـدار اکسید آن زیاد بود روى تـنه ظرفـى که قـبلا در کوره رفـته بود مى زدند و خطوط منـقش آن را مى آراسـتـند. این رنگـهـا در پـخـت دوم مشخصتر مى شد، و سپس ظرف در لعـاب یکـدست فـیروزه اى و یا عاجى فـرو برده شده و براى بار سوم به کوره مى رفـت. چون رنگـیزه هـا را با قلم مو و خیلى رقـیق زده بودند شـُره نمى کرد و لکه دار نمى شد. مراکزى که ظرفـهاى لاجوردینه تهـیه مى کردند، رى و کاشان بودند، على ابن یوسف و ابوطاهـر حسین از کوزه گـران به نام رى بودند.
سفال سازان کاشى در ساختـن محـرابهـا بسیار استاد بودند. قـبلا محـرابهـا را گـچـبرى مى کردند. محـراب کاشى بسیار زیـباست و صدهـا کاشی مینایى و درخشان بزرگ که خوب هـم به هـم سوار شده و اغـلب هـم کـنده کارى شده، محـراب را تـشکـیل مى دهـد. این محـرابهـا نیز نـتـیجه هـمکارى نـزدیک میان سفالساز و نقاش آرایه گـر است. این کـلمات در سنگ نبشه محـراب امامزاده جعـفـر در قـم دیده می شود: “در دهـم ربیع الثـانى ۷۳۸ (۶ نوامبر ۱۳۳۷ میلادی) در
کاشان در کنار سید رکن الدین محمود بن سید زین الدین غضایرى به دست جـناب مستطاب جمال نقاش ساخته شد”.
دو نقاش دیگـر که در آراستن کاشیهاى ستاره اى و ضرب در نامبردارند به تـرتـیب عـبارتـند از: ابوروفظا که در حدود اسل ۱۲۰۰ میلادى مى زیست و دیگـرى طاهـر الدین که در حدود سال ۱۲۶۳ میلادى کار مى کرد. در روى یکـى از کاشى هـایى که از نـقاش نخـستیـن باقى مانـده اسـت این کـلمات خـوانده مى شود: ” در شب هاى میان سه شنبه و چـهـارشنبه، در آخرین روز صفر سال ۶۰۰ هـجرى ساخـته شد.
دوره ى متـاًخـر اسلامى
هـنگـامى که شاه اسمعـیل در سال ۱۵۰۱ میلادى پس از ۸۵۰ سال فرمانروایى بـیگـانگـان بر تخت نشست و نخستین شاه دودمان صفـویه گـردید، بزرگى و عظمت ایران آغاز گردید؛ و تا دویست سال ادامه داشت. در زمان شاه عـباس بـزرگ این عـظمت به اوج خود رسید (۱۵۸۷ – ۱۶۲۰ میلادى) آوازه شکوه و جلال دربار شاهـنشاهى او به دربارهـاى اروپا رسید، و سفـیرانى از بسیارى از کشورهـاى اروپا به پایتخت وى یعـنى اصفهـان آمدند.
شاه عـباس خود صنعـتکـار و بازرگـانى باهـوش بود. استادان فن را از امـپـراطورى پهـناور خ
ود جمع کرد و در اصفهان یا پـیرامون آن جاى داد و کارگاهـهـاى صنعـتى شاهى بـیشمارى بنیاد نهـاد. به پـیشه وران جزء و صنایع خصوصى نیز کمک مى کـرد. هـنگـامى که از بازرگـانان و نمایندگـان کمپـانی هـند شرقى هـلـند که دژى در جزیره هـرمز در خلیج فارس داشتـند، شنید که آنها مشغـول تجارت ظروف چینى کشور چـین هـستـند؛ از بازرگـانان چـینى دعـوت کرد که چـینى هاى زیـباى خود را از راه خشکى براى صادرات به اروپا به کشور وى بفـرستـند و بدین ترتـیب
کمپـانى هـلندی را از مـیدان خارج کرد. خود شاه گـردآورنده تعـداد زیادى ظروف زیـباى چـینى بود؛ مجـموعـه چـینـی هـاى وى هـنوز در آرامگـاه خانواده شیخ صفى در اردبـیل وجود دارد. این امر نفوذ صنعـت چـین را دوباره برگـرداند و سفال سازان ایرانى بار دگـر در کار چـینى سازى کوشیدند و شیوه کار کاشان را کامل کردند و کائولین سفید نرمی را که در نائین و عـلى آباد پـیدا شده بود بکار بردند و با لعـاب خـمیر شیشه قلیایى که قـبلا گـفته شد درهـم آمیخـتـند.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.