تحقیق در مورد سیری در فلسفه هند
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
تحقیق در مورد سیری در فلسفه هند دارای ۱۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق در مورد سیری در فلسفه هند کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد سیری در فلسفه هند،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق در مورد سیری در فلسفه هند :
سیری در فلسفه هند
هند کشوری است باستانی با تاریخ کهن ،سرزمین افسانه ها و شگفتی هاست . زادگاه اندیشه های بلند انسانی است . کشور مرتاضان و سرزمین تفکرات عرفانی است . در هند مکتب های فلسفی و ادیان بسیاری ظهور کرده است . در اینجا فلسفه های بزرگ هندی را به اختصار مورد بررسی قرار می دهیم :
دین ودا (ودیزم ): دین وداپانزده قرن پیش از میلاد در هند ظهور کرد وآن به متون مقدسی مربوط است که آنها را ودایعنی دانائی می نامند .
وداها یا مکتب ودا مشتمل بر چهار بخش یا چهار جلد است :
۱- ریگ ودا (Rig veda ): مشتمل بر سرودهای ستایش است ودر فاصله یک هزار سال پیش از میلاد تالیف شده است و قدیمی ترین کتاب مقدس بشر به شمار می رود دراین کتاب ازخدایان متعددی چون ایندرا Indra خدای طبیعت وطوفان وباران ویوا Vaya خدای باد وحامل عطروبوی خوش ،که ابتدا خدای آسمان بودو کم کم خدای جهان واخلاق وگرداننده طبیعت وراهنمای انسان به شمار آمد .آگنی Agni خدای آتش ونیز ازخدایان دیگر دام بریده برده شده است .
۲- ساماودا (Sama veda):دانش آهنگهاست ومتضمن سرودهایی است که اکثر آنها درریگ ودانیزوجوددارد.
۳- یاجورودا (Yajur veda):که مشتمل برآداب ومراسم قربانی است
۴- آثارواودا(Atharva): که دانش سحروجادوست محتوی طلمسات سحری واورادودعاهایی است که انسان رادرزندگی موفق وازبلیات محفوظ می دارد .
۵- ظهور اندیشه های فلسفی درهند :درپایان عصرودیزم (ودائی )برهمنان (پیشوایان مذهبی )دارای اندیشه های فلسفی منظمی شده بودند و تلاش آنها همه این بود تا اصل عالم (مبداءعالم )را بشناسند وبدانند که اشیا ءاز کجا آمده اند . سرانجام به دنبال تلاش های خود معتقد شدند که:قبل ازپیدایش این کوههای سربه فلک کشیده وپیش از پیدایش خدایان وجهان محسوس ،موجودی که از نام ونشان برتر است ومبداءعالم محسوب می شود وجودداشته است .
۶- دین برهمن (برهمنیزم ) درقرن نهم یا هشتم پیش از میلاد ،برهمنان برای تثبیت موقعیت خوداز دین وداآئین برهمنی (Brahmanism)را پدیدآوردند . اندیشه های فلسفی برهمنیزم ،همچنین آداب این مکتب در ضمن دوکتاب مقدس مندرج است .این دو کتاب عبارتنداز :برهمناها واوپانیشادها”
۱- برهمناها Brahmanas :شامل دعاها ،آداب وتشریفات قربانی ،اعمال دین ،افسانه های خدایان است و بین هشتصد تاششصد پیش از میلاد تالیف شده است .
۲- اوپانیشادها (Upanishads):نوشته هایی است که بین سالهای ششصد تاسیصدپیش از میلاد به وسیله برهمنان ودیگر متفکران هندی تالیف شده است .
۳- اوپانیشاد درزبان سانسکریت – زبان قدیم هند – به معنی حضور مجلس معلم است . دراوپانیشادها مسائل مهم فلسفی و عرفانی مورد بحث قرار گرفته است که مهمتر از همه اندیشه وحدت وجود است .برمبنای این اندیشه ،هستی واقعی یکی است و تمام هستی ها .
۱- بعضی از محققان ظهور برهمنیزم رادر قرن هفتم پیش از میلاد می دانند یعنی زمانی که آرایائی ها سراسر دره گنگ را تصرف کردند . درهمین زمان تشکیلات اجتماعی مختلفی پدید آمد که درراس آن مهاراجه ها ،باتوراث ،سلطنت می کردند وآریائی ها در تمام شوون برتری داشتند . به تدریج چهار طبقه اجتماعی (Cast) پدید آمد :طبقه امرا (کاشاتریاها (Kashatriyas) طبقه برهمن هایاروحانیان ،طبقه عامه یعنی کشاورزان و صنعت گران اویساها (Visiyas)وطبقه کارگران وغلامان و پیشه وران (سودراها Shudrahas)سه طبقه اول آرایائی نژاد بودند وبرتر از طبقه چهارم محسوب می شدند . خارج از تمام این طبقات ،طبقه نجس ها (پاریا Parias یاشاندالا Shandalas) قرار داشت که از همان عهد تا زمان گاندی رهبر بزرگ هند ،از حقوق اجتماعی محروم بود .گاندی این طبقه را بنده خدا (Hurigan) نامید واز محرومیت های اجتماعی رهایی داد .
۲- (کثرت )پرتوی از آن هستی یگانه اند . آن هستی یگانه و مطلق همانست که برهمایابرهمن (Brahman –Brahma) نامیده می شود . برهما ،عالم کبیروروح جهان است . هر چه جزا وجوددارد . همه سایه های هستی اوست . آتمان (Atman)روح انسانی یا عالم صغیر است که خوفنیزپرتوی است از روح جهان یا برهما ،رستگاری انسان دررهایی روح وی از تولد دوباره ،یا تناسخ (Metempsyhosis )وپیوند آن با وحدت (برهما )است برمبنای اصل تناسخ یا انتقال ارواح که درزبان هندی سمسارا (Samsara)نامیده می شود ،روح انسانی تا قبل از تزکیه (پاک شدن ) ورهایی با رها دربدن های مختلف وارد می شود وبه این جهان می آید کیفیت زندگی های بعدی هرکس – بستگی به رفتار نیک یابداودر زندگی های پیشین وی دارد . راه نجات آن است که به مدد شهودودرون گرائی و توجه به حقیقت ،روح خود را پاکیزه گرداند تا از تولد دوباره (تناسخ )رهایی یابد وبه حقیقت مطلق (برهما بپیوندد .
۳- اوپانیشادها ،از کتابهای مهم وزیبای جهان است شوینها ورفلیسوف آلمانی قرن نوزدهم هم درباره آنها گفته است : درجهان هیچ نوع مطالعه به اندازه اوپانیشادها سودمند و متعالی دهنده نیست .اویانیشادها در حباب ،مایه تسلی خاطر من بود و سپس از مرگ هم تسلی بخش من خواهد بود .
۴- مکتب مرتاضان یا آیین یوگا (جوکی )،از جمله مکتب های آئین برهمنی است که رهایی انسان را در مهار کردن نفس از طریق ریاضت می داند واین آئین برای سالکان وادی حقیقت دستوراتی معین کرده است .
دین جاین پاجینزیم (مذهب ریاضت ): این مذهب واکنشی بود علیه قدرت برهمنان وآئین برهمنی که درقرن ششم پیش ازمیلاد ظهور کرد . پیشوای این مذهب مهاویرا (Mahavira )نام داشت واز طبقه امرا (کاشاتریا )بود . مهاویرا نه به وحدت وجود صرف معتقد بود ،نه همچون برهمنان ،طی مراحل تکامل روحانی و رسیدن به مرحله نجات را خاص روحانیان میدانست .اودر برابر نظام طبقاتی (کاست )ایستادگی کرد و اعلام داشت :همه یکسانند ونجات برای همه میسر است به نظر وی ،نجات روح ،یا مکشا (Maksha )از شروآلام ،تنها با ریاضت های سخت و تحمل رنج امکان پذیر است وپاکی روح ودل تنها با پیروی از قاعده اهمسا (Ahimsa) میسر می گردد . مقصود از این قاعده آنست که :نباید هیچ ذیحیاتی را آزار داد ونباید هیچ جانداری را بی جان کرد .
دین بودا (Buddhism): آئین بودا نیز همانند آئین جاین ،واکنشی بود علیه سلطه برهمنان وآن نیز در قرن ششم قبل از میلاد ظهور کرد ،رهبر این دین یعنی سید دارتاگوتاما (Siddharta gautama) یا بودا مانند مهاویرا ،شاهزاده ای بود از طبقه امرا که فلسفه برهمنان را قبول نداشت و رستگاری رادر انحصار آنها نمی دانست همچنین مانند رهبرآئین جاین (مهاویرا )معتقد به ترک دنیا بود و می کوشید تا روح را از آلام نجات بخشد . برخلاف مهاویرا – به ریاضت های سخت اعتقاد نداشت وراه نجات رادر اعتدال می دانست .
فلسفه اخلاقی بودا :در فلسفه بودا اندیشه های پیچیده متافیزیکی وجود ندارد فلسفه او فلسفه ای است اخلاقی وبر چهار حقیقت اصلی متکی است . این چهار حقیقت عبارتنداز :
الف: درد ورنج : سراسر زندگی از تولد تا مرگ همه درد است ورنج ،حتی خود تولد ومرگ هم رنج است .
ب:منشا درد ورنج : خواستن وآرزوها یا به عبارت دیگر هوی وهوس ها علت دردورنج است .
ج: دفع دردورنج :با ترک شهوات ودروی از هوی و هوسهامی توان از درد و رنج رهایی یافت .
د:طریق دفع درد ورنج : برای اینکه انسان بتواند از درد و رنج رهایی یابد ،باید هشت روش مقدس را دنبال کند . این هشت روش عبارتند از :
۱- ایمان درست : یعنی نسبت به چهار حقیقت اصلی بود ائی مومن باشد و عزم خود را برانجام آنها جزم کند .
۲- نیت درست : به ترک شهوات کمربندد. همه را دوست بدارد و هیچ جنبده ای را نیازارد .
۳- گفتار درست : به نیکی سخن گوید و زبان به لغو وبیهوده نگرداند .
۴- رفتار درست :به اعمال نیک روی آورد واز کارهای ناپسند بپرهیزد .
۵- معاش درست :شغلی برگزیند که مخالف اصول بودائی نباشد .
۶- سعی درست :قوای جسمانی و عقلانی خود را به قصد تشخیص حق از باطل به کارگیرد .
۷- توجه درست : با تفکر رباب مقاصد و مسائل عالی ،فکر خود راورزیده سازد .
۸- مراقبت درست :پیوسته در اندیشه فنای جسم ودر فکر مرگ باشد وآن امر ازلی و حقیقت مطلق را جستجو کند.
با به کاربستن این هشت روش مقدس است که سالک به مقام آراهات یعنی به مقام قدوسیت می رسد واز شهوت و جهالت وآزمی دهد وبه سعادت مطلق (نیروانا )نزدیک می شود .
نیروانا (Niruana ) چیست ؟در زبان سانسکریت نیروانا به معنی خاموش شده است و همچون شمعی فروزان که فرو میرود و خاموش شود . در کتابهای بودائی معانی مختلفی برای آن ذکر شده است . این معانی عبارتند از :
۱- حالت سعادت در زندگی این جهانی که به وسیله نابودی کامل هوی و هوس ها حاصل می شود .
۲- نجات انسان از نوازندگی یا تناسخ
۳- اتصال خلق به حق یا اتصال فرد به خدا .
۴- دست یافتن به سعادت بعد از مرگ تن .
خلاصه اینکه :بادر نوردیدن مراحل مختلف سلوک و طی روش های مقدس هشتگانه ،انسان به سعادت مطلق (نیروانا )می رسد .
مذهب هند و(دین ودائی ): که آئین برهمنی و همچنین آئین بودا و جاین ازآن زاده شد . در قرون اخیر تحولات زیادی پیدا کرد و به عنوان دین رسمی پیش از سیصدمیلیون نفر هندی ،حیات خود را تااین روزگار ادامه داد.
غیر از دین هندو وادیان برهمنی وبودائی در طول قرون ،مخصوصا”بعد از ظهور اسلام و انتشار آن درهند ،ادیان ومکاتب زیادی در هند ظهور کرد که بحث از آنها دراین مختصر نمی گنجد . مهترین آنها سیکهیزم است که از ناحیه پنجاب (شمال غربی هندوستان برخاست و پیشوای آن شخصی بود به نام نانک Nanak”(1538 – ۱۴۶۹ )این مذهب تلفیقی است از عقاید اسلام و هند و هدف نانک اتحاد بین مسلمانان و هند ها بود .او خدای یکتای مسلمانان را به عنوان برترین قدرت پذیرفت واورا حق نامید برآن شد که هستی واقعی ازآن حق است وجز او هر چه هست فریبی و سایه ای بیش نیست . سعادت واقعی فنادزیاد حق است وآنکس که بخواهد روحش آزاد گردد باید ازیاد حق غافل نماند .خدادرددل همه هست . رستگار کسی است که عقیده ای خالص وپاک داشته باشد از جنگ وستیز بپرهیزد وحق دیگران را رعایت کند .
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.