بررسی مبحث آلودگی و پیشگیری از آن

بخشی از فهرست مطالب پروژه بررسی مبحث آلودگی و پیشگیری از آن

معرفی پیشگیری از آلودگی

تجارب ۳M

جلوگیری از آلودگی

برخی مواد به سختی دور ریخته می شوند

علم در گذر تاریخ

انقلاب صنعتی

آسیبهای ناشی از صنعتی شدن

جلوگیری از آلودگی چیست؟

تعریف زباله

تعریف جلوگیری از آلودگی

اصطلاحات دیگر

تجدیدپذیری

سلسله مراتب جلوگیری از آلودگی

بازیابی و جلوگیری از آلودگی

اخلاق زیست محیطی

پایایی

ارزیابی سیکل عمر

فاکتورهای جلوگیری از آلودگی

کاربردهای ارزیابی سیکل عمر

طراحی استراتژیک یک واحد

توسعه تولید

انتخاب و اصلاح فرایندها

ادعاها جهت افزایش فروش و تبلیغات

برچسبهای زیست محیطی

استفاده از مدل کامپیوتری در ارزیابی سیکل عمر

پیشگفتار

بعد از اتمام فرصت انجام کار مطالبی چند به عرض می رسد .
خوشحالم از اینکه موضوع پیشگیری از آلودگی و ترجمه کتابی چاپ شده در سالهای اخیر را بعنوان پایان نامه برگزیدم .
اگرچه معترفم که این کار با اشکالات بسیاری همراه است ولی تغییر عمیقی در نگرشم نسبت به موضوع آلودگی ایجادکرد و خطیر بودن یک ترجمه علمی برایم ملموس شده است .
معرفی پیشگیری از آلودگی
ما آموخته‌ایم محدودیتهای ذاتی را از رفتار دفن زباله‌ها .
یک مسأله اگر در یک بخشی از محیط زیست حل شود امکان دارد در بخش دیگر به مسأله ای جدید تبدیل بشود .
ما باید آلودگیهای اذیت کننده را به منبع و مبدأ آن محدود کنیم که از نقطه ای به نقطه‌ای دیگر انتقال پیدا نکند .
با این توضیحات ویلیام ریلی . رئیس آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا (EPA) در سال ۱۹۹۰ خط مشی جدید EPA برای اعتماد به پایان رفتار خطی زباله‌های صنعتی و ترویج بر طرف شدن تولید زباله در منابع را اعلام کرد.
اگرچه این تئوری جدید بود ولی از لحاظ کاربردی تازه نبود.
صنایع بسیاری از سالهای قبل شروع به استفاده از این الگو کرده بودند و آن انقلابی در رویه آژانس بود. قبل از بررسی ادامه این موضوع که پیشگیری از آلودگی چیست و اینکه چگونه میتواند تأثیر گذارتر انجام شود به ما اجازه بدهید یک نگاهی داشته باشیم به اینکه چگونه کمپانی ۳M رشد کرد
 
تجارب ۳M 
کمپانی ۳M، یک شرکت چند ملیتی بسیار مهم است با بیش از ۱۳۰ مکان صنعتی در ایالات متحده بعلاوه تعدادی دیگر در۴۱ کشور که تولید میکند هر چیزی را از نوع با کیفیت و سحر آمیز آن علاوه بر دارا بودن عنوان یکی از بزرگترین تولید کننده های مایحتاج مصرف کننده ها، ۳M همچنین یکی از بزرگترین تولید کننده های زباله بود از سمی گرفته تا غیر سمی نه تنها در ۳M زباله ها از فرایندهای صنعتی تولید میشوند بلکه آنها همچنین در ضمن پردازش و عملکرد روی کالاها و مواد شیمایی که در تولیدات ۳M شرکت دارند نیز تولید میشود و تولید میشوند در ضمن حمل و نقل مواد خام به کارخانه صنعتی و  در راستای کامل شدن فرایند تولید از کارخانه تا اینکه بدست مصرف کننده برسد و پس از رفع نیاز مصرف کننده تا اینکه توسط او دور ریخته شود .
زباله ها همچنین تولید میشوند در  پردازشها و عملکرد روی کالاها و مواد شیمیایی که شرکت دارند در تولیدات ۳M و در حمل و نقل مواد خام به کارخانه صنعتی و در راستای تکمیل تولیدات از کارخانه تا مصرف کننده و پس از آنکه مصرف کننده کار خود را با تولیدات به انجام برساند و آنها را دور بریزد .
۳M ،‌ علاوه بر تعداد زیادی از فعالیتها شروع کرده بود به رسیدگی  به کارهای مدیریتی ناشی از افکار عمومی .
کمی دور تر از سال ۱۹۶۰ و نزدیک سال ۱۹۷۰ بوجود آمد یک صدای بلند و رسایی توسط عموم جامعه برای نظافت کردن محیط زیستمان و جلوگیری
زیانهای بیشتر .
کنگره بسرعت تصویب کرد ماده‌هایی از قانون مهمی که طراحی شده بود که این عمل را به انجام برساند .
این قانون مشتمل بود بر اصلاح امور وابسته به پاکیزگی هوا (AAA) در سال ۱۹۶۷، خط مشی ملی مربوط به محیط زیست (NEPA) درسال ۱۹۶۹ ، اتحادیه کنترل آلودگی آب (FWPCA) در سال ۱۹۷۲ ، فعالیت مربوط به آب نوشیدنی سالم (SDWA) در سال ۱۹۷۴ ، و اتحادیه کنترل مواد سمی (TSCA) و منابع از بین نرفتنی و فعالیتهای بازیابی (RCRA) در سال ۱۹۷۹ .
این موارد و قانونهای دیگر محیط زیست با توضیحات بیشتر در فصل ۴ ارائه
خواهد شد .
در نتیجه فشارهای  افکار عمومی، صنایع پیشاپیش دیگران شروع کردند به امتحان کردن راههایی برای برخورد با زباله هایشان ( برای بهتر شدن شرایط زیستی) برای کاهش مقدار زباله هایی که تولید میکردند .
هنگامیکه شرکت ۳M شروع کرد به بررسی مدیریت زباله های شرکت فهمید که آنها هرگز نتوانستند به هدف پاکیزگی محیط زیست در ضمن برخورد به زباله ها برسند .
بیشتر تکنولوژیهای برخورد با زباله ها نمیتوانند زباله ها را از بین ببرند اما میشود آن را از مقداری به مقدار دیگری  بطور نسبی تغییر داد . با درنگ در مسأله آلودگی احتمالی.
در نتیجه ۳M تصمیم گرفت به جلوگیری از زباله از هنگامیکه تولید میشود در مکان اولیه که تنها حل عملی آن بود .
در سال ۱۹۷۵ کمپانی شروع کرد به آشنا کردن کمپانی های هم عرض با برنامه های جلوگیری از آلودگی و معرفی شد اتحادیه ای جدید با خطی مشی جلوگیری از آلودگی درمکان تولید آن هر جا و هر زمانیکه امکان پذیربود .
این رویه جدید ادعا میکند که ۳M :‌
– حل خواهد کرد آلودگی محیط زیست شخصی و مشکلاتی که زمان زیادی از آن میگذرد .
-جلوگیری خواهد کرد از آلودگی در مکان اولیه تولید هر کجا و هر زمان که امکان پذیرباشد .
-توسعه خواهد داد تولیداتی را که کمترین تأثیر مخرب روی محیط زیست داشته باشند .
-نگهداری و محافظت خواهد کرد از منابع در ضمن آبادی سازی و سایر روشهای مقتضی .
-این اطمینان وجود دارد که قابلیتها و تولیدات آن در سراسر ایالات متحده و دولتهای محلی یافت میشوند و آیین نامه ها و مقررات آن نیز مورد پشتیبانی قرار خواهند گرفت .
-آژانسهای دولتی وسازمانهای دفتری هر جا که ممکن باشد در فعالیتهای مرتبط به محیط زیست دخالت میکنند .
بدین ترتیب جلوگیری از آلودگی پایه خط مشی تمام رفتارهای زیست محیطی ۳M میباشد.
کاربرد و دانستن رفتار زباله ها متقدم و پایه ای میباشد نسبت به مدیریت زباله ها .
۳M در ابتدا نگاه میکند به کاربردی بودن و امکان پذیر بودن فرایند های اصلاح، بازیابی ، احیا و افزایش راندمان .
هدف سازمان جلوگیری از آلودگی ۳M پرداختن به برنامه ای است که جلوگیری از آلودگی را بعنوان مشی شرکت در سراسر آن از مدیریت تا آزمایشگاه تا کارخانجات صنعتی میشناسد .
آن پایه ریزی شده بر این اساس است که جلوگیری از آلودگی می پردازد به مولفه های سود از گذار پرداخت به محیط زیست و کاهش رفتارهای پر هزینه و انهدام زباله، کار برد صرفه جویی ، توسعه کیفیت محصولات و مشارکت مثبت بیشتر .
برنامه ۳P را ، موفق بوده است . و شرایط ادغام کامل سیستمهای مدیریتی زیست محیطی با کیفیت و آفرینش فرهنگ مشارکت حساس به محیط زیست در ۳M ایجاد کرده است .
مهندسین محیط زیست تعئین شده اند برای اشتغال در واحدهایی که تسهیل کنند مشارکت در برنامه های ۳P ، کارمندان جایزه داده میشوند برای شناسایی روشهایی برای جلوگیری از تولید زباله یا روشهایی برای بازیابی مواد و کنفرانسها و همایشهایی برقرار میشود در سراسر شرکت بوسیله گروههای کارمندی تا به تبادل نظر در مورد جلوگیری از زباله بپردازند .
هرسال تقریباً ۱۲۰ میلیون دلار بودجه ۳M برای تحقیق و توسعه مرتبط با صادرات محصولات زیست محیطی که در بر می گیرند کاهش آسیب به محیط زیست از طریق اصلاح تولیدات و فرایندها .
این فعالیتها در بر گرفته است ۲۰ درصد مصرف انرژی و ۳۵ درصد تولید زباله را در سال ۲۰۰۰
برنامه های ۳M شامل قطع ۵۰% تولید زباله و کاهش ۹۰% رها کردن زباله در محیط زیست بوده است نه تنها این نتیجه گیری در کاهش فشار بر محیط زیست مهم بوده است بلکه کمپانی بدست آورده است پس انداز بیشتر از ۱۵۰ میلیون دلار بوسیله کاهش هزینه های تولید انرژی ،اصلاح فرایند های شیمیایی و رفتار زباله ها .

جلوگیری از آلودگی
۳M فقط یک نمونه است از چگونگی بررسی محدود روش برخورد یک کمپانی با مشکلات آلودگی که راهنماست بسوی توسعه زیست محیطی بزرگ و به همان اندازه پس انداز هزینه ها برای شرکت .
تعداد زیادی از شرکتهای دیگر همچنین به سمت درک حقیقی جلوگیری از آلودگی برای پرداختن موثر به آن آمده اند .

برگزیده ای از برنامه های جلوگیری از آلودگی صنعتی و اهداف آن

جلوگیری از آلودگی    از بین بردن منابع آلودگی از گذر تولید فرموله
مواد، فرایندها، اصلاح، طراحی دوباره اشیاء، طراحی دوباره فرایندها، بازیابی زباله ها و مواد و باز فروش اشیاء    قطع رها کردن مخاطره آمیز و یا غیر مخاطره آمیز آلودگی به هوا ، زمین و آب (۹۰%) در سال ۲۰۰۰ و کاهش تولید مخاطره آمیز زباله (۵۰%) از سال ۱۹۸۷
Monostano    کاهش منابع، تغییر مهندسی فرایند،

 
این روشها محدود نشده اند به فعالیتهای داخلی یک کمپانی بلکه همچنین مشتمل است بر دیگر پشتیبانی کننده های آنان و دیگر مصرف کننده ها در حین کاربرد و از بین بردن تولیدات .
تولید زباله در سراسر امریکا و دیگر نقاط جهان در یک جهش سریع شتاب می گیرد .
 به همان اندازه که کشورها صنعتی تر میشوند و ثروت و رفاه شهروندان آنها افزایش میابد افزایش تقاضا برای کالا و خدمات در آنها بوجود می آید.
شرکتها به افزایش فروش خود توجه دارند و جهت دستیابی به سود و منفعت به این موضوع دامن میزنند که این کار توأم با تبلیغات کالاهای آنهاست.
نتیجه اینکه با افزایش تقاضای اجناس و کالاها زباله ها بیشتر و بیشتر تولید میشود .
تخریب محیط زیست ناشی از این بدیهی خواهد بود و هوا و آب نیز از این هجوم در امان نخواهد ماند.
زباله های مخاطره آمیز و ناراحت کننده مواد سمی خود را به آبهای سطحی تراوش میدهند.
نرخ سرطان و سایر بیماریها که از این واکنشهای شیمیایی بوجود می‌آیند افزایش می‌یابد .
تهی شدن منابع،گرم شدن عمومی جهان و آسیب دیدن لایه محافظ ازن از نتایج آن خواهد بود .
بسیاری از مردم به این درک رسیده اند که بی حرمتی به زمین نمیتواند ادامه پیدا کند بدون آنکه مشکلات حل نشدنی بدنبال داشته باشد .
کوششهای انجام گرفته برای بر طرف کردن مشکل ناشی از این نوع برخورد با زباله ها بعد از آنکه تولید میشوند نیاز به پشتیبانی دارد ولی مشکلات آنقدر بزرگ هستند که در برابر این کوششها  به دشواری حل میشوند .
برای روشی که مدیریت کند زباله ها و محیط زیست را چه چیزی نیاز مهم و همه جانبه میباشد؟
جلوگیری از آلودگی به یک روش کلی نگر در مدیریت زباله ها نیاز دارد تا اینکه منتظر بمانیم بعد از اینکه زباله ها تولید شدند در راستای بی ضرر شدن آنها تلاش بشود .
روش جلوگیری از آلودگی به طول  عمر یک قطعه تولیدی از استخراج مواد خام از زمین و انجام گرفتن عملیات صنعتی برای تولید یک قطعه و تولید زباله از قطعه و در
صورت امکان بازیافت زباله توجه میکند .
به عبارت دیگر بهینه سازی روشها برای کاهش تخریب محیط زیست .
این ممکن است معنی دهد استفاده از موادی که کمتر سمی هستند و یا اینکه کمتر خطرناک هستند برای زمین ، یافتن فرایند های تولیدی کاراتر یا فرایند هایی که انرژی کمتری می گیرد طراحی تولیدات جدیدی را که بعد از کاربرد راحت تر بازیافت میشوند.
طراحی بسته بندیهای جدید مواد که حجم بسته بندی را که بعد به زباله دان یا کوه‌های زباله سوزی میرود کاهش میدهد.
در گذشته این طور نشان داده میشد که صنعت به میزان کمی به نوع و مقدار زباله های تولید شده مربوط است و مردم آگاهی کمی داشتند از آسیبهای این زباله ها به محیط زیست .
این زباله ها معمولاً‌ انتقال پیدا میکند به هوا یا رودخانه یا آنها دور ریخته میشوند و در زمین دفن می شوند .

d)رفتار صنعتی ایده‌آل آینده
برخی مواد به سختی دور ریخته میشوند
مواد دور ریخته شده که تا کنون استنباط میشد که از بین رفته اند، بخاطر رقیق شدن در هوا یا آب یا تدفین در زمین بصورت ماندگاری نزد ما باز گشته اند .
بخاطر این آسیبی که شناخته شد ، صنایع این رفتار را آغاز کرده بودند که زباله های خطرناک را از بین ببرند .
سرانجام برخی صنایع شروع کرده بودند به بازیافت و بکار گیری مجدد از مواد دور ریختنی ، صنایع دیگر که دریافتند فروش تولیدات آنها و جلوگیری از آلودگی و سازگاری با محیط زیست رابطه بسیار تنگاتنگی با هم دارند شروع کردند به فروش تولیدات سازگار با محیط زیست و تولیدات سبز بعنوان راهی برای جذب مشتری .
این شروع عصر جلوگیری از آلودگی بود –اگر چه حال ما میتوانیم کارهای بیشتری انجام دهیم .
هدف     «Zero   pollution » چه ضرورتی دارد ؟
در کدام فرایند ها تولید زباله بخاطر تغییر فرایند بر طرف میشوند . و چه مقدار زباله باقیمانده امکان بازیافت و کار برد مجدد دارد یا احیا میشود با همان قابلیت و کاربرد قبلی یا برای کاربرد دیگری .
مقدار کمی از مواد که پس از بازیافت و بکار گیری مجدد باقی میماند میتواند بصورت مواد قابل جذب برای محیط زیست دفع بشود .
هدف از جلوگیری از آلودگی ، آلودگی صفر است ولی آن تنها یک هدف است .
تولید همه زباله ها قابل جلوگیری و بازیافت نیست و همیشه مقداری از زباله جهت دفع به محیط زیست وجود خواهد داشت .
در حالت عینی و واقعی حجم این زباله باید به اندازه کافی کوچک شود که در یک روش امن زیست محیطی بطور موثر مدیریت شود .
قبل از رسیدگی به کاربرنامه جلوگیری از آلودگی این مفید خواهد بود که بدانیم چگونه صنایع طی چند صد سال گذشته رشد کردند
این درک به ما کمک میکند که بفهمیم الان کجا هستیم .

علم در گذر تاریخ
فرایند های صنعتی شدن تبدیل یک جامعه فرهنگی به جامعه صنعتی را توضیح میدهد
صنعتی شدن مدرن از زمانی پایه گذاری شد که اصولش در انقلاب صنعتی پایه گذاری شد . ولی آلودگی محیط زیست به صنعت نسبت داده میشود از زمانهای بسیار دور .
اشیاء تا اندازه ای از زمان طلوع تمدن تولید شده بود، کارها و کارخانه های صنعتی برای ساختن ظروف سفالی ، شیشه ای و برنزی بوجود آمده بود در یونان و روم درسالهای میانی و کارخانه های ابریشم بافی بزرگ بکار گرفته شده بودند در شهر های سوریه و انتاکیه .
در اواخر قرون وسطی کارخانه های نساجی در بسیاری از کشور های اروپایی بنا شد .
اینها اگر منصفانه کارگاههای کوچکی بودند اما تأثیر نا مناسب کمی بر روی محیط زیست در اطراف محیطشان داشتند.
طی رسانس صنعتی شدن در بسیاری از مناطق افزایش یافت .
پیشرفتها بر اساس مقدمات علوم و توسعه بازار های مبادله کالا در آسیا و شرکتهای جدید دنیا بوجود آمدند برای تولید اشیائی از قبیل کاغذ ، اسلحه گرم ، باروت ، قالبهای شکل گیری آهن ، شیشه ، لباس ، نوشیدنی های نظیر آبجو، و موادی چون صابون .
آن شرکتها با آنچه که امروز دیده میشوند متفاوت بودند اگر چه معمولاً آنها کارگاههای بزرگی بودند در جاها ییکه هر کدام از کارفرماها مستقل بودند .
فرایندهای صنعتی بزرگ انجام میشد با استفاده از ابزارهای ساده و ابزاری که با دست تهیه میشد و فرایندهای ماشینی کمتر وجود داشت.
کارخانه های سازماندهی شده پیدا میشد اما کار در خانه هنوز معمول بود
اصناف در آن زمان خیلی قوی بودند و ایستادگی میکردند دربرابر کوششهایی برای افزایش و توسعه کارخانه ها.
بنابراین آسیبهای محیط زیست بخاطر اینگونه تولید اشیاء هنوز کم بود و مساحت زیاد نسبت به میزان آلودگی ، آن را کمرنگ میساخت .

انقلاب صنعتی
تمام این تغییرات توام با انقلاب صنعتی بود و با بکار گیری ماشینهای تولید توان در صنعت آغاز شد.
انقلاب صنعتی بسیاری از تغییرات . در روشهای زندگی و کار مردم را به همراه داشت.
آن رهبری میکرد حرکت مردم از روستا به شهر و انتقال آنها از خانه به کارخانه آن همچنین محرک بوجود آمدن شیوه جدید کار بود .
انقلاب صنعتی به نظر میرسد که شروع شده باشد در انگلیس درنزدیکیهای سال ۱۶۰۰ میلادی و به سرعت گسترش یافت در بیشتر اروپا و شمال آمریکا در نزدیکی قرن نوزدهم .
شکل انقلاب صنعتی هنوز منحصر است به تعداد کمی از کشورهای توسعه یافته .
در نزدیکی قرن ۱۸ بریتانیا مقدار زیادی از جنگلهایش را برای فراهم کردن گرما برای ساکنانش و همچنین صنایع محدودش سوزاند .
هر چند که ذخیره های بسیار بزرگ زغال سنگ فراهم شد بعنوان سوخت و کارهای زیادی در معدن زغال سنگ و آهن ایجاد شده بود.
چه چیزی نیاز بود برای روشی که انرژی زغال سنگ را تغییر شکل میداد به فرمی که قابل استفاده کارخانه ها باشد؟
 در آن زمان ما ماشینها بکار گرفته میشدند در کارخانه های انگلستان ولی فقط در زمینه های محدود.
Mathew    Boulton ساخت یک کارخانه در سال ۱۶۶۲ که استخدام کرد بیشتر از ۶۰۰ کارگر برای کار کردن با ماشینهای تراش ، پرداخت کننده و نرم کننده .
Wedg wood و دیگران بکار گرفتند توربینهای آبی و چرخهای بادی در Stafford   shire برای به حرکت در آوردن ماشینهایی که ترکیب میکرد موادی که از خاک گرفته شده بود برای ساختن چینی آلات.
 اولین کاربرد مهم از ماشین در صنعت بوجود آمد در صنعت نساجی بریتانیا  .
آن بهره میبرد از چهار چرخ برای رفع نیاز یک کارگاه رسیدگی کتان و ده نفر بر آماده کردن نخهای تابیده شده برای یک بافنده پشم .
بافندگان اغلب بیکار بودند بعلت فقدان نخ تابیده‌ مورد نیاز .
روشی برای تاباندن سریع نخ مورد نیاز بود .
در سال ۱۷۶۴ James  Hargreaves یک دستگاه جدید تاباندن نخ را اختراع کرد .
این موضوع بسرعت دنبال شد بوسیله نیروی آب برای تاباندن نخ بوسیله Richard  Arkwright در سال ۱۷۶۹ و ماشین نخ ریسی توسط Samuel  Crompton در سال ۱۷۷۹.
یک ذخیره آماده ای از نخ بوسیله این اختراعات بوجود آمد که پشتیبانی میکرد کارگاهها را .
Edward  Cartwright در سال ۱۷۸۵ برای توانمند کردن زنان جهت بافندگی به جای مردان ماشینی جهت نخ ریسی اختراع کرد .
تقریباً‌ در همان زمان یک ماشین به ثبت رسید که چاپ میکرد الگو و طرح را روی پارچه لباس بوسیله دستگاهی که دارای غلتک بود .
قبل از آنکه این توسعه ها صورت بگیرد بیشتر رسیدگی و بافندگی و صنعت نساجی در داخل خانه انجام میگرفت هر چند که ماشینهای جدید بزرگتر از آن بودند که بکار گرفته شوند در خانه و معمولاً‌ توربینهای آبی بکار گرفته میشدند در صنعت نساجی تا به حرکت در آورند کارخانه ها را  نتیجه بکار گیری این ماشینها ۵۰% تا ۹۰% کاهش هزینه در صنعت نساجی بود که منعکس میشد در کاهش نیاز های مربوط به نیروی کار و یک رشد انفجاری در فروش منسوجات در انگلستان .
انقلاب دیگر در صنعت نساجی و خیاطی اتفاق افتاد در سال ۱۸۴۶ زمانیکه یک
امریکایی Elias  How چرخ خیاطی را اختراع کرد .
جنگ داخلی آمریکا خیلی زود حرکت دیگری را برای رشد صنعت بوجود آورد
صنعت لباس مجبور شد که توسعه دهد سایزهای استاندارد برای یونیفرمها و برای سایر لباسهای احتمالی برای بر طرف کردن نیاز های بازار .
صنعت نساجی میتواند بعنوان مقدمه و پیشرو انقلاب صنعتی در نظر گرفته شود ، ولی اختراعات تا حدود زیادی وابسته بود به موتور بخار .
چون نیروی آب تنها روش به حرکت در آوردن ماشینها بود کارخانه ها مجبور بودند واقع شوند درکنار رودخانه یا نهر های آب .
موتور های پیستونی آزاد میکردند مالکان شرکت را از این محدودیت و به آنها اجازه میدادند که بسازند کارخانه ها در نزدیکی ذخایر مواد خام، نیروی کار و بازار فروش به جای آنکه کارخانه ها در نزدیکی ذخیره های آب ساخته شود.
اولین موتور پیستونی آماده بهره برداری شد در سال ۱۶۹۰ بوسیله یک فیزیکدان فرانسوی به نام Denis   Papin برای پمپ کردن آب که قبل از آن امکانپذیر نبود .
در سال ۱۷۰۵ برای پمپ کردن آب طبیعی از معادن زغال سنگ ، قلع و سرب ، بکار گرفته شد ولی خیلی موثر نبود .
عبور از طراحی موتور بخار اتفاق افتاد در سال ۱۷۶۳ زمانیکه James  watt ( یک مهندس اسکاتلندی ) اختراع کرد یک نوع موتور بخار متفاوت که سوق داد آنرا از حالت بکار گیری در فشار اتمسفر به سوی یک موتور بخار بهتر ، او همچنین اضافه کرد یک هندل و چرخ گردنده برای فراهم کردن حرکت دورانی .
ارزش این موتور ها بسرعت شناخته شدو watt تولید کرد صدها موتور دیگر از آن در طی چند سال که همانا آزاد کردن صنعت از نیاز به نیروی آب بود .
بهره برداری از کشتی بخار در سال ۱۸۰۷ و لوکومتیو بخار آب در سال ۱۸۳۰ توسط Robert  Fulton   صورت گرفت که هر دوی آنها به حرکت در می آمدند بوسیله موتور بخار هر فروش تولیدات صنعتی را بسیار توسعه داد و انقلاب صنعتی را سرعت بخشید .
یکی از اتفاقات مهم دیگر که انقلاب صنعتی را سرعت داد توسعه روشهای تولید الکتریسیته ارزان بود که میتوانست استفاده بشود در ماشینهای تولید توان در کارخانه ها که دسترسی ساده ای به زغال سنگ برای تولید بخار آب نداشتند .
موتور احتراق داخلی اتوموبیل درامتداد تکنیکهای بکار گرفته شده در خط تولید به بهره برداری رسید بوسیله Henry   Ford درسال ۱۹۱۳ برای تولید انبوه داخلی و به سرعت در جهان مرتبط به هم به بهره برداری رسید .
در سالهای اخیر انقلابی در کارهای صنعتی بوجود آمده است با ظهور ابزار کار حرفه ای که اغلب مجهز به کامپیوتر هستند .
اتوماسیون به سرعت و به گونه ای محسوس تغییر داد اندازه و مهارتهای نیروی کار کارخانه ها را ، این ابزارهای صنعتی به سرعت کاهش داد هزینه ها را و بوجود آورد یک افزایش بزرگ در تعداد مشتری و مشتری گرایی را .
قبل از سال ۱۸۶۰ ، تقریباً ۳۶۰۰۰ ثبت اختراعات جدید صادر شده بود در امریکا ،
بین سالهای ۱۸۶۰-۱۸۹۰ تقریباً ۴۴۰۰۰۰ ثبت اختراعات صادر شد
آقای charies  Duell مأمور ثبت اختراعات بیان کرد هر چیزی که میتوانست اختراع بشود اختراع شده است
هرچند که بالغ بر ۹۰۰۰۰۰ ثبت اختراع صادر شد در ربع اول قرن بیستم .
تمام اختراعاتی که تا به حال ثبت شده است بالغ بر ۵۵۰۰۰۰۰ اختراع بوده است .
روشن است مأمور ثبت آقای Duell دراشتباه بود و فرایند صنعتی شدن رشدش را ادامه داده است با یک نرخ رو به افزایش .

 آسیبهای ناشی از صنعتی شدن
نتیجه‌این توسعه در ماشینی شدن یک افزایش بزرگ در تولیدات صنعتی ، کاهش هزینه تولیدات صنعتی ، و بطور معمول بهبود استاندارد زندگی مردم بود.
هرچند که این بدون هزینه بدست نیامد .
کارخانه ها زباله های ناشی از فرایندهای صنعتی را در آب ، هوا و بر روی زمین رها میکردند .
بخاطر اینکه صنایع معمولاً‌دریک مجموعه در نزدیک شهرها قرار می گرفتند این تخلیه یک تأثیر فزاینده منفی روی مناطق کوچک داشت .
رشد سریع تولیدات به میزان قابل توجهی تقاضای انرژی ، مواد خام و بهره برداری از منابع طبیعی را افزایش میداد .
غالباً فشار آوردن به ذخایر موجب آسیب محیط زیست ناشی از فرایند های استخراج از منابع میشد بطور نمونه صنایع تأسیس شدند که فقط از مواد خالص استفاده کنند زیرا نو کردن مواد بازیافت شده برای اینکه تولیدات جدید صنعتی کیفیت مناسبی داشته باشند مستلزم هزینه و پیچیدگی بود .
بنابراین غالباً ‌بازار فروش وجود نداشت برای مواد تولید شده پس از اینکه بطور مفید بکار گرفته شده بودند و دور انداخته شده بودند درگورستان زباله لذا موجب آلودگی زیادی میشدند .
آن تنها وجود داشت تقریباً‌ در دهه گذشته تا اینکه فعالیت شروع به تغییر کرد.
انقلاب صنعتی همچنین به همراه داشت تغییر درساختار اجتماعی کشورهای صنعتی ، صنعتی شدن معمولاً‌موجب افزایش ثروت فردی میشد هرچند که آن بطور مساوی توزیع نمیشد که موجب تفاوت رتبه و طبقه میشد .
بعلت افزایش ثروت جمعیت نیز تمایل به افزایش پیدا کرد جمعیت بسرعت انتقال پیدا کرد از یک تکثیر روستایی به نوع دارای فرهنگ شهری و مردم حرکت کردند به دنبال پیدا کردن شغل .
مجموعه‌های صنعتی درمناطق مشترک و در نتیجه شهری شدن بوجود آورد چندین فشار متفاوت بر روی محیط زیست .
مناطقی که قبلاً زباله های همگونی بوجود می آورند از جامعه روستایی نتوانستند این رفتار خود را ادامه دهند و سقوط سلامت محیط زیست اتفاق افتاد .
برخی از این آسیبها در فصل ۳ توضیح داده خواهد شد .
دربسیاری از موارد آسیبهای زیست محیطی میتواند کاهش یابد از گذر بهره گیری موثر از منابع بوسیله صنعت با طراحی بهتر تولیدات آنطور که آنها به سادگی بتوانند باز یافت شوند بعد از استفاده .
هدف این کتاب نشان دادن این است که چگونه جلوگیری از آلودگی میتواند  بسادگی انجام شود و چگونه میتوان صنعت پر سود را توام با محیط زیست پاک و سالم داشت.

جلوگیری از آلودگی چیست ؟
کنگره EPA و متخصصین محیط زیست در ۱۹۸۰ گرد هم آمدند زیرا روش مدیریت زباله های صنعتی جدید نیاز داشت به اینکه توسعه آلودگی صنعتی و مشکلات خالی شدن منابع حل بشوند. استفاده کورکورانه از منابع مواد خالص در صنعت و آسیبهای بعدی ناشی از زباله ها منابع بادوام و ادامه یافتنی و محیط زیست با کیفیت را برای مردم  فراهم نمی کرد.
در نتیجه یک الگوی توسعه یافته جدید تأکید بر کاهش استفاده زیان آور و بهره برداری بیش از حد از منابع و محدود کردن یا کاهش تولید زباله در منابع در مناطقی که تولیدات صنعتی وجود دارد میباشد این تئوری با نامهای متفاوتی شناخته میشود شامل بر :
(تقلیل زباله ، احیاء منابع ، کاهش زباله ، مهندسی سبز ، مهندسی پایا)
اما نامی که رایج تر میباشد جلوگیری از آلودگی است ، جلوگیری از آلودگی یا P2 نه P2 زیرا ما نمی خواهیم که مقدار زباله را مجذور کنیم ،
P2 اصطلاحی است که توسط EPA پذیرفته شده و اصطلاحی است که در قانون فدرال کاربرد دارد .

تعریف زباله
قبل از آنکه ما درباره چگونگی کاهش زباله بحث کنیم یا برنامه های جلوگیری از آلودگی را پایه ریزی کنیم باید زباله را تعریف کنیم .
کنگره یک تعریف حقوقی را مطرح کرد شامل بر نگهداری و حفظ منابع و فعالیتهای بازیابی که جزئیات آن در فصل ۳ توضیح داده خواهد شد اما تعاریف زیاد دیگری وجود دارند که میتوانند مورد استفاده قرار گیرند .
ما معمولاً‌تمایل داریم که زباله را جسم جامدی در نظر بگیریم که در انتهای یک فرایند یا فعالیت باقی میماند .
اما زباله معنای بسیار وسیعتری را در بر می گیرد .
در حالیکه آن شامل اتلاف انرژی یا آب در تولید یا استفاده از محصول میباشد .
ما باید متمرکز بشویم بر روی تمام تصاویر هنگامیکه زباله را توضیح میدهیم .
برای نمونه بازیافت قوطیهای مواد غذایی خانگی بسیار سودمند است برای حفظ و نگهداری منابع و کاهش تعداد گورستانهای زباله و فضای مورد نیاز آنها .
اما طی کردن چندین مایل برای دفن کردن زباله ، قوطیهای خالی و بطریهای پلاستیکی یا شیشه ای در کلکسیون زباله بسیار آلوده کننده است از جهت مصرف بنزین .
منابعی که در این روش مورد استفاده قرار می گیرند شامل زباله های قابل استفاده میباشد و استفاده از این منابع موجب تقویت کردن و نگهداری از منابع مواد خام میباشد پس نباید زباله ها را دور ریخت باید از آنها نگهداری کرد و آنها را مورد بازیابی قرار داد .
بنابراین اسراف در مصرف غذایی که بهره می گیرد از منابع و انرژی در تولید خود منجر به آسیب به منابع و انرژی میشود.
کاهش قابل توجه بسته بندی امکان دارد تأثیر بگذارد در کاهش استفاده از کاغذ ، فلز ، شیشه، پلاستیک و در هزینه غذایی که محافظت میشود و بعضی وقتها ارزش غذایی که به هدر میرود و اسراف میشود بسیار بزرگتر است از ارزش بسته بندیهای جدید بنا بر این ما باید بسیار دقیق باشیم در تعریف زباله .
زباله های صنعتی تعریف میشدند بعنوان موادی که از فرایند های صنعتی می آیند و بطور مستقیم بکار گرفته نمیشوند در داخل شرکت و آنها مشخص میشدند از آن جهت که برای دور ریختن یا رها کردن در محیط زیست در نظر گرفته میشدند .
در تعریف جدید آنها امکان دارد زباله باشند برای یک فرایند یا یک کمپانی اما  هنوز ارزشمند باشند برای شخص دیگری برای مثال مایعی که در صنعت فولاد ایجاد میشود در نظر گرفته میشود بعنوان یک زباله و یک مشکل مهم در صنعت فولاد اما آن پتانسیل بزرگی دارد بعنوان یک عامل خنثی ساز و منعقد کننده در کار بردهای دیگر .
مشکل این است که فروش و انتقال آن پر خرج و هزینه ساز است برای کاربر ، لذا کاربرد آن را غیر اقتصادی میسازد بنابراین در همان فرایند صنعتی برای تولید میتوانست طبقه بندی بشود بعنوان زباله یا منبع قابل استفاده و این به کیفیت و آمادگی و در دسترس بودن آن جهت فروش بستگی دارد.
یک چیزی که بظاهر زباله است لزوماً‌ زباله نیست تعریف بهتری برای زباله وجود دارد.
زباله منبعی است که در جای خود مورد استفاده قرار نمی گیرد .
این یک مسئولیت شخصی است در جلوگیری از آلودگی برای پیدا کردن یک جای مناسب برای اینکه یک زباله به یک منبع تبدیل شود .

تعریف جلوگیری از آلودگی
جلوگیری از آلودگی اصطلاحی است که بکار گرفته میشود برای ایجاد تکنولوژی و استراتژیهایی که برطرف کردن یا کاهش زباله را نتیجه میدهد.
EPA جلوگیری از زباله را بدین صورت تعریف میکند .
بکار گیری مواد ، فرایند ها یا کارهایی که کاهش میدهد یا برطرف میکند تولید زباله یا آلودگی منابع را و آن مشتمل است بر کارهایی که کاهش میدهد کاربرد مواد مخاطره آمیز ، انرژی ، آب ، یا سایر منابع و فعالیتهایی که محافظت میکند از منابع طبیعی چه بصورت نگهداری یا کار برد با راندمان بالا .
جلوگیری از آلودگی مشتمل است بر دو مولفه اصلاح فرایند های صنعتی برای کاهش تولید زباله و ایجاد و پذیرش معنای ادامه پذیر و پایا برای نگهداری از منابع ارزشمند .
جلوگیری از آلودگی ترتیب می یابد از تغییر در فرایندها ، تغییر در روشهای بکار گیری ، این شامل فعالیتهای متفاوتی است که در شکل ۱-۲ شرح داده شده است .
مقدمه مهم و اساسی جلوگیری از آلودگی که آن را نامحسوس مینماید برای تولید کننده جهت تولید نکردن زباله توسعه برنامه های رفتاری گسترده جهت مراقبت از کیفیت محیط زیست است نه فقط دیدن ظاهر زباله ها در محیط زیست .
 
شکل ۲-۱
نمونه ای از روشهای احیاء منابع
اصطلاحات دیگر
اگر ما اصطلاحات زیادی داشته باشیم که همه آنها بطور مشترک بکار برده شوند برای توضیح دادن جلوگیری از آلودگی قبل از انجام کارهای دیگر دچار آشفتگی‌خواهیم‌شد.
احیا منابع فعالیتی است که کاهش میدهد یا بر طرف میکند زباله را در مرحله‌ای که آلودگی ایجاد میشود اصطلاحات (‌کم کردن زباله )‌و (‌احیای منابع )‌اغلب به جای یکدیگر بکار گرفته میشوند .
( کاهش انتشار آلودگی )‌یک فعالیتی است که کاهش میدهد یا برطرف میکند آلودگی که محدود به مرز صنایع است که آنها به محیط زیست منتشر نشوند .
(کاهش زباله )‌فعالیتی است که کاهش میدهد مقدار زباله‌ای که تولید میشود در هر مرحله تولید ، مصرف ، دفع زباله بنابراین تغییر در فرایندهای صنعتی برای افزایش راندمان کاربرد شیمیایی فرایند ها به اصطلاح احیاء منابع در نظرگرفته میشود در حالیکه رفتار با مواد شیمیایی باقیمانده که فرایند ها را ترک میکنند جهت معدوم کردن آنها یا بازیابی آنها و برگشت به فرایندها به اصطلاح (‌کاهش انتشار آلودگی ) تعریف میشود .
و اصطلاح ( کم کردن زباله ) شامل هر دو آنها میشود .
اصطلاح ( بازیافت )‌پیشنهاد میشود در مورد بازیابی و بهره گیر مجدد مستقیم از یک ماده در مجموعه زباله ها بعنوان مثال کروم میتواند بازیابی شود از نوعی مایع که خاصیتش را از دست داده در سیستم شستشو دهنده و روکش کننده بوسیله تراوش وارونه یا مبادله یونها و استفاده مجدد بشود برای بکار گیری در شستشو .
اصطلاح (‌احیا ) معمولاً دلالت میکند بر مواد شیمیایی بازیافت شده که در کاربرد های دیگری مورد استفاده قرار میگیرند .
بعنوان مثال بازیافت مایعی که در صنعت فولاد بوجود می آید و کاربرد آن بعنوان یک عامل خنثی ساز در صنایع دیگر .

تجدید پذیری
تعریف دیگری که وجود دارد تجدید پذیری یا مدیریت زباله های تجدید پذیر میباشد.
اصطلاح مترادف دیگر برای مفهوم بالا که بهتر بنظر میرسد اصطلاح (‌مدیریت صحیح زباله ) است . اینها اصطلاحات دشواری هستند جهت تعریف معانی متفاوت برای اشخاص گوناگون.
 بحث در مورد اینکه تجدید پذیری چگونه باید تعریف شود آغاز شد بوسیله کمیسیون Brunt  land گروهی که اختصاص داده شده برای ایجاد (‌دستور جلسه جهانی جهت تغییر )‌بوسیله مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۸۴ آنها تجدید پذیری را بطور گسترده و کلی معنا کردند .
انسان میتواند توسعه را پایدار بسازد جهت بر طرف کردن نیازهای حال حاضر بشر بدون آنکه از تواناییهای مخرب تولیدات آینده جهت رفع نیازهایش بهره بگیرد .
پروفسور Robert K.Ha m از دانشگاه ویسکانسین ، راهبر توانای مدیریت زباله‌های جامد که آنها را تجدید پذیر معرفی میکند به معنای اینکه وسایل یک عمل یا فرایند  بطور نا محدود میتواند ادامه پیدا کند نه به آن معنا که منابع اصلاً بکار گرفته نشوند یا بطور طبیعی سریعتر پر بشوند .
(مدیریت زباله تجدید پذیر )‌بر این دلالت میکند که هیچگونه آسیبی بر زمین ، هوا ، آب از سوی زباله وارد نشود هر چند که آن ناشدنی است و تواناییهای تعادلی معمولاً‌به برخی از آسیبها اجازه میدهند که پذیرفتنی باشند .
پروفسور Ham اصطلاح ( مدیرت صحیح زباله ) را پیدا کرد که کاربردی تر باشد در جاییکه به استفاده مضاعف از تکنیکهای مدیریتی زباله برای کاهش آسیب به منابع و محیط زیست و آسیب اقتصادی نیاز بیشتری وجود دارد که آن مشتمل است بر ( کم کردن زباله ) ، ( بازیابی ) ،‌( نوع برخورد با زباله ) و دفع مطمئن زیست محیطی (۱۹۹۶) .
N.C.vasuki رییس اجرای دفتر ( زباله جامد Delaware ) میگوید هنگامی جامعه به هدف توسعه پایدار میرسد که مواد و اقتصاد احساس کنند که اعضاء آنها راضی و متقاعد هستند از مدیریت بهینه بکار گیری از مواد و استفاده مینیمم از منابع طبیعی ، شرط لازم برای رسیدن به آن هدف موارد زیر است :
-یک سیستم آزاد و دموکراتیک جهت دستیابی به اجماع در روشهای بکار گیری مواد
-یک سیستم بازار آزاد مرتبط که توازن بخشد ذخیره و تقاضای مواد را
-بکارگیری بهنگام تکنولوژیهای مقتضی برای کاهش آسیبهای زیست محیطی
-فهمیدن این موضوع که یک جامعه آزاد بی خطر شدنی نیست
-بر طرف کردن کاهش مخفی هزینه های مخفی و اختصاص منصفانه هزینه ها
-یک چارچوب منظم برای نهادینه کردن قانون و یک سیستم داوری منصفانه برای ضمانت اجرایی قانون
سرانجا دکتر Peter  White (مدیر دانشمند ) بیان کرد که سیستم مدیریت صحیح زباله باید بر تمام زباله های زیست محیطی بر اساس یک روش تجدید پذیر اقتصادی مدیریت کند …