مقاله تاریخچه بازار یابی بین الملل


در حال بارگذاری
15 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
4 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله تاریخچه بازار یابی بین الملل دارای ۳۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تاریخچه بازار یابی بین الملل  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تاریخچه بازار یابی بین الملل،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تاریخچه بازار یابی بین الملل :

تاریخچه بازار یابی بین الملل

پیشینه و ظهور
کورنلیوس واندربیلت در تاریخ ۲۴ مه ۱۷۹۴ در نیویورک متولد شد. پدر او کشاورزی بود که محصولاتش را در بازار نیویورک می‌فروخت و در کنار بندر نیز ماهیگیری می‌کرد.

واندربیلت توجه زیادی به مدرسه نداشت و زندگی خارج از آن را ترجیح می‌داد. در کودکی به سختی می‌توانست بخواند و بنویسد. او علاقه‌ بسیار زیادی به کسب و کار داشت. در سال ۱۸۱۰ یعنی تنها زمانی که ۱۶ سال سن داشت، مادرش به او ۱۰۰ دلار برای پاکسازی و کاشت بر روی یک زمین ۸ آکری داد. او با باقی‌مانده‌ این پول، یک قایق کوچک خرید. او با همین قایق کوچک شروع به جابجایی مسافر کرد. او خیلی زود این کسب و کار را از دست داد زیرا قایق کوچکش در همان چند هفته‌ نخست با یک مانع برخورد کرد اما هم قایق و هم سرنشینان آن نجات یافتند.

این حرفه درس‌های خوبی را در زمینه‌ کسب و کار به واندربیلت آموخت. او بدون ترس از شرایط آب و هوایی به کارش ادامه داد و همین امر باعث اعتبار و شهرت او شد. رضایت مشتریان باعث شد که او همچنان به کسب و کارش ادامه دهد. او اصول ساده‌ اقتصادی همچون هزینه‌های پایین، گردش مالی بالا، کاهش هزینه‌ها نسبت به رقبا و غیره را از طریق همین حرفه آموخت.

لحظات مهم
همانند بسیاری دیگر از کارآفرینان، در زمان جنگ آمریکا و انگلستان در سال ۱۸۱۲، واندربیلت این جنگ را به مثابه‌ فرصتی برای توسعه‌ کسب و کارش می‌دید. در حالی که او همچنان به کسب و کارش ادامه می‌داد، با ارتش قرارداد بست و پول بیشتری را از طریق حمل مواد غذایی به دست آورد. این امر به او کمک کرد تا دو قایق دیگر بخرد.

تا سال ۲۴ سالگی، واندربیلت توانست ۹۰۰۰ دلار پس‌انداز کند و با همین پول کسب و کارش را توسعه داد. به علاوه او از چند قایق درآمد داشت. همه چیز بر وفق مراد واندربیلت پیش می‌رفت تا این که در سال ۱۸۱۷ قایق‌های بخار وارد این کسب و کار شدند. دو کارآفرین بزرگ یعنی رابرت فولتون و رابرت لیوینگستون فن‌آوری نوین خود را وارد نیویورک کردند و به مدت ۳۰ سال انحصار تردد قایق‌های بخار را به دست گرفتند.

واندربیلت که فهمیده بود قایق‌های کوچک به پایان عمر خود رسیده‌اند، به جای استفاده از این فن‌آوری منسوخ شده، تمامی قایق‌هایش را فروخت. او شروع به کار برای یکی از مالکان شرکت‌های قایق‌های بخار یعنی توماس گیبونز کرد که مردی ثروتمند و پر نفوذ بود. بدین ترتیب، او راندن و کنترل قایق‌های بخار را آموخت. خیلی زود او توانست اقدام به جابجایی مسافران از نیوجرسی به منهتن کرد. او با ارایه‌ قیمت‌هایی ارزان‌تر فولتون و لیوینگستون، مسافران را ترغیب کرد تا از خدمات او استفاده کنند و برای یک بلیط ۴ دلاری تنها ۱ دلار بپردازند. او این زیان را با قیمت غذا و نوشیدنی جبران می‌کرد.

در سال ۱۸۲۴، دیوانعالی ایالات متحده اعلام کرد که انحصار فولتون و لیوینگستون غیر قانونی است. این امر باعث شد که واندربیلت فعالیت خود را علنی سازد. با از میان رفتن این انحصار، همه چیز به سرعت در کسب و کار قایق‌های بخار تغییر کرد. قیمت‌ها کاهش یافتند، رقبا وارد بازار شدند و فن‌آوری این نوع قایق‌ها افزایش یافت. در یک محیط به شدت رقابتی که نوآوری اوج گرفته بود، واندربیلت استعداد خود را شکوفا کرد. در سال ۱۸۲۹، او از پس‌اندازش برای آغاز کسب و کار خودش در زمینه‌ قایق‌های بخار استفاده کرد. او مجموعه‌ای از خدمات را از نیویورک تا فیلادلفیا ارایه کرد. کاهش قیمت‌ها به یک استراتژی مهم برای واندربیلت تبدیل شده بود. رقابت و ترس از جنگ قیمت‌ها باعث شد که او به سود بسیار بالایی دست یابد.

واندربیلت روش تازه‌ای را برای پول به دست آوردن کشف کرد. اپراتورهای تنبل که علاقه‌ زیادی به حفظ بازار داشتند و نمی‌خواستند با ارایه‌ قیمت‌های واقعی به مشتریان، سودشان را کاهش دهند، حاضر بودند به واندربیلت پول بدهند تا او دست از کارش بکشد. این همان داستانی بود که در هادسون ریور رخ داد. واندربیلت برای اینکه پاسخ دندان‌شکنی به این رقبا بدهد، سفر با قایق‌های بخارش را رایگان کرد. او هزینه‌ تردد افراد با این قایق‌ها را از طریق مواد غذایی

موجود در قایق‌ها تأمین می‌کرد. این امر باعث شد که واندربیلت به سودی ۱۰۰ هزار دلاری دست یابد. رقبا حاضر شدند سالانه ۵۰۰۰ دلار بپردازند تا او این منطقه را ترک کند.

حالا واندربیلت مالک ۱۰۰ قایق بخار بود که میلیون‌ها دلار ارزش داشتند. حرکت بعدی ناشی از کشف طلا در کالیفرنیا در سال ۱۸۴۸ بود. طلا باعث شدت گرفتن تقاضا برای سفر با قایق‌های بخار از ساحل شرقی به ساحل غربی گردید. سفر با قایق‌های معمولی حدوداً ۹۰ روز به طول می‌انجامید. واندربیلت مسیر جدیدی را از پاناما یافت که مدت زمان سفر را کاهش می‌داد. او با خواندن نقشه‌ها متوجه این مسیر جدید شد. او باید از رودخانه‌ سان خوان و دریاچه‌ نیکاراگوآ عبور می‌کرد. منتقدان معتقد بودند که رودخانه‌ سان خوان قابل کشتیرانی نیست. واندربیلت وارد این رودخانه شد و به کمک قایق‌هایش عکس این موضوع را به اثبات رساند.

واندربیلت به اتفاق دولت نیکاراگوآ یک شرکت جدید حمل و نقل تأسیس کرد. این امر باعث ساخت یک بندر جدید در ساحل اقیانوس آرام در سال ۱۸۵۱ شد. مثل همیشه قیمت‌های او پایین‌تر بودند ۴۰۰ دلار در مقایسه با ۶۰۰ دلار رقبا. این بار نیز فشارهای سیاسی و فشارهای رقبا وجود داشتند. آنها حاضر شدند مبلغ ۶۷۲۰۰۰ دلار به واندربیلت بپردازند تا او به کارش در این منطقه خاتمه دهد

تا سال ۱۸۶۳، یعنی زمانی که واندربیلت شصت سالگی را رد کرده بود، ثروتی معادل ۴۰ میلیون دلاری داشت. برای اکثر افراد این رقم کافی بود. اما برای او چنین نبود. طی ۱۳ سال بعد، واندربیلت آب را رها کرد و به سراغ صنعت راه‌آهن رفت.

تا سال ۱۸۶۹، او کنترل شرکت راه‌آهن هادسون ریور و سیستم مرکزی نیویورک را به دست آورد. او این دو شرکت را با هم تلفیق کرد و کنترل خطوط راه‌آهن نیویورک تا شیکاگو را به دست آورد و سیستمی جامع و یکپارچه را میان این دو شهر ایجاد نمود. واندربیلت در واپسین روزهای دوران شغلیش نیز به استفاده از اصول رقابت ادامه می‌داد. او خطوط راه‌آهن را با ریل‌های فولادی که از انگلستان وارد کرده بود، ارتقا داد و بزرگ‌ترین پایانه‌ راه‌آهن جهان را در نیویورک تأسیس کرد.

در زمان مرگ واندربیلت در ۴ ژانویه ۱۸۷۷، واندربیلت امپراطوری راه‌آهن را در اختیار داشت که ۷۴۰ مایل طول داشت و ۴۸۶ لوکوموتیو و ۹۰۰۰ واگن را شامل می‌شد. هر ساله، هزاران مسافر به کمک واندربیلت جابجا می‌شدند. وقتی واندربیلت از دنیا رفت، رقمی معادل ۱۰۵ میلیون دلار پول را برای ورثه‌ خود بر جای گذارد.

نتیجه
کورنلیوس واندربیلت یکی از درخشان‌ترین اساتید کسب و کار نسل خودش بود. او درکش از معیارها و اصول اقتصادی را با استراتژی کسب و کارش تلفیق کرد. واندربیلت دست به هر چیزی می‌زد، طلا می‌شد. او همیشه بهترین بود. چرا؟ زیرا واندربیلت می‌دانست که چگونه باید خدماتی منطقی را در اختیار مشتریان قرار دهد. این در حالی بود که او با تلاش‌هایش نقش بسزایی در رونق اقتصادی شرق و غربی آمریکا داشت. در همین فرآیند بود که به ثروتی هنگفت نیز دست یافت.
«کورنلیوس واندربیلت: نمادی از پیشرفت آمریکا»، آرتور اسمیت، ۱۹۲۷

«وقتی زمان تصمیم‌گیری درباره‌ یک فرد یا مسئله فرا می‌رسد ; به استعداد خود اعتماد کرده و اقدام کنید.» بود هادفلد .
کارآفرینان موفق به درستی در مورد نیاز به تغییر قضاوت می‌کنند و سپس کاری را در قبال آن انجام می‌دهند.» جیمز ادوارد هانسون

بازاریابی خارجی، عبارت است از: بازاریابی کالا و خدمات از یک کشور به کشوری دیگر. بازاریابی داخلی و خارجی، دارای تفاوت‌هایی هستند که از جمله آنها می‌توان تفاوت‌های محیطی در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را نام برد. تفاوت‌های موجود در آب و هوا، محیط طبیعی، فرهنگ، منابع و تکنولوژی، نیازهای تولیدی و خدماتی متفاوتی را ایجاد می‌کند. از آنجا که برای یک بنگاه اقتصادی رفع تمام نیازهای مصرف‌کنندگان امکان‌پذیر نیست، لذا مدیریت بازاریابی

می‌بایستی فرصت‌های موجود را از طریق تقسیم بازار تجزیه و تحلیل کند تا بتواند کالا و خدمات مورد نیاز مصرف‌کنندگان مورد نظر را با توجه به منابع خود تأمین کند. منظور از تقسیم بازار این است که بازاری وسیع را با روشی به بخش‌های کوچکتر تقسیم کنیم که در هر کدام از آنها یکنواختی بیشتری از نظر عرضه و تقاضا وجود داشته باشد.

مصرف‌کنندگان، خصوصیاتی مشترک و مشابه دارند. معیارهایی که تقسیم بازار براساس آنها انجام می‌گیرد، شامل عوامل جغرافیایی، جمعیتی یا دموگرافیک، روانی، رفتاری، بازاریابی و اقتصادی است. پس از بررسی بازار و تقسیم آن به بخش‌های مشابه، مدیریت بازاریابی باید تصمیم بگیرد کدام یک از این بخش‌ها را به عنوان بازار هدف، انتخاب کند. البته او می‌تواند بیش از یک بخش را براساس ترکیب و توانایی کارکنان بازاریابی، توان رقابتی و خط‌مشی بازرگانان سازمان خود، انتخاب کند.

اهمیت بازاریابی بین‌المللی
امروزه هیچ کشوری در جدایی کامل از کشورهای دیگر زندگی نمی‌کند. منابع اقتصادی، تکنولوژی و سطح زندگی افراد یک کشور، بستگی نسبی به اقتصاد کشورهای دیگر دارد که به وسیله جریان پیچیده‌ای از کالاها، خدمات، سرمایه و تکنولوژی، به هم مربوط می‌شوند. کشورها از طریق مبادلات بین‌المللی، سطح تولید خود را بالا برده و سود بیشتری کسب می‌کنند. آنها از طریق واردات، کالاهایی را که قادر به تولید آنها نیستند، به دست آورده و از طریق صادرات، کالاهای

تولیدی مازاد برمصرف خود را به کشورهای دیگر می‌فرستند. گرچه یک کشور ممکن است از عوامل تولید مختلفی برخوردار باشد و بتواند انواع کالا را تولید کند، اما قادر به تولید آنها با قیمت مساوی نخواهد بود. علت اولیه مبادلات بین‌المللی، در ظاهر اختلاف قیمت کالا و خدمات کشورهاست. تفاوت قیمت‌ها یا به دلیل تفاوت در شرایط عرضه یا امکانات تولید و یا تفاوت در شرایط تقاضا یا الگوی مصرف و یا ترکیبی از آنهاست. تفاوت در شرایط عرضه، ممکن است ناشی از تفاوت در منابع طبیعی، کارایی، مهارت کار، سطوح تکنولوژی تولید، فراوانی عوامل تولید و غیره باشد. با این حال، تفاوت در هزینه یا شرایط عرضه، به تنهایی عامل

اختلاف قیمت نیست بلکه تفاوت در شرایط تقاضا که عمدتاً توسط سطح درامدها و الگوی مصرف متفاوت کشورها شکل می‌گیرد، در ایجاد اختلاف قیمت‌ها به اندازه تفاوت عرضه تأثیر دارد.

هر کشوری با شروع مبادله بین‌المللی می‌تواند عوامل تولید خود را در تولید محصولاتی به کار برد که بازده بیشتری دارند و آنها را با محصولات دیگر کشورها مبادله کند. مبادلات بین‌الملل، زمینه‌ساز ایجاد تخصص بین‌الملل می‌شود.
مؤسسات اقتصادی با دسترسی به بازارهای خارجی از طریق صادرات، رشد بیشتری پیدا کرده و به این وسیله محصولات خود را با کیفیت بهتری به بازار داخلی و خارجی عرضه می‌کنند و سود بیشتری به دست می‌آورند.

تمایل به ادامه سرمایه‌گذاری‌های صنعتی، ضرورت رشد اقتصادی، انگیزه کسب برتری و شهرت در صحنه بازرگانی، تأکید بر ارتقای کارایی و سودآوری، اشباع بازارهای داخلی، سیاست تولید انبوه و نیاز به درامدهای ارزی، از جمله عواملی هستند که ضرورت و اهمیت بازاریابی بین‌المللی را بیشتر آشکار می‌سازند.
با توجه به تغییرات سریعی که در اقتصاد بین‌الملل رخ داده است، برنامه‌ریزی برای فعالیت در بازارهای خارج نیز به مراتب مشکل‌تر و پیچیده‌تر از گذشته است. عوامل متعددی در این زمینه دخالت دارند که از میان آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: شدت رقابت، تحولات سریع سیاسی و اقتصادی، افزایش موانع و محدودیت‌های تجاری در کشورهای مختلف، گرایش بیشتر به سیاست‌های حمایتی، پیشرفت‌ها و نوآوری‌های سریع در تکنولوژی و گستردگی تبلیغات بازرگانی.

به‌طور کلی، در سال‌های اخیر رقابت در محیط بازرگانی بین‌المللی، بویژه در بازار محصولات صنعتی و کالاهای مصرفی بادوام، شدت یافته و ورود عرضه کنندگان جدید از جمله کشورهای در حال توسعه را به این بازارها با مشکلات جدی روبه‌رو ساخته است.
استراتژی‌های ورود به بازار

عمده‌ترین هدف شرکت‌ها از ورود به بازارهای بین‌المللی، ایجاد فرصت‌های مناسب برای کسب سود است. همین دلیل، باعث می‌شود تا تعدادی از شرکت‌ها پس از دریافت سفارشی غیرقطعی از خارج، به تحقیق در فرصت‌های موجود در آن بازار خارجی، برانگیخته شوند. وقتی شرکتی به‌طور قطع تصمیم می‌گیرد وارد

بازار خارجی شود، مجبور است به‌طور جدی و مؤثر خود را متعهد به ارائه پیوسته کالا و خدمات بداند. در غیر این صورت، مشتریان وی منابع دیگری را جست‌وجو خواهند کرد. در بازارهای متعدد جهان، شرایط به حدی متفاوت است که نمی‌توان یک روش ورود به بازار را توجیه کرد. استراتژی ورود را باید با محیط خاص هر بازار تطبیق داد. این استراتژی‌ها باید بهترین خدمات را ارائه دهد و هدف‌های شرکت را تأمین کنند. مهمترین سؤال‌هایی که برای راهیابی به بازارهای بین‌المللی مطرح می‌شوند، عبارتند از:

۱ باید وارد کدام بازار شد؟
۲ چگونه باید وارد بازار شد؟
۳ چگونه باید در آنجا عمل کرد و رشد یافت؟

سنتی‌ترین راه ورود به بازارهای خارجی، صدور کالاست. شرکت‌های خصوصی، صادرات را یا به عنوان استراتژی اولین ورود و یا به عنوان مؤثرترین وسیله حضور مداوم در بازار خارجی انتخاب می‌کنند و در صورت موفقیت، اقدام به ایجاد واحدهای تولیدی می‌کنند.
صادرات می‌تواند یک بار یا مستمر باشد، اما در هر صورت مشکلاتی وجود دارد. مثلاً، هزینه بالا، امکان رقابت را از بین می‌برد. افزایش هزینه، ناشی از عوامل متعددی است که عبارتند از: دسترسی رقبا به مواد اولیه، نیروی کار، حمل و نقل ارزان، موانع مصنوعی و غیره. غیر از صادرات، راهبردهای دیگری وجود دارند که فروش و سود بیشتری را عاید شرکت می‌کنند. نمونه آنها عبارتند از:

۱ عملیات خارجی که با پیشرفت تکنولوژی و تنگ‌تر شدن رقابت، لزوم آن بیشتر احساس می‌شود.
۲ اعطای پروانه ساخت که طی آن یک شرکت به شرکتی دیگر اجازه می‌دهد تا از روش ساخت، نام تجاری، تکنولوژی، تجارب کتبی و دیگر مهارت‌های متعلق به امتیاز دهنده استفاده کند.
روش‌های دیگر نظیر سرمایه‌گذاری مشترک و مستقیم، اجاره، قرارداد تولید و مدیریت نیز می‌توانند مورد توجه مدیران بازاریابی قرار گیرند.
۱ صادرات

صادرات، آسانترین و کم هزینه‌ترین راه ورود به بازارهای خارجی است. فروش محصولات ساخته شده به بازارهای خارجی، تغییرات زیادی را در خط تولید و دیگر منابع ایجاد نمی‌کند. صادرات می‌تواند به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم باشد.
الف- صادرات مستقیم

فروشندگانی که دسترسی به خریداران بازارهای خارجی دارند، با فعالیتی بیشتر، اقدام به صدور کالا کرده و بدون اینکه از طریق واسطه عمل کرده و هزینه‌های خود را در این مورد افزایش دهند، کالا را مستقیماً به بازارهای خارجی می‌رسانند. این‌گونه عملیات گرچه مستلزم سرمایه‌گذاری و ریسک بیشتر است، اما بازگشت سرمایه و سود افزون‌تری را در پی دارد.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.