تحقیق در مورد جنایتهاى خاندان پهلوى


در حال بارگذاری
13 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تحقیق در مورد جنایتهاى خاندان پهلوى دارای ۲۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد جنایتهاى خاندان پهلوى  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد جنایتهاى خاندان پهلوى،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد جنایتهاى خاندان پهلوى :

جنایتهاى خاندان پهلوى

پهلوى اول دستور داد هر رئیس صنفى باید هم صنفان خود را در روز معیّنى همراه با زنانشان و بدون حجاب در محلّى جمع نماید.
روز اوّل از خود شاه و زن بى حجابش شروع شد، روز بعد از وزراء و خانواده هایش و روز سوم وکلا; و به همین ترتیب تا یک روز هم نوبت به اهل علم و خانواده هایشان رسید.
این برنامه ریزى براى آن بود که اهل علم را مجبور به چنین عملى بکنند و در نتیجه بى حجابى رواج پیدا کند.

شاه از امام جمعه خواست این کار را ترتیب دهد، امام جمعه آن وقت از شاه مهلت خواست چون مى دانست گوش ندادن به حرف شاه چه عاقبت سختى را به دنبال دارد.
امام جمعه به نزد مرحوم آیت اللّه سید محمد بهبهانى (قدس سره ) آمده جریان را به عرض ایشان رسانید ایشان فرمود: این را بدانید براى هر انسانى چهار چیز است .
یکى مال ، دیگرى زندگى ، سوّم ناموس ، چهارم دین حال اگر بنا باشد یکى از این فداى دیگرى بشود، باید مال را فداى زندگى ، زندگى را فداى عرض و تمام را فداى دین کرد.
بعد مرحوم آیت اللّه به امام جمعه فرمود: شما عمر خود را نموده اید و از عمرت چندى بیش باقى نمانده چه بهتر که دستور را عملى نکنى ، زیرا اگر به دستور شاه عمل کردى خودت را به عذاب ابدى گرفتار خواهى نمود.

اضافه بر این تاریخ هم ترا لعن مى کند، اما اگر کشته شوى سعادت دنیا وآخرت را براى خود کسب نموده اى پس از آن شاه امام جمعه را براى گرفتن جواب طلبید، امام جمعه همان جوابى را به شاه داد که آن مرحوم فرموده بود.
پهلوى از سخن او بسیار خشمگین شده گفت : این سخن او نیست بلکه سخن سیدمحمّد بهبهانى است و به ناچار آن عالم را رها ساخت و خداوند هم آنها را از شر پهلوى نجات داد و به عزت دنیا وآخرت نائل گشته رحمت خدا بر آنان باد. حقانیت حجاب
حجاب ، مانند فانوس است و زن شبیه به شمع است و حیا و عفت او همانند نور شمع ، یعنى زن عفیف همچون شمع روشن است و زنى که عفت خود را از دست داده و بى حیا شده چون شمع خاموش است .

در قدیم فانوس یک ظرفى بود مسى و یک پارچه شمعى که نور پس ‍ مى داد، در اطرافش بود، شمع را داخل آن مى گذاشتند و بعد روشن مى کردند حال اگر باد مى وزید این شمع خاموش نمى شد. اما اگر شمعى بیرون بود، همین که نسیمى مى وزید، خاموش مى شد: زن شمع و این حجاب چون فانوس است روشنى همیشه شمع به فانوس است .
شمع اگر بخواهد روشن بماند، باید در این فانوس باشد و این فانوس ‍ براى حفظ نور و روشنایى اوست وزندان نیست .(۱۰۴)
پر طاووس

طاووس تا وقتى که پر دارد زیبا و قشنگ است اگر پر طاووس را از او بگیرى و عریان بشود، چقدر زیبایى خود را از دست مى دهد. در حقیقت حجاب براى زن همانند پر براى طاووس است .(۱۰۵)
پوشش براى شیر زن آگاه
چون پر بود که زینت طاووس است
ارزش چادر

مى دانید چادر یعنى چه ؟ درِ خانه شما چقدر ارزش دارد؟ بگو ۱۰۰ هزار تومان حال اگر این در کنده بشود و یک شب بى در باشى ، چقدر ضرر دارد؟
چادر یعنى در خانه . ۱۰۰ هزار تومان مى دهد، یک میلیون تومان حفظ کند.
دور خانه هایتان سیم و میله مى زنید، یعنى چند هزار تومان خرج مى کنید، اما صد برابرش را حفظ مى کنید، خارجى ها چادر ندارند پس خانه شان هم در ندارد البته دیوار هم ندارد.
هر که خواهد گو بیا و هر که خواهد گو برو.

شما دیده بودید که در آبادان ، انگلیسى ها آمده بودند آنجا خانه ساخته بودند. آنجا دیوار نکشیده بودند، گفتند: چرا نمى کشید؟ گفتند با دیوار فضاى خانه گرفته مى شود. باید خانه باز و دلباز باشد وهمه خانه ها مى شود یک خانه .

حال بیا و همه خانه ها را نگاه کن . زنها از خانه بیرون مى آمدند،! اما در معرض دید همه مردم ، آبادانیها که این طور نبودند، انگلیسى ها این ارمغان را براى ایشان آوردند. و الاّ اینها از غیورترین و جدّى ترین مردم بودند. اما مدتى با اینها معاشرت کردند و عوض شدند.
الان هم دارند زنده مى شوند و خودشان را دارند حفظ مى کنند و گذشته را جبران مى کنند چه شهیدهاى خوبى اینها در انقلاب دادند و چه صبر خوبى در دوران مهاجرت انجام دادند امّا این غم فسادى که اینها خوردند از معاشرت با انگلیسى ها بود.

شما مى دیدید خانواده هایى که وضع خوبى داشتند، رفتند اروپا و برگشتند و بى غیریت شدند.(۱۰۶)
بخشنامه ضد حجاب
وزیر آموزش و پرورش رژیم گذشته منوچهر گنجى به دستور مسئولان رژیم بخشنامه زیر را براى اجراء به سراسر کشور صادر کرد
(۲۳/۸/۲۵۳۵ (۱۳۵۵ شمسى ) شماره ۲۴۳/۳۶ از دفتر خدمات محرمانه )
اداره کل آموزش و پرورش

طبق گزارشات رسیده ، مشاهده مى شود هنوز در جلسات امتحانات مدارس و در کلاسهاى درس دوشیزگان با چادر حضور پیدا مى کنند و با توجه به تحولات بنیادى که در عصر رستاخیز در کلیه شئون کشور بخصوص در زمینه آزادى زنان بعمل آمده اند لذا استفاده از چادر صرف نظر از اینکه با روح انقلاب سفید ایران سازگارى ندارد، از نشانه هاى عقب ماندگى زنان از کاروان ترقى و تمدن نیز به شمار مى رود.

دستور فرمائید مراقبتهاى لازم به عمل آید که در کلاسهاى درس و جلسات امتحانى دانش آموزان و بانوان بدون چادر و با لباس مناسب شرکت نمایند.
مدیر کل و رؤ ساى ادارات آموزشى و پرورشى مسئول اجراء این دستور مى باشند وصول بخشنامه و نتیجه اقدامات محوله را به دفتر حفاظت اعلام دارید.
وزیر آموزش و پرورش منوچهر گنجى

لازم به تذکر است که منوچهر گنجى از عناصر فرارى رژیم گذشته و از ضد انقلابیون مقیم خارج کشور است که اسناد ارتباطش با سیا و اخبار دریافت کمک وى از آمریکا در سالهاى گذشته منتشر شده است (ماهنامه صبح سال دوم شماره ۶۶ ص ۶۲ عین بخشنامه را گردآورى کرده است .
بخشنامه یادشده دو سال قبل از انقلاب صادر شده است و ملاحظه مى کنید که اگر انقلاب نشده بود رژیم منحوس چه فاجعه اى بوجود مى آورد.
چنانکه در سال ۱۳۵۵ نیز تصویب کردند که ضمن تعلیمات اجبارى ورود بانوان ، دانشجویان و دانش آموزان دختر باحجاب به مراکز آموزشى ممنوع است ، سوار کردن افراد با حجاب به قطار، هواپیما و ماشین هاى شرکت واحد ممنوع مى باشد و بلیط به آنها فروخته نمى شود فقط بانوان ۶۰ سال به بالا مثتثنى هستند و نگارنده خود قبل از انقلاب در یکى از شهرهاى غرب کشور شاهد بودم که زنان بى حجاب را آنهم با وضع بسیار زننده اى در مدارس راهنمائى پسرانه بعنوان معلمین دینى منصوب کرده بودند و بارها مى دیدم که معلمین بى حجاب آرایش کرده در خیابانها راه افتاده و دانش آموزان را که همانند عروسک آنها را درست کرده بودند بدنبال خود مى گردانیدند.

خدا را شکر مى کنیم که با این انقلاب اسلامى ملّت ما بخصوص زنان و جوانان از آثار خانمانسوز نقشه هاى بیگانگان در امان ماندند و الحمدللّه .(۱۰۷)
ارزشهاى گرانقدر حجاب
زن با حجاب و چادرى ، رضایت پروردگار را به دست مى آورد.
زن بد حجاب وبى حجاب سبب خشنودى شیطان مى شود.
حجاب مواظبت از گل میباشد.
جمال زن در جلال حجاب است .

زن با حجاب ، نزد شوهر محبوبتر است .
حجاب باعث آرامش روح است .
حجاب نشانه عدم کمبود و عدم حقارت نفس است .
حجاب ، باعث دوام بیشتر زندگى مى شود.
اضطراب در زنان با حجاب ، نسبت به بد حجابها کمتر است .
حجاب مصونیت است ، نه محدویت .

حجاب و چادر، نشانه عفاف زن است .
دختر با حجاب ، زودتر همسر مى یابد.
حجاب ، ارزش زن را بالا مى برد.
حجاب ، یعنى ، گسستن قیود اسارت نفس و رهایى از آن است .
فساد و سقط جنین در با حجابها کمتر است .
زن با حجاب ، مردان هرزه را در اهدافشان نا امید مى کند.
حجاب نشان دهنده حیا و پاکى روح و روان زن است .
زن با حجاب ، در تحصیل علم موفقتر است .

حجاب و تقوا، آدمى را بهشتى مى کند.
حجاب ، مانع ایجاد فرزندان نامشروع مى شود.
حجاب ، نشان د هنده استقلال در فرهنگ مذهبى و ملّى است .
چادر مشکى زن و حجاب او، تیر زهر آلودى برقلب شیطان بزرگ است .
حجاب ، خطرات اوباش و اراذل را از زن دور مى کند.
طلاق و فروپاشى زندگى در زنان با تقوا و با حجاب کمتر است .
زن محجّبه ، باعث عزت و سرافرازى خود و شوهرش است .

محجّب بودن ، یعنى ، خروج از ولایت شیطان و د خول در ولایت اللّه است .
زن با حجابش ، د شمنان را در اهدافشان که همان ضربه به اسلام است ، شکست مى دهد.
زن باحجابش ، رو ح شهدا را شاد مى کند و به جرگه پیروان واقعى شهدا مى پیونداند.
زن باحجاب ، حق شوهر را ضایع نمى کند و به او خیانت نمى ورزد.

چادر مشکى ، باعث غمگینى شیاطین و هرزگان و روشنى دل مؤ منان است .
حجاب زن ، نشانه غیرت پدر، برادر و شوهرش است .
حجاب ، مبیّن ایمان و اعتقاد زن به خداوند سبحان و روز قیامت است .

حجاب ، بیانگر شخصیت حقیقى زن است ، در حالى که بد حجاب اصالت و هویّت خود را از دست مى د هد.
زن چادرى و با حجاب ،مطیع خداست و زن بد حجاب ، مطیع شیاطین است .
زن محجّب ، شیطان را (در عملِ خود که همان فساد و انحراف است نا امید مى کند.

زن با حجاب ، باحجابش به قرآن شریف و ائمه (علیهم السلام ) و خون شهدا و;.احترام مى گذارد، ولى بد حجاب به همه اینها کج دهنى مى کند.
دختران و زنان با حجاب ، از لحاظ روحى و اخلاقى سالمترند، در حالى که بد حجاب و بى حجاب با ناز و عشوه ; مى خواهد نقایص خود را جبران کند.
زن با حجاب ، باپوشش خود، آرایش و زینت را به شوهرش اختصاص ‍ مى دهد، ولى بد حجاب با عشوه و آرایش خود، مى خواهد محبوب همه باشد، نه شوهر خویش .
زن باحجاب ، همچون مروارید است در صدف که به شوهرش ‍ اختصاص دارد، ولى زن بد حجاب ، مانند جواهرات بدلى بدون پوشش ‍ هستند که در هر جا به چشم مى خورند.
زن با حجاب ، نخستین عشق و گوهر عفت خود را به شوهرش تقدیم مى دارد، ولى زن بى حجاب و بى تقوا، بعد از معاشرتهاى بسیار و در معرض نگاههاى مختلف قرار گرفتن ، شاید آخرین عشق خود را به شوهرش ‍ مى دهد.

زن به بفرموده حضرت على (ع): مانند گل خوشبو است .
حجاب باعث مى شود،زن لطافت و طبیعت خود رااز دست ندهد و مانند گلى شود که در دسترس همگان نیست و زود پژمرده نمى شود،ولى زن بى حجاب وبدحجاب ، مانند گلى است که در اماکن عمومى و پارکها قرار دارد و سریع لطافت و طبیعت خود را از دست مى دهد و باغبان که همان شوهر است ، اندک اندک به گل بى اعتنا مى شود.
زن محجوبه ، چون کمتر دیده مى شود، محبوب است و هر چه محبوب شد مطلوب است .(۱۰۸)
توصیه چارلى چاپلین به دخترش

چارلى که در آوریل ۱۸۸۹ در لندن به دنیا آمد، یکى از کمدین هاى مشهور جهان است .
در نامه اى به دخترش مى گوید:
برهنگى بیمارى عصر ماست و من پیرم شاید حرفهاى خنده آور مى زنم ، امابه گمان من تن عریان تو باید مال کسى باشد که روح عریانش را دوست دارى .(۱۰۹)
نتیجه

از آنچه گفتیم معلوم شد که زن ، با حجاب خویش مى تواند شرافت خویش را حفظ کند و زن شایسته اى براى همسرش باشد. زن با حجاب خود مى تواند همسرش را اسیر خود گرداند و اگر شوهرش بى اعتقاد هم باشد به دنبال زن دیگرى نرود که خود این مساءله ، باعث استحکام نظام خانواده مى گردد.
بر همین اساس بود که بازیگران و گویندگان سابق سینما و تلویزیون از آن کارها توبه کرده اند و هنرمند واقعى گشته اند و حفظ شخصیت حقیقى خود را در حجاب یافته اند و دانستند که پیش از آن ملعبه دست مشتى خدانشناس بوده اند، و از وجود و زیبایى آنان براى جلب مشترى بیشتر در فیلمها استفاده مى شد، تا به این طریق زراندوزان از خدا بى خبر سریعتر به مطامع دنیوى برسند.

دلسوزانه به همه بانوانى که در این راهها قدم مى نهند عرض مى کنیم : راهى که دیگران رفتند و سالها تجربه کردند و چیزى جز ضرر برایشان حاصل نشد، عاقلانه نیست شما آن راه را بروید.
تقاضا داریم به آغوش اسلام باز گردید ودرسایه لطف و رحمت خداوند بزرگ زندگى کنید، که سعادت دنیا و آخرت در آن است .
و گناه و نافرمانى حق تعالى ضررش به خود انسان بر مى گردد. برهمین اساس خداوند سبحان مى فرماید: ; یا ایّها الناس انّما بغیکم على انفسکم ; اى مردم ، طغیان و سر پیچى از دستورات الهى ، ضررش به شما بر مى گردد.(۱۱۰)
فساد و سقوط اجتماع

از دیر باز فساد، عامل تباهى اجتماعات بشرى بوده است بطورى که مى توان این تجربه را بعنوان یکى از قوانین حاکم بر ملّتها بحساب آورد که تاریخ موارد آنرا بطور مکرر ثبت کرده است .
امّتهاى گذشته ، مسلمان و حتى جوامع غیر اسلامى هر یک زیانهاى ناشى از این فرهنگ را متحمل گشته اند که در این نوشتار بذکر نمونه اى از هر یک بسنده مى کنیم .
شکست مسلمانان وزوال اسلام در اندلس
اَندُلُس که امروز اسپانیا نامیده مى شود در سال ۷۱۱ میلادى به تصرف مسلمانان در آمد با آن که اروپا در حالت توحش و قرون وسطائى مى زیست ، مسلمانان اسپانیا را باوج تمدن و دانش رساندند.

دکتر گوستاولون دانشمند معروف فرانسوى در اینباره مى نویسد:در زمان مسیحیان اسپانیا قبل از اعراب ، تمدن و آبادى جز همان مقدار که وحشیان گوت داشتند در این کشور بچشم نمى خورد، اعراب مقارن باپایان فتوحات خود در این سرزمین دست به اصلاحات و عمران و آبادى زده و در زمانى کمتر از صد سال توانستند زمینهاى لم یزرع و موات را زیر کشت و زرع در آورده و شهرهائى که بصورت ویرانه در آمده بود از نو بسازند و بناهاى بسیار عالى و مهم در آنجا بنا کنند و از طرفى ارتباطات خارجى با کشورهاى دیگر برقرار سازند.
سپس دست به ترویج علوم و دانش زده بهمین منظور کتب یونانى و لاتینى را به زبان عرب ترجمه کردند، دانشگاههاى بزرگى تاءسیس نمودند که یکى از همین دانشگاهها مدت زمانى مرکز نشر علوم و معارف در تمام قاره اروپا شده بود;و در حقیقت قرطبه براى مدت سیصد سال مترقى ترین شهرهاى دنیاى آنروز بوده است .

مسلمانان حدود ۸۰۰ سال در اسپانیا قدرت را در دست داشتند و اسپانیا در این مدت مهد علم و تمدن گردیده بود تا آنکه دشمنان با انتشار فساد و بى حجابى و رواج مشربات الکلى و بى بندوبارى و بالاخره در اثر اختلاف زمامداران حکومت مسلمانان ساقط گردید.
بلکه طبق نوشته دکتر گوستاولوبون : بعد از سقوط حکومت مسلمین ، نخست مسلمانان را بزور وادار به قبول دین مسیح کردند، سپس ‍ محکمه هاى تفتیش عقائد، دستور سوزاندن این تازه مسیحیان را داد.

ببهانه اینکه اینها واقعاً به دین مسیح در نیامده اند و بقیه را وادار به مهاجرت کردند. در سال ۱۶۱۰ میلادى دولت اسپانیا دستور داد تمام اعراب از اسپانیا بیرون روند و مهاجرت کنند اعراب که با این دستور ناچار بجلاى وطن گشتند در سر راه که مى خواستند از اسپانیا هجرت کنند بیشترشان بدست مسیحیان کشته شدند آنگاه بنقل از راهب بلیدا مى گوید: ۴/۳ این مهاجران در اثناى مهاجرت کشته شدند .

و اضافه مى کند: و او (بلیدا) همان کسى است که کاروان یکصد و چهل هزار نفریشان را کشت . این مورخ معروف فرانسوى بنقل از سدیلو مورخ معروف مى نویسد: از زمانى که فردیناند اسپانیا را فتح کرد، تا آخرین مهاجرت اعراب سه میلیون نفر از نفوس اسپانیا کاسته شد.
مى بینیم چگونه یک ملت مسلمان بر اثر فساد؛ حکومت ، فرهنگ ، دین و حتى جان خود را از دست دادند.
آرى اینست نتیجه جوامعى که از مسیر فطرت منحرف گشته و در گرداب فساد غوطه ور شده اند. باشد که کشورهاى اسلامى از آن درس عبرت بگیرند.
پیامبر(ص ) فرمود: لا یُلْدغ الْمُؤ مِن مِنْ جُحرٍ مَرَّتَین

مؤ من هرگز از یک سوراخ دو بار گزیده نمى شود.(۱۱۱)
گفته ها
براستى فساد بصورت کنونى جز بدبختى و نکبت چه چیزى را با خود بارمغان آورده است ؟
عمق فاجعه ناشى از فرهنگ بر هنگى آنقدر زیاد است که سران استکبار را هم بفریاد درآورده است کندى رئیس جمهور اسبق آمریکا مى گوید: از هر هفت جوانى که به سر بازى اعزام مى شوند ۶ نفرشان نالایق و سست عنصر از آب در مى آیند و این بدان سبب است که افراط در شهوترانى استعدادهاى بدنى و روانى آنان را کاسته است .
خروشچف رئیس اسبق اتحاد جماهیر شوروى در اینباره مى گوید:

آینده شوروى در خطر است و جوانان هرگز آتیه امید بخشى ندارند، زیرا بى بندوبار و اسیر شهوات گشته اند.
ویل دورانت مورخ معروف مى گوید: ما میراث اجتماعى خود را با این فساد انبوه به هدر خواهیم داد.
جالب تر آنست که بدانیم عوارض شوم فساد بجائى رسیده است که حتى کندى در خواست کمک کرده و مى گوید: نسل جوان اروپائى و آمریکائى هوسبازند من براى نسل آینده آمریکا بیمناکم .
از این رو دانشمندان و روشنفکران و مصلحین اجتماع را دعوت مى کنیم که در باره این خطر بزرگ که دنیاى بشریت را تهدید مى کند فکرى کرده و راه علاجى پیدا نمایند.
آرى حجاب است که با کنترل غریزه و نظم و قانون بخشیدن با رضاى آن جامعه را استوار ساخته ، و آنرا در مقابل عوامل سقوط بیمه خواهد کرد. بامید بیدارى جوامع اسلامى و بازگشت به فرهنگ ملى اسلامى خود.
عاقبت اندیشى :
مردى با اصرار از پیامبر گرامى اسلام (ص ) خواست تا به او پندى بیاموزد؛ رسول اکرم (ص ) تا سه بار به او فرمود: اگر بگویم بکار مى بندى ؟
هر سه بار جواب شنید. بلى یا رسول اللّه .
آنگاه پیامبر فرمود:

اِذا هَمَمْتَ بِأ مرٍ فَتَدَبَرَّ اِنْ یَکُ رُشْدا فَاَمْضِهْ وَ اِنْ غَیّاً فَاَنْتَهِ عَنْه .
هرگاه تصمیم بکارى گرفتى در عاقبت آن کار بیندیش اگر دیدى عاقبتش ‍ خوب است آن را دنبال کن و اگر عاقبتش تباهى است از آن صرف نظر کن .
کاش بى حجابان عصر ما لحظه اى به نتایج کار خویش مى اندیشیدند! و آینده فرزندان و جامعه خویش را با دست خود بخاطر تقلید از بیگانگان به آتش نمى کشیدند!!
غم انگیزترین فاجعه معاصر آنست که بعضى از زنان جوامع اسلامى به فطرت ، مذهب ، فرهنگ و تمدن ملّى خود، پشت پا زده و بجاى آنکه به عواقب شوم و خطرناک آن بیندیشند. افتخار مى کنند که به فرهنگ از ما بهتران !؟ نزدیکتر شده و متمدّن و متجدّد! گشته اند.

کاش حفظ شخصیت زن و استوارى جامعه خویش را بر خودنمائى و آرایشهاى مبتذل مقدّم مى نمودند.
کاش بجاى تقلید کورکورانه و غرق شدن در این مرداب خطرناک با دیده اى باز به بررسى فوائد حجاب و عوارض فساد پرداخته و آنگاه راه خویش را انتخاب مى کردند.(۱۱۲)
حجاب پیام عاشورا

قیام خونین کربلاء که ماهیّتش امر به معروف ونهى از هر منکر بود بنیان فساد را لرزاند. آرى سالار شهیدان براى حفظ ارزشهاى متعالى دین بپا خاست و به شهادت رسید. ولى رسالت عاشورا همچنان در قافله اسیران کربلا پى گیرى شد، با قافله اسیران غم همراه مى شویم تااز لابلاى کلمات آن عزیزان پیام عاشورا را با گوش جان بشنویم .
یزید فاجعه کربلاء را با تبلیغات فراوان پیروزى خواند و مردم را براى تماشاى پیروزیهایش دعوت کرد، اینک قافله اسراءنزدیک شهر دمشق رسیده است ، ام کلثوم نزد شمر آمد و فرمود: ما را از راهى ببر که تماشاچیانِ کمترى جمع شده اند و سرهاى مطهّر شهیدانمان را از بین محمل و کجاوه هاى ما جدا کن و آنها را در جلو قافله حرکت بده تا توجّه مردم به دیدن آنها جلب گردد و صورت دختران پیامبر از نگاه نامحرمان محفوظ بماند.

ام کلثوم اینگونه مسؤ لیت خویش را ادا نمود ولى به این در خواست توجهى نگردید.
قافله اسیران به شهر شام داخل شد سهل بن سعد ساعدى مى گوید: ناگاه دیدم زنانى بر شتران بى روپوش سوارند نزدیک شدم واز نخستین زن پرسیدم کیستى ؟!
گفت : سکینه دختر امام حسین (ع ) هستم .

گفتم : آیا حاجتى دارى تا برآرم که من سهل بن سعد ساعدى هستم جّد ترا دیدم حدیث او را شنیدم .
گفت : اى سهل به حامل این سر بگو که آنرا پیشتر بَرد تامردم مشغول نگریستن آن شوند و به حرم پیغمبر(ص ) نگاه نکنند. سهل مى گوید: چهار صد دینار دادم تا سر را جلوتر بُردند.
قافله اسیران را نزد یزید آوردند زینب (علیهاالسلام ) لب به اعتراض ‍ گشوده فرمود: اى پسر آزاد شده !!آیا عدالت اینستکه زنان و کنیزانت را در پشت پرده و مارا در بین نامحرمان جا داده اى ؟ امّا سکینه (علیهاالسلام ) اندوه جانکاهش را با گریه اظهار مى کند. وقتى یزید از او پرسید: چرا گریه مى کنى ؟ فرمود: چگونه گریه نکند کسى که روپوشى ندارد تا با آن صورتش ‍ را از تو و نامحرمانى که در مجلس تو حاضرند بپوشاند؟ آرى او مى گرید که چرا روپوشى برصورت ندارد. وبدینسان پیام مکتب عاشواء نیز حفظ حجاب است .(۱۱۳)
تاریخچه ، اهداف وشیوه

برهنگى وبى حجابى دامى شیطانى است : در قرآن برهنگى و فساد را از دامهاى شیطان معرفى کرده است :
یابنى آدم لا یفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنه ینزع عنهما لباسهما لیریهما سوء تهما انه یراکم هو وقبیله من حیث لاترونهم انا جعلنا الشیاطین اولیاء للذین لایؤ منون
اى فرزندان آدم مبادا شیطان شما را بفریبد، آنگونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند، لباسشان را از تنشان بیرون آورد تا عورتشان را به آنها بنمایاند شیطان و وابستگان او از جائى شما را مى بینند که شما آنها را نمى بینید ما شیاطین را اولیاء دوستان کسانى قرار دادیم که ایمان نمى آورند.
با توجه به آنکه لباس و حجاب وسیله اى است براى زینت ، عفاف ، وتقوى .

کشف حجاب هم از دامهاى شیطان و اولیاء اوست . بهمین جهت قرآن ضمن تشریح دامهاى شیطان به مسلمانان اینگونه توصیه مى فرماید:
یا ایها الذین آمنوا لاتتّبعوا خطوات الشیطان و من یتبع خطوات الشیطان فانه یاءمر بالفحشاء و المنکر ولو لا فضل الله علیکم و رحمته ما زکى منکم من اءحد اءبدا ولکن الله یزکى من یشاء و الله سمیع علیم

اى کسانى که ایمان آورده اید از دامهاى شیطان پیروى نکنید هرکس از این دامها پیروى کند شیطان او را به فحشاء ومنکر دستور مى دهد و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نمى بود هرگز هیچیک از شما پاک نمى شد ولى خداوند هر کس را که بخواهد تزکیه خواهد کرد و خدا شنونده و داناست .(۱۱۴)(۱۱۵)
تاریخچه بى حجابى

از فصلهاى گذشته بخوبى معلوم شد که تاریخ حجاب به آفرینش اولین موجودات روى زمین یعنى حضرت آدم و حوا (علیهماالسلام ) برمى گردد وفراز و نشیبهاى بى شمارى که در طول تاریخ رخ داده نتوانسته آن را از بین ببرد. تاریخ بى حجابى به سبک جدید آن از رنسانس علمى صنعتى اروپا آغاز مى شود و طبق شواهد تاریخى کارخانه داران بزرگ براى استفاده از نیروى کار ارزان قیمت زنان ، زمینه باصطلاح آزادى !! زنان و امکان حضور آنان را در محیط کار پدید آوردند.

زنان بى خبر از همه جا در تلاش فراوان براى دست یافتن بحقوق اوّلیه خویش !!گول این تبلیغات دروغین را خورده و آنان را در اینجهت یارى دادند!! دامنه این اقدامات کم کم کشورهاى اسلامى را نیز فرا گرفت و بصورت سلاحى کار آمد براى تضعیف معنویت و اخلاق و سقوط اسلامى بکار گرفته شد و استعمارگران در جهت ترویج آن از هیچ اقدامى فروگذار نکردند در این راستا واژه هاى بسیارى تغییر کرد مذاهب جدیدى توسط استعمار ساخته شد حرفهائى در قالب علمى مطرح گردید و; نخستین کشور اسلامى که اقدام بکشف حجاب از بانوان کرد افغانستان بود.

امان اللّه خان پادشاه افغانستان مسافرتى به اروپا کرده و در مراجعت از اروپا در سال ۱۳۰۶ شمسى به ایران آمد و از طریق خراسان بکشورش باز گشت به محض ورود به پایتخت اعلام نمود که زنان بایستى بدون حجاب باشند و نخست خود با همسرش بدون حجاب در مجامع و محافل ظاهر شد.
این بى پروائى آنهم در کشورى چون افغانستان موجب قیام عمومى در آن کشور گردید و امان اللّه خان ناچار به استعفا و ترک کشور شد .
دومین کشور را مى توان ترکیه دانست : بعد از سقوط دولت عثمانى در ترکیه آتاتورک در سال ۱۳۱۳ فرمان منع حجاب را صادر کرد.

در ایران آغازگر بى حجابى را زنى بنام قره العین دانسته اند وى که در سال ۱۲۲۳ در یک خانواده مذهبى در قزوین بدنیا آمد با ظهور باب به این مسلک استعمارى پیوست . وى با کشف حجاب و آرایش کامل ظاهر مى گشت و به ترویج بهائیت مى پرداخت تا آنکه فشار افکار عمومى بر دولت ناصرالدین شاه بالا گرفت و قره العین معدوم گردید.
ولى زمینه سازى براى کشف حجاب بطور رسمى همزمان با اقدامات آتاتورک آغاز گردید در سال ۱۳۱۳ وزیر معارف وقت مسافرتى به شیراز مى کند و بمناسبتى مجلس جشنى که از پیش تدارک دیده شده بود برپا مى کند که عدّه زیادى از طبقات مردم در آن شرکت نموده بودند پس از ایراد سخنرانیها و نمایش در خاتمه آن عده اى از دوشیزگان بروى صحنه (سِن ) نمایان مى شوند و ناگهان نقاب از چهره بر مى گیرند و ارکستر رقص ‍ مى نوازند و دختران به پاى کوبى مى پردازند.

اعتراض و فشار افکار عمومى در همان مجلس و در شهر بالا مى گیرد و رضا خان بخاطر هراس از قیام عمومى انجام این اقدام شوم را بتاءخیر مى اندازد. ولى پس از مسافرت به ترکیه و اطمینان از آنکه کشف حجاب در کشورهاى اسلامى قیام عمومى را بدنبال نخواهد داشت بصورت جدى وارد عمل مى گردد.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.