مقاله در مورد دانشگاه علم و صنعت ایران

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد دانشگاه علم و صنعت ایران دارای ۵۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد دانشگاه علم و صنعت ایران  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد دانشگاه علم و صنعت ایران،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن مقاله در مورد دانشگاه علم و صنعت ایران :

دانشگاه علم و صنعت ایران

مقدمه :
پهنه حوزه استحفاظی شهرداری منطقه ۱ کرج شامل مناطق عظیمیه – جهانشهر – بیلقان – جوادآباد و حصار می باشد و از جمله مناطقی است که فاصله طبقاتی و جدائی قشر ثروتمند و فقیر را در آن می توان به وضوح مشاهده نمود . از سوئی مناطق برخوردار و مرفه نشین عظیمیه و جهانشهر را می توان مشاهده نمود و از سوی دیگر منطقه حاشیه ای و فقیر حصار بالا را می توان مشاهده نمود .
طبق مادتین ۹۹ و ۱۰۰ قانون شهرداریها ساخت و ساز غیرمجاز (بدون دریافت پروانه ساخت از شهرداری ) در حریم و محدوده قانونی شهر ممنوع بوده و باید به هر نحو ممکن جلو آن گرفته شود .
منطقه حصار بالا (خط چهارم حصار) خارج ازمحدوده قانونی شهر و در حریم آن قرار دارد و ازحدود دهه ۵۰ ساخت و ساز در آن شروع شده است . این منطقه که تا چند دهه پیش دره ها و کوهپایه های آن از چراگاههای کرج بوده و توسط کشاورزان مناطق روستایی اطراف جاده چالوس بویژه بیلقان مورد استفاده قرار می گرفته است .

در حال حاضر به علت رشد بی رویه و غیرمجاز یکی از معضلات کرج تبدیل گردیده و وضعیت فاجعه باری از لحاظ امکانات بهداشتی – درمانی – فرهنگی – هنری – ورزشی و دیگر امکانات رفاهی دارد ووجود این مسائل مدیریت شهری را به فکر ساماندهی وضعیت موجود آن انداخته است . هر چند با وجود گسترش ساخت و ساز غیرمجاز و جری تر شدن مردم و ایستادگی آنها در برابر انجام وظیفه پرسنل شهرداری تلاش فراوان و انرژی مضاعفی را می طلبد .

بیان مسئله
اجرای برنامه های نو استعماری در کشورهای جهان سوم تحت عنوان برنامه های توسعه پیشرفت در راستای شکست ساختار اجتماعی و اقتصادی سنتی اینگونه کشورها عمل کرده و به همراه خود پدیده شوم حاشیه نشینی را به ارمغان آورده است .
بررسی های انجام گرفته در سطح جهانی حاکی از آن است که در صد زاغه نشینی و حاشین نشینی به جمعیت شهرهای مهم دنیا متغیر می باشد ؛ بطور متوسط حدود ۳۳ درصد جمعیت شهرهای بزرگ به صورت حاشیه نشینی زندگی می کنند . در ایران نیز پس از ورود و استقرار سرمایه داری وابسته ابتدا قطبهای متمرکز در تهران و چند شهر دیگر شکل گرفت . پس از آن روابط و مناسبات بهم خورد و قطبهای جاذبه و دافعه در شهرها نمودار شد . فعالیت های تجاری – اقتصادی و خدماتی در شهرهای بزرگ رونق گرفت و بدنبال آن مهاجرت بسوی قطبهای جاذب آغاز شد . پس از اشباع بخش اشتغال شهرها از یک سو و از سوی دیگر لبریز شدن شهرها از مهاجرین پدیده حاشیه نشینی به خصوص از دهه بیست بوجود آمد .
پس از بروز تغییرات عمده بخصوص از دهه ۴۰ به بعد (بالاخص بعد از اصلاات ارضی) رشد حاشیه نشینی شدیدتر شد . پس از انقلاب اسلامی نیز بر اثر تحولات صورت گرفته در این دوران از جمله تبعات ناشی انقلاب ، پدیده جنگ تحمیلی ، و مسائل و مشکلات ناشی از تبعات آن و خشکسالی و ; در کنار عوامل قبلی باعث تشدید معضل حاشیه نشین شد آنهم در کشورهایی نظیر ایران که در یک مرحله خاص انتقالی قرار گرفته اند .

مراد از منطقه حاشین نشین شهرها مناطقی خواهد بود که دارای ویژگیهای زیر باشد :
۱-واحدهای مسکونی رو به ویرانی ؛ فرسوده با استفاده از مصالح نامرغوب و بناهای سست بنیاد .
۲-تسلط فرهنگ فقر و انعکاس آن در رفتارهای اجتماعی مردم به صورت معضل اعتیاد ؛ بیکاری و مشکلات روانی و جسمی .
۳-فقر اقتصادی مردم و عدم توانایی برآوردن نیازهای جسمی و روحی و مشکلات ناشی از آن به صورت های مختلف بزهکاری اجتماعی و رفتارهای نابهنجار .
۴-ایجاد مرزهای پردوام در اطراف محله و جدائی گزینی مردم از سایر طبقات شهری و زندگی در محلات به صورت عشیره ای و قومی .
۵-عدم توجه و بی اعتنایی سازمانهای مسئول به احتیاجات محله .

۶-زندگی در حاشیه استانداردهای زندگی شهری و گوشه گیری مردم از همه جریانات شهری .
شهروند حاشین نشینی پدیده ای است که در کنار سایر پدیده های تاثیر گذار در شهرها بر مشکلات شهری افزوده است و این معضل سیمای شهری را زشت نمود ، و باعث تشدید دوگانگی در جامعه شهری و افزایش فاصله طبقاتی شده و منبع اصلی بسیاری از بزهکاری ها و جرمهای آشکار و نهان می باشد .

افراد حاشیه نشین از ساخت قدرت سیاست عمومی جامعه جدا افتاده و بعنوان گروه پست اجتماعی که از نظر اجتماعی دارای موقعیت ضعیف بوده و محسوب می شوند . این افراد بعنوان مزاحمینی که حق بهره گیری از بازار کسب و کار را ندارد ، زندگی انگل واردارند. نحوه رفتار مسئولان شهری و دیگر شهروندان با آنها طبیعی نبوده و متقابلاً رفتار آنها نیز مانند رفتار طبیعی ساکنان دیگر شهر نمی باشد .
وضعیت اقتصادی حاشیه نشینان ؛ شدت و ضعف سیستم نظارت و کنترل مدیریت شهر بر

ساخت و سازها و حریم شهر ؛ بورس بازان ؛ دلالان و واسطه گران سودجوی زمین ؛ عوامل تفکیک و فروش زمینها و سندسازان و زمین خواران از عوامل موثر در انتخاب مکان زیست حاشیه نشینان می باشد .

مساکن حاشیه نشینان :
مساکن حاشیه نشینان در شهرها و مناطق مختلف به صورت کپر ؛ کوره های متروک (قمیر) و دیواره های با مصالح ساختمانی نامرغوب و جمع آوری شده از مراکز تخلیه نخاله ساختمانی و اتاقهای نمور و تاریک و با مصالح سست و فاقد دوام لازم در مقابل عوامل جوی و محیطی می باشد .
بدین ترتیب می توان گفت که در مناطق حاشین نشین اکثر واحدهای مسکونی از مواد و مصالخ ساختمانی کم دوام ، ناپایدار و غیرفنی ساخته شده اند و بطور کلی فرم معماری مساکن دارای شک خود ساخته و متاثر از فرهنگ و سنت خاستگاه اولیه ساکنین و مهاجرین می باشد و بافت مسکونی به صورت کوچه های تنگ و پرپیچ و خم و نیازمند ساماندهی مجدد ، حاکی از یک برنامه ریزی خودجوش و مردمی می باشد .
در مجموع از منظر شهری چهره ای بیمار گونه و پژمرده در منطقه حاشیه نشین شهر ظاهر می گردد .
اغلب اتاقها بر اثر تنگی جا و کمی مساحت کوچک و دارای شکل غیر متناسب می باشند. اتاقها گاهاً فاقد پنجره بوده و تاریک و نمور می باشند .

توسعه و گسترش اکثر مساکن به خارج بدلیل ترس ازهجوم ماموران تخریب و بکندی صورت می پذیرد و حاشیه نشینان همیشه نگران مسکن خود بوده و ترس از اقدام مامورین شهرداری برای تخریب مسکن خویش همیشه در آنها وجود دارد و به همین خاطر تمایلی از خود برای بهبود مسکن خویش از لحاظ بافت ، نما و وضعیت بهداشتی نشان نمی دهند . ساکنین این مساکن برای جلوگیری از تخریب بنا توسط مامورین شهرداری در مراحل ابتدائی کار در آنها سکنی گزیده و بطور پنهانی به امر ساخت و ساز مبادرت نموده و اغلب در شب و ساعات پایانی روز کار کرده و در

مجموع حاشیه نشینان برای مساکن خویش اهمیت و ارزش زیادی قائلند و آنان برای فرار از اجاره خانه و یا بی‌خانمانی به این حداقل ها نیز راضی بوده و زندگی در آنجا را به دلایل گوناگون بر زندگی در خاستگاه اولیه خویش ترجیح می دهند .

ساختار جمعیتی مناطق حاشیه نشین :
مناطق حاشیه نشین دارای بعد خانوار ؛ تراکم و درصد رشد بالای جمعیت نسبت به سایر مناطق شهری می باشند و هر خانواده ازتعداد زیادی تشکیل شده و به صورت خانواده گسترده بوده که همگی در زیر یک سقف در فضائی محدود زندگی می کنند .
طبق یک نمونه بررسی شده در ایران ۶۳ درصد از این خانوارها در یک اتاق بازیربنای متوسط ۵/۱۲ مترمربع زندگی می کنند . در این مناطق اکثر جمعیت را جوانان تشکیل می دهند که باقت جمعیتی جوان مسائل و مشکلات فراوانی به بار آورده و از طرف دیگر باعث گسترش روز افزون این مناطق می شود .
ویژگی های فرهنگی حاشیه نشینان :
غالباً فرهنگ حاشیه نشینی منشا روستایی دارد و معمولاً همه خویشان و دوستان در یک محل مشخص زندگی می کنند . مردم این قبیل محله ها علاقه خاصی به قانون شکنی دارند و بی علاقگی ساکنان اینگونه محلات در راه اصلاح شرایط ناهنجار محیط از ویژگی های بارز فرهنگی حاشیه نشین هاست .

این مردم تن به زندگی به صورت جدائی گزینی داده اند و این جدائی گزینی و انزوا عامل مهمی در ایجاد سوء ظن در بین آنها نسبات به سایر مردم شهر گردیده است .
بطور کلی عمده ترین ویژگیهای فرهنگی حاشیه نشینان را می توان به صورت زیر ذکر نمود :
۱-پایبندی به هویت قومی و سنتها و ارزشهای اولیه و حفظ خانواده به صورت گسترده .
۲-ترس از سازمانها و مدیریت شهری به سبب پائین بودن سطح فرهنگ و درآمد و عدم امکان تماس با این سازمانها و عدم امکان بهره گیری از امکانات آنها .
۳-علاقه به نیرومندی و نشان دادن خشونت ؛ خرید و فروش مواد مخدر ؛ خیابان

گردی و باج گیری و سرقت .
۴-اعتقاد به سرنوشت بدلیل عدم توانائی در مقابله با سختیها و ناملایمات زندگی .
۵-گوشه گیری و جدائی گزینی بدلیل فقر مادی و فرهنگی و اعتقادات گاهاً توام با خرافات و سطح سواد و تحصیلات پائین .
۶-بی اعتنایی به مسائل بهداشتی و درمانی و وضعیت نامطلوب و پائین محیط زندگی از لحاظ تاسیسات و تجهیزات شهری .
۷-گرایش به شغلهای کاذب و حاشیه ای مانند دوره گردی ، جمع آوری زباله ، توقف سرچهارراه ها و معابر اصلی برای کسب درآمد مانند سیگار فروشی و دستفروشی ، کارگری غیرماهر ساختمانی و کشاورزی تکدیگری و ;
۸-عکس العمل سریع حاشیه نشینان به ناآرامی های سیاسی و اجتماعی و آسیب پذیری فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی آنها .

نگاهی اجمالی به کرج
در گذشته ای نه چندان دور روستائی سرسبز و خرم وجود داشته که امروز آنرا کلانشهر کرج می خوانند . کرج میعادگاه گرمازده گان پایتخت در تابستان و دروازه جادوئی سرزمین شمالی در آبرفتهای کوهپایه های جنوب البرز مرکزی در ۴۱ کیلومتر تهران واقع شده است . وسعت شهرستان کرج حدود ۶۷۰۰ کیلومتر مربع می باشد که از یک سو به کوهستان بلند البرز و از سوی دیگر به دشتهای داخلی فلات ایران در جنوب محدود می شود و تقریباً در عرض های میانی یعنی در منطقه معتدل زمین قرار دارد ولی دو عامل ارتفاع و فاصله از دریا اثر عرض جغرافیائی را تحت شعاع خود قرار داده اند . بادهای غربی عامل اصلی بارندگی در منطقه هستند و معمولاً در فصل سرد سال می وزند ولی بعلت وجود کوهستان هاب بلند مغرب کشور مقدار کمی از رطوبت به آن می رسد و بادهای گرم و خشک جنوب شرق که از داخل کویر مرکزی ایران ب

کلا کرج دو نوع آب و هوای مشخص دارد ؛ آب و هوای کوهستانی در قسمتهای شمالی و آب و هوای نیمه بیابانی در کوهپایه و دشت های جنوب .
از نظر توپوگرافی منطقه شهری کرج در دامنه رشته کوههای البرز و در ارتفاعات بین ۱۵۰۰ – ۹۰۰ متر قرار گرفته است . کرج شهری که خود را پاره تن غول بزرگ تهران می‌داند در هیاهوی بی وقفه مهاجرانش هیچ گونه اصالت و هویتی برای خود نمی شناسد . از قدیم این منطقه یک مکان خوش آب و هوا با باغات بسیار خوب بوده و مرکز تفریحی مردم تهران بوده است و از لحاظ اقتصادی

وابسته به زمین بوده است و در سالهای قبل از ۱۳۰۰ مانند مناطق همجوار خود قصبه ای نسبتاً حاصلخیز بود که بعلت جریان رودخانه کرج و مرغوبیت اطراف آن عملکرد زراعتی داشت . کرج از نظر جمعیتی سرریز تهران است و دومین منطقه شهری استان تهران و ششمین شهر پرجمعیت کشور و در عین حال نزدیک ترین آنها به مرکز کشور محسوب می شود . فرایند شهری شدن این منطقه سرعتی شتابان داشته و به واسطه تمرکز واحدهای صنعتی در تهران و اطراف آن ، کرج ناهمگون با شهرهای دیگر رشد نموده است . تراکم جمعیت در این شهر حدود ۵۰ نفر در هکتار می باشد و نرخ رشد جمعیت حدود ۴% می باشد که خیلی از میانگین رشد جمعیت کشور یعنی ۴/۱ %

بیشتر می باشد . جمعیت کرج حدود ۵/۱ میلیون نفر است حدود ۸۰% مردم کرج مهاجر هستند و از مناطقی چون استانهای شمالی و غربی کشور و اصفهان و یزد به این منطقه مهاجرت کرده اند و نیز اتباع خارجی که از اتباع کشورهای افغانستان ، پاکستان و عراق هستند .
کرج جای عجیبی است بعضی مناطقش ویلائی و مرفه نشین است و کمی دورتر از آن مردم فقیر و حاشیه نشین هستند . بافت کنونی کرج در بر گیرنده بافت قدیم و مناطق جدید است و همانند بسیاری از نقاط بعلت عدم وجود فرهنگ معماری و عدم توجه به مسائل علمی نه بافت آن کاملاً قدیمی است و نه بافت آن امروزی و نو است . امروزه هدف از احداث بنا در کرج عموماً بهره برداری مالی است که همین امر منجر به ایجاد چهره کسل کننده در این شهر شده است . پدیدار شدن ساختمان هائی با نماهای بدون روح و هویت نشانگر عدم توجه به اصول معماری است .

یکی از مسائلی که در بدو ورود به هر شهری توجه را جلی می کند سیمای شهری آن است که متاسفانه در مورد کرج این امر بدلایل مختلف تاکنون رعایت نشده است . با وجود زمین های خالی و ساخت و سازهای فراوان در این شهر بعلت وجود ساخت و سازهای غیرمجاز سیمای شهری کرج اگر چه تنوع بسیاری برخوردار است اما سیمای شهری جهان سومی با مشکلات فراوان آنرا بیاد می آورد . کرج شهری است که نه تنها معضلات اجتماعی خاص خود را به دلیل هجوم

فرهنگهای مختلف از اقصی نقاط کشور دارد بلکه شهری است که شهرداری آن برای حفظ موقعیت و وضعیت فعلی تامین امکانات و خدمات شهری باید به سرعت بیش از دیگر شهرها گام بردارد تا به شهروندان خود خدمات ارائه کند و در کنار آن هزینه های لازم را تامین نماید . شیوه های رایج و مقررات جاری بیشتر بر ابعاد عملکردی و اقتصادی ساختمان تاکید داشته و به مسائلی مانند

کیفیت فضا و عوامل فرهنگی موثر بر آن توجه چندانی نکرده است . موسسات مسئول از جمله شهرداری ها بیشتر وارد بحثهای استدلالی در مورد عملکرد بناها و سطوح ساخته شده زمین و تراکم می شوند و پروانه های ساختمانی نیز بر اساس ارزیابی های کمی مانند درصد اشتغال زمین و تراکم صادر می گردد و این نشان دهنده این وضعیت است که طراحی محیطی هنوز در جامعه ما دارای حساسیت لازم نشده است و در اغلب موارد حفظ منافع آنی و شخصی جای تفکر در منافع عمومی و بهره دهی بلند مدت محیطی را گرفته است بطوریکه حتی جرائم و تخلفات ساختمان حتماً باید پس از عبور از کانالهای رسمی دولتی مورد بررسی قرار گیرند تا عوامل مختلف به ناهمگونی سیمای شهری بیش از پیش لطمه نزند .

دلایل رشد کرج :

۱-اختلاف میزان درآمد خانوار در نقاط شهری با روستائی و مهاجرت روستائیان به منطقه
۲-گسترش فعالیت های ساختمانی در کرج و نیاز به جذب کارگر غیرماهر روستائی
۳-پائین بودن قیمت مسکن در کرج در مقایسه با شهر تهران
۴-افزایش جمعیتا فعغال و رشدیابی بخش صنعغت و خدمات شهر
۵-وجود فرصتهای اشتغال در صنایع در حال رشد در حوالی و اطراف کرج
۶-موقعیت جغرافیائی و قرارگیری بر سر راه ارتباطی تهران و مناطق شمال و غربی کشور
۷-ملایمت هوای منطقه و ییلاقی بودن آن
۸-کنترل بیشتر ساخت و سازها در داخل محدوده شهری در تهران و فشار جمعیتی آن بر کرج
۹-انقلاب اسلامی و تغییرات بنیادین اجتماعی و اقتصادی تابع آن و تاثیر فراوان آن بر کرج
۱۰-مهاجرت جنگ زدگان و مهاجران خارجی به این منطقه

معرفی محله :
حصار بالا
در فاصله ای نزدیک از مرکز کرج در شرق این شهر محله ای واقع شده است که به آن حصار می گویند . حصار بالا تا چند دهه پیش یکی از چراگاههای کرج بوده و توسط کشاورزان قریه حصار و مناطق روستائی اطراف جاده چالوس بویژه اهالی روستای بیلقان مورد استفاده قرار می گرفته است بعلت وجود رودخانه کرج ، قسمت پائین حصار در سالهای پیش مسکونی شده و با وجود باغهای بسیار و آب فراوان کشاورزی و دامداری در آن بصرفه بوده و به ویژه نزدیکی به مرکز کرج در این میان نقش عملی داشته است . باغهای زندی ، انگوران ، پوستی ، آلمانی و مناطق باغی وئسیه و سرجوب از مهمترین و باصفاترین مناطق آن می باشد و حتی اکنون نیز در ایام تعطیل مورد استفاده خانواده های ساکن کرج قرار می گیرد . در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ و بویژه سالهای میانی دهه ۶۰ همزمان با هجوم مهاجرین روستائی و شهری از نقاط مختلف کشور بسوی کرج این منطقه نیز از هجوم بی آسیب نماند . بویژه بعد از اشباع تپه مرداب از جمعیت این منطقه شاهد ساخت خانه های کوچکی شد که با بلوک و گل و چوب ساخته می شد و بعلت اینکه بصورت

غیرمجاز ساخته می شدند بدیهی ترین اصول معماری نیز در آن رعایت نشده و بعلت ترس از تخریب بوسیله مامورین شهرداری در کوتاهترین زمان ممکن و غالباً یک شبه ساخته می شوند و در طول حدود دو دهه حدود ۷۰ هکتار از فضای سبز منطقه که توسط شهرداری بعنوان پارک جنگلی ساخته شده بود مسکونی شد . حصار بالا حتی از داشتن اولین ساختار های شهری بی بهره است و اهالی محل تنها تحولی را شاهد هستند سر از خک بیرون آوردن یک شبه خانه های اطرافشان است کمه مشخص نیست با چه معیار شهری ساخته شده اند .

جنگل مصنوعی احداث شده در این منطقه علاوه بر دلیل مهم جلوگیری از هجوم جمعیت به آن دلایل دیگری نیز داشته است . نخست اینکه با احداث جنگل مصنوعی دامنه های جنوبی کوه های البرز سرسبز و زیبا می گردد و طراوت خاصی به منظره چهر کرج می‌بخشد و دوم آنکه ساکنان مناطق اطراف بویژه گردش گران تابستانی مسافر شمال تا حدودی چند از زیبائی آن لذت برده و با توقف در آن خستگی راه را بدر خواهند کرد و قبل از رسیدن به مناظر زیبای شمال در جلوی خود منظره ای سرسبز و خرم خواهند دید .

علاوه بر این دو دلیل می توانست یکی از بزرگترین و زیباترین مراکز تفریحی حوالی تهران جلئع کند و حتی می شد با احداث پارک و تاسیسات تفریحی بر روی این تپه ها و احداث جاده و پله از کوهستان درآمد بیشتری کسب نمود . منطقه حصار بالا بیشتر از طرف سه گروه مورد سکونت قرار گرفت نخست از طرف اهالی روستاهای شمال کرج به جهت اینکه هم در کرج سکونت داشته و نیز به زادگاه خویش نزدیک باشند و بتوانند در فصول کشاورزی به کار در زمین های خود نیز بپردازند دوم

از طرف کسانی که بعد از شروع طرح ساماندهی مراد آب منازل خود را به آن فروخته و چون در جای دیگری نمی توانستند برای خود مسکن بیابند به این منطقه هجوم آورده و با مبالغی که از طرح ساماندهی گرفته بودند اقدام به ساخت و ساز در آن نمودند . سوم از طرف مهاجرین تازه وارد شهرها و روستاهای دور به شهر کرج .