مقاله تفسیر سوره نصر


در حال بارگذاری
16 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله تفسیر سوره نصر دارای ۲۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تفسیر سوره نصر  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تفسیر سوره نصر،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تفسیر سوره نصر :

تفسیر المیزان:

سوره نصر مدنی است و سه آیه دارد .سوره نصر ترجمه آیات: به نام الله که بخشنده به همه و مهربان با

نیکان است. منتظر باش که وقتی با نصرت و فتح از ناحیه خدا برسد(۱). و می بینی که مردم گروه گروه به

دین اسلام در می آیند(۲).پس (به شکرانه آن) پروردگارت راحمد و تسبیح گوی و از او طلب آمرزش کن که

او بسیار توبه پذیر است(۳).

 

بیان آیات دراین سوره خدای تعالی رسول گرامیش را وعده فتح ویاری می دهد.وخبرمی دهدکه به زودی آن

جناب مشاهده می کند که مردم گروه گروه داخل اسلام می شوند، و دستورش می دهد که به شکرانه این

یاری و فتح خدایی،خدا را تسبیح کندو حمد گوید و استغفار نماید.و این سوره بنا به استظهاری که خواهیم

کرد در مدینه بعد از صلح حدیبیه و قبل ا ز فتح مکه نازل شده.

 

اذا جاء نصر الله والفتح

کلمه اذا ظهور در استقبال آینده دارد و این ظهور اقتضا دارد که مضمون آیه شریفه خبری باشد از امری که

هنوز رخ نداده وبه زودی رخ می دهد وچون آن امر یاری وفتح است ،در نتیجه سوره مورد بحث از م‍‍‍ژده هایی

است که خدای تعالی به پیامبر داده. ونیز از ملاحم وخبرهای غیبی قرآن کریم است.و منظور از نصروفتح آن

 

طور که بعضی مفسرین پنداشته اند جنس نصرت وفتح نیست، تا این آیه شریفه با تمامی مواقفی که خدای

تعالی پیامبرش را یاری نموده وبر دشمنان پیروز کرده منطبق شود، مثلا” با ایمان آوردن انصار واهل یمن هم

منطبق گردد،چون باآیه ورأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا نمی سازد،زیرا اسلام آوردن انصار واهل یمن

 

و سایر مسلمانان که قبل از فتح مکه مسلمان شدند فوج فوج نبوده ونیز منظور آیه صلح حدیبیه که خدای

تعالی آن را در آیه انا فتحنا لک فتحا” مبینا فتح خوانده نمی تواند باشد، برای اینکه آیه بعدی با آن انطباق

ندارد،و در صلح حدیبیه مردم فوج فوج داخل اسلام نشدند.پس روشن ترین واقعه ای که می تواند مصداق این

نصرت وفتح باشد، فتح مکه است، چون فتح مکه در حیات رسول خدا (ص)و در بین همه فتوحات ام الفتوحات

 

ونصرت روشنی بود که بنیان شرک را در جزیره العرب ریشه کن ساخت.وموید این نظریه وعده نصرتی است که

در ضمن آیات نازله درباره حدیبیه داده و فرموده: ان فتحنا لک فتحا” مبینا لیغفر لک الله ما

تقدم من ذنبک وما تأخرو یتم نعمته علیک و یهدیک صراطا” مستقیما و ینصرک

 

الله نصراعزیزا، چون بسیار نزدیک به ذهن است که منظور از فتح ونصر عزیز،همان فتح مکه باشد، چون

تنها فتحی که مرتبط با فتح حدیبیه باشد همان فتح مکه است که دو سال بعد از صلح حدیبیه اتفاق افتاد.

و این نظریه به ذهن نزدیک تر است ، تا آیه را حمل کنیم بر اجابت دعوت حقه از ناحیه اهل یمن و دخول

بدون خونریزیشان در اسلام پس نزدیک تر به اعتبار همان است که بگوییم : مراد از نصر و فتح ، نصرت

 

رسول خدا (ص)بر کفار وقریش،ومراد از فتح ،فتح مکه است.ونیز بگوییم این سوره بعد از صلح حدیبیه وبعد

از نزول سوره فتح و قبل از فتح مکه نازل شده است.

ورایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا

راغب در مفردات می گویدکلمه فوج به معنای جماعتی است که به سرعت عبور کنند،جمع این کلمه افواج می

آید.وبنا به گفته وی معنای داخل شدن مردم در دین خدا افواجا این است که جماعتی بعد از جماعتی دیگر به

اسلام درآیند،ومراد از دین الله همان اسلام است،چون خدای تعالی به حکم آیه ان الدین عندالله الاسلام غیراسلام

را دین نمی داند.

 

فسبح بحمد ربک و استغفره انه کان توابا

از آنجایی که این نصرت وفتح اذلال خدای تعالی نسبت به شرک، و اعزاز توحید است، و به عبارتی دیگر این

نصرت وفتح ابطال باطل واحقاق حق بود،مناسب بود که از جهت اول سخن از تسبیح و تنزیه خدای تعالی برود،و

از جهت دوم که نعمت بزرگی است سخن از حمد و ثنای او برود ،و به همبن جهت به آن جناب دستور داد تا خدا

را با حمد تسبیح گوید. البته در این میان وجه دیگری برای توجیه و مناسبت این دستور هست، و آن این است که

 

حق خدای عزوجل که رب عالم است،بر بنده اش این است که او را با صفات کمالش ذکر کند و همواره به یاد

نقص وحاجات خود بیفتد،وچون فتح مکه باعث شد رسول خدا(ص) ازگرفتاری هایی که در از بین بردن باطل

وقطع ریشه فساد داشت فراغتی حاصل کند،دستورش داد که از این به بعد که فراغتت بیشتر است،به یاد جلال

خدا که تسبیح او است و جمالش که حمد او است و نقص و حاجات خودش که استغفار است بپردازد، ومعنای

 

استغفار در مثل رسول خدا (ص)که آمرزیده هست،درخواست ادامه مغفرت است،چون احتیاج به مغفرت از نظر

بقاء عینا” مثل احتیاج به حدوث مغفرت است. واین استغفار از ناحیه آن جناب تکمیل شکرگزاری است.

تفسیر نمونه:

ترجمه:بنام خداوند بخشنده مهربان ۱-هنگامی که یاری خدا و پیروزی فرا رسد.۲-و مردم را ببینی گروه

گروه وارد دین خدا می شوند.۳-پروردگارت را تسبیح کن و حمد کن،و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه

پذیر است.
تفسیر: هنگامی که پیروزی نهایی فرا رسد ا; در نخستین آیه این سوره که می فرماید: هنگامی که یاری

 

خدا و پیروزی فرا رسد; (اذا جاء نصر الله و الفتح). و مردم را بینی که گروه گروه در دین خدا وارد می

شوند ;(ورایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا).به شکرانه این نعمت بزرگ واین پیروزی و نصرت

الهی ،پروردکارت را تسبیح وحمد کن ، و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه پذیر است(فسبح بحمد ربک

و استغفره انه کان توابا).در این سه آیه کوتاه و پر محتوا ریزه کاری های فراوان است که دقت در آنها

 

کمک به فهم هدف نهایی سوره می کند :۱-در آیه اول نصرت اضافه به خداوند شده است(نصرالله) تنها در

این جا نیست که این اضافه دیده می شود ،در بسیاری از آیات قرآن این معنی منعکس است ، از جمله در آیه

۲۱۴ بقره می خوانیم:الا ان نصر الله قریب :بدانید یاری خدا نزدیک است. ودر آیه ۱۲۶ آل عمران و۱۰

انفال آمده است : وما النصر الا من عند الله :نصرت جز از ناحیه خدا نیست. اشاره به این که به هر

 

حال یاری و پیروزی به اراده حق است. درست است که برای غلبه بر دشمن باید تأمین قوا و تهیه نیرو کرد،

ولی یک انسان موحد،نصرت را تنها از ناحیه خدا می داند و به همین دلیل به هنگام پیروزی مغرور نمی شود،

بلکه در مقام شکر و سپاس الهی در می آید ۲-در این سوره نخست از نصرت الهی ، و سپس فتح و پیروزی

 

و بعد نفوذ و گسترش اسلام،و ورود مردم دسته دسته در دین خدا سخن به میان آمده ،و این هر سه علت و

معلول یکدیگرند ، تا نصرت و یاری الهی نباشد فتح و پیروزی نیست،و تا فتح وپیروزی نرسد و موانع از سر

راه برداشته نشود مردم گروه گروه مسلمان نمی شوند ، و البته به دنبال این سه مرحله که هر کدام نعمتی

 

است بزرگ،مرحله چهارم یعنی مرحله شکر وحمد وستایش خدا فرا می رسد.و از سوی دیگر نصرت الهی و

پیروزی همه برای این است که هدف نهائی یعنی ورود مردم در دین خدا و هدایت همگانی صورت گیرد.

۳- فتح در این جا به صورت مطلق گفته شده ،و با قرائنی که قبلا” اشاره کردیم بدون شک منظور از آن فتح

مکه است که چنین بازتاب گسترده ای داشت ،و به راستی فتح مکه ،فصل نوینی در تاریخ اسلام گشود،چرا که

 

مرکز اصلی شرک متلاشی شد ،بت ها از میان رفت،امید بت پرستان به یأس و نو امیدی مبدل گشت،و موانعی که بر سر راه ایمان مردم به اسلام وجود داشت،بر چیده شد .به همین دلیل فتح مکه را باید مرحله تثبیت اسلام،و استقرار آن در جزیره العرب،و سپس در جهان دانست،و لذا بعد از فتح مکه دیگر هیچ مقاومتی از ناحیه مشرکان(جز در یک مورد که آن هم به سرعت سرکوب شد) دیده نشده ، و مردم از تمام نقاط جزیره برای پذیرش اسلامخدمت پیامبر (ص) می آمدند. ۴-در ذیل آیه سه دستور مهم به پیغمبر اکرم (ص) (و طبعا” به همه مومنان)می دهد که در حقیقت شکرانه ای برای این پیروزی بزرگ، و واکنش مناسبی در برابر این نصرت الهی است،

دستور به تسبیح و حمد و استغفار. تسبیح به معنی منزه شمردن خداوند از هر گونه عیب و نقص است، وحمد برای توصیف او به صفات کمالیه است،و استغفار در برابر نقصان ها و تقصیر های بندگان است. این پیروزی

بزرگ سبب شد که افکار شرک آلود زدوده شود ،کمال و جمال خداوند ظاهرتر گردد،گم کرده راهان به سوی حق باز گردند . این فتح عظیم باعث شد که افراد گمان نکنند خداوند یارانش را تنها می گذارد (پاکی از این نقص) و نیز بدانند که خداوند بر انجام وعده هایش توانا است (موصوف بودن به این کمال) ونیز بندگان به نقص خود در برابر عظمت او اعتراف کنند .بعلاوه ممکن است به هنگام پیروزی واکنش های نا مطلوبی در انسان پیدا شود و گرفتارغرور و خود برتر بینی گردد، ویا در برابر دشمن دست به انتقامجوئی و تصفیه حساب شخصی زند، این سه دستور به او تعلیم می دهد که در لحظه حساس پیروزی به یاد صفات جلال و جمال خدا بیفتد،همه چیز را از او بداند ، و در مقام استغفار بر آید تا هم غرور و غفلت او زایل گردد، و

هم از انتقامجوئی بر کنار ماند. ۵- مسلم است پیغمبر اسلام (ص)همچون همه انبیاء معصوم بود پس دستور به استغفار برای چیست؟در پاسخ این سوال باید گفت این سر مشقی است برای همه امت زیرا اولا”:در طول این مبارزه طولانی که سالهای زیادی به طول انجامید (حدود بیست سال)و مسلمانان روزهای بسیار سخت ودردناکی را طی کردند،گاهی آنچنان حوادث پیچیده می شد که جان ها به لب می رسید،و در افکار بعضی گمان های بدی در مورد وعده های الهی پیدا می شد،همان گونه که قرآن در مورد جنگ احزاب می فرماید:و بلغت القلوب الحناجر وتظنون بالله الظنونا .

ودلها به گلو گاه رسیده بودوگمانهای(نامناسبی) درباره خدا درباره خدا داشتید(احزاب-۱۰).

اکنون که پیروزی فرا رسیده می فهمند که همه آن گمان ها و بی تابی ها غلط بوده، و باید در مقام استغفار

بر آیند. ثانیا”: انسان هر قدر حمد وثنای الهی کند باز حق شکر او را ادا نخواهد کرد ، و لذا در پایان این حمد و

ثنا باید از تقصیر خویش روی به در گاه خدا آورد و استغفار کند. ثالثا”: معمولا”بعد از پیروزی ها وسوسه های

شیطان شروع می شود ، و حالت غرور از یک سو ، و تند روی و انتقام جوئی از سوی دیگر ،به وجود می آید ،

 

در اینجا باید به یاد خدا بود ، و پیوسته استغفار کرد تا هیچ یک از این حالات پیدا نشود ، یا اگر پیدا شده بر طرف گردد . رابعا”: همان گونه که در آغاز سوره گفتیم اعلام این پیروزی تقریبا” به معنی اعلام پایان مأموریت
پیامبر (ص) و اتمام عمرآن حضرت و شتافتن به لقای محبوب بود، واین حالت مناسب تسبیح و حمد و استغفار
است ،و لذا در روایات وارد شده است که بعد از نزول این سوره پیغمبر اکرم (ص) این جمله را بسیار تکرار می فرمود : سبحانک اللهم و بحمدک ، اللهم اغفر لی انک انت ال تواب الرحیم: خداوندا

منزهی ، و تو را حمد و ستایش می کنم ، خداوندا مرا ببخش که تو بسیار توبه پذیر و مهربانی.
۶- جمله : انه کان توابا بیان علت است برای مس‍ا‍‍له استغفار ،یعنی استغفار و توبه کن چرا که خداوند بسیار توبه پذیر است . در ضمن شاید به این مطلب نیز نظر دارد که وقتی خداوند توبه شما را می پذیرد ، شما نیز حتی المقدور توبه تقصیر کاران را پس از پیروزی بپذیرید و مادام که تصمیم خلاف یا آثار تو طئه ای از آنان ظاهر نباشد آنها را از خود مرانید ، و لذا چنانکه خواهیم دید پیغمبر اکرم (ص) در همین ماجرای فتح مکه چهره

رافت و رحمت اسلامی را در مقابل دشمنان کینه توز شکست خورده ، به عالی ترین وجهی نشان داد. تنها پیغمبر اکرم (ص) نبود که به هنگام پیروزی نهائی بر دشمن به فکر تسبیح وحمد و استغفار بود بلکه در این تاریخ سایر انبیاء نیز این مطلب به خوبی نمایان است . مثلا” حضرت یوسف (ع) هنگامی که بر تخت حکومت مصر نشست ، و پدر ومادر و برادران بعد از یک فراق طولانی به دیدار او نازل شدند ، عرض کرد :
رب قد

آیتتنی من الملک و علمتنی من تاویل الاحادیث فاطر السموات والارض انت ولیی فی

الدنیا و الاخره توفنی مسلما والحقنی بالصالحین :پروردگارا بخش عظیمی از حکومت را به من

بخشیده ای،و مرا از علم تعبیر خواب ها آگاه ساخته ای ،توئی آفریننده آسمان ها و زمین و توئی سرپرست من

در دنیا و آخرت، مرا مسلمان بمیران و به صالحان ملحق فرما (یوسف-۱۰۱) . و پیامبر خدا سلیمان (ع)

 

هنگامی که تخت ملکه سبا را در برابر خود حاضر دید گفت : هذا من فضل ربی لیبلونی اشکر ام

اکفر :این از فضل پروردگار من است ، تا مرا بیازماید ، آیا شکر او را به جا می آورم یا کفران می کنم ؟

(نمل-۴۰).
نکته: فتح مکه بزرگترین پیروزی اسلام فتح مکه ، همانگونه که اشاره کردیم فصل جدیدی در تاریخ اسلام گشود، و مقاومت های دشمن را بعد از حدود بیست سال در هم شکست ،در حقیقت با فتح مکه بساط شرک و بت پرستی ازجزیره عربستان برچیده شد، و اسلام آماده برای جهش به کشورهای دیگر جهان گشت. خلاصه این ماجرا چنین بود: بعد از پیمان و صلح حدیبیه مشرکان مکه دست به پیمان شکنی زدند ، و آن صلح نامه را نا دیده گرفتند ، و بعضی از هم پیمانان پیغمبر (ص) را تحت فشار قرار دادند ، هم پیمان های رسول الله (ص) به آن حضرت شکایت کردند رسول الله (ص) تصمیم گرفت هم پیمانان خود را یاری کند، از سوی دیگر تمام شرایط برای برچیدن این کانون بت پرستی و شرک و نفاق که در مکه به وجود آمده بود فراهم می شد ، و این کاری بود که می بایست به هر حال انجام گیرد، لذا پیامبر (ص) به فرمان خدا آماده حرکت به سوی مکه شد . فتح مکه در سه مرحله انجام گرفت :نخست

مرحله مقدماتی یعنی فراهم کردن قوا و نیروی لازم ، و انتخاب شرایط زمانی مساعد ، و جمع آوری اطلاعات کافی ازموقعیت دشمن و کم و کیف نیروی جسمانی و روحیه آنها بود ، مرحله دوم مرحله انجام بسیار ماهرانه و خالی ازضایعات فتح بود و بالاخره مرحله نهایی مرحله پیامد ها و آثار آن بود. ۱- این مرحله با کمال دقت و ظرافت انجام گرفت، ومخصوصا” رسول خدا (ص) چنان جاده مکه و مدینه قرق کرد که خبر این آمادگی بزرگ به هیچ وجه به مکیان نرسید،لذا به هیچ گونه آمادگی دست نزدند ، و کاملا” غافل گیر شدند و همین امر سبب شد که در آن سرزمین مقدس در این هجوم عظیم و فتح بزرگ تقریبا” هیچ خونی نریزد. حتی یک نفر از مسلمانان ضعیف الایمان به نام حاطب بن ابی بلتعه که نامه ای برای قریش

نوشت وبا زنی از طائف مزینه به نام کفود یا ساره مخفیانه به سوی مکه فرستاد ، با طریق اعجازآمیزی بر پیغمبر اکرم(ص) آشکار شد ، و علی (ع) با بعضی دیگر به سرعت به سراغ او اعزام فرمود و آنها زن را در یکی از منزلگاه های میان مکه و مدینه یافتند، و نامه را از او گرفته و خودش را به مدینه باز گرداندند . به هر حالپیغمبر اکرم(ص) جانشینی از خود بر مدینه گمارد و روز دهم ماه رمضان سال هشتم هجری به سوی مکه حرکت کرد، و پس از ده روز به مکه رسید.پیامبر(ص) دروسط راه عباس عمویش رادید که ازمکه به عنوان مهاجرت به سوی اومی آید، حضرت به او فرمود اثاث خود را به مدینه بفرست و خودت با ما بیا ، و تو آخرین مهاجری . ۲-سرانجام مسلمانان به نزدیکی مکه رسیدند و در بیرون شهر در بیابان های اطراف

در جائی که مرالظهران نامیده می شد و چند کیلو متر بیشتربا مکه فاصله نداشت اردو زدند ، وشبانه آتش های زیادی برای آماده کردن غذا(و شاید برای اثبات حضور گسترده خود) در آن مکان افروختند جمعی از اهل مکه این منظره را دیده در حیرت فرو رفتند . هنوز اخبار حرکت پیغمبر اکرم(ص) و لشگر اسلام بر قریش پنهان بود، در آن شب ابوسفیان سرکرده مکیان و بعضی دیگر از سران شرک برای پی گیری اخبار از مکه بیرون آمدند در این هنگام عباس عمویپیغمبر (ص) فکر کرد که اگر رسول الله (ص) به طور قهر آمیز وارد مکه شود کسی از قریش زنده نمی ماند،از پیامبر (ص)اجازه گرفت و بر مرکب آن حضرت سوار شد ،و گفت می روم شاید کسی را ببینم به او بگویم اهل مکه را از ماجرا با خبر کند

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.