مقاله پژوهش در عملیات مفاهیم اصول و تاریخچه
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله پژوهش در عملیات مفاهیم اصول و تاریخچه دارای ۷۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله پژوهش در عملیات مفاهیم اصول و تاریخچه کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله پژوهش در عملیات مفاهیم اصول و تاریخچه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله پژوهش در عملیات مفاهیم اصول و تاریخچه :
پژوهش در عملیات مفاهیم اصول و تاریخچه
چکیده
این مقاله به تشریح مفاهیم و اصول پژوهش در عملیات میپردازد. تعاریف مختلفی از پژوهش در عملیات مطرح میشود و موضوع از جنبه علم بودن، هدف، ابزار، فنون، روش علمی، فعالیتها و سایر ویژگیها مورد بررسی قرار میگیرد. سپس پیدایش، تحول و توسعه پژوهش در عملیات در سه دوره زمانی قبل از جنگ جهانی دوم، جنگ جهانی دوم، و پس از جنگ جهانی دوم شرح داده میشود. در پایان به حوزههای مرتبط با پژوهش در عملیات اشاره میشود.
کلیدواژه : تعریف؛ تاریخچه؛ ابزار؛ فنون؛ پژوهش در عملیات؛ تحقیق در عملیات؛ پژوهش عملیاتی؛ مفاهیم؛ اصول
________________________________________
۱- مقدمه
با وجود منابع علمی بیشمار در زمینه پژوهش در عملیات درصد ناچیزی از آنان به مفاهیم، اصول و روش پژوهش این حوزه پرداختهاند. برخی از دلایل این نارسایی را باید در میان دلایل توسعه نیافتن روش پژوهش در علوم پایه و فنی و مهندسی جست. در این حال و از اوایل دهه ۷۰ به این طرف، هدف دورههای آموزشی پژوهش در عملیات که در قالب رشتههای فنی و مهندسی مانند مهندسی صنایع، رشتههای ریاضی کاربردی و بعضی از گرایشهای مدیریت تدوین شدند، خواسته یا ناخواسته تربیت متخصصینی بودهاست که به توسعه روشها و مفاهیم ریاضی این حوزه بپردازند.
این شرایط باعث مهجور ماندن جنبه کاربردی پژوهش در عملیات (که به خاطر آن توسعه یافته بود) شده است. در ایران نیز که تقریباً هر رشته و حوزه علمی همین شرایط را داراست، وضعیت اشاره شده برای پژوهش در عملیات را بیش از سایر جاها تشدید نموده است.
علاوه بر این و با وجود کلاسهای متعدد پژوهش در عملیات در دانشگاههای ایران، دانشجویان کمتر با مفاهیم و مبانی آن آشنا شده و بدون هیچ هدفگذاری و برنامهریزی برای تدوین دورههای آموزشی از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، درگیر مباحث ریاضی پژوهش در عملیات میگردند در حالی که هیچ دید مناسبی از وجوه مختلف پژوهش در عملیات ندارند.
پژوهش در عملیات همانند فیل مولوی شده است که هرکس از آن درک و تصوری دارد که همه پژوهش در عملیات نیست. این موضوع از دو جهت قابل بررسی است. یکی آنکه
شکلگیری هر نظام یا حوزه علمی از ابتدا به صورت کامل و مدون انجام نمیشود و در طول زمان به موازات پژوهشها، توسعه یافته و شکل میگیرد. این روند در هر حوزه علمی امری طبیعی است. اما این روند به هر حال به جایی میرسد که تصویر روشن و مشترکی در پیش روی پژوهشگران آن حوزه باز مینماید و به نظر میرسد پژوهش در عملیات این روند را طی نموده است. جهت دیگر این است که عدم آشنایی کامل با مبانی، مفاهیم و اصول پژوهش در عملیات و نگاه تک بعدی باعث درک و تصور متفاوت شده است. بعضی پژوهش در عملیات را روشهای بهینهسازی میدانند و برخی دیگر روشهای آن را به عنوان علم و فن آمار میشناسند. در این مقاله سعی میگردد که تا حد امکان ابهامهای فوق برطرف شود و تصویر
روشنی از پژوهش در عملیات ارائه شود.
۲-کدام عبارت؟
همانطور که در عنوان مقاله دیده میشود عبارت پژوهش در عملیات به جای عبارت همارز آن یعنی تحقیق عملیات (اصغرپور ۱۳۷۲)، تحقیق در عملیات (آریانژاد ۱۳۷۱) و پژوهش عملیاتی (مهرگان ۱۳۷۸) بکار رفته است. وجود چند عبارت به ظاهر متفاوت ممکن است باعث پدید آمدن ابهاماتی برای خواننده گردد. آیا هر یک از این عبارات به حوزهای خاص اشاره میکنند؟ آیا هر یک از این عبارات در یکی از رشتههای دانشگاهی بکار میروند؟ آیا رویکرد، نگرش و نوع پرداختن به مطالب با عبارت بکار رفته ارتباطی دارد؟
در جامعه علمی و دانشگاهی ایران بیشتر دو عبارت تحقیق در عملیات و پژوهش عملیاتی بکار میرود؛ تحقیق در عملیات در رشتههای مهندسی صنایع و ریاضی با گرایش تحقیق در عملیات و پژوهش عملیاتی در رشتههای مربوط به مدیریت. قبل از پرداختن به تعاریف، لازم است توضیحی در خصوص عبارات همارز اشاره شده ارائه شود.
همانطور که در ادامه نیز اشاره خواهد شد در سالهای جنگ جهانی دوم، تحقیق روی عملیات نظامی۱ از اهمیت و اولویت بالایی برخوردار بود. کاربرد این نوع تحقیق در عملیات غیرنظامی۲ باعث شکلگیری عبارت تحقیق در عملیات۳ شد.
در بریتانیا این نوع تحقیق، تحقیق عملیاتی۴ نامیده میشود که در ایران با عبارت پژوهش عملیاتی ترجمه شده است. دو عبارت تحقیق در عملیات و پژوهش عملیاتی بصورت مترادف بکار میروند با این تفاوت که پژوهش عملیاتی در بریتانیا و بخشهایی از اروپا و تحقیق در عملیات در دیگر جاها مورد استفاده قرار میگیرد.
واژه عملیاتی در عبارت پژوهش عملیاتی همان نقش صفتی را که واژههای تاریخی، پیمایشی و تطبیقی در پژوهشهای تاریخی، پیمایشی و تطبیقی بعهده دارند را به ذهن میآورد بدین معنی که پژوهش عملیاتی یک نوع روش پژوهش است. اما همانطور که بعداً نیز شرح داده میشود تحلیل سیستم، علوم مدیریت و تصمیمگیری حوزههایی هستند که با تحقیق در عملیات مقایسه میشوند. تحقیق در عملیات همانند هریک از حوزههای تحلیل سیستم و علوم مدیریت دارای اهداف، تئوریها، مبانی و روشهایی است که آن را به چیزی بیش از یک
روش پژوهش تبدیل میکند. همچنین عبارت پژوهش عملیاتی، آنچه که تحقیق در عملیات (یعنی تحقیق روی عملیات و نه نوعی تحقیق بنام عملیاتی) در نتیجه آن شکل گرفته است را بیان نمیدارد. این تفسیر با عبارت «research into» توسط استین هارد (ساعتی ۱۹۸۸) برای تعریف و توضیح تحقیق در عملیات بکار رفتهاست و با تأکیدی که پولاک، راسکوپف و بارنت (۱۹۹۴) بر این مطلب میکنند همخوانی دارد. با توجه به توضیحات بالا، بنظر نویسنده عبارت تحقیق در عملیات مناسبتر از عبارت پژوهش عملیاتی میباشد. عبارت پژوهش در عملیات، فارسیتر از عبارت تحقیق در عملیات است و از این پس پژوهش در عملیات را به جای تحقیق در عملیات بکار میبریم.
۳- پژوهش در عملیات چیست؟
از اواسط دهه پنجاه به بعد تعاریف متعددی از پژوهش در عملیات توسط انجمنهای تخصصی پژوهش در عملیات و نویسندگان ارائه شدهاست اما هنوز تعریف واحدی از آن وجود ندارد. در اینجا بعضی از تعاریف موجود ارائه شده و مورد تحلیل قرار میگیرند.
تعریف ۱ (انجمن پژوهش در عملیات بریتانیای کبیر (ویلکس ۱۹۸۰))
پژوهش در عملیات عبارتست از کاربرد روشهای علمی در مسائل پیچیده پدید آمده برای هدایت و مدیریت سیستمهای بزرگ شامل انسان، ماشین، مواد و پول در صنعت، تجارت، دولت و دفاع. رویکرد متمایز پژوهش در عملیات، توسعه مدلی علمی از سیستم به همراه اندازهگیری عواملی مانند شانس و خطر برای پیشگویی و مقایسه پیامدهای تصمیمات، استرتژیها یا کنترلهای جانشین میباشد. هدف، کمک به مدیریت در تعیین سیاستها و اقدامات به صورت علمی است.
تعریف ۲ (انجمن پژوهش در عملیات آمریکا (پولاک، راسکوپف و بارنت ۱۹۹۴، ۱))
(۱) پژوهش در عملیات رویکردی علمی برای تصمیمگیری است.
(۲) پژوهش در عملیات عبارتست از تصمیمگیری علمی برای دستیابی به بهترین طراحی و عملیات سیستمها، معمولاً در شرایطی که تخصیص منابع محدود نیز مورد نیاز باشد.
تعریف ۳ (دالنباخ و جرج ۱۹۷۸، ۳)
پژوهش در عملیات عبارتست از کاربرد سیستماتیک روشها، تکنیکها و ابزار مقداری برای تحلیل مسائل عملیات سیستمها.
تعریف ۴ (دالنباخ وجرج ۱۹۷۸، ۳)
پژوهش در عملیات اساساً عبارتست از مجموعهای از تکنیکها و ابزارهای ریاضی به همراه نگرشی سیستمی که برای حل مسائل تصمیم عملی دارای ماهیت اقتصادی یا مهندسی بکار میرود.
تعریف ۵ (ثیراف و ککلمپ ۱۹۷۵، ۳)
پژوهش در عملیات عبارتست از بکارگیری نگرش برنامهریزی شده (روش علمی روزآمد شده) و تیمی چند تخصصی برای بیان ارتباطات عملکردی پیچیده در قالب مدلهای ریاضی با هدف ارائه مبنایی مقداری برای تصمیمگیری و کشف مسائل جدید برای تحلیل مقداری.
تعریف ۶ (طه ۱۹۷۶، ۴)
این حوزه جدید تصمیمگیری با استفاده دانش علمی از طریق تلاش تیمی چند تخصصی برای تعیین بهترین نحوه بهرهبرداری از منابع محدود تعریف میشود.
تعریف ۷ (چرچمن، اکاف و آرنوف ۱۹۵۷، ۴)
پژوهش در عملیات، در کلیترین معنی، عبارتست از کاربرد روشها، تکنیکها و ابزار علمی در مسائل شامل عملیات سیستمها بطوری که عملیات چنین سیستمهایی در قالب جوابهای بهینه مسائل کنترل شوند.
تعریف ۸ (لاس و روزنوین ۱۹۷۷)
پژوهش در عملیات میتواند بعنوان رویکردی علمی برای تصمیمگیری تعریف شود. رسالت پژوهش در عملیات پشتیبانی در حل مسائل واقعی در حوزههای کاربردی متنوع با استفاده از مدلسازی ریاضی و کامپیوتری میباشد.
تعریف ۹ (سوپر، اوسبورن و زوزیگ ۱۹۹۰، ۲۲)
پژوهش در عملیات نوع خاصی از پژوهش کاربردی است و در بیشتر موارد به عنوان ابزار مدیریت بکار گرفته میشود. پژوهش در عملیات به عنوان کاربرد روش علمی در حل مسائل مدیریت آغاز شد. پژوهش در عملیات رویکردی مقداری به تحلیل مسائل مدیریت دارد.
تعریف ۱۰ (کیوود ۱۹۷۱)
پژوهش در عملیات علمی تجربی و کاربردی است که به مشاهده، درک و پیشگویی رفتار سیستمهای هدفمند متشکل از انسان و ماشین میپردازد.
تعریف ۱۱ (وارنر ۱۹۹۶، ۳۷۴۳)
پژوهش در عملیات تلاش خود را مختص به درک رفتار سیستمهای عملیاتی متشکل از طبیعت، انسان و ماشینها میکند. ماشینها چیزهایی علاوه بر ساختههای بشری، مانند قوانین، عادات معمول، رفتار بشری و ساختارها و رسوم اجتماعی را شامل میشوند. چنین سیستمهایی در تجارت، مدیریت و دولت معمول هستند. نوع پژوهش در پژوهش در عملیات هم توسعه تئوریها (که در پژوهش در عملیات مدل نامیده میشود) و هم کاربرد این دانش در بهبود عملیات سیستمها را شامل میشود.
تعریف ۱۲ (ساعتی ۱۹۸۸، ۳)
از بین تعریفهایی که ساعتی با آنها آشناست تعریف زیر را ترجیح میدهد: پژوهش در عملیات عبارت است از هنر ارائه جوابهای بد به مسائلی که به آنها جوابهای بدتر داده میشود.
تعریف ۱۳ (ساعتی ۱۹۸۸، ۳)
پژوهش در عملیات عبارت است از کمک به مدیران در تصمیمگیری از طریق ارائه اطلاعات عددی مورد نیاز به آنها بر اساس روش علمی تحلیل.
۴- تحلیل تعاریف
۴-۱- علمیت
آیا پژوهش در عملیات علم است؟ هنر است؟ کاربرد نتایج دیگر علوم است؟ مجموعهای از روشها، تکنیکها و ابزار علمی است؟ اگر علم است، چه نوع علمی است؟ تعاریف ارائه شده پاسخ واحدی به این پرسشها نمیدهند. در بررسی موضوع علمیت در پژوهش در عملیات، لازم است ابتدا تعریفی از علم ارائه شود.
اکاف (۱۹۶۲، ۱) علم را فرایند تحقیق تعریف مینماید. یعنی شیوهای برای (الف) پاسخ به پرسشها و حل مسائل. با پذیرش این تعریف، پژوهش در عملیات نیز علم است زیرا آنچه در همه تعاریف پژوهش در عملیات به نوعی مورد نظر قرار میگیرد حل مسائل است. حال این پرسش باقی میماند که پژوهش در عملیات چه نوع علمی است؟ در پاسخ به این پرسش باید دستهبندی و تعاریف علوم را مشخص نمود. یک دستهبندی کلی که بر مبنای نتیجه فرایند تحقیق (هوسی و هوسی ۱۹۹۷) شکل گرفتهاست علم محض۵ و کاربردی۶ میباشد.
تمایز بین علم محض و کاربردی بسیار مشکل است و شاید مناسبتر باشد که این دستهبندی طیفی از یک مقیاس تصور شود که درجه محض یا کاربردی بودن علم را مشخص کند. اکاف (۱۹۶۲، ۷) و هوسی و هوسی (۱۹۹۷، ۱۳) تمایز بین علم محض و کاربردی را بر مبنای پاسخ به پرسش۷ یا حل مسأله۸ توضیح میدهند. تفاوت بین پرسش و مسأله در علت بروز پرسش، کنجکاوی، نیاز به درک بهتر موضوعات علمی و تمایل به گسترش مرزهای دانش بوده در حالیکه هیچگونه انگیزهای برای کاربرد نتایج ناشی از پاسخ به آن پرسش وجود ندارد اگرچه ممکن است قابل کاربرد باشد. مسأله زمانی مطرح میشود که بخواهیم شرایط موجود به گونهای تغییر کند که مطابق خواست ما گردد. علم محض علمی است که در آن به پرسشها پاسخ داده میشود در حالیکه با استفاده از علم کاربردی مسائل حل میشوند.
همانطور که از تعاریف برمیآید پژوهش در عملیات با هدف حل مسائل شکل گرفته است. بنابراین در ابتدا علمی کاربردی است اما با گسترش استفاده از پژوهش در عملیات در حل مسائل، نیاز به توسعه مفاهیم، مبانی، تئوریها و ارائه روشهای کاراتر بیشتر نمایان شد بطوری که در کنار شاخه کاربردی آن، شاخص محض آن نیز گسترش یافت تا جایی که توجه به فعالیتهای پژوهشی در شاخه محض پژوهش در عملیات از تعداد و حجم فعالیتهای پژوهشی در راستای کاربرد این علم در حل مسائل واقعی کاست و ارزش بعد کاربردی این علم را کمرنگ نمود (لاس و روزن وین ۱۹۹۷). با این توضیح مشاهده میشود که پژوهش در عملیات نیز مانند علومی همچون فیزیک، شیمی و ریاضی میتواند دارای شاخههای محض و کاربردی باشد.
۴-۲- هدف پژوهش در عملیات
۱ حل مسائل عملیاتی
۲ حل مسائل عملیات سیستمهای شامل انسان، ماشین، مواد، انرژی، اطلاعات و پول
۳ حل مسائل تصمیمگیری
عملیات عبارتست از مجموعهای از چند یا تعداد زیادی عمل یا وظیفه مستقل مربوط به مواد خام، انسان و ماشینها که وقتی در کنار هم قرار میگیرند ساختار منسجمی را تشکیل میدهند که از آن عملی در راستای اهداف بزرگتر و وسیعتر حاصل میشود (ساعتی ۱۹۸۸). موردیک و مانسون (۱۹۸۶، ۱۳۱) عملیات را چنین تعریف مینمایند: عملیات عبارتست از مجموعهای از عناصر کاری که منجر به تغییر ارادی خصوصیات فیزیکی یا شیمیایی یک شئی، مونتاژ یا دمونتاژ اجزاء، تنظیم و آمادهسازی عملیات دیگر، حمل ونقل، بازرسی، بایگانی یک شئی یا ثبت دادهها میگردند. همچنین عملیات زمانی اتفاق میافتد که تلاش فکری در خصوص اجزاء یک مسئله پیچیده یا برای یک مسئله ساده بکار رود.
موردیک و مانسون (۱۹۸۶، ۳۱) سیستم را چنین تعریف مینمایند:سیستم عبارتست از مجموعهای از عناصر سازمان یافته دارای اثر متقابل که از طریق انجام عملیات روی دادهها، اطلاعات، انرژی، ماده یا ارگانیسمها در یک فاصله زمانی برای تولید اطلاعات، انرژی، ماده یا ارگانیسمها به عنوان خروجی، هدف یا اهداف مشترکی را دنبال میکند.
مسائل عملیاتی و عملیات سیستمها مسائلی هستند که در اجرا، کنترل، هدایت، هماهنگی، تنظیم، برنامهریزی، زمانبندی، بهینهسازی و بهبود عملیات پیش میآیند. خیلی از نویسندگان بین پاسخهای مسأله و تصمیمها و همچنین حل مسأله و تصمیمگیری تفاوتی قایل نمیشوند. موردیک و مانسون (۱۹۸۶، ۳۶۶) مسأله و تصمیم را یکی نمیدانند؛ مسائل هنگامی بروز مینمایند که ما ناراضی هستیم، هنگامی که چیزی ما را تا آن حد آزار میدهد که احساس میکنیم باید اقدامی صورت دهیم. فعالیت حل مسأله عبارتست از جستجوی راه حلها یا خط مشیها که نارضایتی ما را کاهش دهد. معمولاً تعداد زیادی راه حل برای یک مسأله وجود دارد که بعضی از آنها بهتر از بقیه هستند. انتخاب از میان این راه حلها یا خط مشیها تصمیمگیری و چگونگی انتخاب، تصمیمگیری است.
۴-۳- ابزار، فنون و روش علمی در پژوهش در عملیات
در تعاریف به واژههای ابزار۹، فنون۱۰ (یا تکنیکها) و روش علمی۱۱ برمیخوریم. قبل از اینکه به نقش، جایگاه و مفهوم این واژهها در پژوهش در عملیات بپردازیم لازم است هر یک از واژهها را بهتر و بیشتر بشناسیم. در (اکاف ۱۳۷۷، ۱۶- ۱۷) در خصوص این واژهها چنین آمده است:
منظور از ابزار علمی، ابزار فیزیکی یا مفهومی است که در تحقیقات علمی مورد استفاده قرار میگیرد. نمونههایی از چنین ابزارهایی عبارتند از: نمادهای ریاضی، کامپیوترهای الکترونیکی، میکروسکوپها، جداول لگاریتمی و اعداد تصادفی، ترمومترها و شتاب دهندهها.
ما با استفاده از عبارت «فنون علمی» به راهی اشاره میکنیم برای نیل به اهداف علمی، یا انجام یک راهکار علمی. بنابراین فنون، راههای استفاده از ابزارهای علمی هستند. برای مثال، شیوههای متنوع نمونهگیری، فنونی علمی هستند که از جداول اعداد تصادفی به عنوان یک ابزار علمی استفاده کردهاند. محاسبه و تحلیل گرافیکی، فنون متفاوتی برای پیداکردن ارزش حداقل و حداکثر یک فعالیت هستند.
روش علمی به راه انتخاب فنون در علم اطلاق میگردد؛ یعنی اینکه ارزیابی راهکارهای علمی مختلف. بنابراین، همانگونه که فنون مورد استفاده یک دانشمند، نتایج تصمیمات او هستند، روشی که این تصمیمات اتخاذ میشوند، محصول یا نتیجه قواعد تصمیمگیری او به شمار میآیند. روشها قواعد انتخاب هستند. فنون، خود همان انتخابها هستند. برای مثال، شیو انتخاب بهترین مجموعه ممکن از میان طرحهای نمونه، یک روش علمی است؛ و گزینش مناسبترین مجموعه از میان شقوق مختلف برای اندازهگیری یک ویژگی همچون طول، سختی، هوش یا همکاری مستلزم استفاده از یک روش است.
روششناسی۱۲ غالباً به مطالعه روشهای علمی اطلاق میگردد. هدف روششناسی بهبود بخشیدن به شیوهها و معیارهای بکار گرفته شده برای مدیریت و هدایت یک تحقیق علمی است. به همین دلیل، اغلب روششناسی را به عنوان منطق علم میشناسند.
با این توضیح، روش علمی در پژوهش در عملیات چگونه است؟ فنون و ابزار آن چیستند؟ روششناسی پژوهش در عملیات متکی بر مدل است. اصل فعالیت پژوهش در عملیات ساخت و استفاده از مدلهاست. بیش از شرح روش علمی پژوهش در عملیات به مفاهیم مدل میپردازیم.
مدل بیانی ساده شده از واقعیت است. به عبارت دیگر مدل تجریدی از یک سیستم فیزیکی یا خاصیتی از آن سیستم یا یک مفهوم است. توجه به این مطلب لازم است که یک مدل همیشه و ضرورتاً بیانی است که کامل نیست.
چرا مدل؟ دلایل متعددی وجود دارد که چرا جایگزینی برای یک چیز واقعی به خود آن چیز ترجیح داده میشود. اغلب انگیزه اقتصادی مطرح است؛ صرفهجویی در هزینه، زمان یا کالاهای باارزش دیگر. گاهی اوقات به دلیل دوری از خطر بررسی یا تغییر مستقیم شئی واقعی است. گاهی اوقات محیط واقعی آنقدر پیچیده است که تنها یک مدل برای درک آن و ارتباط با دیگران در خصوص آن محیط نیاز است.
روش علمی در پژوهش در عملیات عمدتاً یک فرایند مدلسازی است و ابزار این روش علمی مدل است. با فرض وجود یک چیز واقعی که آنرا سیستم واقعی مینامیم و دلیل قابل درکی برای تمایل به بررسی آن (یعنی مسأله مربوط به سیستم واقعی که نیازمند نتیجهگیری۱۳ یا تصمیم معین است)، فرایند مدلسازی میتواند مطابق شکل زیر (شکل ۱) باشد:
خطچین رسم شده به منزله روش مستقیمی است که ما به دنبال جایگزینی برای آن هستیم. قدم اول ساخت خود مدل است که با عنوان فرمولبندی۱۴ مشخص شدهاست. این قدم نیازمند مجموعهای از تصمیمات هماهنگ همچون وجوهی از سیستم واقعی که باید در مدل منظور شوند، وجوهی که باید صرفنظر شوند، مفروضاتی که باید در نظر گرفته شوند، شکلی که مدل باید ساخته شود و غیره میباشد. در بعضی موارد ممکن است فرمولبندی به مهارت خلاق نیاز نداشته باشد اما در بیشتر موارد فرمولبندی بدون شک یک هنر است. انتخاب مشخصههای ضروری از سیستم واقعی و حذف موارد غیرمرتبط به نوعی درک انتخابی۱۵ نیاز دارد که نمیتواند با هیچ الگوریتمی تعریف شود.
قدم بعدی استنتاج۱۶ است که شامل فنونی است که بستگی به ماهیت مدل دارد. این قدم ممکن است شامل حل معادلات، اجرای یک برنامه کامپیوتری، بیان یک رشته از عبارات منطقی و در حالت کلی هر فن ضروری برای حل مسأله باشد. با فرض اینکه مفروضات به روشنی بیان شده و بخوبی تعریف شدهاند این مرحله از مدلسازی نباید تابع اختلاف نظرها باشد. منطق باید معتبر و ریاضیات باید کاملاً صحیح باشد. همه افراد لازم باید توافق داشته باشند که نتایج مدل براساس مفروضات در نظر گرفته شده استخراج شدهاند اگرچه بر سر مفروضات توافق نداشته باشند.
قدم آخر تفسیر میباشد که نیازمند قضاوت انسان است. نتایج مدل باید با احتیاط و با توجه به اختلاف مدل و سیستم واقعی به راه حلهای سیستم واقعی تبدیل شوند. وجوهی از سیستم که آگاهانه و یا بدون قصد قبلی در هنگام فرمولبندی در نظر گرفته نشده بودند در این مرحله ممکن است مهم تشخیص داده شوند. از آنجایی که راهی وجود ندارد که بتوان اثبات کرد هیچ عاملی در مدلسازی حذف نشده است، جای عدم توافق در راه حلهای ارائه شده وجود خواهد داشت و مرحله تفسیر باید با قضاوتهای حسی مستقیم تعدیل گردد. مهمترین نکتهای که توسط شکل ۱ روشن میشود اینست که روابط بین مدل و سیستم در بهترین روابط پذیرفتنی است و هیچکس صرفنظر از هر گونه شایستگی و دانایی نمیتواند حد کمال را برای آن خلق نماید. به خاطر وجود خاصیت سادهسازی سیستم واقعی در مدل است که هیچ معیار مطلقی برای پذیرش مدلها وجود ندارد. بطور خلاصه، شما نمیتوانید
درستی یک مدل را ثابت کنید. این بدین معنی نیست که هیچ معیاری برای تمایز بین مدلهای خوب و مدلهای بد وجود ندارد یا اینکه اعتبارسنجی مدل جزو فرایند مدلسازی نمیباشد. معیارهای مشخصتری برای انواع خاصی از مدلها وجود دارد اما بطور کلی میتوان گفت که یک مدل تا آنجا که نسبت به هدف ساخت آن مفید واقع شود مدل خوبی است.
فرایند دستیابی به این باور که یک مدل واقعاً کار میکند اعتبارسنجی نامیده میشود. وقتی این باور وجود داشته باشد که یک مدل در یک شرایط پایه مفید است به آن یک مدل م
عتبر گفته میشود. البته اعتبار مدل محدود به شرایط درک شده میباشد. حتی در آن شرایط، ممکن است بعضی از افراد اعتبار مدل را نپذیرند زیرا هنوز متقاعد نشدهاند. بنابراین، اعتبارسنجی نسبت به اثبات یا تأیید واژه ضعیفتری است.
به منظور آشنایی بیشتر با رویکرد مدلسازی در حل مسائل، آنرا با روش علمی مبتنی بر آزمایش علوم طبیعی مقایسه میکنیم. شکل ۲ این روش را نمایش میدهد:
در این روش قدم اول توسعه فرضیهای۱۷ است که عموماً از طریق قیاس از جزء به کل (تعمیم قیاسی۱۸) که نتیجه مشاهدات غیر رسمی است ساخته میشود. در این زمان آزمایشی برای آزمون فرضیه طراحی میشود. اگر نتایج آزمایش متناقض با فرضیه باشد، فرضیه مورد بازنگری قرار گرفته و دوباره آزمون میشود. این چرخه آنقدر ادامه مییابد تا یک فرضیه تأیید۱۹ شده یا نظریه۲۰ بدست آید. نتیجه این فرایند چیزی است که به آن واقعیت، دانش یا یک قانون طبیعت گفته میشود. برخلاف نتایج مدل، نظریهها عباراتی در مورد موضوعات واقعی هستند که به صورت مستقل قابل تأییدند. مدلها اختراع میشوند و نظریهها کشف میشوند (فیلیپس، رواین داران و سولبرگ، ۱۹۸۷، ۴).
با مقایسه دو شکل میبینیم که مدل دارای نقشی همارز نقش فرضیه در روش علمی علوم طبیعی است. در پژوهش در عملیات به جای قیاس از جزء به کل و ساخت فرضیه، از طریق قیاس از کل به جزء و با در نظر گرفتن مفروضات مدلی ساخته میشود. در پژوهش در عملیات همانند علوم طبیعی قصد اثبات فرضیه را نداریم بلکه اعتبار مدل را میسنجیم. نتیجه اثبات فرضیه، نظریه است در صورتیکه اعتبارسنجی و حل مدل به نتایج مدل میانجامد. اصل و اساس روش علمی در پژوهش در عملیات اینگونه است اگر چه ممکن است در کاری با دادههای جمعآوری شده یا در بعضی موارد جنبی مدلسازی، نیاز به ساخت فرضیه و اثبات آن داشته باشیم. ابزار و فنون پژوهش در عملیات دارای مبنای عددی و ریاضی میباشند.
۴-۴- رویکرد سیستمها (موردیک و مانسون ۱۹۸۶، ۴۵- ۴۸)
رویکرد سیستمها۲۱ روشی منظم برای ارزیابی یک نیاز بشری از یک ماهیت پیچیده است که در چارچوب ذهنی اجازه- بدهید- برگردیم- به- عقب- و- به- این- شرایط- از- تمام- زوایایش- نگاه- کنیم، انجام میشود و شامل پرسشهایی بدین شکل است: در این مسأله چه تعداد عنصر متمایز وجود دارد؟ چه روابط علت و معلولی بین این عناصر وجود دارد؟ چه عملی در خصوص هریک از موارد باید انجام شود؟ در هنگام تعریف اجزاء چه مبادلهای بین منابع نیاز خواهد بود؟
رویکرد سیستمها ترکیبی از مفاهیم فلسفی و روششناسی عمومی است. وجوه فلسفی با مشخصههای زیر توصیف میشوند:
بین رشتهای۲۲: رویکرد حل مسائل و طراحی سیستمها محدود به یک تخصص تنها نمیشود بلکه تمام رشتههای مرتبط به نوعی بر راهحل تأثیر میگذارند.
کیفی و کمی: رویکرد سیستمها، از رویکردی بهگزین۲۳ بهره میگیرد که در آن، طرح محدود به هیچگونه ابزار خاصی نمیگردد. راهحل میتواند به صورت کیفی یا کمی توصیف شود یا ترکیبی از آندو باشد، هرکدام که مناسبترین است.
سازمان یافته۲۴: رویکرد سیستمها وسیلهای برای حل مسائل بزرگ و پیچیده است که راهحلهای آنها شامل بکارگیری مقدار زیادی از منابع در شکلی سازمان یافته است. معمولاً تیمی ماهر از ژنرالهای حرفهای (طراحان سیستمها) و متخصصین (خبرههای فن و اجزاء) قلمرو مسأله را در یک فاصله زمانی مشخص بررسی نموده تا آنرا فرمولبندی نمایند. فرمولبندی مسأله برای کل پروژه طراحی کلیدی است زیرا اهداف سیستم از نیازهای آمده در صورت مسأله استخراج میگردند. مدیریت نقش بزرگی در شناسایی و فرمولبندی
مسائل دارد. اگر چه توسعه سیستم در مراحل بعدی ممکن است بهترین طراحی اجزاء را ارائه ندهد، سیستم ممکن است راه حل برای مسأله ارائه دهد. اگر مسأله به صورت نادرست شناسایی شده باشد، در آنصورت اهداف نیز بصورت نادرست تبیین شده و علیرغم کیفیت بالای طراحی تفصیلی، سیستم شکست خواهد خورد. رویکرد سازمان یافته نیاز دارد که اعضای تیم سیستمها، صرفنظر از زمینه تخصصی متفاوت، رویکرد سیستمها را بفهمند. زبان طراحی سیستمها اساس ارتباط بین آنهاست.
خلاق: با وجود رویههای تعمیم یافته که برای طراحی سیستمها توسعه یافتهاند، رویکرد سیستمها باید رویکردی خلاق باشد بطوریکه ابتدا روی آرمانها و سپس روی روشها تمرکز کند. سیستم نهایی بستگی زیادی به نوآوری۲۵ و خلاقیت افراد سهیم در طراحی دارد. رویکرد سیستمها باید خلاق باشد زیرا:
• مسائل آنقدر پیچیده و دارای ساختار نامنظم۲۶ هستند که هیچ فرمولبندی یا راهحل واحد برای آنها وجود ندارد.
• بیشتر دادههای موجود آنقدر ناقص، نامطمئن یا مبهم هستند که به منظور تشکیل یک چارچوب نظریهای برای مسأله باید در حد زیادی از تجسم استفاده نمود.
• برای مسائل زیر سیستمی باید راهحلهای جایگزین تولید نمود و از بین راهحلهای زیاد، انتخابی صورت گیرد که یک جواب تقریباً بهینه برای کل سیستم را بدست دهد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.