‌‌پروژه کارآفرینی درمانگاه شبانه روزی


در حال بارگذاری
17 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
5 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 ‌‌پروژه کارآفرینی درمانگاه شبانه روزی دارای ۴۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد ‌‌پروژه کارآفرینی درمانگاه شبانه روزی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی ‌‌پروژه کارآفرینی درمانگاه شبانه روزی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن ‌‌پروژه کارآفرینی درمانگاه شبانه روزی :

پروژه کارآفرینی درمانگاه شبانه روزی

۱- ۱ مقدمه :
درمانگاه شبانه روزی محلی است برای انجام فعالیت های عمومی و تخصصی پزشکی و خدمات موقت اورژانس ، این مرکز دارای امکاناتی از قبیل پزشک عمومی ، تزریقات و پانسمان ، داروخانه ، اورژانس موقت ، بینایی سنجی و جراحی های ایستاده و ; میباشد ، طرح ایجاد درمانگاه شبانه روزی یکی از طرح هایی است که باید با توجه به موقعیت شهری و مسکونی منطقه ایجاد شود .

۱ – ۲ نام کامل طرح و محل اجرای آن :
درمانگاه شبانه روزی

محل اجزا :
استان شهرستان بخش روستا

۱ – ۳ – مشخصات متقاضیان :

۱ – ۴ – دلایل انتخاب طرح :
این طرح نیاز غیر قابل انکار هر خیابان و محله ای در شهر های بزرگ است ، دارا بودن یک مرکز پزشکی مدرن و دارای امکانات مناسب می تواند ساکنین منطقه را در رفاه قرار دهد ، این طرح همچنین می تواند اشتغالزایی مناسبی داشته باشد و سوددهی این طرح نیز قابل توجه است .

۱ – ۵ میزان مفید بودن طرح برای جامعه :
این طرح از جهات گوناگون برای جامعه مفید است ، بالا بردن سلامتی فردی جامعه باعث افزایش توانایی فعالیت های اقتصادی و فرهنگی در جامعه می گردد .

۱ – ۶ – وضعیت و میزان اشتغالزایی :

تعداد شاغلین این طرح در شروع کار ۳۵ نفر پیش بینی شده است .

تاریخچه و سابقه مختصر طرح :
آغاز تاریخچه پزشکی در ایران از دوره ای است که آریاییها در زادگاه اولیه خود به نام آریاویژ در حوالی خوارزم و پامیر جایی که ده ماه از سال سرد وتنها دوماه گرم بوده است زندگی می کردند و این شاید هفت هزار سال قبل از میلاد مسیح باشد . درباره این که اساساً علم طب چگونه آغاز

شد اقوال گوناگونی بیان شده است . بعضی گویند در اعصار اولیه هرفردی که بیمار می شده اورا در کنار مسیر رفت وآمد مردم قرار می داده اند . آنگاه هر کسی که درمانی برای آن شخص یافته بوده ارائه می داده است .از میان این درمانها آن موردی که به معالجه بیمار ختم می شده را انتخاب می کرده اند وبر روی سنگ حک کرده ودر هیاکل خویش می آویختند .نخستین پزشک

آریایی به نام تریتا ( اترت ) نامیده شده که به منزله اسکلپیوس یونانیان وآسکولاپیوس رومیان است .چنانکه در وند یدادپرگرد ۲۰بند ۱-۲ آمده است : زرتشت از اهورا مزدا پرسید : کیست در میان پرهیزگاران ، دانایان ، کامکاران ، توانگران ، رایومندان ، تهمتنان ، پیشدادیان ، نخستین کسی که ناخوشی را بازداشت ، مرگ را بازداشت ، زخم نیزه پران را بازداشت ، گرمای تب را از تن مردم بازداشت ؟ اهورامزدا در پاسخ فرمود : ای اسپیتمان زرتشت ، تریتا در میان پرهیزگاران ; پیشدادیان نخستین کسی است که ناخوشی را بازداشت ، مرگ را بازداشت ، زخم نیزه را

بازداشت ، گرمای تب را ازتن مردم بازداشت .همچنین از مندرجات کتابهای مختلف زبان پهلوی چنین برمی آید که نخستین پزشک آریایی در جراحی نیز دست داشته است به قول بندهش : ” اهورا مزدا کاردی مرصع به تریتا بخشید تا با آن عمل جراحی را انجام دهد” . تریتا از خواص دارویی گیاهان مختلف نیز آگاهی کامل داشته وبه ویژه خود عصاره ی آنها را مهیا می ساخت . چنانکه در یسنای ۹ بند ۱۰آمده است :” سومین ناموری که گیاه هئوما را فشرد وعصاره آن را مهیا ساخت تریتا از خاندان سام بود ، آنکه صاحب دو پور دلیر یکی ارواخشیه ودیگری گرشاسب گردید” . نام تریتا نه تنها در پزشکی ایران به جامانده است بلکه در هندوستان نیز نخستین پزشک آریایی شناخته شده واز این معلوم می شود تریتا هنگامی زیسته است که آریاییان هند وایران از هم جدانبوده اند وپزشکی دوقوم همجوار با یکدیگر وابسته بوده است . پس از تریتا در سرزمین آریاویژ – زادگاه اولیه ی آریاییها – در حوالی خوارزم وپامیر درمکانی به نام ورایماکرت یک آریایی به نام یما ( جمشید ) موفق شد گروه مبتلایان به بیماریهای پوستی واستخوانی و دندانی و بسیاری از بیماران دیگر را از افراد سالم متمایز سازد ؛ چنانچه در وند یداد پرگرد ۲بند ۳۷ آمده است :” پس به آنجا

(ورایماکرت ) نبرد نه یک کوژسینه ، نه یک کوژپشت ، نه یک سست اندام نه یک هاله ونه یک فریفتار ، نه کسی که دندانهایش بدترکیب ودرهم روییده (ویمیتودنتانو ) ، نه زن بدکار ، نه پیسی ، نه آنکه باید از دیگران جداباشد ، نه با هیچیک از نشانهای دیگر ، که نشانه هایی هستند که انگره مینو به مردم داده است . ساکنین ورایماکرت جهت سلامتی خود از پرتوهای آفتاب به وسیله در وپنجه های بزرگ بهره می گرفتند . خوراک و مایحتاج خود را چنان نگهداری می نمودند که هرگز فاسد نمی شد، آخشیگها (در ذیل شرح آخشیگ آمده است )به ویژه آب وآتش در آن جا مقدس وعزیز

بود . در مینوخد پرسش ۶۰ بند ۲ اشاره می نماید : ورایماکرت در ایران ویژ، ساخته یما است و هرآیین مردمان و ستوران وپرندگان در آنجا به خوبی زیسته ودر آنجا از مردان وزنان هر چهل سال نسلی جدید وخانواده ای پدید آید وزندگانی آنها بسیار وایشان را درد ورنج وبیماری کمتر است” . ناگفته نماند نام یما نیز مانند تریتا در کتب هنود یادشده است . از آریایی دیگری بنام ترای تئونا (فریدون ) در کتب ایران وهند یاد شده که در ستاره شناسی وساختن تریاق ماهر بوده است . بهرحال در تاریخ ظاهرا اولین کسی که طب را بصورت منظم ومدون ارائه کرد وآنرا از سحر وجادو جدا ساخت بقراط بود که اورا پدر علم طب نامیده اند ( ۴۶۰-۳۵۵ قبل از میلاد مسیح ) . پس از بقراط ، جالینوس ( سال ۱۹۹- ۱۲۹ میلادی ) مدرسه جدیدی برای تشریح بنا کرد وآثارش مدت هزار سال مبنای عقاید طبیعی دانان قرار گرفت .اساس روش درمانی بقراط وجالینوس بر اساس طب مزاجی بود لذا بعضی اساس طب مزاجی را از یونان می دانند وبه آن طب یونانی لقب داده اند . اما جالب است که در این زمینه گفتار آقای سیریل الگود نویسنده کتاب تاریخ پزشکی ایران را بشنویم که در صفحه ۳۶ این کتاب می گوید :” تا آنجا که از اطلاعات بدست آمده معلوم می شود ، در ایران قدیم وضعیت طب پیشرفته تر از آشور بود . حتی به جرات می توان پارا فراتر نهاده گفت که ایرانیان اصول آن چیزی را که طب یونانی نامیده شده به یونانیان تعلیم داده اند .حتی خود یونانی ها هم فرضیه طبایع چهارگانه خود را یک فرضیه بیگانه می شناختند وبه رسم آن زمان آن را ایرانی می نامیدند . دکتر نجم آبادی نیز در کتاب تاریخ طب در ایران ضمن اشاره به این مطلب اذعان می کند که” مکتب طبی زرتشت خیلی پیش تر از مکاتب طبی یونان ، در عالم وجود داشته است” . اما بهرحال در

میان مورخین در مورد مبدا طب مزاجی اتفاق نظر وجود ندارد. حال از این مطالب بگذریم وبازگردیم به یونان باستان ، در قرن چهارم میلادی مردم واطباء کم کم روش منطقی بنا نهاده شده توسط بقراط وجالینوس را رها کردند وبرای درمان بیماریهابه معالجه با جادو ، دفع اجنه وطلسم متوسل شدند . بطوریکه تاسالهای متمادی روش بقراط وجالینوس به فراموشی نهاده شده بود.تا این که در جنگ های ایران ویونان آثار طبی بقراط ودیگر اطبای یونانی بدست ایرانیان افتاد . با تأسیس مدرسه جندی شابور وترجمه آثار مهم نویسندگان یونانی ، بکمک دانشمندان ایرانی طب به فراموشی نهاده شده یونان دوباره مسیر کمال خود را بازیافت . پس از تصرف جندی شاپور توسط مسلمانان این

شهر کماکان از گزند وآسیب در امان ماند وهمچنان در سراسر ممالک اسلام بعنوان بزرگترین مرکز تعلیم پزشکی باقی بود .پس از اسلام نیز با ترجمه بیش از پیش کتب طبی یونان، دانشمندان مسلمان بزرگی از جمله محمدبن زکریای رازی وابن سینا پای به عرصه ظهور نهادند . پیشرفت علمی مسلمانان در مدت کوتاهی موجب شگفتی جهانیان گردید . بطوریکه در آن زمان هرجوینده علمی گمشده خود را در بلاد مسلمین جستجو میکرد . در حالیکه در اروپا در اغلب نقاط بیمارستانی وجود نداشت وشیوه درمانی اطباء به جادو وطلسم و; ختم می شد ، در قلمرو حکومت اسلام بیمارستانهایی وجود داشت که دارای بخشهای مختلف با تخصصهای مختلف بود . گفته می شود بعضی از این بیمارستانها دارای لوله کشی های آب گرم نظیر سیستم شوفاژ برای گرم نگهداشتن اتاق بیماران بود . همچنین گفته شده که بیمارستانها دارا ی کتابخانه ، سالن تدریس و داروخانه بطور مجزا بوده است . علاوه بر این ، سیستم تأسیس بیمارستانها بسیار

پیشرفته بوده است بگونه ای که می توان آنرا از سیستم کنونی تأسیس بیمارستان برتر دانست .چرا که اولاً بیمارستانی تأسیس نمی شده مگر آنکه مخارج بیماران و بیمارستان و دستمزد اطباء احتمالاً از محل وقف های مردم و امور خیریه تأمین می شده است نه از جیب بیماران . ثانیاً برای ساخت ساختمان بیمارستان هم اصولی داشته اند .بطور مثال وقتی زکریای رازی می خواسته بیمارستانی تأسیس کند به شاگردانش دستور می داده در چندین نقطه شهر یک تکه گوشت آویزان کنند . بعد در آن نقطه ای که گوشت دیرتر از همه می گندیده ( معلوم می شده که از لحاظ آب وهوا ومکان مناسبترین محل است ) بیمارستان را تأسیس می کرده است .بهرحال کتابهای فراوانی درباره عصر طلائی علوم وفنون مسلمانان وجود دارد ولی مهم این است که ما بدانیم

که چه شد در ظرف چند سال وضع برعکس شد . در یک جمله از زمانیکه مسلمانان عمل به دین کامل خود را کنار گذاشتند و اروپائیان عمل به دین تحریف شده و ناقص خود را کنار گذاشتند مسلمانان از نظر علمی روبه افول و نزول نهادند واروپائیان روبه پیشرفت . اما ببینیم داستان چه بود : در دوران قبل از رنسانس که اروپا تحت تسلط کلیسا در اغلب نقاط اداره می شد اروپائیان دست به هیچ کار مهمی نمی زدند مگر با انگیزه های متعصبانه دینی و خرافات واردشده از دین مسیحیت بعنوان مثال در درمان بیماریها نیز حتی فقط به دعا درمانی یا درمان با سحر وخرافات می پرداختند .بیت المقدس یکی از شهرهایی است که از زمانهای دور مورد توجه ادیان مختلف بوده . وقتی مسیحیان بعضی شهرهای مسلمانان را فتح کردند آثار علم وفن آوری وتمدن مسلمین در این شهرها موجب حیرت اروپائیان گشت . همین مسائل به تدریج موجب زمینه سازی انقلابی تحت نام رنسانس در اروپا شد .در طی رنسانس کتابهای دانشمندان مسلمان به سرعت به زبانهای اروپائی ترجمه شد و اروپائیان به سرعت در علوم وفنون پیشرفت کردند بطوریکه مثلاً در زمینه طب ، پس از انجیل کتاب قانون ابن سینا پرتیراژترین کتاب در اروپا گردید و طب ابوعلی سینا تا قرنها دراروپا تدریس می شد . کتابهای مسلمانان تا سالها دراروپا در دانشگاههای معتبر تدریس می شد . طب مزاجی جای خود را به طب شیمیایی داد این امر بطور طبیعی و بر اثر پیشرفت علم صورت گرفت یا

داستان دیگری رخ داد . اساس قضیه بازهم به تعصبات اروپائیان نسبت به مسلمانان برمی گشت. پس از رنسانس اروپائی ها می خواستند از این حالت خجالت وشرمندگی ایی که اغلب علوم خود را از مسلمانان آموخته بودند به نحوی خارج شود .تلاشهای بسیاری صورت گرفت .عده ای درصدد براندازی سنتهای عربی برآمدند سیاست بازی هایی کردند که هر که آثار عربی را می خواند اورا شارلاتان وحقه باز می نامیدند و; ولی یک داستانی که در مورد طب رخ داد این بود که شخصی بنام پاراسلس ( ۱۵۴۱-۱۴۹۳ میلادی ) که کیمیاگری سوئیس بود وبه پزشک شدن علاقه داشت

شروع به تدرس طب در دانشگاه بال سوئیس کرد وپس از مدتی در روز افتتاح کرسی استادی خود کتاب قانون ابن سینا را در آتش افکند و سوزاند وبا غرور جنون آمیز فریاد کشید : با کمال بی باکی به شما می گویم که موهای پشت گردن من بیش از کلیه دانشمندان شما معلومات دارد . تکمه ای در کفش من از ابن سینا خردمندتر است و ریش من از آکادمی شما تجربه بیشتری دارد . . . . . .

تاریخ بیمارستان ها در ایران و سرزمین های شرق دور
در بیمارستان جندیشاپور عده زیادی طبیب به خدمت اشتغال داشتند که مهمترین آنها خاندان بختیشوع یا آل بختیشوع می باشند.
بیمارستان های ایران و سایر بیمارستان های شرق اسلام که عموما به همت ایرانیان بناگردیده و ثمره آن به جهان پزشکی آن دوران رسیده است،برخی از این بیمارستان ها در خاک ایران قرار دارند و برخی در کشورهای دیگر واقع اند.

این بیمارستان ها عبارتند از:
بیمارستان جندیشاپور:
در بیمارستان جندیشاپور عده زیادی طبیب به خدمت اشتغال داشتند که مهمترین آنها خاندان بختیشوع یا آل بختیشوع می باشند. این بیمارستان نقش بسیار مهمی در طب اسلامی ایفا کرده و دنباله آن تا اواخر قرن سوم هجری نیز کشیده شده است. از جمله طبیبان این بیمارستان عبارتند از: بختیشوع، جورجیس،بختیشوع دوم فرزند جورجیس، جبرئیل فرزند بختیشوع دوم، وی اولین طبیبی است که نخستین کتاب طب را از زبان یونانی به عربی ترجمه کرده است، جورجیس دوم فرزند بختیشوع دوم و برادر جبرئیل، یختیشوع سوم پسر جبرئیل پسر یختیشوع پسر جورجیس،عبیدالله اول فرزند دیگر جبرئیل، یحیی یا یوحنا فرزند یختیشوع سوم، جبرئیل دوم ،

یختیشوع چهارم فرزند یحیی، ابوسعید عبیدالله دوم فرزند جبرئیل دوم (وفات به سال ۴۵۰ هجری قمری)، عیسی بن شهلافا، وی از فارغ التحصیلان جندیشاپور بوده است، شاپور فرزند سهل از اطباء مقیم بیمارستان جندیشاپور، دهشتک، میخائل برادر دهشتک، سرجیس از شاگردان جورجیس معروف که در غیبت استاد ریاست بیمارستان را به عهده داشت، ماسویه یکی از استادان بزرگ جندیشاپور، جورجیس فرزند میکائیل طبیب،عیسی بن صهار بخت از شاگردان جرجیس و از اطباء سریانی که از وی کتابی به نام “فی قوی الادویه المفرده” باقی مانده است، تئووروس طبیب یونانی جندیشاپور و ; .

بیمارستان ری:
این بیمارستان که به نام بیمارستان ری و یا بقول ابن القفطی مارستان ری نامیده می شده از بیمارستانهایی است که در سده سوم و چهارم در ایران بوده است.بعضی از مورخات تاریخ طب گفته اند که رازی ریاست بیمارستان عضدی بغداد را به عهده داشته است،بنابه آنچه که از صحائف تواریخ مستفاد می گردد به طور قطع ری بیمارستانی داشته ولی از کم و کیف آن به مانند
بیمارستان های دیگر اطلاعاتی در دست نیست.
بیمارستان زند:
این بیمارستان از تاسیسات عمروبن لیث صفاری است. عمرو در زرند بازاری به نام خود ساخت و آن را بر مسجد جامع و بیمارستان آنجا و بر مسجدالحرام وقف کرد. به نظر می رسد که این بیمارستان و بیمارستان ری قدیمی ترین بیمارستان های ایران پس از ظهور اسلام می باشند.
بیمارستان اصفهان:
از این بیمارستان اطلاعات زیادی در دست نیست، این بیمارستان در سده چهارم هجری قمری وجود داشته و احتمال می رود در دوره سلسله آل بویه بنیان گزاری شده است.
بیمارستان نیشابور:
این بیمارستان از اقدامات طبیبی به نام عبدالملک بن ابی عثمان محمدبن ابراهیم نیشابوری معروف به خرگوش است که در ابتدا در مکه به تحصیل فقه می پرداخت و بعد از بازگشت به موطن خود این بیمارستان را ساخت. وی به سال ۴۰۷ هجری وفات یافت.
بیمارستان مرو:
از جزئیات مربوط به این بیمارستان اطلاع زیادی در دست نیست.

بیمارستان های سرزمین های شرق اسلامی
بیمارستان رشید:
این بیمارستان به امر هارون الرشید به سال ۱۷۱ هجری قمری در بغداد تاسیس شده است. در حقیقت این بیمارستان به دست پزشکان جندیشاپور که جبرئیل هم از آنان بوده اداره می شده است.
بیمارستان برامکه:
این بیمارستان در بغداد به همت برامکه تاسیس گردید. در این بیمارستان به شیوه بیمارستان جندیشاپور عده ای از اطباء از اقوام و فرق مختلف به خدمت اشتغال داشتند.

بیمارستان بدر یا بیمارستان بد غلام معتضد:
این بیمارستان توسط پدر غلام معتضد خلیفه عباسی در محله مخرم در بغداد تاسیس گردید. این بیمارستان تا وفات بدر (ربیع الاول ۳۱۱ هجری) در بغداد دائر بوده و پس از وفات وی معلوم نیست به چه وضع درآمده است.
بیمارستان ابوالحسن علی بن عیسی بن جراح:
این بیمارستان توسط علی بن عیسی وزیر و منشی مقتدر و قاهر عباسی تاسیس گردید.نظر به اینکه بیمارستان در سال ۳۰۲ هجری قمری تاسیس گردیده و علی بن عیسی به سال ۳۳۴ وفات یافته، چنین معلوم می شود که وی لااقل بالغ بر ۳۰ سال اداره امور بیمارستان را در زمان حیات خود کفایت می کرده است.
بیمارستان سیده:
این بیمارستان توسط مادر مقتدر خلیفه عباسی مسماه به شغب که کنیز معتضد و به سیده معروف بود به سال ۳۰۶ هجری قمری افتتاح گردید. محل این بیمارستان در بازار یحیی در کنار دجله بود. طبیب بزرگ این بیمارستان ابوسعید سنان بن ثابت وعده دیگری از پزشکان بودند.
بیمارستان مقتدری:
این بیمارستان در زمان مقتدر خلیفه عباسی به توصیه سنان بن ثابت بن قره به سال ۳۰۶ هجری مقارن با تاسیس بیمارستان سیده تاسیس یافت و به نام مقتدر عباسی معروف گردید. محل این بیمارستان در دروازه شام بود.
بیمارستان معزالدوله دیلمی:
این بیمارستان به همت معزالدوله پادشاه دیلمی در سال ۳۵۵ هجری قمری شروع گردید و محل آن زندان بغداد معروف به زندان جدید بود. متاسفانه معزالدوله قبل از اتمام بنای آن وفات یافت.
بیمارستان عضدی:
این بیمارستان از بناها و مستحدثات پادشاه بزرگ دیلمی عضدالدوله فناخسروین رکن الدوله می باشد. محل آن در غرب پل بغداد بر روی دجله بود. بیمارستان به سال ۳۷۲ هجری افتتاح شد که به امر عضدالدوله عده ای طبیب در آن مشغول به طبابت شدند بعلاوه در بیمارستان از دارو و گیاه های طبی و آنچه که در آن محتاج الیه بود جمع آوری گردید.
این بیمارستان یکی ازمراکز بزرگ درمان بیماران و تدریس علم طب برای طلاب و عاشقان علم طب بود. این بیمارستان علاوه بر احتیاجات مردم بغداد را رفع می کرد در حقیقت میراث دانش

جندیشاپور بود که احتیاج تمام مردم بین النهرین و آسیای صغیر و قسمتی از شامات و بعضی نواحی دیگر را نیز برطرف می کرد. در این بیمارستان اغلب شعب مربوط به درمان های طبی و جراحی و تب ها و چشم پزشکی و شکسته بندی و امثال آن وجود داشت و چنان که آمده جبرئیل بن عبیدالله بختیشوع در بیمارستان به خدمت اشتغال داشت و ابوالحسن علی بن ابراهیم به ترجمه کتاب های طبی و طبابت می پرداخت و با آنکه در آخر عمر نابینا شده بود بازهم به طبابت اشتغال داشت و ابو یعقوب اهوازی و ابوعیسی بقیه نیز به دعوت عضدالدوله در بیمارستان خدمت می کردند.

دانشگاه و بیمارستان جندی شاپور و نقش تاریخی ان در پزشکی جهان
در شمال غربی خوزستان در دوره ساسانی ، شهری بزرگ و آباد با کشت زارهای زیبای نیشکر ، جوی های روان و باغ های خرم ، قرار داشت که گذشته از زیبائی ، یکی از بزرگترین مراکز علمی و فرهنگی زمان خود به شمار می ‌رفت ، نام این شهر جندی‌شاپور بود که به واسطه دانشکده پزشکی و بیمارستان معروفش ، در جهان آن روز آوازه ای کسب کرده و از هر سو دانشمندان و دانش پژوهان را به سوی خود فرا می خواند . بنیانگذار این شهر ، شاپور اول فرزند اردشیر بود و آن گونه که مورخین نوشته اند یکی از نواحی هفتگانه خوزستان بوده که از ابتدا اهواز مرکز آن استان به شمار می رفته است و در دوره شاپور دوم، جندی شاپور پایتخت دولت ساسانی و مرکز ولایت خوزستان شد . خسرو انوشیروان علاقه فراوانی به علم و دانش از خود نشان می داد و همین انگیزه اصلی وی در گرد‌آوری دانشمندان و پزشکان شایسته آن زمان بوده است. در زمان او

دانشگاه جندی ‌شاپور به پیشرفت های شایانی نائل آمد و به دستور او برزویهء طبیب با جمعی از پزشکان ایرانی جهت دستیابی به کتاب های طب هندی به هندوستان سفر کردند . در برخی از کتب تاریخی ، از مجالس امتحانی سخن رفته است که برای آزمایش پزشکان و صدور اجازه نامه طبابت برپا می شده ، در تاریخ ‌الحکماء شرح یکی از این نشست‌ها را ذکر کرده اند که از آن به عنوان اولین کنگره پزشکی جندی ‌شاپور می ‌توان نام برد . به دستور انوشیروان ، در کنار دانشکده پزشکی، بیمارستانی نیز تأسیس شد . بیمارستان جندی ‌شاپور برای معالجه بیماران و آموزش پزشکی دایر شد و از هندوستان و یونان پزشکانی استخدام شدند تا در آنجا طب هندی و طب یونانی (بقراطی) تدریس نمایند . درنتیجه ایرانیان دارای دو رشته پزشکی شدند و بیمارستان جندی ‌شاپور شهرت بی ‌نظیری در دنیای آن روز پیدا کرد . بیمارستان کلمه ‌ای فارسی است و به معنای محل بیماران است ، در دوره تمدن اسلامی ، بیمارستان مشتمل بر مدارس طب هم بوده و همانجا درس طب می خواندند و عملاً از بیماران معاینه و شناسائی می کردند . عرب ها ایجاد بیمارستان را از ایرانیان آموختند و همانند بیمارستان جندی ‌شاپور که بزرگترین بیمارستان پیش از اسلام بود

، بیمارستان‌هائی در نقاط مختلف ممالک اسلامی دائر کردند . برخی از مورخین نوشته اند که فارغ‌التحصیلان این دانشگاه بعضاً به جزیره ‌العرب رفته و در نهضت اسلامی که پایه آن بر عدل و یگانه ‌پرستی بود پیشقدم شده‌اند ، می‌گویند طبیب مخصوص حضرت محمد (ص) از این دانشگاه

بوده است . مهمترین منابعی که میراث چندین هزار ساله بشر را در علم پزشکی به مسلمانان انتقال داد ، کتب و آثار گرانبهایی بود که در نتیجه تکاپوی چندین صد ساله پزشکان دانشمند از جوامع مختلف ایرانی ، یونانی، هندی و سریانی در جندی ‌شاپور جمع‌آوری و تدوین شده بود . تأسیس بیمارستان در بغداد در زمان خلیفه هارون الرشید تقلید کاملی از بیمارستان جندی ‌شاپور

عربی تألیف و ترجمه شد بوسیله این دسته از پزشکان جندی ‌شاپور بود . بسیاری از داروها و گیاهان داروئی در کتب پزشکی تازی ، با همان نام های ایرانی خوانده می ‌شده ، امروز هم در زبان عربی قسمت عمده آنها دارای اسامی فارسی است .

فصل دوم
روش انجام کار

گزارش مختصر بازدید از واحد ها تولیدی با خدماتی مرتبط با موضوع پروژه :
بازدید از درمانگاه شبانه روزی ابن سینا :
بر اساس هماهنگی های صورت گرفته با یکی از درمانگاههای شبانه روزی در سطح شهر به بازدید از این درمانگاه پرداختیم ، به بررسی فعالیت های درمانگاه پرداختیم ، با دستگاهها و نحوه چیدمان تجهیزات در درمانگاه آشنا شدم و به بررسی نحوه کار پرسنل و شیفت های کاری آنها پرداختم .

جنبه های ابتکاری بودن و خلاقیت به کار رفته شده :
استفاده از تجهیزات پزشکی مدرن و روز دنیا و استفاده از نیروی پزشکان متخصص به صورت شیفتی و ۲ روز در هفته می تواند مراجعه کننده بسیاری را روزانه به درمانگاه جذب کند و این کار می تواند یک تبلیغ بسیار خوب برای رونق تمامی بخش های درمانگاه باشد .

فهرست تجهیزات و ماشین آلات مورد نیاز و برآورد قیمت آنها :

فهرست مواد مصرفی مورد نیاز :

مشخصات نیروی انسانی مورد نیاز از لحاظ مفید بودن و توانایی کار :

توجیه اقتصادی محصول :

روشهای بازاریابی و تبلیغات جهت ( جهت فروش کالا )
برای ارائه خدمات روشهای تبلیغاتی و بازاریابی متعددی وجود دارد ، تبلیغات جهت ارائه خدمات پزشکی می تواند از انواع و اقسام روش های تبلیغاتی صورت گیرد ، استفاده از بنر های

تبلیغاتی ، تیزر های تبلیغاتی ، بیل برد ها ، آگهی های تلویزیونی و ; از جمله روشهایی است که برای پیشرفت وضعیت تبلیغاتی این طرح می توان از آن استفاده کرد .

فصل سوم
امور مالی طرح

زمین محل اجرای طرح :

محوطه سازی :

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.