مقاله روانشناسی عشق


در حال بارگذاری
14 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
6 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله روانشناسی عشق دارای ۶۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله روانشناسی عشق  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله روانشناسی عشق،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله روانشناسی عشق :

روانشناسی عشق

مقدمه
برای انسان رسیدن به کمال بدون نوعی از عشق ورزیدن امکان پذیر نیست. بدین گونه هر کس در آرزوی عشق ورزیدن و مورد عشق واقع شدن است. هر چند عده زیادی هستند که بطور کامل ناکام می گردند. امروزه عده ای هستند که می ترسند به نفوذ عشق دیگری سر فرود آورند زیرا تصور می کنند هویت شخص خود را از دست می دهند. عده ای دیگر در ناخود آگاه خود عاشق شدن را ممنوع می کنند چون نمی خواهند مورد خیانت واقع شوند. در این مواقع است که بعلت ناسازگاریهای ناخود آگاه در درون فرد عشق ورزی غیر ممکن می گردد و در مواقع است که روانکاوی یا دوباره سازی روانی تقریبا همیشه موثر است.

زنان و مردانی که در شهرهای بزرگ برای ادامه کارو یا ادامه تحصیل آمده اند هنگامیکه متوجه می گردند چقدر تنها هستند و اغلب در پارک ها قدم می زنند و به زوجهای دیگر خیره می گردند بدنبال موقعیت های مشابه ای هستند تا نیاز خود را برطرف کنند. اما چون درآمد بالایی ندارند تا دیگران را به بیرون دعوت کنند یا تصور می کنند زشت و بد قیافه هستند خود را در اختیار روسپی ها (خود فروشان جنسی) فرار می دهند تا بدین صورت آن جانشین عشق گردد. هر چند که در انتها درمی یابند که این موضوع فریبی بیش نبوده و نمی تواند نیاز ایشان را برطرف کند اما بخاطر ناچاری بارها و بارها به آن افدام می ورزند.

توهم در عشق
افراد زیادی هستند که بدلیل عدم تجربه و آموزش کافی همیشه آنچه را که فقط توهمی خیال پردازانه است به عنوان عشق واقعی تعبیر می کنند. البته این توهم ببیشتر پیده ای رایج در میان جوانان است. تنظیم ملاک ها منبی بر تفاوت و تفارق بین عشق راستین و دروعین کار محالی نیست البته نه برای فرد عاشق چون او خود درگیر است بلکه برای بوسیله سوم شخص ناظر. بنظر ویلیام اشتکل روان شناس برجسته توهم در عشق ناشی از رنجیدگی است.

هنر عشق ورزیدن
هنر عشق ورزیدن چیزی است که بایستی آموخته شود و شگفت آور نیست که پندار در عشق موجب شوربختی می گردد. نخستین شرط خوشبختی در عشق، عشق مطلوب و عاملی است که باعث گسترش شخصیت هر دو شریک می باشد. یکی از مشکلاتی که دراین رابطه در مورد خانم ها مطرح می گردد سرد مزاجی است. سرد مزاجی حالتی است با خصوصیات از قبیل اغلب عصبی، متلون، فتنه جو و بد مشرب. این حالت می تواند ریشه در علل و حوادث رخ داده در زندگی و یا کشمکش های روانی باشد. این موضوع می تواند در دراز مدت باعث جدایی زوجین گردد. متاسفانه چون اکثر مردان متوجه این موضوع نمی گردند نمی توانند به همسران خود دراین رابطه کمک نمایند.

ماهیت عشق
غریزه در انسان هرگز چیزی منخصرا بیولوژیکی نیست. همانطور که در میان ما انسانها خوردن تنها در خدمت بقای فرد نمی باشد. بهمین شکل غریزه جنسی در زندگی می باشد. انسان برای بدست آوردن دل می بایست از راه احساسی نزدیک شود چرا که بدون آن خوشنودی واقعی امکان پذیر نیست. همچنین باید گفت عشق حقیقی موثرترین و تعالی بخش ترین خلاق وجود انسانی است. به امید آنکه این مقدمه بتواند کمک حال آندسته گردد که هنوز در ابتدای راه هستند.
روانشناسی پیوند عاشقانه و مفاهیم عشق

افـراد بـالغ در ارتبــاط برقرار کردن با دیگران دارای تفاتهایی می بـاشـند کـه ریشـه در طـفولیـت آنها و چگونگی رابطه سـرپرست آنان در خردسالی (پدر، مادر یا پرستار) با آنان دارد. بدین مفهوم که اگر ســرپرست با طفل رابطه مـحبت آمیز داشته و نیازهای کودک را بدرستی پاسخ گوید، طفل نیز پیوند اطمینان آمیز و توام با امنیت با سرپرست خـــود برقرار می کـند. طـفل میـل بـه برقــرار کردن رابطه نزدیک و صـمـیـمانه بـــا سرپرست خود خواهد داشت و یا از دور به

سرپرست خود لبخند میزند. حـال اگـــر سرپرست طفل به کودک آنچنان که باید توجه نکند و به وی بی اعتنا باشــد،در طفل دو سبک پیوند دیگر شکل میگیرد یکی آنکه طـفل مضطرب و سردرگم میگردد و خصومت و نارضایتی خـود رافعالانه و یا غیر مستقیم به سرپرست خود نشان میدهد و یا آنکه در طفل پیوند اجتنابی شکل گرفته و از سرپرست خود دوری می کـند. این طرز رفتار با طفل در شخصیت کودک رسوخ کرده و در بزرگسالی خود را نمایان میکنـد کـه در این صورت با ۴ شخصیت از لحاظ سبک شکل گیری پیوند و دلبستـگی مـیـان فـرد با فرد دیگر به ویژه جنس مخالف و مسایل عشقی مواجه خواهیم بود:

۱- بالغین مطمئن و برخوردار از امنیت: اینگونه افراد دارای مشخصات زیر میباشند:توانایی ارتباط برقرار کردن و صمیمی گشتن با دیگران.
احترام به حریم شخصی و فضای شخصی برای خود و شریک زندگی خود. نسبت به احساسات شریک زندگیش همدلی کرده و به آسانی وی را میبخشد . دارای مرز و حدود مشـخص برای خود، دارای عزت نفس بالا، پشـتیبان و محبوب میباشد.
از آنکه با فردی خیلی صمیمی گردد و یا از سوی وی طرد گردد، نـگـران و بـیمناک نیست. تمایل به برقراری رابطه دراز مدت. مسایـل خصـوصی خود را در صورت لزوم در اختیار دیگران قرار می دهـد و در بـاز کردن سفره دلش نزد دیگران محتاط است.

از رابطه جنسی لذت می برد بویژه با یک شریک دراز مدت.
برای دیگران احترام زیادی قائل است. هنگامی که به کمک احتیاج دارد از دیگران طلب یاری می کند. در تعامل با دیگران مثبت، خوشبین، سازنده و سخاوتمند است. خلاق و روشن فکر بوده و از مرگ نمی هراسد.

۲- بالغین اجتنابی: این گونه افراد دارای مشخصات زیر میباشند:
رابطه آنها از لحاظ فیزیکی و احساسی غیر صمیمی میباشد.
آنها به دوری و جدایی عادت داشته و اینگونه راحت تر هستند.
به دیگران زیاد توجه ندارند و ممکن است خودخواه بنظر آیند.

نسبت به احساسات و نیازهای شریک زندگی خود بی مسئولیت، بـی اعـتـنا و ناشکیبا هستند.
افــرادی منزوی هستند و مـمـکن است رفتـارهـای کنـتـرل جـویانـه، منـتـقـدانـه و غضبناکی بروز دهند. نیاز مبرمی به تعریف و تمجید و پذیرش دارند. قادر به برقرار کردن رابطه صمیمانه با دیگران نیستند.

سفـره دلـشان را برای کسی نمی گـشایند و بـی پـرده احساستـشان را بـیـان نمیکنند. خشک و انعطاف ناپذیرند و به دیگران اعتماد ندارند.
زیاد در رابطه دراز مدت سرمایه گذاری نمیکنند.

پس از جدایی زیاد غمگین نمیگردند. معمولا به کار زیاد اعتیاد دارند تا بتوانند اینگونه از رابطه صمیمانه اجتناب کنند.
هنگام رابطه جنسی با شریکش فرد دیگری را در ذهن مجسم میکند. والدین خود را طرد کننده به خاطر می آورند. دوران کـــودکی آشفته ای را پشت سر گذاشته اند (والدین الکلی و یا بد رفتاری از سوی آنان) هنگامی که خود و یا شریک زندگیش پریشان و دچار مشکل می گردند از شریک خود دوری میگزیند. تعاملات اجتماعی را خسته کننده میداند و از مرگ بیمناک است.

مفاهیم عشق
بـه واسـطه آزمـایشـات گـونـاگون تـفاوتهای ابراز عشق در دو جنس مرد و زن مشخص گردیده اند. برای مثال مشـخص شده کـه زنـان در عـشـق بـه دوسـتی و منافع مـشـتـرک بـیـشتـر بـها می دهند و بـیـشتر از مـردها از حـسادت رنـج بـرده و وابـستگی بیشتری به فرد مقابل خود پیدا می کنند. در زیـر به سبـک های مـخـتـلف عشـق اشاره گردیده است:
۱- اروس(EROS): عشق شهوانی – عـشق بـه زیبایی – فاقد منطق – عشق فیزیکی که بواسطه جذابیت و کشش های جسمانی و یا ابراز آن بطور فیزیکی نمایان میگردد -همان عشق در نگاه اول – با شدت آغاز شده و بسرعت فروکش میکند.

۲- لودوس(LUDUS): عـشق تـفننی – ایـن عشـق بـیـشتـر مـتعلق به دوران نوجوانی میباشد – عشق های رمانتیک زودگذر – لودوس ابراز ظاهری عشق میباشد – کـثرت گرا نسبت به شریک عشقی – به اصطلاح فرد را تا لب چشمه برده و تشنه بازمی گرداند -رابطه دراز مدت بعید بنظر میرسد.

۳- فیلو(PHILO): عشق بـرادرانـه – عـشـقـی کـه مبتنی بر پیوند مشترک می باشد -عـشقی کـه بـر پـایـه وحـدت و هـمـکاری بـوده و هـدف آن دسـتـیـابی بـه منافع مشترک میباشد.
۴- استورگ(STORGE): عشق دوستانه – وابسته به احترام و نگرانی نسبت به منافع مـتقابل – در این عشق همنشینی و همدمی بیشتر نمایان می باشـد – صـمـیـمـانـه و متعهد- رابطه دراز مدت است – پایدار و بادوام – فقدان شهوت.

۵- پراگما(PRAGMA): عشق منطقی – این مختص افرادی است که نگران این موضوع میباشند که آیا فرد مقابلشان در آینده پدر یا مادر خوبی برای فرزندانشان خواهند شد؟ عشقی که مبتنی بر منافع و دورنمای مشترک می باشـد – پـایـبند بـه اصـول مـنـطـق و خردگرا میباشد – همبستگی برای اهداف و منافع مشترک.
۶-مانیا(MANIA): عشق افراطی – انحصارطلب، وابسته و حسادت برانگیز – شیفتگی شدید به معشوق – اغلبا فاقد عزت نفس -عدم رضایت از رابطه – مانند وسوسه میماند و میتـواند بـه احساسات مبالغه آمیز و افراطی منجر گردد – عشق دردسر ساز – عشق وسواس گونه.

۷-اگیپ(AGAPE): عشق الهی – عشق فداکارانه و از خودگذشته-عشق نوعدوستانه (تمایل انجام دادن کاری برای دیگران بدون چشمداشت) – عشق گرانقدر .
پژوهشها حاکی از آن میباشد که زنان بیشتر به عشق از نوع پراگما، استورگ و مانیا و مردان به لودوس و اروس گرایش دارند.
مثلث عشق

تجربه عشق شامل عملکرد اجزاء صمیمیت، هوس(شهوت) و تعهد میباشد. شما برای دسـتـیـابـی بـه یک رابـطه سـالم و پـایدار مـی بــاید اعتدال را میان این سه عنصر برقرار سازید. اکنون به تعریف آنها میپردازیم:
تعهد: تا چه اندازه شما خود را وقف آن میکنـید که رابطه یتان را شاداب و با طراوت نگاه دارید؟ و یا تا چه اندازه با یارتان صادق می بـاشـید؟ شـامل مسئولیت پذیری، وفاداری و وظیفه شناسی میباشد. تعهد در رابطه به مفهوم آن است که اکـثر موانع و مشکلات را می توان با کمک یکدیگر از میان برداشت – وفادار حتی در سخت ترین شرایط.
صمیمیت: نزدیکی در رابطه – اموری که شما و یارتان در آن سهیم می بـاشـیـد اما فرد دیـگری از آنـها آگـاهـی ندارد – رازها و تجربـیات فردی و مشترک – صمیمیت امری فراتر از نزدیکی جنسی و فیزیکی می باشد. تا چه اندازه شـما در کنـار یـارتان احـساس راحت بودن میکنید؟ آیا قادر به بیان عقاید و نقطه نظرهای خود میباشید ؟ بـدون آنـکه از مـورد انتقاد قرار گرفتن و نکوهش شدن واهمه داشته باشید؟ آیا هنـگامی کـه صحبت میکنید واقعا به حرفهای شما گوش میدهد؟

هوس و شهوت: انرژی بخش رابطه یتان می بـاشد. تمایل بـه بازگشت به منزل، تـنها برای کنار یار بودن – هوس فوریت ، شهوت و تمایلات جنسی، رمانتیک بودن، اشـتـیـاق برای در کنار هم بودن و رفع سریع موانع برای وصال میباشد – احساسات شدید -جاذبه جسمانی.
اکـنـون به ابعاد متفاوت عشق در شرایط وجود و یا فقدان سه خصیصه فوق در یک رابطه توجه کنید:

تعهد+صمیمیت و فقدان هوس: ایـن رابـطـه در خـطـر فروپاشی قرار ندارد اما نیازمند خلاقیت و انگیزه برای شعله ور ساختن مجدد عشق میباشد.
تعهد+هوس و فقدان صمیمـیت: ایـن رابـطه عذاب آور است – گـاهـی اوقـات انـگـیـزه شدیدی آنها را جذب یکدیگر میکند اما سرانجام به یاس و ناکامی منجر میگردد زیرا قادر به آن نمیباشند که رابطه یشان را عمیق تر سازند. یا آنکه افکار،علایق و آرزوهای قلبی یکدیگر را بشناسند.

صمیمیت+هوس و فقدان تعهد: این رابطه یک شبه است-کشش و اشتیاق شدیدی حکمفرماست اما عدم امنیت از آنـکه رابـطـه تـا چـه مـدت دوام خـواهـد آورد هر دو فرد را مایوس میسازد. عشق رمانتیک.

صمیمیت و فقدان هوس و تعهد: علاقه.
هـوس و فـقـدان صـمـیـمیـت و تعهد: عشق شیدایی.
تعهد و فقدان صمیمیت و هوس: عشق تو خالی و راکد.
هوس+صمیمیت+تعهد = عشق کامل و مطلوب.
بهای عشق چیست به جز عشق؟

هنگام تولد ، عمری به ما اعطا میشود و نیرویی برای عشق ورزیدن ، تازندگی کنیم . از آن رو که مرگ اغلب بی خبر به سراغمان می آید . به ندرتعمری دیگر و عشقی دیگر در کار هستمؤثرترین عامل برای به تمامی زندگی کردن و به تمامی عشق ورزیدنپذیرش صادقانه این واقعیت است که هیچکس صاحب همیشه نیست عشق همان آب حیات و چشمه ی جوانی است که آدمی از دیرباز در پی آن بوده است مادام که عشق بورزیم جوان خواهیم ماند و مرگ دیگر چیزی جز آخرین منزل سیر تکاملی زندگی نخواهد بود . خوب است فراموش نکنیم که دو روزه مهمان این زمینیم . کمتر از یک سده مجال زیادی برای عمر کردن نیست ، ولی آن اندازه هست که بیاموزیم عشق غایت هستی است.

صحیح آن است که مراعات آدمهایی را که دوستشان داریم بکنیم ،بخصوص که نمیتوانیم نسبت به درگیریهای آنها آگاهی کاملی بیابیم . شکیبایی به خرج ندادن و متوقع بودن که رشد کن و عاقل باش حتی اگر کمال حسن نیت را هم داشته باشیم ، شاید به این معنی است که از نظر ما رشد کردن و عاقل بودن اموری ساده است

گاهی ، بهترین خدمتی که میتوانیم به آنها که دوستشان داریم بکنیم این است که کنارشان بایستیم ، خاموش باشیم ، شکیبایی به خرج دهیم ، امیدوارم باشیم ، بفهمیم و منتظر بمانیم.
دوزخ یعنی دگر عاشق نبودن
با آغوش گشاده پذیرای عشق باشید

محبت زمانی از راه میرسد که کمتر از موقع دیگر انتظارش را داریم و در جستجوی آن نیستیم
شکار عشق هرگز یار درست را به ارمغان نمی آورد
صرفا به خاطر بی کسی ، هر کسی را نپذیرید . معیارهای خود را تعیین کنید
چگونه عشقی را میخواهید به سوی خود فرا بخوانید؟

از ویژگی هایی که به راستی در ارتباط عاشقانه می جویید فهرستی تهیه کنید
این ویژگی ها را در خود بپرورانید تا شخصی را به سوی خود بکشانید که صاحب این ویژگی ها باشد
وقتی عشق از راه میرسد برایش آماده باشید زمینه را فراهم کنید و آماده باشید تا عشق را بپرورانید لبریز از محبت و مهر باشید تا دوست داشتنی بشوید با آغوش گشاده پذیرای عشق باشید.

زبانهای عشق
عشق برای گروهی از مردم یک انتخاب آزاد است در صورتیکه برای گروه دیگر تنها یک احساس محض می باشد. عشق زبانی است که هر یک از ما انتخاب می کنیم تا از طریق آن با یکدیگر گفتگو کنیم. اما چگونه می توان زبان عشق را فهمید در جائیکه احساسات ما از جانب یکیدیگر جریحه دار شده وبخاطر شکست های گدشته مان مملو از خشم و عصبانیت هستیم. برای پاسخ به این سئوال باید این واقعیت را در نظر داشت که همه ما این ظرفیت را دارا می باشیم که با انتخاب های نادرست و ضعیف خود باعث رنجش و جریحه دار کردن دیگران می گردیم. اگر چه شاید انتخاب های ما در جای خود کاملا منطقی و موجه بنظر برسند اما نمی تواند الگوی دائمی گردد که همیشه از آن استفاده نمود. عشق پاک کننده

گذشته نیست بلکه بوجود آورنده محیطی است که در آن می توان آینده جدیدی را تصویر کرد. هنگامیکه ما انتخاب میکینم تا به جای زبان احساسی(عشق) خود به زبان احساسی همسر خود صحبت کنیم ما ایجاد کننده جوی هستیم که در آن می توان با مشکلات و شکست های گذشته روبرو شد یعنی موضوعی که همیشه در پس پرده بوده است. این موضوع همان زبان عشق است.

مفهوم و در ک زبان عشق:
یکی از مشکلات زبان عشق درک زبان احساسی همسر (فرد مورد علاقه) می باشد که اغلب ما را در موقعیتی قرار می دهد که بنظربه پایان خط رسیده ایم. مرحله ای که در آن تکیه کلام و سخن روزه مره این می گردد که دیگر نمی توانم با او زندگی کنم و دیگر هیچ احساسی نسبت به او ندارم. این موضوع دلیل موجه و قطعی در ذهن ما می گردد که به ما اجازه می دهد تا رابطه خود را با طرف مقابل خاتمه یافته بدانیم و بدنبال منبعی دیگر برای پر کردن مخزن احساسات خود بپردازیم. اما آیا این واقعیت محض است یا نتیجه گیری است که ما به آن رسیده ایم.

تجربه عاشق شدن یا در عشق فرو رفتن موضوعی است که برای خیلی از زوجها در اولین دوره آشنایی اتفاق می افتد و غالبا افراد تصور می کنند که طرف مقابل فرد کامل و عالی است که بدنبال او می گشتند. در واقع عشق در اینجا یک زبان احساسی است که با تعریف و تمجید و سرسپردگی در برابر معشوق باعث می گردد که این ایده را به فرد عاشق بدهد که در این رابطه شکست وجود ندارد و همه چیز عالی خواهد بود. واقعیتی که نباید فراموش گردد این است که ما در کنار تجربه ارضا شدن احساسی باید بدنبال پاسخگویی به نیاز های اساسی خود نیز باشیم. این موضوع می تواند تغییر دهنده زندگی ما باشد

زبان عشق یعنی درک متقابل یکدیگر نه تنها گفتگو به زبان احساسی(عشق) خود بلکه به زبان احساسی(عشق) همسر خود نیز. بطور نمونه در یک زندگی مشترک زمانیکه من تصمیم می گیرم تا به نیاز های همسرم توجه کنم و به او پاسخ دهم این عملی است انتخابی که من هر روزه آنرا انتخاب می کنم تا برای همسر خود انجام دهم. این عملکرد مرا قادر می سازد تا به زبان احساسی همسر خود صحبت کنم و به نیاز های عمیق او پاسخگو باشم و بدین شکل است که روابط ما نه تنها در سطح بلکه در عمق نیز گسترش یافته و می تواند ثبات داشته باشد

تغییر زندگی مستلزم باورهای ماست:
اگر چه شاید این موضوع بسیار ابتدایی باشد و یا در مورد بارها شنیده باشیم اما آنچه که تغییر دهنده این موضوع از یک باور به موضوعی عملی می گردد عمل به آن است. متاسفانه عده بسیاری از مردم برای پایان دادن به این رابطه به کوتاهترین راه حل یعنی طلاق و ازدواج مجدد می روند عملکردی که در ذهن آنها پاسخی به مشکلات آنها است. آمار و ارقام در این رابطه نشان میدهد که ۶۰ درصد ازدواج های مجدد به طلاق می انجامد. حقیقتی که اغلب به فراموشی سپرده می شود این است که هریک از ما به زبان احساسی (عشق) مختلفی ابراز علاقه می کنیم که برای فرد دیگر مفهوم نیست چون زبان احساسی او با ما تفاوت دارد. زبان های احساسی(عشق) را می توان به گروههای متفاوتی تقسیم بتدی نمود که در اینجا ما بطور خلاصه به پنج مقوله کلی از آن اشاره می کنیم.
۱- ارتباط کلامی یا کلام تایید و تصدیق
ارتباط کلامی یا کلام تایید و تصدیق، یکی از قدرتمند ترین نوع زبان احساسی(عشق) می باشد. چون در آن فرد به زبان ساده بیان می کند آنچه را که احساس می کند. بطور مثال نگاه کنید به این جمله ” بنظر می رسه که شما بهترین اشپز برای درست کردن سیب زمینی هستید. ” یا ” خیلی ممنون برای کمکت در رابطه نگه داری بچه و مراقبت از او “، این زبانی است که در آن عملی را برای فردی که او را دوست می داریم بکار می بریم تا به او کمک کنیم و نه برای خود چیزی را بدست آوریم.
۲- وقت گذراندن و بودن با یکدیگر
این زبانی است که فرد مقابل در آن می خواهد که بجای انجام کاری و یا بیان جملات زیبا و قشنگ وقتی را با فرد مورد علاقه خود بگذارند. وقتی تنها برای بودن با یکدیگر و لذت بردن ازآن می باشد. موضوعی که اغلب در میان زوجین بخاطر مشغله شغلی و یا وظایف منزل به فراموشی سپرده می شود و بجای تقویت روابط تنها به یک وظیفه درآید که فرد لازم می داند تا انجام دهد.
۳- قدردانی کردن با هدایا
برای خیلی از زنان دریافت هدایای چون یک شاخه گل و یا کارتی که در آن از زحمات همسر تشکر و قدردانی شده باشد بسیار مهم است (بعبارت دیگر زبان احساسی که می توان با فرد گفتگو کرد). قدردانی کردن تنها خرید یک شاخه گل و یا فرستادن یک کارت تبریک زیبا نیست بلکه هدیه در واقع معرف ارج نهادن شما بر زحمات و فعالیت های همسر شما می باشد که با این عمل شما به او اعلام می کنید متوجه فداکاری و ازخود گذشتگی های همسرتان در زندگی هستید و به همین خاطر این هدیه را بعنوان سمبلی از محبت و علاقه خود به او تقدیم می کنید
۴- کمک کردن و دخیل شدن در وظایف روزمره به همسر خود
یکی دیگر از زبانهای احاسی (عشق) کمک کردن و دخیل شدن در وظایف روزمره خانه به همسر می باشد. اعمالی چون نظافت و گرد گیری، شستشو ظرفهای کثیف، تمیز کردن دستشوی و حمام می باشد. این موضوع برای آندسته از افرادی که زبان احساسی (عشق) ایشان این نوع می باشد بسیار مهم و ارزشمند است. شما ممکن است با خرید بهترن کادوها و یا با گذارندن وقت زیاد در کنار همسر و سخنان دوست داشتنی تصور کنید که از همسر خود تشکر می کنید در جائیکه همسر شما تصور می کند که شما او را درک نمی کنید و تمام کارهای منزل را به او سپرده اید. این موضوع پس از مدتی به جایی می رسد که این ایده را معرفی می کند که او دیگر مرا دوست ندارد. به کلامی دیگر این مرحله شروع دروه بحران در زندگی می باشد.

۵- در آغوش گرفتن و نوازش
نوازش و در آغوش گرفتن یکی از راههای برقراری ارتباط با یکدیگر می باشد. مخصوصا در فرهنگ مشرق زمین که در مواقع مختلف افراد بجای گفتگوی کلامی با نوازش و در آغوش گرفتن فرد به نشانه دوستی و رفاقت، همدردی واظهار تاسف، شادی و وجد با فرد متقابل ایجاد ارتباط می کنند. این زبان احساسی می تواند باعث استحکام روابط گردد و یا تخریب کننده آن باشد. اگر همسر شما دارای این زبان احساسی است و به این طریق شما می توانید با او ارتباط برقرار کنید این موضوع را جدی بگیرید و آنرا هر وقت که لازم است برای همسر خود انجام دهید. زیرا انجام این موضوع است که می تواند به روابط شما پایه و استحکام بخشد و آنرا تقویت نماید.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.