مقاله مطالعه فلورستیک


در حال بارگذاری
12 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
11 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله مطالعه فلورستیک دارای ۸۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مطالعه فلورستیک  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مطالعه فلورستیک،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله مطالعه فلورستیک :

چکیده

در این تحقیق مطاله فلوروجامعه شناسی گیاهی بخشی از مراتع دیز بادبالا،عطائیه
ودرخت جوز در شهرستان نیشابور انجام شد.

به طور کلی ۱۴۹ گونه گیاهی از مناطق مورد بررسی جمع اوری شده که در ۳۱ خانواده و۱۱۱ جنس قرار میگیرند.از این گیاهان ۸ گونه اندمیک ایران،۵۰ گونه دارای ارزش دارویی،۵۴ گونه دارای ارزش مرتعی و ۱۸گونه سمی اند.در بین گیاهان منطقه همی کریپتو فیت ها شکل زیستی قالب و فانروفیت ها کمترین شکل زیستی را به خود اختصاص داده اند.
پوشش گیاهی به روش براون- بلانکهمورد مطالعه قرار گرفت.مجموعاً ۹۰ قطعه

برداشت استقرار یافت.تجزیه و تحلیل داده ها به روش جدول بندی النبرگ انجام شد. در مجموع ۱۵ جامعه گیاهی در مناطق مورد بررسی تشخیص داده شد. پراکنش جوامع گیاهی مناطق مورد بررسی عمدتا تحت تاثیر شیب، ارتفاع از سطح دریا و شرایط میکروکلیمیایی است.

مقدمه

مقدمه
کشور پهناور ایران با مساحتی حدود ۱۶۴۸۰۰۰ کیلومتر مربع به دلیل وضعیت خاص پستی و بلندی ها و عوامل آب و هوایی دارای شرایط زیستی و اکولوژیکی گوناگونی است. بخش اعظم کشور به علت قرار گرفتن در کمربند بیابانی نیمکره شمالی و غلبه فشارهای زیاد جوی مجاور مداری و نحوه تاثیر پذیری از

توده های هوا در جریان گردش عمومی جو و نیز به سبب احاطه شدن در میان حصارهای بلند کوهستانی و عدم برخورداری از توده های هوای مرطوب، دارای اقلیم خشک و نیمه خشک یا فوق العاده خشک است. مطابق یکی از جدیدترین پژوهشهای به عمل آمده در کشور به روش دومارتن martone) (De وسعت اقلیم فراخشک ۵۷۳۸۸۴ کیلومتر مربع (۵۴/۳۵ درصد) و اقلیم خشک ایران ۴۷۴۵۶۲ کیلومتر مربع (۱۵/۲۹ درصد) است ( ۷ ) . بدین ترتیب ۴۹/۶۴ درصد از سرزمین ایران (۱۰۴۶۴۴۶ کیلومتر مربع ) را اقلیم های خشک و فراخشک در بر می

گیرند. اگر اراضی با اقلیم فراخشک معادل نواحی بیابانی در نظر گرفته شوند ، بیش از ثلث وسعت کشور را مناطق کویری و بیابانی تشکیل می دهد. هرچند ایران در محدوده مناطق خشک جهان قرار دارد ولی به دلیل تنوع در شرایط توپوگرافی به جهت شیب، درصد شیب ، جهت وزش بادهای غالب در منطقه و میزان فعالیت پدیده های خاکزایی و … تنوع‌ رستنی های مناطق مختلف آن متفاوت است.

در دهه های اخیر از یک سو به دلیل سرعت فزاینده تاثیر انسان در دگرگونسازی طبیعت از جمله بهره برداری های بی رویه از منابع طبیعی که باعث فرسایش و شستشوی خاک و توسعه بیابانها گردیده است و از سوی دیگر آسیب پذیری و شکنندگی نواحی خشک و نیمه خشک در برابر فعالیت های انسان و عدم توانایی آنها در بازگشت به کلیماکس ، توازن اکولوژیک جوامع گیاهی برهم خورده است و در نتیجه دگرگونیهای اساسی در اکوسیستم ها به وجود آمده است. برای اینکه در جهت تعامل و پویائی این اکوسیستم ها چاره اندیشی گردد، لازم است بررسیهای اکولوژیکی و جامعه شناسی گیاهی روی پوشش گیاهی در عرصه هایی از این مناطق که به صورت دست نخورده یا حفاظت شده باقی مانده اند، صورت گیرد. با مطالعه جوامع گیاهی ، نیاز اکولوژیک و نوع زندگی گیاهان می توان الگوهای مناسبی برای مناطق حفاظت نشده ارائه کرد.

بر این اساس به مطالعه فلورسیتک و فتیوسوسیولوژیک مراتع مناطق دیزباد بالا ، درخت جوز و عطائیه در شهرستان نیشابور پرداخته شد. اهداف این تحقیق عبارتند از :
۱ شناسایی فلور مناطق مورد بررسی
۲ تعیین وضعیت مناطق مورد بررسی از نظر غنای گونه ای ، شناسایی و معرفی گیاهان با ارزش مرتعی ، دارویی، معطره و نادر مناطق
۳ شناسایی و معرفی جوامع گیاهی در هر منطقه

سابقه تحقیق

در حال حاضر در جهان ذخائر گیاهی منبع اصلی داروها ، غذا و بخشی از نیاز اصلی صنایع را تشکیل میدهند. با تخریب منابع طبیعی تجدید شونده، سالیانه تعداد زیادی از گونه های گیاهی در طبیعت حذف میشوند بدون آنکه قبلا شناسایی شده و یا در مرکزی نگهداری شده باشند (۱). بنا بر گزارشات کارشناسان F.A.O. در حال حاضر از حدود ۳۰۰ هزار گونه گیاهی در جهان ۱۰ درصد آنها از نظر علمی و کاربردی بررسی شده اند ولی روز به روز شاهد از بین رفتن گونه های گیاهی هستیم که ممکن است در آینده و حال برای انسان و اکوسیستم کره زمین مفید باشند (۱۱و۴). امروزه در اکثر کشورهای جهان موسساتی احداث شده که رابطه تنگاتنگی با گیاهشناسی داشته و نیروی عظیمی از کارشناسان دست اندرکار شناسایی،

جمع آوری و تکثیر گیاهان می باشند و از طریق مبادله ژنوم های گیاهی مبالغ هنگفتی پول به دست
می آورند.
نخستین سنگ بنای پژوهش های فلورستیک در ایران ، فلور اورینتالیس بوالسیک (۱۸۸۸ـ۱۸۶۷ ) می باشد . ( به نقل از آریاوند )، از سایر مطالعات انجام شده می توان به فلور ایران (۲)، فلور ایرانیکا (۳۴) ، رستنی های ایران(۱۸)، بررسی گون های ایران (۱۹) و فلور یزد ( ) اشاره کرد. تاکنون فلور بخشی از مناطق حفاظت شده کشور از جمله مناطق توران ، پارک ملی گلستان ، پارک تندوره و تعداد دیگری از مناطق کشور مورد بررسی قرار گرفته است، از طرفی برای بسیاری از مناطق کشور فلور مدونی منتشر نشده و گیاهان دارویی ، معطر‌، صنعتی و نادر مناطق نیز معرفی نشده است ( به نقل از آریاوند ۱۳۸).

اکولوژی، علمی است که به بررسی تاثیرات متقابل موجودات زنده و محیط اطرافشان می پردازد. موجودات و محیط آنها در قالب اکوسیستم ها و بیوم ها طبقه بندی می گردند. تاثیرات آنها توسط اصطلاحاتی
مانند خوپذیری (Acomodation ) ، سازگاری (Adaptation )، انتخاب (selection ) ، انتشار
(Distribution ) و مهاجرت (Migration ) بیان و توجیه می شوند. اطلاعات بوم شناسی گیاهان گلدار برای علم سیستماتیک در شناخت انتشار تاگزونهای گیاهی، گوناگونی درون تاگزونها و سازگاری گیاهان کاربرد دارد. ( ).
انتشار و توسعه گونه ها در طبیعت تصادفی و اتفاقی نیست، بلکه هر گونه ای بر اساس سرشت اکولوژیک خود رویشگاه مناسبی را انتخاب می کند و در نهایت با توجه به شرایط اکولوژیک و رقابت بین گیاهان ، ساختار گیاگانی ( Floristic Stracture ) مناطق مختلف مشخص می گردد . به منظور تعیین حدود گروههای گیاهی، تاگزونومیست ها ناگریزند که واکنش های رشد و نموی گیاهان را از صفات ثابت ژنتیکی بشناسند. مطالعات بوم شناختی نشان داده است که حالت بسیاری از خصوصیات ریخت شناسی به عوامل محیطی مثل نور، رطوبت و باروری خاک بستگی دارد.

پیشرفتهای اولیه در علم بوم شناسی گیاهی را گیاه شناسانی باعث شدند که روش سنتی بررسی گیاگانی پوشش گیاهی یک منطقه را در جهت تشریح و تجزیه و تحلیل پوشش گیاهی براساس جامعه های گیاهی ، چهره شناسی ترکیب گونه ای و ارتباط با محیط تغییر دادند (۱۵).
تسریع پوشش های گیاهی به دو روش اصلی چهره شناسی(physiognomy) و گیاگانی (florestic) انجام می شود. انجام مطالعات به روش چهره شناختی بر اساس شکل رویشی (life form ) است. فکر اصلی جامعه شناسی گیاهی (phytosociology) توسط برخی از پژوهشگران در جنوب و مرکز اروپا و در اروپای شمالی پایه ریزی شده است که در آن واحدهای گیاهی به عنوان واحدهای طبقه بندی براساس ترکیب گونه ای در نظر گرفته می شوند. ( )

تشریح پوشش های گیاهی و انواع تیپ های گیاهی به روش اصولی توسط همبولد (Humboldt’1806 ) صورت گرفت. وی اصطلاح جامعه (Association ) را برای توصیف گیاهانی که دارای زندگی

گروهی اند (community ) بکار برد. شو (Schouw 1923) اولین طبیعی دانی است که تعدادی از جمعیتهای گیاهی را به روش علمی مورد بررسی قرار داد و روشی را برای نام گذاری آنها ابداع کرد. سیستم رده بندی پوشش گیاهی همبولد که براساس نحوه رشد یا شکلهای حیاتی (life form ) پایه ریزی شده بود ، بعدها توسط محققین دیگر توسعه پیدا کرد (۳۱). از کسانیکه بعد از همبولد در این راه تحقیقاتی را انجام دادند می توان هیر (Heer’1833) ، تورمن (Thurmann’ 1849 ) وارمینگ (Warming’ 1845) و کاژاندر (Cajander’ 1905)را نام برد ( به نقل از طاهری ۱۳۷۹).

کارهای قبل از قرن نوزدهم اغلب در زمینه جمع آوری و شناسایی گیاهان بوده است. در قرن بیستم بیشتر فعالیتها برای ساده سازی توصیف پوشش های گیاهی و از طرفی افزایش دقت روشهای بررسی بوده است. لذا پیدا کردن روشهای استاندارد برای اندازه گیریهای کمی مورد توجه قرار گرفت. بدین طریق روشهای مختلف بررسی پوشش های گیاهی، تجزیه و تحلیل رویشگاهها و ارائه اطلاعات شکل گرفت.

کارهای انجام شده توسط رانکیه (Raunkiaer ‘1918 ) کلمنتس (Clementes 1905>1915) ، دوریتز (Duritz1921,1930)، براون(Braun1915)، براون بلانکه(Braun-Blanquet) در آن زمان مورد قبول قرار گرفت ( ).
علاوه بر خصوصیات پوشش گیاهی، ویژگی های زیستگاه یا محیط نیز برای طبقه بندی نواحی با پوشش گیاهی خاص مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه شناشان گیاهی، ارتباط معینی بین پوشش گیاهی و محیط ودر اصل عوامل خاکی، بارندگی و دما تشخیص دادند. ترکیبی از عوامل محیطی(نظیر اقلیم و خاک) و واحدهای گیاهی نیز برای تشخیص انواع رویشگاهها، در جهت بررسی ارتباط بین موجودات زنده و محیط فیزیکی و غیر زیستی آنها مورد استفاده قرار گرفت.
روابط بین جمعیت های گیاهی و زیستگاه توسط بسیاری از محققین نظیر انگر (unger’1836)، سندنر
(Sendtner’1854)، درود (Drude’1896) ، وارمینگ (Warming’1909)، شیمپـــر

(Schimper’1594) و دیگران مورد تاکید قرار گرفته است.
در حال حاضر استفاده از فاکتورهای محیطی برای توصیف جمعیتهای گیاهی متداول است و تلاش می شود تا به فرضیه ای برای توصیف ترکیب گیاگانی مناطق و تاثیر عوامل اکولوژیک بر آن دست یافت. از عوامل محیطی موثر بر پوشش گیاهی می توان به شرایط خاکی(ادافیک) و اقلیم منطقه اشاره کرد. موثرترین فاکتورهای خاک عبارتند از: واکنش شیمیایی خاک(phخاک) مقدار عناصر غذایی و عمدتا ازت، فسفر و پتاسیم خاک، سطح آبهای زیر زمینی، درجه حرارت سطح خاک و شوری (۱۷ و ۱۳).

مولرـ دمبوا ( M.dombois’1964) زیستگاههای جنگلی جنوب شرقی مانیتوبا(manitoba) را بر اساس فاکتورهای خاکی گروهبندی نمود. تحقیقات وی که به منظور مدیریت بهتر جنگل طرح ریزی شده بود به ظرفیت تولیدی خاک، تولید مثل طبیعی و بازسازی جنگل، انتخاب درختان مناسب برای کاشت و جنبه های اصلاحی خاک نظیر بررسی نیازهای غذایی برای نهالهای بذری طرح ریزی شده بود( به نقل از مولر- دمبوا و النبرگ،۱۹۷۴).

ویتاکر(whittaker1967) تاثیر عوامل محیطی را بر ترکیب گونه ای مورد بررسی قرار داد. او بررسی خود را به تجزیه مستقیم(diret gradient analysis) و غیر مستقیم( indirect) عوامل محیطی اختصاص داد. در روش تجزیه مستقیم، ابتدا چگونگی تغییرات عوامل محیطی شناسایی شده و سپس تغییرات گیاگانی و همبستگی آن با عوامل محیطی بر آورده می شود. در روش تجزیه غیر مستقیم، ابتدا الگوی گیاگانی زیستگاه براورده شده و سپس سعس مس شود تا بین این الگو و عوامل محیطی رابطه ای برقرار شود.

کارلتون و آرنوپ( Carleton and Arnup’1993) در مطالعه اکولوژیک رویشگاههای کاجهای قرمز و سفید شرقی در کانادا، تغییرات ترکیب گونه ای و تنوع گیاگانی رویشگاه را در رابطه با عوامل خاکی و توپوگرافی اندازه گیری نمودند وگزارش کردند که این عوامل بر تکثیر و تولید مثل کاجها، ترکیب گونه ای و تنوع گیاگانی رویشگاه موثر بوده اند.
در مطالعه ای بر روی جنگلهای کوهستانی در تایوان که پوشش غالب منطقه از درختان خانواده های برگ بو(Lauraceae) و راش(Fagaceae) تشکیل شده بود، مهمترین عامل محیطی موثر بر پوشش گیاهی، تغییرات ارتفاع گزارش شده است(به نقل از طاهری ۱۳۷۹).

هنریکوس و هی(henriqus & hey, 1997) در مطالعه جمعیتهای گیاهی ساحلی در جنوب شرقی برزیل تاثیر متغیرهای محیطی و عوامل متغیر خاک نظیر مقدار سدیم، کلسیم، منیزیم و شوری را بر ترکیب گونه ای و زیست توده (biomass) جمعیتهای گیاهی بررسی نمودند و گزارش کردند که تغییر فاکتورهای محیطی در یک زیستگاه، به طور کاملا مشخصی ترکیب و فراوانی گونه ای را تحت تاثیر قرار

می دهد. تحقیقات محققین دیگر(راندال randall1970, باربور barbour1978, گلد اسمیتgold smith 1973) در مناطق ساحلی نشان داد که مقدار نمک موجود در خاک و حرکت سنگها به عنوان فاکتورهای محیطی مهم، در توزیع و پراکنش گونه های گیاهی و ساختار جمعیتها موثرند.( به نقل از هری، ۱۳۷۹)
زوهری(۱۹۸۱) پوشش گیاهی ایران را به طور مشروح بررسی کرده است و معتقد است که منطقه ایرانوتورانی بسیار گسترده و ناهمگون است و دارای اقلیم، فلور و پوشش گیاهی ویژه ای است. اقلیم منطقه عمدتا قاره ای و تغییرات دمای روزانه و فصلی وهمین طور خشکی ان بسیار شدید است. این منطقه از نظر گیاهان بومی غنی است( ۴۰ درصد) و جنس ها و سکسیون های بومی زیادی در این منطقه وجود دارد. فری و بست(۱۹۸۶) در مطالعه پوشش های گیاهی ایران بیان می کنند که تنوع فلور و پوشش گیاهی
ایران قبل از هر چیز مدیون تضادهای گسترده اقلیمی ، پیشینه پوشش گیاهی منطقه و پتانسیل تکاملی آن است ( ).
از مطالعات جامعه شناسی گیاهی دیگر در ایران می توان به موارد زیر اشاره کرد:

اکبر زاده(۱۳۷۳) تهیه نقشه پوشش گیاهی منطقه سیرا چال به روش فلورستیک، فیزیونومیک، امیر آبادی زاده (۱۳۷۵) پوشش گیاهی منطقه سبزوار، زارع مایوان و همکاران(۱۳۸۱) بررسی اجمالی پوشش گیاهی منطقه پلنگ دره و جنوب غربی استان قم، عصری و همکاران(۱۳۸۱) بررسی فلورستیکی و اکولوژیکی جوامع گیاهی تالاب گاوخونی.

کلیاتی پیرامون مناطق
مورد بررسی

۳-۱- انتخاب محل
بررسی گیاهان نه فقط از حیث خود آنها، بلکه به عنوان عوامل تعدیل کننده شرایط محیط زندگی آدمی بویژه در برنامه ریزیهای توسعه و عمران بسیار مهم و در خور عنایت خاصی است. شناخت و بررسی گیاهان که ثروت ملی هر کشور از نظر ذخایر توارثی، صنعتی، دارویی، تغذیه دام، حفاظت از خاک و نگهداری و بقای اکوسیستم ها به شمار می روند، ضروری است. وجود گونه های بومی به عنوان عامل اصلی استراتژی تامین پایداری محیط زیست در کشاورزی برنامه ریزی شده، تامین ژنوم های مقاوم به عوامل نامساعد محیطی، بیماری ها و آفات و همچنین و همچنین به عنوان پشتوانه و مایه مطمئن اصلی برای اصلاح نژاد گیاهان، یکی از سرمایه های طبیعی و ملی بسیار مهم است. نظر به رشد جمعیت و بالا رفتن سطح زندگی،

نیاز به فراورده های جدید گیاهی، افزایش نیاز جامعه به فراورده های دامی، حساسیت مسئله حفاظت از آب و خاک و گیاه جدی و حتی در بعضی موارد صاحب نظران را نگران کرده است. در راستای آگاهی در مورد این ثروت ملی و به منظور معرفی لیست گونه های گیاهی، جامعه های گیاهی و معرفی گیاهان با ارزش اقتصادی از مجموع مراتع شهرستان نیشابور، بخشی از مراتع مناطق دیزباد بالا، درخت جوز و عطائیه که از پوشش گیاهی نسبتا بهتری برخوردار بوده و از طرفی دارای گونه های گیاهی دارویی و مرتعی بیشتری بودند مورد توجه و بررسی قرار گرفت.

۳-۲- موقعیت جغرافیایی
مکان های مورد نظر برای مطالعه در استان خراسان و در شهرستان نیشابور واقع اند.(شکل شماره ۱) دیزباد بالا در فاصله ۶۵ کیلومتری شرق نیشابور در بخش زبرخان بین عرض های جغرافیایی ً۳۰ وَ۲، ۰۳۶تا َ۵و۰۳۶ و طول جغرافیایی َ۱۴و۰۵۹تا ً۳۰و َ۱۷ و ۰۵۹ واقع شده است. بلندترین نقطه ارتفاعی این محل کوه قوچ و با ارتفاعی حدود ۳۱۰۰متر و حداقل ارتفاع منطقه ۱۴۲۰ متر است.

درخت جوز در شمال غربی شهرستان نیشابور و در فاصله تقریبی ۷۰ کیلومتری نیشابور در بخش سرولایت در بین عرضهای جغرافیایی َ۲۵و۰ ۳۶ تا ً۳۰و َ۲۷و ۰۳۶ و طول جغرافیایی َ۴۳و ۰۵۸و َ۴۷و ۰۵۸ واقع شده است. حداقل و حداکثر ارتفاع منطقه بترتیب ۱۶۳۰و ۲متر است.
منطقه عطائیه در جنوب شهرستان نیشابور در فاصله ۴۵ کیلومتری نیشابور و در بین عرض های جغرافیایی ً۳۰و َ۴۲و ۰۳۵تا َ۴۵و ۰۳۵و طول جغرافیایی ً۳۰و َ۲۷و ۰۵۸تا َ۳۰و۰ ۵۸واقع شده است. حداقل و حداکثر ارتفاع منطقه به ترتیب ۱۴۶۰و ۲۲۸۵متر است.

۳-۳- کاربری زمین
در مناطق مورد بررسی از مراتع برای چرای دام استفاده می شود. در منطقه دیز باد بالا علاوه بر چرای دام، کوهپایه نشینان از گیاهان دارویی و صنعتی مرتع نظیر موسیر، گون و آویشن به مقدار زیادی بهره برداری می کنند. پرورش زنبور عسل در مراتع درخت جوز و دیزباد در طی ماههای خرداد تا شهریور انجام
می شود. شدت چرای دام در منطقه عطائیه به دلیل تراکم بیشتر دام بالاست.

۳-۴- وضعیت زمین شناسی مناطق
الف: منطقه دیزباد بالا
از سنگهای عمده این منطقه می توان به سنگهای اهکی مارلن سازندنیور(سنگهای آهکی، دولومیت تبلور یافته (سازند بهرام) و در بخش عمده ای از منطقه سنگهای شیل، فیلیت خاکستری تیره(فیلیت مشهد) اشاره کرد. ریواس عمدتاً در دامنه های باسنگ بستر شیل و فیلیت مشاهده می شود و در سایر مناطق یا حضور ندارد و یا از تراکم بسیار پایینی بر خوردار است.
ب: منطقه درخت جوز
این منطقه از ساختمان زمین شناسی درهمی برخوردار است. از سنگهای عمده این منطقه می توان به تشکیلات شیل، فیلیت خاکستری تیره(فیلیت مشهد)، ماسه سنگ، شیلهای خاکستری تیره تا سیاه(سازند سنگانه) اشاره کرد. در اطراف رودخانه درخت جوز کوهها عمدتاً از سنگهای آهک و مارن های خاکستری روشن ساخته شده اند.
ج: منطقه عطائیه
این منطقه نیز از ساختمان زمین شناسی درهمی برخوردار است. از سنگهای عمده این منطقه می توان به تشکیلات ماسه سنگی کوارتزیتی(سازند لالون)، کنگلومراهای با قلوه های ولکانیکی، دولومیت و آهک های دولومیتی، شیل و فیلیت منطقه مشهد اشاره کرد.

۳-۵- مطالعات اقلیم شناسی
اطلاعات اقلیم و هواشناسی شامل متوسط درجه حرارت سالیانه و ماهیانه، متوسط حداقل ها و حداکثر های ماهیانه و سالیانه درجه حرارت و بارندگی برای ایستگاه سینوپتیک نزدیک به منطقه مورد بررسی(نیشابور) برای سالهای ۱۳۶۹تا ۱۳۸۲ و آمار ایستگاههای کلیماتولوژی مناطق بار و ینگجه و خرو برای حداقل ۲۳ سال از ایستگاه هواشناسی نیشابور، سالنامه های هواشناسی و ایستگاههای هواشناسی سازمان آب تهیه و پس از محاسبات و انجام تصحیحات لازم، برای مناطق مورد بررسی مورد استفاده قرار گرفت.
در ایران تراکم ایستگاههای هواشناسی به خصوص در مناطق دوردست و ارتفاعات بسیار کم است. و این ایستگاهها اغلب در ارتفاع پایین قرار دارند که آمار به دست آمده از آنها برای ارتفاعات بالا به خصوص مناطق مرتفع با ارتفاع بیش از ۲۰۰۰ متر مناسب نیست (به نقل از رجامند۱۳۷۹) . پس به ناچار باید از فرمولهای مربوط به کاهش درجه حرارت و افزایش میزان بارندگی به ازای هر ۱۰۰ متر اختلاف ارتفاع استفاده کرد.

۳-۵-۱- درجه حرارت
هرچند که با افزایش ارتفاع میزان و شدت تشعشع خورشیدی دریافتی افزایش می یابد ولی به علت رقیق بودن هوا در ارتفاعات، جذب تشعشع کم است، همچنین به دلیل آنکه سطح زمین اتمسفر را گرم می کند ، دمای محیط با افزایش ارتفاع کاهش می یابد. در مورد کاهش درجه حرارت به ازای هر ۱۰۰ متر اختلاف ارتفاع اعداد مختلفی گزارش شده است. جوانشیر(۱۳۷۶) در جنگل خیرود کنار نوشهر برای ۲۲۰۰ متر، اختلاف ارتفاع اختلاف درجه حرارت را برای میانگین حداکثرها و حداقل های ماهیانه از آبان سال ۱۳۶۹ تا آذر ماه ۱۳۷۱ ، ۲۹/۹ درجه سانتیگراد یعنی ۴۲۲/۰ درجه کاهش به ازای هر ۱۰۰ متر افزایش ارتفاع گزارش کرد(به نقل از رجامند۱۳۷۹). کاهش دما در کوهستانها بین ۴۵/۰ تا ۷۵/۰ درجه سانتیگراد در ازای هر ۱۰۰ متر افزایش ارتفاع است و بسیاری از محققین مقدار ۵/۰ تا ۶/۰ درجه سانتیگراد را در ازای هر ۱۰۰ متر اختلاف ارتفاع تایید می کنند.

در این تحقیق ، براساس داده های حاصل از ایستگاههای کلیماتولوژی بار و سینوپتیک نیشابور و اختلاف ارتفاع این دو ایستگاه که ۳۱۷ متر است و ایستگاه کلیماتولوژی ینگجه و سینوپتیک نیشابور و اختلاف ارتفاع آنها که ۴۶۷ متر است، میانگین دو منطقه محاسبه و مقدار ۶۷/۰ درجه کاهش دما به ازای هر ۱۰۰ متر تغییر در ارتفاع به دست آمد و در محاسبات از آن استفاده شد.

۳-۵- ۲- بارندگی
میزان بارندگی در هر منطقه به عوامل اصلی مانند دوری یا نزدیکی به دریا، موقعیت جغرافیائی و توپوگرافی محل وابسته است. علاوه بر این در مقیاس های کوچکتر، عوامل جزئی نظیر ارتفاع،جهش وزش بادهای محلی ، پوشش گیاهی نیز موثرند. مقدار بارندگی با افزایش ارتفاع از سطح دریا افزایش می یابد ولی این مقدار افزایش نیز بسته به شرایط مختلف توپوگرافی و عرض جغرافیائی متغییر است. در اروپا برای عرضهای متوسط، این افزایش را ۱۶ تا ۲۵ میلیمتر به ازای هر ۱۰۰ متر افزایش ارتفاع ذکر کرده اند. البته نقطه ای به نام نقطه عطف وجود دارد که جای آن در مکانهای مختلف متفاوت است و در عرضهای متوسط اروپا بین ۲۵۰۰ تا ۳۷۰۰ متر متغییر است .نقطه عطف را می توان از تغییر وضعیت پوشش گیاهی شناسایی کرد(۴) . ارتفاع نقطه عطف برای مناطق مورد بررسی در دامنه های بینالود به خوبی معلوم نیست ولی به نظر می رسد از ارتفاع حدود ۲۴۰۰ متر در منطقه درخت جوز و حدود ۲۵۰۰ متر در منطقه دیزباد بالا بالاتر نیست. میزان نزولات، حداکثر تا نقطه عطف افزایش یافته و از آن پس کاهش می یابد.

نگارنده با استفاده از اختلاف ارتفاع و اختلاف مقدار بارندگی ایستگاههای سینوپتیک نیشابور (ارتفاع۱۲۱۳متر) و ایستگاه باران سنجی خرو(ارتفاع۱۶۰۰متر) عدد ۵/۲۶ میلی متر افزایش بارندگی به ازای هر ۱۰۰ متر را به دست آورده و در محاسبات منطقه مربوطه از آن استفاده کرده است. جهت افزودن مقدار افزایش بارندگی سالیانه به امار مربوط به هر یک از ماههای سال برای هر سه منطقه بدین ترتیب عمل شده که مقدار بارندگی ایستگاه پایین دست را با مقدار افزایش کل بارندگی جمع کرده و آن را به مقدار بارندگی ایستگاه پایین تقسیم کردیم. عدد به دست آمده ضریبی است که باید در مقدار بارندگی هر یک از ماههای ایستگاه پایین ضرب شود تا مقدار بارندگی ان محل به دست آید. مثلا اگر مقدار بارندگی نیشابور برای یک دوره ده ساله ۲۳۸میلی متر و مقدار بارندگی خرو۷/۳۴۱ میلی متر باشد، مقدار بارندگی در ارتفاع ۲۵۰۰متری(نقطه عطف فرضی) به ترتیب زیر محاسبه می شود:

اختلاف مقدار بارندگی بین ایستگاه نیشابور و خرو ۷/۱۰۳=۲۳۸-۷/۳۴۱
اختلاف ارتفاع بین دو ایستگاه ۳۸۷=۱۲۱۳-۱۶۰۰
تعداد طبقات یکصد متری اختلاف ارتفاع ۹/۳=۸۷/۳=۱۰۰:۳۸۷
مقدار افزایش بارندگی به ازای هر یکصد متر ارتفاع ۵/۲۶=۹/۳:۷/۱۰۳

۱۲۸۷=۱۲۱۳-۲۵۰۰
تعداد طبقات یکصد متری تا نقطه عطف فرضی از ایستگاه نیشابور ۸۷/۱۲=۱۰۰:۱۲۸۷
مقدار افزایش بارندگی از ایستگاه نیشابور تا ارتفاع ۲۵۰۰ متری ۰۵/۳۴۱ = ۵/۲۶ × ۸۷/۱۲
مقدار بارندگی در ارتفاع ۲۵۰۰ متری ۰۵/۵۷۹ = ۰۵/۳۴۱ : ۲۳۸
ضریب افزایش بارندگی برای هر ماه سال ۴۳/۲ = ۲۳۸ : ۰۵/۵۷۹

البته این تنها یک برآورد است که ناچار از انجام آن هستیم. استفاده از نقشه های، هم باران و هم حرارت نیز موسوم است. در مورد براورد مقدار برف مناطق مورد بررسی، با توجه به اینکه آماری از ارتفاعات بالا در دست نیست و با توجه به زمانی از سال که درجات حرارت متوسط ماهیانه زیر صفر است می توان مقادیر باران این مدت را بر حسب میلمتر مطابق مقدار برف بر حسب سانتی متر در نظر گرفت و این حداقل مقدار برف ممکن است و می تواند کمی بیش ازاین هم باشد چون لزوما در ماههای برفی درجه حرارت متوسط زیر صفر نیست. در مورد مدت یخبندان نیز می توان حداقل زمان یخبندان را به ترتیب بالا محاسبه کرد.رجامند (۱۳۷۹) به همین روش میزان بارندگی مناطق مورد بررسی خود را برآورد کرده است.

۳-۵-۳ـ رسم منحنی های آمبروترمیک

با در دست داشتن آمار بارندگی متوسط ماهیانه و حرارت متوسط ماهیانه، می توان منحنی های آمبروترمیک را رسم کرد. برای این منظور بر روی دستگاه محورهای مختصات در روی محور افقی نام ماههای سال و در روی محور عمودی سمت راست مقادیر بارندگی و بر روی محور عمودی سمت چپ مقادیر حرارت را قرار می دهیم، بدین ترتیب دو منحنی یکی برای بارندگی و دیگری برای حرارت بدست می آید که ممکن است یکدیگر را قطع کنند. در اغلب مناطق معتدله و مدیترانه ای در ماههای گرم سال منحنی بارندگی در زیر منحنی حرارت قرار می گیرد که مطابق با فصل خشک منطقه است.

 

۳-۵-۴- اقلیم مناطق مورد بررسی
با استفاده از فرمول محاسبه ضریب رطوبت آمبرژه و کلیماگرام مربوطه می توان اقلیم هر منطقه را تعیین کرد.
فرمول تعیین ضریب رطوبت آمبرژه Q2= 2000 P
M2—m2

در این فرمول :
M = میانگین حداکثرهای درجه حرارت در گرمترین ماه سال برحسب درجه کلوین.
m = میانگین حداقل های درجه حرارت در سردترین ماه سال برحسب درجه کلوین.
P = میانگین بارندگی سالیانه برحسب میلیمتر.
اقلیم نمای آمبرژه از دو محور عمود برهم تشکیل شده است. بر روی محور افقی مقدار m (برحسب درجه سانتیگراد) و بر روی محور عمودی مقدار Q را منتقل می کنیم. صفحه اقلیم نما به قسمتهای مختلف که هرکدام مشخص کننده شرایط اقلیمی خاصی است تقسیم شده است. مختصات هریک از نقاط از نظر Q و m در داخل یکی از این مناطق قرار می گیرد که مشخص کننده اقلیم آن منطقه است (شکل شماره ۲ ).

شکل شماره ۲: اقلیم نمای آمبرژه

۳-۵-۵ـ وضعیت اقلیم شناسی مناطق مورد بررسی
نزدیکترین ایستگاههای هواشناسی به مناطق مورد بررسی ، ایستگاه سینوپتیک نیشابور به ارتفاع ۱۲۱۳ متر و ایستگاههای باران سنجی خروین به ارتفاع ۱۶۰۰ متر و ینگجه به ارتفاع ۱۶۸۰ متر و ایستگاه کلیماتولوژی بار به ارتفاع ۱۵۳۰ متر می باشد. آمار حرارت ایستگاه سینوپتیک نیشابور برای سالهای ۶۹ تا ۸۲ شامل متوسط حرارت ماهیانه، متوسط حداقل های حرارت ماهیانه، متوسط حداکثرهای حرارت ماهیانه، متوسط حرارت سالیانه، متوسط حداقل های حرارت سالیانه و متوسط حداکثرهای حرارت سالیانه به شرح زیر است:

جدول شماره ۱ ـ آمار حرارت ایستگاه سینوپتیک نیشابور برای سالهای ۶۹ تا ۸۲
ماههای سال متوسط حداقل های حرارت ماهیانه متوسط حداکثرهای حرارت ماهیانه متوسط حرارت ماهیانه
فروردین
اردیبهشت
خرداد
تیر
مرداد
شهریور
مهر
آبان
آذر
دی
بهمن
اسفند ۳۶/۵
۷۴/۹
۶۹/۱۳
۹۶/۱۶
۳۸/۱۵
۷۹/۱۱
۵۱/۶
۲۳/۳
۹/۰-
۸۶/۲-
۶۳/۲-
۰۷/۰- ۲۱/۱۹
۷۵/۲۴
۰/۳۱
۳۹/۳۴
۲۶/۳۴
۳۹/۳۱
۶۲/۲۴
۱۱/۱۹
۷۱/۱۰
۹۷/۷
۲۹/۸
۵۳/۱۱ ۸۷/۱۱
۹۹/۱۶
۶۲/۲۲
۴۲/۲۵
۰۳/۲۵
۶۴/۲۱
۱۸/۱۶
۹۹/۱۰
۴/۵
۴۶/۲
۶۵/۲
۵۸/۵
سالیانه ۳۴/۶ ۴/۲۱ ۹/۱۳

۳-۵ـ۵ـ۱ـ آمار حرارت مناطق مورد بررسی
با توجه به اختلاف ارتفاع بین ایستگاه سینوپتیک نیشابور و نقطه میان منطقه های مورد بررسی در دیزباد بالا (۲۱۵۰ متر) ، درخت جوز (۲۷۵۰متر) و عطائیه (۱۸۷۰ متر) و کسر ۶۷/۰ درجه سانتیگراد به ازای هر ۱۰۰ متر افزایش ارتفاع ، مقدار ۳/۶ و ۳/۱۰ و ۰۲/۴ از هریک از درجات حرارت ایستگاه نیشابور کسر و به ترتیب برای تصحیح آمار حرارت مناطق دیزباد بالا ، درخت جوز و عطائیه منظور گردید ( جدول شماره ۲) تا آمار حرارت منطقه مورد بررسی به دست آید.

جدول شماره ۲ـ آمار حرارت برای مناطق مورد بررسی

۳-۵ـ۵ـ۲ـ بارندگی مناطق مورد بررسی
آمار بارندگی ایستگاه سینوپتیک نیشابور شامل متوسط بارندگی ماهیانه و سالیانه برای سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۲ به شرح زیر است:

فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند سالیانه
۵۳/۳۹ ۹۴/۲۸ ۸۲/۱۰ ۰۸/۱ ۴۱/۰ ۶۷/۰ ۸۶/۱ ۱۷/۹ ۵۵/۱۷ ۵/۴۵ ۴۱/۲۵ ۷/۵۷ ۲۸۳

با توجه به تغییر مقدار بارندگی به ازای افزایش ارتفاع و از انجائیکه نقطه عطف فرضی در منطقه دیزباد بالا در ارتفاع ۲۴۰۰ متری ،در درخت جوز ۲۵۰۰ متری برآورد شده است. بنابراین میزان بارندگی در نقطه عطف برای این دو منطقه به ترتیب ۲/۴۴۹ و ۰۵/۵۷۹ میلیمتر می باشد. این مقدار اختلاف بارندگی بین ایستگاههای سینوپتیک نیشابور با ایستگاه کلیماتولوژی خروین و ایستگاه کلیماتولوژی ینگجه محاسبه و بین ماههای سال تقسیم به نسبت می شود و مقدار این ضریب برای منطقه دیزباد بالا ۸۹/۱ و برای درخت جوز ۴۳/۲ می باشد.
اعداد فوق در مقدار بارندگی هریک از ماههای سال ایستگاه نیشابور ضرب می شود تا مقادیر بارندگی رویشگاه بدست آید.
دیزباد بالا
فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند سالیانه
۷۱/۷۴ ۶۹/۵۴ ۴۴/۲۰ ۵۴/۲ ۷۷/۰ ۲۶/۱ ۵۱/۳ ۳۳/۱۷ ۱۶/۳۳ ۰۲/۴۸ ۰۱/۸ ۶ ۸۶/ ۱۰۷ ۲/۴۴۹

درخت جوز
فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند سالیانه
۱۰/۹۶ ۳۱/۷۰ ۳۰/۲۶ ۶۵/۲ ۱/۰ ۶/۱ ۵/۴ ۳/۲۲ ۶/۴۲ ۷۴/۶۱ ۵۸/۱۱۰ ۸/۱۳۸ ۰۵/۵۷۹
با توجه به حداکثر ارتفاع منطقه عطائیه میزان بارندگی با افزایش ارتفاع افزایش یافته و نحوه پراکش آن در طی سال در این منطقه به شرح زیر است:

فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند سالیانه
۲۱/۷۰ ۵۱/۵۱ ۲۶/۱۹ ۹۲/۱ ۷۳/۰ ۱۹/۱ ۳/۳ ۲۳/۱۶ ۴/۳۱ ۰/۸۱ ۲۳/۴۵ ۷۱/۱۰۲ ۷/۴۲۲
طول دوره یخبندان را می توان از روی آمار حرارت برای ماههای با حرارت زیر صفر تعیین کرد. طبق آمار حداقل ۶ ماه از سال در دیزباد بالا و ۸ ماه از سال در درخت جوز و ۵ ماه در عطائیه یخبندان است و در همین ماهها نیز احتمالا بارندگی بصورت برف خواهد بود. بنابراین مقدار برف برای دیزباد بالا و درخت جوز و عطائیه حداقل ۰۹/۳۶۷ و ۸/۵۴۶ و ۵۰/۲۷۶ سانتیمتر است که طی ماههای فروردین ، اردیبهشت (فقط در درخت جوز) ،مهر( در دیزباد بالا و درخت جوز) ،آبان ،آذر، دی، بهمن ، اسفند می بارد.

۳-۵ـ۵ـ۳ـ اقلیم مناطق مورد بررسی
با کاربرد فرمول کلیماگرام آمبرژه به ترتیب زیر محاسبه می شود:
برای دیزباد بالا
Q2 = 2000p/M2-m2 = (222*449.2)/301.242-263.552 = 42.20
برای درخت جوز
Q2 = (2000*579.05)/(297.242-259.992) = 55.79
برای عطائیه
Q2 = (2000*422.7)/(303.372-266.122) = 39.85
با قراردادن مقدار Q2 و معدل حداقل های درجه حرارت در سردترین ماه سال برای دیزباد بالا و درخت جوز و عطائیه (۱۶/۹- ،۱۶/۱۳- ، ۸۸/۶- ) در اقلیم نمای آمبرژه اقلیم رویشگاه دیزباد بالا و درخت جوز در گروه اقلیم ارتفاعات و اقلیم منطقه عطائیه در گروه اقلیم نیمه خشک معتدل قرار می گیرد .
منحنی آمبروترمیک مناطق مطابق شکلهای شماره ۳و ۴و ۵ ترسیم شده است.

شکل شماره۴ : منحنی امبروتیک منطقه درخت جوز

شکل شماره ۵ :منحنی امبروتیک منطقه عطائیه

مواد و روشها

۴-۱ زمان اجرای طرح
مطالعات اولیه تحقیق در طی پاییز و زمستان سال ۱۳۸۱پس از انتخاب محلهای مورد مطالعه در شهرستان نیشابور آغاز شد و نسبت به جمع آوری اطلاعات هواشناسی و خاک شناسی اقدام گردید.
از اوایل بهار سال ۱۳۸۲ اجرای عملی پژوهش در مناطق دیزبادبالا، درخت جوز و عطائیه آغاز و تا تیر ماه سال ۱۳۸۴ ادامه یافت.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.