مقاله در مورد گزیده‌ای از پاسخهای استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب


در حال بارگذاری
15 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد گزیده‌ای از پاسخهای استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب دارای ۲۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد گزیده‌ای از پاسخهای استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد گزیده‌ای از پاسخهای استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد گزیده‌ای از پاسخهای استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب :

گزیده‌ای از پاسخهای استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب

چکیده:
موضوعاتی که در این مقاله آمده است عبارتند از: وجود حجاب قبل از اسلام در جهان ،‌علت فلسفه پیدا شدن حجاب ،‌نقد و بررسی علتها از دیدگاه اسلام، ‌معنای لغوی حجاب، پوشش زن در اسلام، بالابردن ارزش زن، نتایج سیستم روابط آزاد بین زن و مرد، سیمای حقیقی مسئله حجاب، تدابیر اسلام برای تعدیل غریزه جنسی، ‌ایرادهای وارده بر حجاب مانند سلب حق آزادی و توهین به او، رکود و تعطیلی فعالیتها و استعدادهای زنان، اشتیاق و التهاب زن و مرد به یکدیگر در اثر وجود

حجاب، آیه و سوره مربوط به حجاب اسلامی، نظر اسلام پیرامون شرکت زن در مجامع، نظر اسلام درباه حبس و اختلاط، دلایل وجوب پوشش وجه و کفین ( ادله مخالف و ادله موافق )، نظر فقهای اسلام درباره پوشش وجه و کفین، قسمتهای ضروری در حد پوشش زن در فقه اسلام، بررسی

دیدگاه‌های موجود در مسأله وجوب پوشش زن و حرمت نظر بر زن ،‌معنای تلذذ و ریبه و حلال یا حرام بودن آن، بررسی نظر فقها درباره نگاه به زنها تا انتخاب یکی از آنها ،‌فلسفه حکم سرزده داخل خانه های مورد سکونت دیگران نشدن و آیا این دستور اختصاص به خانه هائی که زن در آنها زندگی می‌کند دارد یا نه ؟ بررسی مطالب آیات ۵۹-۶۰ سوره احزاب، امید اینکه مورد استفاده قرار بگیرد.

مقدمه:
پوشش و حجاب مقوله ای است که از دیرباز در اسلام و جهان و جود داشته است. در دین یهود زنان هنگام بیرون آمدن از خانه سر خود را می‌پوشاندند. در دین مسیحیت نیز پوشش را نزدیک شدن به دین و خدا می‌دانستند چنانچه راهبه ها و کشیشها از پوشش مناسبی برخوردار بودند، همینطور تابلوهای نقاشی مسیح(ع) که از قدیم کشیده شده است بیانگر توجه به پوشش در این دین است. در ایران قبل اسلام که دین زرتشت وجود داشته است به پوشش اهمیت شایانی داشته اند. چنانچه در داستان زیر می‌خوانیم خشایار شاه، از همسر خود می‌خواهد که در روز جشن ازدواج بدون پوشش ظاهر شود اما این بانو پوشش خود را به همسری خشایار شاه ترجیح می‌دهد و از کاخ بیرون رانده می‌شود. در فرهنگهای مختلف پوشش به چشم می‌خورد منتهی تفاوت در کیفیت و حدود آنهاست. اما برهنگی کشورهای اروپایی بازگشتی به فرهنگهای جاهلیت قدیم است چرا که هر کشوری که به دین های مذکور گرایش پیدا کرده است از برهنگی اش کاسته شده است. در کتاب مسئله حجاب استادمطهری این مرد علم و ایمان به سئوالاتی که مطرح شده پاسخهای مفید ولازم ارائه شده است، باشد که مورد توجه قشر جوان ما واقع شود و استفاده لازم از آن برده شود.

سئوال: آیا قبل از اسلام حجاب در جهان وجود داشته است؟

قدر مسلم این است که قبل از اسلام در میان بعضی ملل حجاب وجود داشته است. درایران و درمیان قوم یهود و احتمالاً در هند حجاب وجود داشته و آنچه در قانون اسلام آمده، سختتر بوده است اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسیله اسلام در عرب پیدا شده است. حجابی که در قدیم یهود در ایران باستان وجود داشته است از حجاب اسلامی بسی مشکل‌تر بوده است.

در جلد اول تارخ تمدن صفحه ۵۵۲ راجع به ایرانیان قدیم می‌گوید « ; زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشته‌اند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند در نقشهائی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمی‌شود و نامی از ایشان به نظر نمی‌رسد .. »
ویل دورانت در صفحه ۳۰ ج ۱۲ تاریخ تمدن راجع به قوم یهود و قانون تلمود می‌نویسد:
«‌اگر زنی به نقض قانون یهود پرداخت چنانچه مثلاً چیزی بر سر داشت به میان مردم می‌رفت و یا در شارع عام نخ می‌رشت یا با هر سخنی از مردان درد دل می‌کرد و یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه اش تکلم می‌کرد همسایگانش می‌توانستند سخنان او را بشنوند، ‌در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه آن را طلاق دهد.

در هند نیز حجاب سختی حکم فرما بوده است. اگر تمایل به ریاضت و ترک لذت را یکی از علل پدید آمدن حجاب بدانیم باید قبول کنیم که هند از قدیمیترین ایام حجاب را پذیرفته است زیرا هند از مراکز قدیم ریاضت بوده است.
به هر حال آنچه مسلم است این است که قبل از اسلام حجاب در جهان وجود داشته است و اسلام مبتکر آن نیست.
(صفحه ۵-۶-۱۲-۱۳)
سئوال: علت و فلسفه حجاب چیست ؟
مخالفان حجاب سعی کرده اند جریانات ظالمانه‌ای را به عنوان علت پیدا شدن حجاب ذکر کنند و در این جهت میان حجاب اسلامی و غیر اسلامی فرق نمی‌گذارند، چنین وانمود می‌کنند که حجاب اسلامی نیز از همین جریانات ظالمانه سرچشمه می‌گیرد در باب علت پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونی ابراز شده است و غالباً این علتها برای ظالمانه و یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شده است. نظریاتی که بعضی فلسفی و بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی است و بعضی روانی است که ذیلاً ذکر می‌شود:
۱- میل به ریاضت و رهبانیت ( ریشه فلسفی )
۲- عدم امنیت و عدالت اجتماعی ( ریشه اقتصادی )

۳- پدر شاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد ( ریشه اقتصادی )
۴- حسادت و خودخواهی مرد ( ریشه اخلاقی )
۵- احساس زن به اینکه در خلقت چیزی از مرد کم دارد. بعلاوه مقررات خشنی که در زمینه پلیدی او و ترک معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است (ریشه روانی )

علل نامبرده یا به هیچ وجه تأثیری در پیدا شدن حجاب در هیچ نقطه از نقاط جهان نداشته است و بی جهت آنها را به نام علت حجاب ذکر کرده اند و یا فرضاً در پدید آمدن بعضی از سیستمهای غیر اسلامی تأثیر داشته است. در حجاب اسلامی تأثیر نداشته است یعنی حکمت و فلسفه ای که در اسلام سبب تسریع حجاب شده است نبوده است.
(صفحه ۱۸ و ۱۷)
سئوال: علتهای پیدا شدن حجاب را از دیدگاه اسلام نقد و بررسی کنید؟
۱ ) اسلام که پوشش را تعیین کرد نه در هیچ جا به چنین علتی استناد جسته است و نه چنین فلسفه‌ای با روح اسلام و با سایر دستورهای آن قابل تطبیق است. اصولاً اسلام با ذکر ریاضت و رهبانیت سخت مبارزه کرده است و این مطلب را مستشرقین اروپایی هم قبول دارند.
پیامبر اکرم (ص) هنگامی که به عثمان بن مظعون ( یکی از اکابر صحابه ایشان ) که به تقلید از راهبان و به اصطلاح تارک دنیا شده و ترک زن و زندگی کرده بود عرض کرد ای عثمان خدا مرا به رهبانیت دستور نفرموده است دین من روشنی منطبق بر واقعیت و در عین حال ساده و آسان است. لم یُرسِلنی ال; تعالی بالرهبانیه ولکن بعثنی بالحنیفیه السهله السمحه: یعنی خداوند مرا برای رهبانیت و ریاضت نفرستاده است. مرا برای شریعتی فطری و آسان و با گذشت فرس

تاده است. (کافی ج۵ ص۴۹۴ )
۲) ما وجود ناامنی ها و بیعدالتی‌های زمان گذشته و تأثیر آن را در مخفی کردن زن منکر نیستیم. مسلماً حجابهای افراطی و عقاید افراطی درباره پوشیدن زن معلول جریان های ناامنی تاریخی است ولی باید ببینیم آیا فلسفه پوشش زن در اسلام همین امر بوده است ؟
اولاً: این سخن درست نیست که عصر ما امنیت کامل از نظر زن بر قرار است آمارهای وحشت آور جرم علیه زنان بیانگر این موضوع است. ثانیاً: فرض کنیم امنیت ناموسی کامل در جهان برق

رار شدن باشد. آیا نظر اسلام به عدم امنیت بوده تا گفته شود اکنون که امنیت کامل برقرار شدن دلیلی برای پوشش نیست؟ ( صفحه ۳۲ )
مسلماً علت دستور پوشش در اسلام عدم امنیت نبوده است. لااقل علت اساسی عدم امنیت نبوده است زیرا امر نه در آثار اسلامی بعنوان علت پوشش معرفی شده است و نه چنین چیزی با تاریخ تطبیق می‌کند. در عین حال نمی‌خواهیم بگوئیم که مساله امنیت زن از گزند تجاوز مرد به هیچ وجه مورد توجه نبوده است. ( صفحه ۳۳ )
۳ ) اسلام هرگز نخواسته است مرد از زن بهره‌کشی اقتصادی کند، بلکه سخت با آن مبارزه کرده است. اسلام با قاطعیت تامی که به هیج وجه قابل مناقشه نیست، اعلام کرده است که مرد هیچگونه حق استفاده اقتصادی از زن را ندارد. این مسأله که زن استقلال اقتصادی دارد از مسلمات قطعی اسلام است.
کار زن از نظر اسلام متعلق به خود اوست. زن می‌تواند هر نوع کاری همینقدر که فاسد کننده خانواده و مزاحم حقوق ازدواج نباشد، برای خود انتخاب کند و درآمدش هم مختصراً متعلق به خود اوست. اگر اسلام در حجاب نظر به استثمار اقتصادی زن داشت بیگاری زن را برای مرد تجویز نمی‌کرد ،‌معقول نیست که از یک طرف برای زن استقلال اقتصادی قائل شود و از طرف دیگر حجاب را برای استقلال و استثمار زن وضع کند پس اسلام چنین منظوری نداشته است. (صفحه ۴۱)
۴ ) غیرت یک شرافت انسانی و یک حساسیت انسانی است نسبت به پاکی و طهارت جامعه و غیرت غیر از حسادت است، حسادت یک امر شخصی و فردی ناشی از یک سلسله عقیده های روحی است که قانون خلقت برای تحکیم اساس زندگی خانوادگی که یک زندگی طبیعی است، نه قراردادی، ایجاد کرده است. و بدون شک اسلام همان فلسفه ای که در حس غیرت هست یعنی حفاظت و پاکی نسل و عدم اختلاط انساب را منظور نظر دارد ولی علت حجاب اسلامی منحصر به این نیست. (ص ۴۷)

۵ ) از نظر اسلام زن حائض حکم یک انسان به اصطلاح ( محدث ) را یعنی انسان فاقد وضو و غسل را دارد که در آنحال از نماز و روزه محروم است. هر موجب ( حدث) نوعی پلیدی است که با (طهارت) یعنی وضو یا غسل مرتفع می‌گردد. بدین معنی حیض را نیز می‌توانیم مانند جنابت – خواب – بول و غیره پلیدی بدانیم ولی این نوع پلیدی اولاً اختصاص به زن ندارد و ثانیاً با غسل یا وضو مرتفع می‌گردد.
اسلام نه حیض را موجب پستی و حقارت زن می‌داند و نه پوشیدگی را به خاطر پستی و حقارت زن عنوان کرده است. ( صفحه ۵۰-۴۹ )
معنای لغوی حجاب چیست ؟

پاسخ: هم به معنی پوشیدن و هم به معنی پرده و حجاب. شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست آن پوشش حجاب نامیده می‌شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. ( صفحه ۶۳ )
پوشش زن در اسلام چیست؟
پاسخ: این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به خود نمایی نپردازد. در آیات قرآن لغت حجاب به کار نرفته است.
آیه ای که در آن آیه کلمه حجاب بکار رفته است، چه می‌باشد؟
پاسخ: آیه ۵۴ از احزاب (واِذآسَئَلْتُمُوهُنَّ متاعاً فَاسْئَلُوهُنَّ مِنْ وراءِ حجاب) یعنی: اگر از آنها متاع و کالای مورد نیازی مطالبه می‌کنید از پشت پرده از آنها بخواهید ( البته مقصود این آیه زنان پیامبر است. ) (صفحه۶۴)

سئوال: علت اینکه در اسلام دستور پوشش به زنان اختصاص یافته است، چیست؟
پاسخ اینست که میل به خودنمایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها مرد شکار است و زن شکارچی، همچنانکه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی ؛ میل به خود آرائی در زن از این نوع حس شکار چیگری او ناشی می‌شود و لهذا انحراف تبرج و برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است. (صفحه ۷۳)
سئوال: بالابردن ارزش زن چه هنگام میسر می‌شود؟
وقتی که زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست همانطور که متوسل به زیور و خودآرائی و تجمل شد که از آن راه قلب مرد را تصاحب کند، متوسل به دور نگهداشتن خود از دسترس مرد نیز شد، دانست که نباید خود را رایگان کند بلکه بایست آتش

عشق و طلب او را تیزتر کند و در نتیجه مقام و موقع خود را بالا برد. بطور کلی رابطه‌ائی است میان دست نارسی و فراق از یکطرف و عشق و سوز و گرانبهایی از طرف دیگر. قطعاً درک زن این حقیقت را در تمایل او به پوشش بدن خود و مخفی کردن خود به صورت یک راز تأثیر فراوان داشته است. (صفحه ۵۳-۵۲)
سئوال: سیستم روابط آزاد بین زن و مرد موجب چه می‌شود؟
پاسخ: اولاً موجب می‌شود که پسران تا آنجا که ممکن است از ازدواج و تشکیل خانواده سرباز زنند و فقط هنگامیکه نیروهای جوانی و شور و نشاط آنها رو به ضعف می‌نهد، اقدام به ازدواج کنند و در این موقع زن را فقط برای فرزندزادن و احیاناً برای خدمتکاری و کلفتی بخواهد و ثانیاً پیوند ازدواج‌های موجود را سست می‌کند و سبب می‌گردد به جای اینکه خانواده بر پایه یک عشق خالص و محبت عمیق استوار باشد و هر یک از زن و شوهر همسر خود را عامل سعادت خود بداند و برعکس به چشم رقیب و عامل سلب آزادی و محدودیت می‌بیند و چنانکه اصطلاح شده است یکدیگر را زندانبان بنامند. (صفحه ۷۵- پاراگراف سوم)

سئوال: سیمای حقیقی مسأله حجاب چیست؟
پاسخ: فلسفه پوشش اسلامی به نظر استاد مطهری چند چیز است، بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی و بعضی دیگر جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالابردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.
حجاب در اسلام از یک مسأله کلی‌تر ریشه می‌گیرد و آن اینست که اسلام می‌خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاصی یابد و اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد. برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جوئی‌های جنسی به هم می‌آمیزد. اسلام می‌خواهد این دو محیط را کاملاً از هم تفکیک کند. (صفحه ۶۸)
سئوال: تدابیـر اسلام برای تعدیل غریزه جنسی با تـوجه به آیـه «قـل للمؤمنین یغضـوا من

ابصــارهم و یحفظـوا فروجهم; قل للمـؤمنـات یغضضن من ابصـارهنَّ و یحفظـنَ فـروجهنَّ ;» چیست؟
پاسخ: خلاصه این دستور اینست که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند و چشم چرانی کنند، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند. یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن اینست که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه‌گری و دلربائی نپردازند و کاری نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند. (صفحه ۷۲ – پاراگراف اول)
سئوال: یکی از ایرادهائی که بر حجاب گرفته‌اند اینست که موجب سلب حق آزادی که یک حق طبیعی بشری است می‌گردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می‌رود پاسخ استاد مطهری چیست؟
پاسخ: در اسلام محبوس ساختن و اسیرکردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام یک وظیفه‌ای است که بر عهده زن نهاده شده که در معاشرت با مرد باید کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات کند. این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد. اگر رعایت پاره‌ای مصالح اجتماعی زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را (زندانی کردن) یا (بردگی) نمی‌توان نامید و آنرا منافی حیثیت انسانی و اصل (آزادی) فرد نمی‌توان دانست. پوشیده بودن زن در همان حدودی که اسلام تعیین کرده است موجب کرامت و احترام بیشتر او است زیرا او را از تعرض افراد فاقد اخلاق مصون می‌دارد. (صفحه ۸۵ پاراگراف اول و دوم)
سئوال: آیا حجاب سبب رکود و تعطیل فعالیتهائی است که خلقت در استعداد زن قرار داده است؟
پاسخ: حجاب اسلامی موجب هدررفتن نیروی زن و ضایع ساختن استعدادهای فطری او نیست. حجاب اسلام نمی‌گوید که باید زن را در خانه محبوس کرد و جلوی بروز استعدادهای او را گرفت، مبنای حجاب در اسلام چنانچه که گفتیم اینست که التذاذات جنسی باید به محیط خانوادگی و

به همسر مشروع اختصاص یابد و محیط اجتماع خالص برای فعالیت باشد به همین جهت به زن اجازه نمی‌دهد که وقتی از خانه بیرون می‌رود موجبات تحریک مردان را فراهم کند و به مرد هم اجازه نمی‌دهد که چشم چرانی کند، چنین حجابی نه تنها نیروی کار زن را فلج نمی‌کند، موجب

تقویت نیروی کار اجتماع نیز می‌باشد. اسلام نمی‌خواهد که زن به صورت موجود مُهملی درآید که کارش فقط استهلاک ثروت و فاسدکردن اخلاق اجتماع – خراب کردن بنیان خانواده باشد. اسلام با فعالیت واقعی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی زن هرگز مخالف نیست. متون اسلام و تاریخ اسلا
سئوال: آیا ایجاد حریم میان زن و مرد بر اشتیاق‌ها و التهاب‌ها می‌افزاید؟ (طبق اصل الانسان حریص علی ما منع منه)
پاسخ: درست است که ناکامی، بالخصوص ناکامی جنسی، عوارض وخیمی دارد و مبارزه با غرائز در حدودی که مورد نیاز طبیعت است غلط است ولی برداشتن قیود اجتماعی مشکل را حل نمی‌کند بلکه در مورد آن می‌افزاید.
در مورد غریزه جنسی و برخی غرائز دیگر، برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعی را می‌میراند ولی طبیعت را بی بند و بار می‌کند، در این مورد هر چه عرصه بیشتر گردد میل و هوس به تنوع افزا

یش می‌یابد. آزادی در مسائل جنسی سبب شعله ورشدن شهوات به صورت حرص و آز می‌گردد. (صفحه ۹۷- پاراگراف چهارم/ صفحه ۹۸- پاراگراف اول)
اما اینکه می‌گویند: الانسان حریص علی ما منع منه: انسان به چیزی حرص می‌ورزد که هم

از آن ممنوع شود و هم به سوی آن تحریک شود به اصطلاح تمنای چیزی را در وجود شخصی بیدار کنند و آنگاه او را ممنوع سازند اما اگر امری اصلاً عرضه نشود یا کمتر عرضه شود حرص نسبت به آن کمتر خواهد بود. (صفحه ۱۰۵- پاراگراف دوم)
سئوال: سوره مربوط به حجاب اسلامی چیست؟ سوره نور آیه ۳۱
سئوال: با توجه به آیه ۳۱ نور، وظایف زن و مرد در معاشرت با یکدیگر شامل چند قسمت می‌شود؟
پاسخ: الف) هر مسلمان چه مرد و چه زن باید از چشم چرانی و نظربازی اجتناب کند.
ب) هر مسلمان چه مرد و چه زن باید پاکدامن باشند.
ج) زنان باید پوشش داشته باشند و آرایش و زیور خود را بر دیگران آشکار نسازند و درصدد تحریک و توجه مردان بر نیایند.
د) دو استثناء برای لزوم و پوشش زن ذکر شده که یکی با جمله «ولایبدین زینتهن الا ماظهر منها» بیان شده است و نسبت به عموم مردان است و دیگری با جمله «ولایبدین زینتهن الابعولتهن الخ ;» ذکر شده و نداشتن پوشش را برای زن نسبت به عده خاصی تجویز می‌کند. (صفحه ۱۱۱- پاراگراف دوم)

سئوال: نظر اسلام پیرامون شرکت زن در مجامع چیست؟ (ص ۲۰۹ پائین صفحه) (ص ۲۱۷ پائین صفحه)
از مجموع روایات استفاده می‌شود که برای زنان رواست که برای مجالس عزا، یا برای انجام حقوق مردم یا تشییع جنازه بیرون روند و در این مجامع شرکت کنند، همچنانکه فاطمه(س) و همچنین زنان ائمه اطهار در مثل این موارد شرکت می‌کرده‌اند، پس جمع بین روایات حکم می‌کند که روایات منع را حمل بر کراهت کنیم.
اسلام در عین اینکه به زنان اجازه شرکت در مساجد را می‌دهد دستور می‌دهد به صورت مختلط نباشد، محلها از یکدیگر جدا باشد.
سئوال: نظر اسلام در مورد زنان با توجه به عبارات حبس و اختلاط چیست؟
پاسخ: اسلام می‌گوید: نه حبس و نه اختلاط بلکه حریم. سنت جاری مسلمین از زمان رسول خدا همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی‌شده‌اند ولی همواره اصل «حریم» رعایت شده است. در مساجد و مجامع حتی در کوچه و معبر، زن با مرد مختلط نبوده است. شرکت مختلط زن و مرد در برخی مجامع، مانند برخی مشاهد مشرفه که در زمان ما محل ازدحام فوق‌العاده است برخلاف مرضی شارع مقدس اسلام است. (صفحه ۲۲۵- پاراگراف آخر)

سئوال: برای وجوب پوشش وجه و کفین به چه دلائلی می‌توان تمسّک جست؟ (ادله مخالف)
پاسخ: اسلام گرچه پوشانیدن وجه و کفین را واجب نکرد ولی تحریم هم نکرد، یعنی اسلام علیه پوشانیدن چهره قیام نکرد و بازگذاشتن را واجب ننمود و در نتیجه ملتهای غیرعرب که مسلمان شدند از همان عادت و رسم دیرین خود تبعیت کردند، اسلام با رسم پوشیدن چهره جز در مورد احرام مخالفت نداشت. (صفحه ۱۸۷- پاراگراف سوم)
شکی نیست که واجب نبودن پوشش وجه و کفین از این جهت نیست که ملاک و فلسفه

اصلی پوشش در آن وجود ندارد، بلکه از این جهت است که ملاک دیگری ایجاب می‌کند که در این مورد استثناء بوجود آید. آن ملاک دیگر، اینست که پوشش وجه و کفین اگر بطور وجوب پیشنهاد شود موجب حرج و فلج و سلب امکان فعالیت عادی از زن می‌گردد. (ص ۱۹۱- پاراگراف اول)
دلیل سوم از ادله کسانیکه پوشش وجه و کفین را لازم شمرده‌اند روایتی است که در کتب حدیث نقل شده و شهید ثانی به آن در مسالک استدلال و نقد کرده است مضمون روایت در ص ۱۹۶ پاراگراف آخر آمده است.
یکی دیگر از ادله کسانیکه پوشش چهره را لازم دانسته اند، اینست که در مورد کسی که قصد ازدواج دارد اجازه داده شده است که به چهره زنی که موردنظر اوست نگاه کند، مفهوم این حکم اینست که برای کسیکه قصد ازدواج ندارد؛ نظر کردن جایز نیست. (ص ۱۹۸ پاراگراف سوم)
دلیل دیگر که می‌توان به آن تمسک جست، آیه جَلباب است که می‌فرماید: «یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ;» این استدلال مبنی بر اینست که جمله «نزدیک سازند روسریهای خویش را» کنایه باشد از اینکه با روسریها چهره خویش را بپوشانند. (صفحه ۲۰۱ بند ۵- پاراگراف دوم و نخست)
سئوال: به چند دلیل می‌توان گفت که پوشش وجه و کفین واجب نیست؟ (ادله موافق)
پاسخ: ۱- آیه پوشش که همان آیه ۳۱ سوره نور است و برای بیان این وظیفه و تعیین حدود آن است، پوشانیدن وجه و کفین را لازم نشمرده است. (صفحه ۱۷۱)

۲- در موارد بسیاری که مستقیماً مسأله پوشش یا مسأله جواز و عدم جواز نظر مطرح است، ملاحظه می‌کنیم که در جواب و سؤالهائی که میان افراد و پیشوایان دین رد و بدل شده فقط مسأله «مو» مطرح است و مسأله «رو» به هیچ وجه مطرح نیست. یعنی وجه و کفین مفروغ عنه و مسلم فرض شده است. (صفحه ۱۷۴)

۳- روایاتیکه مستقیماً حکم وجه و کفین را چه از نظر پوشیدن و چه از جنبه نگاه کردن بیان می‌کند. ولی البته عدم لزوم پوشیدن وجه و کفین دلیل بر جواز نظر نیست، اما جواز نظر دلیل بر عدم لزوم پوشیدن وجه و کفین هست. (صفحه ۱۸۰)
۴- روایاتی که در باب احرام، پوشانیدن چهره را بر زن حرام می‌کند. (صفحه ۱۸۴)
سئوال: نظر فقهای اسلام درباره پوشش وجه و کفین چیست؟

پاسخ: مجموعاً در باب نظر بر وجه و کفین سه قول است:
الف- ممنوعیت مطلقاً علامه در تذکره و چند نفر معدود دیگر، و از آنجمله صاحب جواهر این عقیده را انتخاب کرده‌اند.
ب – جواز نظر یک نوبت، و ممنوعیت تکرار نظر. محقق در شرایع و شهید اول در لمعه و علامه در بعضی دیگر از کتبش تابع این نظرند.
ج – جواز مطلقاً، شیخ طوسی، کلینی، صاحب حدائق، شیخ انصاری، نراقی در مستند و شهید ثانی در مسالک این نظر را تائید می‌کنند. (صفحه ۲۳۲- پاراگراف آخر)
اما فقهای متأخر و معاصر غالباً در این دو مسأله از اظهارنظر صریح در رساله های علمیه، خودداری کرده‌اند، و معمولاً طریق احتیاط می‌پیمایند. (صفحه ۲۳۳)
سئوال: کدام قسمت حدود پوشش زن در فقه اسلام جزء ضروریات و مسلمات است؟
پاسخ: در اینکه پوشاندن غیروجه و کفین بر زن واجب است از لحاظ فقه اسلام هیچگونه تردیدی وجود ندارد. این قسمت جزء ضروریات و مسلمات است، نه از نظر قرآن و حدیث و نه از نظر فتاوی، در این باره اختلاف و تشکیکی وجود ندارد. آنچه مورد بحث است پوشش چهره و دست تا مچ است. (صفحه ۱۶۵ و ۱۶۴)
سئوال: با توجه به دو مسأله وجوب پوشش زن و حرمت نظر بر زن دیدگاههای موجود را عنوان و بررسی کنید؟
پاسخ: مسأله وجوب پوشش را که وظیفه زن است از مسأله (حرمت نظر بر زن) که مربوط به مرد است باید تفکیک کرد. ممکن است کسی قائل شود به عدم وجوب پوشیدن وجه و کفین بر زن، و در عین حال نظر بدهد به حرمت نظر از جانب مرد نباید پنداشت که بین این دو مسأله ملازمه است. همچنانکه از لحاظ فقهی مسلم است که بر مرد واجب نیست سر خود را بپوشاند ولی این

دلیل نمی‌شود که بر زن هم نگاه کردن به سر و بدن مرد جایز باشد.
بلی، اگر در مسأله نظر، قائل به جواز شویم در مسأله پوشش هم باید قائل به عدم وجوب شویم، زیرا بسیار مستعد است که نظر مرد بر وجه و کفین زن جایز باشد، ولی کشف وجه و کفین بر زن حرام باشد. (صفحه ۱۶۵)

سئوال: با بیان معنی تلذذ و ریبه و اینکه حرام است یا حلال موارد استثناء آن را ذکر کنید؟
پاسخ: تلذذ یعنی لذت بردن و نگاه از روی تلذذ، یعنی نگاه به قصد لذت بردن باشد، و اما ریبه یعنی نظر به خاطر تلذذ و چشم چرانی نیست ولی خصوصیت ناظر و منظور الیه مجموعاً طوری است که خطرناکست و خوف هست که لغزشی به دنبال نگاه کردن، بوجود آید. این دو نوع نظر مطلقاً حرا

م است، حتی در مورد محارم. تنها موردیکه استثناء شده، نظری است که مقدمه خواستگاری است که در این مورد اگر تلذذ هم باشد، که معمولاً هم هست – جایز است. البته شرطش اینست که واقعاً هدف شخص، ازدواج باشد. نه آنکه برای چشم چرانی قصد ازدواج را بهانه قرار دهد. علیهذا باید گفت در حقیقت استثنائی در کار نیست، زیرا آنچه قطعاً حرام است نگاه به قصد تلذذ

است و آنچه مانعی ندارد اینست که نگاه به قصد تلذذ نباشد ولی تلذذ قهراً پیدا شود. (صفحه ۱۶۵ و ۱۶۶)
سئوال: آیا جایز است کسی به زنها نگاه کند تا در بین آنها یکی را انتخاب کند، نظر فقها را در این باره توضیح دهید؟
پاسخ: فقها تصریح کرده‌اند که جایز نیست کسی به زنها نگاه کند تا در بین آنها یکی را انتخاب کند. آنچه جایز است، در مورد یک زن خاص است که به او معرفی شده است و درباره‌اش می‌اندیشد، از سایر جهات تردیدی ندارد فقط از نظر چهره و اندام تردید دارد، می‌خواهد ببیند آیا می‌پسندد یا نه؟ برخی دیگر از فقها، به صورت احتیاط مطلب را عنوان کرده‌اند. (صفحه ۱۶۶ پاراگراف آخر)
سئوال: فلسفه این حکم که اسلام دستور داده سر زده داخل خانه‌های مورد سکونت دیگران نشوید، چیست؟
پاسخ: فلسفه این حکم دو چیز است: یکی موضوع ناموس یعنی پوشیده بودن زن، و از همین جهت این دستور با آیات پوشش یک جا ذکر شده است. دیگر اینکه هر کسی در محل سکونت خود اسراری دارد و مایل نیست دیگران بفهمند، حتی دو نفر رفیق صمیمی هم باید این نکته را رعایت

کنند زیرا ممکن است دو دوست یک رنگ در عین یگانگی، هر کدام از نظر زندگی خصوصی اسراری داشته باشند که نخواهند دیگری بفهمد. (صفحه ۱۱۳-۱۱۲)
سئوال: آیا دستور استیذان اختصاص به خانه‌هایی که در آنها زن زندگی می‌کند، دارد؟
پاسخ: نباید فکر کرد که دستور استیذان اختصاص دارد به خانه هائی که در آنها زن زندگی می‌کند. این وظیفه مطلق و عام است، مردان و زنانی که مقید به پوشش هم نیستند ممکن است در خانه خود، وضعی داشته باشند که نخواهند دیگران آنان را به آن حال ببیند. به هر حال این دستوری است کلی تر از حجاب، فلسفه‌اش هم کلی‌تر از فلسفه حجاب است. (صفحه ۱۱۳ پاراگراف دوم)
سئوال: با توجه به آیه ۵۹-۶۰ سوره احزاب چه مطالبی را باید مورد دقت قرار داد؟
پاسخ: در این آیه دو مطلب را باید مورد دقت قرار داد: یکی اینکه جلباب چیست و نزدیک کردن آ

ن یعنی چه؟ دیگر اینکه آنچه بعنوان علت و فایده این دستور ذکر شده که: «شناخته شوند و مورد آزار واقع نشوند» چه معنی دارد؟
اما مطلب اول: معنی جلباب از نظر مفسران چندان روشن نیست. و آنچه صحیحتر به نظر می‌رسد اینست که در اصل لغت کلمه جلباب شامل هر جامه وسیع می‌شده است، ولی غالباً در مورد روسریهائی که از چارقد بزرگتر و از ردا کوچکتر بوده است بکار می‌رفته است بنابراین مقصود از

نزدیک ساختن جلباب، پوشیدن با آن می‌باشد، یعنی وقتی می‌خواهند از خانه بیرون بروند روسری بزرگ خود را با خود بردارند. البته معنی لغوی نزدیک ساختن چیزی، پوشانیدن با آن نیست. بلکه از مورد، چنین استفاده می‌شود. وقتی که به زن بگویند جامه ات را به خود نزدیک کن مقصود اینست آن را رها نکن، آنرا جمع و جور کن و خود را با آن بپوشان. (صفحه ۱۸۵- پاراگراف دوم)

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.