مقاله در مورد گنهکاران و قدرت بر توبه


در حال بارگذاری
17 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
11 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد گنهکاران و قدرت بر توبه دارای ۲۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد گنهکاران و قدرت بر توبه  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد گنهکاران و قدرت بر توبه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد گنهکاران و قدرت بر توبه :

گنهکاران و قدرت بر توبه
هیچ مادرى در جهان هستى ، فرزند خود را گنهکار نزاییده ، و کودک رحم را عاصى و خطاکار به دنیا نیاورده .
کودک در حالى قدم به عرصه گاه حیات مى گذارد که از علم و دانش و تفکر و اندیشه خالى است ، و از آنچه در اطرافش مى گذرد کاملا بى خبر است .
طفل وقتى وارد فضاى این جهان مى شود ، جز گریه کردن و مکیدن شیر چیزى نمى داند ، آن هم از گریه و مکیدن شیر در لحظات اول در عین اینکه ناله مى زند و شیر مى خورد غافل است . غرایز و احساسات و شهوات او به تدریج وارد میدان فعالیت مى شود ، و آنچه را باید براى برپا کردن خیمه ى حیات تعلیم بگیرد ، از اطرافیان خود و فعل و انفعالات طبیعى یاد مى گیرد .

هم چنانکه بدن او در طول زندگى در معرض انواع بیماریها قرار مى گیرد ، فکر و روحش ، و نفس و قلبش نیز در معرض خطا و اشتباه مى رود و در عمل و اخلاق مبتلاى به گناه مى گردد ، بنابراین گناه همچون بیمارى بدن عارضى است نه ذاتى .
بیمارى بدن و جسم او با دارویى که طبیب تجویز مى کند معالجه مى شود ، فکر و روح و نفس بیمارش نیز با اجراى دستورات حضرت حق درمان مى پذیرد .

گنهکار با عرفان به وضع خویش ، و معرفت به حلال و حرام خدا ، با رجوع به
طبیب روحانى و دستور العمل گرفتن از او ، براى توبه از گناه آماده مى شود ، و با امید و دلگرمى به رحمت حضرت حق از عرصه ى گناه بیرون مى آید ، و همچون روزى که از مادر متولد شده پاک مى گردد .
گنهکار نمى تواند ادعا کند نمى توانم توبه کنم ، زیرا کسى که قدرت بر گناه دارد ، بدون شک قدرت بر توبه هم دارد .
آرى انسانى که توانایى بر خوردن و آشامیدن ، رفتن و آمدن ، گفتن و شنیدن ، ازدواج و کسب و کار ، ورزش و ریاضت ، مسافرت و معاشرت و زور آزمایى دارد ، و اگر طبیبى به خاطر بیمارى خاصش او را از بسیارى از غذاها و نوشیدنیها پرهیز دهد ، او از ترس ریشه دار شدن بیمارى با کمال قدرت از خوردن آن غذاها و نوشیدنیها خوددارى مى کند ، مى تواند از گناهانى که به آن دچار است بپرهیزد ، و از معصیت هایى که به آن گرفتار است خوددارى نماید .

عذر هیچ گنهکارى در عدم قدرت بر توبه در پیشگاه حضرت حق قابل قبول نیست ، اگر قدرت بر توبه براى اهل گناه نبود ، از جانب خداوند دعوت به توبه و انابه نمى شدند .
گنهکار باید این حقیقت را باور کند که در هر شرایطى ، و در هر موقعیتى قدرت بر ترک گناه را دارد ، و بر اساس آیات قرآن خداوند مهربان و توبه پذیر ، توبه اش را قبول مى کند و گناهانش را گرچه به عدد ریگ بیابان باشد ، در معرض عفو و مغفرت و رحمت قرار مى دهد ، و پرونده ى سیاهش را به سپیدى چشم پوشى از همه ى گناهانش آراسته مى کند .

گنهکار باید این معنا را آگاه باشد که اگر به ترک گناه و شستشوى درون و برونش برنخیزد ، و عصیان و خلافش را ادامه بدهد خداوند او را به اشد عذاب دچار مى نماید ، و جریمه و عقوبت سنگینى را بر او بار خواهد کرد .
خداى بزرگ در قرآن مجید بدین گونه خود را معرفى مى کند :
غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقَابِ . . . (۱) .

خداوند ، بخشنده ى گناه ، و پذیرنده ى توبه ى گنهکار ، و داراى عقابى شدید است .
امام معصوم در دعاى افتتاح بدین صورت خداوند را معرفى مى نماید :
وَاَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَهِ ، وَاَشَدُّ المُعَاقِبِینَ فِى مَوْضِعِ النَّکالِ وَالنَّقِمَهِ
یقین و باور دارم که تو مهربانترین مهربانانى در جاى عفو و رحمت ، و شدیدترین عقاب کنندگانى در محل عقاب و انتقام .
خداوند مهربان در قرآن مجید به گنهکاران اعلام نموده :
قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (۲) .
به بندگانم ، آنان که بر خود اسراف کردند بگو از رحمت خدا ناامید نباشید ، خداوند تمام گناهان را مى آمرزد ، همانا او آمرزنده ى مهربان است .

بنابراین با توجه به توبه پذیرى حق و قدرتى که گنهکار بر ترک گناه دارد ، و آیاتى که در قرآن به گنهکار ، مژده ى عفو و رحمت مى دهد ، براى اهل گناه در ترک گناه هیچ عذرى باقى نیست ، به همین خاطر بر گنهکار توبه از گناه واجب فورى و واجب اخلاقى و واجب عقلى است .
گنهکارى که به توبه برنخیزد ، و به جبران گذشته اقدام ننماید ، و درون و برون را از گناه پاک نکند ، چنانکه در دنیا در پیشگاه پاکان و عقل و وجدان و حکمت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ ـ غافر ( ۴۰ ) : ۳ .

۲ ـ زمر ( ۳۹ ) : ۵۳ .
و منطق محکوم است ، در آخرت در پیشگاه حضرت حق به طریق اولى محکوم است . چنین گنهکارى در قیامت با اندوه و حسرت ، و ندامت و پشیمانى فریاد مى زند :
لَوْ أَنَّ لِی کَرَّهً فَأَکُونَ مِنَ المُـحْسِنِینَ (۱) .
کاش براى من زمینه ى بازگشتى به دنیا بود تا از نیکوکاران مى شدم !
خداوند در جوابش مى گوید :
بَلَى قَدْ جَاءَتْکَ آیَاتِی فَکَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَکْبَرْتَ وَکُنتَ مِنَ الْکَافِرِینَ (۲) .
آرى ، محققاً آیات من براى دستگیرى و هدایتت به تو رسید ، تو آنها را تکذیب نمودى و راه سرکشى از دستورات من را پیش گرفتى ، و تو از ناسپاسان بودى .
در آن روز است که براى نجات گنهکار ، عوضى به جاى دین و عمل از او قبول نمى کنند ، و بر پیشانى وجود او مهر محکومیت مى زنند .
وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مَا فِی الاَْرْضِ جَمِیعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَبَدَا لَهُم مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ (۳) .

اگر اهل ستم تمام آنچه را در زمین است و همانند آن را در اختیار داشته باشند ، هر آینه همه را فدا کنند تا از عذاب سخت قیامت برهند ، ( ولى چنین چیزى نخواهد شد ) و از جانب حق براى آنان برنامه هایى آشکار گردد که گمان نمى بردند .
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در دعاى کمیل ، در اینکه در دنیا و آخرت گنهکار را در عدم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ ـ زمر ( ۳۹ ) : ۵۸ .
۲ ـ زمر ( ۳۹ ) : ۵۹ .
۳ ـ زمر ( ۳۹ ) : ۴۷ .
توبه هیچ عذرى در پیشگاه حق نیست ، و خدا را نسبت به گنهکار حجت کامل و تمام است مى گوید :
فَلَکَ الحُجَّهُ عَلَىَّ فِى جَمِیعِ ذَلِکَ وَلاَ حُجَّهَ لِى فِیمَا جَرى عَلَىَّ فِیهِ قَضَاءُکَ . . .
تو را بر من در تمام آنچه از خطا و معصیت و گناه و هوا و هوس و متابعت از شیطان گذشته حجت است ، و براى من در آنچه که قضایت بر آن جارى شده هیچ گونه حجتى نیست .
روایتى عجیب در مسأله ى حجت حق بر بندگان
عبد الاعلى مولى آل سام مى گوید از حضرت صادق (علیه السلام) شنیدم ، مى فرمودند :
در قیامت زنى زیبا چهره را که به خاطر زیباییش در دنیا دچار فتنه شد به دادگاه الهى مى آورند ، مى گوید : پروردگارا ! مرا زیبا آفریدى تا جایى که به خاطر زیباییم برخورد کردم به آنچه که برخورد کردم ، در آن هنگام حضرت مریم (علیها السلام)را مى آورند و در جواب آن زن گفته مى شود : ت

و نیکوترى یا مریم ؟ ما مریم را نیکو آفریدیم ولى خود را از فتنه حفظ کرد ! جوانى نیکو صورت را مى آورند که در دنیا محض زیبایى چهره و اندامش دچار فتنه شد ، عرضه مى دارد : خداوندا ! به من چهره ى زیبا دادى تا جایى که دیدم از زنان آنچه را دیدم . در آن وقت یوسف را مى آورند و در پاسخ آن جوان گفته مى شود : تو زیباترى یا یوسف ؟ ما یوسف را زیبا آفریدیم ولى او به خاطر زیباییش دچار فتنه نشد . مبتلا به بلا را مى آورند که به خاطر بلایش و صبر نکردنش گرفتار فتنه شد ، مى

گوید : خداوندا ! بلا را بر من سخت گرفتى ، من هم تاب و طاقتم را از دست دادم و دچار فتنه شدم . ایوب (علیه السلام) را مى آورند و به شخص بلا کشیده مى گویند : بلاى تو شدیدتر
بود یا ایوب ؟ او به بلا دچار شد ، ولى گرفتار فتنه نشد(۱) !

توبه میراث آدم و حوا
آدم به عنوان خلیفه ى خداوند و نایب حضرت رب العزه آفریده شد ، و پس از اعتدال و استواء بدن ، روح خدایى در او جلوه کرد(۲) ، و شایسته ى مقام علم الاسمایى گشت ، و فرشتگان به خاطر عظمت و کرامتش ، به امر حضرت حق در برابر او سجده کردند ، آنگاه به فرمان خداوند همراه با همسرش در بهشت ساکن شد(۳) . تمام نعمت هاى بهشت در اختیار او قرار گرفت و استفاده از آن مجموعه براى او و همسرش بلامانع اعلام شد ، جز اینکه از هر دو خواستند به درختى معین

نزدیک نشوند ، که با نزدیک شدن به آن درخت از ستمکاران خواهند شد(۴) . شیطان که به خاطر سر تافتن از سجده بر آدم ، از حریم حق رانده شده بود و آثار لعنت حق او را زجر مى داد ، و تکبر و خودبینى اش نمى گذاشت به پیشگاه مقدس یار برگردد ، از باب کینه و دشمنى نسبت به آدم و همسرش ، در مقام وسوسه نمودن آنان بر آمد ، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود آشکار سازد ، و با اطاعت نمودن از او ، مقام کرامت و عظمتشان را از دست بدهند ، و از بهشت عنبر سرشت اخراج شوند ، و روى رحمت و لطف حق از آنان برگردد .

او با این جملات به وسوسه کردن آنان براى خوردن از میوه ى آن درخت اقدام کرد :
اى آدم و حوا ! خداوند شما را از این درخت نهى نکرد جز به این علت که اگر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ ـ کافى: ۸ / ۲۲۸، حدیث یأجوج و مأجوج، حدیث ۲۹۱; بحار الأنوار: ۱۲ / ۳۴۱، باب ۱۰، حدیث ۲
۲ ـ کافى : ۷۲ .
۳ ـ بقره ( ۲ ) : ۳۰ ـ ۳۵ .
۴ ـ اعراف ( ۷ ) : ۱۹ ( وَیَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الجَنَّهَ فَکُلاَ مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَـا وَلاَ تَقْرَبَا هذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونَا مِنَ الْظَّالِمِینَ ) .
از آن بخورید فرشته مى شوید یا در این باغ سرسبز و خرم ، تا ابد خواهید ماند .
و براى اینکه پاى وسوسه ى خود را در قلب آن دو نفر محکم و ثابت نماید ، براى آنان سوگند خورد که من جز خیر شما را نمى خواهم(۱) . وسوسه ى پرجاذبه و قسم شیطان ، حرص آن دو نفر را شعلهور ساخت . حرص ، بین آنان و نهى حق ، حجاب شد . به وسوسه ى او فریب خوردند و مغرور شدند ، و به عرصه ى تاریک نافرمانى از خداوند درافتادند ، و بر مخالفت با خواسته ى حق جرأت یافتند ، و باطل در نظرشان زیبا آمد !

از آن درخت خوردند ، اندامشان آشکار شد ، لباس وقار و هیبت و نور و کرامت را از دست دادند ، شروع کردند به قرار دادن برگهاى بهشتى بر یکدیگر تا آنان را در پوشد ، پروردگارشان آنان را مورد خطاب قرار داد که آیا شما را از نزدیک شدن به آن درخت نهى نکردم ؟ و اعلام ننمودم که شیطان براى شما دشمنى است آشکار(۲) ؟!

آدم و حوا از بهشت اخراج شدند ، مقام خلافت و علم و مسجود ملائکه بودن ، براى آنان کارى نکرد ، از آن مقامى که به آنان داده شده بود هبوط کردند ، و براى ادامه ى حیات در زمین قرار گرفتند .
دورى از مقام قرب ، از دست دادن همنشینى با فرشتگان ، محروم شدن از بهشت ، بى توجهى به نهى حق و اطاعت از شیطان ، غمى سنگین و اندوهى سخت و حسرتى دردآور بر دوش جانشان گذاشت . از زندان مخوف و محدود خودپسندى ، و خود دیدن که علت محرومیت و ممنوعیت از رحمت و عنایت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ ـ اعراف ( ۷ ) : ۲۰ ـ ۲۱ ( فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِىَ لَهُمَا مَا وُرِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هذِهِ الشَّجَرَهِ إِلاَّ أَن تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الخَالِدِینَ * وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ ) .

۲ ـ اعراف ( ۷ ) : ۲۲ ( فَدَلاَّهُمَا بِغُرُور فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَهَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّهِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَکُمَا عَن تِلْکُمَا الشَّجَرَهِ وَأَقُل لَکُمَا إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُبِینٌ ) .
محبوب ، و افتادن در دام ماسوى الله است درآمدند ، و به فضاى بیدارى و عشق و علاقه و ایمان به دوست وارد شدند ، فضایى که منافع سرشارى در دنیا ، و سود بى نهایتى در آخرت نصیب انسان مى کند .
چون به این صورت به خود آمدند ، فریاد برداشتند که وقتى در زندان منیت و غفلت از یار افتادیم ، و در تاریکى خودخواهى و حرص و غرور قرار گرفتیم دچار ( ظَلَمْنا اَنْفُسَنا ) شدیم .
این توجه به وضع خویش ، مقدمه ى ورود به عرصه گاه حرّیّت و آزادى و عامل نجات از بند شیطان ، و روى آوردن به جانب حضرت محبوب ، و باعث تواضع و فروتنى در پیشگاه حضرت رب است ، که اگر شیطان هم به همین صورت رفتار مى نمود رجم از حریم نمى شد و به لعنت ابدى گرفتار نمى گشت .

آدم و حوا در فضاى پرقیمت نور اندیشه و تفکر ، و تعقل و توجه ، و بینایى و بیدارى ، که همراه با ندامت و پشیمانى و اشک چشم بود ، آنچنان ادب و خاکسارى نشان دادند که نگفتند : ( اغْفِر لَنا ) : ما را بیامرز ، بلکه عرضه داشتند : ( وَاِنْ لَمْ تَغْفِرْلَنا ) : اگر ما را نبخشى و به عرصه گاه رحمت در نیاورى ، ( لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ (۱) : از زیانکاران خواهیم شد .

به دنبال این توجه و بیدارى ، و فروتنى و خاکسارى ، و ندامت و پشیمانى ، و گریه و انابه ، و درآمدن از خودى و خدایى شدن ، ابواب رحمت به روى آنان باز شد ، لطف دوست به دستگیرى از آنان شتافت ، عنایت محبوب به استقبال از آنان آمد :
فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَات فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ (۲) .
آدم از پروردگارش دریافت کلمات نمود ، پس توبه اش پذیرفته شد ، همانا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ ـ اعراف ( ۷ ) : ۲۳ .
۲ ـ بقره ( ۲ ) : ۳۷ .
خداوند توبه پذیر و مهربان است .
نور ربوبیت در کلمات تجلى کرد و به جان آدم راه یافت . با پیوستگى این سه حقیقت ، یعنى نور ربوبى و کلمات و جان آدم ، توبه تحقق پیدا کرد ، توبه اى که گذشته را جبران و آینده اى روشن پیش روى تائب قرار داد .
از حضرت باقر (علیه السلام) روایت شده کلمات عبارت بود از :
اَللّهُمَ لاَ إلهَ إلاَّ أنْتَ ، سُبْحَانَکَ وَبِحَمْدِکَ رَبِّ إنّى ظَلَمْتُ نَفْسِى ، فَاغْفِر لِى ، اِنَّکَ خَیْرُ الغَافِرِینَ ، اَللّهُمَّ لاَ إِلهَ إِلاَّ أنْتَ ، سُبْحانَکَ وَبِحَمْدِکَ ، رَبِّ اِنّى ظَلَمْتُ نَفْسِى ، فَارْحَمْنِى اِنَّکَ خَیْرُ الرّاحِمِینَ ، اَللّهُمَّ لاَ إِلهَ إِلاَّ أنْتَ ، سُبْحانَکَ وَبِحَمْدِکَ ، رَبِّ اِنّى ظَلَمْتُ نَفْسِى ، فَتُبْ عَلَىَّ اِنَّکَ أَنْتَ التَّوّابُ الرَّحِیمُ(۱) .
و نیز روایت شده : آدم اسماء بزرگ و گرانقدرى را مکتوب بر عرش حق دید ، در رابطه با آنها پرسید ، به او گفته شد : برترین موجودات از نظر منزلت نزد خدایند : محمد ، على ، فاطمه ، حسن و حسین . آدم براى قبول توبه و بالا رفتن درجه و منزلتش ، به حقیقت آن اسماء متوسل شد و از برکت آن حال و قال ، توبه اش را پذیرفتند(۲) .

آرى همین که باران الهامات حق براى جلوه ى کلمات ، بر دانه ى عشق و محبت آدم فرو ریخت ، نبات اقرار و اعتراف ظلم به نفس رویید ، و کار آدم از چاه بشرى به دعا و گریه و استغاثه کشید ، درخت اجتباء از سرزمین روحش سرکشید و گل توبه بر آن درخت شکفت :
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیْهِ وَهَدَى (۳) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ ـ مجمع البیان : ۱ / ۱۱۲ ; بحار الأنوار : ۱۱ / ۱۵۷ ، باب ۳ .
۲ ـ مجمع البیان : ۱ / ۱۱۳ ; بحار الأنوار : ۱۱ / ۱۵۷ ، باب ۳ .
۳ ـ طه ( ۲۰ ) : ۱۲۲ .
سپس پروردگارش او را برگزید ، و توبه اش را پذیرفت ، و بر او لباس هدایت خاص درپوشاند .
گناهان
امام صادق (علیه السلام) در قطعه اى بسیار زیبا و جالب که صورت توبه نامه دارد ، به گناهانى که توبه از آنها واجب فورى و واجب اخلاقى و شرعى است ، بدین صورت اشاره دارند ، گناهانى که اگر جبران نشود و با توبه ى حقیقى از صفحه ى پرونده زدوده نگردد ، موجب عذاب الهى در روز جزا و اختلال در زندگى در عرصه گاه دنیاست : ضایع کردن واجبات خداوند ، و توقف از فرایض و تضییع حق پروردگار از قبیل نماز ، زکات ، روزه ، جهاد ، حج ، عمره ، وضوى کامل ، غسل ، عبادت شب ، کثرت ذکر ، کفاره ى قسم ، استرجاع در مصیبت و روى گرداندن از حقایقى که در به جا آوردنش از واجب و مستحب کوتاهى شده .

ارتکاب گناهان کبیره ، روى آوردن به معاصى ، انجام گناهان ، کسب زشتیها ، برخورد به شهوات ، به عهده گرفتن خطا و خلاصه انجام هر معصیت به عمد و اشتباه ، و در پنهان و آشکار .
ریختن خون به ناحق ، عقوق والدین ، قطع رحم ، فرار از جبهه ، تهمت به پاکدامن ، خوردن مال یتیم به ظلم و ستم ، شهادت دروغ ، کتمان شهادت ، دین فروشى به بهاى اندک ، رباخوارى ، خیانت ، مال حرام ، جادو ، کهانت ، فال بد زدن ، شرک ، ریا ، دزدى ، شرابخوارى ، کم گذاشتن از کیل ، خیانت و ظلم در ترازو دارى ، کینه و دشمنى ، دو رویى ، پیمان شکنى ، افترا زدن ، مکر و حیله ، شکستن تعهد در برابر اهل ذمه ، قسم ، غیبت ، سخن چینى ، بهتان ، عیب جویى و خرده گیرى ، بدگویى ، لقب هاى بد دادن به اشخاص ، آزار همسایه ، ورود به خانه ى مردم بدون اجازه ، فخر فروشى ، کبر ، اصرار بر گناه ، روحیه ى

استکبارى ، راه رفتن به کبر و بزرگ منشى ، ستم در حکم راندن ، ظلم به هنگام خشم ، تعصب ورزیدن ، تقویت ستمکار ، کمک بر گناه و دشمنى ، کمى عدد در اهل و مال و فرزند ، بدگمانى به مردم ، متابعت هوى ، عمل به شهوت ، امر به منکر ، نهى از معروف ، فساد در زمین ، انکار حق ، روى آوردن به ستمگران در غیر حق ، مکر ، خدعه ، بخل ، گفتار به نادانى ، خوردن میته و خون و گوشت خوک ، و آنچه براى غیر خدا ذبح شده ، حسد ، تجاوز ، دعوت به زشتى ، آرزو بردن به آنچه

از جانب خدا عنایت شده ، خودپسندى ، منت گذاشتن در بخشش ، ستمگرى ، انکار قرآن ، تحقیر یتیم ، راندن سائل ، شکستن سوگند ، قسم دروغ ، ستم به مردم در اموال و موى و صورت و آبرو ، بد دیدن ، بد شنیدن ، بد گفتن ، بد عمل کردن با دست ، قدم بد برداشتن ، به بدى لمس کردن ، به زشتى حدیث نفس نمودن ، قسم باطل(۱) .
ترک آنچه واجب است و آلوده شدن به آنچه حرام است ، در این مقاله ى ملکوتى به وسیله ى امام ششم بیان شده ، و به عنوان گناهانى که توبه از آن ضرورى است به شماره آمده .
آثار سوء گناهان
بر اساس آیات قرآن مجید و معارف اهل بیت ، براى گناهان در دنیا و آخرت آثار سویى است که اگر گنهکار از گناهانش توبه نکند ، بدون تردید گرفتار آن آثار سوء خواهد شد .
بَلَى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (۲) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ ـ بحار الأنوار : ۹۴ / ۳۲۸ ، باب ۲ .
۲ ـ بقره ( ۲ ) : ۸۱ .
آرى ، آنان که به تحصیل گن

اه برخاستند و گناه سراسر وجودشان را پوشاند ، اصحاب آتشند ، و در آن همیشگى و جاودانه خواهند بود .
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُم بِالاَْخْسَرِینَ أَعْمَالاً * الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً * أُولئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بَآیَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلاَ نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَزْناً (۱) .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.