مقاله در مورد گستره وظایف زن در خانواده
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله در مورد گستره وظایف زن در خانواده دارای ۳۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد گستره وظایف زن در خانواده کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد گستره وظایف زن در خانواده،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد گستره وظایف زن در خانواده :
گستره وظایف زن در خانواده
« وَ مِنْ آیاتِهِ أنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنفُسِکُمْ اَزواجا لِتسْکُنُوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً.»
هبوط آدم ابوالبشر قرین با همسرى حوّا به عالم خاک و ورود این دو یار هم اندیش و مهربان از عالم افلاک حقیقت مستورى بود که قرآن کریم با بیانى شیوا و دلنشین از آن پرده برداشت و رمز آرامش و صعود هماهنگ را براى نوع بشر، در پناه زوجیت آشکار ساخت، گرچه این فرود براى آن زوج نخستین ناگوار و طعم تلخ وسوسه و نیرنگ دشمن مکار آنان « شیطان» بسیار دردناک بود و این
نزول به عرصه زمین موجبات تألم افکار و آزردگى هر دو را فراهم نمود، لیکن در سایه همسرى و کفویت و همتایى خویش توانستند سیماى عروجى زیبا را ترسیم و تجربهاى شیرین از رجوع و بازگشت به حق را براى زمینیان با همدلى و تفاهم تشریح نمایند و براى هر زوج کمال گرا و عاقبت اندیش تا پایان زندگى بشر، درس عبرت و آموزندگى ارایه دهند.
آرى، آن گاه که هر دو با عزمى راسخ و قلبى نادم ولى مطمئن به عنایت خالق و زبانى تائب زمزمه « تُبْعَلَیْنا» و « ربّنا اِنّنا ظَلَمْنا اَنْفسنا» سر مىدهند، و زندگى زمینى را با همه دشوارىهایش بر مبناى رجوع به حق و استمداد از او آغاز مىکنند و این پیام عمل از فراسوى زمان و مکان به گوش فرزندان خویش مىرسانند که اى بنىآدم! در سایه زوجیت و در پناه هم اندیشى و کفویت مىتوان همه فراز و نشیبها و پستى و بلندىهاى زندگى زمینى را در نوردید، از وادى تلخ شکست و ناکامى قدرتمندانه عبور کرد و به عرصه تلاش و امیدواری و شادىهاى زندگى رسید و از دنیاى ظلمات و اسفل سافلین به سبب ارتباط و استمداد از خالق اعلىعلیین به روشنایى و نور رسید و شایستگىها را در آغوش کشید. پس سنت زیباى ازدواج و نکاح امرى فطرى و طبیعى در زندگى بشر از روز نخستین بوده و براین اساس، در همه شرایع و جع مدنى صالح بر آن ترغیب شده و بر هیچ انسان خردمندى پوشیده نیست که سلامت و امنیت جوامع در گرو سلامت و امنیت خانواده است. بلکه حفظ و گسترش قدرت ملى و استقلال سیاسى و اقتصادى، ریشه در استحکام بناى خانواده دارد، زیرا توانمندى و صلاحیت جامعه، رویکردى از توانایى افراد آن است و این توانایى جز در سایه صلابت و استحکام خانه و خانواده شکل نمىگیرد؛ چنانچه امیر مؤمنان آشنا به حقایق عالم در کلمات متعدد خویش به این امر اشارت دارند، از آن جمله در روشهاى حکومتى در عهد نامه مالک اشتر مىفرماید: « ثم اَلْصِقْ بِذوىِ الأحسوَ اَهلِ البیوتاتِ الصالِحهَ وَ السَوابِقِ الحَسَنَه…» [۱] اى مالک در امور حکومت، انسانهایى را به کار بگمار که از شرافت خانوادگى و حسبى و نسبى لازم برخوردار باشند و در خانههاى شایسته رشد و پرورش یافته باشند زیرا ریشههاى کرامت و بزرگوارى و فضیلت از
آنجا آغاز مىشود. در کلامى دیگر مىفرماید: « اذا کَرُمَ اَصْلُ الرَجُلِ کَرُمَ مَغیبُهُ وَ مَحْضَرُه.» [۲] اگر انسان از کرامت و اصالت خانواده برخوردار باشد دیگر نیازى به مراقب و نگهبان ندارد که در حضور و غیاب، رفتارش پسندیده و یکسان است. و این همان دغدغه انسان امروزى و موجب نگرانى در
جوامع بشرى است تا بدانجا که پیوسته اندیشمندان جوامع را به اعتراف تلخى از حکایت جدایى بشر از این اصل واداشته و در رجعتى دوباره و در حرکتهاى پستمدرنیسم، توصیه به بازگشت آن مىکنند « ژوسران» دانشمند بزرگ فرانسه مىگوید: « تاریخ به ما مىآموزد که تواناترین ملتها مللى بودهاند که خانواده در آنها قویترین سازمان را داشته است.» [۳] از سویى آن گاه که ریشهها و بنیان مفاسد و بزهکارى در جوامع ارزیابى مىشود عمدهترین مشکلات از ناحیه انسانهایى متوجه جامعه است که در مأمن و پناهگاه خانواده رشد نیافتهاند و کمبودهاى عاطفی اخلاقى و فق
دان دامان گرم خانواده، آنان را به حلقوم تباهى و یا اعتیاد و مفاسد کشانده است.
در یک تحقیق که بعد از جنگ جهانى دوم صورت گرفته این مسئله روشن گردیده که کودکانى که در جریان جنگ بىسرپرست شدهاند و تربیت آنان به مراکز دولتى و پرورشگاهى واگذار شده به لحاظ عواطف و احساسات و حتى نیروى عقلى نسبت به کودکانى که در خانواده پرورش یافتهاند،بودها و خلأهایى دارند که این کمبودها حتى بعد از یک سالگى بروز و ظهور مىکند. [۴] اینجاست که روشن مىگردد که نقش ثبات، اقتدار و پیوستگى و همبستگى در خانه و خانواده نسبت به استحکام، پویایى، اقتدار و بالندگى جامعه چیست. و در صورت فقدان یا وجود خلل در آن، هیچ نهاد و سازمان مجهزى نمىتواند جاى آن را بگیرد، و سهم دولتهر راستاى تأمین این هدف
حیاتى فقط تدارک زمینههاى رشد اخلاقى، حقوقى، اقتصادى خانوادهها و ایجاد تسهیلات لازم در جهت شکلگیرى خانواده و ازدواج سالم و هدایت آنها به سوى عدالت اجتماعى و حاکمیت صفا و صمیمیت در آنهاست و از سوى دیگر، هرچه از عمر زندگى اجتماعى انسان مىگذرد و اهمیت و نقش خانواده روشنتر مىگردد پویایى و قوام و کمال قوانین الهى در استوارى این کانون و رجحان آن نسبت به پیمانها و قوانین ساخته بشر آشکارتر مىگردد و رعایت اصول و ضوابط شرعى و پذیرش حقوق و و متقابل از سوى زوجین ضرورت بیشترى مىیابد و در تقابل فرهنگها و تعارض روشها کام
لا این حقیقت براى بشر خودباخته در مقابل تکنیک و ابزار و صنعت روشن مىگردد که پایه قوانین الهى و فلسفه تدوین آن بر پایه ایجاد انس و الفت براى انسانى است که سرشت او با انس و ى سازگار است، لذا در این نوع از قانونگذارى محوریت حق سالارى بر پایه مصلحت و تکامل خانواده است و هر گونه فردیت، چه در قالب مرد سالارى و چه در قالب زن سالارى، نفى مىگردد و در واقع، ازدواج همان الفت و مؤانستى است که طبیعت انسان طالب است. در سلسله مقالات گذشته، مطالبى چند در زمینه اصول حاکم بر خانواده از دیدگاه قرآن چون اصل صلح، اصل دورى از فردیت و بخل، اصل فضل، اصل معروف، اصل مودت و رحمت، اصل رعایت مصلحت، اصل کرامت انسان،;. بیان گردید و نیز در تبیین گستره وظایف زوجین و تقسیم عادلانه کار، به بحث از وظایف مردان و موارد نشوز زوج، نحوه ریاست مرد، و تأمین امنیت و عدالت و محبت در کانون خانواده و نیز نسبت به مسئله تمکین و نشوز زن و نحوه اصلاح آن از دیدگاه قرآن و نفى هر نوع خشونت بر اساس خواهشهاى نفسانى و دریافتهاى شیطانى و به جایگاه «وعظ، هجر، ضرب» در آیه مربوط به نشوز زن به طور مشروط و مبسوط از منظر آیات و روایات و شیوه پیامبر(ص) و ائمه معصومین علیهم السلام پرداخته شد.
در این گفتار بر آنیم که ادامه بحث وظایف زن و موارد نشوز آن، از منظر روایات و سیره ائمه علیهم السلام و نیز فلسفه هر یک از اوامر و نواهى، ارزیابى شود. گستردگى و وسعت روایات در این عرصه هم مانند عرصه گستره وظایف مردان ما را بر آن داشت تا در نوع وظایف زنان هم تقسیماتى صورت پذیرد.
روایات دسته اول:
زیبایىهاى رفتارى زن
این دسته متونى است که در آن، به الگوهاى رفتارى زنان اشاره رفته است که خود شامل دو بخش است، بخش اول شامل معرفى بهترین زنان که شیوههاى رفتارى آنان تأیید و تحسین شده و نتایج کار آنان در دو سرا ارزشمند محاسبه گردیده و بخش دوم با عنوان « شرارنساءکم» زنان که ب دلیل نوع عملکردشان و تخلف آنان از وظایف الهى مورد نکوهش و ملامت قرار گرفتهاند و به واسطه عدم شایستگى رفتارى به عقوبتى شوم در دنیا و آخرت مبتلا و یا وعده داده شدهاند. در این روایات، مهمترین وظیفه براى زوجین را به صورت عام و براى زن به صورت خاص، حسن سلوک و زیبایى در رفتار و معاشرت نیکو معرفى مىکند، و از آن جهت که در تقسیم وظایف و تدبیر امور منز
ل مسئولیت آرامش و سکونت خانواده به عهده او گذارده شده و کلیدهاى عاطفه و رمو ایجاد روابط قلبى و روانى مناسب در طبیعت به دست اوست، لذا قانونگذار حکیم هستى بر اساس دادههاى خاص زنان که مظهر مودت و رحمت حق و مظهر زیبایىهاى خلقتاند. ستاندهها و انتظارى مناسب با جایگاه او دارد که با وظایف مرد که تدبیر و سیاست گذارى خارج از خانه و تدارک امور مالى و تأمی
ن امنیت خارجى خانه است، فرق دارد؛ لذا در پرهیز از هر گونه تشنج آفرینى و منشهاى غیر متعارف و ناشایست؛ زشتخویى و ترشرویى را شدیداً براى مادر و همسر مذمت مىنماید و او را نقش آفرین در ثبات، امنیت، سلامت جسم و روان و منشأ پویایى و حرکت اعضا محسوب مىنماید.
در حقیقت، چون او اساس شکلگیرى هویت خانواده است و حتى شخصیت اجتماعى همسر و
فرزندان متأثر از فاعلیت اوست لذا سعادت و شقاوت خانواده منسوب به اوست. اینجاست که در روایات بالاترین زینت و نهایت سعادت براى مرد همسر شایسته و با صلاحیت معرفى شد و نخبگان و مرشدان قبیله بنى آدم ارزشمندى خود را حاصل تلاش و پاکدامنى و تدابیر صحیح تربیتى مادر مىدانند. که ما در اینجا به ذکر تعدادى از این روایات مىپردازیم.
۱- ۱- مرحوم کلینى از امام رضا (ع) نقل مىکند که حضرتش فرمود: « هیچ فایدهاى به کسى نمىرسد بهتر از اینکه براى او بانویى باشد که نگاه و مصاحبت با او موجب سرور و شادمانى همسر باشد و در غیاب شوهر امانت دار و حافظ حریم خویش و خانواده و اموال شوهر است » [۵]
۲- ۲- امام صادق (ع) مىفرماید: « که مردى نزد رسولخدا (ص) می آید و مىگوید: « همسرى دارم که هرگاه به خانه مىروم به استقبالم مىآید و هرگاه از منزل بیرون مىروم مرا بدرقه مىکند، وقتى مرا اندوهگین مىبیند مىگوید:تو را چه چیز اندوهناک ساخته؟ اگر براى معشیت دنیا ناراحتى، که دیگرى عهدهدار روزى توست و اگر براى آخرت ناراحتى، خدا بر همّ تو بیفزاید. پیامبر (ص) فرمود (اى مرد) خداوند را در زمین کارگزارانى است و این بانو یکى از آنهاست و نیمى از پاداش شهید از براى اوست.»
۳-موسى بن جعفر(ع):« جهاد زن شوهر دارى نیکوى اوست.» [۶]
۴-ورام بن ابى فراس در کتابش « تنبیه الخواطر» از امام (ع) نقل مىکند که فرمود: « بدانید که بانوى شایسته و صالح از هزار مرد غیر صالح بهتر است و هر بانویى که به شوهر خود هفت روز خدمت کند، خداوند هفت درب آتش را بر او بسته و هشت درب بهشت ر بر او باز مىگشاید، تا از هر کدام که بخواهد وارد شود.» [۷]
۵- ۵- و نیز ورام بن ابى فراس نقل مىکند که امام فرمود: « هیچ بانویى نیست که با جرعهاى از آب شوهر را پذیرایى کند مگر اینکه از براى او ثواب یک سال عبادت است که روزهاى آن را روزه بدارد و شبهاى آن را شب زنده دارى کند و خداوند با هر جرعه آبی که به شوهر نوشانده شهرى در بهشت براى او مىسازد و هفتاد لغزش از او را مىبخشد.»
۶- ۶- سکونى از امام صادق (ع) به نقل از رسول خدا نقل مىکند که فرمود: «بهترین بانوان امت من خوشروترین آنان است.»
۷-امام صادق (ع) فرمود: « هر بانویى که در منزل شوهر چیزى را جهت مصلحت زندگى زناشویى جابه جا کند خداوند بر او نظر]رحمت[ نماید و هر که را خدا بر او نظر دارد عذابش نمىکند.» [۸]
۸- امیرالمؤمنین در جواب اصبع بن نباته درباره جهاد و وجوب آن بر مردان و نفى وجوب از زنان، فرمودند: جهاد زن در این است که در زندگى زناشویى صبر و مدارا پیشه سازد و نسبت به رفتارهاى ناهنجار و اذیت شوهر بردبارى لازم را داشته باشد. [۹] » لازم به ذکراست این گونه روایات از باب ترغیب مرد به اذیت و آزار نیست، بلکه از این جهت که در شداید روزگار اگر مرد دچار بحران خاصى شد، زن به خاطر مصالح زندگى با او مدارا کند.
۹-عبداللَّه بن سنان به نقل از رسول خدا (ص) آورده است که فرمود: بدترین زنان شما کسى است که خالى از صفات ارزشمند و زشتخو، لجوج، نافرمان است و در میان قومش ذلیل و در نزد خویش خود را عزیز و بزرگ مىپندارد، نسبت به شوى خویش ایفاى وظیفه نکند و نسبت به او دریغ ورزد ولى به غیر شوهر خویش نهایت خضوع و تواضع بى جا از خودنشان دهد. [۱۰]
۱۰-در سخنى دیگر شیخ صدوق(ره) در کلامى نسبتاً گسترده از رسول خدا اثر نامطلوب سوء رفتار را در زن و مرد دو سویه ارزیابى مىنمایند و عواقب هر کدام را بیان مىکند. بخشى از آن این گونه است: کسى که خانمى دارد ولى او را در زندگى همراه نیست و به آنچه خدا بر او روزى کرده مدارا و صبر ندارد و شوهر را تحت فشار قرار دهد و بر کارى وادارد که در توان او نیست خداوند هیچ حسنه و کار خوبى را از او نمىپذیرد و این زن مورد غضب پروردگار خویش است مادامى که این گونه رفتار مىکند. [۱۱]
۱۱-جمیل بن دراج از امام صادق (ع) نقل مىکند که فرمود هر زنى که ]در همسر خود ایجاد یاس و سردى مىکند و[ به شوهر خود مىگوید: من از تو هرگز خیرى ندیدهام این گونه رفتار، اعمال او را ساقط مىسازد. [۱۲]
۱۲-صدوق نقل مىکند از رسول خدا(ص) که فرمود:« کسى که همسرى دارد که موجبات اذیت و آزار شوهر را فراهم مىکند، نماز و اعمال شایسته او مورد قبول درگاه حق قرار نمىگیرد تا اینکه دست از این گونه رفتار بردارد و به همراهى و معاونت و خوش کردن شوهر بپردازد، اگر چه روزش را به نماز و روزه بگذراند و بنده آزاد کند و انفاق اموال خویش نماید;. سپس فرمودند « وَ عَلَى
الرَجُلِ مِثلُ ذلک الوِزرِ وَالعَذابِ اذا کان لَها مُوذیا ظالما» مرد هم اگر اذیت کار و ظالم نسبت به همسر باشد، براى او هم همین گونه عقوبت و سقوط اعمال است» [۱۳]
در بیان دیگرى از رسول خدا است که فرمود: « آیا خبر بدهم به بدترین مردان شما؟ گفتند بله. فرمود بدترین مرد کسى است که تدبیر زندگى ندارد، بخیل است، بدزبانى مىکند، تنها غذا مىخورد، یاور خانواده نیست، همسر خویش و عبد خود را مىزند، عائله او به دیگران پناه مىآورند و موجب عاق والدین را فراهم مىکند. [۱۴]
حقمدارى در تقسیم وظایف خانواده
اینها گوشهاى از روایات متعدد و فراوانى است که در نحوه تعامل رفتارى زن و مرد وارد گردیده و غالبا در ارائه راهکارها و شرح وظایف تمامى دستورات دو سویه و طرفینى است؛ زیرا ایجاب حکمت در قانون حق هرگز بر این نیست که به حمایت بى اساس از قشر خاصى بپردازد، بلکه همان گونه که اشاره گردید محور قوانین حق سالارى، رعایت مصالح خانواده و حفظ نسل بشر از شرور و آفات و نیز پیشگیرى از ایجاد اضمحلال و انحلال و بر آشفتگى و اضطراب در خانه و خانواده است. و این نکته همان چیزى است که همه اندیشمندان بر آن نظر دارند.
ارسطو مىگوید: « هیچ موجودى به غایت خود نمىرسد مگر آنکه همواره وظیفهاى که براى او مقرر است به بهترین وجه اجرا کند و این انجام وظیفه براى هر موجودى فضیلت است. [۱۵]
دکارت در موضوع صلاح جامعه مىگوید: « صلاح کل بر صلاح جزء مقدم است و اگر کسى این حس را داشته باشد مکارم والا از او ظاهر خواهد شد.» [۱۶]
ملاک قوانین اسلام استحکام پایگاهى است که انسان محصول آن است، و او از این کانون
مؤانست، همه سجایاى فطرى و ارزشى را انتظار دارد، خانواده تجلىگاه شکوه وحدت و یک پارچگى است، اینجا همان جایى است که انسان توحید نظرى را به آزمون مىگذارد تا توحید عملى در آن شکل گیرد. اینجا همان جایگاهى است که بشر از صفات شیطانى دست مىکشد و صفات رحمانى چون مودت، رحمت، فضل، عفو، اغماض و لطف را به تمرین و تجربه مىگذارد و صلاحیت خویش را به هستى عرضه مىکند و صلابت خلیفهگرى حق را مىآزماید. اینجا از فردیت و خودنگری بیرون مىآید و به کمال زوجیت و زیبایى صفا و همدلى مىرسد و اینجاست که کمال همراه با ازدواج را که تاکنون « با من تزوج فقد احرز نصف دینه» شنیده، درک مىکند، و عرصه ظهور عشق زمینى را که همان از خود جدا شدن و به دیگرى پیوستن است احساس مىنماید. باشد که در مسشق به معبود و وصل به معشوق رفیق و همسفرى مشفق یابد و به همراهى او مسیر کمال را بپیماید. اینجاست که زن کارگردانى خلقت را به دست خویش به نظاره مىگذارد و بالاترین رسالت خود را عرضه مىکند.
ارزیابى قانون مدنى و حسن معاشرت
ماده ۱۱۰۳ : « زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند.» [۱۷] در ماده بعدى که مىتوان متمم این ماده دانست این گونه آمده:« زوجین در تشیید مبانى خانواده و تربیت اولاد به یکدیگر معاضدت نمایند.» [۱۸] که تعیین نوع و کیفیت آن را قانون با رجوع اشخاص به عرف معقول حل مىنماید و به مقتضیات زمانى و مکانى در این جهت توجه می کند.
روایات دسته دوم:
این دسته شامل متون متعددى است که از سویى، تبرج و تزیین در برابر نامحرمان را نفى و از سوى دیگر بر نظافت، پاکیزگى، پیرایش و آرایش بانو در منزل دارد که دقت و توجه خانم به این مسئله در عین رعایت اعتدال و دورى از اسراف و تبذیر بسیار مورد ترغیب شریعت است که این تأکید و تشویق در وظایف زنان به لحاظ نتایج عمدهاى است که در زندگى فردى و خانوادگى و اجتماعى او و همسر و نیز نقش تعیین کنندهاى که رعایت این وظیفه در سلامت و امنیت جامعه داراست و ما در اینجا به بیان بعضى از آن فواید و اثرات مىپردازیم فایده اول: آنکه « اِنّ اللَّه جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمال و یُحِبُّ اَن یرى اثرالنِعمَهِ عَلى عَبده.» [۱۹] پروردگار بدیع و زیباآفرین ظهور جمال و زیبایى را دوست دارد و چون زنان مظهر صفت جمال هستند زینت بر او زیبندهتر است.
اگر چه در اینجا هم دستورات طرفینى است و توازن در سوق زن و مرد به سوى این وظیفه کاملا رعایت شده است لیکن به رغم توصیه روایات به مسئله نظافت مرد، و سیره عملى ائمه : در کتب مربوط به وظایف زوجین کمتر به این وظیفه اشاره و یا به صورت مبسوط به آن پرداخته شده است. و این فکر که مرد نیازى به زینت ظاهر و یا اهمیت بخشیدن به نظافت ندارد، فکر باطلى است که از سوى اسلام کاملا مطرود است و در جهت مخالفت سیره نبوى و ائمه معصومین است. در زندگى رسول خدا(ص) نه تنها پاکیزگى که استفاده از عطر جایگاه خاصى داشته به گونهاى که هزینه عطر ایشان از هزینه غذایشان بیشتر بوده. لذا در روایتى رسول خدا (ص) فرمود: « بِئْسَ العَبْدُ القاذُوره.» [۲۰] آدمى که کثیف و ژولیده است بنده بد و مذمومى است.
در بیان دیگر امام رضا(ع) فرمود: « لَقَدْ ترک النساء العِّفَهَ لِتَرک اَزواجهنَّ التّهیهَ لَهُنَّ.» [۲۱] چه بسا که بىتوجهى مرد به رعایت آراستگى ظاهرى موجب شود که زن از وادى عفت و پاکدامنى فاصله بگیرد ]و این فضیلت بزرگ را از دست بدهد.[ و ما در بحث وظایف مردان به این گونه روایات استناد جستیم.
در قرآن کریم هم پروردگار در مقام هشدار به بنىآدم نسبت به اهمیت لباس و تأثیر آن در رفع زشتى و قبح برهنگى – که این دو ایدهآل شیطان است – مىفرماید: ما هم براى شما لباس معمولى فرستادیم تا شما خود را به واسطه آن حفظ و از برهنگى نجات دهید و هم لباس زینت وتجمل برایتان قرار دادیم. سپس از جهت حفظ تعادل و ارزشها مىفرماید لباس دیگرى است که موجب زینت روان و جان شماست و آن لباس تقواست لذا به صورت خطابى همگانى و بیانیهاى بین المللى مىفرماید: « یا بَنی آدم قَدْ اَنزلَنا اِلیکُم لِباسا یُوارِى سَوْاتِکُمْ وُ ریَ لِباسُ التَقوى ذلِکَ خَیْر;» [۲۲]
فایده دوم: در رعایت آراستگى و پیراستگى زن این است که انجام این وظیفه از سوى خانم درست در راستاى میل طبیعى زن به آرایش و پیرایش و خودآرایى و دلبرى اوست که شریعت درصدد تعدیل و شکل بخشیدن صحیح به این تمایل طبیعى زن برآمده، لذا در بهرهمندىاز اقسام زینتها او از اولویت شرعى برخوردار است؛ بلکه تدارک آلات تنظیف و تزئین زن را وظیفه مرد قرار داده، یا اینکه در دستورات دین ملاحظه مىشود که استفاده بخشى از زینت آلات فقط براى خانمهاست و از براى مردان مذمت و یا تحریم شده است. مثل استفاده مرد از طلا یا ابریشم خالص و یا صاف کردن
پوست صورت به شکل زنان.
در حالى که بر زن مستحب است در همه حال همراه با زینت باشد و هرگز اعتزال و دورى از زینتها را بر خود نگزیند. فایده سوم: ایجاد اعتماد طرفینى بین زن و مرد، وقتى نهایت آرایش و پیرایش زوجین براى یکدیگر صورت پذیرد، علاوه بر ایجاد تعاطف اخلاقى و روانى و ازدیاد عواطف قلبى، موجب اطمینان زوجین نسبت به یکدیگر مىشود و اینکه هر دو معتقد خواهند شد که تمامى ارادت و علاقه خویش را فقط در راه رضایت یکدیگر بکار مىگیرند و بس. اینجاست که نه زن به مرد دیگرى غیر از شوهر خویش نظر خواهد داشت و نه مرد نسبت به همسر یا زن دیگرى مىاندیشد و امنیتى که از این مسئله حاصل مىشود همه ابعاد زندگى زن و مرد را پوشش مىدهد و هرگونه سوءظن و عدم اطمینان در روابط خانواده محو مىگردد و پایههاى نظام خانواده بر اساس حسن روابط و اعتماد و سلامت استوار مىگردد و به تعبیر قرآن کریم هر یک مصداق « هُنَّ لِباسٌ لَکُم وَ اَنتُم لباسٌ لَهنَّ» مىشوند و هر کدام حافظ امنیت دیگرى و مایه زینت و افتخار همسر مىگردد.
فایده چهارم: امنیت اجتماعى و سلامت روان جامعه است. وقتى توجه زن به وظایف اصلى خویش در محور خانواده نبود، اینجا زن که مبدأ سکونت و امنیت خانواده و جامعه و تاریخ است، جایگاه خویش را به عنصرى نامطلوب مىدهد که نه تنها خود از آزادى و امنیت برخوردار نیست بلکه جامعه را به سوى ناامنى مىکشاند، نه خود از باطن راضى است، نه رضایتمندى خانواده را درک مىکند، نه جامعه جایگاه ارزشى و انسانى مناسبى براى او قایل است. او عامل تبرج جاهلیت مدرن مىشود، و از اوج عزت بندگى حق و کرامت انسانى و لذت زوجیّت شایسته سقوط نموده و نام آزادى کاذب تن به اسارتى ننگین مىدهد که نه تنها بنیاد خانواده را بر باد فنا مىدهد، بلکه اثرات تلخ و ذلت بار آن در آمارهاى شبکههاى جهانى و سازمانهاى بینالمللى قاچاق زنان براى ترویج روسپیگرى به چشم مىخورد که متأسفانه تأمین کننده کالاى این تشکیاه و جهنمى زنان و دختران جهان سوم هس
تند.
بسیار قابل دقت است با توجه به اینکه خطر اضمحلال خانواده از همان اواخر قرن ۱۹و اوایل قرن ۲۰در غرب مشهود بوده و کراراً اندیشمندان و صاحبنظران غربى آن را براى بشریت تهدید مىدانستهاند؛ با این حال استکبار پیوسته در توسعه فرهنگ ابتذال خویش تلاش مىکرده نیمه دوم قرن بیستم پافشارى هر چه بیشتر بر ترویج فرهنگ فمینیسم داشته و این خود مبین اهداف شوم استکبار درباره زنان است.
شاید پیش بینى مورخ و فیلسوف معروف غربى « ویل دورانت» نسبت به سال ۲۰۰۰و نگرانى او در مورد مسئله زنان و نابسامانى خانواده در عصر مذکور قابل توجه باشد او مىگوید « اگر فرض کنیم در سال ۲۰۰۰مسیحى هستیم و بخواهیم بدانیم بزرگترین حادثه ربع اول قرن بیستم چه بودهاست، متوجه خواهیم شد که این حادثه جنگ یا انقلاب روسیه نبوده است بلکه دگرگونى وضع زنان بوده. تاریخ، چنین تغییر تکان دهندهاى، آن هم در مدتى به این کوتاهى، کمتر دیده است و خانه مقدس که پایه نظم اجتماعى ما بوده، شیوه زناشویى که مانع شهوترانى و ناپایدارى وضع انسان بود، قانون اخلاقى پیچیدهاى که ما را از توحش به تمدن و آداب رسانده بود، همه آشکارا در این انتقال پرآشوبى که همه رسوم و اشکال زندگى و تفکر ما را گرفته است، گرفتار گشتهاند» [۲۳] و باعث تأسف و تأثر است که ما مسلمین بعضاً به جاى تبیین صحیح فرهنگ دینى و ملى خویش به تشویق و ترغیب فرهنگ مبتذل غرب بپردازیم.
حال سراغ دومین دسته از روایات در باب وظایف سازنده و بالنده زن در عرصه خانواده مىرویم:
۱- ۱- امام صادق (ع) مىفرماید: رسول خدا (ص) درباره حقوق شوهر بر بانو در پاسخ خانمى که از وظایف زن سؤال مىکرد، فرمود: بانو وظیفه دارد با خوشبوترین عطرهایش خود را معطر کند و بهترین لباسهایش را براى شوهر بپوشد و با نیکوترین زینتهایش خود را بیاراید. [۲۴]
۲- ۲- جابربن عبداللَّه انصارى از رسول خدا(ص) نقل مىکند که حضرتش در ارزیابى صفات زنان شایسته مىفرماید: « بهترین زنان شما بانویى است که ; مهربان و عفیف است، در بین بستگان عزیز و نسبت به شوهر پذیرش و انعطاف دارد (در برر او گردنکشى نمىکند) آن گاه که در کنار شوهر خویش است خود را مىآراید، اما نسبت به دیگران خود را محفوظ مىدارد (بىبندوبارى نمىکند.) [۲۵]
۳- محمدبن مسلم از امام باقر (ع) نقل مىکند که فرمود: « سزاوار نیست بانو به خود نرسد ولو در گردن خود گردن بندى بیندازد، سزاوار نیست رنگ کردن دستش را ترک کند اگر چه با حنا مسح نماید.» [۲۶]
۴-امام صادق (ع) از پدرش و او از جدش رسول خدا(ص) نقل مىکند که حضرتش نهى فرمودند
از اینکه زن براى غیر شوهر خودآرایى نماید;. [۲۷]
۵-جابربن عبداللَّه از پیامبر نقل مىکند که فرمود: « بدترین زنان شما; بانویى است که از زشتى زنانى که خود را چون برجنشینان مىآرایند پرهیز ندارند.» شاید مراد از برج نشینى از این جهت است که برج در منظر و دید همه است و اگر زنى خودرا با آرایش در دیدگاه دیگران قرار دهد مورد نکوهش و مذمت رسول خدا(ص) است. ۶-اصبغ بن نباته از امیرالمؤمنین (ع) نقل مىفرماید که: « در آخر الزمان که بدترین زمانهاست، زنانى ظاهر مىشوند که اینها (حفظ و عفت و حجاب را) کنار مىزنند و به عریانى روى مىآورند و (در منظر دیگران) با زینت و خودآرایى ظاهر مىشوند. اینان از جرگه دین خارج و به سوى فتنهها پیش مىروند، تمایل آنان به سوى شهوات است و سرعت در لذات دارند، و سعى در حلال نمودن حرامها را، سپس مىفرماید: اینان در جهنم خالدند ( به واسطه رفتار و عناد و ترویج فسادشان).» [۲۸] ۷-عبداللَّه بن سنان از رسول خدا (ص) نقل مىکند که: « بدترین زنان شما کسى است که نسبت به شوهر پرهیز و منع دارد (و زیبائىهایش را بر او عرضه نمىدارد) ولى نسبت به دیگران و غیر شوهر تباهکارى مىکند (و دچار بلاهت و خودباختگى) مىشود.» [۲۹]
۸-جابر بن عبداللَّه انصارى مىگوید از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: « آیا خبر بدهم بر شرورترین زنانتان؟ او آن کسى است که نسبت به شوهر مغرور و فرازنگرى دارد ولى در برابر دیگران خود را کوچک و ذلیل مىکند،… در زندگى زناشویى کینتوزى دارد، از رفتار ناشایست و زشتىها کناره نمىگیرد و آن هنگام که در غیاب شوهر است، خود را مىآراید و چون شوهر بر او وارد مىگردد، از او کناره مىگیرد…. چنین زنى را خداوند نه عذرش را نمىپذیرد و نه گناهش را مىآمرزد.» [۳۰]
در تمامى این روایات توصیه به تحکیم و استوارى بناى خانواده از درون و از طریق آراستگى ظاهرى و باطنى توصیه مىشود. ایجاد روابط سالم و صمیمانه و تعامل رفتارى و گفتارى ارزشمند به عنوان وظیفه و صفات ممدوح و شایسته معرفى مىگردد و جذب وجلب نظر شوهرش عامل مصونیت خانواده محسوب مىگردد؛ متقابلاً کینه ورزى و ایجاد فضاى سرد و بیروح در خانواده و در روابط زناشویى و عدم برخوردارى از ظاهرى پیراسته و آراسته به عنوان آفتهاى زندگى و علایم فتنههاى اجتماعى بشمار مىآید.
آرایش و پیرایش زن از دیدگاه امام خمینى
در اینجا شایسته است دیدگاه حضرت امام خمینى (ره)را در تحریرالوسیله نسبت به اهمیت آراستگى و تنظیف عرضه داریم. ایشان در بحث نشوز این گونه مىفرماید:
ترک وظایف و عدم رعایت حقوق همسرى از جانب زن عبارت است از:
۱- آماده نساختن خود براى کامیابى و عدم تمکین از سوى زن
۲- از بین نبردن آنچه مایه تنفر انزجار بوده و مانع از ایجاد رابطه زناشویى و تمتع لازم است.
۳- ترک نظافت و آرایش در صورتى که همسر خواستار آن است.
۴- بیرون رفتن از خانه و غیر از آن ]تخلف از امورى که با وظایف زن و نقش او در سکونت و آرامش زندگى سازگارى دارد[
ایشان، در ادامه مىفرماید: اگر زن از انجام خدمات خانه و نیازمندىهایى که در ارتباط با تمتعات زناشویى نمىشود مانند جاروب زدن، خیاطى، آشپزى و غیره حتى آب دادن و پهن کردن رخت خواب خوددارى کند نشوز محسوب نمىشود. [۳۱] بنابراین، عمدهترین وظایف زن ایجاد رابطه شایسته با شوهر از جهت رفتار و گفتار و تحبیب قلوب و تسکین روان خانواده است. قانون مدنى در ماده ۱۱۰۸این چنین مىگوید: « هرگاه زن بدون مانع مشروع از اداى وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.» [۳۲]
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.