مقاله مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده


در حال بارگذاری
14 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده دارای ۹۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده :

مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده

چکیده
هدف از تحقیق حاضر مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده شهرستان رشت است که جامعه آماری مشخص شده عبارتند از دانش آموزان دختر اول دبیرستان شهررشت است که از بین ۲۷۶۱ نفر که کل جامعه آماری دانش آموزان درای خانواده و ۸۸۹ نفر جامعه دانش آموزان پرورشگاهی هستند از این بین ۱۵۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده و جهت سنجش این آزمودنیها پرسش نامه سلامت عمومی گلدنبرگ

که دارای ۲۸ سوال چهار گزینه ای است استفاده گردیده و نمرات خام آن بدست آمده و جهت آزمون فرضیه ها از روش آماری t متغیر مستقل استفاده گردیده که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین سلامت روانی و اضطراب و افسردگی و نشانه های بدنی در بین دانش آموزان سال اول دبیرستان تفاوت معنی داری وجود دارد .

فصل اول
کلیات تحقیق

مقدمه
اعتقاد کامل داریم که تندرستی یکی از نعمتهای بزرگ در زندگی انسان است و نمی توان منکر شد که سلامتی روانی در رده بالاترین نعمتها است . افرادی که به نحوی با بیماران روانی ، عقب ماندگان ذهنی ، معتادان به مواد مخدر و الکل سر و کار دارند به این امر اعتقاد کامل دارند بدیهی است بیماریهای روانی مخصوص به یک قشر و یا طبقه خاصی نبوده و تمام طبقات جامعه را شامل می گردد . بیماری روانی ، کارگر ، کارمند ، محصل ، مهندس نمی شناسد و به عبارت دیگر امکان دارد ابتلا به ناراحتی های روانی برای همه افراد جامعه وجود دارد و هیچ انسانی از فشارهای

روانی و اجتماعی مصون نیست و به عبارت دیگر در برابر بیماریهای روانی مصونیت نداشته و ندارد به طورکلی باید گفت وجود یک بیمارروانی به کار عادی و اقتصاد خانواده لطمه شدید وارد می کند از لحاظ روابط انسانی سایر افراد خانواده را دروضع ناراحت و تاسف آوری قرار می دهد و خانواده باید صرفنظر از مخارج هنگفت و صرف وقت فشار روانی شدیدی را برای نگهداری بیمار خود تحمل کند و

هدف از سلامت روان ارشاد و راهنمایی و آشنا ساختن مردم به اصول و روابط صحیح انسانی و بر حذر داشتن آنها از مخاطراتی است که سلامت روان را تهدید می کند متخصصین بهداشت روانی آموزش بهداشت همگانی را اساسی ترین روش پیشگیری اولیه می دانند شخص سالم احساس می کند که افراد اجتماع او را دوست دارند و به او احترام می گذارند و او نیز متقابلاً به آنها احترام گذاشته و آنها را دوست دارد . فرد غیر عادی اظهار می کند به کسی اعتماد ندارد ، اجتماع برای

او ارزش قائل نیست او دوست خود و واقعی نداشته و ندارد . به افراد اجتماع بد بین بوده و نسبت به آنها سوء ظن دارد و روی این اصل برای خود نیز ارزش قائل نیست هدف اصلی از سلامت روان تقویت فکر و اصلاح رفتار افراد است لذا بر اساس این اصول باید به شخصیت و حیثیت دیگران احترام گذاشت و نسبت به دیگران گذشت و بردباری داشت و این اصل را قبول کرد که افرا اجتماع از هر

صنفی و در هر موقعیتی باشند می توانند مثمر ثمر باشند و اجتماع می تواند به نحو مفیدی از آنها استفاده کند و عدم قبول این اصول باعث پیدایش عقیده خود کم بینی ، عدم اعتماد به نفس ، نا امنی و سوء ظن و عدم سازش شده است ( میلانی فر – ۱۳۸۱ ) .

بیان مساله
شناختن توانایی ها و محدودیت های فردی و اجتماعی و واقع بین در رسیدن به هدف یکی از اصول سلامت روان که شخص با واقعیت زندگی روبرو شود، خود را همانطور که هست بشناسد و قبول کند و کشمکش با واقعیت اغلب سبب بروز اختلال روانی می گرد به این صورت که نوجوانان دارای خانواده و نوجوانان پرورشگاهی می توانند در معرض این موضوع قرار بگیرند به این صورت که نوجوانان پرورشگاهی در صورت عدم موفقیت در کشمکش با واقعیت پیش آمده حتماً دچار عدم سلامت روان خواهد شد . شخص سالم باید علاوه بر استفاده از خصوصیات مثبت و برجسته به محدودیت و نواقص خود آشنایی کامل داشته باشد که این محدودیت ها زیاد مانند نواقص و عوارض جسمانی هستند و در برابر اینها همه افراد یک نوع واکنش نشان نمی دهد گروهی واقعیت را قبول می کنند و به زندگی عادی خود ادامه می دهند و از فعالیت خودداری نمی کنند و سعی می کنند که تعادل طبیعی بین خود و حرفه شان را به خوبی برقرار کند که تمام این مطالب نشان می دهد که آیا افراد می توانند دارای سلامت روانی در زندگی باشند یا نه و به خصوص جوانان و نوجوانان که در معرض نافرجامیها ممکن است قرار بگیرند می توانند سلامت خود را حفظ کند که در این میان مخصوصاً نوجوانانی که به دور از مراقبت و توجه والدین خود در محیط های پرورشگاهی مورد تربیت قرار می گیرند و همین طور نوجوانانی که زیر سایه والدین خود به زندگی می پردازند می توانند از لحاظ سلامت روان و بهداشت روانی در یک رده باشند ( میلانی فر – ۱۳۸۰ ) .

اهمیت و ضرورت تحقیق

پی بردن به شخصیت ، قابلیتها و توانایی ها یا خود پنداری از مهمترین مسایل سلامت روان است و تصور مثبت و متعادل از خود داشتن نشانه سلامت روان و تصور منفی و نامتعادل از خود به معنای روان ناسالم قلمداد می شود، شخص در وهله اول باید بداند کیست و دارای چه عواطف ، ادراکات و احساساتی است و ون خود پنداری در اثر یادگیری به وجود می آید و به اصطلاح آموختنی است لذا تجارب گذشته و نقش اولیاء همانطور که ذکر شد باعث می شود که نوجوان به قضاوت درباره

خود پی ببرد و از خود ارزیابی به عمل آورد و اعتماد به نفس پیدا می کند ولی اگر ارزیابی ناپسند و تحقیر کننده شود و در نوجوان باعث پیدایش عقده های خود کم بینی شود که نمونه هایی از این مشکلات مانند عدم برخورداری از جهت والدین در زمان حساس زندگی خود که این عامل و دوری از محیط گرم خانواده و سپری کردن عمر در یک محیط نه چندان گرم و با محبت می تواند بوجود آورند

مشکلات روانی در نوجوان گردد که امید است با پژوهش های انجام شده بتوانیم نیازهای نوجوانان پرورشگاهی را شناسانده و اینکه در مواردی آنچنان با آنها رفتار کنیم که بتوانیم از یک نوجوان پرورشگاهی به عنوان یک فرد نمونه به حساب بیاوریم زیرا که این محیط ها و دوری از محبت والدی

ن باعث تشکیل رفتارهای ضد اجتماعی در افراد پرورشگاهی می شود و ممکن است خطرات جدی اجتماعی گریبانگیر آنها شود یا افرادی جنایتکار – مجرم به حساب بیایند که با تحقیقات تازه و انجام شده باید نیازها و عقده های آنها شناخته و در جهت مثبت قدم برداریم .

اهداف تحقیق

هدف از تحقیق مقایسه سلامت روان نوجوانان ۱۵ ساله دختر دارای خانواده و پرورشگاهی است و اینکه آیا سلامت روان در بین نوجوانانی که حضور پدر و مادر خود را به وضوح مشاهده می کند بیشتر از نوجوانانی است که به دلایل مختلف بدور از خانواده رشد یافته اند ؟

سوال مسئله
۱- آیا بین سلامت روان نوجوانان دختر ۱۳-۱۵ ساله دارای خانواده و نوجوانان دختر پرورشگاهی تفاوت معنی داری وجود دارد ؟

فرضیه تحقیق
فرضیه اصلی
بین سلامت روان نوجوانان ۱۳-۱۵ ساله دختر دارای خانواده و نوجوانان دختر پرورشگاهی تفاوت معنی داری وجود دارد .
سه بعد سلامت روان را نیز به عنوان فرضیه فرعی در نظر می گیریم .
فرضیه فرعی
۱- (A ) : نشانه های بدنی
۲- ( B ) : اضطراب
۳- (D ) : افسردگی

متغیرها

سلامت روان متغیر وابسته
سن نوجوانان دختر ۱۳-۱۵ ساله متغیر کنترل
نوجوانان دارای خانواده و بدون خانواده متغیر مستقل

تعاریف نظری و عملیاتی واژه ها و مفاهیم
سلامت روان عبارتنداز سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور کامل شود و سلامتی روان عبارت است از اینکه فرد چه احساس

اتی نسبت به خود ، دنیای اطراف محل زنگی ، اطرافیان مخصوصاً با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن است ( شاملو ۱۳۸۰ ) .
در این پژوهش سلامت روانی عبارت است از نمره ایست که آزمودنی از آزمون GHQ به دست می آورد .
نوجوانان دارای خانواده خانواده عبارتند از : نوجوانانی که در چهار چوب خانواده زندگی کرده و دارای پدر و مادر و خواهر و برادر هستند و نوجوانان پرورشگاهی عبارتند از نوجوانانی که بدور از محبت مادری و پدری و بدون احساس از محبت در محیط پرورشگاه با افراد بزرگسال و نوجوانان دیگر همانند خود زندگی می کنند ( گنجی – ۱۳۸۰ ) .

فصل دوم
پیشینه و ادبیات تحقیق

تعریف بهداشت روانی
بهداشت روانی ، روانپزشکی پیشگیر ، بهداشت روانی اجتماعی ، و یا روانپزشکی اجتماعی ، به کلیه روشها و تدابیری اطلاق می شود که برای جلوگیری از ابتلاء و درمان بیماریهای روانی و توان بخشی بیماران روانی موجود به کار می رود .
دو واژه اخیر بعد از سومین انقلاب در روانپزشکی از سال ۱۹۶۳ که باعث ایجاد مراکز جامع روانپزشکی در مناطق جغرافیایی و با جمعیتی معین گردیده بکار می رود .

مشکل تعریف

مشکل تعریف بهداشت روانی از آنجا سر چشمه می گیرد که هنوز تعریف صحیح و قابل قبولی برای بهنجاری نداریم . البته تعاریف و نقطه نظرهای زیادی با توجه به شرایط و موقعیتهای اجتماعی ، سنن و فرهنگ برای بهنجاری شده است ( میلانی فر – ۱۳۷۹ ) .

مختصری درباره تاریخچه و پیشینه بهداشت روانی در ایران
اگر چه از تاریخچه ی بهداشت روانی در ایران اطلاعات کافی دردسترس نیست ولی از مدارک ناکافی به دست آمده با توجه به اعتقادات مذهبی ، سنتی و علمی آن زمان در کشوره

ای ایران و عربی می توان قبول کرد که رفتار با بیماران روانی به نحو مطلوب انجام می شده و از زمانهای قدیم محلهایی برای نگهداری بیماران روانی وجود داشته است . اکثر تصورها این است که علوم پزشکی یونان در نگرش کشورهای عربی زبان و ایران تاثیر گذارده ولی شواهدی وجوددارد که حتی در قرن ۶ و ۷ مدارس پزشکی در ایران وجود دارد و از کتابهای یونانی حتی به صورت

ترجمه در این مدارس استفاده می شده . تجاوز و تاخت و تاز اعراب در قرن ۷ به کشورهای آسیایی از جمله ایران و حتی اسپانیا باعث شده که آثار موجود از بین برود . از زمان ساسانیان در جندی شاپور اهواز برای بیماران روانی مکان مخصوصی ترتیب یافته و در قرن هشتم چندین

بیمارستان در بغداد وجود داشته است و از مسافرینی که از این کشورها به اروپا می رفتند و یاجهت سیاحت به این کشورها آمده و بر می گشتند شواهدی در دسترس است که درمان بیماران در بیمارستان ها به نحو ممکن البته با روش آن زمان انجام می گرفت . در اینبیمارس

تانها ، باغها ، حوضخانه ها ، حمام ، موزیک ، کشاورزی وجود داشته واز عطریات داروهای مقوی و اشتها آور گیاهی جهت درمان استفاده می شد مطابق رسم یونان این بیمارستانها با مدارس

پزشکی وابستگی نزدیک داشته و این وسایل برای فقرا و متمولین یکسان بوده و بیشتر بیماران را بیماران مانیاک و پرسیو تشکیل می داده است .
در دوران اسلام پزشکان و نویسندگان مهم آن زمان مانند ذکریای رازی و ابوعلی سینا را می توان نام برد که نوشته های آنان غیر از عربی به زبان یونانی لاتین و زبانهای دیگر ترجمه شده و در دسترس مردم مغرب زمین قرار گرفته و با استقبال آنان روبرو شده است .
محمد ذکریای رازی ( ۳۳۰-۲۴۰ هجری قمری یا ۹۱۰ -۸۲۰ میلادی ) در شهر ری به دنیا آمده و پس از آموختن فلسفه ، نجوم و شیمی برای فرا گرفتن طب به بغداد رفت که در آن زمان مرکز بزرگی برای آموختن علم طبیعی ، شیمی و پزشکی بوده است . پس از تکمیل دانش پزشکی رازی به ری برگشت و به درمان بیماران پرداخت و حتی بیمارستان شبیه بیمارستان بغداد در شهر ری بر پا کرد به تدریس و آموزش پزشکی پرداخت . رازی به علت نامعلومی به بغداد برگشت و ریاست بیمارستان بغداد را عهده دار شد . به نظر می رسد که رفتن او به بغداد یکی به علت دعوت خلفای آن زمان از عراق و دیگری عدم توجه مردم به کارهای او در ایران بوده است . رازی صرفنظر از پزشک بودن شیمیدان و کیمیاگری برجسته بوده است کشف الکل از تقطیر مواد نشاسته

ای و اسید سولفوریک از بزرگترین کشفیات اوست و او به کیمیاگری نیز معروف است . از تالیفات مهم رازی دو کتاب معروف مربوط به طب بنام الحاوی و کتاب منصوری و رسالاتی درباره امراض باطن و کتابی درباره حرکات نفسانی ، اوهام ، حرکات عشق و طب روحانی را می توان نام برد .
ابوعلی سینا (۴۲۸-۳۷۱ هجری قمری یا ۱۰۰۸ -۹۵۱ میلادی ) نیز مانند زکریای رازی برای بیماران روانی ( دیوانگان آن زمان ) که آنها را مریض دماغی نیز می گفتند دستورات دارویی تجویز می کرد . ابوعلی سینا برای درمان بیماران روانی عقیده به تلقین داشت و به عقیده اکثر مورخان

بخیه و پیوند اعصاب را برای اولین بار عرضه کرده است . از تالیفات ابولی سینا می توان به کتاب قانون ( کتاب طب ان زمان ) که معروفیت جهانی دارد اشاره کرد . این کتاب باعث شد

پزشکی اعراب شهرت جهانی بیابد و تا چندین قرن مرجع پزشکان شرق و غرب باشد . این کتاب در قرن ۱۲ میلادی به لاتین ترجمه و پانزده بار تجدید چاپ شده و تا اواسط قرن هفدهم (۱۶۵۰) در تمام دنیا به منزله اصول علوم پزشکی شناخته شده و در مراکز پزشکی اروپا تدریس می

شد طب امروزی ادامه طب ابوعلی سینا است . در این کتاب فصولی برای بیماریهای روانی وجود دارد که تا چند قرن در کتب اروپایی چنین چیزی به چشم نمی خورده است .
کتاب دیگر او نام « شفا » که مربوط به فلسفه است و تا سال ۱۳۰۰ تدریس طب و فلسفه ( حکمت قدیم ) با هم توام بوده است. در مور مزاجها ابوعلی سینا به چهار نوع ملانکولی ( دموی ، صفراوی ، بلغمی و سورائی ) اشاره کرده و آنها را جزء ابعاد سرشتی در سایکو پاتولوژی بیماری ای روانی دانسته است ( میلانی فر – ۱۳۷۹ ) .
در سال ۱۲۶۷ شمسی دارالشفایی دریزد به فرمان خواجه شمس الدین محمد صاحب دیوان در باغی مشجر و بزرگ نباشد . این بیمارستان دارای بخشهای مخصوص برای بیماران روانی ، حوضخانه ، مجالس المجانین بوده است . تا سال ۱۲۹۳ به علت جنگهای داخلی و هجوم قبایل بیگانه پیشرفت بهداشت روانی انجام نگرفت ودر این سال در بیمارستان سینای فعلی ( ابوعلی سینا ) که یک بیمارستان عمومی است محل کوچکی در زیر زمین ودالان بیمارستان به بیماران روانی اختصاص یافت که فقط تکافوی پذیرش عده قلیلی از بیمارستان روانی ثروتمند را داشت . در سال ۱۲۹۷ نگهداری و سرپرستی بیماران روانی و جلوگیری از حوادث ناگوار (۱) به شهربانی واگذار شد و باغی در اکبر آباد تهران ( خیابان سینای فعلی ) به صورت « دارالمجانین » یا اولین بیمارستان روانی در تهران ایجاد شد. در سال ۱۳۱۹ سازمان جدید دانشکده پزشکی توسط پرفسور ابرلین تاسیس و با ایجاد کرسی بیماریهای روانی و تدریس بیماریهای روانی در دانشکده پزشکی تهران ، تدریس روان شناسی در دانشکده ای عالی و دانشکده ی ادبیات به مورد اجرا گذشته شد.
در سال ۱۳۲۵ بیمارستان روز به در خیابان سی متری جهت بیماران نسبتا ً آرام روانی اختصاص یافت و در سال ۱۳۳۹ بیمارستان روز با وسایل مدرنیته در ساختمان جدید شروع به کار کرد. این بیمارستان از طرف دانشکده پزشکی تهران اداره می شود.

در سال ۱۳۳۶ برنامه های روان شناسی و بهداشت روانی از رادیوی ایران آغاز شد ودر سال ۱۳۳۸ اداره ی بهداشت روانی در اداره کل بهداشت وزارت بهداری تشکیل شد.
در سال ۱۳۴۳ اولین مرکز بهداشت روانی تهران از طرف اداره ی بهداشت روانی وزارت بهداری در خیابان هدایت تاسیس شد و بیمارستان را به طور سرپایی پذیرا گردید .
برای اولین بار طرح ادغام خدمات بهداشت روانی در خدمات اولیه بهداشتی در شبکه بهداشت و درمان شهر رضا ( استان اصفهان ) شروع شد و چون موفقیت این طرح مورد تایید نمایندگان

سازمان بهداشت جهانی قرار گرفت لذا بهداشت روانی به عنوان اصل نهم خدمات اولیه بهداشتی در کشور اعلام و اجرای طرح کشوری بهداشت روانی در استانهای دیگر کشور آغاز شد .بر حسب این طرح توسط بهورزان آموزش دیده در خانه بهداشت واقع در روستا بیماریابی انجام می گیرد

و بیمار به مرکز بهداشتی و درمان روستایی در مرکز بخش معرفی می شود . در این مرکز پرونده شرح حال روانپزشکی برای بیمار تهیه و پر می شود و بیمار به پزشک مرکز معرفی می شود .
در صورتیکه بیمار بیماری ساده ای داشته باشد دستورات لازم بهداشتی و درمانی به او داده

می شود و در صورتیکه بیمار مبتلا به بیماری های روانی یا عصبی شدید باشد به کلینیک روانپزشکی واقع در پلی کلینیک شهرستان معرفی می شود . این کلینیک دارای یک روانپزشک و یک روانشناس است که پس از معاینه کامل دستورات سر پایی به بیمار می دهند و در صورتیکه بیمار احتیاج به بستری شدن داشته باشد به بخش های روانپزشکی مرکز استان معرفی می شود و تمام اقدامات انجام شده به اطلاع مراکز قبلی داده می شود.
خانه بهداشت ( روستا – بهورز ) مرکز بهداشتی درمان روستایی ( مرکز بخش – پزشک )
بخش های روانپزشکی و بیمارستان ( مرکز استان ) پلی کلینیک و کلینیک روانپزشکی ( شهرستان – روانپزشک )
با اجرای این طرح خدمات بهداشت روانی از حالت تمرکز در بیمارستانهای روانی خارج شده و در سطح کل کشور به مورد اجرا گذاشته می شود و به نام خدمات بهداشت روانی اجتماعی گفته

می شود .
طبق گزارش دفتر بهداشت روانی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی در حال حاضر ۲۰۰ مرکز روانپزشکی در ایران فعالیت دارند . تعداد پزشکان ایران حدود ۲۴۰۰۰ نفر می باشد که از بین آنان فقط ۳۸۵ نفر روانپزشک هستند و با توجه به کل جمعیت ایران برای هر یک میلیون نفر ۵ تا ۶ روانپزشک داریم و به همین علت ۸۵ درصد بیماران روانی به پزشکان غیر روانپزشک مراجعه می کنند . در حدود بیست بیمارستان عمومی دارای بخش روانپزشکی هستند تعداد تخت های بیمارستان

در کشور ۸۹۰۰۰ می باشد که تعداد ۵۸۵۰ از آنها به بیماران روانی اختصاص یافته است . بخش های اورژانس روانپزشکی جا نیافتاده و مراکز توان بخشی جوابگوی احتیاجات بیماران نیستند ( میلانی فر – ۱۳۷۹ )
پزشکان و افرادی که با دید پزشکی به مسئله نگاه می کنند بهنجاری یا سالم بودن را نداشتن

علائم بیماری تلقی می کنند و به عبارت دیگر سلامتی و بیماری را در دو قطب مخالف یکدیگر قرار می دهند و برای اینکه فردی سالم بیمار شود بایستی از قطب سالم به قطب مخالف برود . این امر در بعضی از بیماریهای منجمله بیماریهای عفونی ممکن است صادق باشد ولی در بیماریهای روانی صادق نیست . عدم وجود علایم بیماری روانی و یا از بین رفتن علایم بیماری در اثر درمان به این معنی نیست که فرد از سلامت روانی کامل برخوردار و به اصطلاح سالم است . بیماران مبتلا به صرع ، جنون ادواری ، وانواع افسردگی ها و نظایر آن از این قبیلند . البته این موضوع منحصر به بیماریهای روانی نیست و در اکثر بیماریهای جسمانی نیز صدق می کند .
بیماران مبتلا به فشار خون و یا بیماری قند و غیره اگر به علت استفاده از دارو ، فشار خون عادی و یا قند خون در حد طبیعی دارند دلیلی بر سلامتی آنها نیست چون قطع درمان باعث پیدایش و برگشت علایم بیماری خواهد شد.
پزشکان و روانپزشکان بهداشتی که در سازمانهای بهداشتی با طب پیشگیری و برنامه های اجرایی سر و کار دارند و به اصطلاح دید بهداشتی دارند مانند اپیدمیولوژیست ها برای تعریف بهنجاری از نرمال میانگین با زنگوله منحنی توزیع عمومی استفاده می کنند و افراد را با خصوصیات افراد میانگین مقایسه می کنند . این روش جنبه بالینی و درمانی نداشته و جنبه آماری دارد . به علاوه تعیین خصوصیات افراد میانگین که از طریق آماری به دست می آید خود مسئله قابل بحثی است روانپزشکان فری را از نظر روانی سالم می دانند که تعادلی بینرفتارها و کنترل او در مواجه با مشکلات اجتماعی وجود داشته باشد . از این دیدگاه انسان و رفتارهای او د مجموع یک سیستم در نظر گرفته می شود که بر اساس کیفیات تاثیر و تاثیر متقابل عمل می کند . با این دید سیستمیک ملاحظه می شود که چگونه عوامل متنوع زیستی انسان بر عوامل روانی اجتماعی

او اثر گذاشته و بالعکس از آن تاثیر می پذیرد . به عبارت دیگر در بهداشت و تعادل روانی انسان به تنهایی مطرح نیست بلکه آنچه مورد بحث قرار می گیرد پدیده هایی است که در اطراف او وجود دارند و بر جمع سیستم و نظام او تاثیر می گذارند و از آن تاثیر می گیرند . پس از دید روانپزشکان سلامتی عبارت است از تعادل در فعالیت های زیستی ، روانی و اجتماعی افراد که انسان از این تعادل سیستمیک و ساختارهای سالم خود برای سرکوب کردن و تحت کنترل درآوردن بیماری

استفاده می کند ( میلانی فر – ۱۳۷۹ ) .
روانکاوان و طرفداران فرضیه های روانکاوی ( روان تحلیلی ) از شخصیت ایده آل صحبت می کند و « من » را میانجی بین خواسته های «نهاد» و کنترل و مواخذه « فوق من » می دانند و بهنجار

ی را میادنجیگری صحیح و منطقی بین دو قدرت « نهاد » و « ابرون » می دانند. رونکادان به مراحل مختلف رشدروانی و عملکرد صحیح و خالی از تعارض ایگو ، استفاده از مکانسیم های دفاعی

سازنده در ضربه ها و فشارهای شدید را دلیل بر سلامت و تعادل روان می دانند . کارهای اریکسون و هارتمن نیز به منظور تائید این نظریه است.
کارشناسان سازمان بهداشت جهانی سلامت فکر و روان رااین طور تعریف می کنند :
« سلامت فکر عبارتاست از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران تغییر دادن و اصلاح محیط فری و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی ، عادلانه و مناسب » . لویسنسون وهمکارانش در ۱۹۶۲ سلامتی روان را این طور تعریف کرده اند: سلامتی روان عبارت است از اینک فرد چه احساسی نسبت به خو دنیای اطراف ، محل زندگی اطرافیان مخصوصاً با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد ، چگونگی سازش وی بادرآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویش » . کارل منفجر می گوید : سلامت روانی عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور کامل شود .
طبق تعریف واستون موسس مکتب رفتارگرایی « رفتار عادی نمودار شخصیت انسان سالم است که موجب سازگاری او با محیط و بالنتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری می شود » . تعریف گنیزبرگ در مورد بهداشت روانی عبارت است از : « تسلط و مهارت در ارتباط صحیح با محیط بخصوص در سه فضای مهم زندگی عشق ، کار ، تفریح » این شخص و همکارانش برای توضیح بیشتر می گویند :استعداد یافتن و ادامه ی کار ، داشتن خانواده ، ایجاد محیط خانوادگی خرسند ، فرار از مسائلی که با قانون درگیری دارد ، لذت بردن از زندگی و استفاده صحیح از فرصت ها ملاک تعادل و سلامت روان است .
با توجه به تعریف بهنجاری از دیدگاه های مختلف و پیچیدگی علوم رفتاری در پزشکی و عدم تعیین و حد رفتاری عادی ، ارتباط جسم و روان ، رابطه علوم رفتاری با فیزیولوژی و پزشکی از یک طرف و

روانشناسی ، فلسفه ، علوم انسانی و جامعه شناسی از طرف دیگر کمبود تحقیقات و مطالعات در بیماری های روانی و نحوه اجرای اجرای انواع پیشگیریها که پایه و اساس بهداشت را در پزشکی تشکیل می دهند همگی نقطه ضعفی است که تعریف ، هدف و برنامه های بهداشت روانی را دچار اشکال می کند .
مشکلات تعریف بهداشت روانی به قدری آشکار است که احتیاج به ارائه مدارک و دلیل ندارد و تعاریف فوق نشاندهنده وسعت مسئله و خط مشی است برای آنان که علاقه مند به بهداش

ت در بیماریهای روانی هستند .
همانطور که گذشت اکثریت روانپزشکان توانایی سازش با محیط انعطاف پذیری ، قضاوت عادلانه و منطقی در مواجه با محرومیت ها و فشارهای روانی را ملامک سلامت و تعادل روان می دانند و هدف اصلی از درمان بیماران روانی نیز قادر کردن آنها به زندگی خانوادگی ، اجتماعی و به اصطلاح سازش با محیط است .
تعاریف فوق برای روانپزشک بهداشتی که دروزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی مجری طرح و برنامه ریزی بهداشت روانی کشور است و با مسائلی مانند سیاست روز ، امکانات بودجه ، مسائل ارتباط جمعی ، کمبود پرسنل و نیروی انسانی متخصص و فعال ، مسائل اداری ، مالی ، قضایی آمار و اقلام ، جمعیت ، تعداد مبتلایان جهت پیاده کردن و گسترش برنامه های بهداشت روانی و خلاصه مسائل همه گیر شناسی سر و کار دارد مفید و مفهوم نیست و با نوع کار او نیز توافقی ندارد .
از تعاریف فوق چنین استنباط می شود که بهداشت روانی عملی است برای بهزیستی و رفاه اجتماعی که تمام زوایای زندگی از محیط خانه گرفته تا مدرسه ، دانشگاه ، محیط کار و نظایر آن را در بر می گیرد و در بهداشت روانی آنچه بیش از همه مورد نظر است « احترام به شخصیت و حیثیت انسانی است » و تا هنگامی که حیثیت و شخصیت فرد برقرار نشود سلامت فکر و تعادل روان و بهبود روابط انسانی معنی و مفهومی نواهد داشت . وی این اصل بهداشت روانی را دانش یا هنری می دانند که به افراد کمک می کند که با ایجاد روشهای صحیح روانی و عاطفی بتوانند با محیط خود سازگاری حاصل نموده و برای حل مشکلات از راههای مطلوب اقدام نمایند .
مجدداً به این واقعیت تاکید می شود که در بهداشت روانی تنها نداشتن علائم بیماری کافی نیست . بهداشت مناسب باید افراد را قادر سازد تا تواناییهای جسمی و روانی خود را به حداکثر رسانیده از استرسهای ناشی از عوامل بین افراد جلوگیری کرده ، زندگی اجتماعی ، اقتصادی بارور و هماهنگ با محیط داشته باشد ( میلانی فر – ۱۳۷۹ ) .

تاریخچه بهداشت و سلامت روان

تاریخچه بهداشت روانی با توجه به وجود بیماریهای روانی از زمانی که بشر وجود داشته و مخصوصاً زندگی اجتماعی را شروع کرده همراه بوده است . پیدا کردن شروع و آغاز هر نهضتی بخصوص نهضتهای اصلاحی و علمی به علت داشتن منابع گوناگون و چند جانبه مسئله مشکلی است . در حقیقت روانپزشکی را می توان قدیمیترین حرفه و تازه ترین علم به شمار آورد . قدیمیترین چون بیماریهای روانی از قدیم وجود داشته و بقراط در ۳۷۷ تا ۴۶۰ سال قبل از میلاد عقیده داش

ته که بیماران روانی را مانند بیماران جسمی باید درمان کرد ، علل سرشتی و فرضیه مزاجها از همان زمان بقراط و جالینوس وجود داشت و اهمیت تاریخی دارد . تازه ترین علم برای اینکه تقریباً از ۱۹۳۰ بعد از تشکیل اولین کنگره بین المللی بهداشتروانی بود که روانپزشکی به صورت جزیی از علوم پزشکی شد و سازمانهای روانپزشکی و مراکز پیشگیری در کشورهای مترقی یکی بعد از دیگری فعالیت خود را شروع کردند . از فعالیت این سازمان ها در جریان جنگ جهانی دوم عملاً کاسته شد و بدینترتی می توان روانپزشکی رابه صورتتازه ترین علم بعد از جنگ جهانی دوم به حساب آورد .
از اسناد و مدارک موجود چنین استنباط می شود که تا اواخر قرن هجدهم و همزمان با انقلاب کبیر فرانسه از تاریخچه بهداشت روانی اطلاعات کافی در دست نیست . به علت جهل و بیسوادی از بروز بیماریهای روانی ، اختلالات روانی و بیماریهای روانی رابهدخالت ارواح خبیثه و شیاطین ، قدرتهای ماورای انسانی و نفوذ عوامل طبیعی مانند خورشید ، ماه ، رعد و برق در بدن می دانستند و عقیده داشتند که باید این بیماریها با نیروهای ماورالطبیعه وساطت افراد مقدس در نزد خدا بهبودی یابند و این شناخت موقعی اتفاق می افتد که بیمار در خواب باشد . اولین بار بقراط فیلسوف مشهوریونانی بود که خرافات را درباره بیماریهای روانی کنار گذاشت و اختلالات روانی را به طرف پزشکی کشانیده درباره مالیخولیا و جنون زایمانی تعریف و توصیف کرد و مغز را مرکز اصلی روان دانست . جالینوس علت بیماریهای روانی رااختلال عمل مغز و عدم تعادل اخلاط بدن می دانست در اوایل قرن سیزدهم و اوایل رنسانس ارتباط جسم و روان و یکپارچگی واکنش آنها مورد بحث قرار گرفت و به علاوه فرضیه ابوعلی سینا مسئله این ارتباط را به اسپانیا و کشورهای دیگر کشاند و این زمینه ای برای فرضیه جدید برای بیماریهای روانتنی شد . این قرن راباید قرن سحر و جادو، دخالت شیاطین و ارواح در ایجاد بیماریهای روانی دانست اولین روانپزشک به نام جان وی یر که در سال ۱۵۱۵ در دهکدهای در مرز آلمان و هلند به دنیا آمده بود پس از اتمام دوران پزشکی در پاریس علاقه مند به مطالعه درباره رفتار انسانی و بیماریهای روانی شد و در سال ۱۵۶۳ کتابی در سوئیس نوشت که امروزه اهمیت زیادی درباره تاریخچه روانپزشکی دارد . به علت علاقه مندی در

نوشتن رساله هایی در مورد تشخیص بیماریهای روانی ، پسکیوزهای سمی ، صرع ، وحشت شبانه ، پسکیوزهای پیران ، هیستری ، پارانوئیا ، توهمات ، افسردگی و سایر پدیده های روانی مورد قرن ۱۶ نام گرفت . اگر چه نوشته های او با مخالفت و طرد او از طرف گروه زیادی از اطباء و نویسندگان آن زمان روبرو شد ولی تا قرن اخیر ارزش و اهمیت نوشته های او علوم نبود ولی بارشد روان شناسی پویا مجدداً نوشته های تاریخی وی یر ارزش خود را در روانپزشکی پیدا کرد. اولین

روانپزشک در کشور انگلستان ویلیام تبی در سال ۱۷۵۳ بود . اطلاعات جسته گریخته وجود دارد که تا قرن چهاردهم مکانهایی برای مواظبت و نگهداری بیماران روانی در مونت کاسینو ایتالیا و بیمارستان درلیون فرانسه و در پاریس و همچنین بنا شدن بیمارستان تبلم در لندن در سال ۱۲۴۷ ( اولین بیمارستان تقریباً رسمی و دولتی ) و در سال ۱۳۸۵ بیمارستان سنت بارتولومو در لندن در نزدیک کلیسای سنت بارتولومو وجود داشته است . در اسپانیا اولین بیمارستان روانی در سال

۱۴۰۹ در شهر والانسیا به وسیله یک کشیش اسپانیایی ایجاد شد و علت آنرفتار استهزا آمیز و آزار دهنده افراد نسبت به بیماران روانی در ملاء عام و خیابانهای آن زمان بوده است .
در اثر اقدام و پیشنهاد این کشیش از سال ۱۴۱۲ تا ۱۴۸۹ پنج بیمارستان دیگر در نقاط مختلف

اسپانیا ساخته شده و در سال ۱۵۶۷ به علت نفوذ اسپانیاییها اولین بیمارستان روانی در شهر مکزیکو بنا نهاده شد . روی این اصل نقش اسپانیاییها در بنا نهادن بیمارستان های روانی و مواظبت از بیماران روانی هم در قدیم و هم امروزه از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است .
از اینکه نحوه درمان در بیمارستانهای آن زمان چهبوده و به سر بیماران چه می آمده آیا بیماران بهبود می یافتند یا نه ؟ اطلاعات درستی نداریم ولی آنچه مسلم است این است که اگر این بیماران در منازل یا خانواده ها می ماندند به طناب و زنجیر بسته می شدند به طوری که بعضی از آنها زنجیرها را پاره از خانواده فرار در غارها، جنگلها زندگی می کردند از پوست و برگ درختان تغذیه می کردند . به صورت دیو اجنه ، مزاحم رهگذران می شدند و هر کس آنها رامی کشت مسئولیتی نداشت . بیماران روانی خفیف به صورت فقرا و ولگردان در کوچه و بازار وسیله خنده وتمسخر بچه ها و آلت دست بزگتران می شدند .
در بیمارستان تبلم لندن تاقرن ۱۹ خوراک ، پوشاک و جای کافی برای بیماران وجود نداشت و بیماران را در روزهای یکشنبه در معرض دید و تماشای مردم در مقابل دریافت مختصر پول قرار می دادند و از این راه سالیانه ۴۰۰ پوند انگلیسی عاید بیمارستان می شد تا کمبود بوجه را جبران نمایند .
در قرن ۱۷ ارتباط جسم و روان و محل این ارتباط در سلسله اعصاب مورد بحث قرار گرفت و دکارت و مالپکی ویلیس و سایرین مراکزی برای این ارتباط تعیین کردند . در همین قرن در سال ۱۶۰۲ اولین کتاب پزشکی درباره بیماریهای روانی به نام پراکسیس مدیا توسط پزشک سوئیس نوشته شد که در آن طبقه بندی بیماریهای روانی مورد توجه قرار گرفته اند و برای بیماریهای روانی علل ارگانیک

قائل شدند. دو نفر از روانپزشکان معروف آن زمان یکی زاکیا که پدر پزشکی قانونی لقب گرفته و سالها نیز پزشک پاپ بوده است کتابی درباره روانپزشکی قضایی نوشته و در گزارشات او مطالب زیادی وجود دارد از جمله اینکه فقط پزشک است که می تواند درباره ناراحتی و شرایط روانی افراد اظهار نظر نماید ، با بیمار روانی به مصاحبه بنشیند و درباره رفتار و اعمال بیمار قضاوت نماید ، دیگری به نام توماس سیدنهام که خاطر نشان کرد واکنشهای هیستریک فقط مخصوص خانم

ها نبوده بلکه نزد آقایان و کودکان نیز دیده می شود و به صورت همه نوع علائم مانند : تهوع ، استفراغ ، سرفه ، تشنج ، دردهای معدی و روده ای و دردهای مختلف بدن ممکن است تظاهر نماید . نکته قابل ارزش این بود که در آن تاریخ که همه درگیر علایم روانی شدید و جنون مالیخولیایی بودند سیدنهام به ناراحتی نوروتیک اشاره کرد ولی بعد از او مسئله به فراموشی

سپرده شد تا اینکه مجدداً در قرن بیستم مسئله توسط فروید به سر زبانها افتاد .
در قرن هجدهم مسئله به همان طریق قرن هفدهم ادامه یافت و موسسات خیریه در کشورهای کاتولیک بنا به پیشنهاد کشیش ها تاسیس شد در این موسسات نظریان مردم درباره نحوه نگهداری و نظریه پزشکان در مورد درمان بیماران متفاوت بود . در بیمارستان تبلم اختلاف بین پزشکان طوری بود که عده ایب بیماران روانی راغیر قابل علاج دانسته و بعضی نیز روشهای مختلف درمانی به آنها توصیه و عقیده داشتند که این بیماران بایستی درمان پزشکی شوند در همین قرن ژرژ سوم پادشاه انگلستان که دچار حملات بیماری مانیاک شده بود توجه پزشکان و اطرافیان را به خود معطوف داشت و توجه به تنها به درمان ژرژ سوم بلکه به مسائل پزشکی و روانپزشکی و پرستاری بیماران روانی بیشتر شد ( میلانی فر – ۱۳۷۹ ) .
در اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ نام سه نفر باید در سر لوحه پیشتازان و رهبران درمان اخلاقی و انسانی که عبارتند از فیلیپ پنیل از فرانسه ، ویلیام تیوک از انگلستان و ون سنزوکیاروگی از ایتالیا قرار گیرد . کیاروگی در سال ۱۷۹۴-۱۷۹۳ سه جلد کتاب درباره بیماریهای روانی نوشت و افتتاح بیمارستان روانی به نام بوفی فازیو و گذراندن قانون برای بیماران روانی درسال ۱۷۷۴ از کارهای انجام شده او بود . مورگانی نیز در ایتالیا از افرادی بود که در پیشرفت و ادامه درمان با روش اخلاقی سهم مهم داشت . تیوک ( ۱۸۱۹-۱۷۳۲) به علت داشتن اعتقادات مذهبی و اینکه اگر

بیمار روانی از محیط فشار آور دور باشد بهبود می یابد در یورگ انگلستان در سال ۱۷۹۶ بیمارستان برای ۳۰نفر افتتاح کرد و به درمان پزشکی با آزاد گذاشتن بیماران اقدام کرد و چون نتایج رضایتبخش داشت بعد از او نیز پسرش به نام ساموئل تیوک روش پدر ادامه داد و روش او الگویی برای افتتاح بیمارستان و مراکز در ایالت متحده امریکا گردید . پنیل ( ۱۸۲۶-۱۷۴۵ ) متول جنوب فرانسه و پزشک معروف در سال ۱۷۹۴ به پاریس رفت و به ریاست بیمارستانی بی ستر که مربوط به بیماران روانی مرد بود و حدود ۲۰۰ بیمار خطرناک و غیر قابل کنترل داشت منصوب شد . پنیل از سالها قبل ریا

ره درمان و نگهداری بیماران روانی به طرق انسانی نظریه هایی داشت . پس از منصوب شده به این سمت اولین اقدامش آزاد گذاشتن بیماران و کنار گذاشتن تنبیه و شکنجه بود که با استقبا

ل اکثریت مردم آن زمان روبرو شد و در نتیجه این امر در بیمارستان سالی تپریز که مخصوص بیماران زن بود و توسط اسکیرول اداره می شد به اجرا درآمد . پنیل در کتابی به نام رساله پزشکی فلسفی درباره مانی بازبانی بسیار ساده و روشن و مطابق سبک پزشکی علایم بیماریهای روانی را شرح داده و به چهار گروه بیماریهای روانی اشاره کرد . که عبارت بودند از :

ملانکویی یا اختلال عملی فکریب و ذهنی ، مانی یا هیجان عصبی بیش از حدبدون هذیان و یا توام با هذیان ، دمانسی یا جنون پیری ،و اختلال پدیده های فکر و بالاخره عقب ماندگی ذهنی یا محدودیت فعالیت قوای ذهنی .
پنیل اعتقاد داشت که این بیماری ها بایستی با دارو درمان شوند و در رساله خود هیجان را عاملی مستعد کننده و یا تسریع کننده در بیماری های روانی دانسته است. به نظر می رسد وجود این عقیده در پنیل به علت این بوده که در مکتب روان شناسی عملی ارسطویی ( یکی از مکاتب روان شناسی یونان در سالهای ۳۲۲ تا ۳۸۴ قبل از میلاد ) هیجان در سه واحد علایم بیماری های روانی قرار داده شده بود و به عبارت دیگر ارسطو بیماریهای روانی را در اثر به هم خوردن تعادل و هیجان و سلامت روان را به علت تعادل کامل هیجان می دانست . در مکتب ارسطویی تمام جنبه های رفتاری از نظر عملی در نظر گرفته می شد که تقریباً همان نظریه ای که فعلاً نیز در مد نظر

است در این مکتب فلسفه یگانگی روان و جسم بیشتر مورد تاکید بوده و به همین دلیل برای درمان بیماران روانی از عطریات ، مشروبات ، موزیک ، تفریح ، گردش و صحبت آزاد استفاده می شد و

مخصوصاً برای مسئله در دل آزاد و احیای واکنشها خیلی تاکید می شده زیرا هیجانات باید بیرون ریخته می شدند تا باعث تهاجم و هتک حرمت نشوند باید گفت استقبال از موزیک و تاثیر در فرهنگ یونان بیشتر به علت جنبه های هیجانی روانی و بالنتیجه درمان بوده است . و همین مسئله باعث شده که پنیل درمان اخلاقی را یک درمان انتخابی برای بیماران روانی دانسته است ( پاشا شریفی – ۱۳۷۹ )
در کشورهای امریکایی تا زمانی که جزء کشورهای مستمراتی بودند مسائل روانی همان جنبه های خرافاتی و مرهوم پرستی داشت و سحر و جادو در سر لوحه علل بیماریهای روانی به شمار می رفت . بیماران شدید روانی در زندانها و بیماران کسب و خفیف در منازل نگهداری می شدند و

حتی قانون الیزابتی درباره نگهداری فقرا در انگلستان تاثیر زیادی در کشورهای مستمراتی امریکا نداشت . کم کم مردم خیر و فهمیده انجمنهای محلی تشکیل داده و به تبعیت از کشورهای اروپایی روشهای انسانی درباره بیماران روانی به اجرا گذاشتند و روز به روز به علت فشار و احتیاج مردم تعداد این انجمنها زیاد شدند .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.