تحقیق در مورد بهداشت خانواده


در حال بارگذاری
10 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تحقیق در مورد بهداشت خانواده دارای ۲۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد بهداشت خانواده  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد بهداشت خانواده،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد بهداشت خانواده :

بهداشت خانواده

بهداشت روانی
کلیات بهداشت روانی
اصول بهداشت روانی
سلامت جسم و روان
معیارهای سنجش رفتار نابهنجار
تاریخچه بهداشت روانی
بهداشت روانى شاخه‌اى از بهداشت عمومى است که در درجه اول به پیشگیرى از وقوع بیمارى و در درجه دوم به تشخیص به‌موقع بیمارى‌ها، اقدام فورى براى درمان آنها و در نهایت به یارى فرد مى‌پردازد تا از توانمندى‌هاى باقى مانده او حداکثر استفاده را بنماید.

گفتنى است که تأمین بهداشت روانى به سادگى بهداشت جسمانى نیست، زیرا عواملى که بیمارى‌هاى جسمانى را ایجاد مى‌نمایند تقریباً شناخته‌ شده‌اند. به‌ویژه راه‌هاى پیشگیرى و درمان بیمارى‌هاى عفونى و تب‌زا، براى پزشکان کار ساده‌اى است و توصیه‌هاى سهل‌الوصولى را مى‌توانند براى عموم داشته باشند. عوامل بیمارى‌زا و طرز سرایت آنها مى‌تواند توضیح داده شود و راه‌هاى پیشگیرى آن اعمال گردد. ولى در مورد بیمارى‌هاى روانى هنوز وضع به این روشنى

نیست، زیرا در ایجاد و بروز بیمارى‌هاى روانى عوامل متعددى دخالت دارند و حتى در مورد برخى از بیمارى‌هاى روانى زمینه ابتلاء به آن قبل از تولد یعنى در دوران جنینى و یا دوران اولیه زندگى بعد از تولد شروع مى‌شود و همچنین عوامل روانی، فضا و جو روانى حاکم در خانواده و نحوه برخورد والدین با فرزندان از اهمیت ویژه‌اى برخوردار است.

به‌طور خلاصه مى‌توان گفت که بهداشت روانى عبارت است از تأمین سلامت فکر و روان در جهت سازگارى و تطبیق فرد با خود و با محیط زندگی، قدرت پذیرش واقعیت‌هاى موجود و شکوفائى استعدادهاى بالقوه خویش.
اصول بهداشت روانى
احترام فرد به شخصیت خود و دیگران
یکى از اصول بهداشت روانی، این است که افراد خود را دوست داشته باشند و به شخصیت خود احترام بگذارند. برعکس اگر افرادى از خود متنفر بوده، براى خود ارزشى قائل نباشند، نشان غیرعادى بودنِ آنها است. اینکه آیا فردى خود را دوست دارد؟ آیا به خود احترام مى‌گذارد؟ و آیا فکر مى‌کند که مردم او را دوست دارند یا خیر، نشان‌دهنده عواطف، احساسات و طرز سازش فرد با محیط است. بدبینی، بدگمانی، سوءظن به دیگران، نداشتن وسعت واقعی، اعتماد نداشتن به دیگران و ارزش قائل نشدن براى خود، از ویژگى‌هاى فرد غیرطبیعى مى‌باشد.

انسان سالم باید خود را چنان که هست دوست داشته باشد و بپذیرد و البته در صدد رشد خود نیز برآید. با به کار گرفتن اصل در زندگى هر فردى مى‌تواند به خود و افراد جامعه کمک فراوانى بنماید. تنها در صورتى که فرد خود را دوست داشته باشد و به دیگران احترام بگذارد قادر خواهد بود که دیگران را نیز دوست بدارد و به آنها احترام بگذارد. افرادى که مرتب دیگران را تحقیر مى‌نمایند و دیگران را دوست ندارند بدین معنى است که در واقع خود را دوست ندارند.
شناخت محدودیت‌ها و توانائى‌ها در خود و افراد دیگر

هر فرد سالم باید محدودیت‌هاى جسمى و روانى خود را بشناسد و بپذیرد. او ضمن اینکه توانائى‌هاى خود را شناخته و از آنها بهره مى‌گیرد سعى مى‌نماید تا محدودیت‌هاى خود را خالى از هرگونه تعصبى بشناسد و در صدد رفع آنها در حد امکان برآید.
مثلاً اگر شخصى از اعتماد به‌نفس پائینى برخوردار است، مى‌تواند با کشف استعدادها و توانمندى‌هاى خود آنها را رشد داده، در صدد کسب موفقیت برآید و در پى کسب موفقیت، اعتماد به‌نفس او نیز بالاتر خواهد رفت. البته فردى که داراى محدودیت‌هاى جسمانى باشد باید واقعیت وجودى خود را قبول کرده، زندگى عادى خود را ادامه دهد. لازم به ذکر است که همه افراد داراى محدودیت‌هائى هستند که با شناخت هر چه بهتر آنها مى‌توانند در جهت رفع، کاهش، جبران و یا پذیرش آن اقدام نمایند.

پى بردن به علل رفتار
هر رفتارى تابع علتى است و هیچ رفتارى خودبه‌خود صورت نمى‌پذیرد. مثلاً فردى که دچار ترس‌هاى بى‌مورد است، اگرچه علت آن از نظر خود فرد پنهان مى‌باشد ولى مى‌‌تواند عللى همچون یادگیری، تجربیات ترسناک دوران قبل و یا تقلید داشته باشد و یا فردى که رفتار پرخاشگرانه دارد، این رفتار مى‌تواند عللى همچون ناکامی، یادگیری، تقلید و یا عدم تعادل هورمونى در بدن داشته باشد.
توجه به تمامیت وجود هر فرد

رفتار هر فرد تابع وضعیت جسمانى و روانى او است. مسائل جسمى بر روان انسان و مسائل روانى بر جسم او تأثیر مى‌گذارد. مثلاً زمانى که انسان از درد جسمانى رنج مى‌برد نمى‌تواند بشّاش و با نشاط باشد و همچنین زمانى که دچار خستگى روانى است نمى‌تواند اعمال جسمانى را به‌خوبى انجام دهد.
امروزه ثابت شده است که بسیارى از بیمارى‌هاى جسمانى ماهیّت روانى دارند، از این دسته‌اند بیمارى‌هائى مثل زخم معده، زخم روده، آسم، میگرن و;
متخصصان و مربیان نباید تنها یک بعد وجودى دانش‌آموزان را مورد توجه قرار دهند بلکه توجه به جنبه‌هاى جسمانی، عاطفی، عقلانى و روانى توأماً ضرورى است.

شناسائى نیازها و انگیزه‌هاى مسبب رفتار انسان
بهداشت روانى بر این اصول استوار است که نیازهاى هر فرد در هر مقطع سنى باید شناخته شده، به موقع ارضاء گردد. احتیاجات افراد بشر به دو دسته تقسیم مى‌شوند: احتیاجات جسمانى و احتیاجات روانی.
احتیاجات جسمانى شامل احتیاج به غذا، آب و استراحت است. احتیاجات روانى مانند نیاز به امنیّت روانی، نیاز به پیشرفت، نیاز به محبت، نیاز به مورد تأیید قرار گرفتن و غیره. انسان دائماً تحت تأثیر این نیازها است و رفتار او براساس ارضاء و یا محرومیت از نیازهاى او تبیین مى‌گردد.
انسان به‌طور دائم در حال مبارزه و تلاش است تا به نیازهاى خود دست یابد. انسان سالم این اصول را مى‌فهمد و مى‌پذیرد و به‌طور واقع‌بینانه با مشکلات زندگى مقابله مى‌کند و با وجود موانع دلسرد نمى‌شود. زیرا مى‌داند که زندگى یعنى مبارزه با عوامل مختلف. او مى‌داند که همیشه تقاضاهاى انسان با مقتضیات اجتماعى مطابقت نمى‌کند، بنابراین سعى مى‌کند در این راستا واقعیات را در نظر گرفته و بیشتر از اندازه توقع نداشته باشد.

سلامت جسم و روان
سلامت روانى
رفتار انسان تابع تمامیت وجود او است. یعنى هم جسم و هم روان در رفتار انسان تأثیر مى‌گذارند. بنابراین رفتار انسان تحت‌تأثیر سلامت جسم و روان اوست.
سلامتى روانى صرفاً به معناى نداشتن علامت‌هاى بیمارى نیست بلکه فرد سالم علاوه بر نداشتن نشان‌هاى بیمارى روانى بتواند از ارتباطات سالمى را با دیگران برقرار نماید؛ واقعیت‌ها را بپذیرد؛ خود را با محیط سازگار کند و در جهت شکوفا ساختن استعدادهاى فطرى خود بکوشد و اهداف خود را به‌طور منطقى تحقق بخشد.

سازمان بهداشت جهانی، سلامتى را چنین تعریف کرده است: ”سلامتى عبارت است از تأمین رفاه (منظور از رفاه کامل وضعیت مطلوب جسمانى – روانى و اجتماعى است) کامل جسمی- روانی، اجتماعى و نه فقط نبودن بیمارى و نقص عضو“.
اهمیت سلامت روانى

سلامتى جسم و روان از این نظر حائز اهمیت است که رفتار انسان را تحت‌تأثیر قرار مى‌دهد. امروزه ثابت شده است که بسیارى از عوامل روانى و تغییرات محیط زندگى که با فشار روانى همراه هستند عوامل به‌وجود آورنده بیمارى جسمانى و یا تشدیدکننده تظاهرات این بیمارى‌ها مى‌باشند.
با به خطر افتادن سلامتى جسمانى واکنش‌هاى روانى نیز در افراد به‌وجود مى‌آید. مثلاً بیمارى‌هاى مزمن جسمانی، بیمارى قلبی، بیمارى‌هائى درازمدت و محدودکننده‌اى را براى فرد ایجاد مى‌کند، تبعات منفى رفتارى را به دنبال دارد. همچنین مشکلات روانى مى‌‌تواند تبعاتى به‌صورت بیمارى شبه جسمانى (Somato-Form)، (مانند کسى که از شدت فشارهاى روانى قدرت تکلم خود را از دست مى‌دهد) و یا دچار بیمارى‌هاى روان-تنى (Psycho-Somatic)، (مانند زخم معده و فشار خون عصبی). داشته باشد. بنابراین سلامت جسم و روان از لحاظ بروز رفتارهاى عادى و طبیعی، رفتارهاى منطبق با ملاک‌هاى اجتماعى بسیار حائز اهمیت است.

معیارهاى سنجش رفتار نابهنجار
ممکن است عامه مردم، کسى را غیرعادى (نابهنجار) بدانند که از حیث رفتار، تفکر و عواطف عجیب و غیرمعمول باشد و از این لحاظ با دیگران تفاوت داشته باشد ولى در واقع غیرعادى بودن به معناى ”جنون داشتن“ نیست و معناى گسترده و پیچیده‌اى دارد. غیرعادى بودن ممکن است در ابعاد مختلف روان به شکل‌هاى گوناگون ظاهر شود، مثلاً فرد غیرعادى ممکن است در فعالیت‌هاى ذهنى و عقلانى و یا فعالیت‌هاى عاطفی، ادراکی، انگیزشى یا حسى و حرکتى تفاوت‌هائى را با افراد عادى نشان دهد.

یک رفتار غیرعادى مى‌تواند در اثر عوامل ارثی، عضوى و یا عوامل دیگرى مانند عوامل اجتماعی، فرهنگی، عقلى و عاطفى به‌وجود آید.
در سال‌هاى اخیر روانشناسان و روان‌پزشکان سعى نموده‌اند که معیارهاى خاص علمى را براى متمایز نمودن رفتار عادى (بهنجار) از رفتار غیرعادى (نابهنجار) تعیین نمایند. ملاک‌های تعیین شده به قرار زیر می‌باشند:

۱. ملاک آمارى:
یکى از روش‌هاى متداول براى تعریف رفتار غیرعادى (روش توزیع فراوانى خصوصیات متوسط و معمول است) که انحراف از آن، غیرعادى بودن را نشان مى‌دهد. ما مى‌توانیم صفات قابل سنجش انسان را به‌صورت اعداد و ارقام درآوریم و آنها را بر روى منحنى طبیعى (زنگوله شکل) به نحوى رسم نمائیم که توزیع فراوانى در اکثر موارد روى قسمت وسط منحنى قرار گیرد و تعداد کمى در دو طرف منحنى قرار مى‌گیرند غیرطبیعى محسوب مى‌شوند. اغلب آزمون‌هاى روانى به‌خصوص آزمون‌هاى عینى (منظور از آزمون‌هاى عینی، آزمون‌هاى پرسشنامه‌اى است) براساس ”معیار متوسط آماری“ تهیه مى‌شوند و سنجش و اندازه‌گیرى انحراف از معیار متوسط، ملاک ارزیابى و بازشناسى رفتار سالم از ناسالم است. در تعریف رفتار غیرعادى از لحاظ آمارى کافى است که برروى منحنى نرمال دو نقطه قراردادى درنظر گرفته شود، رفتارهائى که در بین این دو نقطه قرار مى‌گیرند عادى و رفتارهائى که بیرون از این دو نقطه هستند غیرعادى تلقى مى‌شوند. چنانکه در شکل زیر ملاحظه مى‌شود.

«البته این تعریف به تنهائى نواقصى دارد و یک تعریف کامل از رفتار غیرعادى نیست.»
تغییر رفتار از بهنجار به نابهنجار تدریجى است پس نمى‌توان مرز کاملاً مشخصى بین این دو قائل شد.
۲. ملاک فردى:

یکى از معیارهاى تشخیص رفتار غیرعادى پى بردن به قضاوت فرد در مورد احساس درونى خود او است. در ملاک فردى ذهنیّت فرد بیمار مورد توجه قرار مى‌گیرد که کافى نیست و باید ملاک‌هاى عینى را در تشخیص رفتار غیرعادى در نظر گرفت.
مانند زمانى که فرد رفتارهاى خود را کاملاً قبول دارد و عادى مى‌پندارد در حالى‌که تظاهرات آن از دیدگاه افراد دیگر غیرعادى است و یا مى‌توان به گوشه‌گیرى و انزواء افراطى اشاره کرد که گرچه فرد خود را عادى مى‌داند ولى مسلماً رفتار او نشان‌دهنده رفتار غیرعادى مى‌باشد.
۳. ملاک اجتماعى:

انسان موجودى اجتماعى است که باید رفتار او مطابق با موازین، سنت‌ها و انتظارات جامعه باشد. البته این معیار نیز محدودیت‌هائى دارد و یکى از محدودیت‌هاى آن نسبى بودن آن مى‌باشد. مثلاً رفتارى ممکن است در یک جامعه عادى تلقى شود در صورتى‌که در جامعه دیگر غیرعادى باشد.
به‌طور کلى براساس هیچ معیار واحدى به‌طور مطلق نمى‌توان نابهنجارى را تعریف نمود و هر یک از معیارهاى محدودیت‌هائى دارد. البته در مورد نابهنجارى‌هاى شدید روانى هر یک از ملاک‌هاى آماری، بالینى و اجتماعى را مى‌توان به‌کار برد. شخص بیمار از هر سه جهت نارسائى‌هائى دارد او معمولاً از نظر آمارى از میانگین جمعیت کل دور است، اغلب احساس مى‌کند که خوشحال و سلامت نیست و غالباً با اجتماع خود ناسازگار است.
ملاک‌هاى رفتار غیرعادى در کودکان

از آنجا که کودکان در حال رشد هستند رفتار غیرعادى آنها، انحراف از رشد طبیعى محسوب مى‌گردد. براى قضاوت درباره اینکه رفتار یک کودک منطبق با شرایط و وضعیت رشدى او مى‌باشد یا خیر، نکات چندى را باید در نظر داشت. سن

رفتار هر کودک با توجه به سن او تبیین مى‌شود. بعضى از رفتارهاى کودک براى سن خودش طبیعى است در حالى‌که اگر این رفتار را با رفتار کودکان بزرگتر مقایسه نمائیم ممکن است غیرطبیعى تلقى بشود. بسیارى از کودکان تا سن پنج‌سالگى گهگاهى ممکن است رفتارهائى از خود نشان دهند که غیرطبیعى جلوه نماید مانند بهانه‌جوئى ولى بعد از پنج‌سالگى آن رفتارها کاملاً از بین مى‌رود و فقط در صورتى‌که آن رفتارها ادامه پیدا کند و پایدار باقى بماند غیرطبیعى محسوب مى‌‌گردد.
جنس
در دوران کودکی، به‌خصوص در دوران اولیه کودکی، ممکن است بعضى از دختران رفتارهاى پسرانه و بعضى از پسران رفتارهاى دخترانه از خود بروز دهند که این رفتارها پایدار نیست. البته بسیار نادر است مواردى که یک پسر تمام خصوصیات دخترانه و یا یک دختر تمام خصوصیات پسرانه را از خود نشان دهد. البته این مسائل زمانى اهمیت پیدا مى‌کند که اولاً تکرار شوند و در ثانى ملاک‌هاى دیگر رفتارهارى غیرعادى کوکان را نیز شامل شوند.

تدام یک رفتار غیرعادى
اینکه آیا یک رفتار غیرعادى براى ماه‌ها و سال‌ها در کودک ادامه مى‌یابد، حائز اهمیت است. مانند کودکى که به‌طور کمتر علامت‌هاى ترس و پرخاشگرى را از خود ظاهر مى‌سازد. در غیر این‌صورت، یعنى زمانى که یک رفتار براى مدت بسیار کوتاهى ظاهر شده و سپس از بین برود غیرعادى محوسب نمى‌گردد.
اوضاع خاص زندگى

تغییرات و نوسانات عاطفى و رفتارى موقت، در بین کودکان کاملاً عادى و شایع است. بسیارى از کودکان در وضعیت خاص زندگى خود رفتارهاى غیرعادى و یا غیرمناسب با وضعیت رشد خود نشان مى‌دهند که بعد از مدتى نیز برطرف مى‌گردد. چنانچه این رفتارها را با شرایط زندگى فرد بسنجیم خیلى غیرطبیعى به‌نظر نمى‌رسد. مثلاً اغلب کودکان در شروع مدرسه کمى اضطراب دارند. این اضطراب غیرطبیعى نیست و یا اینکه بسیارى از کودکان پس از به دنیا آمدن خواهر و یا برادر کوچکتر خود، رفتارهاى بازگشتى (منظور از رفتارهاى بازگشتى رفتارهائى است که مناسب سن خود آنها نیست بلکه متعلق به سنین پائین‌تر باشد) از خود بروز مى‌دهند. این نوع رفتارها، نابهنجار تلقى نمى‌گردد.

مجموعه عوامل فرهنگى – اجتماعى
رفتار کودک به‌طور مطلق عادى و غیرعادى نیست بلکه این رفتار براساس معیارهاى فرهنگی، اجتماعى و محیطى که در آن زندگى مى‌کنند مورد ارزیابى قرار مى‌گیرد. منظور این است از آنجا که ملاک‌ها و ارزش‌هاى اجتماعى تعیین‌کننده رفتار طبیعى و غیرطبیعى نیز مى‌باشند و با توجه به اینکه ارزش‌هاى اجتماعى در جوامع مختلف ممکن است متفاوت باشد. از این‌رو، یک رفتار ممکن است در یک جامعه و فرهنگ، طبیعى و در جامعه و فرهنگ دیگر، غیرطبیعى تلقى شود. (مثلاً نحوه پوشش، آداب غذا خوردن).

دامنه اختلال
همیشه مجموعه علائم و نشانه‌هاى غیرعادى از اهمیت بیشترى برخوردار هستند تا یک علامت. در بین کودکان علامت‌هاى واحد شایع‌تر از مجموعه علامت‌ها هستند. معمولاً رفتارهاى نابهنجار و یا بیمارى‌هاى روانی، دامنه وسیع‌ترى را که شامل چند علامت باشد در برمى‌گیرد.
(مثلاً کم‌اشتهائى و یا کم‌خوابى به تنهائى نمى‌تواند معرّف یک اختلال روانى باشد مگر اینکه با علامت‌هاى دیگر نیز همراه شود).

نوع نشانه و یا علامت رفتارى
ماهیت و نوع علامت و نشانه، تا اندازه‌اى تعیین‌کننده آن مى‌باشد. تحقیقات نشان داده است که بعضى از نشانه‌هاى دیده شده در بین کودکان نشان‌دهنده یک اختلال روان‌شناختى در کودک است در حالى‌که بعضى از رفتارهاى دیگر از چنین وخامتى برخوردار نیستند. مثلاً ناخن جویدن در کودکان یک عادت غلط است که در هنگام هیجان شکل مى‌گیرد و از وخامت کمترى برخوردار است ولى عدم ارتباط با همسالان و یا داشتن ارتباط آشفته و مختل با دیگران و یا توّهم و هذیان، حاکى از یک اختلال روانى عمیق مى‌باشد.

شدت و تکرار یک علامت رفتارى
یک رفتار غیرعادى هرچه بیشتر تکرار شود و هرچه از شدت بیشترى برخوردار باشد حاکى از عمق نابهنجار بودن آن است. در حالى‌که رفتارهاى گهگاهى هرچند اهمیت دارند، با این همه از وخامت کمترى برخوردار مى‌باشند.
معمولاً رفتارهاى نابهنجار، غیرعادى و بیمارگونه براى کودک محدودیت‌ اجتماعى تولید مى‌نمایند و در رشد عادى آنها مداخله دارند و در ارتباط متقابل کودک با دیگران تأثیر مى‌گذراند و در عین حال، خود کودک نیز از حالات خود رنج مى‌برد.

تاریخچه بهداشت روانى
توجه به دوران ماقبل تاریخ، توجه بشر را به خصوصیات غیرعادى و کوشش براى پیشگیرى و برطرف کردن این نابهنجار نشان مى‌دهد. انسان همیشه در مورد خود و پدیده‌هاى اطراف او کنجکاوى نشان مى‌داده است. شباهت رفتارها و همچنین تفاوت رفتارهاى موجود در بین انسان، او را وادار به تفکر مى‌نموده و سؤالاتى را در ذهن او ایجاد کرده است. از جمله اینکه آیا این حالات مشاهده شده بیمارى است؟ علت یا علل این رفتارها چیست؟ آیا به افراد بیمار مى‌توان کمک نمود؟ و آیا راه‌هاى پیشگیرى از مبتلا شدن به این حالات وجود دارد؟

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.