مقاله بررسی ارتباط بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران


در حال بارگذاری
10 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
4 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله بررسی ارتباط بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران دارای ۳۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی ارتباط بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی ارتباط بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی ارتباط بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران :

چکیده:
نقش اصلی گزارشگری مالی، انتقال اثربخش اطلاعات به افراد برون سازمانی به روشی معتبر و به موقع است، که این امر در سایه شفافیت گزارشگری و افشا با کیفیت اطلاعات مالی تحقق می یابد. مرور مطالعات گذشته نشان می دهد شفافیت و کیفیت افشای اطلاعات مالی واحدهای اقتصادی ، تاثیرات مهمی بر استراتژی های سرمایه گذاران گذاشته است. این تحقیق، به بررسی رابطه بین میزان افشاء در صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با نسبتهای متداول فعالیت (شاخصهای استفاده از داراییها) می‌ پردازد.

در مرحله اول، به منظور تعیین میزان افشا صورت های مالی که در این تحقیق در راستای تعیین مقدار متغیر وابسته لازم است چک ‌لیست کفایت افشاء براساس استانداردهای حسابداری ایران تنظیم و برای هر شرکت یک نمره یا شاخص افشا تعریف شود. در مرحله دوم متداولترین نسبتهای فعالیت (شاخصهای استفاده از داراییها) یعنی نسبت فروش به سرمایه در گردش، نسبت فروش به داراییهای ثابت ، نسبت فروش به کل داراییها و نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام (ارزش ویژه) محاسبه و استخراج گردید. سپس در این تحقیق از تحلیل رگرسیونی مقطعی بر اساس داده های تابلویی جهت بررسی رابطه بین میزان افشاء در صورتهای مالی با نسبتهای متداول فعالیت در سال های ۱۳۸۲ لغایت ۱۳۸۷ استفاده شده است. نمونه تحقیق شامل ۶۵ شرکت پذیرفته شده در بورس تهران در بازه زمانی ۵ ساله می باشد.

یافته ها نشان می دهد به طور کلی بین میزان افشاء در صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با نسبتهای متداول فعالیت رابطه معناداری وجود دارد.

مقدمه:
حسابداری یک سیستم اطلاعاتی است. این سیستم اطلاعاتی به عنوان زیر مجموعه سیستم های اطلاعاتی مدیریت ، وظیفه پردازش داده های مالی را به عهده دارد. اگرچه استفاده کننده بخش عمده ای از محصولات این سیستم اطلاعاتی ، مدیریت یک واحد اقتصادی است ، اما مدیریت بنا به وظایف و مسئولیتهایی که در قبال گروه های مختلف استفاده کنندگان اطلاعات مالی دارد و همچنین بنا برالزامات قانونی یا درخواست های طرفهای تجاری یا تامین کنندگان مالی واحدهای اقتصادی ، اطلاعات مختلفی را در اختیار استفاده کنندگان خارج از واحدهای اقتصادی قرار می دهد. گزارشهای مالی سالانه از مهمترین محصول سیستم های اطلاعاتی حسابداری است که برای گروه های مختلفی از استفتده کنندگان خارجی اطلاعات مالی ، در چهارچوب مشخصی ارائه می شود (عرب مازاریزدی ،۱۳۷۴، ۵۸) .
براساس نظر هیئت استانداردهای حسابداری مالی تصمیمات سرمایه گذاران واعتباردهندگان واستفاده آنها از اطلاعات دارای گستردگی بسیار بیشتری نسبت به سایر گروه های خارجی می باشد وبه همین دلیل تصمیمات آنها دارای تاثیرات عمده ای در تخصیص منابع اقتصادی یک کشور است (هیأت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا،۱۹۷۸، ۳۰) .

ازآنجائیکه سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان دو گروه اصلی برون سازمانی استفاده کنندگان اطلاعات مالی بشمار می روند وتهیه و فراهم کردن اطلاعات مربوط برای این دو گروه یکی از رسالت های اصلی مدیریت و سیستم های حسابداری می باشد ، لذا توجه ویژه به نوع نیازهای اطلاعاتی این افراد ضرورت دارد.

با توجه به اینکه استفاده کنندگان مزبور گزارشهای مالی را به عنوان یکی از منابع اصلی اطلاعات مالی در مورد واحد های اقتصادی ملاک تصمیم گیری قرار می دهند ، بنابراین گزارشگری مالی براساس نظر هیئت استاندارد های مالی باید اطلاعاتی را فراهم سازد که برای سرما یه گذاران و اعتبار دهندگان بالفعل و بالقوه و سایر استفاده کنند گان در تصمیم گیری های سرمایه گذاری و اعطای اعتبار وسایر تصمیمات مشابه مفید واقع شود ( همان منبع،۳۰)۳

گزاشگری مالی تخصیص منابع سرمایه در یک شرکت تجاری و قابلیت سوددهی آن را افشا می نماید. بدیهی است اصل افشا به عنوان یکی از اصول حسابداری ، کلیه واقعیت های با اهمیت و مربوط در رابطه با رویدادها و فعالیتهای واحد تجاری را بیان می نماید.

اصل افشا ایجاب می نماید که صورت های مالی به گونه ای تهیه و ارائه شود که از لحاظ اهداف مربوط در صورت های مالی به گونه ایست که ازیک طرف امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه برای استفاده کنندگان را فراهم نموده و از طرف دیگر باعث گمراهی آنان نشود.
محققین در حوزه افشاء گزارشگری مالی به منظور سنجش میزان افشاء و تاثیر آن بر تصمیمات سرمایه‌گذاران از انواع مختلفی از عوامل تاثیرگذار برافشاء اطلاعات مالی بهره‌برده‌اند. سیر تاریخی تحقیقات صورت گرفته در حوزه افشاء اطلاعات مالی نشان می‌دهد که این عوامل در چهار حوزه کلی شامل حوزه اول استفاده از متغیرهای تراز نامه‌ای (متغیرهای مرتبط به حجم و فعالیت شرکتها) و رابطه آن با کفایت افشاء اطلاعات مالی حوزه دوم، رابطه بین متغیرهای سود و زیانی (عملکردی)با سطح افشای گزارشگری مالی ، حوزه سوم ترکیبی از متغیرهای سود و زیانی و ترازنامه‌ای برای سنجش میزان افشای گزارشگری مالی شرکت ها و حوزه آخر رابطه بین متغیرهای کیفی و متغیرهایی غیر از متغیرهای فوق‌الذکر مانند ماهیت و نوع صنعت، نوع موسسه حسابرسی کننده، اعضای حرفه‌ای و غیر حرفه‌ای هیئت مدیره، وجود یا عدم وجود سهامدار نهادی با میزان افشای گزارشگری مالی قابل تقسیم‌بندی هستند . اما در این پژوهش سعی خواهد شد با توجه به تمامی موارد ذکر شده فوق و در بخش پیشینه تحقیق، صرفاً از شاخص‌های سنجش بکارگیری دارایی ها به ویژه نسبت‌های فعالیت شرکت‌ها برای بررسی سطح افشاء گزارشگری مالی استفاده شود

فصل اول
کلیات تحقیق

۱-۱ مقدمه
ایجاد¬¬ و توسعه روز افزون مؤسسات بزرگ تولیدی و بازرگانی از خصوصیات بارز عصر ما است. وجود اطلاعات مالی شفاف و قابل مقایسه رکن اصلی پاسخگویی وتصمیم گیری های اقتصادی آگاهانه است. صاحبان سرمایه، اعتبار دهندگان و سایر استفاده کنندگان برای تصمیم گیری در زمینه خرید، فروش و نگهداری سهام، اعطای وام و دیگر تصمیم های اقتصادی مهم به اطلاعات مالی مربوط و قابل فهم نیاز دارند. اطلاعات مالی و گزارشگری سالیانه یک واحد انتفاعی، جزء

اساسی ترین اطلاعاتی هستند که شالوده بسیاری از تصمیم گیری های سرمایه گذاران و قضاوت های استفاده کنندگان را تشکیل می دهند. نقش اصلی گزارشگری مالی، انتقال اثربخش اطلاعات به افراد برون سازمانی به روشی معتبر و به موقع است، که این امر در سایه شفافیت گزارشگری و افشا با کیفیت اطلاعات مالی تحقق می یابد. مرور مطالعات گذشته نشان می دهد شفافیت و کیفیت افشای اطلاعات مالی واحدهای اقتصادی ، تاثیرات مهمی بر استراتژی های سرمایه گذاران گذاشته است.

در این تحقیق ارتباط بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران بررسی می شود. در این فصل از تحقیق تلاش شده است که کلیات تحقیق شامل مسأله، هدف، فرضیه ها و روش تحقیق، جامعه آماری و واژگان کلیدی تحقیق ارایه گردد.

 

۲-۱ تاریخچه مطالعاتی
هر تحقیقگری باید پیش از اقدام به تحقیق از تلاش‌های علمی انجام شده در مورد موضوع تحقیق خود آگاهی کافی پیدا کند و از زمینه‌ها، روش‌ها، دیدگاه‌ها، و نتایج اقدامات انجام شده اطلاع داشته و از آن استفاده کند.

بر همین اساس بخش مذکور را به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم نموده و پس از بررسی نمونه تحقیقهای انجام شده در داخل کشور به بررسی موضوعات مرتبط با تحقیق در خارج از کشور می پردازیم.
افزایش نیاز سرمایه گذاران به استفاده ی از گزارش های ارائه شده توسط شرکت ها باعث گردیده است که از دهه ی ۱۹۶۰ تاکنون تحقیق های زیادی پیرامون افشا و کیفیت گزارشگری انجام پذیرد که در ادامه به تحقیق های صورت گرفته ی داخلی و خارجی اشاره می شود . ناگفته نماند تحقیق های صورت گرفته در این مقوله پیرامون دو جنبه می باشد : تحقیق های تئوریک انجام شده توسط صاحب نظران حوزه ی تئوری افشا که فاقد شواهد تجربی می باشد و تحقیق های عملی انجام گرفته توسط محققین به استناد داده ها و شواهد تجربی شرکتها. در ابتدا به تحقیق های صورت گرفته در خارج از کشور پرداخته می شود؛ در این خصوص قابل ذکر است تحقیق های مزبور به ترتیب اهمیت و میزان مربوط بودن با موضوع تحقیق حاضر ارایه خواهد شد.

همانطوری که در بالا اشاره شد رفتار افشای اطلاعات حسابداری، حداقل از دهه ۱۹۶۰ میلادی مورد توجه محققان قرار گرفته است. از دیدگاه تحقیق حاضر، تحقیقات مربوط به افشا را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد. گروه اول تحقیقات پرسش‌نامه‌ای است که طی آن، محققان بدلیل فقدان شاخص‌های افشا در جامعه آماری خود، شاخص‌هایی را برای رتبه‌بندی موارد افشا، طراحی و آزمونهای آماری مربوط به رتبه‌بندی افشا را اجرا کرده‌اند. تحقیقات سرف (۱۹۶۱) ، سینگوی و دسای(۱۹۷۱) ، بازبی (۱۹۷۴) نشان می‌دهد که استفاده‌کنندگان صورتهای مالی برای موارد افشا، ارزشهای متفاوتی قائل هستند.

در گروه دوم از تحقیقات مزبور، برای اندازه‌گیری میزان اطلاعاتی که افشای آنها در گزارشهای سالانه، اجباری یا اختیاری بوده و یا مجموع آنها، از نوعی شاخص استفاده شده است. تحقیقات کوک (۱۹۹۲) و والاس و همکاران نمونه‌هایی از گروه دوم می‌باشند (ثقفی و رضا زاده، ۱۳۸۲، ص ۲۴)۵

۳-۱ بیان مسأله تحقیق
در دهه‌های اخیر، کفایت افشاء و شفافیت گزارشگری تأثیرات مهمی بر استراتژیهای سرمایه‌گذاران داشته است. امروزه توسعه اقتصادی بر پایه دسترسی به منابع مالی برای سرمایه‌گذاران استوار است. افزایش روزافزون تحقیقات در این حوزه نشان می‌دهد که کیفیت اطلاعات مالی شرکتها جزو عوامل اساسی تأثیرگذار بر تصمیمات سرمایه‌گذاران می‌باشد. تصمیم سرمایه‌گذاران درخصوص سرمایه‌گذاری، به نوبه خود به وجود گزارشگری مالی مناسب بستگی دارد. گزارشگری مالی تخصیص منابع سرمایه در یک شرکت تجاری و قابلیت سوددهی آن را افشاء می‌نماید، بنابراین افشای کامل اطلاعات مالی برای استفاده‌کنندگان از صورتهای مالی، امری ضروری بشمار می‌رود، ضمن آنکه عدم افشای کامل اطلاعات در گزارشهای مالی گمراهی استفاده‌کنندگان را در پی خواهد داشت. بدیهی است اصل افشاء بعنوان یکی از اصول حسابداری، کلیه واقعیتهای بااهمیت و مربوط در رابطه با رویدادها و فعالیتهای تجاری را بیان می‌نماید. افشای کافی، افشای مناسب و افشای کامل، اصطلاحاتی است که در کتب و مقالات حسابداری و حسابرسی برای توصیف افشا مورد استفاده قرار گرفته‌اند، اما متداولترین نظریه درخصوص افشاء، افشای کافی می‌باشد که حاکی از حداقل افشای مورد نیاز است. افشای مناسب بر برخورد یکسان با کلیه استفاده‌کنندگان بالقوه درخصوص افشای اطلاعات مالی دلالت می‌نماید. ارائه کلیه اطلاعات به گونه‌ای که تصویر کاملی از فعالیتها و رویدادهای مالی واحد تجاری را بیان نماید حاکی از افشای کامل می‌باشد. اگرچه ضروری است صورتهای مالی بنحو کافی افشاء شود اما نباید حاوی اطلاعات بیش از حد و بی‌اهمیت باشد زیرا ممکن است توجه استفاده‌کنندگان صورتهای مالی به اطلاعات جزئی و کم‌اهمیت معطوف و درنتیجه رویدادها و عملیات بااهمیت نادیده گرفته شود(عالی ور، ۱۳۷۵،۱۰۴)۳
اگرچه افشای کافی در گزارشهای سالانه نقش اساسی در تصمیم‌گیریهای صحیح و آگاهانه گروههای مختلف بخصوص سرمایه‌گذاران دارد. اما تحقیقات انجام شده در کشورهای مختلف بعضاً نشان داده است که واحدهای اقتصادی بدون فشارهای دولت و الزامات قانونی و حرفه‌ای، تمایلی به افشای کافی اطلاعات مالی ندارند. در این راستا، قانون جدید بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب آذرماه ۱۳۸۴ نیز با توجه بسیار به مباحث افشا کافی، شفافیت و اطلاع رسانی همراه بوده به گونه ای که فصل پنجم این قانون مشتمل بر ۶ ماده و دو تبصره به اطلاع رسانی در بازارهای اولیه و ثانویه اختصاص یافته است. لذا مساله اساسی این تحقیق، بررسی رابطه بین میزان افشاء در صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با نسبتهای متداول فعالیت (شاخصهای استفاده از داراییها) می‌باشد.

در این تحقیق، باتوجه به موضوع آن که “بررسی رابطه نسبتهای فعالیت شرکتها با سطح افشای اطلاعات در صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” است سعی می‌شود تا رابطه بین میزان افشاء در گزارشگری مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با متداولترین نسبتهای فعالیت (شاخصهای استفاده از داراییها ) یعنی نسبت فروش به سرمایه در گردش ، نسبت فروش به داراییهای ثابت ، نسبت فروش به کل داراییها و نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام (ارزش ویژه) مورد بررسی قرار گیرد.

۴-۱چارچوب نظری تحقیق
انجمن حسابداری آمریکا افشاء را به جریان اطلاعات از قلمرو خاص به قلمرو عام قلمداد می‌نماید. واژه افشا در حسابداری یکی از اصول اساسی است و بعنوان اصل افشاء شناخته می‌شود که کلیه واقعیتهای بااهمیت و مربوط درباره رویدادها و فعالیتهای مالی واحد تجاری به ویژه شرکتهای سهام عام را در بر می‌گیرد. درخصوص افشاء پنج پرسش اساسی به شرح ذیل مطرح است:
۱- اطلاعات مالی برای چه اشخاصی افشاء شود؟
۲- هدف از افشای اطلاعات چیست؟
۳- چه میزان از اطلاعات بایستی افشاء شود؟
۴- چگونه اطلاعات مالی باید افشاء شود؟
۵- خصوصیات کیفی مرتبط با ارائه اطلاعات چگونه باشد؟

در پاسخ به پرسش اول، شایان ذکر است مطابق با پاراگراف ۳۰ بیانیه هیأت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا گزارشهای مالی اساساً برای صاحبان سهام، سایر سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان بالفعل و بالقوه تهیه می‌شود. این بیانیه در ادامه هدف از افشاء اطلاعات مالی برای این استفاده‌کنندگان را، ارزیابی عملکرد واحد تجاری، قضاوت در مورد چگونگی استفاده واحد تجاری از منابع موجود و پیش‌بینی روند سودآوری واحد تجاری در آینده می‌داند. اما در پاسخ به این پرسش که “چه میزان از اطلاعات لازم است افشاء شود؟” تنها به خبرگی استفاده‌کننده از گزارشهای مالی بستگی دارد. در پاراگراف ۳۴ بیانیه FASB در این زمینه آمده است:

“افشای اطلاعات باید برای کسانی که قدرت فهم فعالیتهای تجاری و اقتصادی را دارند و مایلند این اطلاعات را با جدیت تمام مطالعه نماینده قابل درک باشد.”

چگونگی افشاء اطلاعات مالی و خصوصیات کیفی مرتبط با اطلاعات مالی بر اساس ضوابط تعیین شده توسط بازارهای سرمایه و قوانین و مقررات موضوعه تعیین گردیده است. مراجع مختلف حسابداری در شکل‌دهی به معیارهای افشاء مناسب اطلاعات مالی، پیشنهاد کرده‌اند که علاوه بر صورتهای مالی، افشاء جداگانه مؤلفه‌های مهم مربوط به سرمایه در گردش، ارائه یادداشتهای همراه به منظور تحقق افشاء اطلاعات کافی، اطلاعات مربوط به مبانی ارزیابی داراییهای اصلی، بدهیهای احتمالی، تعهدات اساسی بلندمدت، تغییرات در اصول و رویه‌های حسابداری و بدهیهای بلندمدت و افشاء رویدادهای آتی نیز باید صورت پذیرد (نوری فرد، ۱۳۷۷، ص۶۱)۲
نسبت های فعالیت (شاخص های بکارگیری دارایی )، مشخصه‌هایی هستند که بوسیله آنها شرکتها می‌توانند در طول زمان عملکرد خود را نشان دهند. زمانی که شرکتی، فروش نسبتاً بالایی داشته باشد، با مشتریان زیادی سر و کار پیدا خواهند کرد و درنتیجه مجبور است نیازهای اطلاعاتی آنها را برطرف نماید. نسبت فروش به سرمایه در گردش شاخصی است که مبالغی از نقدینگی مورد نیاز را در سطح معینی از فروش نشان می‌دهد. نسبت فروش به دارایی ثابت و نسبت فروش به کل داراییها بیانگر این مطلب است که شرکت در جریان درآمدزایی، چه میزان در دارایی ثابت و یا کل داراییها سرمایه‌گذاری نموده است. از شاخص نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام نیز برای تعیین مبالغی از حقوق صاحبان سهام استفاده می‌شود که بایستی به موازات نوسانات حجم فروش در یک صنعت نگهداری شود.

شاخص‌های فوق‌الذکر، معیارهای خاصی از موفقیت در بازار می‌باشند. مطلوب بودن شاخصهای فوق موجب برانگیخته شدن مدیران برای گزارش اطلاعات بیشتر و جزیی‌تری خواهد بود زیرا این اطلاعات را جهت اطمینان دادن به مشتریان و سرمایه‌گذاران و جذب آنان ارائه خواهند داد.

۵-۱ فرضیه های تحقیق
باتوجه به مطالب پیش گفته و به منظور بررسی معنادار بودن رابطه بین نسبت فروش به سرمایه در گردش، نسبت فروش به داراییهای ثابت، نسبت فروش به کل دارایی و نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام با سطح افشای کافی صورتهای مالی، فرضیه‌هایی به شرح زیر تدوین شده است:
فرضیه اصلی: بین نسبت های فعالیت و میزان افشای کافی در صورت های مالی رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه های فرعی:
۱- بین نسبت فروش به سرمایه در گردش و افشای کافی در صورتهای مالی رابطه معناداری وجود دارد.
۲- بین نسبت فروش به داراییهای ثابت و افشای کافی در صورتهای مالی رابطه معناداری وجود دارد.
۳- بین نسبت فروش به کل داراییها و افشای کافی در صورتهای مالی رابطه معناداری وجود دارد.
۴- بین نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام و افشای کافی در صورتهای مالی رابطه معناداری وجود دارد.

۶-۱ اهمیت و ضرورت تحقیق
تحقیقات زیادی که در خصوص بررسی سطح افشای گزارشگری مالی توسط تحقیقگران متعدد صورت گرفته، خود دلیلی محکم بر اهمیت موضوع و بیانگر این مطلب است که کفایت افشا به سرمایه گذاران و اعتباردهندگان در آگاهی از دورنمای شرکت ها، تخصیص بهینه منابع و آگاهی از عملکرد مدیریت شرکت ها، کمک می کند.

با توجه به مطالب بیان شده در رابطه با موضوع تحقیق مشخص می شود که موضوع افشای اطلاعات تنها محدود به قشر معدودی از استفاده کنندگان صورت های مالی نمی شود بلکه این موضوع دربرگیرنده طیف وسیعی از افراد جامعه از جمله مجامع حرفه ای، اعتباردهندگان، دولت، سرمایه گذاران وسایر تصمیم گیرندگان مالی می باشد. امروزه با توجه به رونق گرفتن بورس اوراق بهادار تهران بیش از پیش نیاز به انجام چنین تحقیقاتی احساس می شود. ضرورت آندسته از تحقیقات تجربی که در دهه های اخیر در رابطه با موضوع افشای اطلاعات در صورت های مالی انجام گرفته، امروزه بیش از هر زمان دیگری معلوم شده و در بازار سرمایه گذاری ایران می تواند راهگشای تصمیم گیرندگان و سرمایه گذاران باشد. به خصوص آنکه استانداردهای حسابداری مالی ایران دارای عمری کوتاه و در ابتدای راه است. امید است یافته های این تحقیق بتواند در تدوین و تخصصی نمودن مقررات و استانداردهای افشای اطلاعات، با توجه به شاخص های بکارگیری دارایی ها و منابع شرکت ها ( نسبت های فعالیت ) نیزکمک کند.

از آنجایی که تاکنون در ایران تاثیر شاخص های بکارگیری دارایی ها و منابع شرکت ها ( نسبت های فعالیت ) بر میزان افشای اطلاعات مالی صورت نگرفته ، لذا صحت و سقم این روش در ایران مطالعه نشده است و به همین دلیل مساله اصلی این تحقیق، بررسی رابطه بین میزان افشاء در گزارشگری مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با متداولترین نسبتهای فعالیت (شاخصهای استفاده از داراییها )می باشد. اهمیت این تحقیق و دلیل تمرکز بر کفایت افشا در این است در ایران، در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و فرآیند خصوصی سازی صنایع ایران و جلب مشارکت عمومی در اداره ی ‌شرکت ها، ارایه ی اطلاعاتی از کیفیت افشا به منظور اتخاذ تصمیم های منطقی در مورد سرمایه گذاری در سهام شرکت های قابل واگذاری، بسیار اثرگذار خواهد بود.

 

۷-۱ اهداف تحقیق
هدف اصلی در این تحقیق کمک به تدوین استانداردهای افشا در ایران باتوجه به ویژگیهای نسبت فعالیت شرکتها می‌باشد زیرا اگر بین نسبتهایی که در بالا اشاره شد با افشای کافی در صورتهای مالی رابطه سیستماتیک وجود داشته باشد، می‌توان نتیجه گرفت که تفاوت در میزان افشا در صورتهای مالی سالانه، ناشی از تفاوت در نسبتهای فعالیت (شاخصهای بکارگیری داراییها) شرکتها است. از این رو در تدوین استانداردهای حسابداری باید افشا لحاظ گردد. از طرفی استفاده‌کنندگان از صورتهای مالی تمایل دارند به اطلاعات صورتهای مالی بنا بر اصل افشا یعنی حداقل افشاهای مورد نیاز (افشای کافی) دسترسی داشته باشند. چه معیاری می‌تواند مبنای میزان افشای کافی در صورتهای مالی باشد؟ آیا متغیرهای مختلف برای برآورد سطح افشا توانایی یکسانی دارند؟ و آیا یکی از آنها نسبت به سایر متغیرها برتری فاحشی دارد؟
با توجه به مطالب پیش گفته در این تحقیق ۴ هدف اصلی را در نظر گرفته‌ایم که به شرح ذیل‌اند:
۱- آیا نسبت فروش به سرمایه در گردش با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟
۲- آیا نسبت فروش به داراییهای ثابت با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟
۳- آیا نسبت فروش به کل داراییها با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟
۴- آیا نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟

۸-۱ حدود مطالعاتی
قلمرو تحقیق از بعد مکانی، زمانی و موضوعی به شرح ذیل است.

۱-۸-۱ قلمرو مکانی تحقیق
از آنجایی که صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار تهران، قابل دسترسی، دستیابی و حسابرسی شده می باشند و می توان آنها را در بانک های اطلاعاتی رایانه ای و سایر منابع اطلاعاتی نظیر تارنمای سازمان بورس و ارواق بهادار تهران یافت، لذا قلمرو مکانی این تحقیق، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند.

۲-۸-۱ قلمرو زمانی تحقیق
قلمرو زمانی تحقیق شامل دوره زمانی ۱۳۸۲ الی ۱۳۸۷ است.

۳- ۸-۱ قلمرو موضوعی تحقیق
قلمرو موضوعی تحقیق شامل بررسی ارتباط بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران می باشد.

۹-۱- تعریف واژه ها و اصطلاحات تحقیق
واژه های کلیدی تحقیق به شرح زیر است.
افشا : نمایش واضح یک واقعیت یا یک وضعیت در ترازنامه و یا صورت های مالی و یادداشت های همراه آنها و یا در گزارش حسابرسی (کوهلر و اریک لوئیس،۱۹۷۵،۱۷۶) .
صورت های مالی : عبارت است از مجموعه اطلاعاتی تلخیص شده وطبقه بندی شده در باره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری .
نسبت های فعالیت : در این تحقیق نسبت فروش به سرمایه در گردش، نسبت فروش به داراییهای ثابت، نسبت فروش به کل دارایی و نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام به عنوان نسبت های فعالیت ( شاخص های بکارگیری داراییها ) تلقی می گردد .

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

۱-۲ مقدمه
اندیشه‌ی بشری در طول تاریخ به دنبال درک حقیقت و کشف علل و چگونگی وقوع رویدادها از طریق مشاهده ،تجزیه وتحلیل و ثبت آنها بوده که ارمغان آن رشد شاخه های گوناگون دانش در جریان تحولات خروشان علمی و فرهنگی بوده است. بی شک دستیابی به این امر در سایه تحقیق های تجربی رشد و ظهور یافته است.
تحقیق در فرایند تصمیم گیری افراد ممکن است موجب بهبود و کیفیت تصمیم های سرمایه گذاری شود و تخصیص منابع اقتصادی به نحو بهتری صورت پذیرد و درنتیجه وضع سرمایه گذاران بهتر شود. زیرا سرمایه گذاران می توانند بهترین ترکیب را برای مجموعه سرمایه گذاری خود به دست آورند.
اطلاعات و گزارش های مالی شرکت ها مهم ترین عامل در تصمیم سرمایه گذاران می باشد . سرمایه گذار باید فرایند گزارشگری مالی شرکت ها را به طور صحیح درک نماید. به نظر می رسد مهم ترین راه برای بهبود بخشیدن به کیفیت تصمیم های سرمایه گذاری و کاهش هزینه پردازش اطلاعات، تدوین مدل های تصمیم گیری می باشد که اطلاعات موجود را دریافت و پردازش نمایند. امروزه توسعه اقتصادی بر پایه دسترسی به منابع مالی برای سرمایه‌گذاری استوار است. تصمیم سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری منابع خود در شرکتها، به نوبه خود به وجود گزارشگری مالی مناسب در شرکت بستگی دارد.

گزارشهای مالی، تخصیص منابع سرمایه در یک شرکت تجاری و قابلیت سوددهی آن را افشا می‌نمایند. این اطلاعات اقتصادی به شناخت وضعیت مالی و سلامت یک واحد تجاری کمک می‌کند. از آنجا که تصمیمات سرمایه‌گذاری وابسته به اطلاعاتی است که در اختیار آنها قرار می‌گیرد و گزارش دهی مالی نیز هدف خود را کمک به فرآیند تصمیم‌گیری افراد ذینفع نظیر: سرمایه‌گذاران، وام دهندگان و بستانکاران قرار داده است، بنابراین یک گزارش ویژه و مناسب باید این موضوع را بدرستی منعکس سازد که منابع سرمایه‌ای شرکت تا چه حد بنحو مطلوب بکار گرفته می‌شوند.
باتوجه به نیازهای روزافزون استفاده‌کنندگان از صورتهای مالی، این استفاده‌کنندگان بطور چشمگیری به گزارش فعالیتهای مالی شرکتهای تجاری علاقه‌مند شده‌اند. پاسخگویی به این نیازهای رو به افزایش، افشا اطلاعات مربوط به فعالیتهای واحد تجاری را ضروری نموده است.

۲-۲- تعاریف مختلف افشا
مطابق تارنمای جهانی فرهنگ لغت انگلیسی وردنت افشا در لغت به معنی “آشکار کردن اطلاعات به مفهوم وسیع کلمه است”. همچنین مطابق تارنمای جامع ویکیپدیا افشا یعنی” آشکارساختن اطلاعاتی که بطور عادی محرمانه هستند که این افشا به طور اختیاری و یا مطابق قوانین و مقررات موضوعه و یا طبق عرف جامعه انجام می پذیرد”. طبق فرهنگ لغت کهلر نیز افشا عبارت است از “نمایش واضح یک واقعیت یا یک وضعیت در ترازنامه و یا صورتهای مالی دیگر و یادداشتهای همراه آنها و یا در گزارش حسابرسی” (کوهلر و اریک لوئیس، ۱۹۷۵، ۱۷۶) .
انجمن حسابداری امریکا افشا را چنین تعریف می‌کند:
“جریان اطلاعات از قلمرو خاص به قلمرو عام”.

 

۳-۲- اصل افشا
واژه افشا در حسابداری یکی از اصول اساسی است و بعنوان اصل افشا شناخته می‌شود که کلیه واقعیتهای بااهمیت و مربوط درباره رویدادها و فعالیتهای مالی واحد تجاری به ویژه شرکتهای سهامی عام را در بر می‌گیرد. اصل مزبور ایجاب می‌کند که صورتهای مالی به گونه‌ای تهیه و ارائه شود که از لحاظ هدفهای گزارشگری مالی قابل فهم، آگاه‌کننده و حتی‌الامکان کامل باشد. به بیان دیگر، گزارشگری مالی بر ارائه اطلاعات کافی و مفهوم در صورتهای مالی تأکید کرده و خواستار

افشای اطلاعات مربوط در صورتهای مزبور به گونه‌ای است که از یک طرف، امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه را برای استفاده‌کنندگان صورتهای مالی فراهم کند و از طرف دیگر، باعث گمراهی آنان نشود. اصل افشا در حسابداری واژه‌ای فراگیر بوده و تقریباً تمامی فرآیند گزارشگری مالی را در بر می‌گیرد. قسمت اعظم این گزارشگری مالی را صورتهای مالی تشکیل می‌دهد. هدف صورتهای مالی عبارت از ارائه اطلاعاتی تلخیص و طبقه‌بندی شده درباره وضعیت مالی ، عملکرد مالی و انعطاف‌پذیری مالی واحد تجاری است که برای طیفی گسترده از استفاده‌کنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد. لذا افشا به معنی آشکار نمودن اطلاعات مالی درباره یک واحد انتفاعی در قالب گزارشهای مالی و معمولاً سالیانه می‌باشد.

 

۴-۲- پرسش های اساسی مطرح شده در حوزه افشا (مبانی نظری)
به مثابه یک واقعیت، بحث جنجال برانگیزی پیرامون ماهیت افشا وجود دارد. درباره اینکه افشا یک هدف ، یک اصل یا یک مفهوم زیربنایی ویا یک مفهوم قراردادی است اختلاف نظر وجود دارد. در واقع افشا مفهومی فراتر از یک اصل است. افشا به مثابه نوعی ارتباط بین مفاهیم زیربنایی، اصول حسابداری واهداف حسابداری می باشد. افشا ابزاری برای نیل به اهداف حسابداری است. در مفاهیم نظری حسابداری، افشا فرآیندی است که اهداف و ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری را در می گیرد. این اهداف و ویژگی های کیفی شامل قابلیت درک ، مربوط بودن ، اهمیت ، قابلیت اعتماد و قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری می باشند.

هدف این بخش بحث و تبادل نظر در خصوص پرسش های اساسی مطرح شده در حوزه افشا می باشد. در طول پاسخ دهی به این پرسش ها مبانی نظری اصل افشا بررسی شده و اهداف کلی این اصل بیان خواهد شد.
این پرسشهای اساسی به شرح ذیل می‌باشند:
۱- اطلاعات مالی برای چه اشخاصی افشا شود؟
۲- هدف از افشای اطلاعات مالی چیست؟
۳- چه میزان از اطلاعات لازم است افشا شود؟
۴- چگونه اطلاعات مالی باید افشا شود؟
۵- خصوصیات کیفی مرتبط با ارائه اطلاعات چگونه باشد؟

۱-۴-۲- اطلاعات مالی برای چه اشخاصی افشا می‌گردد؟
در پاسخ به این سؤال که “اطلاعات مالی برای چه اشخاصی افشا شود”؟ می‌توان گفت که گزارشهای مالی اساساً برای صاحبان سهام ، سایر سرمایه‌گذاران و اعتبار دهندگان تهیه و ارائه می‌شود. نظر هیأت استانداردهای حسابداری مالی در این زمینه چنین است:
“گزارش مالی باید اطلاعاتی را فراهم کند که برای سرمایه‌گذاران، اعتبار دهندگان فعلی و بالقوه و سایر استفاده‌کنندگان در تصمیم‌گیریهای معقول سرمایه‌گذاری، اعطای اعتبار و سایر تصمیمات مشابه مفید واقع شود” (هیأت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا،۱۹۷۸، ۳۰) .
اما کارکنان، مشتریان، ارگانهای دولتی و سایرین نیز بنحوی استفاده کننده گزارشهای مالی می‌باشند. تصمیمات سرمایه‌گذاران اساساً در ارتباط با خرید، فروش یا نگهداری سهام اتخاذ می‌شود و تصمیم‌گیریهای اعتبار دهندگان اساساً به افزایش مدت و میزان اعتبار اعطایی به واحد تجاری مربوط می‌گردد. البته صاحبان سهام در مورد ادامه کار، تشویق یا عزل مدیریت و همچنین تصویب یا رد پیشنهادهای ارائه شده در زمینه ایجاد تغییرات عمده در خط مشی واحد تجاری نیز تصمیماتی اتخاذ می‌نمایند.

هدفهای افشای اطلاعات برای کارکنان، مشتریان و سایرین بطور مشخص تدوین نشده است. اما فرض بر این است که اطلاعات مفید برای سرمایه‌گذاران و اعتبار دهندگان، برای سایرین نیز مفید است (هندریکسون،۱۹۹۳،۸۵۲-۸۵۱) .
استفاده‌کنندگان صورتهای مالی و نیازهای اطلاعاتی آنها براساس استانداردهای حسابداری ایران (کمیته فنی سازمان حسابرسی، ۱۳۸۰، صص ۴۴۷-۴۴۶) به شرح زیر است:
سرمایه‌گذاران
سرمایه‌گذاران بعنوان تأمین‌کنندگان سرمایه علاقه‌مند به اطلاعاتی در مورد ریسک ذاتی و بازده سرمایه‌گذاریهای خود می‌باشند. آنها به اطلاعاتی نیاز دارند که براساس آن بتوانند در مورد خرید، نگهداری یا فروش سهام تصمیم‌گیری کنند و عملکرد مدیریت واحد تجاری و توان واحد تجاری را جهت پرداخت سود سهام مورد ارزیابی قرار دهند.
اعطاکنندگان تسهیلات مالی
اعطاکنندگان تسهیلات مالی علاقه‌مند به اطلاعاتی هستند که براساس آن بتوانند توان واحد تجاری را در بازپرداخت به موقع اصل و بهره تسهیلات دریافتی ارزیابی کنند.
تأمین‌کنندگان کالا و خدمات و سایر بستانکاران
تأمین‌کنندگان کالا و خدمات و سایر بستانکاران به اطلاعاتی علاقه‌مند هستند که آنها را در اتخاذ تصمیم در زمینه فروش کالا و خدمات به واحد تجاری و ارزیابی توان واحد تجاری جهت بازپرداخت بدهیهای خود در سررسید، یاری رساند. بستانکاران تجاری برعکس اعطاکنندگان تسهیلات مالی به وضعیت واحد تجاری در کوتاه‌مدت علاقه‌مند هستند مگر آنکه واحد تجاری از مشتریان عمده آنان بود و ادامه فعالیت آنان به تداوم معاملات با واحد تجاری متکی باشد.
مشتریان
علاقه مشتریان به کسب اطلاعات در مورد تداوم فعالیت واحد تجاری است، بالاخص زمانی که رابطه آنان با واحد تجاری بلندمدت بوده یا اینکه در حد قابل ملاحظه‌ای به محصولات و خدمات واحد تجاری وابسته باشند.

کارکنان
کارکنان و نمایندگان آنها به اطلاعاتی در مورد ثبات و سودآوری کارفرمایان خود علاقه‌مندند. آنها همچنین علاقه‌مند به اطلاعاتی هستند که آنها را در ارزیابی توان واحد تجاری مبنی بر تأمین حقوق و مزایا، ایجاد فرصتهای شغلی و پرداخت مزایای پایان خدمت یاری دهد.
دولت
دولت و مؤسسات تابع آن در رابطه با تخصیص منابع علاقه‌مند به فعالیتهای واحد تجاری هستند. آنها همچنین برای تنظیم فعالیتهای واحدهای تجاری، تعیین سیاستهای مالیاتی و تشخیص مالیات و نیز تهیه آمار ملی به اطلاعات واحد تجاری نیاز دارند.
جامعه
آحاد جامعه به طرق مختلف تحت تأثیر واحدهای تجاری قرار می‌گیرند. بطور مثال، واحدهای تجاری ممکن است از طریق ایجاد اشتغال و استفاده از محصولات فروشندگان نقش قابل ملاحظه‌ای ایفا کنند. از طریق ارائه اطلاعات در مورد روندها و تحولات اخیر در رشد واحد تجاری و طیف فعالیتهای آن، صورتهای مالی می‌تواند برای آحاد جامعه مفید باشد.
سایر استفاده‌کنندگان
اشخاص دیگری که عمدتاً به ارائه انواع خدمات به استفاده‌کنندگان فوق‌الذکر بالاخص سرمایه‌گذاران اشتغال دارند، جهت رفع برخی نیازهای اطلاعاتی خود به صورتهای مالی تکیه می‌کنند. اشخاص مزبور از جمله شامل بورس اوراق بهادار، کارگزاران بورس، تحلیل‌گران مالی و تحقیقگران می‌باشند.

۲-۴-۲- هدف از افشای اطلاعات مالی چیست؟
هدف از افشا در گزارشگری مالی، ارائه اطلاعات لازم برای نیل به مقاصد زیر است:
الف) ارزیابی عملکرد واحد تجاری.
ب) قضاوت در مورد چگونگی استفاده واحد تجاری از منابع موجود.
ج) پیش‌بینی روند سودآوری واحد تجاری در آینده.
بنابراین، اطلاعاتی که از طریق گزارشهای مالی ارائه می‌شود باید مربوط، مناسب و کامل باشد. در افشای اطلاعات مالی باید نیازها و خواسته های سرمایه‌گذاران اصلی، مؤسسات سرمایه‌گذاری و تحلیل‌گران مالی مورد توجه قرار گیرد. این واقعیت که کلیه سرمایه‌گذاران برای ارزیابی مخاطرات نسبی سرمایه‌گذاری در هر یک از واحدهای تجاری به اطلاعات مالی نیاز دارند نیز باید در افشای اطلاعات مزبور مورد نظر قرار گیرد. هرچند اعتباردهندگان و ارگانهای دولتی برای دستیابی به اطلاعات اضافی جهت تأمین نیازهای خود معمولاً قدرت و امکانات لازم را دارند، با این وجود، در ارتباط با افشای اطلاعات مالی آنان نیز باید بعنوان گروههای استفاده‌کننده صورتهای مالی، در نظر گرفته شوند (عالی‌ور، ۱۳۶۵، ص۲) .
انجمن حسابداران رسمی آمریکا اهداف افشا کافی را به صورت زیر بیان نموده است:
الف) تهیه اطلاعات مفید برای سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان به منظور پیش‌بینی‌ها، مقایسه و ارزیابی جریانات وجه نقد ورودی برحسب مبلغ، زمان و ریسک مربوطه.
ب) تهیه اطلاعات برای استفاده‌کنندگان از نظر ایجاد، مقایسه و ارزیابی توان سودآوری شرکت.
ج) تهیه اطلاعات سودمند برای قضاوت در مورد توان مدیریت در بکارگیری مؤثر منابع شرکت در راستای دستیابی به اهداف اصلی.
د) تهیه اطلاعات مفید برای فرآیند پیش‌بینی.
هـ) گزارش در زمینه آن دسته از فعالیتهای مؤثر شرکت بر جامعه، که باید مورد تشخیص، تفسیر و اندازه‌گیری قرار گیرد. افشا اینگونه اطلاعات نقش اجتماعی شرکت را نشان می‌دهد.

۳-۴ -۲- چه میزان از اطلاعات لازم است افشا شود؟
در پاسخ به این پرسش که “چه میزان از اطلاعات لازم است افشا شود؟” تنها به خبرگی استفاده‌کننده از گزارشهای مالی بستگی دارد. نظر هیأت استانداردهای حسابداری مالی در این زمینه چنین است:
“افشای اطلاعات باید برای کسانی که قدرت فهم فعالیتهای تجاری و اقتصادی را دارند و مایلند که این اطلاعات را با جدیت تمام مطالعه نمایند، قابل درک باشد(هیأت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا،۱۹۷۸، ۳۰) .
سطح افشای مالی، همچنین به ویژگیها و معیارهای مورد انتظار از افشا نیز بستگی دارد. در ادبیات حسابداری باتوجه به برداشت هر یک از نویسندگان از افشا، برحسب مورد به اصطلاحات افشای کافی ، افشای مناسب و افشای کامل اشاره شده است. اما متداولترین نظریه از مفاهیم مزبور، “افشای کافی” است که حاکی از “حداقل افشای مورد نیاز” است و با عبارت منفی “صورتهای مالی نباید گمراه‌کننده باشد” هماهنگی دارد (عالی‌ور، ۱۳۶۵، ص۳) .
افشای مناسب و کامل، مفاهیمی مثبت‌تر دارند. افشای مناسب بر این مبنای اخلاقی دلالت دارد که باید با کلیه استفاده‌کنندگان بالقوه در ارتباط با افشای اطلاعات مالی، یکسان برخورد شود.
افشای کامل حاکی از ارائه کلیه اطلاعات مربوط، به گونه‌ای است که صورتهای مالی تصویر کاملی از فعالیتها و رویدادهای مالی واحد تجاری نشان دهد. برخی معتقد به افشای کامل اطلاعات مالی می‌باشند حتی اگر احتمال داده شود که به ارائه صورتهای مالی پیچیده منجر شود. از طرف دیگر، برخی نیز افشای کامل را به دلیل این که ممکن است به مفهوم ارائه اطلاعات اضافی و غیر ضروری تعبیر شود، نامناسب می‌دانند. البته این واقعیت را نباید نادیده گرفت که ارائه اطلاعات بسیار زیاد از این جهت می‌تواند زیان‌آور باشد که اطلاعات اصلی و بااهمیت تحت‌الشعاع واقع شده و حتی پنهان شود و درنتیجه تغییر صورتهای با مشکل مواجه گردد. به بیان دیگر، اگر چه لازم است صورتهای مالی بنحو کامل ارائه شود اما نباید حاوی اطلاعات بیش از حد و دارای ماهیتی بی‌اهمیت باشد، زیرا ممکن است توجه استفاده‌کنندگان صورتهای مالی به اطلاعات جزئی و کم‌اهمیت معطوف و درنتیجه، رویدادها و عملیات بااهمیت نادیده گرفته شود (هندریکسون،۱۹۹۳،۸۵۳) .
به هر حال، اطلاعاتی که برای سرمایه‌گذاران و سایرین بااهمیت است، باید بنحو مناسب، کافی و کامل افشا گردد تا در تصمیم‌گیری آنان مفید واقع شود. بطور کلی می‌توان گفت اگر حذف اطلاعات معینی باعث گردد که صورتهای مالی گمراه کننده شود، افشای آن اطلاعات ضروری است.در حالی که افشای اطلاعات برای تصمیم‌گیری صحیح و آگاهانه سرمایه‌گذاران و سایر گروهها نقش اساسی دارد، اما تحقیقات انجام شده در کشورهای مختلف نشان دهنده این واقعیت است که واحدهای انتفاعی بدون فشار دولت و الزامات حرفه‌ای اصولاً تمایلی به افشای اطلاعات مالی بطور کامل را ندارند.
در سالهای اخیر نهادهای حرفه‌ای و بورس اوراق بهادار در بسیاری از کشورها فشار زیادی به واحدهای تجاری بویژه شرکتهای سهام در جهت بهبود کیفیت و افزایش کمیت اطلاعاتی که باید افشا شود، وارد کرده‌اند (عالی‌ور، ۱۳۶۵، ص۴) .
در مورد افزایش میزان اطلاعاتی که باید افشا گردد، انتقاداتی مطرح شده است که به شرح زیر مورد بحث قرار می‌گیرد:
۱- افشای اطلاعات می‌تواند رقبا را نسبت به وضعیت نامساعد واحد تجاری آگاه نماید. در پاسخ به ایراد فوق می‌توان گفت که رقبا معمولاً اطلاعات مورد نیاز خود را می‌توانند از منابع مختلف کسب کنند.
۲- افشای کامل اطلاعات مالی ممکن است بعنوان وسیله‌ای جهت تقاضای افزایش حقوق و دستمزد، توسط اتحادیه‌ها مورد استفاده قرار گیرد. واقعیت این است که افشای کامل معمولاً جو کلی در مورد اینگونه تقاضاها را بهبود می‌بخشد.
۳- غالباً ادعا شده است که سرمایه‌گذاران و سایر استفاده‌کنندگان صورتهای مالی، مفهوم رویه‌ها و روشهای حسابداری که بخشی از افشا محسوب می‌شود را درک نمی‌کنند و بنابراین افشای کامل به جای اینکه آگاه کننده باشند، گمراه‌کننده خواهد بود. این ادعا نیز از پشتوانه کافی برخوردار نیست، زیرا تحلیل‌گران مالی و مدیران شرکتهای سرمایه‌گذاری، عموماً از حسابداری آگاهی دارند و سایر سرمایه‌گذاران نیز یا از اطلاعات مالی تحلیل شده منتفع می‌شوند و یا قادرند از طریق مطالعه گزارشهای مالی، اطلاعات مورد نیاز خود را تحصیل کنند.
۴- انتقاد دیگری که مطرح است این است که غالباً سایر منابع اطلاعات مالی ممکن است با هزینه کمتری اطلاعات را در دسترس قرار دهند تا توسط خود شرکت در صورتهای مالی آورده شود.
۵- عدم آگاهی از نیازهای سرمایه‌گذاران نیز یکی دیگر از دلایل محدودیت افشا است. اما بدلیل فراهم بودن مدلهای متنوع سرمایه‌گذاری و اتکای فزاینده به منابع اطلاعاتی، نباید این دلیل عامل محدودکننده‌ای باشد(هندریکسون ، ۱۹۹۳) .
هیأت تدوین اصول حسابداری در شکل‌دهی به معیارهای افشا مناسب اطلاعات، پیشنهاد کرده است که علاوه بر ترازنامه و صورت سود و زیان، افشا جداگانه مؤلفه‌های مهم مربوط به سرمایه در گردش، ارائه یادداشتهای همراه به منظور تحقق افضاء اطلاعات کافی، اطلاعات مربوط به مبانی ارزیابی داراییهای اصلی، بدهیهای احتمالی، تعهدات اساسی بلندمدت، تغییرات در اصول و رویه‌های حسابداری، اطلاعات مربوط به حقوق صاحبان سهام و بدهیهای بلندمدت، درآمد هر سهم، افشا رویدادهای آتی و همچنین ارائه صورتهای مالی تلفیقی در صورتیکه یکی از شرکتهای عضو گروه بطور مستقیم یا غیر مستقیم دارای بیش از ۵۰ درصد سهام منتشره شرکت دیگر باشد، نیز باید صورت پذیرد (نوری‌فرد، ۱۳۷۷، ص۶۱) .

۴-۴ -۲- چگونه اطلاعات مالی باید افشا شود؟
در گزارشگری مالی، اطلاعات را می‌توان به گونه‌ای مختلف افشا کرد که انتخاب بهترین راه، به ماهیت و اهمیت نسبی اطلاعات در هر مورد بستگی دارد. براساس الزامات SEC تمامی شرکتهای سهامی عام ملزم به تکمیل گزارشات مشخص تحت سیستم افشا یکپارچه SEC به صورت فرمهای زیر می‌باشد (استانکو،۲۰۰۱، ۴۸) .
فرم( ۱- ( S: شرکتها این فرم را هنگام تأسیس تکمیل می‌کنند.
فرم (K-10) : شرکتها این فرم را بعنوان گزارش سالیانه بعد از اولین سال فعالیت به SEC می‌دهند که شامل موارد ذیل می‌باشد:
– به روز رسانی اطلاعاتی که از ساختار اولیه ثبت شده شرکت متفاوت باشد.
– یک وضعیت کامل از صورتهای مالی شرکت.
– یک توصیف از وضعیت فعالیت شرکت و هرگونه تغییری که احتمالاً افتاده است.
– اطلاعاتی درباره دعاوی حقوقی شرکت.
– تجزیه و تحلیل مدیریت درباره وضعیت مالی و نتایج عملکرد شرکت.
– مصوبات ارائه شده به مالکیت در پایان هر سه ماه.
– اطلاعات درباره تغییر حسابرس یا عدم توافق با حسابرس شرکت.
– پیشینه تجاری همه اعضای هیأت مدیره، مدیران اجرایی و پرسنل کنترلی شرکت.
– پاداش مدیریت.
– وثایق مربوط به مالکان و مدیریت ذینفع در شرکت (براون لی و همکاران ، ۲۰۰۱، ۷۸) .

فرم Q)-10) : شرکتها این فرم را بعنوان گزارش فصلی در پایان هر سه ماه تکمیل می‌کنند. ولی در پایان سه ماهه آخر نیازی به تکمیل این فرم نمی‌باشد.
فرم K)- 8 ) : شرکتها این فرم را هنگام وقوع یک رویداد بااهمیت تکمیل می‌کنند که شامل موارد ذیل می‌باشد:
– تغییر در حسابرسی شرکت.
– یک تغییر در کنترل های شرکت.
– تنظیم گزارش در صورت ورشکستگی شرکت.
– تحصیل یا واگذاری یک مبلغ عمده از داراییهای شرکت که در جریان عملیات عادی شرکت مرسوم نباشد.
– تغییر در سال مالی شرکت (استانکو،۲۰۰۱، ۴۸) .
در راستای ارتقای سطح شفافیت بازار سهام، تسهیل جریان اطلاعات به بازار، دسترسی به موقع و گسترده کاربران و سرمایه‌گذاران به اطلاعات پیش و پس از داد و ستد، بورس اوراق بهادار تهران نیز شرکتها را مکلف ساخته است، اطلاعات زیر را مطابق ضوابط تعیین شده، به بورس اعلام و به عموم افشا نمایند: (بورس اوراق بهادار تهران، ۱۳۸۳، ص۱۰۸)۲
الف) گزارشها و صورتهای مالی سالانه، میان‌دوره‌ای و فصلی.
ب) تاریخ تشکیل و تصمیمات اتخاذ شده در مجامع عمومی عادی و فوق‌العاده.
ج) اطلاعات مهم مربوط به شرکت:
– رویدادهای مؤثر بر وضعیت فعالیت شرکت.
– تصمیمات و شرایط مؤثر بر ساختار سرمایه و تأمین منابع شرکت.
– تغییر در وضعیت سازمانی و حقوق شرکت.
– سایر اطلاعات مهم مؤثر بر قیمت اوراق بهادار شرکت و تصمیم به سرمایه‌گذاران.
د) اطلاعات مربوط به دارندگان اطلاعات نهایی شرکت.
در گزارشگری مالی، اطلاعات را می‌توان به گونه‌های مختلف افشا کرد که انتخاب بهترین راه، به ماهیت و اهمیت نسبی اطلاعات در هر مورد بستگی دارد. راههای متداول و مرسوم برای افشای اطلاعات مالی را می‌توان به شرح زیر طبقه‌بندی کرد:
– شکل و ترتیب صورتهای مالی اساسی.
– اصطلاحات و ارائه جزئیات.
– گزارش حسابرس مستقل.
– گزارش هیأت مدیره(هندریکسون،۱۹۹۳،۸۵۲-۸۵۱) .

۱-۴ -۴- ۲- شکل و ترتیب صورتهای مالی اساسی
براساس استانداردهای حسابداری ایران(کمیته فنی سازمان حسابرسی، ۱۳۸۰، ص۱۴)۲ .
مجموعه کامل صورتهای مالی شامل اجزای زیر است:
الف) صورتهای مالی اساسی
۱- ترازنامه
۲- صورت سود و زیان
۳- صورت سود و زیان جامع
۴- صورت جریان وجوه نقد
ب) یادداشتهای توضیحی همراه صورتهای مالی

الف) صورتهای مالی اساسی
مربوط‌ترین و بااهمیت‌ترین اطلاعات باید همواره در متن صورتهای مالی اساسی منعکس شود مشروط بر اینکه انعکاس چنین اطلاعاتی در صورتهای مزبور مقدور باشد. صورتهای مالی باید وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریانهای نقدی واحد تجاری را بنحو مطلوب ارائه کند. به محض اینکه بتوان رویدادهای مالی و سایر تغییرات ایجاد شده را با اعتماد و میزان متعارفی از دقت و صحت اندازه‌گیری کرد، لازم است داراییها و بدهیها و اثرات حاصله بر سود خالص و حقوق صاحبان سهام در صورتهای مالی افشا شود، تقریباً در تمام شرایط، اعمال مناسب الزامات استانداردهای حسابداری همراه با افشای اطلاعات اضافی در صورت لزوم، منجر به ارائه صورتهای مالی بنحو مطلوب می‌شود.
ترازنامه
ترازنامه، داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سرمایه در پایان دوره مالی را گزارش می‌نماید. به بیان دیگر ترازنامه ساختار و منابع واحد تجاری (طبقات عمده داراییها و مبالغ آنها) و ساختار مالی آنها (طبقات عمده بدهیها و حقوق صاحبان سرمایه و مبالغ آنها) را نشان می‌دهد.
عناصر مندرج در ترازنامه مشتمل بر داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سرمایه می‌باشد. اطلاعات ارائه شده در ترازنامه می‌تواند مستقیماً برآورد استفاده‌کنندگان از مبلغ، زمان و احتمال جریانهای نقدی آتی کمک نماید (کمیته فنی سازمان حسابرسی، ۱۳۸۰، صص ۵۰۹-۵۰۸).
روابط بین گروهها و طبقه‌بندیهای اقلام ترازنامه را می‌توان برحسب نیازها و هدفها به طرق مختلف افشا کرد. مثلاً برای نشان دادن سرمایه در گردش، بدهیهای جاری را می‌توان مستقیماً از داراییهای جاری کسر کرد. نوع دیگری از گروه‌بندی اقلام ترازنامه، طبقه‌بندی داراییها و بدهیها به اقلام پولی و غیرپولی است. بطور کلی می‌توان گفت که هدف اصلی از طبقه‌بندی اقلام در ترازنامه، ارائه خلاصه‌هایی مفهوم و مفید از اطلاعات مالی است. طبقه‌بندی داراییها و بدهیها و گروه‌بندی اقلام مشابه آن در ترازنامه از این جهت ضرورت دارد که امکانات زیر را برای استفاده‌کنندگان صورتهای مالی فراهم می‌سازد.
– دستیابی به یک تصویر منطقی از وضعیت مالی واحد تجاری.
– انجام مقایسه‌های مفهوم و منطقی از وضعیت مالی واحد تجاری با دوره‌های قبل آن و با سایر واحدهای تجاری.
– پیش‌بینی جریان آتی وجوه نقد واحد تجاری.
لذا اگر اطلاعات منعکس در ترازنامه فاقد طبقه‌بندی باشد، استفاده‌کنندگان صورتهای مالی برای دستیابی به اطلاعات و خلاصه‌های مورد نیاز خود، با مشکل مواجه خواهند شد.
صورت سود و زیان و صورت سود و زیان جامع
درآمدها و هزینه‌هایی که در یک دوره مالی شناسایی شده است در یکی از صورتهای عملکرد مالی یعنی صورت سود و زیان و صورت سود و زیان جامع گزارش می‌شود. هدف از تهیه صورت سود و زیان و صورت سود و زیان جامع، ارائه کلیه درآمدها و هزینه‌های شناسایی شده طی دوره مالی می‌باشد. تمرکز اصلی صورت سود و زیان دوره بر درآمدها و هزینه‌های عملیاتی است. درآمدها و هزینه‌ها تنها در مواردی که به موجب استانداردهای حسابداری مستقیماً قابل انتساب به حساب حقوق صاحبان سرمایه باشد به تفکیک اجزای تشکیل‌دهنده آنها در صورت سود و زیان جامع افشا می‌گردد.
از آنجاییکه سود و زیان جامع در برگیرنده کلیه درآمدها و هزینه‌های شناسایی شده، اعم از تحقق یافته و تحقق نیافته است، سود و زیان خالص دوره مالی بعنوان اولین قلم در صورت سود و زیان جامع انعکاس می‌یابد. این بدان معنی است که صورت و زیان دوره، یکی از اقلام صورت سود و زیان جامع را به تفصیل نشان می‌دهد و سایر درآمدها و هزینه‌های شناسایی شده، به صورت جداگانه در صورت سود و زیان جامع انعکاس می‌یابد (کمیته فنی سازمان حسابرسی، ۱۳۸۰، صص۱۲۳-۱۲۲) .
صورت سود و زیان را می‌توان به اشکال مختلف و باتوجه به مفاهیم مختلف درآمد و تفکیک و طبقه‌بندی هزینه‌ها ارائه کرد. مثلاً ارائه صورت حساب سود و زیان به شکل چند مرحله‌ای مبتنی بر طبقه‌بندی اقلام و تفکیک نتایج حاصل از عملیات جای از نتایج فعالیتهای جنبی و غیر عملیاتی است. در این شکل صورت حساب سود و زیان، اقلام درآمد، هزینه، سود و زیان به گروههای مشخص طبقه‌بندی می‌شود تا تفسیر اطلاعات برای استفاده‌کنندگان تسهیل گردد (هندریکسون،۱۹۹۳،۸۵۲-۸۵۱) .
صورت جریان وجوه نقد
صورت جریان وجوه نقد به همراه یادداشتهای توضیحی مربوط، منعکس کننده جریانهای ورودی و خروجی نقدی واحد تجاری طی دوره است و جریانهای ناشی از عملیات را از جریانهای ناشی از سایر فعالیتها تفکیک می‌کند صورت جریان وجوه نقد اطلاعات مفیدی در مورد طرق ایجاد و مصرف وجه نقد توسط واحد تجاری ارائه می‌کند. اطلاعات راجع به جریانهای ورودی و خروجی وجه نقد طی دوره به استفاده‌کنندگان کمک می‌کند تا عواملی همچون مخاطره، نقدینگی واحد تجاری و توان آن جهت بازپرداخت بدهیها، انعطاف‌پذیری مالی و رابطه بین سود و جریانهای نقدی واحد تجاری را مورد ارزیابی قرار دهند.
اعمال معیارهای شناخت درآمد و هزینه موجب می‌شود که برای اندازه‌گیری نتایج دوره، جریانهای نقدی تعدیل شوند. به همین دلیل، صورتهای عملکرد مالی در کنار ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد و به عنوان یک مجموعه، مبنای مناسب‌تری برای ارزیابی وضعیت آتی جریانهای نقدی واحد تجاری در مقایسه با صورت جریان وجوه نقد به تنهایی فراهم می‌آورد (کمیته فنی سازمان حسابرسی، ۱۳۸۰، صص ۵۱۵-۵۱۴)۴
ب) یادداشتهای توضیحی همراه صورتهای مالی
یادداشتهای توضیحی شامل اطلاعات تشریحی و جزئیات بیشتری از اقلام منعکس شده در صورتهای مالی اساسی است ضمن اینکه اطلاعات دیگری از قبیل بدهیهای احتمالی و تعهدات را ارائه می‌کند. یادداشتهای توضیحی باید به نحوی منظم ارائه شود.

هر قلم مندرج در ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت سود و زیان جامع و جریان وجوه نقد باید به یادداشتهای توضیحی مربوط عطف داده شود (کمیته فنی سازمان حسابرسی، ۱۳۸۰، صص ۳۰-۲۹) .
هدف از ارائه یادداشتهای همراه صورتهای مالی، افشای اطلاعات مربوط و بااهمیتی است که نمی‌توان آنها را از طریق انعکاس در متن صورتهای مالی به گونه‌ای مناسب و بدون اینکه از مطلوبیت صورتهای مزبور کاسته شود، ارائه کرد. به عبارت دیگر، یادداشتها حاوی اطلاعاتی است که ارائه آنها از لحاظ افشای کامل ضروری است و روش مؤثر دیگری برای ارائه آنها موجود ندارد. یادداشتهای همراه صورتهای مالی به هیچ وجه نباید بعنوان جایگزین برای طبقه‌بندی، ارزیابی و توصیف مناسب و صحیح اطلاعات در متن صورتهای مالی مورد استفاده قرار گیرد. در واقع اطلاعاتی که از طریق یادداشتها افشا می‌شود، باید مکمل اطلاعات منعکس در متن صورتهای مالی باشد. به همین دلیل یادداشتهای همراه صورتهای مالی، به عنوان اجزای بااهمیت، مکمل و لاینفک صورتهای مالی محسوب می‌شود (عالی‌ور، ۱۳۶۵، ص ۲۹).

۲-۴ -۴- ۲- اصطلاحات و ارائه جزئیات
همانگونه که شکل صورتهای مالی اساسی از لحاظ افشا اهمیت دارد، اصطلاحاتی که در صورتهای مزبور بکار می‌رود و جزئیاتی که در آن منعکس می‌شود نیز واجد اهمیت است. اگر سرفصلها و توضیحات مربوط به اقلام منعکس در صورتهای مالی مناسب و گویا باشد، به استفاده‌کنندگان آگاهیهای لازم را می‌دهد. اما استفاده از اصطلاحات مبهم تنها می‌تواند باعث سردرگمی و برداشتهای نادرست گردد. استفاده از اصطلاحات فنی حسابداری و دارای معانی شناخته شده و بکارگیری یکنواخت آنها در مورد اقلام مشابه، سودمندی صورتهای مالی را افزایش و بهبود کیفیت گزارشگری را باعث می‌شود.
بااهمیت‌ترین اطلاعات، به جای انعکاس در یادداشتها و جداول همراه صورتهای مالی، باید در متن صورتهای مزبور انعکاس یابد. اگر عناوین اقلام منعکس در صورتهای مالی نتواند اقلام مربوط را بطور کامل و به اختصار توصیف کند، توضیحات ضروری را می‌توان به شکل یادداشت در داخل پرانتز و به دنبال عناوین مربوط در متن صورتهای مالی افشا نمود.

مثلاً ارزش بازار سرمایه‌گذاریهای کوتاه‌مدت یا تعداد و ارزش اسمی سهام واحدهای تجاری را می‌توان به این شکل افشا کرد (هندریکسون،۱۹۹۳،۸۵۴) .

۳-۴-۴- ۲- گزارش حسابرس مستقل
افشای اطلاعات مالی بااهمیت در مورد واحد تجاری اصولاً در گزارش حسابرس مستقل، محل مناسبی نمی‌باشد. اما در موارد ذیل می‌توان از گزارش مزبور جهت افشای انواع اطلاعات زیر استفاده نمود:
الف) آثار بااهمیت ناشی از بکارگیری روشهای حسابداری متفاوت با روشهای پذیرفته شده.
ب) آثار بااهمیت ناشی از تغییر یک روش پذیرفته شده حسابداری به روش پذیرفته شده دیگر.
ج) اختلاف نظر بین حسابرس مستقل و واحد تجاری مورد رسیدگی نسبت به قابلیت پذیرش یک یا چند روش حسابداری بکار گرفته شده در گزارشهای مالی واحد مزبور.
اطلاعات مورد الف و ب باید در صورتهای مالی و یادداشتهای همراه آن که توسط واحد تجاری ارائه می‌شود نیز افشا گردد. افشای مجدد اطلاعات مزبور از این جهت ضروری است که اطمینان حاصل شود، استفاده‌کنندگان گزارشهای مالی به هنگام مقایسه این گزارشها با گزارشهای مالی سایر واحدهای تجاری یا به علت عدم رعایت یکنواختی با سایر دوره‌های مالی، سردرگم نمی‌شوند. هرچند صورتهای مالی، گزارش مدیریت واحد تجاری است و نه گزارش حسابرس مستقل، اما اگر در صورتهای مزبور انحرافی از اصول پذیرفته شده حسابداری وجود داشته باشد، اظهارنظر حسابرس مستقل نمی‌تواند مبین این باشد که صورتهای مالی طبق اصول پذیرفته شده حسابداری تهیه و ارائه شده است. اگر انحراف از اصول پذیرفته شده حسابداری دارای چنان اهمیتی باشد که صورتهای مالی را گمراه کننده سازد، حسابرس مستقل باید در گزارش خود، دلایل انحراف و اثرات ریالی آن را بیان و افشا کند(همان منبع،۸۵۵)۲

۴-۴ -۴- ۲-گزارش هیأت مدیره
صورتهای مالی اساسی همراه با یادداشتها، صورتهای مکمل و گزارش حسابرس مستقل مجموعاً گزارش مالی را تشکیل می‌دهد. کلیه اطلاعات مالی مربوط و بااهمیت باید در گزارش مالی منعکس و افشا شود.
با این وجود انواع مشخصی از اطلاعات را می‌توان از طریق گزارش هیأت مدیره که بخشی از گزارش سالانه واحد تجاری است، ارائه نمود. این نوع اطلاعات به شرح زیر می‌باشد:
الف) رویدادها و تغییرات غیر مالی طی سال که مؤثر بر عملیات واحد تجاری است.
ب) پیش‌بینی‌های مربوط به آینده صنعت و اقتصاد و نقش واحد تجاری در ارتباط با آن.
ج) برنامه‌های توسعه و تغییر در عملیات دوره‌های آتی.
د) میزان و اثر مورد انتظار از مخارج سرمایه‌ای جاری و آتی و کوششهای تحقیقاتی.
رویدادها و تغییرات غیر مالی در مورد الف از موارد زیر ناشی می‌شود:
– تغییرات در سطوح بالای مدیریت و سیاستهای عمده واحد تجاری.
– بهبود اساسی در تکنولوژی واحد تجاری و ابداعات و اختراعات جدید در صنعت مربوطه.
– تغییرات در روند تقاضا برای محصولات واحد تجاری و تغییرات در قیمتهای عوامل اساسی تولید.
– رویدادهایی نظیر جنگ، سوانح طبیعی و جریانات سیاسی که ممکن است اثر بااهمیتی بر عملیات آتی واحد تجاری داشته باشد(هندریکسون،۱۹۹۳،۸۵۴) .
با این وجود چنانچه احتمال برود هر یک از رویدادها و تغییرات غیر مالی مزبور اثر بااهمیتی بر ارزیابی دارایی یا بدهیها در پایان دوره مالی یا بر درآمدهای آتی می‌گذارد، به جای انعکاس در گزارش هیأت مدیره باید در صورتهای مالی و یادداشتهای همراه صورتهای مزبور، گزارش شود.

۵-۴ -۲- خصوصیات کیفی مرتبط با ارائه اطلاعات چگونه باشد؟
خصوصیات کیفی به خصوصیاتی اطلاق می‌شود که موجب می‌گردد اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی برای استفاده‌کنندگان در راستای ارزیابی وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف‌پذیری مالی واحد تجاری مفید واقع شود.
خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با ارائه اطلاعات قابل مقایسه بودن و قابل فهم بودن است. حتی اگر اطلاعات مربوط و قابل اتکا باشد، مفید بودن آن در صورت قابل مقایسه نبودن و قابل فهم نبودن دچار محدودیت خواهد بود (کمیته فنی سازمان حسابرسی، ۱۳۸۰، ص ۴۵۱)۲

قابل مقایسه بودن
استفاده‌کنندگان صورتهای مالی باید بتوانند صورتهای مالی واحد تجاری را طی زمان، جهت تشخیص روند تغییرات در وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف‌پذیری مالی واحد تجاری، مقایسه نمایند. استفاده‌کنندگان همچنین باید بتوانند صورتهای مالی واحدهای تجاری مختلف را مقایسه کنند تا وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف‌پذیری مالی آنها را نسبت به یکدیگر بسنجند. بدین ترتیب ضرورت دارد اثر معاملات و سایر رویدادهای مشابه در داخل واحد تجاری و در طول زمان برای آن واحد تجاری با ثبات رویه اندازه‌گیری و ارائه شود و بین واحدهای تجاری مختلف نیز هماهنگی رویه در بابا اندازه‌گیری و ارائه موضوعات مشابه رعایت گردد (کمیته فنی سازمان حسابرسی، ۱۳۸۰، صص ۴۵۷-۴۵۶)۱
قابل فهم بودن
قابل فهم بودن، بدین معنی می‌باشد که اطلاعات مالی ارائه شده به آسانی برای استفاده‌کنندگان قابل درک باشد. قابل فهم بودن از دو جهت قابل بررسی می‌باشد. یکی نحوه ارائه اطلاعات و دیگری استفاده‌کنندگان از این اطلاعات می‌باشد. برای اینکه ارائه اطلاعات قابل فهم باشد، لازم است که اقلام به نحوی مناسب در یکدیگر ادغام و طبقه‌بندی گردد. استفاده‌کنندگان از این اطلاعات نیز باید از آگاهی معقولی در زمینه فعالیتهای تجاری و نحوه حسابداری برخوردار باشند و در عین حال، اطلاعات پیچیده‌ای که در جهت رفع نیازهای اطلاعاتی استفاده‌کنندگان مربوط تلقی می‌شود، نباید به بهانه مشکل بودن درک آن توسط برخی استفاده‌کنندگان از صورتهای مالی حذف شود، اگرچه اینگونه اطلاعات نیز باید حتی‌‌المقدور به گونه‌ای ساده ارائه شود (همان منبع، ص ۴۵۸)۲

۵ – ۲ – عملکرد
۱-۵-۲- مقدمه
“اصطلاحی در مدیریت وجود دارد که می گوید اگر بتوانید چیزی را اندازه بگیرید می توانید آن را مدیریت کنید، ارزیابی نه تنها نشان می دهد که چه کارهایی طبق برنامه و اهداف پیش می رود بلکه همچنان نشان می دهد در چه مواردی کار خوب پیش می رود بنابراین می توان بر اساس آنها به موفقیت های جدی دست یافت” (اولیاء و همکاران، ۱۳۸۶، ۱۲۲)۳

مقدمه بالا لزوم توجه به مقوله ارزیابی عملکرد را آشکار می سازد. امروزه سازمانها در محیط پرتلاطم رقابت و پیشرفت احتیاج بیشتری به این نکته دارند که نقاط ضعف و قوتشان چیست و فاصله وضعیت کنونی آن ها با اهداف از پیش تعیین شده چه میزان است.
جهت آگاهی از فاصله مذکور نیاز به ارزیابی عملکرد و فعالیت انجام شده است. به طور کلی در بعد سازمانی، ارزیابی عملکرد معمولاً متوازن با اثر بخشی فعالیتهاست. منظور از اثر بخشی میزان دستیابی به اهداف و برنامه ها با ویژگیهای کارآمد فعالیتها و عملیات است(طبرسا، —-، ۳).
جهت اندازه گیری عملکرد از شاخص و استانداردها استفاده می شود، شاخص عددی است که از ترکیب یک یا چند اندازه بدست می آید. به طور کلی مدلهای مهم ارزیابی عملکرد شامل موارد ذیل
می گردد:
ارزیابی مالی شرکتها
ارزیابی بهره وری شرکتها
مدلهای اثر بخشی
مدلهای تعالی سازمانی
مدل ارزیابی عملکرد متوازن
با توجه به اینکه منظور از عملکرد در تحقیق حاضر عملکرد مالی شرکتها می باشد در نتیجه به طور خلاصه به بررسی و تبیین مدلها و شاخصهای ارزیابی مالی شرکتها می پردازیم.
وقتی صحبت از ارزیابی عملکرد شرکتها به عمل می آید بیشترنگاههابه روی عملکرد مالی شرکت منعطف می گردد. به طور کلی ابزارهای اصلی جهت تجزیه و تحلیل مالی، عمدتاً چهار ابزار می باشند.
الف ) تجزیه و تحلیل افقی
تجزیه و تحلیل افقی نشاندهنده روندها و تعیین روابط اقلامی است که در صورتهای مالی مقایسه ایی به صورت هم ردیف قرار گرفته اند. تجزینه و تحلیل افقی تغییرات برروی اقلام صورتهای مای سالهای مختلف را به خوبی نشان می دهد، در حقیقت در این روش هر قلم از اقلام صورتهای مالی با همان قلم در یک سال مالی قبل به صورت روندی مقایسه می شود.

ب ) تجزیه و تحلیل عمودی
در تجزیه و تحلیل عمودی یک قلم مهم صورت مالی بعنوان ارزش پایه به کار رفته و سایر اقلام آن صورت با آن مقایسه می شود. تجزیه و تحلیل عمودی به منظور افشای ساختار درونی سازمان و افشای اطلاعاتی نظیر روابط موجود بین هر یک از اقلام صورت سود و زیان و در آمد و فروش و; بکار ‌ می رود.
ج) تجزیه و تحلیل روند
یکی دیگر از روشهای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی تجزیه و تحلیل روند می باشد، در صورتیکه درصد تغییر اطلاعات مالی به جای ۲ سال برای چند سال متوالی محاسبه گردد، در این صورت به آن تجزیه و تحلیل روند گویند در اینجا داده ها و اقلام یک سال به عنوان مبنا در نظر گرفته می شود و در آن سال به جای هر داده ای عدد ۱۰۰ قرار می گیرد و سال یا سالهای دیگر را با سال مبنا به صورت شاخصی از در صد می سنجند. در حقیقت تجزیه و تحلیل روند، نوعی تجزیه و تحلیل افقی بوده که درصد تغییرات دادههای صورتهای مالی، حد اقل برای ۳ سال محاسبه می شوند.
د) تجزیه و تحلیل نسبت ها
نسبت مالی عبارتست از ارتباط ریاضی به صورت کسر بین ارقام موجود در ترازنامه وصورتحساب سود و زیان. محاسبه نسبت ها باعث می شود :
۱ اطلاعات مالی خلاصه و طبقه بندی شود.
۲ اطلاعات و ارزشهای مطلق در صورت سود و زیان و ترازنامه بصورت نسبی بیان شوند که این امر باعث قضاوت صحیح تر نسبت به اطلاعات مالی می شود.
۳ اطلاعات به تناسب و میزان نیاز استفاده کنندگان در اختیار آنها قرار گیرد.
۴ باعث می‌شود استفاده کنندگان بر اساس ارزش ها و اطلاعات کمی بتوانند قضاوت‌های کیفی بکنند
در ۳ نوع تجزیه و تحلیل ذکر شده، رقم خاصی با یک رقم دیگر در همان طبقه یا حساب مورد مقایسه قرار می گیرد. این مقایسه طبعاً روابط مختلف حساب ها را به خوبی نشان نمی دهد. برای تکمیل تجزیه و تحلیل مالی، مقایسه ارقام حساب های مختلف با یکدیگر ضرورت داد. این بررسی از طریق تجزیه و تحلیل نسبت ها صورت می گیرد.
به طور کلی نسبت ها خودشان دارای معنا و مفهوم نیستند و زمانی معنا و مفهوم بیشتری پیدا
می کنند که با موارد ذیل مورد مقایسه قرار گیرند.
– نسبت های سال قبل
– نسبت ها ی برخی شرکتهای واقع شده در صنعت مشابه.
– نسبت های صنعتی که شرکت در آن صنعت فعالیت می کند.
– برخی استانداردهای تعیین شده از قبل.

۶-۲- انواع نسبت های مالی
تجزیه و تحلیل مالی فرایندی است که طی آن مشخصات و ویژگیهای بارز مالی و عملیاتی واحد اقتصادی با استفاده از صورتهای مالی و سایر اطلاعات مالی مشخص می شود و در امر تصمیم گیری ، استفاده کنندگان از صورتهای مالی را یاری می کند . یکی از روشهای متداول تجزیه و تحلیل صورتهای مالی ، استفاده از نسبتهای مالی می باشد. نسبتهای مالی در یک دسته بندی کلی به پنج دسته تقسیم می شوند :
۱- نسبتهای نقدینگی : نسبتهایی هستند که کفایت و قدرت نقدینگی موسسه را در قبال بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت مشخص می کند . این نسبت بیشتر مورد توجه بستانکاران کوتاه مدت موسسه و افرادی است که تصمیم دارند به موسسه وام بدهند .
۲- نسبتهای اهرمی : نسبتهایی هستندکه میزان تأمین مالی از منابع مالی خارجی را مشخص می کنند . یعنی وجوهی که توسط صاحبان شرکت ( سهامداران ) تأمین شده با وجوهی که از طریق وام بدست آمده مقایسه می شود .
۳- نسبتهای فعالیت : نسبتهایی هستند که میزان کاربرد دارائیها را مشخص می کنند و سطح فروش را با حسابهای مختلف دارایی می سنجند .
۴- نسبتهای سودآوری : این نسبتها نتیجه فعالیت ها و توان بهره برداری شرکت را از طریق سود ارزیابی می کنند.
۵- نسبتهای مالکیت : این نسبتها بطور مستقیم و غیر مستقیم پیوند دهنده سود نقدینگی هستند و به سهامداران در ارزیابی نقدینگی ها و سیاستهایی که بر قیمت بازار سهام تأثیر می گذارند کمک می کنند یعنی آنان می توانند با استفاده از نام این نسبتها وضعیت سرمایه گذاری خود را در شرکت در زمان حال و آینده بررسی کنند . همانطور که پیداست این نسبتها بیشتر از همه مربوط به صاحبان سهام است . در ادامه به سیر تکاملی شاخص‌های سنجش عملکرد (نسبت‌های مالی) پرداخته می‌شود.
یکی از پیامدهای سیر تکامل حسابداری استفاده از نسبت های مالی جهت تجزیه تحلیل و تصمیم گیری است. مطالعات مربوط به نسبت های مالی را می توان به طبقه بندی نسبت های مالی، قابلیت مقایسه آنها در صنایع مختلف، مدلهای پیش بینی ورشکستگی، بیان ویژگی های گزارشگری شرکت با استفاده ازنسبت های مالی و تحلیل ارزش بازار سهام تقسیم نمود. این مطالعه در رده مطالعات بیان ویژگی های گزارشگری شرکت (کفایت افشا )با استفاده از نسبت های مالی (فعالیت ) قرار می گیرد.

۱-۶-۲- نسبت های فعالیت (شاخص های بکارگیری دارایی )
نسبت های فعالیت، از جمله شاخص های مهم بررسی سلامت مالی شرکت و کارایی مدیریت آن، سنجش توانایی شرکت در بکارگیری قابل قبول دارایی ها و یا برگشتی راضی کننده روی سرمایه گذاری و داراییهای ثابت است . شاخص‌های فوق‌الذکر، معیارهای خاصی از موفقیت در بازار می‌باشند. بدیهی است که سرمایه گذاران تمایلی به مشارکت در شرکتی که توانایی ضعیفی در بکارگیری دارایی ها و سرمایه گذاری های ثابت دارد از خود نشان نمی دهند . اعتبار دهندگان نیز راضی به پرداخت وام به شرکتی که موقعیت ضعیفی از این نظر دارد نخواهند بود ، چون احتمال این را می دهند که طلب آنها هرگز بازپرداخت نگردد . با این حال در صورتی که شرکتی دارای شاخص های مطلوب فعالیت باشد، سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان تمایل به سرمایه گذاری در چنین شرکتی را خواهند داشت. این امرموجب برانگیخته شدن مدیران برای گزارش و افشاء اطلاعات بیشتر و جزیی‌تری خواهد بود زیرا این اطلاعات را جهت اطمینان دادن به مشتریان و سرمایه‌گذاران و جذب آنان ارائه خواهند داد. نسبت های فعالیت (شاخص های بکارگیری دارایی )، مشخصه‌هایی هستند که بوسیله آنها شرکتها می‌توانند در طول زمان عملکرد خود را نشان دهند. زمانی که شرکتی، فروش نسبتاً بالایی داشته باشد، با مشتریان زیادی سر و کار پیدا خواهند کرد و درنتیجه مجبور است نیازهای اطلاعاتی آنها را برطرف نماید. نسبت فروش به سرمایه در گردش شاخصی است که مبالغی از نقدینگی مورد نیاز را در سطح معینی از فروش نشان می‌دهد. نسبت فروش به دارایی ثابت و نسبت فروش به کل داراییها بیانگر این مطلب است که شرکت در جریان درآمدزایی، چه میزان در دارایی ثابت و یا کل داراییها سرمایه‌گذاری نموده است.
از شاخص نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام نیز برای تعیین مبالغی از حقوق صاحبان سهام استفاده می‌شود که بایستی به موازات نوسانات حجم فروش در یک صنعت نگهداری شود.

۷-۲- کفایت گزارشگری (افشا) و نسبت های مالی
مطالعات انجام گرفته در حوزه افشاء از سال ۱۹۶۱ شروع شده است یعنی درست زمانی که رونق بازارهای مالی آمریکا، باعث شد تا سرمایه‌گذاران جهت انتخاب پرتفوی بهینه سرمایه‌گذاری خود، نیاز روزافزون به افشای اطلاعات مالی و غیرمالی شرکت ها را احساس نمودند.
محققین در حوزه افشاء گزارشگری مالی به منظور سنجش میزان افشاء و تاثیر آن بر تصمیمات سرمایه‌گذاران از انواع مختلفی از عوامل تاثیرگذار برافشاء اطلاعات مالی بهره‌ برده‌اند. سیر تاریخی تحقیقات صورت گرفته در حوزه افشاء اطلاعات مالی نشان می‌دهد که این عوامل در چهار حوزه کلی قابل تقسیم‌بندی هستند. حوزه اول شامل محققینی می‌باشد که از متغیرهای ترازنامه‌ای (متغیرهای مرتبط به حجم و فعالیت شرکتها) و رابطه آن با کفایت افشاء اطلاعات مالی استفاده نموده‌اند (پاتون و همکاران، ۲۰۰۴،۹۷) .
حوزه دوم، رابطه بین متغیرهای سود و زیانی (عملکردی)با سطح افشای گزارشگری مالی را مورد بررسی قرار داده اند (لوبووهمکاران، ۲۰۰۵،وانگ وهمکاران، ۲۰۱۰،۶۷) .
حوزه سوم ترکیبی از متغیرهای سود و زیانی و ترازنامه‌ای برای سنجش میزان افشای گزارشگری مالی شرکت ها استفاده کرده‌اند که بیشتر در قالب نسبت‌های مالی برگرفته از متغیرهای سود و زیانی و ترازنامه‌ای می‌باشد (سینگ‌وی، ۱۹۹۴، والاس ۱۹۹۴،۵۸) .
حوزه آخر رابطه بین متغیرهای کیفی و متغیرهایی غیر از متغیرهای فوق‌الذکر مانند ماهیت و نوع صنعت، نوع موسسه حسابرسی کننده، اعضای حرفه‌ای و غیر حرفه‌ای هیئت مدیره، وجود یا عدم وجود سهامدار نهادی با میزان افشای گزارشگری مالی را مورد بررسی قرار داده‌اند (مدیروس ۲۰۰۳ و خانا ۲۰۰۴ ،۱۰۴) .

در این تحقیق سعی خواهد شد با توجه به تمامی موارد ذکر شده فوق و در بخش پیشینه تحقیق که در ادامه اشاره خواهد شد، صرفاً از شاخص‌های بکارگیری دارایی به ویژه نسبت‌های فعالیت شرکت‌ها برای بررسی سطح افشاء گزارشگری مالی استفاده شود. همانطوری که ذکر شد این مطالعه در رده مطالعات بیان ویژگی های گزارشگری شرکت (کفایت افشا )با استفاده از نسبت های مالی (فعالیت ) قرار می گیرد و از آنجاییکه یک و یا هر دو متغیر تشکیل دهنده این نسبت ها (صورت یا مخرج کسر)از صورت سود و زیان ناشی می شود، در رده نسبت های پویا قرار می گیرند.

۸-۲- پیشینه داخلی و خارجی تحقیق
۱-۸-۲- مطالعات خارجی
در ادامه این فصل به بیان برخی از مهمترین تحقیقات اشاره شده که در نشریات معتبر علمی به چاپ رسیده است، خواهیم پرداخت.
آلن روبرت سرف طی تحقیقی که در سال ۱۹۶۱ پیرامون “گزارشگری شرکتها و تصمیمات سرمایه‌گذاری” در آمریکا انجام داد، دریافته بود که کیفیت افشای گزارشگری مالی شرکتها تحت تأثیر برخی متغیرها قرار دارد و غالباً بین متغیرهای مزبور وابستگی وجود ندارد. سرف براساس مطالعه فرآیند تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران، بررسی ادبیات حسابداری در رابطه با تصمیم‌گیری مصاحبه با تحلیل‌گران بورس اوراق بهادار و بررسی گزارشهای تحلیل‌گران، شاخص‌های افشای اطلاعات در گزارشهای سالانه را مشخص کرد. موارد افشای تدوین شده توسط سرف بعدها توسط دیگر محققین مورد استفاده قرار گرفت. در واقع باید گفت وی پیشتاز تحقیقات تجربی در زمینه موضوع تحقیق می‌باشد.
شاخص موارد افشای اطلاعاتی که سرف تدوین کرده و به ۳۱ مورد محدود شده است در جدول ۱-۲ آمده است.

جدول ۱-۲- موارد افشا از نظر سرف
۱- صورت سود و زیان مقایسه‌ای برای ۲ سال
۲- ترازنامه مقایسه‌ای برای ۲ سال
۳- سود و زیان انباشته
۴- صورت گردش وجوه نقد (منابع و مصارف وجوه)
۵- خلاصه اطلاعات مالی بااهمیت
۶- روش استفاده شده در تعیین قیمت‌گذاری موجودیها مبنای ارزیابی موجودیها
۷- صورت ریز فروش بخشهای مختلف اقتصادی یا هر یک از شرکتهای تلفیق شده به تفکیک
۸- روش استهلاک
۹- شرح و نوع مخارج سرمایه‌ای برنامه‌ریزی شده
۱۰- مخارج سرمایه‌ای سال جاری
۱۱- مخارج تحقیق برای سال جاری
۱۲- صورت ریز اموال، ماشین‌آلات و تجهیزات قبل و بعد از استهلاک
۱۳- صورت ریز فروش برحسب مشتریان یا برحسب صنعت
۱۴- صورت ریز فروش برحسب محصولات اصلی
۱۵- شرح و بحث در مورد عوامل مهم مؤثر بر آینده تجاری شرکت
۱۶- اطلاعات در مورد قراردادهای دست جمعی با کارکنان
۱۷- خط‌مشی‌های اساسی و اهداف مدیریت
۱۸- شرح کارخانه‌های اصلی
۱۹- تعداد سهام (عادی و ممتاز)
۲۰- شرح فروش محصولات در بازار
۲۱- نرخ خرید مواد خام و اطلاع از روند قیمت در بازار
۲۲- شرح تولیدات جدید در آینده
۲۳- شرح در مورد روندهای صنعت
۲۴- تعداد کارکنان
۲۵- اسامی و حقوق و مزایا و پاداش مدیریت
۲۶- اسامی اعضای هیأت مدیره
۲۷- خلاصه شرحی از محصولات اصلی تولید شده
۲۸- موضوع تشخیص و قطعیت مالیات بر درآمد
۲۹- هزینه تبلیغات سال جاری
۳۰- مقدار تولید
۳۱- روش استهلاک داراییهای نقصان‌پذیر (معادن)

سینگ وی و دسای ،۱۹۷۱ تحقیقی را با عنوان “تجزیه و تحلیل تجربی کیفیت افشای مالی شرکتها” در آمریکا انجام دادند. از نظر این محققین افشای اطلاعات واحدهای تجاری به اشکال مختلفی می‌تواند صورت گیرد. در واقع گزارش سالانه به سهامداران از مهمترین اشکال افشای اطلاعات واحد تجاری می‌باشد. نمونه‌های مورد رسیدگی توسط این تحقیقگران ۱۰۰ شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار و ۵۵ شرکت از شرکتهای پذیرفته نشده در بورس بوده است.
سینگ وی و دسای به منظور بررسی کیفیت افشای اطلاعات منتشره در گزارشهای سالانه، لیستی از ۳۴ مورد اطلاعات تشکیل دادند که شاخص موارد افشای آن به غیر از چند مورد اختلاف، مشابه شاخص افشای تحقیق سرف بود. اطلاعات مندرج در شاخص موارد افشای تشکیل شده توسط سینگ وی و دسای، بیشترین اطلاعات لازم و مهم مالی برای تصمیم‌گیری آگاهانه سرمایه‌گذاری را در برداشت. در این تحقیق با استفاده از شاخص موارد افشا، کیفیت افشا در گزارشهای سالانه کمی شده و شرکتها نیز براساس نمرات و امتیازات افشا به چند دسته تقسیم گردیده‌اند. همچنین به منظور معنی‌دار بودن رابطه بین کیفیت افشا و ویژگیهای مختلف، یک تجزیه و تحلیل چند متغیره انجام گرفت.
متغیرهای این تحقیق عبارت بودند از:
۱- اندازه داراییها (A)
۲- تعداد سهامداران (N)
۳- در لیست بورس بودن شرکتها (L)
۴- مؤسسات حرفه‌ای حسابرسی CPA (E)
۵- نرخ بازده (R)
۶- سود نهایی (E)
رابطه بین شاخص کیفیت افشا (I) و متغیرهای فوق به صورت زیر می‌باشد:
F (A, N, L, C, R, E) = ((I
فرضیه های سینگ وی و دسای، در این تحقیق با این صورت بود که بین متغیرهای فوق با شاخص‌های کیفیت افشا رابطه معنی‌داری وجود دارد.
نتایج تحقیق سینگ وی و دسای شامل موارد ذیل می‌باشد:
۱- شرکتهای بزرگ نسبت به شرکتهای کوچک از کیفیت افشای بهتری برخوردارند.
۲- شرکتهایی که تعداد سهامداران بیشتری داشته باشند، از کیفیت افشای بهتری برخوردارند.
۳- شرکتهای حسابرسی شده توسط مؤسسات حرفه‌ای بزرگ (CPA) نسبت به شرکتهای حسابرسی شده توسط مؤسسات حرفه‌ای کوچک از کیفیت افشای بیشتری برخوردارند.
۴- شرکتهای با بازده حقوق صاحبان سهام ( سود خالص ) بالاتر، نسبـت به شرکتهـای با بازده حقوق
ارزش خالص
صاحبان سهام پایین‌تر از کیفیت افشای بهتری برخوردار می‌باشند.
بازبی (۱۹۷۴) تحقیقی با عنوان “انتخاب موارد اطلاعات و افشای آنها در گزارشگری سالانه” در آمریکا انجام داد. وی در این تحقیق، پرسشنامه‌ای حاوی ۳۹ مورد انواع اطلاعات مالی و غیر مالی که بعنوان مبنایی برای اندازه‌گیری میزان افشا در گزارشهای سالیانه مورد استفاده قرار می‌گیرد را تشکیل داد. وی پرسش‌نامه‌ را برای نظرخواهی و تعدیل برای ۷۵ نظر از تحلیل‌گران مالی ارسال نمود که جمعاً ۳۲ پرسش‌نامه (۳/۲۱%) توسط تحلیل‌گران تکمیل و برگشت داده شد.
در این پرسش‌نامه نمره صفر الی چهار در نظر گرفته شد، که تحلیل‌گران در صورت عدم نیاز به افشا یک مورد اطلاعات نمره صفر و سایر نمرات را باتوجه به درج سطح افشا براساس اهمیت نسبی به آنها اختصاص می‌دهند. بازبی میزان افشای اطلاعات مزبور را با گزارش سالانه ۸۸ شرکت کوچک و متوسط مقایسه و تطبیق نمود.
براساس نتایج حاصله از پاسخگویی تحلیل‌گران مالی به سؤالات پرسش‌نامه، فقط ۳۴ مورد انواع اطلاعات مالی و غیر مالی بعنوان مبنایی برای اندازه‌گیری میزان افشا در گزارشگری سالانه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از این است که بسیاری از اقلام در گزارشگری سالانه شرکتهای نمونه افشای کافی نشده و همبستگی بین اهمیت نسبی موارد میزان افشا کم بوده است.

کوک (۱۹۹۲) تحقیقی تحت عنوان “تأثیر اندازه، در لیست بازار سهام بودن و نوع صنعت بر فشا در گزارشهای سالانه شرکتهای لیست شده در ژاپن” انجام داد. هدف از این تحقیق، بررسی اندازه افشا در گزارشهای سالانه شرکتهای ژاپنی و اندازه‌گیری متغیرهای مستقل (اندازه، در بازار سهام بودن و نوع صنعت) مؤثر بر میزان افشا بوده است.
افشا در این تحقیق شامل اقلام الزامی و اختیاری اطلاعات می‌باشد که از طریق صورتهای مالی و یادداشتهای پیوست، تجزیه و تحلیل عملیات توسط مدیریت برای سال جاری و آینده و هرگونه اطلاعات مکمل می‌باشد. در این تحقیق به اقلامی یا مواردی از اطلاعات که شرکتها طبق قانون تجارت و مقررات بورس اوراق بهادار موظفند آنها را افشا کنند، افشای الزامی و به سایر موارد افشا، افشای اختیاری گفته شده است.
طبق نظر کوک برای اندازه‌گیری اندازه شرکتها راههای متفاوتی وجود دارد که وی در تحقیق خود به هشت مورد از آنها اشاره نموده است که به شرح ذیل می‌باشد:
۱- سهام سرمایه
۲- دوره بازگشت
۳- تعداد سهامداران
۴- کل داراییها
۱- داراییهای جاری
۲- داراییهای ثابت
۳- آورده نقدی سهامداران
۴- تسهیلات دریافتی از بانکها

کوک برای بدست آوردن یک نمونه رضایت‌بخش ۱۰۰ شرکت ژاپنی را انتخاب و گزارشهای سالیانه آنها را درخواست کرد. این شرکتها از طریق نمونه‌گیری تصادفی ساده از میان شرکتهای مندرج در کتاب راهنمای شرکتهای ژاپنی انتخاب گردید.
در این تحقیق چک لیستی شامل ۱۶۵ مورد افشا اعم از اطلاعات الزامی و اختیاری تهیه شد. روش امتیاز دادن موارد افشا توسط کوک بدین صورت می‌باشد که اگر آن مورد افشا گردد، نمره یک (۱) و اگر افشا نگردید، نمره صفر (۰) دریافت می‌کند و در صورت موضوعیت نداشتن موردی از افشا در شرکتهای نمونه، آن شرکت بخاطر عدم افشا هیچگونه نمره‌ای دریافت نمی‌کند. بنابراین شاخص افشای تعریف شده توسط کوک به شرح زیر می‌باشد:
که:

حداکثر موارد افشا مربوط به هر شرکت

اگر مورد افشا شده باشد

اگر مورد افشا نشده باشد

بنابراین

روش و شاخص افشا فوق که مورد استفاده کوک قرار گرفت مورد تأیید بازبی و والاس نیز بوده است.کوک در این تحقیق جهت آزمون فرضیات از مدل رگرسیون خطی استفاده نمود که به صورت زیر می‌باشد:

کوک با استفاده از مدل رگرسیون فوق به نتایج ذیل دست یافت:
– اندازه شرکت (جمع داراییها) با میزان افشا رابطه زیادی دارد.
– موارد افشا در شرکتهای تولیدی نسبت به شرکتهای غیرتولیدی بیشتر است.
– شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس نسبت به دیگر شرکتهای تولیدی از افشای بیشتری برخوردارند.
والاس و همکاران ،۱۹۹۴ در زمینه “رابطه بین جامعیت گزارشهای سالانه شرکتها و ویژگیهای این شرکتها در اسپانیا” تحقیقی تجربی انجام دادند.
این تحقیق ۲ هدف اصلی ذیل را دنبال می‌کرد:
۱- اولین هدف اینکه آیا اختلاف در جزئیات اقلام انتخاب شده و ارائه شده در شرکتهای اسپانیایی سیستماتیک می‌باشد؟ و به عبارت دیگر آیا اختلاف در سطح افشا از اختلاف در ویژگیهای شرکتها ناشی می‌گردد.
۲- آزمایش اینکه آیا ویژگیهای مرتبط با سطح افشا در مطالعات سایر کشورها نیز در اسپانیا کاربرد دارد یا خیر؟
در اسپانیا موارد افشا طبق طرح حسابداری اسپانیا در سال ۱۹۹۰ و کمیسیون ملی بورس اوراق بهادار انتخاب می‌گردد. به دلیل محدودیت، لیست موارد افشا به ۱۶ مورد الزامی افشا در اسپانیا محدود گردید. به همین منظور محققین چک لیستی تهیه نمودند که در آن جزئیات مورد انتظار از هر یک از اقلام انتخابی افشا را منعکس می‌کرد. این چک لیست هم اطلاعات کمی و هم کیفی را ارائه می‌نماید. اطلاعات کیفی در بحث‌ها و تجزیه و تحلیل‌های مدیریتی، یادداشتهای پیوست گزارشهای سالیانه و حسابها قابل ردیابی می‌باشد.
این محققین به بررسی گزارشهای سالانه مربوط به سال ۱۹۹۱، ۵۰ شرکت بطور نمونه، که ۳۰ گزارش مربوط به شرکتهای لیست شده و ۲۰ شرکت مربوط به شرکتهای لیست نشده در بورس اوراق بهادار در دو شهر والنسیا و مادرید بوده است، پرداختند.
متغیر وابسته در این تحقیق، جامعیت گزارشهای سالانه بوده و تحت عنوان میزان موارد افشا در گزارش سالانه تعریف شده که از ۱۶ قلم اطلاعات تشکیل می‌شد و متغیرهای مستقل، ویژگی های مالی بودند که به سه طبقه زیر تقسیم شده‌اند:
۱-متغیرهای مربوط به ساختار که عبارت بودند از اندازه شرکت و قدرت پرداخت بدهی. در این تحقیق اندازه شرکت به جمع داراییها و جمع فروش و قدرت پرداخت بدهی به نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام محدود گردید.
۲- متغیرهای مرتبط با عملکرد که ارائه کننده اطلاعاتی در ارتباط با منفعت استفاده‌کنندگان از حسابها می‌باشد. عبارت بودند از:
۱-۲- نسبت نقدینگی ( دارایی جاری )
بدهی جاری

۲-۲- بازده حقوق صاحبان سهام ( سود قبل از مالیات )
حقوق صاحبان سهام

۳-۲- حاشیه سود ( سود قبل از مالیات )
فروش خالص

۳- متغیرهای مرتبط با بازار که از متغیرهای مرتبط با ساختار و عملکرد شرکتها که در ارزش کمی خلاصه می‌شدند، متفاوت بود. این متغیرها به جنبه‌هایی از رفتار شرکت در میان سایر شرکتها در محیط عملیاتی آنها اشاره می‌کرد. گزارش شرکتها در برگیرنده یک مجموعه از فرهنگ سازمانی است که برگرفته از چندین عامل می‌باشد. اولین عامل بازار می‌باشد که منظور نظر این تحقیق نوع صنعت، در لیست بازار سهام بودن و نوع مؤسسه حسابرسی می‌باشد.
این تحقیق شامل یک فرضیه اصلی و هشت فرضیه فرعی به شرح زیر بوده است:
فرضیه اصلی: بین جامعیت گزارشهای سالانه و ویژگیهای شرکتها در اسپانیا رابطه معنی‌دار وجود دارد.
فرضیه‌های فرعی:
۱- بین میزان افشا و اندازه داراییها رابطه معنی‌دار وجود دارد.
۲- بین میزان افشا و جمع فروش رابطه معنی‌دار وجود دارد.
۳- بین میزان افشا و نسبت بدهیهای بلندمدت به حقوق صاحبان سهام رابطه معنی‌دار وجود دارد.
۴- بین میزان افشا و نسبت سود قبل از مالیات به حقوق صاحبان سهام رابطه معنی‌دار وجود دارد.
۵- بین میزان افشا و نسبت سود قبل از مالیات به فروش رابطه معنی‌دار وجود دارد.
۶- بین میزان افشا و نسبت دارایی جاری به بدهی جاری رابطه معنی‌دار وجود دارد.
۷- بین میزان افشا و نوع صنعت رابطه معنی‌دار وجود دارد.
۸- بین میزان افشا با در لیست بازار بودن یا نبودن شرکتها رابطه معنی‌دار وجود دارد.
۹- بین میزان افشا یا نوع مؤسسه حسابرسی رابطه معنی‌دار وجود دارد.
برای تست فرضیات فوق‌الذکر، روش آماری بکار گرفته شده، رگرسیون با روش حداقل مربعات معمولی (OLS) بوده که به صورت زیر طراحی شده است:

که:
: شامل نمره افشا برای هر شرکت نمونه تقسیم بر مجموع امتیازات قابل حصول می‌باشد.
: شامل عرض از مبدا می‌باشد.
: شامل جزء باقیمانده می‌باشد.
نتایج حاصل از بررسیهای فوق‌الذکر را می‌توان به صورت زیر خلاصه کرد:
۱- شرکتهای نمونه با ساختار مالی بیشتر تمایل به ارائه میزان افشاء بیشتر و با ساختار مالی کمتر تمایل به میزان افشای کمتر در گزارشهای سالانه خود دارند.
۲- شرکتهای نمونه با عملکرد ( سود قبل از مالیات و سود قبل از مالیات ) بالاتر و نقدینگی) دارایی جاری
حقوق صاحبان سهام فروش خالص بدهی جاری
بالاتر، تمایل به افشای کمتر و بالعکس دارند.
۳- شرکتهای لیست شده در بورس سهام مادرید و والنسیا نسبت به شرکتهای لیست نشده تمایل به افشای اطلاعات با جامعیت بیشتر دارند.
در ادامه به سایر تحقیق های انجام پذیرفته در حوزه افشا اشاره خواهد شد
میلگرام و همکاران (۱۹۸۵) در تحقیقی در خصوص بررسی کیفیت افشاء اطلاعات حسابداری و عدم تقارن اطلاعات حسابداری دریافتند، زمانی که سطح افشای اطلاعات افزایش می‌یابد، به موازات آن عدم تقارن اطلاعات کاهش می‌یابد.
ولکر (۱۹۹۵) نیز در تحقیقی، شواهد تجربی مشابهی را در این خصوص فراهم ساخته است. یافته‌های او نشان می‌دهد زمانی که میزان افشای اطلاعات مالی در شرکت‌ها ارتقاء می‌یابد، از یک طرف ویژگی‌ عدم تقارن اطلاعاتی تقلیل می‌یابد و از طرف دیگر حجم معاملات سهام آن شرکت به بالاترین سطح می‌رسد.
لانگ و لاندهولم (۱۹۹۳) در تحقیقی دریافتند که در شرکت‌هایی که اندازه بزرگتری دارند و دارای عملکرد مطلوبی می‌باشند، سطح افشای اطلاعات بالاتر می‌باشد. آنها همچنین از میزان همبستگی بین سود سهام و بازده سهام شرکت‌ها به‌عنوان معیار سنجش ویژگی عدم تقارن اطلاعاتی استفاده کردند، یافته‌های این تحقیقگران نشان داد شرکت‌هایی که دارای سطح افشای اطلاعات مالی بالاتری هستند، رابطه ضعیفی بین سود سهام و بازده سهام آنها وجود دارد. پایین بودن همبستگی بین این دو متغیر بیان می‌کند که اطلاعات اندکی درباره ارزش شرکت بوسیله اعلام سود سهام بیان می‌گردد.
لانگ و لاندهولم ،۱۹۹۶ در تحقیقی با عنوان “کیفیت افشا و رفتار سرمایه گذار” شواهدی را ارائه کردند که نشان می دهد شرکت هایی که دارای سیاست افشای آگاهی بخش هستند از تحلیل گران پیرو بیشتر، سودهای پیش بینی شده صحیح تر، پراکندگی کمتر در پیش بینی های تحلیل گران و نوسان های کمتری در پیش بینی های اصلاح شده برخوردار می باشند. اگر پراکندگی کمتر میان پیش بینی های تحلیل گران معیار معتبری برای تقارن اطلاعاتی باشد، نتایج حاکی از آن است که سیاست افشای آگاهی بخش ازعدم تقارن اطلاعاتی می کاهد.
وریچیا ( ۱۹۹۵) در تحقیقی در خصوص بررسی مبانی نظری افشا بیان می‌کند، اگرچه میزان افشاسازی بالای اطلاعات بدلیل عواقبی که در بازارهای مالی ایجاد می‌کند ممکن است برای شرکت‌ها هزینه بر باشد لیکن مدیران از روی آگاهی و تعمدانه و با علم به نتیجه، سطح افشای اطلاعات مالی را گسترش می‌دهند تا از این طریق بتوانند مشکل ارزشگذاری کمتر از واقع سهام شرکت‌ها را که در بازارهای مالی گریبانگیر شرکت می‌شوند را مرتفع سازند. علاوه بر این ارتقای سطح افشای اطلاعات ابزاری برای رونمایی و معرفی بهتر ارزش‌ سهام شرکت‌ها در بازار سرمایه خواهد بود.
تمامی تحقیقات ذکر شده در بالا نشان می‌دهد که افشای اختیاری و از روی آگاهی اطلاعات مالی، منجر به کاهش مشکل عدم تقارن اطلاعات بین مدیران شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران خواهد شد.
هاتون و پالپو ( ۱۹۹۹) در بررسی روند افشای اطلاعات مالی شرکت‌های پذیرفته شده در بازارهای مالی آمریکا دریافتند به مجرد اینکه بازده سهام شرکت‌ها بالا رفته و میزان سهامداران نهادی و حجم معاملات شرکت‌ها افزایش یابد، روند افشاسازی اطلاعات مالی شرکت‌ها نیز ارتقاء می‌یابد.
پلام لی و همکاران (۲۰۰۸) در تحقیقی به بررسی تأثیر کیفیت افشاء اطلاعات مالی بر ارزش شرکت‌ها پرداخته‌اند. این محققین به منظور محاسبه و سنجش ارزش‌ شرکت از دو پارامتر جایگزین هزینه سرمایه و جریان‌های نقدی مورد انتظار استفاده کرده و سپس به تشریح میزان همبستگی این دو پارامتر با کیفیت افشای اطلاعات مالی پرداخته‌اند. نتایج تحقیق این محققین، شواهدی را مبنی بر وجود رابطه معکوس بین متغیر هزینه سرمایه و کیفیت افشاء و نیز وجود رابطه مثبت بین متغیر جریان‌های نقدی عملیاتی مورد انتظار و کیفیت افشای اطلاعات فراهم ساخت. آنان در بخشی دیگر از تحقیقات خود دریافتند نوعی تعامل درون رابطه‌ پیچیده‌ ای بین کیفیت افشاء اطلاعات مالی و ارزش شرکت‌ها وجود دارد.
وانگ و همکاران (۲۰۱۰) در تحقیقی به بررسی رابطه بین افشای اطلاعات حسابداری و قیمت سهام شرکت‌ها پذیرفته شده در بورس تایوان پرداختند. آنان در این تحقیق بررسی کردند که آیا سطح افشای بالای اطلاعات حسابداری با رابطه بین بازده حسابداری(سود هر سهم)وقیمت سهام در مدل معروف اولسون ، ۱۹۹۵ ارتباط دارد یا خیر؟

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.