مقاله تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان


در حال بارگذاری
10 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان دارای ۲۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان :

تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان

مقدمه
سلامت کودکان، از آرزوها و ایده آل های همه جوامع بشری است، از این رو مجامع بین المللی متعددی با قصد حمایت از سلامتی کودکان به وجود آمده اند. اما آنچه که کمتر مورد توجه همه این مجامع بوده است، توجه به نقش عمیق دستورات دینی در ایجاد سلامتی کودکان باشد.
به عنوان مثال حدود دو دهه پیش، مجامع علمی جهان، شیر مادر را برای شیرخواران ، بی کفایت تشخیص دادند و اقدام به تهیه شیر خشکی که گمان می بردند، مفیدتر از شیر مادر است، نمودند و انواع شیر خشک را با تبلیغات وسیع به نفع آنها و علیه شیر مادر، به باز

ار فرستادند. این در حالی بود که از قرن ها پیش در آیات استوار قرآن از جمله آیه شریفه ۲۳۳ از سوره مبارکه بقره و آیه ۱۲ از سوره مبارکه لقمان، چند بار تاکید بر استفاده از شیر مادر، آن هم تا سن دو سالگی شده بود. با این وجود بسیاری از مادران(از جمله حتی مادران مسل

مان)، گول تبلیغات علمی را خوردند و به کودکان خود به جای حیاتی ترین

ماده غذایی که توسط آفریدگار هستی تولید و توصیه شده بود، شیر خشک بی خاصیت و مضر ساخت انسان ها را خوراندند.
تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان
با پیشرفت دانش، برخی برتری های شیر مادر، روشن شد و این بود که دامنه تبلیغ

علیه آن محدود تر شد و علم نسبی بشر اعلام کرد: “شیر مادر، حداقل تا ۶ ماهگ

ی مفیدترین ماده غذایی برای کودکان است” که این دستور نیز هنوز، با دستور قرآنی، کمی متناقض به نظر می رسید. تا این که آخرین تلاش های بشر برای بررسی هر چه بیشتر محتویات شیر مادر و شناسایی اجزای آن به نتیجه رسید و کار به آنجا کشید که سرانجام در سال های اخیر، علم به این حقیقت اعتراف کرد که : شیر مادر ، آن هم تا دو سال، ضروری ترین، اساسی ترین و حیات بخش ترین نیاز کودک به شمار می آید و محرومیت کودک از شیرمادر، او را در معرض طیف بسیار وسیعی از بیماری های جسمی و روانی، قرارمی دهد و آیات شکوهمند قرآن و فرمایشات معصومین(ع) در این مورد همچنان استوار و درخشان بر جای خود بود.(۱)
با این مقایسه می توان نتیجه گرفت که وقتی یکی از ساده ترین دستورهای قرآنی تا بدین حد در تامین سلامت کودکان نقش دارد، دستورات مؤکد و مکرر آن(مثل نماز) تا چه اندازه ای مفید و سودمندند.

واقعیت این است که سودمندی نماز برای سلامت جسمی کودکان، به وضوح قابل مشاهده است. از جمله این که با پایبندی به نماز در جامعه، می توان به راحتی با آن گروه از بیم

اری های مادرزادی بسیار شایع در نوزادان که بر اثر فسادهایی مانند اعتیاد، الکلیسم، بیماری های مقاربتی و … به وجود می آیند، مبارزه نمود.
“کودک آزاری” که بخش مهمی از علل بستری و مراجعه کودکان به مراکز پزشک

ی و روان پزشکی را تشکیل می دهد، در پرتو نماز و در جامعه نمازگزار، بی

معنی به حساب می آید.
عفونت های گوناگونی که در کودکان ایجاد بیماری می کنند، توسط نماز تعدیل م

ی شوند؛ به عنوان مثال به اثبات رسیده است که بخش مهمی از مرگ و میر نوزادان در بدو تولد به دلیل تماس با بدن آلوده اطرافیان(از جمله دست های آنها) است ک

ه طهارت دائمی ناشی از نماز می تواند یک عامل مهم پیشگیری از این قبی

ل مرگ ها باشد.
اگر به این قبیل مثال ها، فواید دیگر ناشی از زندگی یک کودک، در خ

انواده ی مذهبی را اضافه کنیم(مثلا سنت حسنه ختنه کردن نوزادان پسر که خطر عفونت های ادراری را در آنها تا صد برابر کاهش می دهد و یا عادت پیدا کردن به مسواک و …)، خواهیم دید که چگونه تعالیم اسلامی، کودکان را در معرض سلامت جسمانی قرار می

دهد.
از آنجا که بخش عمده ای از بیماری هایی عفونی شایع در کودکان از جمله حصبه(تیفوئید)، فلج اطفال ، هپاتیت A و … از طریق مدفوعی ـ دهانی( Fecal-Oral) انتقال می یابند، می توان با آموزش وضو به کودکان که در واقع نوعی آموزش پاکیزگی و طهارت است،از میزان بروز و شیوع این بیماری ها به شدت کم نمود، همان طور که امروزه در ممالک پیشرفته غربی،

آموزش شستن دست ها قبل از صرف غذا(که اتفاقا با اوقات نماز، تقریبا مقارنت دارد) از اصول اولیه ای است که به کودکان، در مدارس ابتدایی، آموزش داده می شود.
علاوه بر محاسن جسمی بسیار متعددی که از زندگی یک کودک در یک خانواده مومن و نمازگزار، برای او حاصل می شود(از جمله این که مادر مومن کودک، با اقتدای به قرآن و سخن معصومین(ع) کودکش را تا دو سال کامل شیر می دهد و این وظیفه بی نهایت بزرگ را به بهانه ای ، از جمله اشتغال در بیرون منزل و … رها نمی کند و در نتیحه کودک خود را در مقاب

ل طیف وسیعی از بیماری های مرگبار جسمی و روانی، انحرافات و اعتیاد و …در آینده ایمن و واکسینه می کند)(۲)، می توان بدین نکته مهم نیز توجه نمود که ملکه شدن عادت حسنه نماز در خود کودک، صرف نظر از عظمت های معنوی بی شمار آن، به خاطر فواید پزشکی فراوانی که در نماز ی

مراهی کند و او را در ساختن یک زندگی سالم و موفق یاری دهد.
علل کم توجّهی یا بی توجّهی برخی از جوانان به نماز
راستی چرا در میان نوجوانان و جوانان برخی آنچنان که باید، به نماز اهمیت نمی دهند و یا اینکه چرا بعضی از آنان ارتباط چندانی با نماز ندارند و یا عدهای از نوجوانان و جوانان در حالیکه از خانواده مذهبی و مسلمان هستند نماز نمی خوانند؟
محیط خانواده و بی توجهی والدین

بی توجه بودن یا کم توجهی پدر و مادر یا مربی خانواده نسبت به فرزندان در محیط خانه و سطحی نگری آنان در ابتدای نوجوانی فرزندان و یا احیاناً بی مبالاتی اعضای خانواده نسبت به مسائل دینی خصوصاً فریضه نماز تأثیر بسزائی در تربیت فرزندان بجای می گذارد. بعنوان مثال فرزند اگر در خانهای رشد نماید که در آن خانه کسی به نماز اهمیت ندهد و یا در قبال مسائل

دینی خود را مسئول ندانند و یا خود اهل نماز باشند ولی فرزند خانواده را تحریض و تشویق به نماز ننمایند قطعاً فرزند آن خانواده اهل نماز و عبادت نخواهد شد البته شاید در آینده بر اثر عوامل دیگر به نماز روی آورد که این احتمال ضعیفی است.
نوجوانی نوشته بود که چگونه از من انتظار نماز خواندن برود در حالیکه در خانه ما هیچ یک اهل نماز نیستند و دیگری بیان کرد که توقع نماز خواندن از کسی که هیچ یک از اعضای خانوادهاش اهل نماز نباشند. توقع بیجایی است.

اینگونه از خانواده ها که فرزندانشان تمایل و گرایش چندانی به مسائل عبادی از خود نشان نمی دهند بر دو قسمند: یک گروه خانوادههایی هستند که والدین و مربیان آنان به نماز

اهمیت نمیدهند و طبعاً فرزندانشان از آنان تقلید میکنند. این دسته از خانواده ها اگر چه محدودند ولی وجودشان قابل انکار نیست. فردی نقل میکرد ما چند نفر برای مهمانی به منزل کسی رفتیم بیشتر یا همه دوستان وضو ساختیم که نماز بخوانیم سراغ مهر نماز از صاحب خانه گرفتیم در جواب به ما گفت یک مُهر در خانه داریم که گاهی من با آن نماز میخوانم و گاهی خانمم.
دسته دیگر خانواده هایی می باشند که خود دیندار و اهل عبادتند و لیکن نسب

ت به فرزندان خود در این امر هیچ وقعی نمینهند. نماز خود را میخوانند و روزهشان را میگیرند امّا از اینکه فرزندان به مسائل دینی پای بند باشند یا نه برای آنها یکسان است. هرگز از فرزندان بعنوان پدر و مادر نمی خواهند که نمازش را بخواند و یا روزهاش را بگیرد. هیچ مسئولی

تی را در قبال آنان احساس نمی کنند. گویا او همه چیز را می فهمد و باید با همان فهم خود عمل کند و یا همه اعمال او را حتی بعد از سن تکلیف با بچه بودن توجیه میکنند.
بسیار روشن و مسلّم است که چنین فرزندی بزودی به عبادت تن در نخواهد داد. ک

انون خانواده مهمترین عامل دراین زمینه محسوب میشود چون کانونی که جوان در آن رشد یافته کانون بیتفاوتی بوده است و هرگز کسی از طریق محبت و تشویق و یا از راه قهر و تهدید او را به امور عبادی و ادار نکرده و یا از او نخواسته است. چه بسا این جوان نسبت به سایر امور زندگی فردی سر به زیر و تسلیم پذیر و با شخصیتی از دیدگاه خانواده باشد و لیکن اهل نماز و دیانت نیست. این بدان جهت است که والدین در آن امور تأکید داشته امّا در امور دینی اصراری به خرج نداده اند. و اگر در بُعد دینی توجه داشتند قطعاً خللی در او مشاهده نمی کردند.
سستى و تنبلى
بعد از دو عامل مذکور، علت دیگرى که در ترک یا بىتوجهى به نماز

بیان شده است عنصر و عامل تنبلى است. غالباً نوجوانان و جوانان به آسانى تن به فعالیت نمىدهند مگر در امورى که بیشتر جنبه احساسى و هیجانى داشته و یا در امورى که با انگیزه و شناخت قبلى همراه باشد. براى فردى که چند سال است به سن تکلیف رسیده قدرى مشکل است در هواى سرد زمستان آستین خود را بالا زند و با آب سرد وضو بگیرد و یا کفش و پوتین را از پایش در آورد و مسح نماید به همین خاطر گاهى از نماز خواندن طفره مىرود و یا براى او دشوار است که از خواب نوشین صبح گاهى بزند و نمازش را بخواند و; .

هر چند که برخى از نوجوانان و جوانان این عامل را در موضوع مورد بحث مهم شمردهاند و لیکن به نظر مىرسد که این علت نمىتواند بعنوان یک عامل مستقل و بلکه یک علت به حساب آید چون بعداً خواهیم گفت که تنبلى خود معلول علل دیگرى مىباشد.

مجالست و همنشینى با دوستان ناباب
بدیهى است که نقش بسیار مهم دوستان در شکل دهى شخصیت انسانى خصو

صاً در سنین نوجوانى و جوانى را نباید نادیده انگاشت. دوستان شایسته و خوب در سوق دادن انسان به سوى سعادت و کمال مؤثرند و دوستان ناشایست در انحراف آدمى به سمت ناهنجاریهاى اخلاقى. چه بسا جوانانى که در مسائل دینى علاقمند و به دیندارى خود راغبند و لیکن در محیطهاى مختلف از قبیل محلهاى که در آن زندگى مىکنند یا محیط کار و تحصیل که در آن ساعاتى از عمر را سپرى مىسازند با افرادى آشنایى شوند که به تدریج او را در دام بىدینى و لا ابالى گرى گرفتار مىکنند.
مزاحم دانستن نماز براى کارهاى شخصى
برخى چون در وقت نماز مشغول کارها و اعمال شخصى خود هستند فرصت اینکه نماز را در اوّل وقت آن اقامه کنند ندارند و وقتى که فرصتهاى اوّلیه براى اقامه و برپایى نماز از دست برود تدریجاً بعد از استراحت چون دوباره مشغول فعالیت مىشون

د اقامه نماز را مانعى براى انجام کارهاى خود مىدانند. البته خواهیم گفت که این عامل به بهانه شبیهتر است تا یک علت براى ترک یا بىتوجهى به نماز.
جوانان در زندگى و حیات جوانى خویش امور زیادى

را در حال تجربه کردن مى باشند او چون سایر افرا

د جامعه امّا عاطفى و احساسى تر از دیگران در صدد دست یابى به امرى است که قلبش را بدان واسطه تسکین بخشیده و نوعى آرامش را تحصیل نماید و لیکن به هر چیزى که روى مى آورد بعد از مدّت کوتاهى در مى یابد که آن عنصر، مطمئن وواقعى نیست. البته ت

شخیص این امر در ابتداى سنین نوجوانى و جوانى بسیار دشوار است شور و هیجان جوانى در جوانان غالباً فرصت تعقل و اندیشه اینکه انسان براى یک زندگى و حیات

طولانى و اهداف متعالى خلق شده را از او سلب کرده و به همین خاطر او بعد از تجربه عملى، به پوچى و بى پایگى بسیارى از مأمنهایى که بدان پناه آورده است
بسیارى از جوانان تیز و چابک پا در رکاب سفر مىگذارند بدون آنکه بدانند به کجا مىروند. در این مسحور شدگى و حتى تسخیر شدگى در قبال شیوه زندگى جدید که از غرب سرچشمه گرفته و جهانگیر شده است شمار کثیرى از جوانان مسلمان شریک بودهاند دانستن این نکته براى جوانان مسلمان لازم است که این پدیدهها با علل ژرفترى ارتباط دادند که از نظر معنوى بیطرف نیستند»(۱). جوانان در زندگى و حیات جوانى خویش امور زیادى را در حال تجربه کردن مىباشند او چون سایر افراد جامعه امّا عاطفى و احساسىتر از دیگران در صدد دست یابى به امرى است که قلبش را بدان واسطه تسکین بخشیده و نوعى آرامش را تحصیل نماید و لیکن به هر چیزى که روى مى آورد بعد از مدّت کوتاهى در مىیابد که آن عنصر، مطمئن وواقعى نیست. البته تشخیص این امر در ابتداى سنین نوجوانى و جوانى بسیار دشوار است شور و هیجان جوانى در جوانان غالباً فرصت تعقل و اندیشه اینکه انسان براى یک زندگى و حیات طولانى و اهداف متعالى خلق شده را از او سلب کرده و به همین خاطر او بعد از تجربه عملى، به پوچى و بى پایگى بسیارى از مأمنهایى که بدان پناه آورده است

نیازهاى غریزى و فطرى جوانان و پاسخ آن
با تمهید مقدمات و مطالبى که ذکر شد مى توان گفت که فلسفه همه عبادات دینى در این نکته معطوف است که متأثرترین قشر یعنى جوانان را مؤثرترین قشر در جتماع انسانى قراردهد. چون احساس به یک تکیه گاه محکم و امنیت و آرامش در پناه آن تنها عنصرى ا

ست که مىتواند به جوان اعتماد و اطمینان بخشیده و او را از اضطرابات درونى و تشویشات ذهنى رها سازد. همه مشکلات و معضلات روحى و روانى که هویّت او را در معرض خطر انداخته و ثبات شخصیت او را از کَفَش ربوده و خلاء عظیمى را در او ایجاد کرده ناشى از نداشتن یک ملجاء و عدم دست یابى به یک پناهگاه دائمى و مستحکم است. همه صاحبان مکاتب کوشیدهاند تا به نحوى این آتش احساسات درونى را خاموش و یا حداقل از شعلههاى آن

بکاهند. به همین خاطر راه حلهایى چون آزادى بى قید و شرط جوانان در ارضاى هواهاى نفسانى و غرایز حیوانى و سوق دادن و جهت دهى ایشان به میخانهها و کاهوارهها و صدها طرق دیگر را بعنوان پناهگاه ارائه دادند امّا پس از رویکرد جوانان به آن مأمنهاى بظاهر مستحکم، سقفهایشان فرو ریخته و به واهى و خیالى بودن آنها پى بردهاند. چون با ارضاء نیازها و دفع هواهاى نفسانى، اهدا

ف خود را تأمین شده نمىیافتند. «امروزه اشتیاق شدید جوانان سراسر جهان به شنیدن موسیقى به اصطلاح پاپ (pop) و پوشیدن لباسهاى نوعاً جدیدى مثل بلوجین که زبان حال میل به آزادى از قید و بندها و تحرک و تکاپو و اعلام استقلال یک تنه از قید ضوابط و معیارهاى اجتماعى است کاملاً واضح است. بسیارى از جوانان تیز و چابک پا در رکاب سفر مى گذارند بدون آنکه بدانند به کجا مىروند. در این مسحور شدگى و حتى تسخیر شدگى در قبال شیوه زندگى جدید که از غرب سرچشمه گرفته و جهانگیر شده است شمار کثیرى از جوانان مسلمان شریک بودهاند دانستن این نکته براى جوانان مسلمان لازم است که این پدیدهها با علل ژرفترى ارتباط دادند که از نظر معنوى بیطرف نیستند»(۱).
نقش نماز و تعالیم دینى در شخصیت جوانان
اینکه در انسان تمایلات و گرایشاتى وجوددارد که او را متوجه به اهدافى مى سازد و مى خواهد به دست یابى با آن اهداف خود را تسکین و اطمینان ببخشد نشانه آن است که باید چنین ملجائى وجود داشته باشد. چون اقتضاى حکمت بالغه الهى این است که هیچ نیازى را بدون پاسخ نگذارد.
آرى اگر انسان احساس عطش و گرسنگى مى کند باید آب و طعامى باشد تا رفع تشنگى و گرسنگى نماید. حال باید دید که چه عواملى اضطراب او را رفع مى کنند و چه دارویى براى او شفا بخش است و کدام طبیب به درد او عالم مى باشد؟
تردیدى نیست که روح و حقیقت تعالیم دین به نیازهاى روحى و گرایشات غریزى و فطرى او برگشت مى کند و با جزم و یقین مى توان گفت که هیچ یک از دستورات دین بى ارتباط با تکامل انسانى او نیست.
انعطاف پذیرى روحیه جوانان
نسل جوان تنها قشر منحصر به فردى است که بیشترین روحیه تأثیر پذیرى را داراست شفافیت روحیه جوانان و حساسیت ایشان، عامل اصلى توجه دستگاههاى تبلیغاتى استکبار و بنگاههاى فرهنگى غرب، براى سوق دادن آنان به انحرافات اخلاقى و

اهداف پلید خویش در طول تاریخ بوده است.
درست از زمانى که دنیاى غرب در اثر تحقیقات و مطالعات خود به این نتیجه رسید که جوانان آسیب پذیرترین قشر هر جامعهاند با تشکیل بنگاههاى فرهنگى تبلیغى همه همت خود را در به دام انداختن آنان به فساد و تباهى تحت عنوان آزادى و عناوین

مقدس دیگر به کار گرفت تا اینکه به اغراض استکبارى و سلطه طلبى خود دست یابد.

توسعه فرهنگ نماز
برای درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی، کارهای مختلف و متنوع باید انجام شود. یکی از مهم‌ترین و محوری‌ترین راه‌های درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی این است که فرهنگ نماز بر جامعه حاکم شود. امّا این‌که چگونه فرهنگ نماز را در جامعه حاکم سازیم، تا دیگر پدیده‌ای بنام نمازگریزی در جامعه نداشته باشیم، مستلزم تلاش هماهنگ کلیه نهادهای فرهنگی ـ اجتماعی مانند صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و از همه مهم‌تر نهاد خانواده است که هم در بُعد فردی و هم در بُعد اجتماعی به نهادینه شدن نماز می‌توانند کمک نمایند.
روش‌های درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی، همان شیوه‌ها و روش‌های تعلیم و تربیت اسلامی است که می‌تواند با دادن بینش و جهان‌بینی توحیدی، انسان آگاه، مؤمن، متعادل و پایبند به نماز تربیت نماید. علاوه بر تعمیق و گسترش شناخت و باروهای دینی استفاده از شیوه‌های مناسب برای دعوت به نماز نیز در درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی مفید است. و حتی به تعبیر دقیق‌تر ـ امروزه بیش از آن‌که نیازمند دانش باشیم، نیازمند روش و منش مناسب برای تربیت مذهبی و ترویج فرهنگ نماز در جامعه هستیم ـ طرّاحی روش‌های نو، شیوه‌های جذاب، ساده و قابل انطباق با روحیه کودک و نوجوان ضرورت فرهنگ‌سازی دینی و راه درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی است.
راه‌های درمان آسیب‌های اجتماعی نمازگریزی
۱- به کارگیری روش محبت: از نیکوترین و اساسی‌ترین روش‌های تربیت دینی جامعه و عامل اساسی پیشگری و درمان آسیب‌های اجتماعی نمازگریزی، بکارگیری روش محبّت است. با توجه به سرشت آدمی و تأثیرپذیری انسان از نرمی و دوستی و

انزجار فطرت آدمی از تُندی و خشونت‌گرایی، نیکوترین راه و رسم تربیت مذهبی کودکان و نوجوانان و همچنان عامل مؤثر در درمان نمازگریزی آنان، بکارگیری روش محبت است. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ والاترین مربی بشر، مردمان را به محبت تربیت نموده و بیش از هر چیز از این روش بهره بُرد. از علی ـ علیه السّلام ـ روایت شده که گفت از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره سُنّت آن حضرت پرسیدم، فرمود: و الحُبُّ اساسی یعنی محبت بن

یاد و اساس (روش و سنت) من است. محبت هم در مورد کودکان و هم در مورد جوانان و نوجوانان می‌تواند از بسیاری رفتارهای نامطلوب از جمله نمازگریزی جلوگیری نماید لذا رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره محبت به کودکان فرمود: کودکان خود را دوست بدارید و به آنان مهر ورزید»
۲- استفاده از روش الگویی: به دلیل نیاز فطری آدمی به الگو و همانندسازی؛ در درمان نمازگریزی لازم است الگوهای والا از نمازگزاران واقعی به افراد جامعه معرفلدین به این موضوع، با افراد بی‌نماز و نمازگریز همانند سازی نموده و آنها را الگوی شخصیتی خویش قرار داده‌

اند، بنابراین والدین و مربیان باید از نخستین دوران کودکی،‌ هم خود به عنوان الگوی مناسب برای کودکان بوده و هم افراد دیگری را که اهل نماز هستند به عنوان الگو معرفی نمایند، و بالطبع کودکان هرچه از الگوهای مناسب‌تر و والاتری بهره‌مند شوند، کمتر دچار آسیب نمازگریزی می‌شوند، از سوی دیگر افرادی را که به عللی به آسیب نمازگریزی عادت کرده‌اند، می‌توان با ارایه الگوهای مناسب، درمان و اصطلاح کرد.

۳- روش تذکر: یکی دیگر از روش‌های درمان نمازگریزی در جامعه به کار

گیری روش تذکر و یادآوری است. چه بسا افرادی که علاقه به نماز ندارند بخاطر این‌که به اهمیت و جایگاه نماز پی نبرده‌اند، اگر به این افراد یادآوری شود که نماز کلید بهشت است و به منزله پرچم و آرم و نشانه اسلام است، ممکن است به نماز علاقمند شوند. همچنان اگر پیامدهای منفی نمازگریزی هم در بُعد فردی و هم در بُعد اجتماعی و نیز پیامدهای دنیوی و اخروی آن بیان گردد، ممکن است عده‌ای متنبّه شوند و همچنان بیان عاقبت افرادی که اهل نماز نبوده‌اند، می‌تواند در علاقمندی افراد به نماز مؤثر باشد.
۴- نقل یا نمایش قصه‌ها و خاطره‌های زیبا در ارتباط با اهمیت و عظمت نماز: بدون شک بیان قصه‌های لطیف و خاطره‌های زیبا و فراموش نشدنی درباره نماز و اهمیت آن در زندگی و استفاده بهینه از هنر نمایش در به تصویر کشیدن نگرش و رفتار پیشوایان، رهبران و الگوهای محبوب در ارتباط با نماز، می‌تواند تأثیرات بسیار مؤثر در درمان نمازگریزی در بین همه مردم به خصوص جوانان و نوجوانان داشته باشد. در تهیه، تولید و پخش اینگونه برنامه‌ها صدا و سیم

ا نقش اصلی را می‌تواند ایفا نماید و نکته‌ای که در ارایه اینگونه برنامه‌ها باید رعایت شود توجه به ویژگی‌های سنّی، ذهنی و شرایط فرهنگی ـ اجتماعی مخاطبان است.
۵- احداث و زیباسازی مساجد و نمازخانه‌ها: مسجد و نمازخانه باید احساسات و خاطره‌های زیبا و بیاد ماندنی را برای همه به ویژه کودکان و نوجوانان تداعی کند. لذا باید تدابیری اتخاذ شود که کودکان و نوجوانان، مسجد را محل آرامش بخش، زیبا و دوست داشتنی بدانند تا با انگیزه و علاقه مندی بیشتر به آن روی آروند.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.