مقاله حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته بررسی اجمالی ادبیات و پیشینه تحقیقات
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته بررسی اجمالی ادبیات و پیشینه تحقیقات دارای ۲۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته بررسی اجمالی ادبیات و پیشینه تحقیقات کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته بررسی اجمالی ادبیات و پیشینه تحقیقات،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته بررسی اجمالی ادبیات و پیشینه تحقیقات :
حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته
بررسی اجمالی ادبیات و پیشینه تحقیقات
چکیده
این تحقیق با هدف کمک به پروژه “هیات نظارت بر حسابداری شرکتهای سهامی عام” در خصوص حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته و بررسی اجمالی ادبیات مرتبط با آن انجام شده است. این تحقیق به طور خاص، چالش¬های مرتبط با شناسائی، بررسی و افشای معاملات با اشخاص وابسته را مورد بررسی قرار میدهد. علاوه بر این¬، تحقیق حاضر مسائل و شواهد مربوط به عدم افشا و اعتماد به ادعاهای مدیریت¬، ارزیابیریسک، اهمیت، کشف تقلب، تاثیر معاملات با اشخاص وابسته بر روی نظام راهبری بنگاهها و مسائل حسابرسی بین¬المللی را مورد بررسی قرا
ر میدهد. به طورکلی، این باور وجود دارد که نتایج تحقیقات دانشگاهی و اهمیت معاملات با اشخاص وابسته در مورد تقلب¬های مشهور و برجسته اخیر با بررسی های مجدد هیات نظارت برحسابداری شرکتهای سهامی عام در خصوص حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته همسویی دارد.
مقدمه
بخش حسابرسی” انجمن حسابداران آمریکا” به منظور تسهیل در تدوین استانداردهای حسابرسی و مطلع کردن استانداردگذاران از دیدگاه¬های حاصل از تحقیقات دانشگاهی، تصمیم گرفته است نوشتهها و مقالات موجود در یک زمینه خاص را با یکدیگر تلفیق نموده و نتایج آن را در اختیار هیات نظارت بر حسابداری شرکت¬های سهامی عام قرار دهد. مقاله حاضر به عنوان بخشی از این مجموعه به بررسی مسائل مرتبط با حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته میپردازد.
وجود” معاملات با اشخاص وابسته” در رسوائیهای اخیر ناشی از تقلب¬های حسابداری، نگرانیها در خصوص شیوه کار رایج وجاری حسابرسی را بالا برده است.
اگرچه، تعدادی از تعاریف موجود درباره معاملات با اشخاص وابسته¬، اصولاً این نوع معاملات را بین یک شرکت و واحدها یا اشخاص مرتبط با آن (یعنی شرکت¬های فرعی، شرکت¬های وابسته، مالکان اصلی¬، مدیران و اعضاء هیات مدیره) میدانند، نگرانی که در مورد شرکت انرون نیز برجسته شد این بود که معاملات بین اشخاص وابسته ممکن است به جای این که با اهداف واقعی دادوستد انجام شود، بیشتر با اهداف فربیکارانه و متقلبانه انحام شده و یا ممکن است به صورت ناکافی افشا شده باشد. هیات نظارت بر حسابداری شرکت¬ها
ی سهامی عام در حال بررسی پروژهای است تا حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته را مورد تجدید نظر قرار دهد که این پروژه شامل تدوین رهنمودهای جدید مربوط به شناسائی¬، بررسی و ارزیابی افشا توسط حسابرسان در خصوص معاملات با اشخاص وابسته میباشد. کارکنان هیات نظارت برحسابداری شرکت¬های سهامی عام به منطور آماده کردن اعضا” گروه مشورتی دائمی” برای بحث و تبادل نظر در خصوص این مسائل در یک مقاله مختصر ۱۳ سوال کلی را جهت بررسی توسط گروه مشورتی دائمی مطرح میکنند. هدف اولیه این مقاله، کمک کردن به پروژه هیات نظارت بر حسابداری شرکت¬های سهامی عام از طریق بررسی مقالات مرتبط و ارائه دیدگاه¬های حاصل از تحقیقات دانشگاهی در خصوص حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته است. بنابراین این مقاله نمونههایی را ذکر میکند که تحقیقات موجود به سوالات مطرح شده توسط هیات نظارت بر حسابداری شرکتهای سهامی عام پاسخ دهد. حسابرسی معاملات با ا شخاص وابسته به چندین دلیل مشکل است(AICPA2001): اول این که،
بررسی اشخاص وابسته و مجوز معاملات مذکور ممکن است به سختی انجام شود، دوم این که، حسابرسان باید به اطلاعات جمع¬آوری شده توسط مدیریت شرکت درباره اشخاص وابسته و معاملات با اشخاص وابسته اعتماد کنند. در نهایت، علیرغم این که کنترلهای داخلی مورد نیاز وضع شده با قانون ساربینز اکسلی در سال ۲۰۰۲ افزایش یافته است، ردیابی کنترلهای داخلی معاملات با اشخاص وابسته مشکل است. این مش
کل از این جهت به وجود میآید که اشخاص وابست
ه و انواع معاملات با آنها بسیار متنوع است و چون بعضی از این گونه معاملات ممکن است در چارچوب استانداردهای حسابداری قابل شناسایی نباشد، بنابراین اطلاع از برخی معاملات با اشخاص وابسته امکانپذیر نمی¬باشد. بجز اعطای وام به بعضی از اشخاص وابسته (مدیران¬، اعضای هیات مدیره¬) که توسط قانون ساربینز اکسلی ممنوع شده است، به طور کلی¬، قانونگذار این نوع معاملات را منع نمیکند، بلکه آنها را مستلزم افشا میداند. عمده نتایج این تحقیق که حاصل از بررسی اجمالی آثار مکتوب میباشد، به شرح زیراست¬:
۱) تعریف اشخاص وابسته از دیدگاه مراجع نظارتی متفاوت است.
۲) اطلاعات مربوط به معاملات با اشخاص وابسته نزد کمیسیون بورس و اوراق بهادار موجود هستند.
۳) درحالی که عوامل ریسک تقلب در مقالات موضوعی معتبر فهرست شده است، اما با این حال، به نظر نمیرسد که معاملات با اشخاص وابسته در شرکت¬هایی که مرتکب تقلب میشوند، نسبت به شرکتهائی که تقلب در آن کشف نمیشود عادیتر باشد.
۴)اگر چه معاملات با اشخاص وابسته به تنهائی نمیتواند نماگر مهمی برای تقلب باشد، هنگامی که تقلب هم وجود داشته باشد، وجود معاملات با اشخاص وابسته یکی از دلایل اصلی است که میتوان برای قصور حسابرسی استفاده کرد. تمایل حسابرسان به چشم پوشی از اشتباهات بزرگ در یادداشتهای صورتهای مالی ممکن است کمک جانبدارانهای به تشریح این تضاد آشکار، باشد.
۵)معاملات با اشخاص وابسته باید در متن نظام راهبری شرکت مورد ارزیابی قرار گیرد، به ویژه باید به ادعاهای مدیریت درخصوص وجود ماهیت این معا
ملات اهمیت داده شود.
بخش بعدی مسائل مرتبط به شناسائی معاملات با اشخاص وابسته، شامل تعریف اشخاص وابسته، در نظر گرفتن جایگزین انگیزه برای معاملات با اشخاص وابسته، اهداف و پیامدهای چنین معاملاتی وشباهت آنها با سایر انواع معاملات بیان میکند. در بخش سوم،مسائل مرتبط با آزمون معاملات با اشخاص وابسته شامل ارزیابی معاملات با اشخاص وابسته، اتکا حسابرسان به ارائههای مدیریت، ارزیابی ریسک تقلب وفاصله انتظارات را بیان میکند. بخش چهارم شامل مسائل مورد بحث در افشا معاملات با اشخاص وابسته است. بخش پنجم، دو موضوع مرتبط را که مستقیماً با سوالات هیات نظارت بر حسابداری شرکتهای سهامی عام ارتباط ندارد بیان میکند: حلقه ارتباطی بین معاملات با اشخاص وابسته و نظام راهبری شرکت، واستانداردهای حسابرسی بین المللی پیشنهادی.
شناخت اشخاص وابسته ومعاملات با اشخاص وابسته
تعریف اشخاص وابسته :
آیا تعریف فعلی اشخاص وابسته برای اهداف حسابرسی، مناسب است؟آیا ارتباط دیگری وجود داردکه نقش مشابهی را مطرح کند؟(یعنی فروش به عرضه کنندگان،معاملات چند منظوره)PCAOB 2004,9,Question3)). بر اساس بیانیه شماره ۵۷ استانداردها
ی حسابداری مالی معاملات با اشخاص وابسته به معاملاتی گفته می شود که بین یک شرکت و شرکتهای فرعی، شرکتهای وابسته، مالکان اصلی، مدیران یا بستگان آنها، اعضای هیات مدیره یا بستگان آنها یا واحدهای متعلق آنها یا واحدهایی که توسط مدیران یا وابستگان آنها کنترل شود، انجام شده است.
(FAS. NO.57, FASB1982) این تعریف با سایر قوانین گسترش د
اده شده است.این بیانیه همچنین واحدهای وابسته را در تعریف اشخاص وابسته منظور کرده است وبه شرح زیر تعریف می کند: «یک شخصی که مستقیم یا غیر مستقیم از طریق یک یا چند واسطه کنترل می شود یا تحت کنترل عادی یکی شرکت است».دلایلقانونی زیادی می تواند انگیزه معاملات با واحدهای وابسته ای باشد که اشخاص وابسته تلقی میشوند(Grierson 2004). به هر حال، دلایل متقلبانهای هم جهت انجام دادن معاملات با واحدهای وابسته وجود دارد که به شکل گسترده توسط انرون با استفاده از شرکتهای فرعی ادغام نشده (واحدهای با اهداف خاص ) جهت بیش از واقع نشان دادن سود گزارش شده و کمتر از واقع نشان دادن بدهیها به وضوح نشان داده شد.انرون در نتیجه معاملات با اشخاص وابسته، (۱) سودرا از سال ۱۹۹۷ تا ۳۰ ژوئن ۲۰۰۱ تقریباًبه مبلغ ۵/۱ میلیارد دلار بیش از واقع نشان داده بود، (۲) حقوق صاحبان سهام در ۳۱ سامبر ۲۰۰۰ به مبلغ ۵/۱ میلیارد دلار ودر ۳۰ ژوئن ۲۰۰۱به مبلغ ۹/۱ میلیارد دلار بیش از واقع نشان داده بود(۳) مبلغ بدهی در ۳۱ دسامبر ۱۹۹۹ به مبلغ ۸۸۵ میلیون دلار کمتر از واقع گزارش شده بود ; معاملات با اشخاص وابسته معاملات حفاظی را شامل می شود که از نظر انرون هدف تجاری معتبری ندارد و فقط برای دستیابی به گزارشگری مالی مورد نظر انرون صورت میگیرد. (Batson 2003,1 and 6)
مشابهت معاملات با اشخاص وابسته با سایر انواع دیگر روابط
یک نمونه از یک معامله که موارد مشابهی با معاملات با اشخاص وابسته را مطرح میکند “معاملات چند منظوره” است. معاملات چند منظوره ممکن است مستلزم پرداخ
ت وجه نقد باشد یا ممکن است مستلزم فقط یک مبادله از کالا یا خدمات بدون استفاده از وجه نقد باشد یعنی مبادله پایاپای باشد. نمونه های قابل توجهی از تقلب و ادعاهای تقلب معاملات چند منظوره را پیچیده کرده است.همچنین شرکتهای انرژی از معاملات چند منظوره جهت متورم کردن در آمد و حجم معاملات ا ستفاده میکنند.(Wall Street Journal 2002)چنین معاملاتی در تجارت های مربوط به اینترنت که تبلیغات اینترنتی مبادله میکنند، یافت می شود.هنگامی که مواردی از سوء استفاده شرکتها از معاملات پایاپای و معاملات چند منظوره
در مدیریت سود توسط روزنامه معروفی گزارش شد تحقیقات دانشگاهی برای ترویج این نوع معاملات محدود گردید. داویز شرکتهای اینترنتی را در سال ۱۹۹۹ واوایل ۲۰۰۰ مورد بررسی قرار داد و گزارش کرد که استفاده از رویههای حسابداری مربوط به درآمد معاملات پایاپای تنها در بخشهای کمی از اینترنت متمرکز شده و این که ارزشی که برای این نوع درآمدها توسط بازار تعیین شده بود بعد از بحران سقوط بازار بورس در آوریل ۲۰۰۰ کاهش یافت. (Davis 2002) اریکسون یک نمونه ۲۷ تایی از شرکتهای را مورد ارزیابی قرار داد که در همکاری بااظهاریه کمیسیون بورس واوراق بهادار درخصوص تقلب حسابداری، صورتهای مالی را برای سالهای مالی ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۲ تنظیم وارائه مجدد کرده بودند. (Erickson et al. 2004)در مجموع، کمیسیون بورس و اوراق بهادار۶۵ نوع متفاوت از دستکاریهای حسابداری را اظهار کرده
است. از این ۶۵ مورد حسابداری فقط یک مورد به معاملات پایاپای یا معاملات چند منظوره مربوط میشود. اگر چه یک سری اضافی ۲۶ موردی به عنوان موارد مربوط به «بیش از واقع نشان دادن در آمد» یا «شناخت در آمد» توصیف میشود هر یک از اینها ممکن استه به معاملات چند منظوره مربوط باشند.یک تفاوت قابل توجه بین معاملا
ت چند منظوره ومعاملات با اشخاص وابسته این است که در بعضی موارد، قواعد حسابداری برای شناخت می تواند تغییر کند (برای مثال حسابداری برای معاملات پایاپای تبلیغات).(EITF 99-17 FASB 1999)در عوض، معاملات با اشخاص وابسته به عنوان معاملات معمولی محسوب می شود که رابطه وابستگیشان برای استفاده کنندگان از صورتهای مالی افشاء میشود. تفاوت دیگر بین معاملات چند منظوره ومعاملات بااشخاص وابسته آن است که معاملات چند منظوره اغلب مستلزم این است که بین دو واحد کاملاً غیر وابسته باشدکه برای دنبال کردن منافع جداگانه خودشان تصمیم به تبانی میگیرند.در عوض، تعریف ارائه شده از معاملات با اشخاص وابسته دو واحد انتقاعی وابسته را شامل میشود که خود آن ارتباط تعیین می کند که آن دو منافع جداگانه شان را دنبال نمیکنند. علیرغم وجود تفاوتها، بین معاملات چند منظوره ومعاملات با اشخاص وابسته، ممکن است که شباهتهایی نیز در رویکرد حسابرسی مورد نیاز برای این نوع معاملات وجود داشته باشد. مدیریت ممکن است سعی کند در معاملات چند منظوره را از دید حسابرسان پنهان کند ، چون معاملات چند منظوره تا اندازه ای شبیه معاملات با اشخاص وابسته است که میتواند در دستکاری سود مورد استفاده قرار گیرد. برا ی مثال، دینجی از معاملات چند منظوره و واحدهای با هدف خاص استفاده کرد تا به صورت گمراهکننده ای دریافتهای وام را به عنوان وجه نقد حاصل از فعالیتهائی توصیف کند (SEC 2002) در ارتباط با این نوع معاملات تامین مالی ساختار متقلبانه ای دارد کمیسیون بورس واوراق بهادار ادعا کرد که اعضای کارکنان مالی دینجی معاملات را عمداً از آندرسن و در نتیجه از عموم سرمایه گذاران مخفی کرده اند(SEC 2003). روی هم رفته ،حسابرس ممکن است نیاز داشته باشد که رویه های مشابهی را جهت جستجو درباره به کار برد که همان رویه ها رابرای جستجوی معاملات با اشخاص وابسته استفاده می کرد . از این رو، تفاوتها درحسابداری و درماهیت متفاوت ارتباط بین واحدها در این دو نوع از معاملات اشاره بر آن دارد که حفظ این تمایز مناسب است.
اطمینان حسابرس در مورد تعریف اشخاص وابسته و معاملات با اشخاص وابسته
استانداردهای حسابرسی ضمنی هیات نظارت بر حسابداری شرکتهای سهامی عام بیان می دارد «از یک حسابرسی انجام شده بر طبق استانداردهای عم
ومی پذیرفته شده حسابرسی نمیتوان انتظار داشت که اطمینان فراهم کند که همه معاملات با اشخاص وابسته را کشف خواهد کرد».(AU 334.04) این امر منجرمیشود که گروه مشورتی دائمی هیات نظارت برحسابداری شرکتهای سهام عام سوال زیر را مطرح کند :
آیا این درست است که فرض کنیم از یک حسابرسی نمیتوان انتظار داشت که این اطمینان را فراهم کند که همه معاملات با اشخاص وابسته را شناسایی و کشف کند؟ در غیر این صورت حسابرسان چه نوع اطمینانی باید از لحاظ شناسایی ا
شخاص وابسته و فراهم کند. PCAOB2004 , 8,Questions 1 and 2 ) )
تحقیق قبلی نشان می دهد که ترکیبی از الزام به افشاکامل معاملات خودی ( یعنی معاملات با اشخاص وابسته) همراه با الزام به تایید معاملات توسط “سهامداران بی طرف” یک استراتژی موثری برای نظاممند کردن معاملات فردی است.(Djankov et al.2005) بعلاوه، لاپورتا و دیگران عواملی را که به توسعه موفقیت آمیز بازده سهام کمک میکند مورد تجریه و تحلیل قرار داد و آنها دریافتند که الزامات افشا در خصوص قراردادهای اشخاص وابسته باید در کشورهای با بورس اوراق بهادار موفق و بزرگتر بنا نهاده شود.(La Porta et al.2006) در ایالات متحده،شرکتها باید معاملات با اشخاص وابسته بااهمیت را افشا کندبه غیر از قراردادهای پاداش که در مسیر عادی واحد تجاری بوده و معاملات بین شرکتها که در تلفیق حذف شده اند.(FAS NO.57)
مجله وال استریت در سال ۲۰۰۳ گزارش کرد ۷۵ درصد از ۴۰۰ شرکت بزرگ سهامی عام در آمریکا یک یا چند مورد از معاملات با اشخاص وابسته را برای کمیسیون بورس و اوراق بهادار در طی سالهای ۲۰۰۳-۲۰۰۲ افشا کردهاند.(Wall Street Journal 2003) بنابراین حتی بعد از قانون ساربینز اکسلی در منع دادن وام به مدیران و اعضاء هیات مدیره، تحقیق نشان میدهد که اغلب شرکتها دربرخی از معاملات با اشخاص وابسته با این
موضوع درگیر هستند.
نظرات جایگزین درباره دلایل معاملات با اشخاص وابسته
آیا لازم است که حسابرس اهداف واحد تجاری را از این معاملات از دو زاویه، یعنی شرکتی که آن را حسابرسی میکند و اشخاص وابسته که وجود دارد
، بفهمد؟ آیا این فرض مناسب است که معاملات با اشخاص وابسته در مسیر معمولی واحد تجاری بوده است؟ درغیر این صورت، حسابرس چگونه باید اشخاص وابسته را بررسی کند؟ (PCAOB 2004 , 11 and 13, Questions 4 and 8)
دو تفسیر احتمالی در رابطه با معاملات با اشخاص وابسته وجود دارد (۱) آنها به طور بالقوه در تضاد منافع هستند که گویای تضاد مابین صاحبان اصلی و مدیران میباشد بنابراین از لحاظ اقتصادی برای شرکت زیان آور است.(Berle and Means, 1932) ، یا (۲) چنین معاملاتی به شکلی کارا نیازهای اقتصادی شرکت را بر آورده میکند.(Gordon et al. 2004) برای مثال ،کوهلبک و مایهو به این نتیجه رسیدند، به نظر میرسد با اجرای برخی از معاملات با اشخاص وابسته نیازهای اقتصادی همچون پاداش اضافی بر آورده میشود. بنابر
این، اگر چه برای پاداش طبقهبندی وجود ندارد، چنین م
عاملاتی با اشخاص وابسته همان اهداف واحد انتفاعی را برآورده میکند. شستری و کاله دریافتند که مدیران اجرائی از ارائه وام های با نرخ بهره بازار منافعی بدست میآورندتعداد کمی از معاملات با نمونه بزرگ در شرکتهای آمریکایی ارتباط معاملات با اشخاص وابسته را در ارائه اشتباه سود یا مدیریت سود مورد توجه قرار داده است.(Shastri and kahle, 2004)کولینان و دیگران بر پایه ی یک نمونه ۱۰۶ تایی از شرکتهایی که به دلیل موضوعات شناخت درآمد صورتهای مالی منتشر شده قبلی خود را تنظیم و ارائه مجدد نمودند و یک نمونه دیگر از شرکتهای که صورتهای مالی خود را تنظیم و ارائه مجدد ننموده بودند، به این نتیجه رسید که ارتباط با اهمیتی بین وام های مدیران اجرائی و رویداد تنظیم و ارائه مجدد صورتهای مالی وجود دارد.(Cullinan et al.2006)در عوض، گوردن وهنری با استفاده از یک نمونه تقریباً ۳۶۰ شرکتی، شواهدی ارائه نمودند که تعهدی های تعدیل شده غیرعادی ارزیابی با برخی ازمعاملات با اشخاص وابسته ارتباط دارد، نه همه انواع معاملات با اشخاص وابسته.(Gordon and Henry 2005) علاوه بر این ، به شواهدی از مدیریت سود مربوط به سایر انواع معاملات درگیر با اشخاص وابسته از جمله خدمات قانونی، سرمایه گذاری بانکی، املاک ومستغلات،یا خریدهای از اشخاص وابسته دست نیافتند. به هر حال، تحقیق بر روی شرکتهائی که درسایر کشورها فهرست شده است شواهدی از مدیریت سود در وجود اشخاص وابسته را گزارش میکند.مطالعات همواره نشان می دهد که معاملات با اشخاص وابسته در شرکتهای رخ میدهد که مکانیسم مراقبت ونظارت ضعیفی دارند وامکان رفتار فرصت طلبانه در آن فراهم است. (Gordon et al. 2004; Kohlbeck and Mayhew 2004) پژوهشگران همچنین معاملات با اشخاص وابسته را از لحاظ تضاد نمایندگی سهامداران اقلیت وسهامداران اکثریت مطالعه میکنند. لاپورتا و دیگران در مکزیکو وام دادن بانک به شرکتهای که توسط مالکان بانکها کنترل میشود را مورد بررسی قرار داد (وام وابسته )
ونتیجه گرفت که چنین وام هائی ۲۰ درصد از کل وام های صادر شده را تشکیل میدهد. (La Porta et al.2003)این وامها در مقایسه با وام های مستقل نرخ بهره کمتری را به همراه دارند وبه احتمال بیشتری نکول میشوند و وقتی که نکول میشوند ب
ا نرخ بهره کمتری بازیافت می شوند.این نتایج اشاره به غارت شدن شرکت به وسیله افراد خود شرکت، سپرده گذارن وسهامداران اقلیت دارد. علاوه بر این، در آمریکا، معاملات با اشخاص وابسته در ارتباط با قیمتهای جاری و آینده بازار سهام بدون تأثیر هستند.با در نظر گرفتن موارد فوق، این تحقیق به طور تلویحی اشاره بر این دارد که اگر چه معاملات با اشخاص وابسته افشاء شده در آمریکا برای مدیریت سود به طور گسترده ممکن است به کاربرده نشود، حسابرسان باید از تضاد بالقوه منافع ضمنی این معاملات آگاه باشند و سعی کنند اهداف تجاری آنها را درک کنند.
آزمون معاملات با اشخاص وابسته
تضاد منافع و کیفیت سود سوالات مورد بحث بالابود که بر این موضوع اشاره داشت که مدیریت ممکن است انگیزه ای برای افشاء معاملات با اشخاص وابسته به حسابرس را نداشته باشد. مدیران منبع اطلاعاتی مهمی در مورد معاملات با اشخاص وابسته هستند لذا گروه مشورتی دائمی هیات نظارت بر حسابداری شرکتهای سهامی عام سوالاتی به شرح زیربیان داشته است:
آیا باید از مدیریت در خصوص اشخاص وابسته شواهد اضافی کسب شود؟ حسابرس باید به شواهد ارائه شده توسط مدیریت چقدر اعتماد کند؟ PCAOB 2004,14,Questions 9 and 10))
شواهدتهیه شده توسط مدیریت برای این که بوسیله حساب
رس به کار برده شوند باید مورد اطمینان باشد.تحقیقات دانشگاهی اعتبار افشاء عمومی از نظر سرمایهگذار را همانند اعتبار ارائه مدیریت از نظر حسابرسی می داند.مرسردر جریان بررسی این تحقیق چهار عامل مؤثرسرمایه گذاران در استنباط صحت افشاء عمومی را شناسائی کرد: انگیزه های شغلی، صلاحیت وقابل اعتماد بودن مدیریت، اطمینان اضافی و ویژگیهای افشاءخود آن. با به کارگیری این چارچوب به حسابرسان پیشنهاد میشود
که آن ارائهها توسط یک حسابرس قابل اطمینان تلقی نمی شود هنگامی که:
۱)انگیزههای شغلی حاکم است،
۲)نشانه های دال برعدم صلاحیت و قابل اعتماد بودن مدیریت
۳) حسابرسان داخلی یا کمیته حسابرسی قابل اعتماد نیستند
۴)ویژگیهای ارائه، برای مثال، به موقع بودن یا خاص بودن ناقص هستند.(Mercer 2004)
تقلب و فاصله انتظارات
درحوزه تقلب و اشخاص وابسته تضاد آشکار وجود دارد.همانطوریکه قبلاً گفته شد،معاملات با اشخاص وابسته عادی هستند. بعلاوه ،این معاملات نقش برجسته ای در بعضی از موارد تقلب حسابداری دارند.با این وجود حسابرسان به طور یکسان وجود چنین معاملاتی را به عنوان عامل مهم ریسک تقلب درنظر نمیگیرند. (Willk and Zimbelman2004 ; Apostolou et al. 2001)برخی تحقیقات نمونه هایی را از شرکتهایی که مرتکب تقلب شدهاند باشرکتهایی که مرتکب تقلب نشدهاند را مورد مقایسه قرار دادند و به این نتیجه رسیدندکه هیچ تفاوتی در وجود معاملات با اشخاص وابسته بین این دو گروه وجود ندارد.(Bell and Carcello 2000)
هنوز قصور در افشا معاملات با اشخاص وابسته از جمله مهمترین نارسایی های حسابرسی مرتبط با تقلب میباشد.(Beasley et al.2001)یک توضیح ممکن برای این تضاد آشکار استفاده عمومی از معاملات با اشخاص وابسته توسط شرکتها و وقوع غیرمعمول تقلب را مورد توجه قرار میدهد. این ترکیب حاصل یک ارتباط ضعیف بین معاملات با اشخاص وابسته و تقلب است و این ارتباط ضعیف باعث میشود که حسابرسان منابع کمی جهت حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته تخصیص دهند. در این رهنمود، یک فاصله انتظارات بین آن چه که ا
ستفاده کنندگان از صورتهایی مالی انتظار دارند و آنچه که حسابرسان تحویل می دهند، وجود دارد. فاصله انتظارات کلی که در محیط کشف تقلب قبل از صدور بیانیه استانداردهای حسابرسی شماره ۸۲ وجود داشت، فاصله انتظارات در خصوص کشف تقلب، حداقل تا حدی با ملزم کردن حسابرسان به توجه خاص به ریسک ارائه نادرست صورتها جهت تقلب م
ورد توجه قرار می گیرند.گروه های حرفه ای مختلفی افزایش در قابلیت اتکاء به تاییدیه های مدیریت درباره معاملات با اشخاص وابسته را پیشنهاد کردند.برای
مثال کمیته تحقیق کنترل کیفیت از بخش اجرائی کمیته اجرائی استاندارد های حسابداری انجمن حسابداران رسمی آمریکا، از سال ۲۰۰،۱۹۹۷ موردی را تجزیه و تحلیل کرد که درتضاد با اعضاء بخش اجرائی کمیته اجرائی استانداردهای حسابرسی انجام شده بودندو به شکست منتهی شده بودند.(AICPA 2004 ) گزارش این کمیته موارد مطالعه شده در خصوص علتهای حسابرسی که به طور قطع شکست خورده بودند فراهم نمیکرد.به ویژه، کمیته تحقیق کنترل کیفیت ملاحظه کرد که حسابرس به طور عادی تاییدیههای از مدیریت کسب میکند که توسط مدیر عامل و مدیر مالی امضاء شده اند.کمیته مذکور پیشنهاد کرد که تاییدیه صاحبکار باید شامل اطمینانی باشد «که هر نوع توافقات جانبی،معاملات چند منظوره یا انواع دیگری از این قراردادها افشا شده است و به آگاهی حسابرسان رسیده است».علی رغم این پیشنهادات از کمیته کنترل کیفیت استدلال در مخالفت با اطمیناندهیهای اضافی مدیریت این است که چنین اطمیناندهی شاید از چندین جنبه اضافی باشد. اگر حسابرس نمیتواند به اطمینان هایی که مدیریت فراهم میکند، اتکا کند ممکن است برای حسابرس اتکا کردن به اطمینانهای داده شده اضافی، سئوال برانگیز باشد.با در نظر گرفتن الزام به تاییدیه صاحبکار از سطوح مدیریت پایین که اخیراً الزامی شده است،توجه اخیر به اهمیت نظر مدیران ارشد اشاره می کند که چنین تأئیدیه هایی از سطوح پایین تر نامؤثرخواهد بود زمانیکه نظر مدیران ارشد به وضوح ناقص و دارای کمبود باشد. (SEC 2004) . قانون ساربینز اکسلی نیز،(بخش ۳۰۲)کارمندان اجرایی و مالی اصلی را ملز می کند تمامی گزارشهای میان دوره ای و سالانه را تایید کند و جریمه هائی را برای قصور در تایید در نظر گرفته است، (بخش ۹۰۶) چنین الزاماتی نیاز به دریافت تاییدیههای مبسوط از مدیران را د
رباره اشخاص وابسته کم میکند، بدون در نظر گرفتن الزاماتی که اخیراً به وسیله استانداردهای حسابرسی میان دوره ای الزامی شده است. یک استدلال مخالف این است که تائیدیه های مدیریت که الزامی شدهاند خیلی کلی هستند وتائیدیه معاملات با اشخاص وابسته را مشخصاً مورد توجه قرار نمیدهد.
افشا معاملات با اشخاص وابسته
به محض اینکه حسابرس موارد ۱- اشخاص وابسته ۲- معاملات انجام شده با آن شخاص وابسته ۳- اهداف تجاری از انجام آن معاملات را شناسایی کند.قاعدتاً باید کار تضمین کردن افشا مناسب انجام شده توسط صاحبکار، نسبتاً ساده و قابل فهم باشد.توجه کنید که یکی از مسائل خیلی مهم برای حسابرسان آدلیفا، نامناسب بودن افشاهای انجام شده بود. کمیسیون بورس و اوراق بهادار ادعا کرد که آدلیفا به طرز نامناسبی ۳۵۱/۱ میلیارد دلار حسابهای دریافتنی از اشخاص وابسته را به ۳۴۸/۱میلیارد دلار حسابهای پرداختنی اشخاص وابسته، تهاتر کرده و تنها ۳ میلیون دلار خالص حسابهای دریافتنی نشان داده است و بنابراین گستردگی معاملات با اشخاص وابسته را مخفی کرده است.علیرغم این واقعیت که مؤسسه حسابرسی، ریسکهای مشخص و خاصی از معاملات با اشخاص وابسته را از مستندسازی حسابرسی شناسائی کرده است، کمیسیون بورس و اوراق بهادار اظهار داشته است که حسابرس به شکل مناسبی نتوانسته است تهاتر انجام شده را هدف قرار داده و آزمونهایی را برای تجزیه و تحلیل دلایل کاهش عمده در حسابهای دریافتنی با اشخاص وابسته انجام دهد.برعکس این موضوع، شرکت انرون وجود معاملات با اشخاص وابسته را افشا کرده است. برای مثال انرون در فرم ۱۰-Kسال ۲۰۰۰ خود مبلغ ۱/۲ میلیارد دلار ابزارهای مشتقه با اشخاص وابسته و۵۰۰میلیون دلار، سود در خصوص معاملات با اشخاص وابسته را افشا کرد.به هر حال، چنین افشاهایی حداقل به دلیل دو موردکوتاهی انجام شده مورد انتقاد قرار گرفت:(۱)چنین افشائی از انعکاس محتوای اقتصادی معاملات ناتوان بود،یعنی به عنوان ابزاری برای افزایش سود و انتقال بدهی از ترازنامه شرکت می باشد (۲)چنین افشائی در یادداشتهای همراه صورتهای مالی مخفی شده بودند.(Partnoy 2002; Powers et al.2002) سایر مسائل مرتبط با افشا،جدای از فراهم آوردن افشای مناسب، شامل ارزشگذاری معاملات با اشخاص وابسته است در صورتی که این ارزشگذاریها واقعی بوده باشند.
ادعاهای مدیریت از ارزشگذاری معاملات با اشخاص وابسته افشا شده
به دلیل ماهیت غیر واقعی معاملات با اشخاص وابسته،مساله ارزشگذاری می تواند به عنوان یک مساله برای حسابرس باشد. پرسش های ارائه شده در زیر از گروه مشورتی دائمی هیأت نظارت بر حسابداری شرکتهای سهامی عام مربوط به ارزشگذاری است:
آیا باید حسابرس به اثبات هر گونه ارائه انجام شده به
وسیله مدیریت ملزم شود مبنی بر اینکه که معاملات با اشخاص وابسته اساساً معادل با معاملات واقعی می باشد، اگر چنین است چه رویههائی باید توسط حسابرس اجراء شود تا این هدف برآورده شود؟ PCAOB 2004,15,Questions 11 and 12))
بیانیه شماره ۵۷ استانداردهای حسابداری مالی مقرر
کرده است که مدیریت باید ارائه های خود را در خصوص معادلهای واقعی معاملات با اشخاص وابسته اثبات کند: معاملات با اشخاص وابسته نمی تواند چنین فرض شود که بر مبنای واقعی و مستقل انجام گرفتهاند.ارائههای انجام شده در خصوص معاملات با اشخاص وابسته،به این معنا نخواهد بود که معاملات با اشخاص وابسته بی نقض بودهاند و همانند معادل های آنها که در معاملهای واقعی انجام شده است مگر این که چنین تاییدیه با دلیل و مدرک اثبات شود.بنابراین، ارائه های مدیریت درباره معادلهای واقعی معاملات که در افشاهای صورت های مالی بیان میشود، در حوزه حسابرسقرار می گیرند.رویههای حسابرسی مورد توجه قرار گرفته شده در تأئید معادل های واقعی به ماهیت کالاهای مورد بحث و سطح اهمیت معاملات بستگی دارد.هنگامی که معاملهای با اشخاص وابسته،موارد مشابه (همانند اوراق بهادار معامله شده،ابزارهای مالی)را شامل شود، حسابرس ممکن است بتواند ادعاهای مدیریت را از طریق رویه های حسابرسی اضافی همانند تاییدیهها، مقایسه ها با صنعت و رویه های مشخص شده بیانیه استاندارد حسابرسی شماره ۱۰۱ مبنی بر اینکه اساساً معاملات با اشخاص وابسته با معاملات واقعی معادل است تأئید کند. (AICPA 2003 )
اهمیت
در تعیین رویه ها برای اثبات ادعاهای مدیریت در خصوص اینکه معامله با اشخاص وابسته معادل معاملات واقعی است، چندین جنبه به ملاحظات مناسب به موضوع اهمیت مربوط است. اولین جنبههای مهم افشا ممکن است که در وکالت نامه های حق رأی در مجامع منتشر شود که در حوزه حسابرسی صورتهای مالی نمیباشد. دوم اینکه، اهمیت یک معامله با اشخاص وابسته ممکن نیست که مستقیماً با یک اثر بر سود و یا یک دلار مطابقت داشته باشد. سوم اینکه، برخی از افشا های معاملات با اشخاص وابسته تنها در یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی منتشر میشود و تحقیقات نشان میدهد که حسابرسان ممکن است یک سطح پایینی از اهمیت را به افشا های صورت گرفته در یادداشتهای توضیحی اعطا کند.بیانیه شمار
ه ۵۷ استانداردهای حسابداری مالی ۵۷ مقرر می کند که شرکتها اهمیت معاملات با اشخاص وابسته در صورتهای مالی افشا میکنند تا اطلاعاتی روی ماهیت ارتباط و توضیح دادن معاملات، شامل مبالغ پیچیده و مورد بحث فراهم آورد.برای افشا صورتهای مالی، آئین نامه S-Xکمیسیون بورس اوراق بهادار ، مقرر میکند که معاملات با اشخاص وابسته که بر صورتهای مالی تأثیر میگذارد باید شناسایی شوند و مبالغ مربوط به معاملات که باید روی صورتهای مالی بیان شود. برای افشاهای انجام شده در صورتهای غیرمالی، آئین نامهS-Xکمیسیون
بورس و اوراق بهادار در بند ۴۰۴ مقرر کرده است که افشا معاملات بیشتر از ۰۰۰/۱۲۰ دلار با مدیریت، هیات مدیره، ذینفعان اصلی شرکت و یا هر شخصی از اعضای نزدیک آنها باید انجام گیرد. کوهلبک و میهیو(۲۰۰۴) شواهدی را فراهم میکند که مسائل مربوط به اهمیت به نظر میرسد که در فعالیتها متفاوت است خواه افشا در یادداشتهای صورتهای مالی یا وکالت نامههای حق رأی ظاهر شده باشد. مساله اهمیت، یک بخشی از قضاوت حرفه ای حسابرسی است و سهم عمده ای از تحقیقات دانشگاهی را تشکیل داده است. مسی یر و دیگران طی یک مطالعه ای به بررسی تحقیقات مشاهده ای پرداختند که از سال ۱۹۸۲ در خصوص موضوع اهمیت انجام شده بود.(Messier et al. 2005) بر پایه این مطالعه ، مسی یر و دیگران چنین نتیجه گرفتند که « اثر یک مورد بر روی سود ادامه مییابد تا مهمترین عامل در تصمیمات افشا و اهمیت حسابرس باشد».به هر حال، اهمیت یک معامله با اشخاص وابسته شاید به وجود چنین معاملهای مربوط شود تا به رقم ریالی آن، علاوه بر این، برخی معاملات با اشخاص وابسته ، مرحله شناخت حسابداری را دریافت نمی کنند برای مثال دریافت خدمات بدون هیچ نوع کار مزدی .اگر حسابرسان تمایل داشته باشند، در خصوص موضوع اهمیت ، با توجه به اثری که بر روی سود میگذارد ( و بوسیله مسی یر پیشنهاد شده است ) فکر کنند، ممکن است برای حسابرسان، ارزیابی اهمیت یک معامله و رویههای تعیین آن به منظور تائید افشار یک مورد، بسیار دشوارتر باشد. برخی شرکتها، معاملات با اشخاص وابسته را فقط در یادداشتهای همراه، افشا میکنند.لیبی و دیگران با انجام آزمایش، به بررسی تمایل شرکاء حسابرس درمجاز دانستن ارائه های نادرست در صورتهای مالی در مقایسه با ارقام یادداشت های توضیحی در خصوص تعهدات در اجاره سرمایه ای پرداختند. (Libby et al. 2005)نویسندگان مقاله دریافتند که حسابرسان ارائه نادرستی را که در صورتهای مالی شناسایی شده است را خیلی مهم تر از تخطی های انجام شده در یادداشت های توضیحی، میدانند. نتایج حاکی از این است که حسابرسان فه
میدهاند که مسئولیت آنها در موارد شناسایی شده در صورتهای مالی و ارائه در یاداشت های توضیحی، متفاوت است. تمایل حسابرسان به کنار آمدن با ارائههای نادرست در یادداشت های توضیحی ممکن است که به توضیح این مساله کمک کند که چرا ناتوانی در افشا معاملات با اشخاص وابسته یکی ازده ضعف عمده حسابرسی است که توسط بندلی و دیگران اشاره شده است. (Beasley et al 2001)
سایر مسائل
آیا سایر مسائل عملی وجود دارد که باید در یک استاندارد حسابرسی در خصوص اشخاص وابسته مورد توجه قرار بگیرد؟ P
CAOB 2004,15,Questions 13)) این بخش دو مسئله را مورد توجه قرار میدهد. که در سوالات هیات نظارت بر حسابداری شرکتهای سهامی عام بیان نشده اند: تاثیر معاملات با اشخاص وابسته بر روی شرایط حاکم بر شرکت و استانداردهای بین المللی حسابرسی پیشنهاد شده.
تأثیر معاملات با اشخاص وابسته بر روی شرایط حاکم بر شرکت
معامله با شخص وابسته ای که از مدیران شرکت می باشد، باعث می شود که مدیر خاکستری شود(یعنی مدیر نه بطور کامل از افراد برون سازمانی محسوب می شود و نه از افراد درون سازمانی). حتی اگر یک گروه تحقیق دانشگاهی قوی، موضوع استقلال مدیر و اثر بخشی کنترل و نظارت بر او را مورد بررسی و توجه قرار دهند تمرکز خاصی بر روی اثر بخشی مدیران خاکستری خواهند داشت که اثر بخشی شان بسیار محدودتر و تا حدی سستتر شده است. (Beasley 1996; Carcello and Neal 2000; Klein 2002; Gordon and Henry 2005 تحقیقی که استقلال هیات را بررسی می کند به دو دلیل با حسابرسی ارتباط دارد: اولین دلیل این است که تحقیق قبلی پیشنهاد می کند که شرکت هایی با هیات مدیره مستقل تر به احتمال کمتر مرتکب تقلب در صورتهای مالی می شوند(Beasley 1996) سود را بطور عمدی بیش از واقع نشان میدهند (Dechow et al. 1996) یا دست به مدیرت سود می زنند.(Klein 2002)) بنابراین وجود مدیران غیر مستقل یا مدیران خاکستری ممکن است احتمال ارائه نادرست را بالا ببرد و ریسک حسابرسی نیز افزایش یابد .دلیل دوم این است که اگر اعتقاد بر این باشد که استقلال مدیران و اثربخشی نظارت و کنترل کاهش یافته است.حسابرسان ممکن است بعنوان مکانیسم کنترل به هیات مدیره کمتر اعتماد کنند. در ادبیات مربوط به شرایط حاکم بر شرکت و ساختار هیات مدیره چندین مطالعه بر روی حسابرسی کمیته های حسابرسی متمرکز شده است . بعنوان نمونه، شرکت هایی با درصد بالاتری از استقلال مدیریت، به خرج کردن مقادیر زیادی بابت حسابرسی تمایل دارند (Carcello et al.2002) و به طور داوطلبانه ترکیب کمیته های حسابرسی مس
تقل را بهبود می دهند.(Beasley and Salterio 2001) دیزورت و دیگران در ۱۵ مقاله مربوط به استقلال کمیته حسابرسی وتاثیر آن بر روی کارکرد حسابرسی، ارتباط کیفیت گزارشگری با سایر متغیرهای حاکم بر شرکت را مورد بررسی قرار دادو چنین نتیجه گرفتند:استقلال کمیته حسابرسی کمیته های حسابرسی که حسابرسان با کیفیت بالا را به کار می گیرندو با حسابرسان داخلی همکاری متقابل بیشتری دارند و حسابرسان خارجی را از فش
ار صاحبکار حفظ و حمایت میکنند ارتباط دارد.(DeZoort et al. 2002)یکی از پیچیدگیها و دشواریهای مربوط به مساله استقلال این است که برخی از انواع مدیران خاکستری، محرک ها و مشوق های اقتصادی دارند که موجب می شود تا کنترل ها و نظارت های اثر بخشتری در مقایسه با مدیران کاملا مستقل نسبت به آنها اعمال شود. یک عضو هیات مدیره که از دارندگان عمده سهام شرکت میباشد میتواند کنترل و نظارت بهتری در مقایسه با یک عضو غیر مرتبط وابسته هیات مدیره نسبت به فعالیتهای شرکت داشته باشد. (Jensen 1993; Shleifer and Vishny 1997)بطور خلاصه شلیفرو ویشنی استدلال کردند که سهامداران عمده (بعنوان مالکان اصلی ) بطور بالقوه نظارت ها و کنترل های اثر بخش تری بر شرکت دارند چرا که چنین مالکانی این محرک را دارند تابطورفعالانه، مدیریت و اهداف حداکثر سازی سود و کنترل های کافی جهت رسیدن به اهدافشان را کنترل و نظارت کند.( hleifer and Vishny 1997, 1986)کلین در مطالعات مربوط به استقلال کمیته حسابرسی به یک رابطه مبهم ما بین مدیریت سود و داشتن یک مالکیت عمده ( سهامدار ۵ درصد ، یعنی یک مدیریت خاکستری ) در بین کمیته حسابرس دست یافت.(Klein ,2002,389) تحقیقات دانشگاهی نشان می هند که موثر بودن نظارت و کنترل مدیران خاکستری ممکن است آسیب ببیند یا نبیند و در برخی موارد موثر بود ن ممکن است افزایش یابد. اختلاف بین نتایج در این تحقیق، اشاره بر این دارد که شاخصهای تائیدکننده در خصوص اثر بخشی کنترل و نظارت مدیران خاکستری عامل مهمی در ارزیابی ریسک حسابرسی مرتبط با شرایط حاکم بر شرکت است.
استانداردهای حسابرسی بین المللی پیشنهاد شده
درک تفاوت ها و شباهت ها دراستانداردهای آمریکا با استانداردهای بین المللی حسابرسی ممکن است،در ارزیابی ریسک های بالقوه در حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته مفید باشد.در سال۲۰۰۶ هیات استانداردهای بین المللی اعتباردهی حسابرسی پیشنویس یک طرحی را برای حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته منتشرکرد. IAASB2006)) بر اساس استانداردهای پیشنهاد شده توسط این هیات محرکهایی که موجب بررسی وآزمون مجدد مسائل در حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته میشود به آن مواردی که توسط هیات بیان شده، شبیه است.هر دوی این سازمانها، مسائلی را مطرح میکنند که مبتنی بر رسوایی های اخیر شرکت ها در خصوص ریسکهای مربوط به ارائه نادرست و گمراه کننده صورتهای مالی بصورت عمده میباشد. هیات استانداردهای بین المللی اعتباردهی حسابرسی بطور
خاص موارد و مسائل مربوط به عدم شناسایی، عدم افشا و ریسکهای بالای تقلب را بیان میکند که در نتیجه وجود فرصتهای زیاد برای تبانی و زیر پاگذاشتن کنترلها توسط مدیریت رخ میدهد. استانداردهای بین المللی پیشنهاد شده بطور خاص به چندین پرسش گروه مشورتی دائمی مربوط است. برای مثال در پروپوزال بین المللی از حسابرس خواسته شده تا ادعاهای مدیریت را اثبات کند و در صورتی که حسابرس از انجام این کار ناتوان است ، باید از افشا آن صرفنظر کند.همچنین از حسابرسان خواسته شد تا یک اظهاریه مکتوبی را از مدیریت دریافت کنند مبنی بر اینکه مسئولیت ۱ – کامل بودن و صحیح بودن اطلاعات در خصوص روابط اشخ
اص وابسته و معاملات با اشخاص وابسته. ۲ – مناسب بودن افشا در صورتهای مالی . ۳- مناسب بودن حسابداری برای این عملیات را بر عهده بگیرد.
اشاره به تحقیقات آتی
در این مقاله، تحقیقات دانشگاهی و سایر ادبیات مناسب به مسائل مهم مطرح در پروژه هیات نظارت بر حسابداری شرکتهای سهامی عام در خصوص معاملات با اشخاص وابسته ارتباط داده شد. بطور کلی معتقد هستیم که تحقیق دانشگاهی از بازنگری پروژه هیات نظارت بر حسابداری شرکتهای سهامی عام از استانداردهای حسابرسی میان دورهای در مورد حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته حمایت میکند.هر چقدر که به جلو می رویم، از تحقیقات اضافی مرتبط با مسائل مطرح شده در مقاله پروژه هیات نظارت بر حسابداری شرکتهای سهامی عام حمایت میکنیم. تعدادی از مسائل و پرسش های پاسخ داده نشده، هنوز باقی مانده است. سه پرسش پاسخ داده نشده گروه مشورتی دائمی فرصتی را برای دانشگاهها فراهم می کند که میتواند جهت تدوین سیاست و خط مشی ، اقدام به انجام تحقیقات نمایند. نمونه دیگر جائی است که تحقیق دانشگاهی میتوانست در فراهم آوردن شواهد برای افشا معاملات با اشخاص وابسته مفید باشد. به این ترتیب، آیا این امکان هست که معاملات با اشخاص وابسته افشا نشده را مدلسازی کنیم؟ بعبارت دیگر آیا میتوان مشابه مدلهای پیش بینی ورشکستی و پیشبینی تقلب، متغیرهایی را شناسائی و تعیین کرد که به حسابرسان اجازه دهد تا وجود معاملات با اشخاص وابسته افشا نشده را پیش بینی کند؟ هنوز در بزرگترین رسواییهای معاملات با اشخاص وابسته، از ناتوانی در شناسائی معاملات با اشخاص وابسته بعنوان ناتوانی اصلی حسابرسی در ادبیات دانشگاهی یاد میشود، که شناسائی آن مهم نبوده است. در آدلفیا که حسابرسان از وجود اشخاص وابسته و معاملات با اشخاص وابسته آگاهی داشتند،کفایت افشا ناکارآمد بود. در انرون، حسابرسان از اشخاص وابسته و معاملات با اشخاص وابسته آگاهی داشتند. بنابراین یک موضوع مناسب برای بررسی های آتی میتواند در حول وحوش این باشد که ناتوانی در شناسائی معاملات با اشخاص وابسته به عنوان یک دلیل برای ناتوانی حسابرسی ذکر
میشود . بر خلاف معاملات اقتصادی که بایک شخص غیر وابسته انجام میشود در معاملات با اشخاص وابسته یک نفر هر دو طرف معامله میباشد پس حسابرسان ممکن است در تائید جزئیات معامله بعنوان طرف سوم ناتوان باشند. بدلیل این
نقش دوگانه و احتمال نبود طرف سوم برای تائید معاملات تائیدیههای مدیریت یک نقش خیلی مهمی در ف
رایند حسابرسی محسوب میشود و پیشنهاد میکند که سایر جنبه های مثلث تقلب ممکن است که اطلاعات خیلی مربوط باشد.همچنین تحقیق بیشتر میتوانست پیگیری کند که چگونه ادبیات به شکل منطقی به هم پیوند خورده و آموزش روشهای
جستجو ممکن است برای کشف اشخاص وابسته افشا نشده و معاملات مربوط به آنها به کار رود. تحقیق روی جستجوی اطلاعات به وسیله بیقزو دیگران پیشنهاد میکند که کارشناسان به صورت کاراتری جستجو کنند زیرا چارچوب کنترل های داخلی آنها که به صورت خوب توسعه نیافته است و به آنها اجازه میدهد تا استراتژی های جستجوی هدف گرا را بررسی و پیگیری کنند.(Biggs et al.1988, 153)
بیشتر تحقیقات اخیر در خصوص مالیات نشان میدهد که استراتژیهای جستجوی اطلاعات معین خیلی موثر هستند و شناخت و آگاهی قبلی را کنترل میکنند.(Cloyd 1995, 1997)تحقیق حسابرسی اخیر، چگونگی جستجوی اطلاعات را همراه با تولید فرضیه و انتخاب فرضیه و چگونگی مشارکت جهت عملکرد موفقیت انگیز یک کار حسابرسی را مورد توجه قرار میدهد.(Asare and Wright 2003; Green and Trotman 2003) مطالعات بر روی جستجو و انتخاب اطلاعات به طور بالقوه مراقبتها و توجهها به رویکرد های موفقیت انگیز برای شناسایی معاملات با اشخاص وابسته را پیشنهاد میکند. به هر حال، اهمیت ویژگیهای کار به منظور فهم چگونگی تأثیر گذاری عوامل مختلف بر روی عملکرد، معلوم است.(Ashton 1990;Trotman 2005) تحقیقات بیشتر در زمینه ارزیابی چگونگی آموزشهای جستجو و روانشناسی جستجو که به طور خاص به حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته دلالت میکنند، ممکن است مفید باشند.سرانجام، اینکه یک تاریخ نگاری از پیشرفتها و توسعه ها در افشای معاملات با اشخ
اص وابسته ممکن است بنابه دلایلی مفید باشد. یک چنین تحقیقی میتواند در تفسیر تحقیق دانشگاهی کمک کند که اهمیت نسبی معاملات با اشخاص وابسته را به عنوان یک علامت قرمز در کشف تقلب مورد توجه قرار میدهد. بعلاوه یک تحقیق و کاوش در مورد تسلسل زمانی پیشرفتها در خصوص افشا معاملات با اشخاص وابسته میتوانست تأث
یر قانون ساربینز اکسلی را بر روی معاملات با اشخاص وابسته مورد توجه قرار دهد، که بر عکس وامها به اشخاص وابسته که به وسیله قانون جدید ممنوع نشدهاند.به طور خلاصه، رسوایی های اخیر تقلب ه
ای حسابداری، چگونگی معاملات با اشخاص وابسته را شرح میدهد که میتواند در گمراه کردن استفادهکنندگان از صورتهای مالی به کار برود. یک نتیجه فرعی سودمند احتمالی از این رسواییهای مالی از اطلاعاتی مشتق میشود ک
ه آنها فراهم کردهاند. این اطلاعات به طور بالقوه به حرفه حسابرسی سودمند است. با برجستهسازی جنبههای استانداردهای میان دورهای حسابرسی که شاید بررسی مجدد توسط پروژه هیات نظارت بر حسابداری شرکتهای سهامی عام را تضمین میکند و تحقیق دانشگاهی را به پیچیدگیهای حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته تحریک و تشویق کند.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.