مقاله روش شناسی بنیادین نظریه فرهنگی استوارت هال با رویکرد انتقادی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله روش شناسی بنیادین نظریه فرهنگی استوارت هال با رویکرد انتقادی دارای ۴۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله روش شناسی بنیادین نظریه فرهنگی استوارت هال با رویکرد انتقادی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله روش شناسی بنیادین نظریه فرهنگی استوارت هال با رویکرد انتقادی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله روش شناسی بنیادین نظریه فرهنگی استوارت هال با رویکرد انتقادی :
تعداد صفحات :۴۱
نظریههای علمی را میتوان در بستر فرهنگی شکلگیری خود مطالعه و عوامل شکلگیری آنها را تحلیل کرد. یکی از نظریات فرهنگی مطرح در اواخر سده بیستم و اوایل سده بیستویکم، نظریه فرهنگی استوارت هال است. این مقاله درصدد روششناسی انتقادی مبانی معرفتی و غیرمعرفتی نظریه فرهنگی هال است. نتایج بررسی حاضر نشان میدهد که مبانی غیرمعرفتی نظریه استوارت هال را میتوان در شخصیت حاشیهنشین وی و روزگار حاکمیت تاچریسم در فضای سیاسی اجتماعی انگلستان خلاصه کرد. مبانی معرفتی نظریه فرهنگی هال را میتوان در ساختارگرایی، اهمیت بخشیدن به قدرت سیاسی و اقتصادی، نشانهشناسی، فرهنگگرایی و تأثیرپذیری از مکاتب و نظریههای مختلفی مانند نظریه هژمونی گرامشی، قدرت فوکو، بازیهای زبانی ویتگنشتاین، نشانهشناسی بارت و نظام ارزشی پارکین ردیابی کرد. در بررسی انتقادی مبانی نظریه فرهنگی استوارت هال میتوان گفت در رابطه بین عامل و ساختار، هال بیشتر به ساختار نزدیک میشود تا عامل، در رابطه فرهنگ با سایر حوزههای اجتماعی، فرهنگ را ذیل سیاست و اقتصاد قرار میدهد و در نسبت میان علوم طبیعی و علوم فرهنگی، به غلبه علوم فرهنگی بر علوم دیگر گرایش دارد. حال آنکه بر اساس حکمت اسلامی، ساختارها بهرغم قدرتمند بودن، فاقد قدرت مستحیل کننده عامل هستند. همچنین روابط حوزههای مختلف اجتماعی اعم از اقتصاد، سیاست و فرهنگ کاملاً در هم تنیده است و در صورت قائل شدن به استقلال این حوزهها، فرهنگ قدرت محوری دارد. در هنگامه چالش یافتن علوم طبیعی در مقابل قدرت یافتن علوم فرهنگی، با وجود جایگاه وحی و مبانی مستحکم علم دینی، علوم فرهنگی ریشهای در اندیشه اسلامی پیدا نمیکند؛ و سرانجام آنکه معنا در حکمت اسلامی، برخلاف اندیشه هال، نه برساختهای اجتماعی، بلکه واجد ذات و ریشه در حقیقت و نفسالامر است.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.