مقایسه سلامت عمومی و فرسودگی شغلی بر اساس تیپ شخصیتی A و B در آموزگاران زن مقطع ابتدایی شهرستان کرمان

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقایسه سلامت عمومی و فرسودگی شغلی بر اساس تیپ شخصیتی A و B در آموزگاران زن مقطع ابتدایی شهرستان کرمان دارای ۲۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقایسه سلامت عمومی و فرسودگی شغلی بر اساس تیپ شخصیتی A و B در آموزگاران زن مقطع ابتدایی شهرستان کرمان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقایسه سلامت عمومی و فرسودگی شغلی بر اساس تیپ شخصیتی A و B در آموزگاران زن مقطع ابتدایی شهرستان کرمان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن مقایسه سلامت عمومی و فرسودگی شغلی بر اساس تیپ شخصیتی A و B در آموزگاران زن مقطع ابتدایی شهرستان کرمان :

تعداد صفحات :۲۱

چکیده مقاله:

پژوهش حاضر با هدف مقایسه سلامت عمومی و فرسودگی شغلی بر اساس تیپ شخصیتی A و B در آموزگاران زن مقطع ابتدایی شهرستان کرمان انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. آزمودنی های پژوهش ۳۱۰ نفر بودند که ازبین کلیه آموزگاران زن مقطع ابتدایی شهرستان کرمان به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ازپرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (۱۹۷۹)، فرسودگی شغلی ماسلاچ- مقیاس معلمان (ماسلاچ، جکسون و لایتر، ۱۹۹۶) و پرسشنامه تیپ های شخصیتی A و B استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل ANOVA و آزمون تعقیبی (LSD) در نرم افزار Spss20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به طور کلی یافته ها نشان داد که آموزگاران زن با تیپ های شخصیتی عادی و یا متمایل به B، در مقایسه با آموزگاران زن دارای سایر تیپ های شخصیتی از سلامت عمومی بیشتری برخوردارند.آموزگاران زن متمایل به تیپ A، عدم کفایت و مسخ شخصیت بیشتری را نسبت به تیپ B تجربه می کنند. بین تیپ های مختلف شخصیت از نظر فرسودگی عاطفی تفاوت معناداری وجود نداشت. افراد تیپ A فرسودگی شغلی بیشتر و سلامتعمومی کمتری را تجربه می کنند. دست اندرکاران آموزش و پرورش باید با استفاده از تدابیر و راهبردهای آموزشی در جهتتغییر تمایل تیپ شخصیتی آموزگاران زن از A به سمت B و عادی، و همچنین کاهش فرسودگی شغلی و افزایش سلامت عمومی آنان گام هایی بردارند.