سرنوشت نظام اخلاقی مولانا در پرتو نظریه ی بی اعتمادی به انسان

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 سرنوشت نظام اخلاقی مولانا در پرتو نظریه ی بی اعتمادی به انسان دارای ۲۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد سرنوشت نظام اخلاقی مولانا در پرتو نظریه ی بی اعتمادی به انسان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی سرنوشت نظام اخلاقی مولانا در پرتو نظریه ی بی اعتمادی به انسان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن سرنوشت نظام اخلاقی مولانا در پرتو نظریه ی بی اعتمادی به انسان :

تعداد صفحات :۲۵

چکیده مقاله:

ما در پرتو این تز که دیدگاه انسان شناسانه ی یک نظریه پرداز اخلاق، در صورت بندی نظاماخلاقی او موثر است؛ به بررسی تاثیر دیدگاه انسان شناسانه ی مولوی در نظام اخلاقی اواقدام کرده ایم. به این منظور از چهار دیدگاه انسان شناختی خوش بینانه، بدبینانه، ترکیبیو خنثی، نام برده ایم و با توسل به شواهد موجود در کتاب مثنوی معنوی نشان داده ایمکه مولانا قایل به یک سنخ انسان شناسی بدبینانه است. مولانا، انسان منتزع از دین درگیردر زندگی روزمره یا بنا به تعریف ما انسان طبیعی را، غالبا متصف به صفات مذموم اخلاقیمی داند. این دیدگاه بدبینانه ی مولانا به انسان در حالت زندگی عرفی، منجر به بی اعتمادیاو به انسان گردیده است. بی اعتمادی مولانا به انسان سبب شده که وی مبنای نظام مطلوباخلاقیاش را در جایی غیر از عالم انسانی و روابط موجود در آن جستجو کند. مولانا، تنهامبنای غیرانسانی نظام اخلاقی را دین وحیانی می داند که ریشه در علم و ارادهی الهیدارد. لذا بدبینی مولانا به انسان طبیعی، منجر به طرد مبنای انسانی قابل اعتماد برایاخلاق و پذیرش یک مبنای دینی شده است. انسان شناسی بدبینانه و نیز حواله ی اخلاقبه دین، نقده ایی را به نظام اخلاقی مولانا وارد می کند؛ برخی از این نقدها به نحویاجمالی در مقاله ی حاضر بیان شده است.