کارشناسی ارشد عوامل موثر در روسپی گری فحشا
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
کارشناسی ارشد عوامل موثر در روسپی گری فحشا دارای ۲۳۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد کارشناسی ارشد عوامل موثر در روسپی گری فحشا کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز کارشناسی ارشد عوامل موثر در روسپی گری فحشا۲ ارائه میگردد
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی کارشناسی ارشد عوامل موثر در روسپی گری فحشا،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن کارشناسی ارشد عوامل موثر در روسپی گری فحشا :
کارشناسی ارشد عوامل موثر در روسپی گری فحشا
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده
فصل اول- کلیات
مقدمه………………………………………………………………………………………………. ۲
بیان مسأله……………………………………………………………………………………. ۵
ضرورت و اهمیت تحقیق……………………………………………………………….. ۸
اهداف تحقیق…………………………………………………………………………………. ۱۰
فصل دوم- ادبیات موضوع
گفتار یکم- خانواده………………………………………………………………….. ۱۲
تعریف خانواده…………………………………………………………………………….. ۱۴
اهمیت خانواده…………………………………………………………………………….. ۱۶
گفتار دوم – آسیبهای خانواده……………………………………………… ۱۹
اختلاف خانوادگی…………………………………………………………………………… ۲۲
خشونت خانوادگی…………………………………………………………………………… ۲۴
تجاوز جنسی علیه زنان……………………………………………………………… ۲۶
تجاوز جنسی علیه کودکان…………………………………………………………. ۲۹
فقر و انحرافات اجتماعی…………………………………………………………. ۳۰
طلاق و انحراف……………………………………………………………………………….. ۳۶
اثرات اعتیاد والدین بر فرزندان……………………………………….. ۴۲
بزهکاری یکی از افراد خانواده……………………………………………. ۴۴
گفتار سوم- روسپیگری……………………………………………………………….. ۴۶
تعریف فحشا و روسپیگری…………………………………………………………… ۴۶
الف) بررسی تاریخچه روسپیگری در ملل ابتدایی…………….. ۴۸
ب) بررسی تاریخچه روسپیگری در ایران………………………………. ۵۴
یافتههایی از اولین همایش ملی آسیبهای اجتماعی ایران در چهارچوب مسأله روسپیگری………………………………………………………………………………………… ۵۷
گفتار چهارم- مبانی نظری …………………………………………………….. ۶۱
مقدمه………………………………………………………………………………………………. ۶۱
الف) تئوریهای جامعهشناسی…………………………………………………….. ۶۳
نظریه کنترل…………………………………………………………………………………. ۶۳
هیرشی و نظریه علقه اجتماعی………………………………………………… ۶۴
ساترلند و پیوند افتراقی………………………………………………………. ۶۸
نی و نظریه روابط خانوادگی………………………………………………….. ۷۲
تئوری کنترل متعادل ……………………………………………………………….. ۷۶
خانواده و تئوری ارتباطات نسبی…………………………………………. ۷۷
ثورن بری و نظریه تکاملی………………………………………………………. ۸۰
نظریه یادگیری اجتماعی بندورا……………………………………………. ۸۴
نظریه دین و مذهب………………………………………………………………………. ۸۵
تئوری امیل دورکیم……………………………………………………………………. ۸۷
نظریه مارکس ……………………………… ۸۸
ب) تئوریهای روانشناسی…………………………………………………………… ۸۹
تئوری سالیوان…………………………………………………………………………….. ۸۹
تئوری واکنش به رویدادهای آزاردهنده برکوتیز…………….. ۹۰
روانشناسی فانون (Fanon) ……………………………………………………….. 90
نظریه درماندگی آموخته شده………………………………………………….. ۹۱
چارچوب نظری تحقیق ………………………… ۹۲
مدل نظری تحقیق…………………………………………………………………………… ۹۴
مروری بر تحقیقات………………………………………………………………………. ۹۵
فرضیه های پژوهش ………………………………………………………………………. ۱۰۴
فصل سوم- روششناسی پژوهش
مقدمه………………………………………………………………………………………………. ۱۰۶
روش تحقیق……………………………………………………………………………………… ۱۰۷
روش جمعآوری اطلاعات………………………………………………………………….. ۱۰۸
جامعه آماری…………………………………………………………………………………. ۱۰۹
روش نمونهگیری و تعیین حجم نمونه…………………………………….. ۱۱۰
تعریف مفاهیم تحقیق………………………………………………………………….. ۱۱۱
سطح سنجش متغیرها………………………………………………………………………. ۱۱۷
روایی و پایایی ابزار اندازهگیری…………………………………….. ۱۱۹
فصل چهارم – تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱- جداول توصیفی…………………………. ۱۲۲
۴-۲- جداول تبیینی و آزمون فرضیات……………. ۱۳۳
فصل پنجم – نتایج و پیشنهادات
۵-۱- نتایج توصیفی…………………………. ۱۴۳
۵-۲- نتایج تبیینی…………………………. ۱۴۵
بحث و نتیجه گیری………………………….. ۱۶۲
پیشنهادات………………………………… ۱۶۷
محدودیت های پژوهش…………………………. ۱۶۹
منابع و ماخذ …………………………….. ۱۷۰
پیوست
پرسشنامه
چکیده:
موضوع این پایان نامه بررسی مقایسه ای ویژگیهای خانوادگی زنان روسپی و غیر روسپی شهر تهران است . سئوال اصلی پژوهش این است که : آیا بین زنان روسپی و زنان غیر روسپی از لحاظ ویژگیهای خانوادگی تفاوت وجود دارد؟ با توجه به نقش حیاتی زنان به عنوان مادران و پرورش دهندگان نسل آتی و نقش خانواده های آنان که اولین و پایدارترین نهاد تربیتی و آموزشی است شناخت ویژگیهای خانوادگی می تواند به درک هر چه بهتر این ویژگیها و برنامه ریزی صحیح تر در این راستا بیانجامد . برای دستیابی به پاسخ سئوال و اهداف مورد نظر تحقیق از نظریه های جامعه شناسی و روانشناسی ( نظریه های کنترل ، یادگیری و … ) بهره گرفتم . با استفاده از این نظریه ها ، هشت فرضیه مطرح گردید که متغیرهای مورد آزمایش بین دو گروه آزمودنی عبارت بودند از : از هم گسیختگی خانوادگی، مصرف مواد مخدر ، سابقه زندان ، کنترل و نظارت والدینی ، خشونت و تعارض در خانواده ، اعتقادات مذهبی و پایگاه اجتماعی .
روش تحقیق علی – مقایسه ای و تکنیک مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته بود . روش نمونه گیری زنان روسپی از نوع نمونه گیری « در دسترس » و شامل زنان روسپی ساکن در زندان اوین تهران ( بند زنان ) تهران و با حجم نمونه ۱۰۰ نفر بود. روش نمونه گیری زنان غیر روسپی از نوع نمونه گیری « سهمیه ای » و با حجم نمونه ۱۰۰ نفر بود . تجزیه و تحلیل داده ها با برنامه spss 13 و با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی ، میانگین ) استنباطی (X۲ . U مان – ویتنی ) و ضریب فای و V کرامر انجام شد . یافته های تحقیق نشان داد که بین دو گروه آزمودنی در تمامی متغیرهای مورد آزمایش تفاوت معنا دار آماری وجود دارد .
فصل اول
کلیات
مقدمه
مطالعه سیر تاریخی فحشا[۱]، نشانگر آن است که این پدیده، از کهنترین انحرافات بشری است و از دیر باز به عنوان یک واقعیت اجتماعی وجود داشته است. با این حال، تحقیقات علمی اندکی روی آن صورت گرفته است. طبق نظر ابینگهاوس(۱۹۰۹)، روسپیگری گذشتهای طولانی، اما تاریخچه کوتاهی دارد. بخشی از این امر به مشکلات جمعآوری اطلاعات علمی و قابل تعمیم از نمونههای مورد مطالعه روسپیان مربوط نمیشود. از این رو، فقدان تحقیقات دقیق و علمی موجب رواج اطلاعات غلط در مورد زمینه، طبیعت و علل روسپیگری میگردد (پوتریت و دیگران، ۱۹۹۸ : ۱۶۴ به نقل از طباطبایی).
طبق تعریف، زن ویژه یا روسپی یا فاحشه، زنی (یا به ندرت مردی) است که مخارج زندگی خود را به طور کلی یا جزئی از طریق تسلیم جسم خویش به دیکران (با انگیزههای جنسی) تأمین میکند. بعلاوه این نوع روابط جنسی بدون محبت و موقتی است و اگر رابطه عاطفی در این کار دخالت داشته باشد، فحشا نام نخواهد داشت. این اصطلاح، تنها به کسانی اطلاق نمیشود که تمام عمر به فحشا اشتغال دارند، بلکه هر زن یا مردی که در ضمن اشتغال به کارهای دیگر، گاهگاهی با دریافت پول به ایجاد رابطه جنسی بادیگران اقدام کند، نیز (طی مدتی که به این رفتار میپردازد)، روسپی نامیده میشود (فارلی و دیگران، ۱۹۹۸ : ص۹۴).
سنت آگوستین، پرچمدار اخلاقیات مسیحیت در غرب، نگرشی دوسوگرانه به فحشا و زنان ویژه داشته است. به نظر وی، هیچ چیزی پستتر و شرمآورتر از فحشا و مفاسد مشابه آن نیست. در عین حال، وی در جای دیگر بیان میکند که گاهی فحشا در جوامع، یک ضرورت بوده است. او اظهار داشته است که اگر فحشا از جامعه بر چیده شود، به هر حال جامعه با مفاسد دیگر آلوده خواهد شد و الگوهایی از روابط جنسی پدید خواهد آمد که به جامعه آسیب خواهد رساند. علیرغم این بیان آگوستین و با وجود اینکه در مقاطعی از تاریخ، فحشا به صورت رسمی و مشروع وجود داشته و حتی گاهی رنگ مذهبی نیز به خود گرفته است، در اکثر جوامع و در طول تاریخ، روسپیگری تقبیح و محکوم شده است(بولوگ و بولوگ، ۱۹۹۶ : ۱۶۴ به نقل از طباطبایی).
روانشناسان علت بروز این پدیده را علل روانی از جمله گرایش به تنوعطلبی و ضعف هویت اخلاقی میدانند و همچنین اختلال در هویت در آن دخالت دارد و در برخی از افراد این گروه، اختلالات شخصیتی (به ویژه اختلال شخصیت ضد اجتماعی و مرزی) نمود بیشتری دارد (بهبودی،1378 : ص۱۰۲).
از نظر جامعهشناسان و مددکاران اجتماعی، علت فحشا صرفاً به پدیدههای روانی محدود نمیشود؛ بلکه علت بروز این پدیده را به فقر و گرسنگی، چگونگی تعلیم و تربیت فرد در خانواده، بیکاری، نوسان شرایط اقتصادی، مهاجرت و شهرگرایی، بیسوادی و ناآگاهی، اعتیاد به مواد مخدر، طلاق و کشمکش خانواده و انحراف والدین نسبت میدهند. به عنوان مثال هادرمن[۲] (۱۹۷۷) میگوید : به دلیل محدودیتهای مالی و اقتصادی ممکن است برخی زنان به نشانه مقاومت و یا پاسخ به فقر، به فحشا روی آورند. به عبارت دیگر، گاهی فحشا یک استراتژی فعال در مواجهه با فقر است؛ چرا که در دنیایی که مردان نسبت به زنان از هر حیث از حقوق بیشتری برخوردارند، شاید فحشا تنها راهی باشد که بیشتر زنان فاقد حامی (شوهر، پدر یا برادر) را قادر به ادامه حیات میسازد (هادرمن، به نقل از بارکر و مویزلک، ۱۹۹۴). اکثر این زنان، فاقد تحصیلات و مهارتهایی هستند که بتوانند موفقیت آنها را در دستیابی به شغل مناسب تضمین کند. بیشتر آنها یا بیسوادند و یا تحصیلات بسیار اندکی دارند. مهارت کم، تحصیلات اندک، نداشتن حامی که آنها را از حیث اقتصادی و امنیتی محافظت نماید و همچنین امکانات محدود برای اشتغال، اثر منفی روی زنان جوان دارد و وجود همین شرایط منفی، احتمال سوق یافتن آنها را به سمت انحرافاتی از قبیل فحشا و مصرف مواد افزایش میدهد (بارکر و مویزیک، ۱۹۹۴ : ۱۶۵ به نقل از طباطبایی).
با نگاهی مددکارانه به آسیبهای اجتماعی قرن بیست و یکم که دیدگاهی مرکب از علم جامعهشناسی و روانشناسی است متوجه میشویم که توسعه زندگی شهری، گسترش بیرویه مهاجرت از روستا به شهرهای بزرگ، افزایش حاشیهنشینی، بیکاری، فراوانی مشکلات اقتصادی- اجتماعی و جوان بودن درصد بالایی از افراد جامعه ایران باعث افزایش کمی و کیفی آسیبهای اجتماعی شده و زمینه مناسبی برای ابتلاء به انواع آسیبها مخصوصاً برای قشرهای نوجوان و جوان فراهم گردیده است که از جمله این آسیبها میتوان به پدیده فحشا و روسپیگری اشاره کرد.
با عنایت به اهمیت حیاتی و نقش تعیین کننده سلامت جسمانی و روانی نوجوانان و جوانان جامعه در تأمین بقاء و آینده مملکت بویژه به دلیل نقشی که در تربیت و پرورش کودکان نسل آینده خواهند داشت بیتوجهی به آنان باعث سست شدن بنیان خانواده در نسلهای آتی خواهد شد. آثار نامطلوبی که توأمان با این مسأله روی میدهد (اشاعه بیماریهای مقاربتی (از جمله ایدز…) از هم پاشیدگی کانون خانواده، تشکیل خانههای فساد و فریب سایر زنان و دختران، خودکشی، توزیع مواد مخدر، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، زشت شدن چهره عمومی شهر و …) میتواند هزینههای مالی، خانوادگی، فرهنگی واجتماعی هنگفتی را برای جامعه داشته باشد.
از این رو، با توجه به پیامدهای ناگوار این پدیده در بهداشت روانی فردی و اجتماعی، هدف از مطالعه تعدادی از زنان ویژه، روشن شدن برخی از زوایای کیفیت خانوادگی این قربانیان است. دلیل مقایسه عوامل خانوادگی این گروه با گروه زنان عادی آن است که تا وقتی که مبنایی برای مقایسه ویژگیهای یک گروه وجود نداشته باشد قادر به تبیین تأثیر این ویژگیها بر روی گروه مورد نظر نخواهیم بود. اگر بتوانیم دادههای گروه آزمایش را با دادههای گروه کنترل (که نسبتاً همتا با گروه آزمایشی است) مقایسه کنیم کمک بزرگی به درک معنای تفاوت متغیرهای مورد آزمایش میشود. امید که با شناخت هر چه بهتر ویژگیهای فوقالذکر بتوان برنامههای پیشگیرانه مفیدی را در این زمینه مطرح و به اجرا گذارد.
موضوع پژوهش حاضر که به بررسی مقایسهای ویژگیهای خانوادگی زنان روسپی (ندامتگاه زنان سازمان زندانها در تهران) و زنان غیر روسپی (سطح تهران) میپردازد، از منظر تئوریهای روانشناسی و جامعهشناسی به این مسأله پرداخته و سعی در شناسایی هر چه بهتر این خصوصیات دارد.
بیان مسأله
خانواده نخستین گروهی است که به صورت طبیعی وجود داشته و جامعه بر آن بنا شده است. چگونگی و کیفیت روابط در خانواده در تحقق وظایف خویش، شاخص مناسبی جهت ارزیابی کیفیت ارتباطی جامعه میباشد، هر چه خانواده دارای روابط خوب و سالمتری باشد به همان نسبت ثبات و سلامت جامعه بیشتر تأمین شده است. بر عکس هر چه خانواده از وضعیت بدتر و آشفتهتری برخوردار باشد به همان نسبت سلامت جامعه بیشتر تهدید شده است. زیرا اختلال در کارکرد ارتباطی خانواده نشانه اختلال در منظومه خانواده است که خانواده را به سمت فروپاشی سوق میدهد (پیکرستان ، ۱۳۸۰ : ۵). فروید میگوید بیشترین افراد ناسازگار و مسألهدار، وابسته به خانوادههای آسیب دیده هستند و افرادی که مربوط به خانوادههای پر کشمکش میباشند به سبب عدم برخورداری از آرامش روانی و عدم تمرکز و آشفتگی بیشتر در معرض رفتار ناسازگارانه و کجروانه قرار دارند (مرکز آموزش سازمان زندانها، ۱۳۷۴ : ۹۵). در این میان روسپیگری زن به عنوان عضوی از مهمترین نهاد اجتماعی خود نمود بارزی از عمیقترین اختلالات کارکردی در ساختار خانواده است.
روسپیگری اگر چه در نگاه اول پدیدهای فردی به نظر میرسد اما با توجه به پیامدهای سوء آن که در نظم جامعه اختلال و آشفتگی ایجاد میکند و منشاء بسیاری از رفتارهای ضد اجتماعی و بزهکارانه همچون اعتیاد به مواد مخدر، مشروبات الکلی، اشاعه بیماریهای مقاربتی (از جمله ایدز…) از هم پاشیدگی کانون خانواده، خودکشی، توزیع مواد مخدر، سرقت، جیببری، تشکیل خانههای فساد و فریب سایر زنان و دختران است. جا دارد که علیرغم معلول بودن این پدیده از آن به عنوان علت آغازین بسیاری از آسیبهای دیگر یاد کنیم.
زنان روسپی به خاطر شرایط خاص خود مورد انواع سوء استفاده و آزاد قرار میگیرند و در نتیجه زمینه را برای پیدایش و افزایش باندهای جنایتکاری که این زنان را مورد استثمار و بهرهکشی قرار میدهد فراهم میسازند. این پدیده سبب میشود که سطح جرم و جنایت در جامعه افزایش یابد. در نتیجه امنیت و سلامت اجتماعی به مخاطره افتد.
تحقیقات زیاد نشان میدهد که روسپیگری نتیجه روابط ناسالم و بسیار خشن در خانه و خانواده بوده و بازده آن نیز دامنگیر خانوادهها می شود و نیز جامعه بزرگتر را دچار آسیب و اختلال میسازد.
آمار دقیقی از تعداد روسپیان در ایران وجود ندارد. با این وجود آمارهای ارائه شده از سوی مسئولین نشان میدهد که تعداد زنان روسپی هر ساله رو به افزایش است. در خرداد ماه سال ۱۳۸۱ از ۵۷۸۹ نفر زندانی زن ۱۲۵۸ نفر آنها به جرم اعمال منافی عفت و عمومی و عمدتاً برای جرائم روسپیگری زندانی شدهاند (دفتر آمار و رایانه سازمان زندانها ، تیر ۱۳۸۱) و نیز با عنایت به اینکه امروزه اخبار تکاندهندهای از وضعیت این زنان و سرگذشت دردناک آنها در اینترنت و رسانههای بینالمللی درج میشود. مبین این واقعیت تلخ است که این آسیبهای اجتماعی به طور نگرانکنندهای، رو به فزونی است. همچنین صادرات و قاچاق دختران ایرانی به کشورهای حاشیه خلیج فارس به وسیله باندهای فساد و یا شنیدن خبر روسپیگری دختران ایرانی در ترکیه به راستی دل هر ایرانی را به درد میآورد.
سن متوسط ورود به حرفه روسپیگری سیزده سالگی است. بیشترین دختران سیزده و چهارده ساله به اجبار و زور به روسپیگری کشیده شدهاند. سایر این زنان، همسران سنتی بدون مهارتهای شغلی و حرفهای هستند که یا فرار کردهاند یا شوهر سوء استفادهگر آنها را ترک کرده است و آنها برای حمایت از خود و فرزندانشان به این کار کشیده شدهاند (گاماچ ، رنیس و اولیناگیپ ۱۹۹۰ : ۲۶۷ به نقل از ملیسا فارلی ). سن ورود به روسپیگری در حال کاهش است. برای مثال چطور میتوانیم حتی واژهای را به عنوان “روسپیگری نوجوانی” تصور کنیم، وقتی که سن رضایت برای فعالیت جنسی قانونی دائماً در حال کاهش است! مثل کشورهایی چون هلند و فیلیپین (کاتلن ماهونی ، ۱۹۹۵ : ۲۶۷ به نقل از ملیسا فارلی).
انحرافات اجتماعی، به ویژه انحرافات زنان، سلامت و امنیت روانی- اجتماعی و حتی سیاسی و اقتصادی جامعه را تهدید میکند. از این رو جامعه برای بقا و پایداری خود بایست تدابیر مناسبی جهت جلوگیری از انحرافات زنان بزهکار و اقداماتی جهت بازپروری آنها اتخاذ نماید. و این امر جز از طریق شناخت دقیق عوامل زمینهساز وتشدید کننده گرایش به انحرافات امکانپذیر نیست. به اعتقاد اکثر روانشناسان و جامعهشناسان ریشه اصلی آسیبهای اجتماعی و از جمله آنها “روسپیگری” درخانواده است. زیرا خانواده به عنوان کوچکترین اجتماع بشری ساختاری دارد که عناصر درون آن به شدت به هم وابستهاند و اگر در این سیستم مشکل ایجاد شود کل سیستم را دگرگون خواهد ساخت بنابراین همیشه سازگاری و تفاهم بین همه اعضاء ضروری است. از این رو بررسی عوامل خانوادگی مؤثر بر روسپیگری زنان به عنوان یکی از مسائل ضروری جامعه، مسأله اصلی پژوهش حاضر است. به عبارت دیگر، مسأله پژوهش حاضر این است که : چه عواملی مرتبط با خانواده موجب روسپیگری زنان میشود؟
ضرورت و اهمیت تحقیق
خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی اساس تشکیل جامعه و حفظ عواطف انسانی است، یکی از عوامل مؤثر در رفتار فرد خانواده میباشد. در یک خانواده شکل کار و طرز ارتباطی اعضای خانواده به گونهای است که محیط خانواده را برای تأمین احتیاجات اساسی اعضا چه در زمینه جسمانی و چه روانی مساعد میسازد، اساساً یکی از کارکردهای خانواده اجتماعی کردن طفل و تعلیم و تربیت وی میباشد و هر گونه نارسایی در کارکرد خانواده تأثیرات نامطلوبی در بهنجار نمودن فرزندان میگذارد. در زمانی که فروپاشی خانواده به عنوان نهاد اولیه و پایدار تربیت روز به روز افزایش مییابد و طبق پیشبینیهای انجام شده از جانب سازمان بهداشت جهانی احتمال داده میشود که در طلیعه هزاره سوم پنجاه درصد از کودکان در خانوادههایی تک والد و بیسرپرست به سر میبرند و نرخ طلاق هفت برابر افزایش مییابد و در زمانی که شیوع اختلالات و ناهنجاریهای روانی و رفتاری از نظر همهگیرشناسی روز به روز فزونی مییابد در چنین زمانی تنها کلید حل این بحران اصلاح خانواده و تربیت و بازگشت به کانون خانواده میباشد (کریمی، ۱۳۷۵ : ۲۳).
تحقیقات زیادی گویای این واقعیت است که در پس بسیاری از انحرافات رفتاری از جمله پدیده روسپیگری به عنوان یک انحراف جنسی، کانون خانواده متلاشی است لذا خانواده باید هر چه بیشتر مورد توجه قرار گرفته و تلاش شود تا از بروز مشکلات در خانواده جلوگیری به عمل آید.
روسپیگری به عنوان یک پدیده اجتماعی معلول تعاملهای ناسازگار بین اعضای خانواده است. پیامدهای سوء روسپیگری نه تنها بر پیکر جامعه بلکه برخانواده و تمام کسانی که به نوعی با خانواده در ارتباط میباشند اثر منفی میگذارد. یافتههای متعدد نشان داده است که در جوامع مختلف آمار روسپیگری به ویژه در چند سال اخیر در حال افزایش است. در کشور ما فقط در سال ۱۳۸۱ از تعداد ۵۷۸۹ نفر زندانی زن ۱۲۵۸ (یعنی حدود ۲۰ درصد) نفر آنها به جرم اعمال منافی عفت و عمومی عمدتاً برای جرائم روسپیگری زندانی شدهاند. از آنجایی که طیف عظیمی از جامعه ما را قشر جوان تشکیل میدهد پرداختن به مسائل و مشکلات مربوط به این قشر تأثیر زیادی در باروری و شکوفایی نسل آینده جامعه خواهد داشت.
اکثر تحقیقات در خصوص روسپیان منابع خارجی میباشد و پژوهشها و مطالعاتی که در داخل کشور در زمینه پدیده روسپیگری انجام شده است بیشتر به سببشناسی این معضل پرداختهاند و کم به رابطه درون خانوادگی و محیط خانواده که کانون رشد و پرورش انسان است پرداخته میشود. لذا در این پژوهش سعی شده از زاویهای دیگر به پدیده روسپیگری نگریسته و عوامل خانوادگی از یک منظر ارتباطی و تعاملی مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است و نکته قابل توجه اینکه عوامل خانوادگی از دیدگاه زنان روسپی و غیر روسپی سنجیده میشود که در جای خود حائز اهمیت میباشد. اصولاً برای پیشگیری از فروپاشی شناسایی عوامل مؤثر بر کارکرد خانواده نقش مهمی در تدوین برنامهها و سیاستها برای پیشگیری از افزایش پدیده روسپیگری خواهد داشت.
اهداف تحقیق:
– اصلی :
شناسایی و تعیین تفاوت وضعیت خانوادگی زنان روسپی با زنان غیر روسپی از نظر وضعیت پایگاه اقتصادی و اجتماعی خانواده، میزان تضاد خانوادگی، میزان انحراف خانوادگی، میزان خشونت خانوادگی ، وضعیت اعتقادات مذهبی ، میزان از هم گسیختگی خانوادگی و نحوه نظارت و سرپرستی خانواده به منظور شناسایی عوامل خانوادگی اثرگذار بر روسپیگری زنان.
– فرعی:
۱- بررسی و شناخت وضعیت زنان روسپی از نظر فراوانی سنی ، میزان تحصیلات ، وضعیت ازدواج ، نوع و سن تجربه جنسی ، سن تجربه مواد مخدر و وضعیت مسکن آنها.
۲- ارائه پیشنهادات و راهکارهای کاربردی، مؤثر و قابل اجراء به خانوادهها و مسئولان ذیربط جهت پیشگیری از شیوع این آسیب اجتماعی.
فصل دوم
ادبیات موضوع
گفتار یکم : خانواده
مطالعات انجام یافته توسط متخصصان علوم اجتماعی و دستورات و راهنماییهایی که پیامبران الهی برای هدایت و رشد و کمال و تربیت انسانها از منبع وحی ابلاغ کردهاند، بر نقش نهاد خانواده به عنوان اصلیترین کانون پرورش و تربیت تأکید شده است.
خانواده نهاد اجتماعی همگانی و با دوامی است که از دیر باز و از دوران ما قبل تاریخ وجود داشته است. استحکامی که خانواده در روابط اجتماعی افراد ایجاد میکند و روابطی که بر آورنده مهمترین نیازها و خواستهای حیاتی آدمی است، باعث شده که به رغم مخاطرات بسیار بعنوان نهادی که حیات اجتماعات انسانی بدان وابسته است، باقی و پایدار بماند.
در همه تعریفها، بدون استثناء، خانواده واحدی از اجتماع قلمداد شده است، یعنی جامعه از مجموعه خانوادهها تشکیل میشود، بقاء خانواده و موفقیت و شکست جامعه وابسته به خانواده است. اگر خانواده محیطی سالم برای پرورش روح و جسم افراد باشد، در سلامت جامعه مؤثر است.
«خانواده» زنجیره ارتباطی اجتماعی و تضمینکننده آرامش و ثبات جامعه است. کودکان نخستین وابستگیهای عاطفی نزدیک و صمیمی خود را در خانواده بر قرار میسازند و درونی کردن ارزشها و هنجارهای فرهنگی را در آن آغاز میکنند
(یان رابرستون، ۱۳۷۲ : ص۱۱).
کارکرد عاطفی “خانواده” از نیاز انسان به محبت و وابستگیهای عاطفی ناشی میشود. بدون وجود محبت و احساس پیوستگی، خانواده ممکن است با مشکلات عاطفی و روانی مواجه گردد. کودک، درس محبت، رحم و شفقت، نیکوکاری، وفاداری، صفا، خلوص. راستی، شجاعت. فروتنی و سایر سجایای انسانی را در نخستین سالها در زندگی خود در دامن پر مهر و محبت پدر و مادر میآموزد. نیاز به محبت از مباحث اصلی در روانشناسی تربیتی روانکاری است. کارن هورنای محور اساسی مطالعات خود را نیازهای اساسی قرار داده و بر محبت و برخورداری از آن در سالهای اولیه زندگی تأکید میورزد.
آدلر میگوید: کودک از نخستین لحظه تولد میخواهد خود را به مادرش بچسباند و مادر تا مدت درازی میگوید عمدهترین نقش را در زندگی کودک بازی میکند و نقش مؤثری در ابراز مهر و محبت دارد (کی نیا، ۱۳۷۳ : ص۷۰). کمبود محبت غالباً از عوامل مؤثری است که نوجوانان و جوانان را به سوی «انحراف» اجتماعی سوق میدهد. دختر نوجوانی که کمبود محبت دارد به هر کسی که سر راه او قرار میگیرد و به او اظهار محبت میکند علاقهمند میشود و چه بسا در این مسیر تباه میشود.
تعریف خانواده
خانواده در لغت به معنی خاندان، دودمان و اهل خانه است و طبق تعریف قانون مدنی ایران، خانواده عبارت است از زن و شوهر و فرزندان تحت سرپرستی آنها، که با هم زندگی میکنند و تحت ریاست شوهر و پدر هستند (آقابیگلویی و همکاران ۱۳۸۰ : ۱۳). برگسی و لاک در اثرشان خانواده به سال ۱۹۵۳ مینویسند: «خانواده گروهی است متشکل از افرادی که از طریق پیوند زناشویی، همخونی و یا پذیرش (به عنوان فرزند) با یکدیگر به عنوان شوهر، زن، مادر، پدر، برادر و خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی میکنند» (ساروخانی باقر، ۱۳۷۰ ص۱۳۵).
مک آریو مینویسد: «خانواده گروهی است دارای روابط جنسی چنان پایا و مشخص که به تولید مثل و تربیت فرزندان منجر میگردد» (همان منبع ۱۳۸۱ : ۱۳۵).
خانواده از دیدگاه کارکردگرایان : واحدی است که تنظیم رفتار جنسی، جایگزین کردن اعضاء، جامعهپذیری مراقبت و نگهداری از کودکان، حمایت عاطفی و تعیین جایگاه اجتماعی را به عهده دارد. خانواده در مفهوم اختصاصی آن یک گروه اجتماعی است که در آن به روابط جنسی زن و مرد مشروعیت داده میشود. تولید مثل به شیوه مشروع امکانپذیر میگردد. در مقال جامعه، از نظر مراقبت و رشد فرزندان مسئول است. گونههای خاص مستحکمی از احساسات و عواطف ایجاد و تقویت و بالاخره اینکه یک واحد اقتصادی و حداقل مصرفی است (محسنی، منوچهر ۱۳۷۹ : ۲۰۰).
اداره سرشماری ایالات متحده خانواده را به صورت: «گروهی متشکل از دو یا چند نفر که از طریق تولد، ازدواج یا فرزند خواندگی با یکدیگر مرتبط شده و در یک منزل با هم زندگی میکنند» تعریف کرده است (ساموئل کلادینک ۱۳۸۲ : ۲۴).
سالوادور مینوچین[۳] (۱۹۷۴) که پیشگام خانواده درمانی ساختی است خانواده را مکمل جامعه میداند و ابراز میکند که خانواده سیستمی است که عملکرد آن از طریق الگوهای مراودهای صورت میگیرد، او عقیده دارد که ارگانیسم خانواده بیش از پویاییهای زیستی- روانی یکایک اعضایش است. در دیدگاه سیستمی، خانواده موجودی است که اعضاء و اجزاء آن با هم تغییر میکنند و به هنگام انحراف، برای حفظ تعادل خود فعال میشوند. طبق این تعریف اولاً رفتار اعضاء خانواده تابعی از رفتار سایر اعضاء خانواده است و در ثانی خانواده هم مانند هر سیستمی متمایل به حفظ تعادل است، در این تعریف بر تعامل متقابل اعضاء تأکید شده است (بهاری ۱۳۸۱ : ۱۰) و سرانجام در اصل دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران عنوان شده است که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است و همه قوانین و مقررات و برنامهریزیهای مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست ان و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.