بررسی تعلیم و تربیت (با استفاده از متون گذشته و توجه به سیره بزرگان تعلیم و تربیت)


در حال بارگذاری
10 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
4 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 بررسی تعلیم و تربیت (با استفاده از متون گذشته و توجه به سیره بزرگان تعلیم و تربیت) دارای ۲۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بررسی تعلیم و تربیت (با استفاده از متون گذشته و توجه به سیره بزرگان تعلیم و تربیت)  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز بررسی تعلیم و تربیت (با استفاده از متون گذشته و توجه به سیره بزرگان تعلیم و تربیت)۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی بررسی تعلیم و تربیت (با استفاده از متون گذشته و توجه به سیره بزرگان تعلیم و تربیت)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن بررسی تعلیم و تربیت (با استفاده از متون گذشته و توجه به سیره بزرگان تعلیم و تربیت) :

بررسی تعلیم و تربیت (با استفاده از متون گذشته و توجه به سیره بزرگان تعلیم و تربیت)

مقدمه

یکی از مواردی که بی شک در تعلیم و تربیت مؤثر است رعایت ادب و شرایط خاصی است که بر شاگرد و معلم مترتب است آموزش و نیز فراگیری علم در طول تاریخ جریان داشته و در این مسیر معلمی موفق بوده که متصف به صفات و ویژگیهای خاصی بوده است و نیز شاگردی بهتر از دیگران مطالب استاد خود را فرا گرفته که آداب و شرایط شاگردی را بهتر درک نموده و آنرا رعایت کرده است.

بررسی متون گذشته و توجه به سیره بزرگان تعلیم و تربیت به ما این امکان را می دهد تا ظرایف و نکات ارزنده و مفید استاد و شاگردی را بشناسیم و در راه تعلیم و تربیت بکار بندیم و آنچه از این آداب در زمان حاضر قابل استفاده است نصب العین خود قرار دهیم.

یکی از مواردی که در این باره قابل بررسی و استفاده است متون عرفانی و آثار اهل عرفان و تصوف است که بنده سعی کرده ام تا مطالبی را استخراج نمایم. آنچه پیش روست مطالبی است که از برخی آثار مشایخ متصرفه از جمله مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه – مرصاد العباد – اسرار التوحید و کتاب نشان از بی نشانها جمع آوری شده به امید اینکه انشاء الله مورد استفاده قرار گیرد.

در بیان ادب

ادب: نگاه داشتن و رعایت شرایط هر چیز، و در اصطلاح ملکه ای است در شخص که او را از کارهای زشت باز دارد. «ادبه» یعنی او را مهذب و پاک و اخلاق او را مرضی کرد و به معنای آموختن علم ادب و عقوبت شخصی که بدی کرده است،‌نیز هست. جمع آن آداب است و آداب بر علوم و معارف بطور کلی و بر علوم مستظرفه بطور خاص اطلاق می گردد ادب کامل آن بود که ظاهر و باطن او به محاسن اخلاق و اقوال و نیات آراسته بود. اخلاقش مطابق اقوال باشد و نیاتش موافق اعمال. چنانکه نماید باشد و چنانکه باشد نماید.

شیخ الاسلام گوید: ادب تهذیب ظاهر و باطن است این کلمه در اصطلاح عرفان مأخذ از آیه شریفه «والحافظون لحدودالله» (توبه ، ۱۱۲) است. حدود عبارت از اوامر و نواهی الهی است که واجب یا مستجب یا محظور یا مکروه است. ادب همواره ملازم با مندوبات و بعد از مکروهات است. رعایت کردن حدود هر کسی عبارت از ادب است،‌نسبت بدان کس، و مأخوذ از روایت نبوی است که فرمودند: «ادنی ربی فاحسن تأدیبی» (پروردگارم مرا ادب کرد و چه نیکو ادب کرد) حسن ادب، صفات احباب است.

لفظ ادب عبارت است از تحسین اخلاق و تهذیب اقوال و افعال. و افعال بر دو قسم اند: افعال قلوب و آن را نیات خوانند، و افعال قوالب و آن را اعمال خوانند. اخلاق و نیات نسبت به باطن دارند و اقوال و اعمال نسبت به ظاهر. پس ادیب کامل آن بود که ظاهر و باطنش به محاسن اخلاق و اقوال و نیات و اعمال آراسته بود. اخلاقش مطابق اقوال باشد و نیاتش موافق اعمال. چنانکه نماید باشد و چنانکه باشد نماید.

در آداب حضرت ربوبیت

بدانکه حفظ ادب هم ثمره محبت است و هم تخم محبت، هر چند محبت به کمال تر، محبت را اهتمام به رعایت آداب حضرت محبوب بیشتر و چندانکه صورت ادب بر محب ظاهرتر، نظر حضرت محبوب با او زیادتر و یکی از جمله آداب الوهیت آن است که نظر از مشاهده جمال ربوبیت به ملاحظه غیری مشغول ندارد، در خبر است که چون بنده به نماز برخاست به حقیقت حاضر حضرت الهی شد، پس اگر به دیگری نکرد پروردگار عالم گوید ای بنده به که می نگری، به کسی می نگری که او تو را از من بهتر بود،‌ای پسر آدم روی به من آور که من تو را بهتر از آن چیز که تو به وی نگرانی.

ادبی دیگر آن است که به تقرب و ترحیب پادشاه و تمکین و مجال محادثه و مساحره یافتن در حضرت عزت مرتبه خود را فراموش نکند و از حد عبودیت و اظهار فقر و مسکنت متجاوز نگردد تا به طغیان منسوب نشود.

ادبی دیگر اصفای سمع است با کلام الهی و حسن استماع اوامر و نواهی به ترک اصفا با حدیث نفس.

ادبی دیگر ادب سؤال و تحسین خطاب است. چندانکه معنی سؤال و خطاب از صورت امر و نهی و نفی دورتز به ادب نزدیکتر

ادبی دیگر اختفای نفس است در مطاوی انکسار و گم کردن وجود خود در ظهور آثار نعمت الهی وقتی که نعمتی از نعمتهای او بر خود یاد کند.

ادبی دیگر حفظ اسرار الهی است. باید که چون بر سری از اسرار ربوبیت وقوف یافت و محل امانت و مستودع اسرار گشت، افشای آن به هیچ وجه جایز ندارد.

ادبی دیگر مراعات ادب اوقات سؤال و دعاست و اوقات صموت و سکوت. و آداب حضرت قرب بسیار است هر که به این هفت ادب محافظت نماید از رعایت دقاقیق آداب دیگر امید است که بی بهره نماند و فی الجمله به هیچ حال مراعات ادب حضرت از بنده ساقط نشود الا در حال فنا و استفراق در عین جمع.

در آداب مرید با شیخ از نظر عزالدین محمود کاشانی

بدان که مرید را مراعات آداب صحبت شیخ از اهم آداب است. چه محافظت آداب مستجلب محبت دلهاست، از آن روی که جمال مشاهده روح و کمال عقل جز در صدر محاسن آداب نتوان کرد.

پس هرگاه که مرید در صحبت شیخ مؤدب بود در دل شیخ به محبت جای گیرد و منظور نظر رحمت الهی گردد، چه حق تعالی همواره به نظر رحمت و عنایت رعایت به دل های دوستان خود می نگرد.

و هر که به ادای حقوق شیخ که اقرب سببی است از اسباب ربوبیت حق قیام ننماید از ادای حقوق الهی قاصر آید و وجود شیخ در میان مریدان تذکره ای است از وجود نبی در میان اصحاب.

و بدان که آن پانزده ادب است:

ادب اول؛ اعتقاد تفرد شیخ به تربیت و ارشاد و تأدیب و تهذیب مریدان، چه اگر دیگری را در مقابل او یا کامل تر از او ببیند، رابطه محبت و الفت ضعیف بود و بدان واسطه اقوال و احوال شیخ را در وی زیادت تأثیری و سرایتی نباشد.

ادب دوم؛ ثبات عزیمت است بر ملازمت صحبت شیخ، باید با خود مصور و مقرر چنان دارد که فتح الباب من از ملازمت صحبت و خدمت شیخ تواند بود و بس یا بر عتبه اوجان تسلیم کنم یا به مقصود رسم. و علامتش آنکه به رد و تبعید شیخ برنگردد چه مشایخ را در تفحص از احوال مریدان امتحانات مختلفه بسیار افتد.

ادب سوم؛ تسلیم تصرفات او در نقس و مال او گشوده دارد و به هر چه فرماید منقاد و متسلم و راضی برد. چه جوهر ارادات و محبت او جز بدین طریق روشن نگردد و عیار صدق او جز بدین معیار معلوم نشود.

ادب چهارم؛ ترک اعتراض است. باید که به هیچ وجه ظاهراً و باطناً در خود مجال اعتراض بر تصرفات شیخ ندهد. و هرگاه که بر وی چیزی از احوال شیخ مشکل آید و وجه صحت آن بر او مکشوف نگردد قصه موسی و خضر علیهما السلام یا دکند که موسی علیه السلام با وجود نبوت و وفور علم و شعف بر ملازمت خضر علیه السلام چگونه بر بعضی از تصادیف او انکار نمود و بعد از کشف اسرار و بیان حکمت از آن انکار به اقرار بازگشت.

ادب پنجم؛ سلب اختیارات. باید که در هیچ امر از امور دینی و دنیوی و کلی و خروی بی مراجعت با ارادت شیخ و اختیار او شروع ننماید، نخورد و نیاشامد و نپوشد و نبخشد و نخسبد و نگیرد و ندهد الا به اجازت شیخ. و همچنین در جمیع عبادات از صرم و افطار و اکثار نوافل و اقتصار بر فرایض و ذکر و تلاوت و مراقبت، بی اجازت شیخ و تعیین او شروع نکند.

ادب ششم؛ مراعات خطرات شیخ است. باید که هر حرکت که خاطر شیخ آن را کاره بود ر آن اقدام ننماید و به سبب اعتماد برحسن اخلاق و کمال حلم و مدارات و عفو شیخ آن را حقیر نشمارد. چه خطرات ضمیر مشایخ بکر اهمیت و رضا در نفوس مریدان اثری تمام دارد.

ادب هفتم؛ رجوع نمودن است به علم شیخ در کشف وقایع. باید که در کشف واقعات اگر در خواب بود و اگر در بیداری با علم شیخ رجوع نماید و به استقلال و استبداد در آن به صحت جازم نشود.

ادب هشتم؛ اصفای سمع است با کلام شیخ. باید که پیوسته منتظر و مترصد بود که بر لفظ شیخ چه می رود و زبان او را واسطه کلام حق داند، . تعیین شناسد که او به خدا گویاست نه به هوا و به مرتبه بی ینطق رسیده و دل او را به مثابت بحری مواج بیند محتلی به انواع در علوم و جواهر معارف. پس باید که دایم مترصد و حاضر بود تا از فواید و عواید کلام شیخ محروم و بی نصیب نماند.

ادب نهم؛ غض صوت است. باید که در صحبت شیخ آواز بلند نکند چه رفع صوت به حضرت اکابر نوعی از ترک ادب و نتیجه جلباب وقار است، وقتی میان ابوبکر و عمر به حضرت رسول (ص) در قضیه ای تنازع افتاده بود و آواز بلند کردند، تأدیب ایشان را این آیت آمد که «یا ایها الذین آمنوا لاترفعوا اصواتکم فوق صوت النبی».

بررسی تعلیم و تربیت (با استفاده از متون گذشته و توجه به سیره بزرگان تعلیم و تربیت)
فهرست

عنوان

صفحه

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………….

در بیان ادب……………………………………………………………………………………………………………………………………..

در آداب حضرت ربوبیت…………………………………………………………………………………………………………………

در آداب حضرت رسالت………………………………………………………………………………………………………………….

آداب مرید و مراد…………………………………………………………………………………………………………………………….

احتیاج به انبیاء در پرورش انسان………………………………………………………………………………………………….

مقام شیخی و شرایط صفات آن از نظر نجم الدین رازی…………………………………………………………….

آداب و وظایف شیخ نسبت به مرید از نظر عزالدین محمود کاشانی………………………………………….

شرایط و صفات مریدی و آداب آن از نظر نجم الدین رازی………………………………………………………..

در آداب مرید با شیخ از نظر عزالدین محمود کاشانی…………………………………………………………………

شرایط شاگردپذیری از نظر ابوسعید ابوالخیر………………………………………………………………………………..

چند نکته…………………………………………………………………………………………………………………………………………

چکیده………………………………………………………………………………………………………………………………………………

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.