ارائه الگویی جهت ارزیابی متریک های سند تشریح الزامات نرم افزار SRS
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
ارائه الگویی جهت ارزیابی متریک های سند تشریح الزامات نرم افزار SRS دارای ۱۳۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد ارائه الگویی جهت ارزیابی متریک های سند تشریح الزامات نرم افزار SRS کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
بخشی از فهرست مطالب پروژه ارائه الگویی جهت ارزیابی متریک های سند تشریح الزامات نرم افزار SRS
فصل اول
مقدمه
۱-۱ تعریف مسئله
۱-۲ سؤالهای تحقیق
۱-۳ سابقه تحقیق
۱-۴ ضرورت انجام تحقیق
۱-۵ فرضیهها
۱-۶ هدفها
۱-۸ جنبه جدید بودن و نوآوری طرح
۱-۹ روش انجام تحقیق
۱-۱۰ مراحل انجام تحقیق
۱-۱۱ ساختار پایاننامه
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱ تاریخچه مهندسی نیازمندیها
۲-۲ تعریف نیازمندی
۲-۳ طبقهبندی نیازمندیها
۲-۴ ذینفعان
۲-۵ مهندسی نیازمندیها
۲-۶ دلایل اهمیت مهندسی نیازمندیها
۲-۷ خلاصه فصل
فصل سوم
بررسی کارهای انجام شده
۳-۱ مراحل مهندسی نیازمندیها
۳-۲ استخراج نیازمندیها
۳-۳ تحلیل و مذاکرات نیازمندیها
۳-۴ مستندسازی نیازمندیها
۳-۵ تایید اعتبار نیازمندیها
۳-۶ مدیریت نیازمندیها
۳-۷ چگونگی انجام مهندسی نیازمندیها
فصل چهارم
الگوی پیشنهادی
۴- ۱ مقدمه
۴- ۲ اندازهگیری
۴-۳ استاندارد بین المللی فرایندهای چرخه حیات نرم افزار ISO/IEC
۴-۴ اهداف الگوی پیشنهادی
۴-۵ الگوی پیشنهادی
۶-۴ استاندارد 12207 ISO/IEC به عنوان پایه الگو
۴-۷ ویژگیهای الگو
فصل پنجم
ارزیابی
۵-۱ مقدمه
۵-۲ آشنایی کلی با پروژه درخواستی شهرداری در شرکت سامانه ارتباطات الماس پارس
۵- ۳ متریکهای مدیریت
۵- ۴ متریکهای ریسک
۵- ۵ وزندهی به زیر متریکهای تعریفشده
۵- ۶ روند ارزیابی، تحلیل و نمایش نتایج
فصل ششم
بحث و نتیجه گیری
۶-۱ مقدمه
۶-۲ دستاورد پایاننامه
۶-۳ پیشنهادات آتی
مقدمه
با پیشرفت نرمافزارهای کامپیوتری، افزایش نیاز کاربران به نرم افزارهای قدرتمندتر، کاربردی تر و با قابلیت های بیشتر مشهود می گردد. از این رو نرم افزارها بزرگتر و پیچیدهتر شده و چنین تحولی فعالیت های توسعه و خصوصاً نگهداری نرم افزار را دشوارتر و توسعه دهندگان را با چالش های جدیدی مواجه می کند. دشواری کار، زمان بیشتری برای انجام آن می طلبد، در این زمان منابع بیشتری بکار گرفته می شود و منابع بیشتر به معنی تحمیل هزینه های بیشتر خواهد بود.
۱-۱ تعریف مسئله
مفهوم نیازمندی یکی از اصول و مقدمات بحث مهندسی نیازمندی ها است [Zuse, 1991]. یک «نیازمندی» به این صورت تعریف می شود: «شرط یا قابلیتی که باید به منظور حل مسئله یا رسیدن به یک هدف تامین شود. یا یک شرط یا قابلیت که باید توسط سیستم یا مولفه سیستم به منظور برآورده ساختن یک قرارداد، استاندارد، توصیف یا دیگر مستندات رسمی اعمال شده تامین شود».
بطور معمول نیازمندی ها بصورت انتزاعی و غیرعملی آغاز می شوند، از این رو شناسایی این موارد، بخش چالش برانگیزی است و می توان گفت، شناسایی صحیح نیازمندی ها اولین قدم در موفقیت پروژه است. عموماً، مفهوم «نیازمندی ها» که در دامنه مهندسی نیازمندی ها مورد بحث است، اشاره به «آنچه که یک سیستم باید انجام دهد و نه چگونگی انجام آن عمل» دارد.
اهمیت زیاد نیازمندیها از این گفته بروکس [Brooks & Fred P, 1986] کاملاً مشهود است: «سختترین بخش از سیستم نرمافزاری تصمیمگیری دقیق در مورد چیزی است که باید ساخته شود. هیچ بخش دیگری از کار به دشواری ایجاد نیازمندیهای با جزئیات تکنیکی که شامل تمام واسطها با افراد، ماشین و سایر سیستمهای نرمافزاری باشد نیست. هیچ بخشی از کار اگر درست انجام نشود به اندازه این بخش سیستم حاصل را فلج نمیکند. تصحیح بعدی هیچ بخش از کار، دشوارتر از این مرحله نیست.» به عبارتی استخراج، تحلیل و خوب نوشتن نیازمندیها دشوارترین بخش از مهندسی نرمافزار است.
نیازمندیها باید توسط مشتریان، کاربران و کارپردازان و در کل ذینفعان یک محصول نرمافزاری و قبل از ایجاد نرمافزار تعیین شده و بر روی آنها توافق حاصل شود. نیازمندیها بیان میکنند که نرمافزار باید چه چیزی را و چگونه انجام دهد تا برای ذینفعان ارزش داشته باشد. چه چیز بودن نرمافزار نیازمندیهای کارکردی را بیان میکند که همان قابلیتهای نرمافزار هستند و چگونگی آن نیز نیازمندیهای غیرکارکردی را مطرح میکند که ویژگیها، خصوصیات و کیفیت محصول نرمافزاری را نشان میدهد. در حقیقت تعیین میکند که محصول نرمافزاری چقدر خوب کار خود را انجام میدهد و چه محدودیتهایی بر روی انتخابهای توسعهدهندگان در زمان طراحی و پیادهسازی نرمافزار وجود دارد. تعاریف واسطهای خارجی و سایر قیدها این محدودیتها را نشان میدهند.
می توان نیازمندی ها را به دو گروه، نیازمندی های کارکردی و نیازمندی های غیرکارکردی تقسیم بندی کرد. بر این اساس، نیازمندی های کارکردی، کارکردی که سیستم نرم-افزاری قادر به انجام آن است را معلوم می کند. از طرف دیگر نیازمندی های غیرکارکردی، کارکرد نیستند، بلکه کیفیت یا رفتار مورد انتظار کاربر است. چنین نیازمندی-هایی سیستم را در حد عملیاتی قابل قبولی، محدود می-کنند. برای مثال، یک نیازمندی غیرکارکردی می تواند به این صورت تعریف شود که، فرآیند احراز هویت باید در چهار ثانیه یا کمتر انجام شود. نیازمندی های غیرکارکردی با بسیاری از نیازمندی های کارکردی در ارتباط هستند. به هر حال بیان نیازمندی های غیرکارکردی بصورت کمّی بسیار چالش برانگیزتر و مهم تر از بیان نیازمندی های کارکردی است.
ولی عموماً توافق نظر بر روی طبقه بندی نیازمندی ها در سه سطح می باشد: «نیازمندی های محصول»، «نیازمندی های کاربر» و «نیازمندی های کسب و کار». همانگونه که در (شکل۱) مشاهده می شود. این مدل درک بهتری از نیازمندی-ها را ارائه می دهد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.