مقاله معرفت حصولی ویژگیها، اقسام و تمایزها
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله معرفت حصولی ویژگیها، اقسام و تمایزها دارای ۵۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله معرفت حصولی ویژگیها، اقسام و تمایزها کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله معرفت حصولی ویژگیها، اقسام و تمایزها
چکیده
مقدّمه
قیاسی بودن تقسیم معرفت به حضوری و حصولی
اعتباری یا حقیقی بودن مغایرت علم حضوری و حصولی
ویژگیهای معرفتشناختی علم حصولی
۱ قابلیت اتصاف به صدق و کذب
۲ خطاپذیری
۳ وجود واسطه میان مدرِک و مدرَک
۴ عدم امکان دستیابی به حقیقت وجود
۵ قابل انتقال بودن علم حصولی
۶ اتصاف علم حصولی به احکام ذهنی
حکایت؛ مقوّم علم حصولی
حکایت شأنی یا بالفعل
اقسام علم حصولی
پیشینه بحث
مقسم تصور و تصدیق
تعریف «تصور»
تعریف «تصدیق»
معانی لغوی «تصدیق»
تمایز تصور، مفهوم و دیگر واژههای همگن
تمایز تصدیق و قضیه
تمایز تصدیق و اعتقاد
نتیجهگیری
••• منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله معرفت حصولی ویژگیها، اقسام و تمایزها
ـ ابن رشد، تلخیص کتاب العباره، تحقیق محمود قاسم، مصر، الهیئه المصریه العامّه للکتاب، ۱۹۸۱، ج ۳
ـ ابن سهلان، البصائر النصریه، تصحیح رفیق العجم، بیروت، دارالفکر اللبنانی، ۱۹۹۳
ـ ـــــ ، الشفاء، المنطق، تصحیح ابراهیم مدکور، قاهره، امیریه، بیتا
ـ ـــــ ، الشفاء، المنطق، قم، کتابخانه آیهاللّه مرعشی نجفی، ۱۴۰۵
ـ ـــــ ، النجاه، تصحیح محمّدتقی دانشپژوه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۴
ـ ـــــ ، دانشنامه علائی، تصحیح احمد خراسانی، تهران، کتابخانه فارابی، ۱۳۶۰
ـ ـــــ ، عیون الحکمه، در: رسائل ابنسینا، قم، بیدار، ۱۴۰۰
ـ ـــــ ، منطق المشرقین، قم، کتابخانه آیهاللّه مرعشی نجفی، ۱۴۰۵، چ دوم
ـ احمد نگری، عبدالنبی، دستور العلماء، تحقیق. علی دحروج، بیروت، مکتبه لبنان ناشرون، ۱۹۹۷
ـ ارسطو، منطق ارسطو، ترجمه اسحاقبن حنین و دیگران، تحقیق عبدالرحمان بدوی، بیروت، دارالقلم، ۱۹۸۰،ج ۱
ـ ـــــ ، منطق ارسطو، ترجمه میر شمسالدین ادیب سلطانی، تهران، نگاه، ۱۳۷۸
ـ بغدادی، ابوالبرکات، المعتبر، اصفهان، دانشگاه اصفهان، ۱۳۷۳، ج ۱
ـ تفتازانی، سعدالدین، تهذیب المنطق، در: ملّاعبداللّه یزدی، الحاشیه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۵
ـ ـــــ ، شرح المقاصد، استانبول، افندی بسنوی، ۱۳۰۵ق، ج ۱
ـ تهانوی، محمّدعلی، موسوعه کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، بیروت، مکتبه لبنان ناشرون، ۱۹۹۶، ج ۲
ـ حسینزاده، محمّد، منابع معرفت، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۶
ـ حلّی، حسنبن یوسف، الجوهر النضید، قم، بیدار، ۱۳۸۱
ـ ـــــ ، کشفالفوائد فی شرحالقواعد، تبریز، مکتب اسلام، ۱۳۶۰
ـ ـــــ ، کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۳۹۹
ـ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۳، ج ۱۵
ـ ذکیانی، غلامرضا، تصحیح بیان الحق و لسان الصدق سراجالدین ارموی، پایاننامه کارشناسی ارشد الهیات وفلسفه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ـ۱۳۷۴
ـ رازی، قطبالدین، الرساله المعموله فی التصور و التصدیق، در: همو، رسالتان فی التصور و التصدیق، تحقیق مهدی شریعتی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۶
ـ ـــــ ، الرساله المعموله فی التصور و التصدیق، قم، مؤسسه نعمان، ۱۴۱۶
ـ ـــــ ، شرح المطالع، قم، کتبی نجفی، بیتا
ـ راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، بیجا، المکتبه المرتضویه، بیتا
ـ زکریّا، احمدبن فارس، معجم مقاییس اللغه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۰۴، ج ۴
ـ سید شریف، تعلیقه بر تحریر القواعد المنطقیه در: قطبالدین رازی، تحریر القواعد المنطقیه، قم، بیدار،۱۳۸۲
ـ سیدعلیزاده، حاشیه بر مقیّد فناری علی قول احمد، استانبول، بینا، بیتا
ـ شهید ثانی، حقائق الایمان، قم، کتابخانه آیهاللّه مرعشی نجفی، ۱۴۰۹
ـ شیرازی، قطبالدین، درّهالتاج، تصحیح محمّد مشکوه، تهران، حکمت، ۱۳۶۹، چ سوم
ـ طباطبائی، سید محمّدحسین، رسائل سبعه، قم، بنیاد علمی و فکری علّامه طباطبائی، ۱۳۶۲
ـ ـــــ ، نهایه الحکمه، تصحیح غلامرضا فیّاضی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۵
ـ طوسی، نصیرالدین، اساس الاقتباس، تحقیق سید عبداللّه انوار، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۵، ج ۱
ـ ـــــ ، شرحالاشارات و التنبیهات، قم، نشر البلاغه، ۱۳۷۵
ـ غزالی، ابوحامد محمّد، معیار العلم، بیروت، دار و مکتبه الهلال، بیتا
ـ ـــــ ، معیار العلم، بیروت، دار و مکتبه الهلال، ۱۹۹۳م
ـ ـــــ ، مقاصد الفلاسفه، تحقیق سلیمان دنیا، مصر، دارالمعارف، ۱۹۶۱
ـ فارابی، ابونصر، المنطقیات، تصحیح محمّدتقی دانشپژوه، قم، کتابخانه آیهاللّه مرعشی نجفی، ۱۴۰۸، ج ۱
ـ ـــــ ، المنطقیات، قم، کتابخانه آیهاللّه مرعشی نجفی، ۱۴۰۸، ج ۳
ـ لاهیجی، عبدالرزاق، شوارق الالهام، بیجا، بینا، بیتا
ـ مصباح، محمّدتقی، آموزش فلسفه، تهران، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۴، ج ۱، درس چهاردهم
ـ ـــــ ، تعلیقه علی نهایهالحکمه، قم، در راه حق، ۱۴۰۴
ـ ـــــ ، تعلیقه علی نهایهالحکمه، قم، مؤسسه درراه حق، ۱۴۰۵
ـ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۷، ج ۶
ـ مظفّر، محمّدرضا، المنطق، تصحیح غلامرضا فیّاضی، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۲۱ ـ معین، محمّد، فرهنگ معین، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۰، چ چهارم، ج ۱
ـ مقری فیومی، احمدبن محمّدبن علی، مصباح المنیر، قاهره، امیریه، ۱۹۲۸، ط. السابعه
ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازی)، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، قم، مصطفوی،بیتا، ج ۶
ـ ـــــ ، رساله التصور و التصدیق، بیجا، بیتا، بینا
ـ ولفسن، ه . ا.، دو اصطلاح «تصور» و «تصدیق» در فلسفه اسلامی و;، ترجمه احمد آرام، به اهتمام مهدیمحقق و دیگران، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۳
ـ یزدی، مولی عبداللّه، الحاشیه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۲۱، ط. العاشره
چکیده
در این نوشتار، پس از بررسی این مبحث که تقسیم معرفت به حضوری و حصولی قیاسی است، اینمسئله مطرح میشود که آیا مغایرت علم حضوری و حصولی اعتباری است یا حقیقی؟ سپسنویسنده به بررسی ویژگیهای معرفتشناختی علم حصولی میپردازد و بدین نتیجه رهنمونمیشود که «حکایت» مقوّم علم حصولی و ذاتی تصور و تصدیق است. آنگاه به پاسخ این پرسشمیپردازد که حکایت شأنی مفاهیم یا تصورات چگونه با ذاتی دانستن حکایت برای آنها سازگاراست؟
در ادامه، اقسام علم حصولی و تقسیم اولیه آن به تصور و تصدیق، و حقیقت تصور و تصدیقبررسی میشود و تمایز تصور و مفهوم و معنا، و رابطه تصدیق و قضیه و رابطه اعتقاد، باور، ایمان،پذیرش و دیگر واژههای همگن با تصدیق، مورد توجه قرار میگیرند
کلیدواژهها: حکایت، تصور، تصدیق، باور، اعتقاد، محکی بالذات، محکی بالعرض، تصور،معنا، مفهوم، خطاپذیری
مقدّمه
معرفت حصولی قسیم معرفت حضوری است و در برابر آن قرار دارد. با دقت و تأمّل در تعریفو ویژگیهای علم حضوری، میتوان به تعریف معرفت حصولی و ویژگیهای آن دست یافت.علم حضوری معرفتی بدون واسطه صور و مفاهیم ذهنی است. از اینرو، قسیم آن، علمحصولی، که در برابر آن قرار دارد، معرفتی با واسطه است. بر اساس تعریف دیگر، «علمحضوری» حصول صورت عینی شیء نزد مدرک و فاعل شناساست؛ اما معرفت حصولیحضور صورت علمی آن.[۲۸۳]
افزون بر مبحث تعریف و ویژگیها، به لحاظ معرفتشناختی مباحث بسیاری درباره علمحصولی و اقسام آن، تصور و تصدیق یا مفهوم و قضیه، قابل طرح هستند. در این نوشتار، بحثبا قیاسی یا نسبی بودن تقسیم معرفت به حضوری و حصولی و نحوه تمایز آنها از یکدیگر وحقیقی یا اعتباری بودن آن آغاز میشود و در ادامه، تنها عمدهترین مباحث معرفتشناختیمربوط به علم حصولی ذکر میشوند
قیاسی بودن تقسیم معرفت به حضوری و حصولی
به رغم آنکه علم یا معرفت به دو قسم حضوری و حصولی تقسیم شده است، به لحاظهستیشناختی ـ آنگونه که حکمت صدرایی بدان تصریح میکند[۲۸۴] و چه بسا بتوان از حکمتاشراق نیز استفاده نمود ـ[۲۸۵] علم یا معرفت مساوق حضور است. از اینرو، هر علمی در واقعحضوری است. آنچه علم حصولی و معرفت از راه صور ذهنی تلقّی میشود خود برای نفسبدون واسطه صور و مفاهیم متحقق بوده، به گونهای حضوری منکشف است؛ یعنی ذات آن برایمُدرِک حاضر است. اگر این دسته از علومْ حصولی تلقّی میشوند، به لحاظ حیثیتی است که درآنها منظور میگردد. همان صور ذهنی که معرفت ما بدانها حضوری است، از این جهت که حاکی از اشیای خارج از ذهن ما هستند و آنها را نشان میدهند، معرفتهایی حصولیاند.بدینسان، تقسیم علم یا معرفت به «حضوری» و «حصولی» تقسیمی نسبی و به تعبیر روشنتر،قیاسی است. دستهای از علوم حضوری با در نظر گرفتن حیثیتی در آنها، حصولی میگردند. اینحقیقتِ تمایز نهادن میان دو حیثیت، «ینظر الیه» و «ینظر فیه» است. از این نظر که صور ذهنیخود معلوم نفس هستند و ذات آنها لحاظ میگردد، علم حضوریاند، و از این نظر که مرآتهستند و به واسطه آنها اشیای خارجی معلوم میگردند (ینظر فیه)، علم حصولیاند
و اذا قیل للخارج انّه معلوم، فذلک بقصد ثان.[۲۸۶]
میتوان گفت: در علم حضوری، صور عینی یا خارجی با صور علمی یا ذهنی متحدند، بلکهیکی بوده، وحدت دارند؛ اما در علم حصولی، صورت علمی از صورت عینی متمایز است. ازاینرو، در علم حضوری، صورت خارجی معلوم بالذات است و در علم حصولی، معلومبالعرض. در نتیجه، صورت علمی یا ذهنی در علم حصولی واسطهای است برای علم به واقعیتخارج از ذهن. از اینرو، صور ذهنی آینه اشیای خارجی هستند و از آنها حکایت میکنند.بدینسان، در علم حضوری، افزون بر اتحاد یا وحدت علم و عالم، علم با معلوم عینیت دارد ویکی هستند. اما علم حصولی چنین نیست. در علم حصولی، مفهوم یا صورتی که بدون واسطهْمعلوم نفس است، از معلوم بالعرض، یعنی اشیای خارجی، حکایت میکند. بدینروی، میتوانگفت: در علم حصولی، معلوم بالذاتْ صورت ذهنی و معلوم بالعرضْ موجودی در خارج ازذهن است.[۲۸۷] در نتیجه، تغایر آنها قیاسی است. علم حصولی در مقایسه صورت ذهنی بامحکیاش، حصولی تلقّی میشود، در حالی که به لحاظ ذات خود، که صورتی علمی و ذهنیاست و در واقع معلوم بالذات هموست، حضوری است
اعتباری یا حقیقی بودن مغایرت علم حضوری و حصولی
پس از نگاهی گذرا به تمایزها یا ویژگیهای هستیشناختی معرفت حضوری و حصولی ودستیابی بدین نتیجه که به لحاظ هستیشناختی، همه معرفتهای حصولی به علوم حضوریمنتهی میگردند، اکنون با این پرسش مواجه میشویم که آیا تمایز یا تغایر علم حصولی وحضوری صرفا اعتباری است یا امری فراتر از آن است؟
به نظر میرسد پیش از هر چیز لازم است منظور خود را از «اعتباری بودن علم حصولی» بهروشنی بیان کنیم. آیا منظور این است که صورتهای ذهنی به لحاظ ذاتْ معلوم به علمحضوریاند، اما از جهت دیگری و با نظر گرفتن حیثیت و اعتبار دیگری در آنها ـ یعنی درمقایسه با واقعیتهای خارجی و به اعتبار اینکه حاکی از آنها هستند ـ حصولیاند؟ آشکار استکه چنین تفسیری از «اعتبار» به معنای ساختگی یا فرضی بودن نیست و این ویژگی علم حصولیرا، که امری واقعی است، نفی نمیکند. اگر چنین معنایی از اعتباری قصد شود، حرف درستیاست و هیچگونه تردیدی در آن راه ندارد. اما اگر منظور از «اعتباری» معنای دیگری همچونفرضی بودن باشد، آشکار است که با این گفته بنیان معرفت حصولی از اساس فرو میریزد وزیرساختهای هستیشناختی آن واژگون میگردد
علّامه طباطبائی علم حصولی را اعتباری عقلی تلقّی کرده است، بدون آنکه معنای اعتباریبودن آن را روشن سازد
العلم الحصولی اعتبار عقلی یضطرّ الیه العقل، مأخوذ من علوم حضوری، هوموجود مجرّد مثالی، او عقلی حاضر بوجوده الخارجی للمدرِک، و ان کان مدرَکا منبعید.[۲۸۸]
استاد مصباح در تعلیقه علی نهایه الحکمه، با نفی مبنای شهودگرایان درباره حقیقت ادراککلی، در حالی که میپذیرد معرفتهای حصولی به لحاظ هستیشناختی به علوم حضوری منتهیمیگردند، تصریح میکند که ارجاع علوم حصولی به حضوری موجب اعتباری بودن معرفت ما به اشیای خارجی نیست.[۲۸۹] بنابر این دیدگاه، علم به صور علمی یا ذهنی علمی حضوری است.از راه این صور، میتوان به اشیای خارجی معرفت یافت و این نوع معرفت حصولی است.بدینروی، اشیای خارجی معلوم بالعرض بوده و از راه صور ذهنی، که خود بدون واسطه و بهگونهای حضوری معلوم نفس هستند، معرفت حاصل میشود
به نظر میرسد لازم بود علّامه طباطبائی پیش از هر چیز منظور خود را از «اعتباری بودن علمحصولی» به روشنی و صراحت بیان میکرد. به راستی مراد ایشان چیست؟ محتمل است منظوراز «اعتباری» در عبارت ذکر شده، اولین گزینه باشد. در این صورت، بدین معناست که اشیایخارجی بالعرض و به تعبیر صدرالمتألّهین[۲۹۰] به قصد ثانوی معلومند، اما مدرَک حقیقی و معلومبالذات خود صور علمی است. بدینسان، «اعتباری» در اینجا، به معنای «قیاسی» است که حیثیتیواقعی است و نه فرضی. اگر معنای دیگری همچون «فرضی بودن» اراده شود، آشکار است که بااین گفته، بنیان معرفت حصولی از اساس فرو میریزد. از اینرو، دومین گزینه را، حتی در نگاهآغازین، نمیتوان به علّامه طباطبائی نسبت داد
در هر صورت، نگاه معرفتشناختی به مبحث علم، مستلزم آن است که از اینگونه مباحثخودداری شود و آنها را به هستیشناسی علم ارجاع دهیم و از اطاله کلام خودداری ورزیم، بهویژه با توجه به اینکه این بحث، به رغم نتایج هستیشناختی بسیار، پیامدی معرفتشناسانهندارد. از اینرو، با بحث از ویژگیهای معرفتشناختی علم حصولی بحث را دنبال میکنیم
ویژگیهای معرفت شناختی علم حصولی
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.