مقاله مغالطات
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله مغالطات دارای ۶۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مغالطات کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مغالطات
چکیده
معناى «مغالطه»
اغراض مغالطه
فایده صناعت مغالطه
موضوع و مواد صناعت مغالطه
اجزاى صناعت مغالطه
الف. اجزاى اصلى
ب. اجزاى خارجى
مغالطات لفظى
الف. مغالطه در لفظ مفرد
ب. مغالطه در لفظ مرکّب
مغالطات معنوى
الف. مغالطه ایهامالانعکاس
ب. مغالطه اخذ ما بالعرض مکان ما بالذات
ج. مغالطه سوء اعتبارالحمل
اول. مغالطه به حسب سور: مغالطه ناشى از عدم توجه به سور بیان شده در قضیه، به قرار ذیل است:
دوم. مغالطه به حسب ربط:
د. مغالطه جمع مسائل متعدد در مسئله واحد
هـ . مغالطه سوءالتألیف
شرایط قیاسهاى اقترانى حملى
الف. شرایط مشترک
ب. شرایط اختصاصى
اول. شکل اول:
الف. شرایط شکل اول به لحاظ صورت:
ب. شرایط شکل اول به لحاظ جهت:
دوم. شکل دوم:
الف. شرایط شکل دوم به لحاظ صورت:
ب. شرایط شکل دوم به لحاظ جهت:
سوم. شکل سوم:
الف. شرایط شکل سوم به لحاظ صورت:
ب. شرایط شکل سوم به لحاظ جهت:
چهارم. شکل چهارم:
شرایط قیاسهاى اقترانى شرطى
شرایط قیاس استثنایى
و. مغالطه سوء التألیف به حسب ماده
شرایط برهان:
شرایط جدل:
ز. مغالطه مصادره به مطلوب
صورت اول: اقامه استدلال براى اثبات یک ادعا:
ح. مغالطه وضع ما لیس بعله عله
L مغالطات عرضى
مغالطه در تصورات
نتیجه
فهرست منابع
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مغالطات
ـ ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، (قم، النشر البلاغه، ۱۳۵۷)، ج ۱؛
ـ ـــــ ، الشفاء: المنطق: البرهان، (قاهره، نشر وزارهالتربیه و التعلیم، ۱۹۵۶م)؛
ـ ـــــ ، الشفاء: المنطق، (قم، مکتبه آیهاللّهالعظمى المرعشىالنجفى، ۱۴۰۴ ق)، ج ۴؛
ـ ـــــ ، النجاه، چ دوم، (قم، مرتضوى، ۱۳۶۴)؛
ـ ابوالبرکات، ابن علىبن ملکا بغدادى، الکتابالمعتبر فىالحکمه، چ دوم، (اصفهان، دانشگاه اصفهان، ۱۴۱۵ ق)؛
ـ ارموى، محمودبن ابىبکر، شرحالمطالع فىالمنطق، (قم، کتبى نجفى، بىتا)؛
ـ أنیس، ابراهیم، المعجمالوسیط، چ چهاردهم، (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، ۱۳۷۲)، ج ۲۱؛
ـ تفتازانى، سعدالدین، المطوّل، (قم، داورى، بىتا)؛
ـ ـــــ ، مختصرالمعانى، ط الثانیه، (قم، زاهدى، ۱۳۶۳)؛
ـ جوهرى، اسماعیلبن حمّاد، الصحاح، (تهران، امیرى، ۱۳۶۴)، ج ۲؛
ـ حلّى، حسنبن یوسف، الجوهرالنضید، ط. الخامسه، (قم، بیدار، ۱۳۷۱)؛
ـ رازى، فخرالدین، لباب الاشارات و التنبیهات، (مصر، مکتبه الکلیات الازهریه، ۱۹۸۶م)؛
ـ ساوى، زینالدین عمربن سهلان، البصائرالنصیریه فى المنطق، تعلیق شیخ محمّد عبده، (قم، منشورات المدرسه الرضویه، بىتا)؛
ـ سبزوارى، ملّاهادى، شرح المنظومه (قسمالمنطق المسمّى باللئالى المنتظمه)، (تهران، ناب، ۱۳۶۹)، ج ۱؛
ـ سلیمانىامیرى، عسکرى، معیار اندیشه (منطق مقدماتى)، (قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، ۱۳۸۱)؛
ـ سیّاح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوین، چ نهم، (تهران، کتابفروشى اسلام، بىتا)، ج ۴۳؛
ـ شهابى، محمود، رهبر خرد، چ چهارم، (تهران، کتابفروشى خیّام، ۱۳۵۸)؛
ـ شیرازى، قطبالدین، شرح حکمهالاشراق، (قم، بیدار، بىتا)؛
ـ طوسى، اساس الاقتباس، تصحیح محمّدتقى مدرّس رضوى، (تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۲۶)؛
ـ غزّالى، ابوحامد، معیارالعلم فى المنطق، (بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۰ م)؛
ـ فارابى، ابونصر، المنطقیات، (قم، مکتبه آیهاللّهالعظمى المرعشىالنجفى، ۱۴۰۸ ق)، ج ۱؛
ـ کاتبى قزوینى، نجمالدین على، الرسالهالشمسیه (فى تحریرالقواعد المنطقیه، لقطبالدین محمّد الرازى)، (قم، بیدار، ۱۳۸۲)؛
ـ مرزبان، بهمنیاربن، التحصیل، چ دوم، (تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۵)؛
ـ مظفّر، محمّدرضا، المنطق، (بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۹۸۰)، ج ۳۱؛
ـ ملّاصدرا، منطق نوین، عبدالحسین مشکوهالدینى، (تهران، آگاه، ۱۳۶۲)؛
ـ هوردرن، ویلیام، راهنماى الهیات پروتستان، طاطه وس میکائلیان، (تهران، علمى و فرهنگى، ۱۳۶۸)؛
چکیده
یکى از بزرگترین خطراتى که اندیشه بشرى را به صورت بسیار جدّى تهدید نموده و وجود آن، سبب زوال و فساد تفکر بشرى مىگردد و آن را از وصول به مقصد والا و نورانى خویش باز مىدارد، «مغالطه در استدلال» است، به ویژه اینکه عدهاى نیز با یادگیرى انواع مغالطات، فکر بشر را به سمت اهداف غیر انسانى خویش سوق مىدهند و روشن است که با تغییر افکار و منحرف شدن آن، کردار و رفتار اشخاص نیز تحت تأثیر آنها، منحرف مىشود. بنابراین، شناسایى انواع مغالطات، در داشتن تفکرى صحیح، لازم و ضرورى است
بدین روى، اندیشمندان متعهد در هر عصرى بر آن شدهاند تا با دقت در استدلالها، مغالطات موجود در آنها را کشف و به صورت مستقل، درباره انواع مغالطات بحث نمایند. منطقدانان مسلمان نیز سعى نمودهاند تا در صناعت مغالطه ـ و نیز صناعات دیگر ـ از مغالطه و انواع و شیوههاى آن بحث کنند
این نوشتار سعى دارد گزارشى اجمالى از مباحث مغالطه و انواع آن نزد اندیشمندان مسلمان بیان دارد و معتقد است: انواع مغالطات محدود به مقدار بیان شده به صورت اجمالى (۱۳ نوع) نیست و با مراجعه تفصیلى و دقیق به کتب منطقى، روشن مىگردد که منطقدانان مسلمان ۳۱۰ قسم مغالطه را بیان داشتهاند
کلید واژهها
مغالطه، تبکیت، مشاغبه، برهان، جدل، سفسطه، اعراب و اعجام، ممارات، مغالطات لفظى، مغالطات معنوى، مغالطات عرضى
معناى «مغالطه»
«مغالطه» در لغت، به معناى سوق دادن دیگرى به اشتباه۱۷۵ و نیز اشتباهکارى (خود فرد) است.۱۷۶اما در اصطلاح منطق، «مغالطه» نوعى قیاس است که مواد آن شبیه مواد برهان یا مواد جدل، و صورت آن شبیه صورت قیاس منتج بوده و براى اثبات ادعایى و ابطال ادعایى دیگر اقامه مىشود
در منطق، علاوه بر مباحث مربوط به هیأت استدلال، مباحثى نیز درباره مواد استدلال و قیاس در بخش انتهایى منطق، تحت عنوان «صناعات» خمس مطرح گردیده که در آن از برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه بحث شده و مقصود اصلى منطقدانان از این بحث، شناخت مواد گوناگون استدلال قیاس به صورت کلى است. در این بخش، مباحث مغالطه تحت عنوان «تبکیت مغالطى» ذکر شده است.۱۷۷ از اینرو، بجاست معناى دقیق «تبکیت» را از حیث لغت و اصطلاح منطق بیان نماییم
«تبکیت» در لغت، به معناى زدن با شمشیر و عصا و نیز غلبه یافتن بر طرف مقابل به وسیله حجت است.۱۷۸ اما مقصود از آن در اصطلاح منطق، هرگونه قیاسى است که براى ابطال و نقض یک «وضع» بیان شود. (مراد از «وضع» رأیى است که طرف مقابل به آن ملتزم است، اعم از اینکه به این رأى معتقد بوده یا اینکه صرفاً در مقام بحث، به آن ملتزم باشد،۱۷۹ خواه مراد قیاس یقینى و صحیح باشد و یا غیر صحیح و باطل.)۱۸۰ از اینرو، تبکیت در منطق، هم شامل استدلال قیاسى صحیح مىشود و هم شامل استدلال قیاسى باطل، و بر این اساس، در صورتى که مواد قیاس، حق و یقینى بوده و صورت آن نیز ذاتاً منتج باشد به چنین قیاسى «تبکیت برهانى» گفته مىشود. و در صورتى که مواد قیاس از مشهودات بوده و صورت قیاس نیز ذاتاً منتج باشد به آن «تبکیت جدلى» اطلاق مىگردد
از سوى دیگر، روشن است در صورتى که مواد یا صورت قیاس به صورت واضح و آشکار، ناقص و فاسد باشد، هیچگاه مخاطب دچار اشتباه نمىشود و مغالطهکننده به هدف و مطلوب خود نمىرسد (و استدلالکننده یا خود دچار اشتباه نمىشود.) بدین روى، وقتى مغالطه محقق مىشود که مواد و صورت قیاس شبیه مواد و صورت قیاس صحیح باشد و همین شباهت است که سبب تحقق و رواج مغالطه مىگردد
از اینرو، در تعریف «تبکیت مغالطى» آوردهاند: «تبکیت مغالطى» قیاسى است که مواد آن شبیه حق یا مشهور باشد۱۸۳ و در صورتى که قیاسکننده در قیاس خود، از موادى استفاده کند که شبیه «برهان» باشد (یعنى مواد آن شبیه حق باشد) به چنین شخصى «سوفسطى» و به صناعت آن، «سفسطه» گفته مىشود. اما در صورتى که قیاس بیان شده شبیه «جدل» باشد (یعنى مواد آن شبیه مشهورات باشد) به چنین شخصى «مشاغبى» و به صناعت آن «مشاغبه» اطلاق مىشود.۱۸۴ البته همانگونه که ممکن است به واسطه تشابه ماده، مغالطه واقع گردد، همچنین ممکن است به واسطه تشابه صورت نیز مغالطه تحقق یابد؛ یعنى صورت قیاس شبیه یکى از ضروب منتج قیاس باشد
در نتیجه، تبکیت در منطق، سه قسم است: تبکیت برهانى، تبکیت جدلى و تبکیت مغالطى.۱۸۶ «تبکیت مغالطى» نیز شامل دو قسم «سفسطه» و «مشاغبه» است که به هر دو قسم، «تبکیت مغالطى» اطلاق مىشود.۱۸۷ بنابراین، «قیاس مغالطى» قیاسى است که اولا، مواد آن شبیه مواد برهان یا جدل باشد. ثانیاً، صورت قیاس شبیه صورت و ضروب منتج باشد. ثالثاً، براى نقض و ابطال ادعاى طرف مقابل اقامه شود. (البته تحقق یکى از دو شرط اول به صورت مانعهالخلو در تحقق مغالطه کافى است.)
اغراض مغالطه
«مغالطه» به معناى «تعمّد در تغلیط دیگرى» با دو انگیزه انجام مىشود
۱ به قصد صحیح: گاهى ممکن است که مغالطهکننده با انگیزهاى صحیح، دیگرى را به اشتباه سوق دهد؛ بدین دلیل که قصد امتحان او را داشته باشد و یا اینکه مخاطب، در اشتباه بوده و بر اشتباه خود نیز اصرار ورزد. در این صورت، براى توجه دادن به اشتباه او، مغالطه در قیاس انجام مىشود. در صورت اول، به قیاس مغالطى «امتحان» و در صورت دوم، به آن «عناد» گویند
۲ به قصد باطل: گاهى نیز مغالطهکننده با انگیزههاى غیرصحیح مانند ریا و برترى بر دیگران دست به مغالطه مىزند و بدین طریق، به اهداف باطل خود دست مىیازد. غیر از ریا و طلب برترى بر دیگران، ریشه اصلى مغالطه کردن این است: پیش از اینکه شخص به حکمت و مقتضاى عقل مؤدّب شود، خود را عالم دانسته و در صدد مشهور شدن است و هیچگاه در مقام سؤال و پرسش، اعتراف به جهل نمىنماید. چنین فردى براى پرهیز از آشکار شدن جهل خود، وقتى با علما برخورد مىنماید، چارهاى جز مغالطه و تمسّک به انواع حیلهها و مغالطات ندارد تا به این وسیله، سخنش در ظاهربینان نفوذ یابد و به عالم و دانشمند بودن مشهور گردد
فایده صناعت مغالطه
دانستن این صناعت براى انسان از چهار جهت مفید است
۱ در مقام استدلال، با دانستن مواضع غلط، خود را از وقوع در آن حفظ مىکند
۲ خود را از تأثیرپذیرى مغالطه دیگران در امان نگه مىدارد
۳ با توجه دادن به انسانهاى دیگر در مورد انواع مغالطات، آنها را از سقوط در دام مغالطات نجات مىدهد
۴ کسى که این صناعت را به درستى آموخته باشد، مىتواند در برابر مغالطان، ایستادگى نماید و در مواردى نیز با انجام مغالطه، مغالطان را مغلوب سازد
موضوع و مواد صناعت مغالطه
مغالطه وقتى پدید مىآید که قیاس مغالطى، شبیه برهان و یا جدل باشد و از اینرو، همه مواردى که صناعت برهان و جدل شامل آن مىشود، صناعت مغالطه نیز شامل آنها مىگردد و در نتیجه، موضوع صناعت مغالطه همان موضوع برهان و جدل، و مسائل آن نیز همان مسائل برهان و جدل، و مبادى آن نیز همان مبادى برهان و جدل است و فرقشان این است که آن دو صناعت، حقیقى است، اما صناعت مغالطه، ظاهرى
از سوى دیگر، مواد صناعت مغالطه از مشبّهات و وهمیات است. مقصود از «مشبّهات»، قضایایى است که به خاطر شباهت (در لفظ یا معنا) به یقینیات یا مشهورات، مورد قبول واقع مىشود و به سبب وجود این شباهت، مغالطهکننده قادر مىگردد کسى را که قدرت تمییز میان شىء مشابه و شىء اصلى ندارد، به غلط اندازد و یا خود دچار اشتباه گردد
مراد از «وهمیات» هم قضایاى کاذبى است که وهم در مقابل عقل بدان حکم مىکند و انسان با اینکه به لحاظ عقل، کذب آن را درک مىکند، اما به سبب اقتضاى شدید حکم وهم، به آن حکم کاذب ملتزم مىشود. براى مثال، با اینکه عقل فرقى میان مکان تاریک و مکان روشن نمىبیند، ولى به سبب حکم وهم، بیشتر انسانها از مکان ظلمانى وحشت دارند
از ناحیه دیگر، چون منطقدانان مسلمان مغالطات را منحصر به مغالطات در استدلال و قیاس نکرده، بلکه آن را شامل مغالطات در تصورات نیز مىدانند، از اینرو، علاوه بر مباحث مربوط به صناعت، مغالطاتى را در بخش تصورات بیان نمودهاند که در محل خود بیان خواهیم نمود
اجزاى صناعت مغالطه
صناعت مغالطه داراى دو بخش است
الف. اجزاى اصلى
مقصود از اجزاى اصلى صناعت مغالطه، اجزاى تشکیلدهنده قیاس مغالطى است، اعم از قضایایى که ماده قیاس را تشکیل مىدهد و یا صورتى که شکل قیاس را تأمین مىکند
ب. اجزاى خارجى
مراد از اجزاى خارجى، امورى خارج از قیاس مغالطى است؛ مانند: تشفیع بر مخاطب، سوق دادن کلام مخاطب به دروغ یا خلاف مشهور با افزودن یا کاستن از آن و مانند آن که به این قسم، «اجزاى عرضى» صناعت مغالطه اطلاق مىگردد
نکته مهم در این مقام آن است که محور اصلى مباحث منطقدانان مسلمان در صناعت مغالطه، بحث از اجزاى ذاتى صناعت مغالطه است، نه اجزاى عرضى؛ زیرا صناعت مغالطه یکى از صناعات خمس بوده و منطقیان در بخش «صناعات خمس»، در صدد تبیین انواع کلى مواد استدلال و قیاس هستند و از اینرو، تغلیط دیگران از غیر طریق استدلال، امرى استطرادى در بحث صناعت مغالطه تلقّى شده است
در اجزاى ذاتى مغالطه، قضایاى به کار رفته در قیاس مغالطى به سبب یکى از عوامل ذیل، مقتضى مغالطه است
۱ ماده قیاس، غلط است
۲ صورت قیاس غلط است
۳ هم صورت و هم ماده قیاس غلط است
۴ گاهى نیز قضایایى مقتضى مغالطه مىشود، بدون اینکه قیاسى وجود داشته باشد
قسم اول از اقسام مزبور (غلط بودن ماده قیاس مغالطى) به سه صورت قابل فرض است
الف. مقدّماتْ کاذب باشد، اما به عنوان مقدّمات صادق تلقّى شود، و یا اینکه مقدّمات قیاس «شفیع» (غیر مشهور) باشد، ولى به عنوان مقدمات مشهور تلقّى گردد
ب. مقدّمات عین نتیجه باشد، اما توهّم شود که میان مقدّمات و نتیجه، تغایر است
ج. توهّم شود که مقدّمات اعرف از نتیجه است، با اینکه در واقع، اعرف از آن نیست
و در یک نگاه کلى دیگر، مىتوان گفت: همه اقسام مغالطات ذاتى، یا به سبب لفظ است و یا به سبب معنا
با عنایت به اینکه علاوه بر مباحث مذکور در صناعت مغالطه، منطقدانان مسلمان مباحثى تحت عنوان «غلط و اشتباه در ناحیه تصورات» مطرح ساختهاند، از اینرو، ذکر تفصیلى اقسام مغالطات ذیل چهار عنوان مطرح مىگردد
مغالطات لفظى
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.