مقاله بیماری لکه قهوهای برنج Brown spot
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله بیماری لکه قهوهای برنج Brown spot دارای ۲۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بیماری لکه قهوهای برنج Brown spot کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بیماری لکه قهوهای برنج Brown spot،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بیماری لکه قهوهای برنج Brown spot :
بیماری لکه قهوهای برنج Brown spot
عامل این بیماری، قارچی است که شکل کامل آن بنام
Cochliobolus miyabeanus
(Ito & kuriboyashi) Dre = optliobolus miyabeanus
و شکل ناقصل آن Helminthosporium oryzae Breda et Haan
Drechslera oryzae ( = میباشد.
که در حالت جنسی، متعلق به راسته sphaeriales و از رده Ascomycetes است.
این قارچ روی محیط کشت، ایجاد سیلیومهای خاکستری تا قهوهای تیره رنگ نموده و کنیدیهای آن قهوهای، کمی خمیده، استوانهای است و چند حجرهای میباشد که منحصرا دیوارههای عرضی متعدد دارد.
خسارت بیماری :
این بیماری سه نوع خسارت وارد میآورد. یکی اینکه بذور آلوده سیاه رنگ و کپک زده بوده و بخوبی جوانه نمیزنند. خسارت بیماری در سال ۱۹۱۸ در فیلیپن از ۱۰ تا ۵۸ درصد ذکر شده است. نوع دیگر خسارت مربوط به آلودگی گیاهچهها در خزانه میباشد که در صورت شدت بیماری، سطح برگی گیاهچهها کاهش یافته و سبب ضعف آنها میگردد که در نتیجه منجر به خسارت عمده میشود. نوع دیگر خسارت چروک خوردگی و لاغر ماندن دانهها میباشد. که مربوط به ضعف بوتهها در اثر آلودگی برگها و گلومها بوده که در نتیجه بذور ارزش چندانی نداشته و در موقع کوبیدن خرد میشوند.
علائم بیماری:
نشانههای بیماری روی کلئویتیل، برگها، غلاف برگ، گلومها و دانه ظاهر میشود. روی برگهای اولیه، نقاط قهوهای، کوچک و گرد ابتدا سر سوزنی تشکیل شده که بعداً وسعت یافته و به شکل لکههای بیضی شکل یا گرد در میآیند.
روی برگها و غلاف، لکهها از لحاظ شکل و اندازه متغیرند و از نقاط کوچک قهوهای و گرد تا لکههای درشت به ابعاد ۳-۵/۰× ۱۴-۱ میلیمتر مشاهده میشوند که در تمام سطح برگ پراکنده است.
رنگ لکههای کوچک، قهوهای تیره و لکههای بزرگتر در وسط رنگ پریده میباشند که در اثر پیوستگی لکهها ممکن است، قسمت عمدهای از برگ پژمرده و خشک شود. روی گلومها لکههای سیاه رنگ ظاهر شده که ممکن است، تمام سطح آن را فرا گرفته و پوشش مخملی قهوهای تا سیاه رنگی که بار قارچ (کنیدیوفورها و کنیدیهای قارچ) میباشد سطح آن را بپوشاند. در مورد اخیر دانهها چروکیده و تغییر رنگ میدهند و گاهی بذور آلوده سالم بنظر میرسد.
خسارت و انتشار بیماری:
بیماری لکه قهوهای برگ برنج، عامل اصلی قحطی در بنگال در سال ۱۹۴۲ بوده است. (Bedi & Gill, 1960)، خسارت این بیماری را منگ تت سو (Maung thersu 1931) در برمه به دانهها ۵ تا ۱۵ درصد تخمین زده است.
این بیماری در ایران ابتدا در ۱۳۳۵ بوسیله پتراک، روی بوتههای برنج مزارع سواحل بحر خزر گزارش شده است و بعداً در سایر نقاط برنجکاری ایران نیز مشاهده گردیده است. این بیماری انتشار جهانی داشته و در کلیه کشورهایی که اقدام به کشت برنج مینمایند شیوع دارد.
مشخصات قارچ:
میسلیومهای قارچ به قطر ۱۰-۸ میکرومتر و قهوهای تیره متمایل به زیتونی بوده که دارای دیوارههای عرضی و انشعابات فراوان میباشند کنیدیوفورها نازکتر و به عرض ۵ تا ۹ میکرومتر متغیر بوده و به طول ۱۵۰ تا ۶۰۰ میکرومتر است. رنگ آنها هر چه به انتها نزدیکتر میشود، کمرنگتر میگردد. فاصله بین دو کنیدی ۱۰ تا ۹۰ میکرومتر میباشد (Drechsler , 1923) کنیدیهای قارچ روی بوتههای برنج آلوده به ابعاد ۳۵ تا ۱۷۰ در ۱۱ تا ۱۷ میکرومتر بوده و تا ۱۳ دیواره عرضی دارند. کنیدیهایی که روی گلومهای دانه تولید میشوند طویلتر هستند این اسپرها کمی خمیده و در دو انتها مختصری باریکتر از قسمتهای میانی میباشد و به رنگ قهوهای هستند.
قارچی که معمولا به صورت ساپروفیت روی قسمتهای مرده برنج مشاهده میشد بوسیله فن تومن (۱۸۸۹) به نام Helminthosporium macrocarpum نامیده شده و بردادوهان (۱۹۰۰) قارچ را از روی بوتههای برنج توصیف نموده و آن را گونه دیگری به نام H.oryzae نامیده است. ایتو و کوریباپاشی (Ito & kuribayashi, 1929) شکل کامل قارچ را پیدا کرده و آن را ophiobolus miyabeanus نامیدند. پریتسهای آن کروی یا شلغمی به ابعاد ۹۵-۵۶×۳۷۷-۳۴۸ میکرومتر به رنگ زرد متمایل به قهوهای میباشند.
آسکها استوانهای یا دوکی شکل و آسکوسپورها ریسمانی شکل یا استوانهای طویل به ابعاد ۹-۶×۴۶۸-۲۵۰ میکرومتر و ۶ تا ۱۵ دیواره عرضی دارند. در شلر در ۱۹۳۴ و Dastur در ۱۹۴۲ قارچ را جزو جنس cochliobolus دانستهاند و این قارچ بخوبی روی محیطهای کشت رشد نموده و ایجاد کنیدی میکند ولی درجه حرارت. حالت کهنه شدن قارچ، نور و ترکیب محیط کشت سبب تغییر ماهیتهایی از نظر ابعاد، رنگ، اسپرزایی و تعداد یافته و شکل زنجیری یا انفرادی کنیدیها میگردد.
بیولوژی قارچ:
تولیس (Tullis, 1939) وضع آلودگی و مقاومت گیاه را در مقابل بیماری مطالعه کرده و نشان داد که علاوه بر آلودگی مستقیم از راه اپیدرم، آلودگی از راه روزنهها نیز صورت میگیرد. اطاق زیر روزنه از میسلیوم قارچ پر شده و از آنجا رشتههای قارچی در فواصل بین یافتهای پارانشیم پیش میروند. گسترش جانبی رشتههای قارچی بوسیله دستههای آوندی مخصوصاً در واریتههای مقاوم سد میشود. بعلاوه در انواع مقاوم، یک ماده زرد قهوهای در فاصله بین یاختهای بجای میماند که باعث کند شدن گسترش رشتههای قارچی میگردد. کاستورا (kastura, 1937) دریافت که برای جوانه زدن اسپر حرارت ۲۵ درجه و رطوبت نسبی بیش از ۹۲% لازم است. محققین ۱۰ ساعت رطوبت کافی را لازم میدانند تا در ۲۲ درجه حرارت، آلودگی صورت گیرد. Imura در ۱۹۳۸ مشاهده کرد که سریعترین توسعه لکههای بیماری در مراحل اولیه آلودگی در تاریکی صورت گرفته است.
سوزوکی در ۱۹۳۰ نه تنها میسلیوم قارچ را در داخل دانههایی که رنگ طبیعی خود را از دست دادهاند، یافت بلکه آن را در داخل دانههایی که ظاهراً سالم به نظر میرسیدند نیز مشاهده کرده است و ثابت نمود که اقلاً تا چهار سال در دانه زنده میماند. روی برگهای گیاهچههای بذور آلوده، علائم بیماری بصورت لکه یا نوار است.
توماس (Tomas, 1980) ثابت کرد که آلودگی ممکن است بوسیله اسپرهایی که از سالی به سال دیگر در خاک میمانند صورت گیرد اسپرها از قطعهای به قطعه دیگر در اثر آب آبیاری و یا باد منتقل میشوند.
علفهای هرز نیز میتوانند قارچ را در فصل زمستان روی خود نگهدارند و در بهار اسپرها روی بوتههای برنج منتقل میشوند. گیاهان میزبان میتوانند گیاهان زراعی مانند گندم، جو، یولا، ذرت ، چاودار، نیشکر و یا علفهای هرزی مانند cynodon dactylon و Digitaria sanguinalis و Eleusine indica باشند.
شریف در ۱۹۵۹ مطالعاتی روی گونههای مختلف این قارچ با استفاده از تلقیحهای مصنوعی انجام داده و مشخص نموده است که مقاومت علفهای مختلف در مقابل گونههای Helminthosporium نسبی و متغیر بوده است.
مبارزه :
۱-کاشت ارقام مقاوم به بیماری، عمدهترین راه کنترل این بیماری میباشد .
۲-معدوم کردن بقایای بوتههای برنج آلوده و همچنین از بین بردن علفهای هرزی که ممکن است میزبان واسطه باشند در کاهش منابع آلودگی موثر است.
۳-جلوگیری از جریان آب از مزارع آلوده به مزارع سالم کمک زیادی در کاهش خسارت بیماری خواهد کرد.
۴-بذور سالم برای کاشت استفاده گردد و ضد عفونی بذور آلوده بوسیله مواد شیمیایی مانند کلرور دو مرکور، نیترات دارژان، سولفات دو کوئیور، هیپوکلریت کلسیم، فرمل و فنول تا حدودی در کاهش بیماری موثر است. قارچکش مانکوزب (Mancozeb) و با مخلوط بنومیل و تیرام به نسبت ۵ در هزار برای این منظور مناسب میباشند.
۵-تیسدال (Tisdale) با فرو کردن بذور بمدت ۱۶ ساعت در آب سرد و سپس به مدت ۱۵ دقیقه در آب گرم ۵۴ درجه سانتیگراد برای ضد عفونی بذور نتیجه مثبت گرفت.
سوزوکی (۱۹۳۰) چنین یافت که قارچ در اثر فرو کردن بذر به مدت ۵ دقیقه در آب گرم ۵۵ درجه کشته میشود.
در آزمایش ضد عفونی بذر برنج (رقم مهر) با قارچکشهای مختلف در سال ۱۳۵۹ در آزمایشگاه و کشت روی محیط غذایی مالت آگار مشاهده شد که از بین سموم مصرفی، قارچکشهای سوزان و PCNB و ویتاواکس موثر بوده بطوریکه روی آن بذور قارچ Helminthosporium رشد ننموده بود و به ترتیب ۰ – ۰ و ۴% آلودگی داشت ولی در تیمارهای شاهد و تیابند ازل و کوپراویت که بیشترین آلودگی را نشان داد به ترتیب میزان آلودگی ۴۸، ۸۰ و ۵۲ درصد شمارش گردید. مهمترین مورد در کنترل بیماری لکه قهوهای برنج، رعایت اصول تغذیه و کاربرد صحیح مواد غذایی در خاک و ممانعت از فشارهای مربوط به آبیاری نامناسب است.
اصلاح خاک و زهکشی کردن آن با افزودن پیت، مواد آلی و شن ضروری است. از افزودن مقدار زیاد ازت باید خودداری کرد و در صورت احتمال کمبود پتاسیم، اضافه کردن آن لازم میباشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.