تحقیق در مورد صله رحم


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تحقیق در مورد صله رحم دارای ۴۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد صله رحم  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد صله رحم،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد صله رحم :

صله رحم

آنچه روحیه‏ها را شاداب و زندگیها را باصفا مى‏سازد، «دیدار»است. چه دیدارهاى دوستانه، چه خویشاوندانه! بویژه اگر در دیدارها،سخنان دلنشین گفته شود و خاطرات شیرین و همفکرى در مسیرگشایش مشکلات.
«زیارت‏» برادران دینى رفتن و «دیدار مؤمنان‏»، مورد سفارش اولیاءدین است; که هم رابطه‏هاى درونى آحاد امت را استوارتر مى‏سازد، هم‏محبتها را مى‏افزاید و هم کدورتها را مى‏زداید و هم خدا و رسول راخوشحال مى‏سازد; و چه کار نیکى بهتر از این؟ ;

بجاست که این‏گونه دیدارها به خاطر خدا و با انگیزه خلوص وعمل به سنت دین باشد، نه روى طمعهاى دنیوى و انگیزه‏هاى مادى وسودگرایانه و سوداگرایانه!
محتواى دیدارها
گاهى رفت و آمدها و زیارتها، به جاى سودمندى، زیانبار است وبه جاى آنکه بهره تربیتى یا پاداش اخروى داشته باشد، محصولى جزافزایش گناه یا هدر رفتن فرصتها ندارد. هوشیاران مى‏کوشند از همه‏دیدارها سود ببرند و از تباهى فرصت، جلوگیرى کنند.

باید با «حصارشکنى‏»، خود و زندگى خود را از انزوا درآورد وروحیه جمعى و تعاون و همزیستى را تقویت کرد. آنان که پاى خود وخانواده خود را از رفت و آمد با افراد باایمان و خانواده‏هاى شریف وبافرهنگ مى‏برند، راه خیر را به روى خود مى‏بندند. مگر نه اینکه‏این‏گونه انزواها، حالتى از یاس براى انسان پدید مى‏آورد و افسرده‏مى‏سازد و نشاط از چنین زندگیهایى رخت‏برمى‏بندد؟!

امام صادق(ع) به اصحاب خویش سفارش مى‏فرمود:
«تزاوروا و تلاقوا و تذاکروا امرنا و احیوه‏»; (۱) .
به دیدار و ملاقات یکدیگر بروید و «امر» ما را یاد کنید و به یاد هم‏آرید و آن را زنده نگهدارید. این حدیث، محتواى سازنده و تربیتى وجهت‏دار و هدفدار بودن دیدارها را تبیین مى‏کند. ملاقاتهایى که‏شیعیان اهل بیت داشتند، محتوایى مکتبى داشت و به توصیه امام،مى‏بایست در راستاى «احیاى امر» و زنده نگهداشتن مرام و مکتب وفلسفه سیاسى امامت‏شد، تا «امت‏»، روح و جان یابد و به بیراهه نیفتد.

بهره‏هاى دیدار
مناسب است در سایه ملاقاتها و دید و بازدیدها، خانواده‏ها وافراد، از دردها و مشکلات یکدیگر آگاه شوند و در حد توان، در رفع‏آنها بکوشند. مشورت و همدلى و همدردى، گوشه‏اى از این بهره‏هااست. تشریک مساعى در حل معضلات و رسیدگى به نیازمندان،گوشه‏اى دیگر.
«خیثمه‏» مى‏گوید: خدمت‏حضرت امام باقر(ع) رسیدم تا با آن‏حضرت خداحافظى کنم. امام فرمود:
«اى خیثمه! هر کدام از دوستان و هواداران ما را دیدى، سلام ما را به آنان‏برسان و آنان را به تقواى الهى توصیه کن و سفارش کن که توانگرانشان به فقیران سربزنند، توانمندان به ناتوانان سرکشى کنند، زندگان در تشییع جنازه مردگان شرکت‏کنند، در خانه‏هاى هم، یکدیگر را دیدار کنند. این‏گونه دیدارها سبب احیاء امر ما(خط ولایت و رهبرى اهل بیت) مى‏گردد.» (۲) .

اگر دیدارها، چنین برکتهایى نداشته باشد، جز اتلاف وقت وسرمایه چیزى نیست!
وقتى جمعى دور هم مى‏نشینند و ساعاتى را به صحبت‏مى‏گذرانند، در جمع‏بندى پایانى، اگر دیدند از آن همه صحبت، چیزى‏نه در یاد مانده، نه سودى به کف آمده، دریغ از آن اتلاف فرصت! اما اگربحثهاى علمى و اجتماعى، به روشنگرى افکار کمک کند، نقل‏خاطرات و سرگذشتها، براى دیگران عبرت‏آموز و راهگشا باشد،بازگویى حالات دیگران، حس همدردى و کمک‏رسانى را تقویت کند،اینجاست که ملاقات، به بهره‏ورى رسیده است.

زیارت مؤمن
در یک جامعه ایمانى، همبستگى اهل ایمان ضرورى است. این‏پیوند، در سایه دیدارها پدید مى‏آید و استحکام مى‏یابد. در روایات،بابى تحت عنوان «زیاره المؤمن‏» است که به این‏گونه دیدارها تاکید دارد.امام صادق(ع) فرموده است:
«مازار مسلم اخاه المسلم فى‏الله ولله الا ناداه الله عز و جل: ایها الزائر طبت وطابت لک الجنه‏»; (۳) .
هیچ مسلمانى برادر دینى‏اش را در راه خدا و براى خدا زیارت‏نمى‏کند، مگر آنکه خداى متعال به او ندا مى‏دهد: اى دیدارکننده!خوش به حالت، بهشت‏براى تو سزاوار و گوارا باد!

در این دیدارها، دو رکن وجود دارد: دیدارکننده و دیدارشده (زائرو مزور). آنکه پیشقدم در زیارت مى‏شود، فضیلت‏بیشترى دارد وپاداشى افزونتر. این سخن پیامبر اکرم(ص) است که فرمود:
«الزائر اخاه المسلم اعظم اجرا من المزور»; (۴) .
آنکه برادر مؤمن خود را دیدار مى‏کند، پاداشى بزرگتر از شخص‏دیدارشده دارد.

آنان که «کار» را بهانه کاستن از دیدارها و صله‏رحمها و رفت وآمدها مى‏کنند، باید خود اینها را هم کار به حساب آورند، بلکه ازبهترین کارها. این، اقتدا به سیره رسول اکرم(ص) است. در حدیث‏است: هرگاه پیامبر خدا یکى از مسلمانان را سه روز نمى‏دید، از حال اومى‏پرسید. در پاسخ سؤال پیامبر، اگر مى‏گفتند که غایب است (مثلا سفررفته) برایش دعا مى‏کرد. اگر حاضر بود، به دیدارش مى‏رفت و اگربیمار بود به عیادتش مى‏شتافت. (۵) .
دیدار حضورى
برخى به هر دلیل، عیادت و زیارت و احوالپرسى‏شان «غیرحضورى‏» است. مى‏کوشند تا از طریق این و آن، یا از راه تلفن و نامه‏احوالپرسى کنند و تماس داشته باشند. گرچه از این رهگذر، «کسب‏اطلاع‏» مى‏توان کرد; ولى دیدار رویاروى و نشست و گفتگوى چهره به‏چهره، حلاوت و برکتى دیگر دارد.
در احادیث، عنوان «تزاور» و «ملاقات‏» مطرح است. دیدن و ملاقات‏کردن حضورى. البته احوالپرسى تلفنى هم خیلى خوب است و نوعى‏صله‏رحم محسوب مى‏شود، ولى جاى «دیدار حضورى‏» را پر نمى‏کند.نامه نوشتن به اقوام و دوستان نیکو است، اما بار سفر بستن وحضورا خدمت پدر و مادر و بستگان و آشنایان رسیدن و آنان راشاد کردن، ثوابى مضاعف و تاثیرى افزونتر دارد. مى‏گویید نه؟امتحان کنید!

شما خودتان از دیدار چهره برادر یا فرزند یا دوست‏بیشترخوشحال مى‏شوید – اگر از سفر آیند – یا از شنیدن صدایشان از آن سوى‏سیمهاى مخابرات؟ تازه، این خودش نشان محبت‏بیشتر و صمیمیت ویکدلى در رابطه‏ها است. اگر هنگام درگذشت‏یکى از اقوام، از دوستان‏و آشنایانتان کسى تلگراف تسلیت‏بفرستد، یا آنکه از شهر و محله خودپیش شما آمده،

از نزدیک در غمتان شریک شود و در مراسمتان شرکت‏کند، کدام یک را صمیمى‏تر مى‏یابید؟ رفت و آمد خودتان با دیگران نیزچنین است. هرگز به تلفن و نامه قناعت نکنید و «صدا» و «دستخط‏» و«عکس‏» را به جاى دیدار حضورى ننشانید.
«اویس قرنى‏» را شنیده‏اید که از مادر اجازه گرفت و از «یمن‏» به‏«مدینه‏» آمد، تا محبوبش، محمد مصطفى(ص) را یک بار ببیند و برگردد; و چنان شد که پیامبر اکرم(ص) فرمود: من بوى بهشت را از سوى‏قرن مى‏شنوم، چه بسیار مشتاق تو هستم، اى اویس قرن! «تفوح روایح‏الجنه من قبل قرن، واشوقاه الیک یا اویس القرن!» (۶)

.
در همین دیدارهاى حضورى است که نشاط خاطر و بهره‏ورى ازتجارب و سخنان نهفته است. امام هادى(ع) فرموده است:
«ملاقاه الاخوان نشره و تلقیح العقل و ان کان نزرا قلیلا»; (۷) .
دیدار برادران، سبب انبساط خاطر و بارورى اندیشه است، هرچند کوتاه و اندک باشد.
با این همه آثار و برکات، دیگر چه جاى درنگ و بهانه‏جویى وعذرتراشى براى ترک مراوده و رفت و آمد؟! براى این‏گونه دیدارها،باید در پى بهانه بود و هر فرصتى را مغتنم شمرد، ; البته تا حدى که به‏مزاحمت نیانجامد و موجب اتلاف وقت دیگرى نشود.

وقتى کسى از مسافرت برمى‏گردد، یا خداوند به کسى فرزندى‏عنایت مى‏کند، یا ازدواجى صورت مى‏گیرد، یا خانه جدیدى خریدارى‏مى‏شود، یا خداى ناکرده بیمارى و کسالتى براى کسى پیش مى‏آید، اینهاهمه بهانه «تجدید عهد» و دیدار حضورى است. حتى اگر او هم مهمانى‏ندهد، ولى در صورت فراهم بودن شرایط، رفتن به دیدار و گفتن‏خوشامدى، تهنیتى، تبریکى ، تسلیتى، خدا شفا دهدى، چشم روشنى و; مناسب است و این «دیدارها مایه تحکیم دوستیها است.».
پیامبر رحمت فرمود: «الزیاره تنبت الموده‏»; (۸) .

دیدار، دوستى‏آور است.
دیدار کریمانه
چه خوب که در دیدارها، قصد قربت کنید و اینها را به حساب خدابگذارید. اگر معامله و سودا هم مى‏کنید، با خدا سودا کنید، تا اجر ببرید.نگویید: من چند بار رفته‏ام، آنها نیامده‏اند، نوبتى هم که باشد، حالانوبت آنها است ;

در بهره‏ورى از ثواب و پاداش الهى که نباید این‏گونه محاسبات رابه میان کشید. درست است که هر «دید»ى، «بازدید»ى دارد و هر سلامى،علیکى و هر نامه‏اى جوابى! ولى گاهى هم باید کریمانه و بزرگوارانه‏برخورد کرد. دیدار مؤمن، دیدار خدا است و چقدر ثواب دارد. درحدیث قدسى آمده است که خداوند مى‏فرماید:
«ایما مسلم زار مسلما فلیس ایاه زار، ایاى زار و ثوابه على الجنه‏»; (۹) .

هر مسلمانى که به دیدار مسلمانى برود، او را نه، بلکه مرا زیارت‏کرده است و پاداش او بر عهده من، بهشت است. چه چیزى بالاتر ازاین؟ دیدار مؤمن، همپاى دیدار خدا!
از امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) روایت است:
«هر مؤمنى که به قصد دیدار مؤمن دیگر بیرون رود و او را همراه با معرفت‏به‏حقوقش زیارت کند، به پاداش هر گامش در این راه، خداوند حسنه‏اى براى اومى‏نویسد و سیئه‏اى از او محو مى‏کند و درجه‏اى مى‏افزاید. چون در بزند، درهاى‏آسمان به رویش باز مى‏شود و چون با یکدیگر ملاقات و مصافحه و معانقه کنند،خداى متعال رو به فرشتگان کرده و مباهات مى‏کند که: دو بنده‏ام را بنگرید! به‏خاطر من با هم دوستى و دیدار مى‏کنند. بر من است که از این پس از عذاب،مصونشان دارم. و چون برگردد، فرشتگان بدرقه‏اش مى‏کنند و اگر تا شب بعد، ازدنیا برود، از حساب، معاف مى‏شود ;» (۱۰) .

وقتى دیدارها این همه فضیلت و ثواب و آثار دنیوى و اخروى‏دارد، چه محرومند آنان که به بهانه‏هاى مختلف یا لجاجتها واندیشه‏هاى کودکانه و حقیرانه، با هم قهر یا ترک رفت و آمد مى‏کنند ودرهاى برکت را به روى خویش مى‏بندند!
گرماى دلها در سایه دیدارهاى صمیمانه و معاشرتهاى مخلصانه وآمیخته به صداقت و مودت است.
کانون زندگى و خانواده‏ها را گرمتر کنیم، با معاشرت و مودت ودیدار ;.

پى‏نوشتها:
۱) اصول کافى، ج‏۲، ص‏۱۷۵
۲) همان.
۳) همان، ص‏۱۷۷، حدیث‏۱۰
۴) میزان‏الحکمه، ج‏۴، ص‏۲۹۷
۵) مکارم‏الاخلاق، ص‏۱۹
۶) سفینه‏البحار، ج‏۱، ص‏۵۳
۷) میزان‏الحکمه، ج‏۴، ص‏۲۹۸
۸) سفینه‏البحار، ج‏۱، ص‏۵۶۷
۹) همان.
۱۰) همان.

چه خوب است که دیدارها، همراه با تحفه و هدیه‏اى باشد، تالذت‏بخش‏تر و مودت‏آمیزتر گردد.
اصل هدیه، جلب محبت و مودت مى‏کند، اگر در دیدارهاى پس ازمسافرت و زیارت باشد، چه بهتر و بیشتر!
از مولایمان على(ع) است:
«الهدیه تجلب المحبه‏»; (۱) .
هدیه، دوستى مى‏آورد.

این کار، هم بازگشت از سفرها را شیرین مى‏سازد، هم در یادهازنده نگه مى‏دارد و خاطره‏انگیز مى‏شود. چه بسیار کسانى که خاطره‏شیرین یک سفر را تنها از رهگذر هدیه و سوغاتش در یاد خود نگه‏داشته‏اند. عیدى گرفتنهاى دوران کودکى و جوایزى که دانش‏آموزان‏دریافت مى‏کنند، اغلب جزء شیرین‏ترین و فراموش‏نشدنى‏ترین‏خاطرات زندگى آنهاست.

وقتى افراد یک خانواده، چشم به راه بازگشت مسافرشان از «حج‏»،«مشهد»، شهرهاى داخلى یا سفرهاى خارجى باشند، هنگام آمدنش‏کلمه «سوغات‏»، شیرین‏ترین وردى است که بر زبانهایشان جارى‏مى‏شود و بر خاطرشان مى‏گذرد. از این طریق، خانواده نیز خوشحال‏مى‏شوند.
سوغات آوردن (اگر در حد و حدود مناسب و در شان انسان‏باشد) سنتى اسلامى است و نشانه آن است که «مسافر»، در سفر هم به یادآنها بوده است.

مهم، اصل هدیه و سوغات است، قیمت آن چندان مهم نیست.یعنى ارزش معنوى و عاطفى هدیه جاى توجه است، نه ارزش مادى وریالى آن.
گاهى یک شیشه عطر، یک تسبیح و سجاده، یک کتاب و مجله،یک دست کفش و لباس، یک کیف و جوراب، یک شیرینى و میوه‏محلى از محل سفر و ; حلاوتى فراموش‏نشدنى پدید مى‏آورد.
هدیه، هر چه باشد.

لازم نیست‏سفر، حتما طولانى یا به جاهاى دور باشد، تا «هدیه‏»بطلبد!
و ضرورت هم ندارد که سوغات، گرانبها و داراى ارزش مادى بالاباشد! گفتیم که خود سوغات و هدیه سفر، ارزشى معنوى و اخلاقى‏دارد، هر چند قیمتش نازل ومقدارش‏اندک‏باشد.
بشنویم از اسوه اخلاق، حضرت رسول(ص) که فرمود:
«اذا خرج احدکم الى سفر ثم قدم على اهله فلیهدهم ولیطرفهم ولوبحجاره‏»; (۲) .

هر گاه یکى از شما به سفر رفت، هنگامى که به سوى خانه وخانواده‏اش برمى‏گردد، حتما برایشان هدیه و سوغات آورد، حتى اگرشده، سنگى باشد! ;
روشن است که هدف آن حضرت، آوردن سنگ نیست، بلکه‏مى‏خواهد بفرماید هدیه، هر چند ارزان و ناچیز هم باشد، «موضوعیت‏»دارد و خوب است که مرد خانه و بزرگ خانواده، دست‏خالى وبى‏سوغات به خانواده‏اش برنگردد.

البته اگر سفر، سفرى معنوى باشد (مانند حج، عمره، سوریه،مشهد و 😉 از مسافر آگاه و مکتبى انتظار مى‏رود که رهاوردهاى معنوى‏از این سفر براى خانواده و دوستان بیاورد و دریافتها، معرفتها،آموختنیهاى سفر را به عنوان یک «ارمغان‏» براى دیدارکنندگانش بازگوکند و آنان را در فضاى معنوى و روحانى مسافرت خویش قرار دهد.

متاسفانه این گونه تحفه‏ها بسیار اندک است و زائران ما، کیف وچمدان خویش را از هر چیز پر مى‏کنند، جز خاطرات معنوى ورهاوردهاى روحى و تربیتى; مگر کسانى انگشت‏شمار، که خداوند برشمارشان بیفزاید.
عیادت بیمار
از نمونه‏هاى بارز اخلاق معاشرت، رفتن به عیادت بیماران است.چه در شهرى که هستیم، چه با سفر به شهرى دیگر، چه بیمارانى که ازخویشاوندان و فامیل‏اند، چه آنان که دوست و آشنایند، و چه حتى‏عیادت بیماران غریب و بى‏دوست و آشنا!
به قول سعدى: «قدر عافیت کسى داند که به مصیبتى گرفتار آید.» (۳) .
تندرستى از نعمتهاى ناشناخته الهى است. آنکه بیمار مى‏شود،چشم به راه دیدار و سرکشى و احوالپرسى دوستان و بستگان است و ازتفقد آنان خرسند مى‏شود.

از بهترین کارها که پاداش بسیار نیز دارد و موجب رضاى خالق ومخلوق است، «عیادت بیمار» است.
این عمل در اسلام، آداب خاصى دارد. نیکو است که انسان به‏عنوان سرکشى و احوالپرسى از مریض، به سراغ او برود، کم بنشیند(مگر آنکه خود بیمار، طالب و مشتاق باشد بیشتر بنشینید) دست ونبض بیمار را بگیرد، دست‏بر پیشانى‏اش بگذارد، به مریض دعا کند،ازاو دعا بخواهد، ولى به گونه‏اى باشد که اسباب زحمت‏بیمار وخانواده‏اش را فراهم نسازد. (۴) .
حتى چیزى با خود بردن هنگام رفتن به عیادت بیمار (همان گونه‏که رایج و مرسوم است) بسیار پسندیده است.

یکى از غلامان امام صادق(ع) مى‏گوید: یکى از آشنایان بیمار شد.جمعى از دوستان به ملاقات او مى‏رفتیم که در راه، به امام صادق(ع)برخوردیم. امام پرسید: کجا؟ گفتیم: به عیادت فلانى مى‏رویم. فرمود:بایستید. ما نیز ایستادیم. پرسید: آیا میوه‏اى، سیبى، گلابى، عطر و ;چیزى همراه دارید؟ گفتیم: نه، هیچ یک از اینها را نداریم. فرمود: آیانمى‏دانید هر چه که نزد بیمار برده شود، با همان خوشحال مى‏شود ومایه راحت و استراحت او است؟ (۵) .

این، حتى نشانه کاهش دردهاى جسمى در سایه خرسندیهاى‏روحى است، چیزى که در روانشناسى و درمان جدید، به عنوان یک‏دستور درمانى مورد توجه است.
اخلاق پیامبرانه
رفت و آمد به خانه بیماران و عیادتشان و تفقد از حالشان، ازاخلاق انبیایى است و سبب تحکیم رابطه‏ها و تقویت دوستیها و الفت‏خانواده‏هاست.
پیامبر اسلام(ص) نیز به عیادت بیماران مى‏رفت. حتى یک بار ازیک یهودى نیز عیادت فرمود که همسایه او بود. (۶) .

آنچه به عیادت، ارزش مى‏بخشد، خدایى بودن آن و اخلاص درعیادت است، حتى خارج از مرز دوستى و رفاقت و آشنایى و شغل وموقعیت طرف به عیادت رفتن مهم است. این در آنجا جلوه مى‏کند که‏مریض، گمنام و بى‏کس و ناشناخته و غریب باشد که بیش از دیگران‏چشم به راه دیدارکنندگان است. تعبیر «فى الله‏» که در روایات عیادت‏بیماران به چشم مى‏خورد، به همین نکته حساس اشاره مى‏کند.
چگونه مى‏توان به این گوهر دست‏یافت و از کجا مى‏توان «نیت‏خدایى‏» را در عیادتها تشخیص داد؟

عیادت بى‏ریا
وقتى به عیادت بیمارى مى‏روید، روى چه انگیزه‏اى است؟ آیا ازترس گلایه‏هاى بعدى او و خانواده او است؟ یا اینکه چون همسایه وآشناست و فردا چشم در چشم هم خواهید انداخت؟ یا چون رئیس ومسؤول است؟ یا براى خدا؟
البته دلجویى از یک بیمار و خانواده‏اش یا رعایت‏حق همسایگى‏و حق رئیس، جاى خود دارد، ولى آیا شده که جعبه شیرینى یا پاکت‏میوه‏اى بگیرید و به عیادت بیمارانى در بیمارستانها بروید که کسى راندارند و شما را هم نمى‏شناسند؟ در ایام جنگ، بعضیها به دیدار وعیادت رزمندگان مجروح مى‏رفتند که در شهرستانهایى دور از بستگان‏خود تحت درمان بودند، بى‏آنکه سابقه آشنایى با مجروحان جنگى‏داشته باشند، تنها به خاطر خدا و انجام وظیفه دینى و انسانى.
این کار، بس عظیم است و الهى! و مایه آسانى حساب خداوند درقیامت مى‏گردد. در حدیث قدسى آمده است:
«من عاد مؤمنا فى فقد عادنى‏»; (۷) .

هر کس در راه من (به خاطر خدا) مؤمنى را عیادت کند، مرا عیادت‏کرده است.
در حدیث است که روز قیامت، پروردگار به بنى‏آدم خطاب‏مى‏کند: مریض شدم چرا به عیادتم نیامدى؟ مى‏گوید: خدایا! توپروردگار جهانیانى، چگونه به عیادت تو مى‏آمدم؟ پاسخ مى‏شنود:فلان بنده‏ام بیمار شد و از او عیادت نکردى! مگر نمى‏دانستى که اگر به‏عیادتش مى‏رفتى، مرا نزد او مى‏یافتى؟ (۸) .
به علاوه، عیادت بیمار، انسان را به یاد قیامت مى‏اندازد و او رامتوجه نعمت تندرستى مى‏سازد و زمینه‏ساز شکر به خاطر سلامتى‏مى‏گردد. از رسول خدا(ص) روایت است که: به عیادت بیمار و تشییع‏جنازه بروید، که شما را به یاد آخرت مى‏اندازد. (۹) .

عیادت و سوغات بى‏توقع
دانستیم که اگر به عیادت بیمار، یا هدیه و سوغات، جنبه الهى‏بدهیم و آن را به حساب خدا بگذاریم، هم پاداش بیشترى مى‏بریم، هم‏به ترویج این گونه سنتهاى اسلامى در اخلاق معاشرت، کمک کرده‏ایم.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.