مقاله ژاپن
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله ژاپن دارای ۴۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ژاپن کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ژاپن،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله ژاپن :
ژاپن
ملاحظات تاریخی
تاریخ روشن و واضح ژاپن به سال ۶۶۰ قبل از میلاد بر می گردد. در این سال امپراطوری ژاپن بوسیله جیموتنو تأسیس شد و از همانزمان امپراطوران ژاپن به خود جنبه الهی دادند.در قرون اولیه میلادی قبایل مختلفی در ژاپن سکونت داشتند که حکومت هریک از آنان در دست کاهنان بود.در قرن پنجم نفوذ قوم یا ماتو بر سایر اقوام موجب پاگیری کشور ژاپن شد. در قرون ششم تا هشتم ژاپن به سرعت پیشرفت کرده و دارای تمدنی درخشان شد. در همان دوران اقداماتی که برای تأسیس حکومتی متمرکز بعمل آمده بود به نتیجه رسید و رئیس قبیله یا ماتو مقام امپراطوری
یافت.از آغاز قرن نهم دربار، تحت استیلای خاندان فوجی وارا درآمد. و با اینکه امپراطور وجود داشت ولی باطناٌ کاهنان بودائی بر کشور حکومت میکردند. نفوذ این خاندان و چند عامل دیگر سبب ضعف امپراطوری های ژاپن گردید. در ایالات مختلف نیز هریک از افراد این خاندان پرچم استقلال بر افراشتند که بهمین خاطر در سراسر قرن دوازدهم ژاپن دچار جنگهای داخلی بود. قدرت خاندان فوجی وارا در اواخر قرن دهم و نیمه اول قرن یازدهم به اوج خود رسید. در اواخر قرن داوزدهم خاندان میناموتو بر رقبای خویش پیروزی یافته و رئیس آن یوریتومو با عنوان شوگو (حاکم نظامی) قدرت را در دست گرفت و از آنزمان حکومت واقعی در دست شوگونها افتاده و امپراطوری به مقامی تشریفاتی مبدل شد. یوریتومو قدرت خاندان فوجی وارا را نابود کرد و حکومت نظامیان را برقرار نمود
. پایتخت وی شهر کاماکورا بود.در اواسط نیمه دوم قرن ۱۳ میلادی دوبار مغولات به سرکردگی قوبلای قاآن درصدد لشکرکشی به ژاپن برآمدند ولی توفیقی بدست نیاوردند.در سالهای ۱۳۳۸ مقام شوگونی به خاندان آشیکاگا رسید و آنان کیوتورا پایتخت خود قرار دادند ولی بعلت ضعف این خاندان، از آن ببعد تا ۲۳۵ سال ژاپن گرفتار جنگهای داخلی بود. در ایندوران فئودالها و کاهنان بودائی به تأسیس قلمرو و ایجاد ارتش پرداختند. اما در این اوضاع آشفته، صنعت و تجارت ژاپن توسعه فراوان یافت و در همین دوره طبقه متوسط بوجود آمد و شهر اوزاکا بندری آزاد و بین المللی شد.نخستین مردمان اروپایی که به ژاپن راه یافتند پرتقالیها بودند که در سال ۱۵۴۲ با این کشور
روابط بازرگانی برقرار نمودند. در اواسط و اواخر قرن شانزدهم مسیحیت به ژاپن وارد شد.در اواخر قرن شانزدهم سه جنگجوی بزرگ یعنی نوبوناگا، هیدیوشی وایباسو یکی بعد از دیگری ژاپن را تحت تسلط خویش درآوردند. ایباسو مؤسس سلسله شوگونی توکوگاوا بود که در سالهای ۱۸۶۷ – ۱۶۰۳ بر ژاپن فرمانروایی کردند. این خاندان دولتی متمرکز در توکیو (آن موقع یدو) تأسیس کرده و گسترش مسیحیت در ژاپن را متوقف ساختند و همچنین هرگونه رابطه با ممالک خراجی را ممنوع کردند و فقط یک پاسگاه تجارتی هلندیان در ناگازاکی باقی ماند.جامعه ژاپنی در دوره خاندان توکوگاوا طبقه بندی شده بود و حدود آنها سخت رعایت میشد. این طبقات به ترتیب عبارت بودند از: فئودالها ، سامورائیها، دهقانان،صنعتکاران و تجار. در قرون هفده و هجده شهرها رونق گرفت و در اصل طبقه بازرگانان بر کشور مسلط شدند.در اواسط قرن نوزدهم با سفر دریا سالار پری (امریکایی) به ژاپن، بالاجبار دروازه های ژاپن بر روی غرب گشوده شد و رژیم شوگونی که از داخل و خارج در معرض تهدید بود از پا درآمد. در سال ۱۸۶۷ شوگون وقت ناچاراٌ استعفاء کرده و در سال ۱۸۶۸ امپراطور موتسوهیتو بعنوان اولین امپراطور پس از ۷۰۰ سال، خود قدرت را در دست گرفت. در این زمان پایتخت از کیوتو به توکیو منتقل شد و از این زمان دوره معروف به بازگشت میجی آغاز گردید.در دوره بازگشت میجی، فرمانروایان ژاپن بجای خود داری از ورود بیگانان و عدم تجارت با آنان، سعی در استفاده از فنون و صنایع و تمدن مغرب زمین کرده و در این راه به پیشرفتهایی فراوان و ارزنده ای نائل آمدند و به خاطر وجود رهبرانی لایق، ژاپن بسرعت به یک مملکت صنعتی نوین و یک قدرت نظامی مبدل شد. در اواسط نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی رژیم فئودالی لغو شد.در سال ۱۸۷۷ شکست شورش ساتسوما (که مخالف غربی سازی کشور بودند)، مخالفت با اصلاحات امپراطور را پایان داد. در همان دوران م،مورینی جهت فراگیری انواع علوم و فنون به کشورهای غربی اعزام
شدند و در داخل نیز اصلاحاتی در تمام سازمانهای نظامی و اداری بوجود آمده و خدمت نظام وظیفه نیز اجباری گردید.در سال ۱۸۸۹ امپراطور قانون اساسی جدیدی را که از روی قانون اساسی کشور پروس (آلمان) تدوین شده بود به مورد اجراءنهاد.در سالهای ۹۵ – ۱۸۹۴ اولین جنگ چین و ژاپن به سبب رقابت آنها بر سر کره روی داد. در سال ۱۸۹۴ ژاپن پادشاه کره را به خودداری از قبول حاکمیت چین برانگیخت و در جنگی که بدنبال این امر بین چین و ژاپن درگرفت چینیها به سرعت مغلوب ژاپنیها که پیشرفته تر و مجهزتر بودند شدند. در پایان جنگ پیمان شیمونوسکی میان طرفین
منعقد شد که موجب آن، کره ظاهراٌ مستقل شد (ولی در واقع تحت الحمایه ژاپن بود) و چین جزایر فرمز (تایوان )، پسکادور و شبه جزیره لیائوتونگ را به ژاپن واگذار کرد. چندی بعد ژاپن مجبور شد بر اثر فشار دول غربی شبه جزیره لیائوتونگ را به چین مسترد کند.از سالهای اولیه قرن حاضر ژاپن به امپراطوری مقتدری تبدیل گردید ودیری نگذشت که این کشور که در آغاز سعی در جلوگیری از نفوذ و تسلط دول غربی بر خویش داشت، خود به کشور گشایی پرداخت.در اواسط دهه اول قرن بیستم بدنبال دستیابی روسها بر بندر ولادیووستوک و قسمتی از سواحل منچوری و جزیره ساخالین و تعرض آنها به چین و بوجود آمدن رقابت میان ژاپن و روسیه، دو کشور به جنگ پرداختند و نیروهای
روسی در خشکی و دریا شکست سختی از ژاپنیها خوردند که دلیل عمده این واقعه عدم لیاقت فرماندهان روسی و گرفتن رشوه از سرداران ژاپنی بود. بموجب عهدنامه پورتسموت (امریکا) که در پایان جنگ امضاء شد نیمه جنوبی جزیره ساخالین و بندر پورت آرتور به ژاپن تعلق گرفته و شبه جزیره کره نیز تحت الحمایه ژاپن شد. در سال ۱۹۱۰ ژاپن کره را کاملاٌ به خاک خود الحاق نمود.در جنگ جهانی اول ژاپن امتیازات آلمانها را در شانتونگ بدست آورد ه و از طرف جامعه ملل قیمومی
ت جزایر متصرفی آلمان در اقیانوس آرام به ژاپن واگذار شد.در دهه ۳۰ – ۱۹۲۰ دولتهای حزبی و آزادیخواه بر روی کارآمدند و تا حدی از شدت کشورگشایی ژاپن کاسته شده و پارلمان قدرت یافت.در اواسط نیمه اول قرن حاضر امپراطور فعلی، هیروهیتو به سلطنت رسید. چند سال بعد از به سلطنت رسیدن هیروهیتو، بحران اقتصادی مدتی بعضی از بخشهای اقتصادی را فلج کرد. در دهه بعد از ۱۹۳۰ ، نظامیان بر امور سیاسی ژاپن مسلط شدند. در ایندوره صادرات ژاپن افزایش فوق العاده ای یافت.از سال ۱۹۳۱ جنگی میان ژاپن و چین به سبب توسعه طللبی ژاپن در آسیای شرقی آغاز شد که تا سال ۱۹۴۵ (تا پایان جنگ جهانی دوم) ادامه یافت. در سال ۱۹۳۱ ژاپن پادگان خود را در منچوری بعنوان حمایت از دارایی ژاپنیها در آن سرزمین تقویت نمود. ژاپن پس از بهانه ای که بدست آورد تمام سرزمین منچوری و چندناحیه دیگر را اشغال نمود و دولت دست نشانده منچوکوئو را برپا نمود. در سال ۱۹۳۲ جامعه ملل ژاپن را متجاوز شناخت و این کشور از عضویت آن سازمان خارج شد. در سال ۱۹۳۵ نواحی چاهار و هپی نیز تحت تصرف ژاپن درآمدند. در سال ۱۹۳۷ یک درگیری میان سربازان چنین و ژاپنی در پادگان ژاپنی ها (در پکن) روی داد و آنان نیز به این بهانه پکن و تین تسین را اشغال کردند. ماه بعد باز هم ژاپنیها به بهانه ای دیگر شانگهای و سپس نانکن را تصرف نمودند. در سال ۱۹۴۰ تمام شهرهای عمده ساحلی شرق چین و قسمتهائی از جنوب آن کشور در دست ژاپن بود.در سال ۱۹۴۰ تمام احزاب سیاسی ژاپن منحل اعلام شده و این کشور به هند وچین نیرو فرستاد و با آلمان و ایتالیا نیز پیمانی امضاء نمود. در آوریل ۱۹۴۱ پیمان عدم تعرض میان ژاپن و شوروی منعقد شد.در اکتبر سال ۱۹۴۱ ژنرال جوتو به نخست وزیری رسید و ژاپن بکلی تحت استیلای نظامیان درآمد.در هفتم دسامبر ۱۹۴۱ با حمله بمب افکن ها و جنگیده های ژاپنی به پایگاه دریایی پرل هاربر (متعلق به امریکا) در اقیانوس کبیر، ژاپن در جبهه متحدین بر ضد متفقین وارد جنگ جهانی دوم شد. سپس لشکریان ژاپن از تایند به مالزی حمله کرده و پس از آن در فوریه سال ۱۹۴۲ سنگاپور را گرفته و ۱۰ هزار سربازبود. در سال ۱۹۴۲ کشورهای فیلیپین و اندونزی نیز بدست ژاپن سقوط کردند. در ماه مه همان سال قسمت اعظم برمه به دست ژاپن افتاد. در اوائل سال ۱۹۴۳ ژاپنییها کشور پاپوای فعلی را متصرف شدند.از سال های ۱۹۴۲ و ۴۳ شکستهای بزرگی بر ژاپن وارد آمد. از این سالها تا ۱۹۴۵ متفقین بتدریج تمام سرزمینهای اشغالی و بعضی از جزایر ژاپن را همراه با شوروی پس گرفتن که سرانجام امریکا با بمباران اتمی خود در ماه اوت ۱۹۴۵ با دو بمب اتمی شهرها هیروشیما و ناگازاکی ( ناگاساکی) را تبدیل به مخروبه ای کرد و با این عمل ژاپن را به زانو درآورد. با اعلان جنگ روسیه به ژاپن، سرانجام هیروهیتو در ۱۴ اوت همانسال شرایط متفقین را پذیرفته و قرارداد تسلیم رسمی در دوم سپتامبر در عرضه ناو هواپیما بر میسوری با شرکت نمایندگان دولت ژاپن و متفقین امضاء شد و ژاپن بلاشرط تسلیم شد. اشغال ژاپن توسط متفقین ، براساس شرایط مقرر در کنفرانس پوتسدام
(آلمان)، آغاز شد و برطبق آن فرماندهی نیروهای متفقین در ژاپن، و اداره این کشور به ژنرال مک آرتور امریکایی سپرده شد. در این زمان امپراطوری ژاپن موقتاٌ منحل شده و سرزمنیهای متصرفی آن از دستش خارج شد. امپراطوری ژاپن قبل از ورود این کشور در جنگ جهانی دوم علاوه بر جزایر اصلی ژاپن مشتمل بر جزایر کوریل، ریوکیو، فرمز، پسکادور، بونین، کارولین، مارشال، ماریانا و نیمه جنوبی جزیره ساخالین، کره و ناحیه کوانتونگ در منچوری بود. بعلاوه دولت منچوکوئو نیز در منچوری تحت الحمایه ژاپن بود. بعضی از این جزایر بعداٌ به ژاپن مسترد شدند.پس از جنگ قوای ارتشی و
صنایع نظامی ژاپن منحل شد و صنایع آن نیز محدود گشت. امپراطور هیروهیتو نیز در ملاء عام جنبه الهی خود را نقی کرده و حاکمیت مردم را به رسمیت شناخت. در اینزمان وضع سیاسی کشور تره بود و چند حزب سیاسی بوجود آمدند.در سال ۱۹۴۹ یوشیدا به نخست وزیری برگزیده شد و محافظه کاران بر اوضاع مسلط شدند. در همانسال از شدت حکومت نظامی تا حدی کاسته شد و بسیاری از کارها از رف مک آرتور به مقامات محلی ژاپن واگذار شد.درسال ۱۹۵۱ چهل و نه کشور در شهرسان فرانسیسکو امریکا پیمان صلح با ژاپن را امضاء نمودند که بموجب آن سرانجام ژاپن در سال ۱۹۵۲ حاکمیتش را بدست آورد.
در انتخابات سال ۱۹۵۲ حزب لیبرال محافظه کار یوشیدا بر سرکار ماند. در نوامبر ۱۹۵۴ حزب دموکرات ژاپن که طرفدار گسترش روابط با شوروی و چین بود تأسیس گردید. و در دسامبر همانسال ایچیروها تویاما رهبر حزب دموکرات جایگزینی یوشیدا شد. در نوامبر ۱۹۵۵ احزاب لیبرال و دموکرات یکی شده و ایشییباشی از حزب لیبرال دموکرات بر سرکار آمد.ژاپن در دهه ۶۰ – ۱۹۵۰ چندین پیمان و موافقتنامه با کشورهای جهان منعقد ساخت که موجب مطرح شدن دوباره این کشور در جهان گردید. ژاپن در سالهای پس از جنگ همچون آلمان غربی، همواره رو به پیشرفتهای فراوان اقتصادی بوده و هم اکنون پس از امریکا و شوروی، سومین قدرت اقتصادی جهان است.در سال ۱۹۵۸ امریکا بخاطر انتقادات پردامنه، نیروهای اشغالی خود را از ژاپن خارج کرد ولی پایگاههای خویش را در این کشور باقی گذاشت.در سال ۱۹۶۰ بخاطر مخالفت مردم ژاپن با انعقاد قراردادهای نظامی با امریکا، تظاهرات وسیعی در کشور صورت گرفت که به سبب یکی از آنها در ژوئن ۱۹۶۰ آیزنهاور رئیس جمهور وقت امریکا سفر خود به ژاپن را لغو کرد. در سال ۱۹۶۰ افراطیو
ن راستگرا یکی از رهبران سوسیالیستهای ژاپن را بقتل رساندند. در سال ۱۹۶۴ ساتو به نخست وزیری ژاپن برگزیده شد.در سال ۱۹۷۲ سرانجام پس از چند سال گفتگو جزایر اوکیناوا که از سوی امریکا در جنگ جانی دوم اشغال شده بود به ژاپن برگردانده شد. در همانسال تاناکا به نخست وزیری رسید. تاناکا نیز در سال ۱۹۷۴ استعفا داد و تاکنومیکی به جانشینی وی انتخاب شد. در سال ۱۹۷۶ با استعفای میکی، تاکئوفوکودا به نخست وزیری رسید.در ۱۹۷۸ روابط چین و ژاپن بخصوص از نظر اقتصادی پیشرفت فراوانی کرد. در همانسال ماسایوشی اوهیرا در انتخابات حزبی برفوکودا پیروز شد و نخست وزیر ژاپن شد. اوهیرا در سال ۱۹۸۰ فوت کرد و کمی بعد زنگو سوزوکی به نخست وزیری رسید. در سالهای اخیر ژاپن همواره شاهد تظاهراتی بر ضد وجود پایگاههای امریکا در خاکش بوده است.
ملاحظات جغرافیایی
ژاپن با ۳۱۳ ، ۳۷۲ کیلومتر مربع وسعت (پنجاه و پنجمین کشور جهان ) در نیمکره شمالی ، نیمکره شرقی، در شرق قاره آسیا، بصورت مجمع الجزایری در شمال غربی اقیانوس کبیر، در کنار دریای ژاپن و در نزدیکی سواحل شوروی و کره جنوبی (درغرب) وقع شده است. ژاپن در کمربند زلزله ای اقیانوس کبیر واقع شده و زلزله های فراوانی در آن روی مدهد. کوهها و نواحی مرتفع که تعداد زیادی آتشفشان در آنها وجود دارد، قسمت اعظم این کشور را پوشانده اند. با اینحال جلگه های
نیز (بخصوص در جزیره هنشو) (۹۱۹، ۲۲۷ کیلومترمربع)، هوکایدو (۰۶۶،۷۵)، کیوشو (۶۶۴، ۳۵ ) ، شیکوگو (۷۶۷، ۱۷ ) و اوکیناوا (۷۴۸ ، ۱) کیلومتر مربع ) هستند. جنگلها قسمت اعظم ژاپن را پوشانده و آب و هوای آن نسبتاٌ گرم و مرطوب و پرباران است. بلندترین نقطه آن قله فوجی با ۷۷۶، ۳ متر ارتفاع ، طویلترین رود، شینانو با ۳۶۲ کیلومتر درازا، ودریاچه بیوا (۶۷۵ کیلومترمربع) بزرگترین دریاچه آن میباشد.
ملاحظات سیاسی
حکومت این کشور امپراطوری بوده و امپراطور هیروهیتو و نخست وزیر زنکو سوزوکی میباشد. قوه مقننه از دو مجلس تشکیل یافته یکی مجلس نمایندگان با ۵۱۱ عضو که به مدت ۴ سال انتخاب شده و دیگری مجلس مشاورین با ۲۵۲ عضو که به مدت ۶ سال انتخاب میشوند.
قانون اساسی موجود در سال ۱۹۴۷ تدوین شد و براساس آخرین تقسیمات کشوری، ژاپن از ۴۳ ناحیه ( که هرکدام به وسیله یک فرماندار انتخابی و یک شورای محلی اداره می شوند ) ۲ ناحیه شهری ، یک ناحیه پایتخت نشین و یک سرزمین تشکیل یافته.
فعالیت احزاب در ژاپن آزاد بوده و احزاب مهم عبارتند از: لیبرال دموکرات،سوسیال دموکرات،کومی – تو، سوسیالیست، لیبرال جدید و کمونیست.
روز ملی آن بیست و نهم آوریل است. در سال ۱۹۵۶ به عضویت سازمان ملل درآمده و علاوه بر آن در سازمانهای آدب – آسپاک – سی سی دی – اسکاپ – فائو – گات – یااآ – بانک جهانی – ایکائو – آیدا – ایفک – ایمکو – ایمف – ایتو – اواسی دی – یونسکو – یوپو – ومو- وهو- برنامه کلمبو نیز عضویت دارد.
ملاحظات اقتصادی
واحد پول آن ین ژاپن (Y )معادل ۱۰۰ سن برابر با ۳۲/۰ ریال است که هر ۴۵/۲۴۸ ین برابر یک دلار است.میزان تولید ناخالص ملی در سال ۱۹۷۹ حدود ۴۲۷، ۸۳۹ میلیارد دلار بوده (درآمد سرانه ۲۴۵، ۷ دلار ) که ۸/۳۶% آن از صنایع ، ۱ / ۸% از کشاورزی، ۲۳% از تجارت و ۱۱% از خدمات بدست میآید.نرخ سالانه رشد تولید ناخالص ملی حدود ۶/۳% است. درآمد بودجه ملی در سال ۱۹۷۷ بالغ بر ۱۶/۴۷ میلیارد دلار و هزینه های آن معادل ۷۵/۹۴ میلیارد دلار بوده است.واردات ژاپن در سال ۱۹۷۸ حدود ۸۰ میلیارد دلار بوده که بیشتر شامل: ماشین آلات ، نفت، سنگ آهن، موادغذایی و خشکبار است که اکثراٌ از کشورهای امریکا (۲۰%)،استرالیا (۷%) و کانادا (۳/۴%) وارد میشود. میزان صادرات این کشور حدود ۹۸ میلیارد دلار بوده که بیشتر شامل, اتومبیل، آهن و پولاد، وسائل الکترونیکی، نساجی، وسائل پلاستیکی ، کارخانجات پتروشیمی، دارو و منسوجات است و اکثراٌ به کشورهای امریکا (۲۰%)، چین (۴%) و استرالیا (۳%) صادر میشود.
مهمترین صنایع کشور عبارتند از: فولادسازی، اتومبیل سازی، ساخت ماشین آلات، کشتی سازی، هواپیما سازی، شیمیایی،الکترونیکی و الکتریکی.
برنج، غلات،سبزیجات، میوه جات، سیب زمینی و توتون نیز مهمترین محصولات کشاورزی کشور را
تشکیل داده و سرانه زمین مزروعی برای هر نفر بالغ بر ۴% هکتار میباشد. تولید سالیانه گوشت گاو ۹۰۰، ۲۹۷ تن، گوشت خوک ۰۰۰، ۰۶۰، ۱ تن و صیدماهی ۰۰۰، ۵۰۸، ۱۰ تن (رتبه اول در جهان) میباشد. تولید سالانه نیروی الکتریسیته نیز معادل ۸/۵۱۱ میلیارد کیلووات ساعت است.معادن مهم ژاپن عبارتند از: زغالسنگ، مس، طلا، نقر، مس، سرب،روی، کرومین، سولفور، نمک، بوکسیت، گوگرد، آهن، منگنز، و نفت. ذخیره زیرزمینی نفت آن حدود ۵۵ میلیون بشکه میباشد. (۱۹۸۰).
ملاحظات علمی
کشورژاپن با داشتن یکی از عالی ترین استانداردهای آموزشی، از نرخ باسوادی بالایی برخوردار میباشد. در حدود ۹۳ درصد کودکان وارد مقطع تکمیلی متوسطه شده، و تقریباً تمامی آنان فارغ التحصیل میشوند. ژاپن در سال ۲۰۰۰، با نرخ ۴۰ درصد بالاترین نرخ تعداد ثبت نام را در جهان توسعه یافته دارا بوده و تعداد کثیری دانشگاه دولتی و خصوصی جهت خدمت به مردم داشته است.ژاپن به طرزی شگفت انگیز با تغییر ساختار جمعیت مواجه میشود، با پایین آوردن نرخ زاد و ولد و افزایش انتظارات از زندگی، جمعیت افراد بزرگسال به میزان چشمگیری رو به افزایش گذاشته است. یکی از عواقب این مسئله این است که دیگر دانشجوی ژاپنی کافی جهت پر کردن تمام دانشگاههای ژاپن وجود ندارد، به این معنا دانشگاهها بزودی مجبور میشوند در خارج از کشور بدنبال دانشجو باشند و یا باید استانداردهای تکمیل کننده بازار داخلی برای دانشجویان را ارتقاء بخشند. به طور کلی میتوان گفت که تحصیل در ژاپن، برای دانشجویان خارجی روز به روز آسانترمیشود.آموزش ابتدایی ومقدماتی متوسطه تادهه۱۹۵۰به نرخ ثبت نام بیش از۹۹%رسیده بودوتقریباَهمان نرخ راتازمان حاضرنگه داشته است.درحالیکه درسال۱۹۵۰تعداددانشآموزان راهی آموزش متوسطه تقریباَ۶۷۴۰۳۰۰نفربود،این رقم دردهه ۹۰ به بیش از۱۰۵میلیون نفربالغ گردید.تعداد دانشآموزان راهی کالجهایادانشگاها تاسال ۱۹۹۵،تقریباَبه ۶۰۰۰۰۰بالغ میگردید،
درحالیکه این تعداددرسال۱۹۵۰ فقط ۷۷۰۰۰۰نفربود.سهم فارغ التحصیلان مدارس متوسطه عازم موسسات آموزش عالی قبل از۱۹۹۰زیر۳۵%بوده است ،اماتاسال ۱۹۹۸به ۴۲%افزایش یافته است.
امروزه ،۹۵% دانشآموزان ژاپنی در نوعی از برنامه پیش دبستانی شکل کودکستان و یا در مهد کودک روزانه ثبت نام میکنند(پیک ۱۹۹۲، توبین و ووداویدسون۱۹۸۹) دانشآموزان پس ۶ سال را در مدرسه ابتدایی(شوگاکو)، ۳ سال در دوره مقدماتی متوسطه (چوگاکوه)، و۳ سال را در دبیرستان (کوتاگاکو)سپری میکنند.تقریباً ۳۰% از دانشآموزان سطح دبیرستان در مدارس خصوصی ثبت نام میکنند (اداره آمار ۱۹۹۳).همچنین مدارس ویژهای در تمام سطوح برای دانشآموزان دارای معلولیتهای جدی ونیز برای تعداد اندکی از نخبگان وجود دارد که توسط ملت سرمایه گذاری شده و دبیرستانهای ۵ ساله هستند. با این وجود، ثبت نام در مدارس ویژه و مدارس ۵ ساله درصد اندکی از کل ثبت نام ها را شامل میشود.
روند ثبت نامی کودکان در مدارس مختلف طی سال ۱۹۹۶
درصد پسران خصوصی دولتی سطح مدرسه
۸/۵۰% ۱۴۷۴۶۶۱ ۳۷۷۵۲۲ مراکز پیش دبستانی
۲/۵۱% ۶۷۶۰۹ ۸۵۱۵۲۶۲ مدارس ابتدایی
۲/۵۱% ۲۳۱۴۰۶ ۴۴۴۹۷۶۰ مدارس مقدماتی متوسطه
۳/۵۰% ۱۴۵۷۶۰۷ ۳۴۰۵۱۲۰ مدارس تکمیلی متوسطه
۳/۶۲% ۸۸۵ ۸۶۳۳۴ مدارس استثنایی
۳/۸۲% ۴۸۴۸۱۹ ۳۸۸۱۹ آموزش عالی
۷/۶۸% ۱۸۲۰۴۰۷ ۶۶۱۳۹۸ دانشگاهها
آموزش برای دانشآموزان از ۶ تا ۱۵ سال اجباری است (یعنی برای دانشآموزان سطوح ابتدایی و راهنمایی).
این آموزش رایگان است، اگر چه که والدین باید وسایل لازم همچون روپوش، کیتهای ریاضی، ومجموعه های خوشنویسی را تهیه نمایند مدارس ابتدایی معمولاً در مناطق نزدیک به خانه کودک قرار دارند، و در طول سالهای دبستان گروههای کوچکی از کودکان (به راهنمایی دانشآموزان بزرگتر یکی از، والدین یا معلم ) را میتوان دید که پیاده روانه مدرسه هستند. در پایان سال سوم راهنمایی، دانشآموزان باید دبیرستانی را که خواهان ورود به آن هستند، انتخاب کنند و اغلب باید در امتحانات ورودی آن شرکت کنند درحالیکه تقریباً تمام کودکان تا سطح دبیرستان ادامه تحصیل میدهند، اما ضمانتی برای قبولی آنها در دبیرستان وجود ندارد.
دانشآموزان چند امکان برای ورود به دبیرستان دارند. اول از همه،دبیرستان هایی دولتی، خصوصی، وتعدادی معدودی دبیرستانهای با سرمایه گذاری ملی وجود ندارند.در بخش خصوصی ودولتی، دبیرستانهای علمی یا غیر علمی میتوانند شامل حال دانشآموزان شوند. حدود ۲۵% دانشآموزان بالاخره وارد بخش غیرعلمی میشوند، اگر چه که بیشتر آنها اصولاً امید دارند که به دبیرستانهای علمی وارد شوند (منبوشوMombusho(1993)). آنهایی که نمیتوانند وارد دبیرستان ودولتی تمام وقت یا خصوصی شوند ممکن است در دوره های مکاتبهای و آموزشگاههایی وجود ندارند که آماده پذیرش دانشآموزانی هستند که نتوانستهاند جای دیگری در سیستم آموزشی پیدا کنند.
نگاهی به آمارطلاق در ژاپن و ایران
“عوامل زمینهساز رضامندی از زندگی زناشویی” پژوهشی است که دکتر شهین علیائیزند با حمایت دانشگاه علامه طباطبایی انجام داده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی آن دسته از رفتارهایی است که زمینه را برای رضایت مردان و زنان متأهل از زندگی زناشویی فراهم میآورد. این رفتارها که باعث تداوم زندگی و آرامش و بالندگی زنان و مردان میشود، در گروههای مختلف مورد ارزیابی قرار میگیرد. این گروهها عبارتند از متاهلینی که حداقل یک سال و حداکثر سه سال از زندگی زناشویی آنان میگذرد (تازه متأهلین)، متأهلینی که حداقل ۱۵ سال است که ازدواج
کردهاند، زنان، مردان، زنان خانهدار و زنان متأهلی که در خارج از خانه نیز به کار اشتغال دارند. جامعه آماری این پژوهش شامل ۳۸۸ نفر از مردان و زنان متأهل شهر تهران است که یک سال از عمر زناشویی آنها میگذرد و در مناطق جنوب، شرق، غرب و مرکز تهران سکنی دارند و به صورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند.
اگرچه آمار طلاق در بسیاری از جوامع، حتی جوامع سنتی رو به افزایش است، اما بر خلاف باورهای رایج، این رویداد نمیتواند الزامات، نشاندهنده بیمهری و کمتوجهی انسانهای این ع
صر و زمانه به ازدواج و تشکیل زندگی خانوادگی باشد، بلکه برعکس، انزوا، تنهاییها و بیگانگیهای ناشی از جوامع صنعتی که به سرعت، تعامل با ابزار را جایگزین تعامل با انسانها کرده است، از یک طرف و رشد ذهنی و اندیشه زنان و مردان از طرف دیگر، موجب شده است که آنها در این مقطع زمانی به مراتب بیش از گذشته طالب آن باشند که همدلی، در آمیختگی عاطف
ی و هماندیشی را در کنار هم تجربه کنند. لکن اینان، چه به لحاظ فردی و چه به لحاظ اجتماعی خود را مجهز به ابزار لازم برای نیل به این اهداف والا و قابل تأمل نمیبینند. از اینرو، یا از ازدواج روی بر میگردانند و یا افسرده و سرخورده، پیوند ناموفقشان را ترک میکنند که ضایعات فردی و
اجتماعی جبرانناپذیری را در پی خواهد داشت. این رویداد، ضرورت تحقیقاتی را که بتواند به دور از تصورات قالبی و با لحاظ کردن دگرگونیهای اجتماعی به ازدواج و تشکیل نظام خانوادگی بنگرند، کاملاً محسوس میکند. از اینرو، تحقیق حاضر در صدد است که به جای تأکید بر مسأله طلاق و تعمیم دستآوردهای ناهمخوان آن به ازدواج، با بررسی ازدواجهای پایدار، راه و رسم ماندن را
بیاموزد. بر خلاف باورهای معمول، از زمان پیدایش خانواده تاکنون، در چارچوب تاریخ مکتوب زندگی بشری، دیر زمانی نمیگذرد. زیرا به نظر میرسد که تنها از آن زمان که زندگی قبیلهای جای خود را به جوامع مدنی داده است و مدنیت و قوانین اجتماعی جایگزین قوانین قبیلهای و طایفهای شدهاند، ساختاری به نام خانواده شکل گرفته است. اگرچه از زمان شکلگیری خانواده، به ویژه بعد از انقلاب صنعتی، ساختار و عملکرد این نهاد تغییرات چشمگیری داشته است، اما مشاهدات و تجربیات برگرفته از تاریخ اجتماعی نشان میدهد که خانواده از زمان پیدایش تا کنون، کوچکترین، اما مهمترین و محکمترین نهاد اجتماعی بوده است. استحکام این نهاد، در گیرودار زمان به گونهای بوده است که حتی برخی از رویدادهای سیاسی اجتماعی که در مقاطعی، موانعی را بر سر پایداری زندگی خانوادگی به وجود آوردهاند و ناموفق ماندهاند.
آمار و ارقام نشان میدهد که حتی در کشورهای کمتر سنتی، هنوز که هنوز است، تعداد کسانی که ازدواج میکنند و تشکیل خانواده میدهند، به مراتب بالاتر از کسانی است که تن به ازدواج نمیدهند. برای مثال، لاسول گزارش میدهد که ۹۵ درصد مردم بزرگسال ایالات متحده آمریکا، سرانجام ازدواج میکنند. گزارشهای دیگر حاکی از آن است که در آن سرزمین، حتی بسیاری
از افرادی که خود را آماده ازدواج نمیبینند، بر این باورند ، در صورتی که بخواهند صاحب فرزندی شوند، رسماً ازدواج خواهند کرد و خود را به زندگی زناشویی متعهد خواهند دانست. این درحالی است که در همان جامعه، بیش از ۴۰ درصد از افراد متأهل از یکدیگر جدا میشوند و طلاق را
تجربه میکنند. حائز اهمیت است که لااقل دو سوم از این افراد، بار دیگر ازدواج میکنند. اگرچه آمار طلاق در ژاپن، یک سوم ایالات متحده آمریکاست، اما چنین رقمی برای کشوری سنتی مانند ژاپن چشمگیر است، زیرا در ژاپن یکی از ملاکهای برخورداری از یک پایگاه اجتماعی محکمتر و مطلوبتر، تأهل است. در ژاپن نیز، همانند ایالات متحده آمریکا، اغلب افرادی که از همسر خود جدا میشوند، بار دیگر ازدواج میکنند. این یافتهها بیانگر آن است که بر خلاف تصور رایج، این ازدواج و تشکیل زندگی خانوادگی نیست که اخیراً در جوامع مختلف مورد کممهری و بیتوجهی واقع شده است، بلکه این شرایط و عملکرد بازبینی نشده و الگوهای قالبی زندگی زناشویی است که نیازها و انتظارات بسیاری از مردان و زنان این عهد و زمانه برآورده نمیکند. به عبارتی دیگر، هنوز که هنوز است زنان و مردان آرامش خود را در قالب یک رابطه پایدار و منسجم جستوجو میکنند، اما از آنجا که قالبهای زناشویی با انتظارات و نیازهای آنها هماهنگ نیستند، بسیاری از این پیوندها گس
سته میشوند و در پی آن فجایع فردی و اجتماعی عظیمی به بار مینشیند. برای مثال، اگرچه افراد متأهل کمتر از افراد مجرد اقدام به خودکشی میکنند، اما آمار خودکشی در میان افراد مطلقه بالاتر از دو گروه متأهل و مجرد است.
با نگاهی به تاریخ اجتماعی دول مختلف، میتوان مشاهده کرد که تا چندی پیش، چه در غرب و چه در مشرق، مردان و زنان اغلب با هدف فرزندآوری و حفاظت و صیانت از مایملک خود پیوند زناشویی میبستند، این در حالی است که با صنعتی شدن جوامع، تغییر فاحش نقش زن به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم، کنترل جمعیت و مراقبت دولتها از اموال و حقوق شهروندان، این اهداف به سرعت رنگ میبازند و در حاشیه قرار میگیرند. به عبارت دیگر، اگر در زمانهای نه چندان دور، مردان چینی و ژاپنی حتی با زنان خود برای خوردن غذا همسفره نمیشدهاند و نیازهای عاطفی
، هیجانی و فکری خود را همانند همتایان خود در سایر جوامع، در جای دیگر جز در چارچوب زندگی زناشویی، جستوجو میکردهاند و اگر متفکران و اندیشمندان بزرگ غرب، ارسطو ، نیچه و رسو ، زنان را فقط وسیله ای برای فرزندآوری دانستهاند و مردان را از تعامل و همفکری با زنان باز داشتهاند، زنان و مردان این دوره و زمانه، در قالب زندگی زناشویی، توافق، تعامل فکری، مهر و محبت، حمایت و همدلی را در یکدیگر جستوجو میکنند. این در حالی است که برای برآورده شدن این نیازهای تازه تولد یافته، ابزار و راهکارهای لازم را نیاموخته اند
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.