مقاله بررسی تاثیر محرومیت پدر و مادر در ناسازگاری دانش آموزان مقطع ابتدایی


در حال بارگذاری
14 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله بررسی تاثیر محرومیت پدر و مادر در ناسازگاری دانش آموزان مقطع ابتدایی دارای ۷۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی تاثیر محرومیت پدر و مادر در ناسازگاری دانش آموزان مقطع ابتدایی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی تاثیر محرومیت پدر و مادر در ناسازگاری دانش آموزان مقطع ابتدایی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی تاثیر محرومیت پدر و مادر در ناسازگاری دانش آموزان مقطع ابتدایی :

چکیده :
هدف از این پژوهش بدست آوردن تاثیر محرومیت پدر و مادر در ناسازگاری دانش آموزان مقطع ابتدایی با استفاده از پرسشنامه رفتار دانش آموز بود ، به همین منظور ۳۰ نفر از دانش آموزان دختر و ۳۰ نفر از دانش آموزان پسر با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند ، پرسشنامه با روش مصاحبه انفرادی تکمیل شد . با استفاده از تحلیل عاملی ، روایی آزمون مورد بررسی قرار گرفت . نتایج بدست آمده نشان داد که پرسشنامه مورد استفاده از روایی عاملی برخوردار است ، با روش آلفای کرونباخ پایایی آزمون مورد بررسی قرار گرفت و خطای معیار اندازه گیری ۰۱۵/۱ برابر ۵۱/۰ به دست آمد . پس از تحلیل داده ها ، به منظور تفسیر نمره های خام هر عامل به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت .

فصل اول
کلیات تحقیق
• مقدمه
• بیان مسئله
• هدف تحقیق
• اهمیت تحقیق
• فرضیه ها
• متغییر ها
• تعاریف عملیاتی

مقدمه
محرومیت اجتماعی به عنوان یک واقعیت جدید همواره مورد توجه اندیشمندان اجتماعی ، اقتصادی و حتی سیاسی بوده است ، لیکن در دهه های ابتدایی قرن بیستم پس از پیدایش بحث های توسعه اقتصادی و توسعه اجتماعی و به صورت مشخص تر با طرح مباحث مربوط به دولت رفاه ، رفاه اجتماعی و سیاست اجتماعی مورد تامل بیشتر قرار گرفته و ادبیات گسترده تری را به خود اختصاص داده است .

به لحاظ تاریخی بررسی علمی مساله محرومیت پس از انقلاب صنعتی و شروع بکار کارخانجات و شکل گیری طبقه جدید کارگز و برقراری رابطه کارفرما – کارگر در کشور های صنعتی و نیز با گسترش پژوهش اجتماعی مورد توجه قرار گرفت ، با صنعتی شدن جوامع ، بسیاری از مردان و زنان از روستاها به شهرها جدید صنعتی مهاجرت نمودند و به عنوان کارگر در کارخانجات و معادن مشغول بکار شدند و از طرفی دیگر مجبور به سکونت در مناطق فقیر نشین و حاشیه نشین شهرها شدند ، با بروز پدیده حاشیه نشینی و وقوع مهاجرت های گسترده ، از آنجا که برای سکونت این گروههای جدید و نیاز و خواسته هایشان از قبل برنامه ریزی نشده بود ، خود به خود موجب بروز مشکلات و مسائل فراوانی نظیر عدم دسترسی به مسکن مناسب ، آموزش ، بهداشت ، و ; شد و محرومیت و به دنبال آن نا برابری و شکاف طبقاتی به شکل جدید بروز نمود .

کودک واژه محرومیت را نمی شناسد ولی می تواند آن را لمس کند.بیان این مطلب که کودک نمیتواند بفهمد که دارای محرومیت است یا نه , صحیح نیست.چون کودک در برخورد با محیط دچار تازگی بیشتری می شود بنابر این خیلی بیشتر از افراد دیگر موقعیت خود را تحلیل می کند.

کودکان چون دارای حس مالکیت قوی هستند به نحوی که تمایل به داشتن چیزهای گوناگون دارند بنابراین زمانی که به شرایطی برخورد می کنند که نمی توانند به هدفشان برسند دچار تغییر رفتار می شوند و این تغییر در رفتار کودک موجب افزایش نا سازگاریش می شود.

معلمان اغلب رفتارهای ناسازگارانه دانش‌آموزان خود را با صفاتی مانند لجباز، پرخاشگر، گستاخ، حاضرجواب، قانون‌شکن، بهانه‌گیر، دروغ‌گو، شلخته، بی‌اعتنا، عصبی و… بیان می‌کنند. اغلب، مربیانی ‌که برای دانش‌آموزپروری آموزش‌ندیده باشند، برای برخورد درست و سازنده با رفتارهای ناسازگارانه آنان آمادگی و مهارت لازم را ندارند.

عده‌ای از مربیان با محکوم کردن خطاها و ناسازگاری‌های دانش‌آموزان، به زور و تهدید متوسل می‌شوند. برخی با طبیعی پنداشتن رفتارهای ناسازگارانه دانش‌آموزان، پرچم تسلیم را بالا می‌آورند. عده‌ای نیز با آزمایش و خطا تلاش می‌کنند تا روش بهتری را برای کنترل آنان پیدا کنند. طبیعی‌است که به دلیل وجود تفاوت‌های فردی و ویژگی‌های منحصر به فرد هرکدام از آنان، شیوه ثابتی برای تربیت همه شاگردان وجود ندارد ولی با تکیه بر نقاط مشترک تمام کودکان و نوجوانان می‌توان از شیوه‌های تربیتی و برخورد صحیح با ناسازگاری‌های دانش‌آموزان که از سوی متخصصان ارایه شده ‌است، بهره گرفت تا شرایط پرورش آرام و لذت‌بخش آنان بیش از پیش مهیا شود.

 

بیان مسئله :
ناسازگاری (آسیب روانی) به آن دسته از اعمال ، عواطف و افکاری اشاره دارد که نامطلوب ، غیر انطباقی ، ناموثر ، و ناسالم بشمار می‌آیند ، هر نوع ناسازگاری در محیط به میزانی از محرومیت بر میگردد.اصولا ناسازگاری در یک موجود زمانی مشاهده می شود که آن موجود احساس کند شرایط با او سازگار نیست بنابراین با مشاهده این ناسازگاری او نیز در رفتار خود نوعی ناسازگاری به وجود می آورد.

کودک به عنوان یک موجود ضعیف و کنجکاو در مقابل سطح کمتری از محرومیت ناسازگاری نشان می دهد.این سطح از محرومیت حتی می تواند به اندازه ای کم باشد که از دید سایرین محرومیت به شمار نیاید اما چون کودک از دیدگاه خودش به محیط می نگرد به این سطح کم از محرومیت هم ناسازگاری نشان می دهد. گاهی اوقات هم که نمی توان دلیل ناسازگاری کودک را شناخت این است که دیدگاه ما با کودک متفاوت است.

گاهی اوقات دیده می شود که بعضی از دانش آموزان دچار ناراحتی و باعث اشکالاتی می شوند و بنای ناسازگاری می گذراند. این دانش آموزان را ناسازگاران اجتماعی می گویند. علائم ناسازگاری عبارتند از: غیر اجتماعی بودن، ترس ، سوء ظن ، پافشاری دررفتار بد، واکنشهای خیلی قوی، عدم تماس و قبول واقعیت افسردگی و رفتاری در این ردیف برای کمک و راهنمایی این افراد، ابتدا باید به شناسایی آنها پرداخت و به نیازهای آنها پی برد زیرا در بسیاری از موارد عدم ارضای نیازها موجب ناسازگاری می گردد.

اهمیت و ضرورت تحقیق :
اهمیت تحقیق پاسخ به مسئله اجتماعی تاثیر محرومیت بر ناسازگاری دانش آموزان مقطع ابتدایی است .

هدف های کلی تحقیق :
بدست آوردن یک رابطه معنی دار میان محرومیت و فقر اقتصادی پدر و مادر و ناسازگاری دانش آموز مقطع ابتدایی ، موجب تقسیم ناسازگاری به سه دسته توسط دانشمندان شده است :
• اختلال بیش‌فعالی
• کمبود توجه
• اختلال لجبازی و نافرمانی و اختلال سلوک
گرچه شباهت‌های زیادی میان آنها وجود دارد ولی ویژگی‌های متمایزکننده‌ای هم در آنها به چشم می‌خورد. ممکن است علایم هر سه طبقه در یک دانش‌آموز دیده شود.

فرضیه ها :
فرضیه اول
میان محرومیتی پدر و مادر و نا سازگاری دانش آموزان مقطع ابتدایی رابطه معنی دار وجود دارد

فرضیه دوم
میان محرومیت پدر و مادر و ناسازگاری دانش آموزان مقطع ابتدایی رابطه معنی دار وجود ندارد .

متغییر های تحقیق :
متغییر مستقل :
محرومیت پدر و مادر

متغییر وابسته :
ناسازگاری دانش آموزان
تعاریف نظری متغییر ها :
محرومیت پدر و مادر :

محرومیت یا تهیدستی به معنای کمبود امکانات برای پیشبرد زندگی در سطح نازل آن مقیاس، سطح و تصورات در پیرامون علل فقر از نگاه زمان و مکان متفاوت است ، درک مفهوم این اصطلاح و جوانب مختلف آن حایز اهمیت است ،‌زیرا ما را با یکی از مقولات مهم اقتصادی که با ماهیت دوران اقتصادی – اجتماعی مربوطه دارای ارتباط است، آشنا میسازد. سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی اهالی یک کشور به کار می‌رود. سطح زندگی به میزان و چگونگی برآوردن نیازهای مادی و معنوی بستگی داشته و در ساختارهای اقتصادی – اجتماعی و در مراحل مختلف رشد تاریخی و بر حسب کشورهای مختلف فرق می‌‌کند. سطح زندگی مستقیما به تولید اجتماعی، درآمد اهالی، میزان مصرف کالاهای بلند مدت و کوتاه مدت و چگونگی ارضای حوایج فرهنگی و بهداشتی وابسته است .

 

ناسازگاری دانش آموزان :
ناسازگاری عبارت از رفتارهایی است که با نظر والدین، مربیان، مدرسه و جامعه سازگاری ندارد. رفتار دانش‌آموز ناسازگار احساس بدی را در اطرافیان ایجاد می‌کند، به‌طوری که خود نیز تحت‌تأثیر واکنش‌های ناخوشایند حاصله از سوی دیگران واقع می‌شوند.
تعاریف عملیاتی متغییر ها :
ناسازگاری :
در این پژوهش برای سنجش ناسازگاری دانش آموزان از پرسشنامه ۳۰ سئوالی رفتار دانش آموز استفاده شد ، پرسشنامه ها با روش مصاحبه تک به تک تکمیل شد و سپس داده های بدست آمده مورد تحلیل آماری قرار گرفت .

محرومیت :
برای سنجش محرومیت از یک پرسشنامه خودساخته استفاده شد که در آن فاکتورهای زندگی و وضعیت اقتصادی خانواده مورد ارزیابی قرار گرفت .

فصل دوم
ادبیات تحقیق
• مطالعه پیشینه تحقیق
• مروری بر تحقیقات انجام گرفته در داخل و خارج کشور
• چهارچوب نظری تحقیق

پیشینه بحث :
۱-میزان جامعه رنجوری و افسردگی دانش آموزانی که پدر و مادر ضعیف و محروم دارند در مقایسه با سایر دانش آموزان بیشتر است.(شایسته ۱۳۷۵).
۲-بین دلبستگی های دانش آموزان (به ویژه پسران) به دوستان ناسازگار خود و رفتار ناسازگارانه رابطه وجود دارد(شیری،۱۳۷۶)
۳-میزان مشارکت دانش آموزان (بویژه دختران)که دلبستگیهای ضعیفی به قواعد حاکم بر خانواده و مدرسه داشته اند،در فعالیتهای ناسازگارانه افزایش داشته است.(همان)
۴-دخترانی که موفقیت تحصیلی در مدرسه نداشته اند یا عضو خانواده محروم بوده اند،رفتارهای ناسازگارانه انها افزایش داشته است.(همان)
۵-بین مهاجرت و رفتار ناسازگارانه رابطه وجود دارد.(همان)

۶-میان ستیز والدین،سطح تحصیلات خانواده و پایگاه اجتماعی خانواده و ناسازگاری دانش اموزان رابطه وجود دارد.(نقدی،۱۳۷۴)
۷-ناسازگاری در میان پسران بیش از دختران بوده است.(;،۱۳۷۷مشهد)
۸-بین حالتهای گوشه گیری و افسردگی ،هیجان پذیری،پرخاشگری،بی قراری و تمایلات ضداجتماعی نوجوانان ناسازگار پسر و نوجوانان غیر ناسازگار تفاوت معناداری وجود دارد.(؟،؟)
برخی نتایج تجقیقات خارجی در این زمینه نیز نشان میدهد که:

۱-هر چه مجازاتها بیشتر باشد،احتمال کار انحرافی کاهش می یابد.(ویزه،۱۹۹۴).
۲-گروههای همسالان و دیگران مهم بر رفتار ناسازگار دانش آموزان تأثیر دارند(ماتسودا،۱۹۹۲).
۳-زندگی در خیابان و وقت گذراندن در سر کوچه و محله ها بر ناسازگاریها تأثیر دارند.(هگمان و مک کارتی۱۹۹۲)

۴-تضعیف کنترل اجتماعی غیر رسمی و ارزوهای بی حد موجب پیدایش انحرافات در بین دانش آموزان میشود.(هگمان و همکاران۱۹۹۲)
۵-ارتباط با دوستان منحرف بر پیدایش رفتار انحرافی در فرد مؤثر است.(مستروکروهن۱۹۹۰).
۶-همبستگی اعضای خانواده (والدین و فرزندان)به عنوان یک عامل کنترل کننده از رفتارهای نابهنجار جلوگیری میکند.(همان)
۷-تلویزیون بر رواج خشونت و گرایش به پرخاشگری مؤثر است.(دیویدسن و اسپرافکینگ،۱۹۸۲)

عوامل ناسازگاری دانش آموزان
«نه هر کس که به لغزش گرفتار آید، شایسته سرزنش باشد» «از سخنان مولای متقیان علی (ع)»
گاهی اوقات دیده می شود که بعضی از دانش آموزان دچار ناراحتی و باعث اشکالاتی می شوند و بنای ناسازگاری می گذراند. این دانش آموزان را ناسازگاران اجتماعی می گویند. علائم ناسازگاری عبارتند از: غیر اجتماعی بودن، ترس ، سوء ظن ، پافشاری دررفتار بد، واکنشهای خیلی قوی، عدم تماس و قبول واقعیت افسردگی و رفتاری در این ردیف
برای کمک و راهنمایی این افراد، ابتدا باید به شناسایی آنها پرداخت و به نیازهای آنها پی برد زیرا در بسیاری از موارد عدم ارضای نیازها موجب ناسازگاری می گردد. این نیازها عبارتند از:

۱ نیازهای جسمانی:
دانش آموز باید از نظر جسمانی تأمین باشد تا برای یادگیری آمادگی لازم را به دست آورد. در محیطهای آموزشی پر سر و صدا یا در محیط هایی که نور به اندازه کافی به دانش آموزان نمی رسد و یا آنها به دلایلی گرسنه و تشنه هستند، نمی توان انتظار داشت که یادگیری خوب صورت گیرد و اغلب این دانش آموزان به بد رفتاری می پردازند.
۲ هویت:
دانش آموزان چه در خانه و چه در آموزشگاه باید احساس شخصیت و ارزش کند و هر گاه این نیاز تأمین نشود و دانش آموز احساس بی ارزشی نماید، به طریقی با جلب توجه دیگران سعی در کسب شخصیت برای خود می نماید که بعضاً با ناراحتی و بدرفتاری بروز می نماید. قبول دانش آموز با تمام نقاط ضعف و خصوصیاتی که دارد در ارضای این نیاز مؤثر است.

۳ امنیت:
دانش آموز چه در منزل و چه در آموزشگاه باید احساس امنیت کند. چنانچه دانش آموز محیط را تهدید آمیز و ناامن بداند، دچار ناراحتی شده وبرای دیگران نیز ایجاد ناراحتی می کند

۴ استقلال:
دانش آموز ضمن وابستگی محدود به والدین و مربیان، باید احساس استقلال نیز بنماید. در بعضی موارد اتخاذ تصمیم را باید به خود او واگذار کرد. نظریات نباید تحمیل شود، بدین وسیله و با محول ساختن کارهایی در حد توان دانش آموز به وی، نیاز استقلال دانش آموزان تأمین شده و ایجاد ناراحتی نخواهد کرد.
۵ تعلق و وابستگی:
دانش آموز وابسته به خانواده، آموزشگاه و اجتماع است و باید احساس تعلق نموده و بداند که تنها نیست . چنانچه دانش آموز احساس تعلق نکند دچارناراحتی شده و بنای ناسازگاری را می گذارد.

۶ محبت:
دانش آموز باید از دیگران محبت ببیند و به دیگران نیز محبت بنماید، چنانچه دانش آموز از محبت لازم محروم بماند دچار ناراحتی شده و ایجاد ناراحتی خواهد کرد.

۷ تجارب متنوع:
هر فردی نیاز به تنوع و تازگی دارد و دانش آموز نیز از این قاعده مستثنی نیست. چنانچه دانش آموز را در چهار چوب برنامه های آموزشگاه اسیر کنیم خسته شده و ناسازگاری می کند. بنابراین فعالیت های فوق برنامه، ورزشهای گوناگون، بازدیدها و ; موجب تنوع در برنامه شده و به ارضای این نیاز کمک می کند.

۸ موفقیت:
موفقیت در زندگی منجر به اعتماد به نفس می گردد. در مواردی که برنامه آموزشگاه بیشتر جنبه تنبیهی دارد و یا خارج از توانایی دانش آموز است، به دست آوردن موفقیت دشوار و منجربه شکست شده و در نتیجه شکستهای مداوم به شخصیت دانش آموز لطمه وارد می آورد و او با شروع ناسازگاری ناراحتی خود را بروز می دهد.

۹ آزادی:
آزادی یکی از نیازهای اصلی انسان است و دانش آموزان نیز باید آزادی داشته باشند و هیچ گاه احساس نکنند که امور به انها تحمیل می شود. البته آزادی محدود و در سطحی که به آزادی دیگران و برنامه های آموزشگاه لطمه نزند.

۱۰ فقر:
فقر اغلب نتایج نامطلوبی به بار می آورد که از این جمله ناسازگاری است و می توان گفت که فقر و محرومیت های محیطی در یادگیری، سازگاری و بطور کلی در رفتار شخص موثر است.

۱۱ اختلافات خانوادگی:
زیربنای شخصیت اولیه دانش آموز در سالهای نخستین تشکیل می شود و چنانچه دانش آموز در این دوره، از نظر عاطفی تأمین نشود، احتمالاً از یک شخصیت سالم و طبیعی محروم خواهد بود.

۱۲ نواقص جسمانی:
گاهی اوقات ناسازگاریها ریشه جسمانی دارد. عدم قبول نقض عضو ممکن است موجب اختلالاتی در رفتارفرد بشود و باید با ایجاد اعتماد به نفس به آنها کمک کرد تا خود را آنگونه که هستند بپذیرند.

۱۳ طردشدگی:
دانش آموزانی که از طرف خانواده وآموزشگاه طرد می شوند، از این احساس رنج برده و آن را به صورتهای گوناگون مانند انزوا طلبی، پرخاشگری، عدم کنترل رفتار و ; نشان می دهند.

برنامه آموزشی و تربیتی جهت دانش آموزان ناسازگار
بعضی از اقدامات در ایجاد تغییرات رفتاری دانش آموز ناسازگار مؤثر است از جمله:

معاینه پزشکی:
در مواردی که احتمال ناسازگاری می رود باید یک معاینه پزشکی از دانش آموز به عمل آید تا اگر ریشه جسمانی دارد مرتفع گردد.

تماس با والدین و نزدیکان:
لازم است افراد مسئول با والدین دانش آموز تماس گرفته، محیط خانواده را دقیقاً مطالعه کنند تا موجبات ناسازگاری را چنانچه از خانه سرچشمه گرفته باشد بیابند و در رفع آنها اقدامات و پیشنهادات لازم را بنمایند.

کلاسهای تقویتی :
با ایجاد کلاسهای تقویتی می توان به افرادی که در بعضی از دروس دچار اشکال هستند کمک نمود تا از شکست و ناراحتیهای ناشی از آن جلوگیری شود.
ارجاع برای مشاوره:
در بعضی موارد برای کمک به دانش آموز باید از مشاوران مجرب کمک گرفت. بطور خلاصه میتوان گفت باید قبل از هر چیز علل ناسازگاری را شناخت و درصدد رفع آن برآمد، زیرا چنانچه فرد ناسازگار مورد ملامت و تنبیه قرار گیرد نه تنها رفع ناسازگاری او نمی شود، بلکه موجب احساس عناد و دشمنی در او و یا عکس العمل های دیگر نیز می گردد و به طور کلی از فعالیتهای فوق برنامه نباید غافل بود زیرا درکنار این برنامه ها افراد بهتر احساسات و تمایلات خود را ارضاء می کنند و در نتیجه در کلاس و محیط درس آرامتر می باشند.

ناسازگاری دانش آموز با معلم و راهکار های آن
از مدرسه متنفرم،از معلم متنفرم .
نیک با عصبانیت از مدرسه به خانه آمد.کوله پشتی اش را کف آشپزخانه انداخت و با یک لگد آن را بطرف اتاق شوت کرد. “او مهربان نیست ! اصلا به من توجهی ندارد.
فقط دو هفته از مدرسه ها گذشته است و کودکان با معلم هایشان در تنش هستند .
چنانچه کودک شما “همانند نیک ” باشد ، چگونگی برخورد شما با این موضوع می توانید این شرایط را خیلی بد تر ویا خیلی بهتر نمایید.

کودکان از ما الگوی رفتاری می گیرند.عکس العمل مادر نیک نسبت به تخیل ابتدایی فرزندش بسیار مهم است . اگر مادر سریعا همگام با او ناراحت شود در واقع عصبانیت او را تغذیه نموده است .این نوع عکس العمل تغییر رویه کودک برای هماهنگ و همگام شدن با معلم را دچار مشکل خواهد کرد . چنانچه مادر به جای همدردی کردن با فرزند ، او را در موقعیت حل مساله قرار دهد ،مادر بهتر می تواند یک نوای هماهنگ در طول سال برای کودک ایجاد نماید .

نانسی مادر نیک با تجربه و با درایت است .نیک یک کودک چهار ساله است و اولین کودک او نیست که با معلم خود مشکل دارد . نانسی در طول سال ها آموخته است که چه چیز مفید است و چه چیز غیر مفید .او می گوید “به همان اندازه که من کودکانم را دوست دارم ، می دانم اولین تاثیر پذیری آنها با معلم ،کلاس ومدرسه جدید همیشه راست نیست .”من گمان میکنم که مهمترین مطلبی که من می توانم به او بیاموزم این است که این مساله وقت هر دوی ما را خواهد گرفت .

همانطور که گفتیم ،نانسی و من مجموعه باید ها و نباید ها را برای والدینی که کودکانشان در دو هفته اول مدرسه مشکل دارند پیشنهاد نموده ایم .
نکاتی در جهت کمک به کودکان در رویارویی با معلمان از اظهار نظر کودک نسبت به معلم بطور سریع حمایت نکنید.

بدلیل اینکه کودکان احساسی وظاهر بین هستند اغلب تفسیر خوبی از رفتار افراد ندارند . اگر کودکی شکوه کرد که معلم او را دوست ندارد ،ممکن است بعضی از رفتار ها و گفته های معلم را به اشتباه برای خود توجیه کرده باشد .بدون اینکه نظرات او را قبول یا رد کنید ، جزئیات را از او سؤال کنید .نقش شما در این مرحله فقط این است که از دید او به شرایط نگاه کنید . هنگامی که او آرام شد شما میتوانید ایده ی دیگری را مطرح کنید .

در مقابل کودک خود از معلم انتقاد نکنید .
با انتقاد از معلم در مقابل کودک نگرانی و رابطه بسته بین آنها تشدید می شود . بجای انتقاد شرایطی فراهم نمایید تا کودک بفهمد که شما ضمن در نظر داشتن نظرات او، شرایط برای تفاهم دو طرفه بهتر خواهد شد .از کودک بخواهید در روز اول و یا دوم موارد اتفاق افتاده را برای شما باز گو نماید .(به اطلاع شما برساند ).

چند روزی تامل نمایید .
گاهی اوقات برای بعضی از افراد مدت زمانی طول می کشد تا خود را با دیگران سازگار نماید . مطمئن شوید که با عکس العمل های کودک تان همراه هستید .بار ها موقعیت هایی را دیده ام که کودک متحول شده اما والدین هنوز در مورد شکوایه اولیه کودکشان گمانه زنی میکنند.
به کودکتان کمک کنید که بفهمد معلم مجبور نیست بهترین دوست او در امر یادگیر باشد.

این یک مهارت مهم است . در زندگی به دفعات مکرر اتفاق می افتد که افراد ضرورتا با اشخاصی کار می کنند که مورد علاقه او نیستند.تا زمانی که از موقعیت سو استفاده نشود ،وموضوع صرفا تفاوت شخصیتی و یا رقابت سالم باشد ،سال تحصیلی یک موقعیتی است که کودک شما یادگیر بگیرد که چگونه بهترین شرایط را فراهم آورد . به کودک کمک کنید تا مورد قابل ستایشی برای معلم خود بیابد هرچند که او را دوست نداشته باشد.

 

کودک را یاری کنید تا بفهمد که ارتباط دو نفری است و او باید با دیگران در تماس باشد .
آیا کودک شما معلم را با لبخند دوست دارد ؟ آیا او با تکالیف انجام شده و سؤالات مفید پیش آمده درابطه با موضوع درسی به مدرسه می آید ؟آیا تا کنون درخواست کمک به معلم در خارج از کلاس را داشته است ؟یک موقعه ای من و یکی از پسرانم بازی خودمانی شدن با معلم را اجرا کردیم .بعد از مدت زمانی، رابطه او با معلمش بخوبی بهبود یافت .

منصف باشید
اگر کودک شما رفتارهای معترضانه ای دارد ، مهم است که بیطرفانه در رابطه با آنها در منزل بحث و بررسی شود . از کودک بخواهید در رابطه با اعمالی که باعث ناراحتی معلم شده فکر کند و بیاندیشد چه کاری را می توانست جایگزین چنین اعمالی کند .

بخاطر داشته باشید که هر معلمی دوست دارد در شغل خود بهترین باشد .
قریب به اتفاق معلمان نسبت به شغل خود احساس مسوولیت می کنند و مراقب کودکان هستند . وقتی تعهدات آنها تصدیق شده باشد و آنها احساس حرمت از طرف والدین کنند، مدت زمان طولانی تر را با شما همکاری خواهند نمود .

مشکل رابطه دانش آموز با معلم قابل حل است ، جنگ و دعوایی نیست که برنده یا بازنده ای داشته باشد .نگرانی خود را ابراز نمایید و نظر معلم را جویا شوید .بدین ترتیب می توانید مطالب زیادی در مورد فرزندتان کسب نمایید .

با آغوش و ذهنی باز با معلم جلسه بگذارید .
ازهر گونه اطلاعاتی که معلم بتواند به فرزندتان کمک کند و مؤثر باشد فرو گذار نکنید .

اگر کودک شما تحت تاثیر مشکلاتی در منزل بوده ویا در سال گذشته تجربه بدی از مدرسه دارد ،بطور مثال ،از مدرسه اخراج شده است .برای معلم مهم است که درباره تجربیات و نظرات کودک شما اطلاعاتی را داشته باشد .

تلاش کنید تا اینکه شما و معلم هر کدام جلسه شفافی در جهت بهبود شرایط ایجاد نمایید.
برنامه ای را جهت پیگیری جلسات تدوین نمایید .
از معلم بخاطر وفتی که صرف می کند و دقت نظری که دارد تشکر نمایید .
هر شخصی دوست دارد که مورد تقدیر واقع شود .

آخرین ملجا جهت استیناف قدرت بالاتر تقدیر و تشکر است که گاهی اوقات ضروری می باشد . گاهی اوقات مدیر و یا معاون مدرسه برای حل مساله حمایت جانبی و یا ارئه طرق خوبی را بدون جابجای کلاس دانش آموز عرضه خواهند نمود. در این مورد تلاش صادقانه شما حائز اهمیت است .
گاهی اوقات دانش آموزی بدلیل خجالت از دید معلم مخفی میماند و نمی تواند خود نمایی کند . گاهی نوع یادگیری کودک با روش تدریس معلم هماهنگ نیست و این مساله یک سال موفقیت را برای کودک بهمراه نخواهد داشت .و البته معلمان نیز همانند دیگر مردم مشکلات خاص روزمره خود را دارند که مانع ارائه راهکار خاص برای مشکلات رفتاری کودک می شود در این مورد خاص عاقلانه آن است که ضمن صحبت با مدیر ، کلاس کودک را جابجا کنید .

چنانچه مقرر شد که کودک جابجا شود دقت نمایید که چگونه موضوع را به او خواهید گفت . برا ی اینکه کودک شما نسبت به مدرسه و معلم ها بدبین نباشد از معلم نکات منفی را یادآور نشوید . در مقابل نکات مثبت را باز گو نمایید . اجازه دهید تا کودک شما مفتخر باشد به اینکه در مدرسه ای مشغول است که تلاش آن در جهت بهبود روابط معلم و شاگرد است .

وقتی که کودک معلم را دوست ندارد .
در مدارس امروزی دانش آموزان معلمان جدید خود را یا با زحمت تحمل می کنند و یا از آنها نا امیدهستند .
اینکه کودکی از معلم خود راضی است ،واقعا نعمتی است. اما اگر در اولین روز و یا هفته اول در مدرسه پایی کج گذاشته شود شما باید هم پای کودک خود به بحث بنشینید و علت احساسات بد کودک نسبت به معلمش را تشخیص دهید .

این مورد بطور خاص شامل اولیا ء دانش آموزان دوره ابتدایی می شود . در دوره راهنمایی و متوسطه کودکان می آموزند که حد اقل یکی از معلمان را که مورد علاقه اشان نیز نیست تحمل کنند. اما در مدارس ابتدایی گزارشات کودک نسبت به معلم بسیار مهم است ، زیرا ۹ ماه را باید با یک معلم باشد .

آیا جابجایی کودک خود را درخواست خواهید نمود ؟ شخصا ، اینجانب با این ایده موافق نیستم .بچه ها باید بیاموزند که زندگی همیشه بر وفق مراد نیست . اما از طرفی اگر شما مشکلی را متوجه شدید باید برای حل آن قدم بردارید . در اینجا پیشنهادات کاربردی برای زمانی که بچه ها از معلمشان اعلام نارضایتی نمودند هست :
به نظرات آنها گوش کنید و علت چنین احساسی را از آنها جویا شوید .چنانچه دلایل آنها منطقی بنظر آمد ، همراه با آنها برای دیدار معلم بروید .اغلب کودکان در روز های اول مدرسه زود به قضاوت و نتیجه گیری می رسند بدون اینکه درکی از قوانین کلاس ،دستورات و نظرات معلم داشته باشند .

بدون دعوت به مدرسه فرزندتان مراجعه نمایید . با حضور داوطلبانه می توانید دور نمای خوبی از کلاس و معلم داشته باشید . آیا از دیگر دانش آموزان و یا والدین دیگری شکایتی در مورد معلم شنیده ابد ؟هنگامی که داوطلب حضور در کلاس درس می شوید مراقب سخنان و اتفاقات جاری کلاس نه تنها از زبان کودک خود بلکه سایرین نیز باشید .

قبل از هر تغییری نکات مثبت معلم را در نظر داشته باشید .چنانچه بیکباره وارد شدید و درخواست جابجایی نمایید ،کودک شما چنین خواهد پنداشت که :”مادر هر موقعیت ناخوشایندی را در زندگی تغییر خواهد داد”.به کودک خود بیاموزید (در خلال رشد و تربیت او شرح دهید)که او لازم است بداند زندگی همیشه هموار نیست .
در فراز و نشیب های شغلی موقعیت هایی پیش می آید که شما از رئیس و همکار خود خرسند نیستید . اما شما نمی توانید در هر زمان شغل خود را بخاطر مافوق ها و همکارانتان تغییر دهید . در عوض توضیح دهید چقدر مهم است که در کنار قوانین کلاس وظایف خود را انجام دهید و تحمل داشته باشید بنابراین معلم هیچ عذری در جهت عدم دوست داشتن شما نخواهد داشت .

در مورد دیگر همکلاسی هایش جویا شوید که آیا آنها نیز چنین احساسی را دارند .و از طرف دیگر اغلب قضاوت های غلط کودکان متاثر از الغای احسات منفی کودکان دیگر است . اتفاق دیگر اینکه ممکن است کودکی که معلم خود را بد تلقی نماید بدلیل عمل خلافی از طرف معلم مورد سرزنش واقع شده است . شما باید به کودک خود بیاموزید که همیشه خود بدون تاسی از دیگران قضاوت نماید.

همراه کودک تان به مدرسه بروید از او بخواهید تا مقررات کلاس را برای شما باز گو نماید. باید ها و نباید های کلاس معمولا در روی تابلو نصب است . تنها به این فرصت مناسب اکتفا نکنید تا فرزندتان “سخت گیری معلم را “به آسانی شرح دهد . هر روز کیف او را برای اطلاع از وظایف و تکالیف ش بررسی نمایید.
اگر تمام کار ها را انجام داده اید و هنوز فرزند شما از معلمش ناراضی است باید یک جلسه خصوصی را ترتیب دهید . بیشتر مواقع معلم از احساسات درونی کودک شما آگاه نیست.با این جلسه همه ی احساس های غلط فرزند شما بطور امیدوارنه ای قابل ترمیم خواهد بود .

در پایان ، برای والدین که کودکان بزرگتر دارند نیز ایده ی خوبی است تا ضمن برگزاری جلسه ای مشکل فرزند خود را در مورد معلم حل کند . فقط بدانید که در نظر داشتن رفتار دانش آموزتان است که می تواند اوضاع درسی او را بهتر نماید .

چگونه با معلم کودک تان هماهنگ شوید ؟
قدم اول
با معلم در ارتباط باشید . معلم را مطمئن سازید که مشتاق جلسات اولیاء و آموزش خانواده هستید . هدف از ارتباط با معلم را مشخص نمایید و در این مورد است که بهتر می توانید با او هماهنگ شوید . تلاش کنید که خود او را بشناسید نه فقط معلمی اش را .

قدم دوم
با کودک خود در ارتباط باشید . چنانچه از نکات مثبت معلمش برای شما باز گو کرد ، در جلوی او از معلمش تقدیر نماید .هرچقدر نکات مثبت را در نظر داشته باشید سازگاری فرزند تان با معلم بیشتر خواهد بود .
قدم سوم
زمانی که بیشتر معلم ها دوست دارند نقطه مقابل خود را فقط دانش آموز قرار می دهند(از او کار زیاد می خواهند ) با خطوط قرمز و کاغذ بازی هایی محصور می بیند. بگذارید معلم فرزندتان متوجه قدر شناسی شما در مقابل زحمات او بشود هر چند که با همه ی اعمال او موافق نیستید .
قدم چهارم
همچنان درگیر امور فرزند تان باشید . اطمینان حاصل کنید که از هر آنچه در کلاس درس می گذرد اطلاع دارید و راهی برای فعال بودن بیابید بطور داوطلبانه و یا حتی با فرستادن میان وعده های ساده .حتی اگر با همه ی اعمال معلم موافق نیستید اتفاقاتی هستند که با حضور شما مسائل مثبتی را کسب خواهید نمود .

قدم پنجم
مطمئن و شاکر باشید که تمام فعالیت ها و چشم پوشی داوطلبانه شما بازتاب فوق العاده در طول سال تحصیلی برای فرزندتان خواهد داشت .

اگر کودک شما با معلمش سازگار نباشد ؟
اغلب کودکان در اول سال تحصیلی به والدین شان گلایه دارند که معلمشان را دوست ندارند .
آنها ممکن است دلتنگ معلم سال قبل باشند .و یا نگران عدم هماهنگی با کلاس جدید هستند .
اما ، چنانچه بعد از دو ماه هنوز فرزند شما با معلمش مشکل دارد لازم است اقداماتی را انجام دهید .این موارد را آزمایش کنید :

۱ با کودک خود صحبت کنید .”من می دانم که تو چیزی را از من مخفی می کنی شما خانم “اسمیت” را دوست ندارید .میتونی مواردی را که باعث شده شما او را دوست نداشته باشی به من بگی “؟با دقت گوش دهید – حرف توی دهان کودکتان نگذارید .(حرف او را قطع نکنید .)

۲ قرار ملاقات برای صحبت کردن با معلم بگذارید .هر آنچه را شنیده اید بازگو نمایید . به معلم بگوئید “من برای انتقاد نیامده ام .من اینجا هستم تا با کمک شما مشکل را حل نمایم .

۳ مرور کنید شاید شما یا معلم راهی را جهت کمک به کودکتان بیابید . شاید معلم میز او را عوض نماید یا یک مقداری بیشتر در مورد پایان دادن پروژه او متذکر شود . برای اینکه سوء تعبیری رخ ندهد بعد از جلسه برای معلم نامه کوتاهی در باره ی تصمصمات خود بنویسید.و از او برای صرف وقت تشکر کنید . کودک خود را در جریان جلسه با معلم بگذارید و تصمیمات را اعلان کنید.روز های بعد با دقت به نظرات کودک گوش دهید .اغلب کوچکترین تغییرباعث می شود تا فرزند شما نظر ش در باره مدرسه و معلم بهتر گردد.

۵اگر همچنان مشکل وجود دارد ، با اشخاص دیگری در مدرسه ، احتمالا مشاور و یا مدیر صحبت شود .ضروری است که به کودک خود بگوئید :”این یک امر طبیعی است ، اما گاهی اوقات لازم است که بیاموزیم با بعضی ها که دوست شان نداریم کار کنیم .”
درآخرین مرحله در بعضی موارد خاص لازم است که دانش آموز جابجا شود

 

چگونه با رفتــــارهای ناسازگارانه فـــــرزندان برخورد کنیم ؟
* اگر خود تحت فشارهای روانی ناشی از زندگی و کار قرار داریم و نمی توانیم رفتار و گفتار خود را کنترل کنیم، بهتر است قبل از انجام هر کاری در مورد فرزند به فکر روشی برای کنترل فشارهای خود باشیم که تحقیقات نشان داده است اگر والدین بتوانند برخی رفتارهای خود را تغییر دهند فرمانبری کودک بیشتر خواهد شد.

افکار غلط و انحرافی درباره فرزند خود نداشته باشیم.
مثلاً فرزندم این کار را می کند تا حرص مرا در بیاورد. یا او باعث تمام مشکلات در خانه است. چنین افکاری زمینه به وجود آمدن احساس بسیار بد را نسبت به فرزند مهیا می کند و یقیناً بر رفتار ما و او اثر منفی می گذارد.

از ارائه دستورات مبهم، کلی و تکراری اجتناب کنیم.
مثلاً به جای این که بگوییم «خودت را جمع و جور کن» شفاف و مشخص بگوییم که از او چه می خواهیم مثلاً دوست دارم تا پنج دقیقه دیگر دفتر و کتاب هایت را از وسط اتاق جمع کنی.

به جای سخنرانی و بحث و جدل، کوتاه و مؤثر با لحنی محکم ولی در کمال آرامش به او گوشزد کنیم که رفتارش در ما چه تأثیری گذاشته و اگر از این رفتار خود دست برندارد چه عاقبتی در انتظار اوست.
به یاد داشته باشیم عاقبتی را برای او مشخص کنیم که شدنی و کوتاه مدت باشد.
مثلاً نگوییم « برای همیشه ازاین خانه خواهم رفت» یا «حق نداری از این به بعد تلویزیون تماشا کنی» بهتر است بگوییم امروز از دیدن این برنامه محروم هستی و یا این هفته تو را به پارک نمی برم.

انجام دادن خواسته هایمان را وظیفه او ندانیم بلکه بعد از انجام دادن دستوراتمان او را با کلام و هدایای مورد علاقه تشویق نماییم.

با مشارکت فرزندمان لیستی از مهمترین قوانین در خانه به ترتیب و همراه با روش انجام دقیق آن ها تهیه کرده و پس از مشخص کردن نوع محرومیت برای انجام ندادنشان، با قاطعیت اجرا کنیم.

عوامل مشکل ساز را شناسایی و در جهت رفع آنها اقدام نماییم.
به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی، اجتماعی، اقتصادی فرزندان بیشتر توجه کنیم.
سعی کنیم فرصتی را ایجاد کنیم تا کودکان بتوانند نسبت به رفتارهای نامناسب خود فکر کنند.
ارتباط خود را با مدرسه و مسؤولان بیش از پیش تقویت کنیم.
ار تنبیه بدنی اکیداً خودداری نموده و در صورت نیاز از محروم سازی های کوتاه مدت استفاده کنیم.
برای شنیدن مسائل و مشکلات فرزندان وقت گذاری کنیم.
از ســــرزنش و تحقیر کردن و مقایسه فرزندان جداً خودداری کنیم.
علایم هشدار دهنده خشم را به فرزندان آموزش دهیم تا بتوانند خشم خود را بهتر کنترل کنند از جمله علایم : علایم جسمی مثل (افزایش ضربان قلب، سریع شدن تنفس، عرق کردن، سفت شدن عضلات ، داغ شدن بدن و 😉 علایم فکری مثل (ازش متنفرم، می خوام بزنمش، داره به من زور میگه و 😉 علایم رفتاری مثل (داد زدن، تهدید کردن، لرزیدن، لگد و کتک زدن، گریه کردن و 😉

روشهای آرامش دهی را به آنها آموزش دهیم از جمله :
– تنفس عمیق :
یعنی دم عمیق با یک شماره و نگهداری هوا در شش ها تا چهار شماره و بعد بازدم آهسته با دو شماره

– تجسم :
یک تصویر آرامش بخش مثلاً خود را شناور داخل یک قایق که به آرامی همراه امواج تکان می خورد تجسم کنید یا تصور یک ساعت شنی که عصبانیت مثل دانه های شن به آرامی از بدنش خارج می شود.

– روش آدم آهنی و عروسک پارچه ای :
از او می خواهیم مثل یک آدم آهنی عضلات خود را سفت کند و بعد از پانزده ثانیه عضلات خود را سفت کند و بعد از پانزده ثانیه عضلات خود را مثل یک عروسک پارچه ای شل کند.
– حرف زدن های مثبت با خود : ولش کن، بی خیال، خونسرد باش، نمی گذارم مرا عصبانی کند و ;

یکی از دلایل عصبانیت و ناراحتی فرزندان این است که نمی توانند احساسات خود را به درستی بیان کنند، با کمک عکس و فیلم و نقاشی یا صورتک های کارتونی انواع احساسات مثل ( خشم، ترس، شادی و غم و;.) را به آنها آموزش دهیم.

چون بسیار از ناسازگاری های کودکان به دلیل عدم آشنایی والدنی با مهارت های زندگی است توصیه می شود مهارت های ارتباطی مثل گوش دادن، ابراز وجود، حق مسأله و تصمیم گیری و دیگر مهارت های زندگی را خود بیاموزیم و به فرزندانمان نیز آموزش دهیم.(جهت آشنایی بیشتر می توانید به بروشورهای مهارت های زندگی از شماره ۳۴ تا ۴۴ مراجعه فرمایید)

در مورد کودکان بیش فعال علاوه بر موارد فوق رعایت موارد زیر تأکید می شود:
– دارو درمانی مستمر زیر نظر روانپزشک که ممکن است تا چند سال طول بکشد، چرا که با تشخیص و مراقبت درست اکثریت قریب به اتفاق آنان تا پایان دوره نوجوانی درمان می شوند.
– تأمین خواب مناسب شبانه به هر طریق ممکن، حتی با اعلام خاموشی برای تمامی اعضای خانواده، مثلاً ساعت ۹ شب.
– پرهیز از خوردن قند و شکر، نوشابه گازدار، کاکائو، چیپس، پفک و ;
– آموزش والدین در زمینه شیوه برخورد با آنها و نحوی کمک کردن به فرزند بیش فعالشان در انجام کارهای روزانه

روشهای بهتر خوابیدن کودکان -فرزندان ناسازگار
۱ – نقاشــــی کـــــردن خوابها:
هرگاه خواب ترسناکی کودک شما را اذیت می کند از او بخواهید آنچه را که در خواب دیده نقاشی کند. سپس بگذارید تمام چیزهایی را که در نقاشی اش کشیده برای شما توضیح دهد. پای حرفهای کودکتان بنشینید تا درباره هیولا یا صحنه ترسناکی که در خواب دیده است دقیقاً توضیح دهد. با این روش به تدریج تلخی آن خواب را از او بگیرید. وقتی کودک در روشنایی روز خواب بد خود را تعریف می کند وحشت و هراس آن کابوس رنگ می بازد و از بین می رود. همچنین کودک می تواند خوابهای قشنگ خود را هم نقاشی کند. به کمک ترسیم خوابهای قشنگ، بچه می تواند خواب خود را بسط دهد و شما هم بدین ترتیب می توانید از روی این رؤیاهای زیبا در شب های آینده قصه های خوبی برای او نقل کنید.

نابهنجاریهای رفتاری دانش آموزان ناسازگار :
رفتارهای نابهنجار وغیر عادی ، انواع وشکلهای مختلف دارند واز علل بسیاری سرچشمه می گیرند . این رفتارها ممکن است به صورت خشونت ، گوشه گیری و انزواطلبی تظاهر کنند . این دانش آموزان احتمالا در برخی از موضوعات درسی موفقند ولی اغلب حداقل درچند درس ضعیف هستند . انسانها درمورد یک رفتار و حرکت مشخص خود یا دیگران ، یکسان قضاوت نمی کنند . آیا می دانید چرا ؟ بطور کلی اگر عمل خلافی از فرد سر بزند ، بسته به اینکه چه شخصی وبا داشتن چه خصوصیاتی درمورد او قضاوت کند . تعبیر وتفسیر اواز رفتار خلاف ، نامی که به رفتار می دهد ، دلایلی که برای به وقوع پیوستن آن رفتار ذکر می کند وعکس العملی که درمورد خلاف کار از خود نشان می دهد ، تفاوت می کند. ازمیان تعاریف مختلفی که برای نابهنجاریها یا نارساییهای رفتاری شده است ، تعریف زیر مناسب تر به نظر می رسد : ناتواناییها یا نارساییهای رفتاری عبارتند از رفتارهای گوناگون وشدیدی که تقریبا دائمی وغیر عادی هستند .
این رفتارها هم شامل رفتارهای تهاجمی وهم رفتارهای افسرده گونه وگوشه گیرانه است و باید به این نکته توجه داشت که افراد طبیعی نیزگاهی در برابر فشا رهای اجتماعی یا روانی ممکن است رفتارهای غیر عادی از خود بروز دهند ، ولی این رفتارها دائمی ومداوم نیستند و پس از بهتر شدن شرایط ، رفتارهای غیر عادی نیز جای خود را به رفتارهای عادی می دهند .
نارساییهای رفتاری را به شکلهای گوناگون طبقه بندی کرده اند ، ولی دراین جا فقط به ذکر یک طبقه بندی از نارسایی‌های رفتاری که چهار گروه دارد می پردازیم :

الف ) بی نظمی درسلوک :
رفتارهائی هستند که برای جلب توجه از فرد سر میزنند ، مانند ایجاد سرو صدای بلند ، تقلای مداوم ،خشونتهای زبانی و بد بینی . برای مثال دانش آموزانی که بدون سبب دائما جیغ می زنند ومرتب از جای خود به بهانه های مختلف بلند می شوند ، یا دانش آموزان دیگر را کتک می زنند ، از این قبیل هستند ودرحقیقت این دانش آموزان ، با این حرکات ورفتارها ، توجه معلم ودیگران را به خود جلب می کنند اگر چه این توجه منفی است . یعنی معلم شاگرد را معمولا سرزنش می کند یا ازکلاس بیرون می اندازد ، ولی شاید تنها راهی است که دانش آموز میتواند به معلم بگوید « من هم هستم » .

ب ) اضطراب وگوشه گیری :
علل اصلی آن عبارتند از حساسیت زیاد از حد ، احساس حقارت ، عدم اعتماد به نفس، ترس و واهمه . این رفتار دانش آموزانی است که به جای بدرفتاربودن ، کم رفتار هستند . برای مثال دانش آموزانی که مرتب درگوشه ای کز می کنند ، باکسی صحبت نمی کنند ، یا ناخونهای دستشان را می جوند ، دراین طبقه جای دارند. این دانش آموزان برخلاف گروه اول ، برای معلم وکلاس ایجاد اشکال نمی کنند ، یعنی رفتاربدی که مزاحم کار کلاس باشد، ندارند . ولی مشکلات آنان ازگروه اول کمتر نیست .

ج ) رفتارهای نامناسب یا ناپخته :
خصوصیت رفتاری این شاگردان عبارتند از : بی علاقگی ، کندی یا عدم فعالیت مناسب ، در خواب وخیال بودن ، صحبتهای نامفهوم ، با اجسام صدا درآوردن ، بازی با اسباب‌بازی درکلاس ، خط‌خط کردن میز وصندلی . این گونه رفتارها دردانش آموزان بزرگتر احتمالا تاخیر در رشد رفتاری را نشان می دهد .

د ) رفتارهای ضد اجتماعی :
اینگونه رفتارها شبیه رفتار بزهکاران است . ممکن است شاگرد دریک دسته بزهکار فعالیت کند . اینگونه افراد معمولا به گروهی که به آن وابسته اند ، یعنی بزهکاران ، وفادار باقی می‌مانند و بیشتر درمناطق شلوغ و فقیر نشین شهر زندگی می کنند . این دسته ازدانش آموزان نمی توانند خود را با ارزشهای اخلاقی رایج درمدرسه وفق دهند . برای مثال ، دانش‌آموزان که وسایل همکلاسیها ومعلم خود را می دزدند یا دانش آموزانی که بایک دسته متخصص درجیب بری یا دزدی کار می کنند ، دارای رفتار ضد اجتماعی می باشند . معلم با مشاهده مستقیم می تواند اعمال ورفتار متفاوت دانش آموز را در موقعیتهای مختلف تحت نظر بگیرد. رفتارهای نا شایست را شناسایی کند و با برنامه ای منظم ومتعادل که همراه با تشویق باشد ، رفتارهای مناسب را جایگزین رفتارهای نامناسب کند . معلم دانا می تواند با اینگونه شاگردان رابطه ای مثبت و دوستانه برقرار کند وپس از توافق دانش آموز فهرستی از رفتارهای نامطلوب وی را که باید تغییر کنند تو أما تهیه کنند .

رفتار با کودکان لجوج
بسیار پیش می‌آید که والدین دو اشتباه متوالی انجام می‌دهند و کودک خویش را به سمتی هدایت می‌کنند که با لجاجت و گریه و سر و صدا به هدفش برسد.
۱- کودک را از چیزی که ضرر جدی یا مشکل خاصی ندارد محروم می‌کنند (یا به دلیل تنبلی خودشان، یا به این دلیل که به اشتباه فکر می‌کنند آن مسئله مشکل ایجاد می‌کند.)
۲ – پس از اینکه کودک اندکی سر و صدا کرد آن را به او می‌دهند.
وقتی اولین بارها این اتفاق می‌افتد کودک می‌آموزد که لجاجت کردن با چاشنی سر و صدا و گریه، راه مناسبی برای رسیدن به خواسته‌هاست. تا اینکه بعد از مدتی دیگر راهی بهتر از این نخواهد شناخت.

برای این که کودک شما دچار این رفتار نشود باید به چند نکته توجه داشته باشید:
۳ – هرگز به خاطر بی حوصلگی یا تنبلی، او را از چیزی که برایش ضرری ندارد، محروم نکنید.
۴ – اگر تشخیص دادید چیزی را نباید در اختیار او بگذارید یا کاری را نباید برایش انجام دهید، با اصرار و گریه او نباید بی‌حوصله شوید و حرفش را گوش کنید.
۵ – اگر می‌خواهید از حرف خود برگردید باید راهی انتخاب کنید که کودک متوجه شود به خاطر گریه او از تصمیم خود برنگشته‌اید.
اگر کودک شما به هر دلیلی الآن دچار این حالت شده است یکی از راه حل ها این است که

اولا : منطقی باشید و بی‌دلیل حرفی نزنید که مجبور شوید (به خاطر نداشتن دلیل محکم) از آن برگردید.
ثانیا: اگر بند قبل را رعایت می‌کنید، می‌توانید این مرحله را هم اجرا کنید. اگر کودک شما برای چیزی که به صلاحش نیست، شروع به گریه و لجاجت کرد، باید تحمل کنید. برای این کار بهتر است موقعیتی را انتخاب کنید که مهمان ندارید یا مهمانی نیستید، چرا که گریه کودک شما ممکن است حوصله دیگران را به سر ببرد و آنها از به حمایت از او برخیزند و کار شما را خراب کنند.

شما باید برای کودکتان توضیح دهید که گریه کردن او تاثیری در تصمیم شما ندارد و سپس هر چه او اصرار کرد شما حتی در حالت آرامش خود نیز تغییری ندهید. مثلا نباید برای فرار از سر و صدای او به اتاق دیگری بروید و در را ببندید. چرا که به این روش او احساس می کند اندکی به خواسته خود نزدیک‌تر شده و خواسته خود را ادامه می‌دهد.
بعد از این که کودک مطمئن شد تغییری در تصمیم شما حاصل نمی‌شود، باید به سراغ او بروید و از او دلجویی کنید. بدون اینکه به شکست او اشاره کنید به او بگویید که وقتی گریه نمی‌کند دوست‌داشتنی‌تر است. و برای او چیزی که می‌دانید دوست دارد تهیه کنید.
اگر یک یا دو بار به این روش (البته با رعایت بند اول) عمل کنید، احتمالا کودک شما از این رفتار خود دست برخواهد داشت.

دانش‌آموزان بیش‌فعال و کم‌توجه
• نمی‌توانند رفتارشان را کنترل و تنظیم کنند.
• نمی‌توانند رفتارهای هماهنگ و مناسب با اطرافیان از خود نشان دهند.

• با علامت‌هایی مانند کم‌توجهی، حواس‌پرتی و کمبود تمرکز همراه هستند.
• در کارهایی که به آنها علاقه و مهارت داشته باشند، هیچ تفاوتی با هم‌سالان خود ندارند.
• خیلی سریع به وسیله محرک‌های خارجی دچار حواس پرتی می‌شوند و از کار و وظیفه خود (اغلب تکالیف مدرسه) بازمی‌مانند.
• اغلب وسایل‌شان را گم می‌کنند و فراموشکارند.
• مرتب حرکت می‌کنند و آرام و قرار ندارند.

• میان صحبت دیگران می‌پرند و تأمل ندارند.
• نوبت را رعایت نمی‌کنند.
• سریع از کوره در رفته و اشیا را به‌سوی دیگران پرتاب می‌کنند.
• رفتارهای جسورانه و خطرناکی از خود نشان می‌دهند.
• در توجه به جزییات ناتوان‌اند.

• در صحبت کردن مستقیم با آنان، به‌نظر می‌رسد به گوینده توجهی ندارند و گوش نمی‌کنند.
• قادر به پیگیری دستورات نیستند و کارها را نیمه‌کاره رها می‌کنند.
• از کارهایی که نیاز به تلاش ذهنی دارد، اجتناب می‌کنند.
• کارهای خود را ناتمام رها می‌کنند.

کودکان لجباز و نافرمان
• رفتارهای منفی و نابهنجار از آنها زیاد دیده می‌شود.
• از قوانین روزمره سرپیچی می‌کنند.
• زود قهر می‌کنند و قشقرق به راه می‌اندازند.
• با بزرگ‌ترها بیش از حد بحث و جدل می‌کنند.
• دیگر‌ان را در امور مقصر می‌دانند و از آزار و اذیت و ناسزاگویی به آنان دریغ ندارند.

• عصبانی و زودرنج‌اند.
• رفتارهای خشونت‌آمیز دارند.
• کینه‌توز و انتقام‌گیر هستند.

کودکان دچار اختلال سلوک
• به‌طور معمول به حقوق دیگران تجاوز می‌کنند.
• رفتارهایی مانند قلدری و تهدید دیگران دارند.
• در نزاع و کتک‌کاری از وسایل خطرناک مانند چاقو و… استفاده می‌کنند.
• اغلب دست به سرقت می‌زنند.
• به اموال عمومی آسیب می‌رسانند.
• فرار از خانه و مدرسه در آنها بیشتر دیده می‌شود.

علل و انگیزه‌های ناسازگاری فرزندان
۱) علل ارثی:
گروهی معتقدند که بسیاری از ناسازگاری‌های دانش‌آموزان، ریشه در سرشت و طینت آنها دارد که به‌ همراه ژن از طریق والدین به آنها منتقل می‌شود.

۲) علل زیستی:
مانند نقص عضو، اختلال در بینایی و شنوایی و اختلال در مغز و دستگاه‌های عصبی، پیش یا حین یا پس از تولد می‌تواند از دیگر عوامل باشد.

۳) علل روانی:
مانند وجود فشارهای درونی، میل به استقلال، وجود تعارض و کشمکش در مدرسه، به خصوص زمانی‌که دانش‌آموز خود را بی‌پناه و بدون پشتوانه احساس کند، عادات عصبی مانند ناخن جویدن و انگشت مکیدن در او مشاهده می‌شود.

۴) علل عاطفی:
مانند احساس محرومیت ازمحبت والدین، ناکامی از دستیابی به اهداف مورد علاقه، فقدان امنیت عاطفی به هر دلیل ممکن.

۵) علل اجتماعی:
مانند نابه‌سامانی و اختلاف و درگیری میان اعضای خانواده، متارکه والدین، بدآموزی از الگوهای خانه و مدرسه و جامعه، فقدان مقبولیت در میان دیگران، یادگیری رفتارهای نامطلوب از گروه هم‌سالان، نداشتن نظارت کافی والدین، فقدان قانون منصفانه و قاطع در خانه و مدرسه، مشکلات اقتصادی و…

۶) علل تربیتی:
مانند نبود یا افراط در محبت، ناهماهنگی میان عاملان تربیتی در خانه و مدرسه و جامعه، برآورده کردن تمام خواسته‌های دانش‌آموز بدون چون و چرا و یا به عکس، تنبیه بدنی و آزارهای روانی، مقایسه و تحقیر و سرزنش دانش‌آموز و…

چگونه با رفتارهای ناسازگارانه دانش‌آموزان برخورد کنیم؟
۱ – اگر خود تحت‌ فشارهای روانی ناشی از زندگی و کار قرار داریم و نمی‌توانیم رفتار وگفتار خود را کنترل کنیم، بهتراست پیش از انجام هرکاری درباره دانش‌آموز به فکر روشی برای کنترل فشارهای خود باشیم. تحقیقات نشان داده ‌است اگر مربیان بتوانند برخی رفتارهای خود را تغییر دهند، فرمانبری کودک بیشتر خواهد شد.
۲ – نباید افکار غلط و انحرافی درباره دانش‌آموز خود نداشته باشیم. به طور مثال: «شاگردم این کار را می‌کند تا حرص مرا دربیاورد یا او موجب تمام مشکلات در کلاس است.» چنین افکاری زمینه به‌وجود آمدن احساس بسیار بد را نسبت به آن دانش‌آموز مهیا می‌کند و به طور یقین بر رفتار ما و او اثر منفی می‌گذارد.

۳ – باید از ارایه دستورات مبهم، کلی و تکراری اجتناب کنیم. برای مثال، به جای اینکه بگوییم: «منظم باش»، شفاف و مشخص بگوییم که از او چه می‌خواهیم.
۴ – به جای سخنرانی و بحث و جدل، باید کوتاه و مؤثر بالحنی محکم ولی در کمال آرامش به او گوشزد کنیم که رفتارش در ما چه تأثیری گذاشته و اگر از این رفتار خود دست برندارد، چه عاقبتی در انتظار اوست.

۵ – بهتر است به یاد داشته باشیم که عاقبتی را برای او مشخص کنیم که شدنی و کوتاه‌مدت باشد. برای مثال نگوییم: «برای همیشه از این کلاس خواهم رفت.»
۶ – نباید انجام دادن خواسته‌هایمان را وظیفه او بدانیم بلکه پس از انجام دادن دستوراتمان باید او را با کلام و هدایای مورد علاقه تشویق کنیم.
۷ – می‌توانیم با مشارکت دانش‌آموزان فهرستی از مهم‌ترین قوانین در کلاس و مدرسه به ‌ترتیب اهمیت و همراه با روش انجام دقیق آن تهیه کرده و پس از مشخص کردن نوع محرومیت برای انجام ندادن‌شان، آن را با قاطعیت اجرا کنیم.

۸ – باید عوامل مشکل‌ساز را شناسایی و برای رفع آنها اقدام کنیم.
۹ – به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و… دانش‌آموزان باید بیشتر توجه کنیم.
۱۰- باید سعی کنیم فرصتی را ایجاد کنیم تا دانش‌آموزان بتوانند نسبت به رفتارهای نامناسب خود فکر کنند.

۱۱ – بهتر است که ارتباط مربیان و مسوولان مدرسه را با والدین بیش از پیش تقویت کنیم.
۱۲- باید از تنبیه ‌بدنی به طور جدی خودداری کرده و درصورت نیاز از محروم‌سازی‌های کوتاه‌مدت استفاده کنیم.
۱۳ – خوب است که برای شنیدن مسایل و مشکلات دانش‌آموزان وقت بگذاریم.
۱۴ – بهتر است از سرزنش و تحقیر کردن و مقایسه‌ دانش‌آموزان به طور جدی خودداری کنیم.

۱۵- باید ضمن تقویت ابعاد معنوی در دانش‌آموزان، روش‌های آرامش‌دهی دینی را به آنها آموزش دهیم.
۱۶- باید علایم هشداردهنده خشم را به دانش‌آموزان آموزش دهیم تا بتوانند خشم خود را بهتر کنترل کنند.
۱۷- بهتر است روش‌های «آرامش‌دهی» را به آنها آموزش دهیم، ازجمله (تنفس عمیق، حرف زدن‌های مثبت باخود و…)
۱۸- یکی از دلایل عصبانیت و ناراحتی دانش‌آموزان این است که نمی‌توانند احساسات خود را به درستی بیان کنند. می‌توانیم با کمک عکس و فیلم و نقاشی انواع احساسات مانند خشم، ترس، شادی، غم و… را به آنها آموزش دهیم.

۱۹- چون بسیاری از ناسازگاری‌های دانش‌آموزان به دلیل ناآشنایی مربیان و والدین با مهارت‌های زندگی است، توصیه می‌شود مهارت‌های ارتباطی مانند گوش دادن، ابراز وجود، حل مسأله و تصمیم‌گیری و دیگر مهارت‌های زندگی را خود بیاموزیم و به دانش‌آموزان نیز آموزش دهیم.
درباره دانش‌آموزان بیش فعال علاوه بر موارد فوق، رعایت موارد زیر تأکید می‌شود:

• دارو درمانی مستمر زیرنظر روان‌پزشک که ممکن است تا چند سال طول بکشد چرا که با تشخیص و مراقبت درست، بیشتر آنان تا پایان دوره نوجوانی درمان می‌شوند.
• تأمین خواب مناسب شبانه به هر طریق ممکن، حتی با اعلام خاموشی برای تمامی اعضای خانواده.
• پرهیز از خوردن قند و شکر، نوشابه گازدار، کاکائو، چیپس و پفک.
• آموزش والدین در زمینه‌ شیوه برخورد با آنها و شیوه‌ کمک کردن به فرزند بیش‌فعال‌شان در انجام کارهای روزانه

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.