مقاله در مورد سبزیکاری عملی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله در مورد سبزیکاری عملی دارای ۶۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد سبزیکاری عملی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد سبزیکاری عملی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد سبزیکاری عملی :
سبزیکاری عملی
انتخاب زمین
زمین شوره سنبل بر نیارد در او تخم عمل ضایع مگردان
گرچه امروز مطابق اصول و قواعد فنی میتوان با اصلاح سختترین و بدترین زمینها از آن استفاده کرد ولی این اصلاح نسبت به وضعیت زمین که از چه نوع باشد فرصت زیادی را توأم با خرج بسیار در بر دارد که از موضوع عملی که ما میخواهیم انجام دهیم به دور است، زیرا در این کتاب ما فقط میخواهیم این موضوع را روشن کنیم خوانندگانی که دارای زمینی حاضر برای کشت هستند برای حداکثر استفاده از زراعت خود باید چه دقائق و چه نکاتی را در نظر بگیرند.
زمینی که برای سبزیکاری تخصیص میدهیم باید زمینی باشد که شرایط نمو و زندگی گیاه در آن جمع باشد و گیاه بتواند پس از روئیدن تغذیه کامل کند و محصول فراوان و سالم بدهد از لحاظ طبیعی زمینهای سنگین رسی به هم فشرده و دارای خاک چسبنده یا زمینی که در خاک آن مقدار زیادی گل سفید وجود دارد و نیز زمینهای خیلی خشک از شن خالص یا باتلاقی یا ریگزار یا آنها که دارای مقادیر زیادی مواد نیمهپوسیده هستند برای زراعت خوب نیستند و همانطور که گفته شد
هزینه اصلاح آنها بیش از استفادهایست که از آن منظور نظر است. زمین خوب طبیعی عبارت از زمین با خاک سبک و تیرهرنگ و قوی و پر خلل و فرج است که درون آن پر از قارچهای ذرهبینی و مواد غذایی است و همینکه روی آن راه روند چون فنر بالا و پائین میرود و با جزئی صرف وقت میتوان از آن برداشت خوبی کرد.
علاوه از شرایط بالا موقعیت زمین از لحاظ نزدیکی و دوری به آب، میزان سایه و آفتاب، نزدیک
ی به عمارات و کارخانجات و عوامل دیگر در نمو و خوبی محصول دخالت دارد و باید قبل از شروع به کار آن را در نظر گرفت. چنانکه زمینی اگر از حیث جنس طبیعی مساعد باشد ولی دارای نواقص زیر باشد نمیتوان استفاده منظور را از آن انتظار داشت.
۱ زمینهای گود برای زراعت مفید نمیباشند زیرا غالباً در اثر بارندگیهای زیاد یا طغیان آب رودخانه (اگر در مجاورت زمین باشد) آب به آن هجوم میآورد و زراعت را میشوید و خراب میکند و به جای آن قشری از گل و لای میگذارد که علاوه از تباهی محصول زمین را هم خراب میکند.
۲ فزونی دائمی رطوبت در زمین که معلول بدی جریان آب اطراف آن باشد یا از مجاری دورتری نشت نماید اثرات خیلی بدی در زمین میگذارد و ریشه نباتات را میپوساند یا اصولاً مانع روئیدن بذر میشود.
در اینگونه زمینها قبل از انجام زهکشی و خشک کردن زمین نباید زراعت کرد.
۳ زمینهای مردابی که آنها را هم قبل از خشکانیدن نمیتوان مورد استفاده قرار داد.
۴ نزدیکی زمین زراعتی با بعضی از کارخانجات تهیه مواد شیمیایی و کورههای گچپزی و آهکپزی برای زراعت بسیار خطرناک است، زیرا این کارخانجات یا کورهها دائماً دودهای اکال و مضر و گازهای خطرناک و گرد و غبارهای خشککننده و سمی در فضا منتشر میکنند و برای صحت کارگران مزرعه و گیاه هر دو خطرناک میباشند و غالباً سبزیهایی که در اطراف این کارخانهها به دست میآیند همیشه پلاسیده و دارای طعم و مزهای است که به ذائقه بد و نامطبوع است. بنابراین باید همیشه سعی کرد که مزرعه در کنار این کارخانهها یا کورهها انتخاب نشود ولی اگر وضعیت طوری بود که مزرعه را از آنجا نمیتوان دور کرد باید در جهتیابی مزرعه دقت شود که بادهای محلی و موسمی، بتوانند دودها و گازها را با خود در جهت مخالف برده و از محوطه سبزیکاری دور کنند.
۵ نزدیکی مزرعه سبزی با جادههای بزرگ برای زراعت مضر است زیرا در اثر عبور و مرور وسائط نقلیه و گرد و غباریکه دائماً از جاده برمیخیزد و روی سبزیها مینشیند از نمو آنچه کاشته شده جلوگیری میکند و آنها را ضایع میکند.
آنچه که گفته شد علل نامساعد برای سبزیکاری است که در واقع باید از ایجاد مزارع سبزی در این شرایط و مواقع دوری کرد ولی آنچه برای مزرعه مفید است و باید در نظر گرفت این است که آب لازم برای مزرعه سبزی باید حتماً تأمین شده باشد، به این معنی که مزرعه در نزدیکی رودخانه یا چشمه یا چاه پرآبی باشد که در تمام مواقع بتوان به اندازه کافی و لازم به آن آب رسانید و از
بیآبی و فاصله زیاد بین مواقع آبیاری جلوگیری کرد، دیگر اینکه وضعیت مزرعه از حیث جهتیابی مساعد با نمو گیاه باشد و هرچه در این قسمت دقت شود کامیابی در زراعت و برداشت و استفاده از آن بیشتر است، یعنی زمین مزرعه طوری واقع شود که از آسیب و ضرر حرارت زیاد و مستقیم یا بادهای شدید یا رطوبتهای دائمی جلوگیری شود، مثلاً در مناطق شمالی اگر زمین درست شمالی جنوبی باشد خوب نیست زیرا قسمت رو به شمال آن از نظر بادهای شمالی و
سرما و سایه زیاد قابل نمو دادن نباتات نیست و سرما و سایه آنچه که در آن قسمت کاشته شده باشد از بین خواهد برد.
قسمت رو به مشرق هم از لحاظ اینکه پس از گذراندن شبهای سرد مناطق شمالی که غالباً یخهای نازکی در پای نباتات میکند چون صبح با آفتاب مواجه میشود و نور خورشید به سرعت باعث ذوب یخ میشود تولید واکنش بدی در زراعت میکند و آن را از بین میبرد، قسمت رو به مغرب هم در اثر رطوبت زیادی که نتیجه سایه زیاد و دیرآفتاب گرفتن است چندان مناسب نیست و بین سبزیهایی که در این قسمت کاشته شوند غالباً ناخوشیهای قارچی زیاد پیدا میشود، فقط قسمت رو به جنوب است که برای زراعت مساعد است ولی البته نمیتوان یک زمین بزرگ را فقط به منظور استفاده از یک جهت آن دائر نگاه داشت و همه سال مقادیری خرج آن کرد.
بنابراین بهترین زمین برای زراعت سبزی در این مناطق آنست که جهتیابی آن بینابین چهار جهت اصلی باشد که عرصه جنوب آن از یک سمت جنوب غربی و از سمت دیگر جنوب شرقی و عرصه شمالی از یک سمت شمال غربی و از سمت دیگر شمال شرقی واقع شده باشد و دیگر از عوامل مساعد شیب ملایم زمین است زیرا شیب تند باعث میشود که مواقع آبیاری آب آنچه در آنجا هست بشوید و همراه خود به نقطه گود زمین ببرد و در زمین هم به اندازه کافی آب نفوذ نکند تا ریشه نباتات را سیرآب کند. ولی شیب معتدل باعث میشود که آب به خوبی به تمام سطح مزرعه جاری شود و تا اعماق آن نفوذ کند در زمینهایی که دارای شیب تند هستند میتوان به وسیله خاکریزی دستی و تشکیل کردها و بندها رفع نقیصه نمود.
نزدیکی مزرعه به جنگلهای انبوه یا تپههای مرتفع هم در بعضی مواقع برای سبزیکاری بسیار نافع ولی بعضی مواقع هم مضر است زیرا اگر زمین در فاصله معتدلی از این پناهگاهها قرار گرفته باشد که سایه آنها مزرعه را نپوشاند چون این عوامل در مقابل مسیر بادهای شدید محلی است و جلوگیری از شدت وزش میکند بسیار مفید است ولی اگر مزرعه زیاد نزدیک باشد که سایه این
موانع غالب اوقات روی زمین را بپوشاند برای زراعت سبزی مضر است و هیچگاه نمیتوان استفاده لازم را برد، زیرا زمین زراعتی باید به اندازه کافی دارای روشنائی و هوا باشد و در غیر اینصورت در زمین سایه رشد نباتات کم میشود و گیاه در معرض غارت حشرات قرار میگیرد و مستعد گرفتن انواع امراض میشود.
آخرین قسمتی را که باید در موقع تشکیل مزرعه در نظر داشت نظارت کامل صاحب مزرعه است که باید خود در مزرعه منزل داشته باشد همیشه مراقب کارها باشد، زیرا بودن صاحب کار باعث میشود که دهقانان با جدیت بیشتری کارکنند و زیر نظر او رعایت قواعد و دقتهای لازم را که دستور داده شده است بکنند زیرا کوچکترین غفلت و لغزش باعث ضررهای بسیاری خواهد بود که بزیان صاحب مزرعه و کارگران تمام خواهد شد بنابراین باید در مزرعه ساختمانی باشد که دارای نشیمنگاه برای صاحب مزرعه باشد و در اطراف آن اصطبل و محل گذاشتن دوچرخهها و لوازم حمل و نقل و جای نگاهداشتن سبزیها که برای فروش حاضر میشود و مخزن افزار و لوازم کار باشد تا همیشه همه چیز در دسترس باشد و باعث اتلاف وقت نشود.
وسعت سبزیکاری
وسعت محلی که برای مزرعه سبزی یا بستان در نظر گرفته میشود زا لحاظ اینکه احداث آن برای تأمین سبزی یک خانواده است یا برای تجارت متفاوت میباشد، در بستانهای خانوادگی دستکم در هر آر زمین میتوان مصرف سبزی یک نفر را تأمین کرد ولی این میزان را نمیتوان یک رقم قطعی تلقی کرد زیرا هم به نسبت وقتی که برای سبزیکاری مصرف نمایند و هم به نسبت تنوع سبزی (سبزی درشت ـ مانند کلم و سیبزمینی و چغندر و غیره و سبزی نازک چون تره، جعفری و ریحان و غیره) میزان مذکور متغیر میباشد ولی به طور خلاصه بیشتر میزان استفاده از زمین اعم از اینکه استفاده خانوادگی باشد یا برای تجارت تهیه شده باشد تابع کیفیت عملیاتی است که در آن به کار برده شود و البته این را باید در نظر گرفت که یک قطعه زمین کوچک که از روی اصول و قواعد اداره شود به مراتب بهتر و با فایدهتر از زمینهای زیادی خواهد بود که بد کاشته شود، یک نفر سبزیکار خصوصی که سه ماه تابستان را با یک کمک و بقیه سال را تنها کار کند میتواند یک بستان کامل و خوب به مساحت ۳۰۰ متر مربع داشته باشد. در موارد تشکیل مزارع تجارتی البته وسعت آن بسته به نسبت سرمایهای است که در این کار باید مصرف شود ولی تنها سرمایه کافی نیست بلکه دقت وافر و عدم غفلت در مواقع انجام کار رسیدگی به عملیات و داشتن کمک کافی و ابزار و لوازم هم در برداشت محصول خوب و سالم دخالت دارد.
سالمسازی زمینهای مرطوب
بعضی از زمینها گاهی از رطوبت زیاد اشباع میشوند و برای زراعت سبزی مفید نیستند زیرا این زمینها همیشه سردند و هوا به حد کافی در آن، نفوذ نمیکند به همین جهت کودی هم که به آنها داده شود تجزیه و ترکیب نمیشود و تولید مواد غذائی لازم را برای رشد گیاه نمیکند بنابراین تخمی که در این زمینها افشانده شود بدون اینکه جوانه زند میپوسد و از بین میرود و اگر هم چیزی بروید چون ریشه آن محل کافی برای گسترش و تغذیه نخواهد داشت خیلی کند نمو میکند و محصولی نخواهد داد، اینگونه زمینها را میتوان با عملیات سادهای اصلاح کرد و از آن استف
اده برد.
اگر سبب این رطوبت زیاد رکود آب در زمین باشد باید به وسیله شخم عمیق سطح آب را پائین برد و زمین را خشکاند تا اصلاح شود ولی اگر در نشت آب از زمینهای مجاور که بلندتر است باشد آنوقت به وسیله زهکشی و کندن نهر اطراف زمین را باید مجزا کرد تا نشت آب در این مجاری جمع شود و به سمتی جاری شود، ولی بعضی از اوقات وجود رطوبت زیاد در اثر غیر قابل نفوذ بودن قشر زیر زمین است که در این صورت باید با احداث گربهروهای زیرزمینی برای خارج کردن آبهایی که روی قشر غیرقابل نفوذ جمع میشود اقدام کرد یا در صورت امکان قشر مذکور را شکسته و قابل نفوذ ساخت.
تهیه آب و طریقه آبیاری مزارع
اگر در موقع تشکیل مزرعه دقت کافی در تسطیح و طراز سطح مزرعه و جدا کردن نهرهای یکنواخت با شیب ملایم و مناسب بشود که آب بتواند در آنها با سرعت جلو آید و به سرعت قطعهای را پس از قطعه دیگر سیراب کند بهتر از وضعیت نامرتب و نامنظمی است که در بسیاری از مزارع ایران مورد عمل است، همانطور که قبلاً گفتیم آب مهمترین و اولین عامل زراعت است و با نداشتن آب کافی یا در دسترس نبودن آن هر عملی برای تشکیل مزرعه انجام شود بیهوده و بلااثر خواهد بود. بنابراین مزرعهای که میخواهیم تشکیل دهیم باید قبل از هر چیز وضعیت آب آن را تأمین کرد و سپس در تنظیم و تنسیق نهرهایی که آب باید در آنها جاری شود دقت کرد آن وقت با خاطری آسوده شروع به کشت سبزی کرد تا بتوان از آن حداکثر استفاده را برد.
منبع آبهایی که در مزارع برای آبیاری مورد استفاده قرار میگیرد بسته به مناطق مخت
لف متفاوت است این منابع عبارت از رودخانه (بهار آب یا دائم) قنوات یا برکه یا چاه و منابع نگهداری آب باران میباشند به طور کلی آب همیشه باید از نقطهای که نسبت به سطح مزرعه بلندتر باشد جریان یابد تا بتوان با آن به خوبی و سرعت زمین را مشروب کرد بنابراین در نقاطی که آب مزرعه از رودخانه یا قنات تهیه میشود اجرای این عمل چندان مشکل نیست و محلی که باید مشروب شود به واسطه بلندی سرچشمه جریان آن شدید و سریع است و در آبیاری این نقاط اشکالی به هم نمیرسد، ولی در نقاطی که از استخرها یا آبانبارها یا برکه و چاه استفاده میکنند باید به وسائل دیگری دست زد تا آب را در منبعی بلندتر از سطح مزرعه، چون استخر یا حوضهای کوچکتر
به تناسب سطح مزرعه جمعآوری کرد و بعد در موقع آبیاری به کار برد. بلند بودن منبع و جمعآوری آب در یک نقطه و بعد به مصرف آبیاری رساندن هم از حیث صرفهجوئی در وقت بسیار مفید است و هم فشار آب اعم از اینکه در جویهای کوچک یا در لولهها جریان یابد سبب میشود که کمترین وقت را برای مشروب کردن زمین بگیرد، این نکته را نیز باید متوجه بود که در نقاطی که آب آبیاری فقط از بهارآب یا آب باران تأمین میشود اگر نتوان به حفر چاه برای کسری آب دست زد چون ساختمان منبعی که در تمام مدت تابستان و ماههای اول پائیز آب مزرعه را تأمین کند بسی مشکل و با خرج زیاد است باید از تشکیل مزارع سبزی خودداری کرد و به کشت نباتات دیگری که با وضعیت آب آن نقاط متناسب باشد دست زد. در نقاطی که آب به واسطه همسطح بودن زمین یا گود بودن نمیتواند جریان یابد از وسائل ماشینی برای بالا آوردن و جمع کردن آب در منبع میتوان استفاده کرد این وسائل دارای انواع مختلف است که تهیه آن به نسبت سرمایه و فضای مزرعه و موقعیت محلی، باید باشد ولی بهترین و سهلترین وسیله همان دولابهای قدیمی ایران است که در اروپا آن را تکمیل کردهاند و به نام Noria مورد استفاده قرار دادهاند. این ماشین عبارت از دو زنجیر طولانی است که به موازات هم قرار داده شده و روی آن به فواصل معتدلی سطلهای کوچکی نصب شده و این زنجیرها به دور چرخی میگردند به طوری که سطلها معکوس داخل منبع آب شده و پس از پر شدن خارج و در موقعی که میخواهند دوباره داخل چاه شوند آب خود را در ناودان کوچکی خالی
میکنند. با این اسباب میتوان تا عمق ۴۰ متر هم به خوبی و بدون هیچ زحمتی آب به بالا رسانید و مزرعه را سیرآب کرد و وسیله محرکه آن میتواند الاغ یا گاو و یا از موتورهای نفتی باشد.
در اینجا از تذکر این نکته نباید غافل شد که اگر در مزرعه منبع آب آنقدر بلند باشد که بتوان به وسیله لولههای آهنی یا لاستیکی قسمتی از آب را با فشار به تمام نقاط مزرعه انتقال داد و در موقع لزوم آبپاشی کرد بسیار مفید خواهد بود.
در مناطقی که هوا خشک و یا گرد و غبار زیاد است سبزیها نمیتوانند به خوبی نمو کنند و غالباً پژمرده میمانند، زیرا خشکی هوا و گرد و غبار مسام برگها را مسدود میکند و جلوگیری از تنفس آن میکند، بنابراین بهتر است به وسائل مصنوعی تولید رطوبت کرد و روی برگها را از گرد و غبار پاک کرد. انجام این عمل در مزارع بزرگ یا در مزارع سبزی کوچک با دست عمله نه مقرون به صرفه است و نه عملی است، ولی در صورتی که منبع آب دارای فشار باشد به خوبی و بدون هیچگونه صرف وقت میتوان این عمل را انجام داد ولی باید در نظر داشت که اینکار در مورد مزارع صیفی نباید عمل شود زیرا پاشیدن آب روی بوته صیفی مخصوصاً روزهای گرم بوتهها را مریض و خراب میکند. در مواقع آبیاری با لوله این نکته را نیز مورد توجه قرار دهید که طرز نگاهداری لوله باید طوری باشد تا آبی که از لوله خارج میشود پای بوتههای سبزی را نشوید و خاک اطراف ریشه را عقب نزند.
آبیاری مزارع بسته به نوع سبزی که در آنجا کاشته میشود متفاوت است برای اینکه جریان آب در مزرعه منظم و سریع انجام شود مزرعه را به وسیله کرتبندی و پولکبندی و پشتهبندی به قسمتهای منظمی تقسیم میکنند تا آب به هدر نرود و از مقدار آب تهیه شده بتوان حداکثر استفاده را برد.
عملیات مقدماتی
عملیاتی که قبل از کاشتن تخم در زمین باید انجام گیرند عبارتند از جمعآوری سنگ از روی زمین، شخم، طراز نمودن و تقسیمبندی زمین، تهیه مقدار لازم رشوه و کود.
جمعآوری سنگ زائد از زمین زراعتی یکی از اصول مقدماتی شروع به کار است زیرا وجود سنگهای بزرگ و کوچک چه در روی زمین و چه داخل خاک باعث خرابی و از بین رفتن محصول است و از زمین سنگلاخ انتظار استفاده کافی نمیتوان داشت. بنابراین قبل از شروع به شخم باید سنگهای روی زمین را جمعآوری کرد و در نقطهای نگاهداری کرد و پس از شخم هم اگر سنگی از زیر زمین بیرون آمد باید جمع کرد و این سنگها را نباید بدون مصرف پنداشت زیرا در مزرعه یا بستان از وجود این
سنگها برای خیابانسازی میتوان استفاده کرد. آنها را در خیابان بزرگ بستان یا مزرعه میریزند و روی آن غلطک میزنند و محکم میکنند که هم دوام خیابان زیاد شود و هم عبور و مرور وسائط نقلیه و کارگران آن را خراب نکند و در بارندگیها هم تولید گل و لای نکند و عبور و مرور را مشکل نکند.
شخم
شخم زدن زمین یکی از مهمترین عملیات زراعتی است که در نتیجه زمین دارای وضعیت مساعدی برای رویانیدن نباتات میشود و خلل و فرج کافی در خاک میشود تا بتواند به خوبی آب و هوا و مواد غذایی را بخود جذب کند و به توسعه ریشه نباتات کمک کند. به طور کلی عمل شخم اعم از اینکه در باغ یا مزرعه انجام شود به چهار طریق است:
۱ شخم سطحی
۲ شخم متوسط
۳ شخم عمیق
۴ شخم شکافی یا خیلی عمیق
شخم سطحی برای این است که قشر اولیه خاک را به قطر حداکثر ۱۰ تا ۱۲ سانتیمتر شکسته و برگردان کنند. شخم متوسط میتواند ۲۰ تا ۲۵ سانتیمتر و شخم عمیق ۳۰ تا ۴۵ سانتیمتر زمین را شکافته و خاک آن را سست و حاضر برای زراعت کند.
از زمین شقهای که به این سله بسته باشند محصول خوبی نمیتوان برداشت
شخم کافی یا خیلی عمیق در زمینهایی انجام میشود که لازم باشد آن را به مقدار بیشتری از اندازههای مذکور زیر و رو کرد یا اینکه لازم باشد قشر زیرین خاک را شکسته قابل نفوذ نمایند یا بخواهند با قشر روئی مخلوط نمایند.
عوامل حاصلخیزی زمین
نیازمندی سبزی به مواد معدنی
برای به دست آوردن وضعیت زمین و میزان حاصلخیزی آن و دانستن اینکه زمین تا چه اندازه قدرت بار آوردن محصول صحیح و خوب را دارد باید دو چیز را در نظر گرفت.
۱ احتیاج سبزیهایی که باید کاشته شود به مواد غذایی اصلی
۲ مقدار لازم هر یک از مواد معدنی مفید مانند ازت و اسید فسفریک و پتاس و آهک و منیزی، برای کاشت سبزیها.
زیرا عدم یا وجود بیش از اندازه یکی از همین مواد مفید کافی است که زراعت را از بین ببرد و خسارت بزرگی به بار آورد، سبزیها به طور عموم بیش از سایر گیاهها مواد غذائی زمین را جذب میکنند، برای نشان دادن مقدار مواد غذائی که سبزیها در هر زراعت از زمین برداشت میکنند، جدول زیرین که از کتاب «کود مزارع و باغات» مسیوگراند و Grandeux اقتباس شده به نظر خوانندگان میرسد این صورت نشان میدهد که در ریشه و پیاز و برگ و میوه یا دانه هر یک از
سبزیها به نسبت محصول یک جریب چه مقدار از این مواد سهگانه موجود است و نشان میدهد که به همین مقدار از مواد موجود در زمین زراعتی برداشت شده است.
مقدار موجود هر یک از مواد مغذی در مجموع محصول برداشت شده
محصول هر هکتار آزت اسید فسفریک پتاس
کیلو کیلو کیلو کیلو
هویج
سیبزمینی
پیاز
کلم قمری
کلمپیچ
کلم گل
کاهو
خیار
نخود
لوبیا ۵۰۰۰۰
۲۵۰۰۰
۳۰۰۰۰
۳۰۰۰۰
۷۰۰۰۰
۲۴۰۰۰
۱۴۰۰۰
۶۰۰۰۰
۲۶۰۰
۱۸۰۰۰ ۱۳۳
۹۶
۸۱
۲۰۶
۱۶۸
۱۵۶
۳۱
۹۶
۱۲۶
۹۴ ۵۳
۴۵
۴۲
۸۹
۹۹
۵۹
۱۳
۶۳
۳۳
۲۵ ۱۵۳
۱۵۵
۸۱
۲۳۰
۴۰۶
۲۰۴
۵۴
۱۳۰
۵۷
۵۷
در صورتی که محصول گندم یک هکتار زمین بیش از ۱۰۰ کیو ازت و ۵۰ کیلو اسید فسفریک و ۱۲۰ کیلو پتاس از زمین برداشت نمینماید.
بنابر آنچه گفته شد به علت احتیاج زیاد سبزیجات مواد معدنی در زمینهای عادی یا متوسط نباید اقدام به سبزیکاری کرد و از آن انتظار نتایج نیکو داشت بلکه باید در نظر داشت که زمین سبزیکار دارای حداکثر مواد مذکور باشد.
تابلوی بالا نشان میدهد که هر نوع از سبزی به کدام یک از مواد سه گانه بیشتر احتیاج دارد، ولی از نظر عمومی میتوان انواع سبزی را به نسبت احتیاجاتشان به شرح زیر تقسیم کرد.
۱ سبزیهای برگی
یعنی سبزیهایی که برگ آن به مصرف تغذیه میرسد به طور کلی احتیاج زیادی به ازت دارند، بنابراین استعمال کود شیمیایی یا طبیعی ازته در مزارع این نوع سبزیها اهمیت فراوان و مخصوصی دارد. به استثنای دو نوع سبزی (کلمپیچ و
کاهوی پیچ) که باید از افراط در استعمال ازته در مزرعه آن خودداری کرد زیرا به عوض پیچیدن برگ آنها بزرگ و باز میشود.
۲ سبزیهای ریشهای است که هرچند ازت در آن نقش مهمی را داراست اما باید تذکر داد که مصرف کودهای فسفاته و پطاسیک برای اینگونه سبزیها مهمتر و قابل ملاحظهتر است.
۳ سبزیهای میوه یا دانهدار، بالاخص برای باروری و زود رسیدن میوه آن احتیاج زیاد در وهله اول به مواد پطاسیک و در وهله دوم به مواد فسفاته است، فقط میتوان تا موقعی که اینگونه سبزیها به گل بنشینند کود ازته در مزارع آن مصرف کرد. ولی پس از گل دادن باید کودهای پطاسیک و فسفاته به مزرعه داد در غیر این صورت میوه و دانه نداده یا اگر بدهند کاملاً به ثمر نخواهد رسید.
۴ سبزیهای از تیره بقولات (Legumineuses) که دارای خاصیت جذب ازت از هوا هستند و به وسیله باکتریهای مخصوصی که در غدد ریشه آنها همیشه موجودند به حد کافی ازت از هوا میگیرند و به زمین میدهند که پس از برداشت این سبزیها از زمین بدون استعمال کود ازته میتوان جای آنها اقدام به زراعت دیگری کرد.
انواع کود
کودهای طبیعی، کودهای شیمیایی.
انواع کود طبیعی
کود گاوی
کود گاوی در اراضی شنی یا آهکی زود تجزیه میشود و برای اینگونه زمینها کود بسیار مفیدی است و البته هرچه در خوراک گاو دقت شود کود آن بهتر خواهد بود.
کود گوسفندی
کود گوسفند زودتر از کود گاوی در زمین تجزیه میشود
و اثر می بخشد. به این معنی که سال اول مقداری از آن در زمین جذب و مصرف میشود و سال دوم بقیه آن جزء خاک شده و از بین میرود، این کود برای اراضی رسی سرد بسیار مفید است زیرا حرارت زمین را زیاد میکند.
کود مرغ و کبوتر
فسفر فضولات مرغ و کبوتر بسیار و ابداً با کودهای دیگر قابل مقایسه نیست و ارزش زیاد دارد.
کود سبز
کود سبز را از نباتات گل پروانه مانند شبدر و عدس و اسپرس و ماش و غیره تهیه میکنند و نباتات این طایفه به واسطه عددی که در ریشه خود دارند ازت هوا را جذب و خاک را اصلاح میکنند، به اضافه چون بوته آنها خیلی زود پوسیده و تجزیه میشود از این نباتات و انواع دیگر آن را میتوان کاشته و پس از اینکه سبز شد و نمو کرد قبل از آنکه گل کند خاک را برگرداند و بوتهها را زیر خاک کرد.
انواع کودهای شیمیایی
گرچه کودهای طبیعی و فضولات حیوانات سهم مهم و بسزائی در تغذیه و نمو و به ثمر رساندن نباتات و سبزیها دارند ولی میتوان کودهای شیمیایی را مکمل آنها دانست زیرا در اثر فعل و انفعالی که در زمین تولید میکنند در تدارک مواد حاصلخیز کننده زمین تسریع میکنند. کودهای شیمیایی در نباتات صنعتی و غلات ارزش خاصی دارند و به همان ترتیب برای سبزیکاری نیز مفیدند و چون تأثیر کودهای شیمیایی در خاک بیشتر و حل و ترکیب آن سریعتر از کودهای طبیعی صورت میگیرد در ازدیاد و نمو سبزی و محصول تأثیر نیکویی دارند و همچنین در اصلاح نباتات هم نقش مهمی را بازی میکنند
.
لازمه استعمال صحیح و به مورد کودهای شیمیایی شناسایی وضعیت تشکیل زمین و درجه حاصلخیزی آن است، و برای این کار بهترین وسیله تجزیه شیمیایی خاک است، ولی در مواردی که وسیله این کار در دسترس نباشد باید ترکیباتی را که برای استعمال کودهای شیمیایی تعیین شده در سطح کوچکی به معرض آزمایش گذارد و از هر کدام که نتیجه نیکویی به دست آمد، آن را برای تمام زراعت استعمال کرد. در سالهای اخیر کارخانههای سازنده کودهای شیمیایی فرمولهای متنوع و مخصوصی برای همهنوع کشت و زمین تهیه و در دسترس عموم گذراندهاند ولی باید دانست که
بهترین نوع آن منظور نظر یک زارع را که حداکثر استفاده است تأمین نمیکند و فقط میتواند زمین را به طور متوسط حاصلخیز کند، بنابراین برای هر نوع کشت در زمینهای مختلف فرمول مخصوصی باید تهیه و استعمال کرد و در این کار شخص عمل کننده باید دقت و تجربه لازم و کافی را به کار برد.
کودهای شیمیایی عبارت از کودهایی هستند که به وسیله مواد معدنی مانند پطاس، سود و فسفر و غیره که مواد عامل تقویت گیاه هستند و در کودهای طبیعی نیز وجود دارند مصنوعاً ساخته میشوند، کودهای مذکور را به تناسب مواد ضروری نباتات به سه دسته تقسیم میکنیم:
۱ کودهای ازته
۲ کودهای فسفاته
۳ کودهای پطاسیک
انواع کود ازته
ازت در نمو و رشد نباتات یکی از عوامل مهم است و همچنین در رنگآمیزی گل نباتات زینتی تأثیر فراوان دارد، ولی در نباتات میوهدار و درختها استعمال خارج از اندازه آن گذشته از اینکه مفید نبوده گاهی مضر میباشد. زیرا زیادی ازت باعث ازدیاد شاخ و برگهای درخت میشود و در نتیجه از بارور شدن آن جلوگیری میکند.
کودهای ازته خود بر دو نوع است:
الف ـ کودهای نیتریک
ب ـ کودهای آمونیکال
الف ـ کودهای نیتریک: در کودهای نیتریک ازت مورد احتیاج گیاه از نیتراتها به دست میآید و این کودها در خاک خیلی تند جذب شده و اثر سریعی در نمو نباتات دارند بنابراین کودهای نیتریک را باید همیشه موقعی که نباتات سبز شدهاند در آب محلول کرد و پاشید، میزان استعمال آنها برای هر آر (صد متر مربع) ۲ تا ۳ کیلوگرم است که به نسبت هر ۱ تا ۲ گرم در یک لیتر آب حل میکند و روی زمین میپاشند، فاصله هر دفعه پاشیدن این محلول با دفعه بعد نباید کمتر از سه هفته باشد. مهمترین انواع کودهای نیتریک به شرح زیر است:
۱ نیترانت دامونیاک: نمک متبلور جاذب رطوبتی است که حاوی ۳۵ درصد ازت است که نیمه آن به شکل نیترات و نیم دیگر به شکل امونیاک است.
۲ اوره: نمک سفیدرنگی است که دارای قابلیت انحلال زیاد در آب است و دارای ۴۶ درصد ازت امونیکال است.
انواع کودهای فسفاته
۱ فسفات طبیعی: چون فسفات طبیعی غیر قابل انحلال در آب است به همین جهت اثر آن در زمین تدریجی است و از این نظر برای زمینهای ترش و توربدار خیلی مفید است، فسفات طبیعی را باید مدت زیادی قبل از کاشتن بذر با خاک مخلوط کرد.
۲ سوپرفسفات: سوپر فسفات از عمل اسید سولفوریک روی فسفات طبیعی یا استخوان به دست میآید، و برخلاف فسفات طبیعی اثر آن خیلی سریع و غالباً دارای ۱۴ درجه اسید فسفریک محلول در آب و سیترات است، سوپر فسفات استخوان یک درصد هم ازت دارد.
انواع کودهای پتاسیک
۱ کلروردوپتاسیم: نمک سفید مایل به خاکستری است که دارای ۵۰ درصد پتاس است و آن را در پائیز یا ماه اسفند سه هفته قبل از بذرکاری با خاک مخلوط میکنند برای هر آر ۲ تا ۳ کیلوگرم کافی است.
کرته نوبرکاری ـ خزانه
کرته نوریکاری
عبارت از کرتی است که میتوان برای استفاده از فضای پای دیوار برای تهیه بعضی نباتات پیشرس به فاصله ۶۰ سانتیمتر از پای دیوار و به طول تمام دیوار یا در نقاط رو به جنوب مزرعه اگر دیوار نباشد احداث کرد، عرض این کرتها باید مساوی با بلندی دیوار باشد و از سمت دیوار به ست درون باغ به اندازه ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتر شیب داشته باشد.
کرتههایی که در پای دیوار رو به جنوب تهیه می شوند محصول روی آنها دو یا سه هفته زودتر از حاصل بستان به دست میآید و محصول کرتههای رو به مشرق و مغرب با یک تفاوت کمتری در پیشرسی محصول مؤثر است.
فایده اینگونه کرتهها این است که در زمستان سبزیهای روی آنها در نتیجه محافظت دیوار از جریان هوا و باد از سرما و یخبندان محفوظ میماند، و در بهار هم زودتر برای کشت حاضر میشوند،
چنانکه روی کرتهای مقابل جنوب در پائیز میتوان اقدام به کشت انواع کاهوی سالاد و کاهوی پیچ زمستانی و کمی پیاز سفید پیشرس و کلم بهاره کرد و در ماه آبان نخودهای کوتاه پیشرس و بعد در اواخر بهمنماه تا اواسط اسفند سیبزمینی پیشرس و کاهوی بهاره به جای کاهوی زمستانی و قدری دیرتر به جای بعضی از آنها اولین لوبیای سبز را کاشت و بعداً به جای کلم بهاره گوجهفرنگی کاشت که پس از نمو در محل دائم آن را نشاء کرد و از حاصل آن زودتر بهره برد.
کرتهای رو به شمال هم بدون استفاده نیستند، زیرا در تابستان برای سبزیهایی که احتیاج به هوای خنک دارند و نمیتوان آنها را در معرض آفتاب کاشت مانند جعفریپیچ و تره تیزک و تربچه به خوبی از آنها میتوان استفاده کرد.
با این ترتیب هم از حرارت آفتاب و هم از سایه که دارای هیچ بهایی نیستند یه خوبی میتوان استفاده کرد.
پشته نوبرکاری
در مزارعی که دیوار ندارند به جای کرت پای دیوار در محل مناسبی پشته خاکی عریض به هر طولی که لازم باشد برای کشت سبزی پیشرس تهیه میکنند این پشته باید رو به آفتاب و دارای شیب معتدلی باشد زیرا در سطوح شیبدار بهتر از سطح افقی کشت پیشرس استفاده میدهد، اگر وضعیت زمین اجازه دهد اطراف این کرت را با تخته محصور میکنند و شیب آن را ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر در هر متر مینمایند.
تهیه این نوع پشته برای مزارعی است که در آنجا نمیتوان اقدام به ساختن خزانه کرد و روی این پشتهها با استعمال حباب در زمستان هم میتوان از کشت بعضی نباتات بهره فراوان برد.
خزانه
در مزارع معمولی زارعین کمتر اقدام به کشت نوبر در خزانه مینمایند زیرا تصور میکنند تهیه خزانه و برداشت محصول در غیر فصل خود کار بسیار مشکلی است، در صورتی که با کمی صرف وقت و جدیت هیچ کاری سهلتر از آن نمیباشد و از آن میتوان استفاده خوبی برد.
خزانه با جعبههای بزرگی که روی آن را قابهای شیشه محفوظ میسازند تهیه میشود یا اگر وضعیت اجازه دهد به جای جعبه در زمین محل آن را حفر میکنند و فقط روی آن را به وسیله
دربهای شیشهدار میپوشانند، اطراف و کف خزانه در ایام سرما باید از مواد قابل تخمیر مانند پهن اسب و الاغ و قاطر و یا برگ پوشاند و در مواقعی که سرما شدید باشد روی دربهای شیشه را نیز با کلش یا حصیرنی پوشانید، در این گونه خزانهها انواع سبزیجات از قبیل کاهو، تربچه و غیره را در فصولی که متناسب با تهیه آنها نیست میکارند، و همچنین هندوانه و خیار و گوجهفرنگی و کدوی نوبر را ممکن است در خزانه گرم به خوبی به عمل آورد.
برای گرم نگاه داشتن اطراف خزانه از پهن اسب و قاطر و الاغ بهتر میشود استفاده کرد ولی باید دانست پهن تازه و نو که از طویله خارج شده باشد برای این منظور چندان مناسب نیست. زیرا موقعی که روی هم، آن را توده نمایند تولید حرارت سریعی میکند ولی پس از مدت کمی سرد میشود، در صورتی که کودهای کهنه خوابانده شده آهستهتر تخمیر میشوند و حرارت آن دائمی و طولانی تر است، بهتر آن است که نصف از پهن کهنه که آن را رطوبت زده باشند و نصف از پهن نو مخلوط کنند و اطراف خزانه را بپوشانند.
به جای پهن از برگ درختان هم استفاده مینند ولی برگ ممکن است تولید بعضی حشرات مانند حلزون و لیسه و غیره بنمایند که وجود آنها همیشه برای نباتات خطرناکست. به اضافه گرمای لازم را نیز ندارد، مثلاً برگ نمدار همیشه مستور از تخم کرم خاکستری و یا فوماژین است و باید اینگونه برگها را از خزانه یا گلخانه دور نگاه داشت.
خزانه را حتیالامکان درمحل محفوظ از بادهای سخت و جریان هوا میسازند و اگر دیواری نزدیک به آن نباشد به وسیله کاشتن بعضی درختها در اطراف آن از شدت جریان هوا باید کاست، زمینی که خزانه را روی آن میسازند خوبست کاملاً قابل نفوذ باشد زیرا در صورتی که آب زائد به زمین جذب نشود تولید لجن و رطوبت میکند و علاوه بر اینکه خزانه ناسالم خواهد شد هوای آنجا را هم سرد خواهد کرد.
طرز ساختن خزانه
قبلاً مواد گرمکننده (پهن تازه و پهن کهنه و برگ) را پای کار جمعآوری و خوب مخلوط میکنند و سپس زمین مستطیلی را برای نصب جعبههای ساخته صاف و حاضر میکنند.
عرض زمین مذکور باید به اندازه طول یک جعبه به اضافه ۸۰ سانتیمتر و طول زمین به اندازه مجموع عرض جعبهها به اضافه ۸۰ سانتیمتر باشد.
فرض کنیم برای درست کردن خزانه چهار جعبه ساختهایم که عرض هر جعبه ۱ متر و طول آن ۳۰/۱ متر است فضای لازم مطابق حساب زیر خواهد بود.
طول (۱*۴)+۸۰/۰=۸۰/۴ متر
و عرض= ۳۰/۱+۸۰/۰=۱۰/۲ متر
اینک فضایی را که برای این کار اختصاص داده شده است به وسیله کوبیدن چهار میخ چوبی بلند و پوشاندن اطراف آن را با سیم خاردار (مگر از یک طرف برای رسیدگی و آوردن کود) محدود میکنیم سپس سطح زمین را با یک قشر از مواد گرم کننده میپوشانیم و آن را با غلطک فشار میدهیم و روی آن قشر دیگر میریزیم تا به اندازه کافی برسد، این مواد اگر خشک باشد به وسیله یک یا دو آبپاش آب آن را مرطوب مینمائیم، سپس اطراف جعبهها را با فاصله ۸ تا ۱۰ سانتیمتر شیشه به درب خزانه مانده از خاک برگ و خاک سیاه پر میکنیم در موقع گذاشتن جعبهها باید سراشیبی آنها رو به جنوب باشد. سپس اطراف جعبه را از بیرون با مقدار کافی از پهن که قبلاً حاضر شده باشد میپوشانیم، تا به خوبی بتواند بدنه خزانه را گرم نگاه دارد، روزهای خیلی سرد روی دربهای شیشه خزانه را با کلش یا حصیر نی باید پوشانید.
در باغهای خانوادگی که بیش از ۴ جعبه برای خزانه ب
ه کار نمی رود ممکن است محل پهن گرمکننده زیرا خزانه را به وسیله حفر گودالی که عرض و طول آن از جعبهها قدری کمتر باشد تهیه کرد و جعبه ها را روی زمین قرار داد.
اقسام خزانه
خزانه نسبت به درجه حرارت لازم برای هر فصل به سه نوع قسمت شده است خزانه گرم، خزانه معتدل، خزانه سرد.
برای تهیه نباتات در سرمای زمستان است و گرمای خزانه باید با گرمای موقعی که معمولاً سبزی در زمین رشد و نمو میکند مساوی باشد برای این از پهن زیر خزانه و اطراف آن باید خیلی زیاد باشد که به خوبی بتواند حرارت لازمه را در خزانه ایجاد کند.
خزانه معتدل
برای استفاده در ماههای بهمن و اسفند و فروردین است و پهن زیر و اطراف آن کمتر و حرارات آن معتدلتر از خزانه گرم است.
خزانه سرد
بدون پهن تهیه میشود و فقط جعبههای چوبی یا حفرههایی را که در زمین حفر میکنند از خاک برگ و خاک پر کرده برای استفاده تخمکاریو یا نشای فصل بهار از آن استفاده میکنند.
تجدید حرارت خزانه
اگر موقعی مشاهده شود که حرارت خزانه کم میشود و پهن زیر یا اطراف جعبه سرد شده است باید فوراً پهن اطراف را برداشته با مقداری پهن تازه مخلوط کرد و دومرتبه اطراف جعبه را پوشاند، اگر در جعبهها سبزی کاشته نشده باشد میتوان به وسیله شکافتن زمین از یک سمت پهن را نیز به همین نحو عوض کرد.
باقلا
Feve ف
Vicia faba ل
Legumineuses ت
Broad bean ا
باقلی ـ فول ع
اسمی دیگر: باقلی، کوسک، کالوسک، فول، جمی، جرجر، باقله
انواع: باقلاتنکا، باقلا مازندرانی، باقلا سویا (سوژا)
مبدأ و مشخصات آن
تصور میکنند باقلا بومی آسیای غربی یا آفریقای شمالی است و کشت آن به عقیده بعضی از گیاهشناسان و علمای طبیعی در قرون ماقبل تاریخ نیز معمول بوده است.
باقلا گیاهی است یکساله با ساقههای ساده و صاف که از ۳۰ سانتیمتر تا یک متر بلند میشود. برگهایش مرکب از ۲ تا ۴ زوج برگچه بیضیشکل است و گلهایش سفید و با خالهای سیاه و معطر است. دانههای در غلاف گوشتی که بسته به قسم آن رنگ و اندازهاش متفاوت است.
باقلای پخته به انواع زیاد در غذا مصرف میشود. دانههای باقلا به واسطه وجود مقدار زیادی مواد پروتئین و آرد مغذی است.
امروزه ۷ قسم مختلف آن در مزارع کاشته میشود.
زراعت آن
در مناطق گرم و مرطوب و زمینهای تازه و کود داده شده و کمی سنگین باقلا به عمل میآید.
بوتههای آن به خوبی در مقابل سرما تا ۴ درجه زیر صفر مقاومت مینماید.
زمین زراعتی باقلا را در پائیز شخم عمیق میزنند و مقدار کافی به آن کود میدهند و بذر آن را در نقاط گرمسیر و مرطوب و معتدل پائیز و در نقاط سرد بهار میکارند.
تخم باقلا را به طور دستپاش یا ردیف میتوان کاشت ولی کشت ردیف آن مرجح است و بین بوتهها باید ۲۰ تا ۴۰ سانتیمتر فاصله باشد. در طول مدت نمو یک یا دو مرتبه زمین را سیخک میزنند و آبیاری کافی میکنند و علفهای هرزه را وجین میکنند و پای بوتهها را خاک میدهند.
محصول هر هکتار زمین باقلا در حدود ۲۰۰۰ کیلوگرم است.
ناخوشی و حشرات موذی آن
زنگ و میلدیو و گرده سفید و شته و پیچک و گل جالیز یا علف شیطان و سوسک بقولات بیش و کم به محصول باقلا خسارت وارد میکنند.
برای مبارزه با آفات قارچی مزرعه را باید با محلول بوردوله سمپاشی کرده و حشرات را با محلولهای ساخته شده از گرد (د.د.ت) از بین برد.
پیاز
Oignon ف
Allium cepa ل
Likiacees ت
Onion ا
بصل ع
اسامی دیگر: بصل، سوخ
انواع: پیاز اسپانیولی، پیاز کوهی (بلبوس)، پیاز بهاره، پیاز تابستانی، پیاز تازه، پیاز سگ، پیاز پاریس (ترهفرنگی، بوآرو)، پیاز تر (تر پیاز)، پیاز دشتی، پیاز وحشی
مبدأ و مشخصات
تاریخ مصر حاکی از آن است که پیاز از زمان اسارت عبریها در آنجا زراعت میشده و ورود بذر آن نیز متعلق به ازمنه خیلی پیش میباشد، مبدأ اصلی این نبات، به خوبی معلوم نیست و مشکوک است ولی عده زیادی معتقدند که زادگاه آن نواحی آسیای مرکزی یا غربی است.
پیاز گیاه دوساله یا دائمی است که از ته ساقه آن ریشههای زیاد ساده در زمین فرو رفته و در قسمت علیای ریشهها پیاز تشکیل میشود که متشکل از ورقههای گوشتآلود است و فقط قشر روی آن نازک و نسبت بجور آن سفید یا رنگین است، که در اصطلاح عموم آن را پوست پیاز مینامند.
از وسط پیاز در سال دوم ساقه گل آن بیرون میآید که یک تا یک متر و نیم بلند میشود در نوک ساقه گل آن در جلد غشائی سبزرنگ ظاهر میشود. گل پیاز چتری و به رنگهای سفید مایل به سبز ـ مایل به ارغوانی یا بنفش است، در جوری از پیاز به جای گل پیازهای ریزهای نمودار میشود که میتوان آنها را به جای بذر استعمال کرد، تخم پیاز دانههای سیاه و زاویهدار است.
مصرف آن
پیاز در تهیه غذا و آشپزی نقش مهمی دارد خاک آن یا نگاهداری شده آن در سرکه (ترشی پیاز) به عنوان چاشنی و ادویه با غذاها خورده میشود. طعم پیاز نسبت به
د است، برگ پیاز را نیز مانند پیازچه در سبزیهای خام مصرف میکنند و یا در غذاهای تهیه شده از سبزیجات داخل میکنند.
اقسام آن
پیاز بسته به اندازه و شکل و رنگ و همچنین پیشرس بودن و یا دیر رسیدن آن اقسام زیاد و متفاوتی دارد و آنچه بیشتر مورد استفاده زراعت است و کاشته میشود به شرح زیر است:
پیاز سفید: پیاز سفید دارای جورهای متعددی به شرح زیر است.
پیاز سفید خیلی پیشرس، پیاز سفید چرخی هلندی، پیاز سفید بزرگ پیشرس.
پیازهای زرد: در این قسم پوست آن به رنگ زرد کاه و پنج جور آن در سبزیکاری کشت میشود.
پیازهای قرمز: پیازهای قرمز دارای ۸ جور است و جوری از آن که معروف به پیاز مصری است در سرشاخه گل آنچنان که قبلاً ذکر شد پیازچههای ریز کوچکی تولید میشود که به جای بذر به کار میرود، این پیاز خیلی شیرین ولی بسیار زود پوسیده و خراب میشود.
احتیاجات آن
زراعت پیاز در زمینهای سبک شنی که به اندازه کافی در آن مواد پوسیده کهنه باشد یا در زمینهای بستان که سنوات قبل آن را با کود تقویت کرده باشد نتیجه خیلی خوبی میدهد، برعکس در زمینهای رسی و چسبنده و مرطوب غالباً پیاز پوسیده و از بین میرود.
در مزارعی که کود تازه با آن مخلوط کرده باشند زراعت پیاز مستعد به ابتلای امراض زیادی میشود و محصول آن خیلی ناچیز و پست میشود، بهتر است مزرعهای را برای کاشتن پیاز تخصیص داد که پائیز سال قبل آن را تقویت کرده باشند و کود داده باشند تا در بهار بعد بتوان در آنجا به کاشتن پیاز اقدام کرد.
پیاز به طور مسلم احتیاج زیاد به اسید فسفریک و پتاس دارد و باید از زیاد دادن کودهای ازته به آن خوداری کرد. به عقیده یکی از آماتورها از یک زمین که با کود کهنه تقویت شده باشد و در هر هکتار آن ۳۰۰ تا ۴۰۰ کیلوگرم فسفات دوپتاس اضافه کرده باشند بهترین نتیجه را نمیتوان به دست آورد و برای زمینی که قوت آن متوسط باشد مخلوط زیر توصیه شده است:
برای هر صد متر مربع ۳ تا ۴ کیلو نیترات دوسود و ۴ کیلو فسفات دوپتاس، برای این که کمتر نیترات دوسود که کود ازته است استعمال شود، میتوان آن را به دو کیلو تقلیل داد و به جای آن ۳ تا ۷ کیلو فسفات دوشو و دو تا سه کیلو فسفات دوپتاس اضافه کرد در زمینهایی که خاک آن به خوبی نرم و بدون وجود کلوخههای سخت و سنگهای درشت باشد محصول پیاز خوب میشود و پیازهای آن چرخی و به شکل منظم درمیآید.
زراعت پیاز در پائیز
غیر از پیازهای مصری که به وسیله پیازهای ریزه آن زراعت میشود بقیه اقسام پیاز را میتوان در دو فصل زراعت کرد. در مناطق معتدل و خنک اقسام پیازی را که در مزارع بزرگ میکارند بسته به نوع خاک (سبک یا چسبنده و مرطوب) میتوان از اواسط اسفندماه تا اوایل خرداد زراعت کرد. بذر پیاز ممکن است به طور دستپاش یا در ردیف منظم که فواصل آن ۲۰ تا ۲۵ سانتیمتر (بسته به اندازه پیاز) باشد کاشت. برای طریقه اول در هر صد متر مربع زمین ۳۰۰ گرم و در طریقه دوم ۱۵۰ تا ۲۰۰ گرم بذر کافی است. در صورتی که بذر پیاز را با وسال توجهی مواظبت از زراعت و مخصوصاً عمل وجین کردن را آسان میسازد و محصول آن هم به مراتب بهتر از کشت دستپاش است.
پس از آنکه بذر را کاشتند روی آن را دندانه و سپس غلطک میزنند. ولی در بستانهای کوچک روی بذر را با قشر نازکی از مواد پوسیده میپوشانند که در مدت کوتاهی سبز میشود. معمولاً بذر پیاز تقریباً پس از سه هفته سبز میشود، در زراعت دستپاش پس از اینکه بوته آن قدری قوی شد زیادی آن را وجین میکنند تا فاصله بوتهها ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر (به نسبت جور آن) بشود.
بذر پیاز را میتوان در خزانه کاشت و بعد در مزرعه نشا کرد. برای هر صد متر مربع خزانه ۸۰۰ تا ۹۰۰ گرم بذر لازم است، و پس از آنکه سبزی بوتهها به اندازه ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتر شد خزانه را آبیاری میکنند و به کمک بیل پیازچه ها را از خزانه بیرون میآورند و در مزرعه به فواصل معین به سوراخهایی که با انگشت یا با میله مخصوص نشا کردن احداث کردهاند یکی یکی میگذارند و اطراف آن را با خاک نرم پر میکنند و پس از اتمام عمل مزرعه را آبیاری میکنند.
در تمام مدتی که زراعت سبز است و هنوز موقع برداشتن محصول نرسیده است باید دقت کرد که مزرعه خالی از علفهای هرز و موذی باشد و مرتباً زمین را سیخک بزنند، در نواحی خنک و مرطوب مزرعه را نباید زیاد آبیاری کرد و برعکس در مناطق گرمسیر که محتاج به آبیاری بیشتری میباشند
معمولاً ۱۵ روز تا سه هفته قبل از برداشت محصول باید آبیاری را قطع کرد و دیگر به مزرعه آب نداد، برای تسریع در رسیدن محصول سبزیکاران سبزیهای پیاز را با ماله زدن مزرعه روی زمین میخوابانند. موقعی که برگهای پیاز زرد شد اعلام رسیدن پیاز است و باید برای بیرون آوردن آن از زمین اقدام کرد، معمولاً اواخر تیر و مرداد در مناطق گرم و شهریور و مهر در مناطق خنک محصول پیاز قابل برداشتن است. بیرون آوردن پیاز مزارع کوچک با بیلچه و بیل در مزارع بزرگ با گاوآهن و دندانه انجام میشود.
میزان محصول بسته به موقعیت سال و قسم پیاز از ۲۰۰۰۰ تا ۲۵۰۰۰ کیلوگرم در هکتار ا
ست.
کشت پیاز در بهار
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.