مقاله روابط بین والدین و فرزندان و تأثیر آن در تربیت


در حال بارگذاری
10 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
7 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله روابط بین والدین و فرزندان و تأثیر آن در تربیت دارای ۸۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله روابط بین والدین و فرزندان و تأثیر آن در تربیت  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله روابط بین والدین و فرزندان و تأثیر آن در تربیت

تحقیقات کاربرد مواد آموزشی

مقدمه

بخش اول: تربیت

تربیت و قلمرو آن

پایه‌های اساسی تربیت

اشاراتی کوتاه و مختصر به مراحل تربیت

اهداف تربیتی

هدفداری جهان عموماً و انسان خصوصاً به عنوان یک هدف تربیتی است

اطمینان و قرب الهی به عنوان یک هدف تربیتی است

صبر بعنوان یک هدف تربیتی است

تکامل انسان به عنوان یک هدف تربیتی است

الف) تکامل فردی

تکامل مادی و فیزیولوژیکی

تکامل علمی

تکامل فکری

تکامل روحی و معنوی

ب) تکامل اجتماعی

عوامل تربیت

سخن، ابزار تربیت

اسلام و تربیت‌پذیری انسان

نکات عقلی و اسلامی در تربیت‌پذیری انسان

ارزش و اهمیت تربیت

توضیحاتی دیگر در باب هدف تربیت و تعلیم

تربیت و وظایف آن

ویژگیهای تربیت دختران

عالیترین انتساب

بهترین میراث

بروز نتایج تربیت

بخش دوم: «شخصیت»

شخصیت چیست؟

صفات پایدار

منشأ شخصیت

اثبات شخصیت

جوان و محیط اجتماعی

اسلام و صفات شخصیت

شخصیت فرزندان

بشر و خواهش عزت نفس;

عزت نفس و آزادگی

مراعات شرف کودک در خانواده

آئین اسلام و عزت نفس;

بخش سوم

خانواده و مسائل نوجوانان و جوانان

الف: خانواده

بخش اول: تربیت و مسائل عاطفی

الف: خانواده و تربیت

وظایف والدین

سخنی دیگر درباره نخستین مربی کودک

معلم اول کودک

پی‌ریزی قواعد زندگی

خانواده و تربیت

شریفترین خدمت

مراقبت‌ها در هفت سال سوم

تمایلات نوجوان و جوان

توجه به نیاز آنان

مهرطلبی آنان

هدایت نوجوان و جوان

نقش الگوئی والدین

ب: نیاز به محبت

جلوه‌های مهرطلبی

جدائی‌های طولانی

مهرورزی به هنگام بازگشت

چهره متبسم

عکس‌العمل در خشونت

چند نکته مهم

بخش چهارم: نقش پدر

۱-اخلاق پدر

الف: همدمی با فرزندان

در برابر حرف حق

اما سخنی هم با شما

ب: بیگانگی با فرزندان

۱-جوش کار و تلاش;

۲-سر در لاک خود

ج: نزاع در خانه

۱خانه جهنمی

۲سعادتمندی کانون

۳گریز از خانه

۴آثار بد خشونت‌ها

بخش پنجم: نقش مادر

الف: اخلاق مادر

۱مادر و اخلاق اسلامی

۲حوصله مادر

۳مادر و رازهای فرزندان

الف: مادر بهترین رازدار

۲چند نکته مهم

ج: جنبه‌های مذهبی مادر

۱مادر و مذهب

۲نیاز به ایمان

ج: کنترل روابط

۴: در برابر عبادت فرزندان

بخش ششم: احساس نابسامانی در خانواده

الف: تبعیض در خانه

۱ارجحیت پسر بر دختر

۲: در آموزش علم

ج: مساله کار در خانه

۴: مراقبتها در ابراز عواطف

ب: تحقیر در خانه

۱: جوان و مساله تحقیر

۲: انتقادپذیری از فرزندان

۳: چند نکته

۳: آزادی فرزندان در خانه

۱: جوان و آزادی

۲: نوع آزادی

۳: نکته‌ها در کنترل

د: احترام والدین

۱: احترام والدین

۱: سئوالی در ذهن جوان

ج: نیکی به پدر و مادر

۴: رعایت حرمت فرزندان

بخش هفتم: نکته‌های مهم در روابط والدین و فرزندان

جبران خطای تربیتی

وظیفه والدین

توقف رشد عقلی

آسیبهای روحی

زیاده‌روی در محبت

بدترین پدران

بخش هشتم: دومین کلاس تربیت «مدرسه»

مدرسه و تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان

همگامی خانه و مدرسه

نقش مدرسه در انتقال ارزشها

رفتارهای مذهبی چگونه تبلور می‌یابد؟

چگونه زمینه ظهور رفتارهای مذهبی را فراهم آوریم؟

هشیاری‌های فرهنگی در پاسداری از سلامت و رشد مطلوب

شخصیت کودکان و نوجوانان

مهاجمان فرهنگی کیستند؟

هدف مهاجمان فرهنگی چیست؟

رسالت اولیاء و مربیان در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی

منابع مورد استفاده

بخش اول: تربیت

تربیت و قلمرو آن

تربیت بطور خلاصه عبارت است از پرورش و رشد دادن استعدادهایی که آفریدگار جهان در وجود انسان جهت سعادت و کمال او بودیعت گذاشته است

با این تعریف اجمالی موضوعات زیر در امر تربیت مورد دقت و توجه قرار می‌گیرد

۱-   تربیت‌کننده با داشتن هدف معین و علاقمندی کافی و آگاهی کامل به اهمیت و ارزش تربیت این مسئولیت مقدس را می‌پذیرد

۲-   او از تجربه‌ها و اطلاعات لازم بهره‌مند می‌باشد و از اصول و مبانی تربیت عالم و آگاه و خودش نیز از فضایل اخلاقی و مزایای تربیتی برخوردار است

۳-   تربیت‌کننده نسبت به موقعیت فرد یا افراد مورد تربیت و استعدادهای جسمی و روحی آنها آشنایی کامل دارد و می‌داند که چگونه انسانهایی را برای چه جامعه‌ای باید بسازد

۴-   مربی به وضع و شرایط محیطی که در آن زندگی می‌کند و نیازهای اساسی آینده جامعه خود کاملاً آگاه است و فعالیت خود را متناسب با آن نیازها بکار می‌اندازد

۵-   کار و فعالیت مربی مبتنی بر طرح و برنامه حساب شده و متوجه به هدفهای صحیح و مطلوب جامعه و متکی بر روش متناسب با این هدفها انجام می‌گیرد

۶-   مسئول تربیت برای پیشبرد اهداف مقدس خویش ناگزیر است وسایل کار برای خود و افراد مورد تربیت متناسب با شرایط و امکانات زمان داشته باشد زیرا می‌داند که هیچ کاری بدون وسیله متناسب به انجام نمی‌رسد

۷-   در جامعه‌ای که اکثریت قریب به اتفاق آن مسلمانند مربی آگاه می‌کوشد تا برای پایداری و استواری یک جامعه مترقی و مستقل اسلامی افرادی مؤمن و صاحب رشد و متخلق به اخلاق اسلامی و خدمتگزار به جامعه خود تربیت کند

پایه‌های اساسی تربیت

تمایلات انسانی و غرائز طبیعی بمنزله پایه‌های اساسی است که تربیت بر روی آنها بنا می‌شود. یا بعبارت دیگر، تربیت عبارت از تعدیل خواهشهای طبیعی و تنظیم کیفیت بهره‌برداری از نیروهای غریزی است

«خوی و منش عبارت است از غرائزی که شغل و تجربه آن را بگونه‌ای مختلف رنگ کرده و مانند کاشی‌کار ماهری پهلوی هم چیده است.»[۱]

موقعیکه آداب و رسوم تربیت بر اثر تکرار و ممارست، رنگ عادت بخود می‌گیرد و بصورت خلق و خوی ثابت در می‌آید، آدمی بر طبق آن از سرمایه‌های طبیعی خود استفاده می‌کند و به آسانی، غرائز در مجاری عادات بجریان می‌افتند.[۲]

«عادات به محض آنکه تشکیل یافتند با بهره‌برداری از ذخیره فعالیتهای ذاتی آدمی، به وجود خود ادامه می‌دهند و لاینقطع این فعالیتها را به میل خودشان تحریک می‌کنند، تقویت می‌نمایند، تفکیک می‌سازند، متمرکز می‌کنند و از غرائز خام و نامنظم، دنیائی مطابق میل خود بوجود می‌آورند به طوری که می‌توان گفت آن موجود نه مخلوق عقل است و نه زائیده غریزه، بلکه مصنوع عادات می‌باشد.»[۳]

اشاراتی کوتاه و مختصر به مراحل تربیت

پیامبر اسلام (ص) سنین میان تولد تا ۲۱ سالگی را که با اهمیت‌ترین مرحله تربیتی است به سه مرحله تقسیم نموده است، و در قالب یک حدیث می‌فرمایند: «فرزند، در هفت سال اول سید و آقا است، و در هفت سال دوم بنده، مطیع و فرمانبردار است،‌ و در هفت سال سوم وزیر، طرف شور و مسئول است.»[۴]

مراحل تربیت را از نظر اسلام می‌توان در دو مرحله پیش از تولد و بعد از تولد بررسی نمود، مرحله پیش از تولد شامل پیش‌بینی‌های لازم در انتخاب همسر جهت انتقال صفات و ویژگیهای مطلوب به کودک، تدابیر لازم به هنگام انعقاد نطفه و دوران جنینی و زایمان، مرحله بعد از تولد را می‌توان به پنج مرحله عمده تقسیم نمود

کودکی، نوجوانی، جوانی، بزرگسالی، پیری که ما از ذکر توضیحات این مراحل فوق خودداری می‌کنیم.[۵]

اهداف تربیتی

هدفداری جهان عموماً و انسان خصوصاً به عنوان یک هدف تربیتی است

تعلیم و تربیت اسلامی نخست این واقعیت تحول‌آفرین را به انسان متذکر می‌شود که دستگاه خلقت عبث و بیهوده برای بازی نیست و قرآن می‌فرماید: «آسمان و زمین را با هر چه میانشان هست بیهوده نیافریدیم این گمان کسانی است که کافرند وای از جهنم برای آن کسانی که کافرند.»[۶]

و همچنین در مورد هدفدار بودن خلقت انسان با صراحت و قاطعیت تمام می‌فرمایند

«گمان می‌کنید شما را بیهوده آفریدیم و بسوی ما بازگشت نخواهید کرد.»[۷]

اطمینان و قرب الهی به عنوان یک هدف تربیتی است

انسان با طی منازل و قطع مراحل در مقام والای اطمینان و قرب به حق قرار می‌گیرد، در قرآن آیاتی در مورد اطمینان قلب وارد شده است از جمله در سوره فجر می‌فرماید: ای نفسی که (در پرتو ایمان) به اطمینان رسیده‌ای همانا بسوی پروردگارت بازگرد با خشنودی متقابل تو از او و او از تو خشنود، پس داخل در مسلک بندگانم و داخل شو در بهشتم

صبر بعنوان یک هدف تربیتی است

اگر تصور کار، سیمای کارگران را تداعی می‌کند که بار تولید را به دوش می‌کشد تصور صبر این سئوال را بوجود می‌آورد که «صبر برای چه کسی مطرح می‌شود؟» و چه شرایطی است که انسان را به صبر نیازمند می‌کند؟ از این رهگذر است که می‌بینیم صبر، آنجا طرح می‌شود که پای «عمل» در میان است همچنانکه احتیاج به «سپر» را کسی احساس می‌کند که مرد اسلحه و شمشیر است در متن آیات مربوط به صبر، به وضوع خواهیم دید صبر نه تنها یک مفهوم ذهنی نیست بلکه دقیقاً به جای عمل بکار رفته است و درست بر عکس کسانیکه صبر را اعلام سکون و حتی عقب‌نشینی پنداشته‌اند در طی آیات فراوانی، مفهوم کامل حرکت و پیشروی دارد، به این ترتیب صبر در تعلیم و تربیت اسلامی تعریف ویژه خود را دارد و هرگز نباید آن را با ملاکهای عمومی سنجید

«برای آنها که اهل ایمان و عمل صالح هستند پاداش الهی از هر چیزی بهتر است، البته این پاداش را کسی جز صابران در نمی‌یابند.»[۸]

«ای اهل ایمان در پیشرفت کار خود صبر و مقاومت پیشه کنید و به ذکر خدا و نماز متوسل شوید خدا یاور صابران است.»[۹]

در اصول کافی باب صبر از قول معصوم آمده است: صبر سه گونه است: صبر بر مصیبت و صبر در برابر معصیتها و گناهان و صبر بر رنج ناشی از اطاعت خداوند و راه او

ایمان بر چهار پایه استوار است: بر صبر و یقین و عدل و جهاد، و صبر نیز خود بر چهار شاخه: اشتیاق، خوف، زهد، انتظار پس هر کس که مشتاق بهشت بود از بند شهوتها و لذتها رها می‌شود، و کسی که از عذاب خدا هراسید از گناهان و محرمات کنار می‌کشد، و کسی که به دنیا بی‌رغبت شد مصیبتها و سختیها را سبک می‌شمارد و آن که به انتظار مرگ بود، در انجام هرچه زودتر و هرچه بیشتر نیکوئیها و آرمانهای خیر سرعت می‌گیرد.[۱۰]

«هرکس از مؤمنین به بلایی گرفتار شود و صبر کند برایش اجر هزار شهید باشد.»

در خاتمه یادآور می‌شویم که صبر بر دو رویه استوار است: صبر از آنچه دوست داری و صبر بر آنچه کراهت داری و شهوتها، اطاعتها

تکامل انسان به عنوان یک هدف تربیتی است

حرکت تدریجی یک شی از نقص به نقطه مطلوب رشد را تکامل می‌گویند. که به معنی به کمال رسیدن، به تدریج کامل شدن، رو به کمال رفتن آمده است. تکامل را به انواع مختلف تقسیم می‌کنند

الف) تکامل فردی

تکامل فردی خود به چندین قسم تقسیم می‌شود

تکامل مادی و فیزیولوژیکی

هر انسانی از نظر بدنی و جسمانی در یک حد از رشد متوقف می‌شود، مثلاً در قد و یا دست و پا و یا سایر جوارح او از نظر رشد مادی محدودیت دارد یعنی قد انسان دست انسان و یا سایر جوارحش از یک میزان خاصی بلندتر نمی‌شوند این نوع تکامل بین انسان و گیاه و حیوان مشترک است و همانطور که انسان قدش از یک میزان خاصی بلندتر نمی‌شود، یک درخت بلوط یا بادام از یک حدی بلندتر نمی‌شود و این رشد تقریباً در سایر جوارح هماهنگ است به عبارتی بین دست و پا و سایر جوارح حیوان یا انسان از نظر رشد هماهنگی وجود دارد. این نوع تکامل را تکامل مادی یا فیزیولوژیکی می‌نامند

تکامل علمی

تکامل دیگری که مخصوص نوع انسان تکامل علمی است، به این معنی که بشر هرچه بیشتر در آثار طبیعت مطالعه می‌کند رازهای شگفت‌انگیزتری را از طبیعت درک می‌کند و انرژیهای نوینی را به استخدام می‌کشد و زیستی بهتر برای خویش فراهم می‌آورد

تکامل فکری

تکامل دیگری که باز اختصاص به انسان دارد تکامل فکری است به این معنی که  دماغ بشر در اثر تفکر در حقوق کائنات بر فراز ابزارهای علمی و تکنیک‌های فرهنگی اوج می‌گیرد و مسائلی را که حتی علم به حل آن دست پیدا نمی‌کند را می‌گشاید

تکامل روحی و معنوی

تکامل دیگری که ارزنده‌ترین تکامل انسان است تکامل روحی و معنوی است بدین معنی که بشر در اثر صفای باطنی و گرایش به مبدأ و عشق به ملکوت، یک روحیه نیرومند و ارزنده‌ای پیدا می‌کند و با پای برهنه و سر برهنه‌اش از قوی‌ترین متفکرین عالم بهتر به حقایق هستی دست می‌یابد، حافظ می‌گوید

«راز جهان که پیر مغان با کسی نگفت           در حیرتم که باده‌فروش از کجا شنید»

تا بخواهند افرادی مثل کانت، و دکارت، فارابی،‌ دلائلی برای جهان پیدا کنند، یک روستائی بی‌سواد با یک نگاه کردن به جهان و با یک معنویت پاک، خدا را در آینه ضمیر می‌بیند

متذکر می‌شود که موارد چهارگانه بالا فقط جنبه فردی دارد

ب) تکامل اجتماعی

همینطور که یک فرد ترقی می‌کند یک اجتماع نیز ترقی می‌کند یک ملت یا یک امت نیز ترقی می‌کند، همینطور که یک فرد سقوط می‌کند، یک ملت سقوط می‌کند،‌ یک امت نیز سقوط می‌کند، یک اجتماع نیز سقوط می‌کند

مطالعه در تاریخ گویای این مطلب است که ملتهایی بودند ناگهان اوج گرفتند، پیش رفتند، ناگهان سقوط کردند

برای علت سقوط یک ملت باید عوامل شکست را مطالعه و بررسی کرد، همینطور که یک انسان در اثر یک سری از عوامل تقویت می‌شود مثلاً تغذیه خوب، تنفس خوب، هوای آزاد و صاف،‌ نداشتن اندوه یک بشر قوی به وجود می‌آورد همینطور یک سری از عوامل مثل شهوت‌رانی زیاد، روی آوردن به مواد مخدر، بشر قوی را ساقط می‌کند سپس می‌میراند

فروکش کردن یک تمدن و یک ملت به این معنی است که شما یک ساختمان گلی و پوسیده را در نظر آورید، روی این ساختمان پوسیده گچ بمالید، و بعد روی گچ عکس‌های مورد علاقه خود را بکشید، این ساختمان به ظاهر زیباست ولی به مجرد اینکه سیلی آمد شکاف بر می‌دارد، فروکش می‌کند و خراب می‌شود، وحی الهی اضمحلال تکامل فردی و اجتماعی را از آثار گناه می‌داند یعنی همانطور که سیل برای یک ساختمان گلی علت فروکش کردن است، گناه نیز فرد و جامعه را ویران می‌کند.[۱۱]

قرآن می‌فرماید: «آیا ندیدید پیش از ایشان چه بسیار گروهی را هلاک نمودیم و حال آنکه در زمین به آنها قدرت و تمکینی داده بودیم که شما را نداده‌ایم و از آسمان بر آنها باران رحمت پیوسته فرستادیم و نهرها در زمین بر آنان جاری ساختیم پس با آن که به انواع نعمتها بهره‌مند شدند چون گناه و نافرمانی کردند آنها را هلاک نمودیم و گروهی دیگر را بعد از آنها برانگیختیم.»[۱۲]

امام صادق (ع) می‌فرمایند

هیچ رگی نزند و پائی به سنگ نخورد و دردسر و مرضی پیش نیاید مگر به جهت گناهی (که انسان مرتکب شده است) و همین است که خدای عزوجل در کتابش می‌فرماید: «هر مصیبتی به شما رسد برای کاری است که به دست خود کرده‌اید و خدا از بسیاری هم گذشت می‌کند.»

عوامل تربیت

به طور کلی، تربیت پایه و اساس رفتار انسان است، و این در صورتی است که تربیت به عوامل موثر در ساختمان وجود آدمی مستند گردد، محال است که تربیت ثمری داشته باشد و یا نتیجه‌ای به بار آورد، بدون آنکه عوامل ایجادکننده‌ این ثمرات موردنظر و توجه قرار گیرند، عوامل مهمی را که غالباً علمای تعلیم و تربیت به عنوان عوامل موثر در تربیت انسان مطرح می‌کنند دو عامل «وراثت» و «محیط» است گرچه اعتقاد به تاثیرات کمی و کیفی این دو عامل مورد اتفاق اینگونه دانشمندان نیست اما در عین حال، تاثیر این عوامل در تربیت انسان امری است که غالباً به آن معتقدند، در تعلیم و تربیت اسلامی گرچه به دو عامل فوق اهمیت داده می‌شود ولی عوامل تربیت را تنها محدود به دو عامل وراثت و محیط نمی‌داند بلکه عواملی چون «اراده» و «عوامل ماوراء طبیعت» را در تکوین شخصیت آدمی موثر می‌داند.[۱۳]

سخن، ابزار تربیت

شاید بتوان مساله تربیت را از جمله مسائلی شمرد که عوامل تاثیرگذار آن، بر حسب گوناگونی ابعاد وجودی انسان، در موقعیتهای مختلف، تأثیری یکسان نمی‌گذارد و پیامدهای گوناگونی به همراه دارد، زیرا اندیشه‌ها، عاطفه‌ها، احساسها و همچنین فضاهای پیرامونی که فرد تربیت‌پذیر را دربر می‌گیرند، در نوع اثرگذاری عوامل تربیتی مؤثرند. به این خاطر، طبیعی است که سخن به عنوان ابزار انتقال اندیشه‌ها، از مهمترین و کارآمدترین ابزارهای تربیتی به شمار رود. از آن جهت که بار معنایی، فکری و عملی ویژه‌ای را با خود حمل می‌کند و احیاناً افاده‌کننده نکات و مفاهیمی است که در طول تاریخ مخاطب انسان، در پیرامون آن شکل گرفته و ]ظاهراً[  در معنای واژگانی آن وجود ندارد. چون واژه‌ها ]اغلب در طول زمان[ مفاهیمی می‌یابند که با آنها بر وسعت معنای آنها افزوده می‌شود و یا از آن کاسته می‌گردد

از این رو، سخن، در واقع ابزاری الهی برای تربیت است که در کتابهای آسمانی مورد بهره‌برداری قرار گرفته است

همچنین باید افزود: روند تربیت، همواره با خط سیر طولانی «سخن» و «کلمه» در تاریخ انسان همگام و همراه بوده است و تاثیرات منفی و مثبت متقابلی داشته‌اند.[۱۴]

اسلام و تربیت‌پذیری انسان

روایات اسلامی، کودک را، بالفطره شایسته و مستعد تربیت می‌داند. اسلام معتقد است با تحت مراقبت قرار دادن قوای کودک،‌ می‌توان او را ساخت و تا حدود زیادی می‌توان او را جهت داد و او تغییرپذیری را در تمام مدت حیات خویش حفظ می‌کند و این وضع در سطحی با این وسعت، خاص انسان است

حضرت علی (ع) راجع به نقش‌پذیری نونهالان می‌فرمایند

«صفحه دل نوجوان همچون زمین مستعدی است که هیچ گیاهی در آن نروئیده و آماده هر نوع بذرافشانی است.»

دل نوجوان آماده هر نوع بذرافشانی است، نشان‌دهنده تربیت‌پذیری انسان است که اگر بذر خار در آن پاشیده شود در آن خار می‌روید، به عبارت دیگر کودک انسانی شرور خواهد شد و اگر بذر گل و میوه در آن پاشیده شود، گل و میوه به بار خواهد آورد و به عبارتی دیگر انسانی خوب خواهد شد. اما نکته  دیگری که تذکر آن حائز اهمیت است این است که دل نوجوان نسبت به پرورش خیر و شر در خود استعداد و قابلیت خاصی دارد که با افراد دیگر متفاوت است. بنابراین هرچه بطور کلی انسان تربیت‌پذیر است اما این طور نیست که همه‌ انسانها دارای استعدادها و قابلیتهای یکنواختی باشند و ما بتوانیم به سادگی همه آنها را بطور یکسان در جهت مطلوب تربیت کنیم

غیر از قابلیتها و استعدادهای گوناگون افراد، امر دیگری که «تربیت‌پذیری انسان» را محدود می‌کند،‌ مسأله «اراده» است

از نظر اسلام چون هر انسانی دارای اراده است لذا می‌تواند در برابر تربیت و مربی خود بی‌تفاوت نبوده و حتی در صورت لزوم مخالفت نماید. با توجه به مطالبی که گذشت نتیجه می‌گیریم که انسان،‌ شایسته و مستعد تربیت است و پیامبران الهی نیز با این حقیقت برای هدایت انسانها مبعوث شده‌اند،‌ اما در عین حال «تربیت‌پذیری انسان» گاهی محدود و مشروط می‌گردد. [۱۵]

نکات عقلی و اسلامی در تربیت‌پذیری انسان

 

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.