مقاله همگرایی و واگرایی فلسفه تحلیلی و بنیانگذاری آن در پدیدارشناسی هوسرل
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله همگرایی و واگرایی فلسفه تحلیلی و بنیانگذاری آن در پدیدارشناسی هوسرل دارای ۴۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله همگرایی و واگرایی فلسفه تحلیلی و بنیانگذاری آن در پدیدارشناسی هوسرل کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله همگرایی و واگرایی فلسفه تحلیلی و بنیانگذاری آن در پدیدارشناسی هوسرل،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله همگرایی و واگرایی فلسفه تحلیلی و بنیانگذاری آن در پدیدارشناسی هوسرل :
تعداد صفحات :۴۱
فلسفه تحلیلی از زبان آغاز میکند و بهسبب خصلت همگانی و عامّ زبان و یا ویژگی بینالاذهانیاش، پاسخگوی مسائلی چون سولیپسیزم، فرد دیگر، اگوی محض و تجربی و غیره نیست و نیازی به توضیح و تبیین آنها ندارد، لکن پدیدارشناسی با چنین پرسشهایی روبرو است و باید برای آنها توجیهی مناسب ارائه کند. برای نمونه، پدیدارشناسی هوسرل همیشه به سولیپسیزم متّهم شده است؛ و بهطور خاص، ویتگنشتاین تلاش میکند که سولیپسیزم را نقد کند تا عجز پدیدارشناسی را نشان دهد. همچنین وی سعی میکند که زبان و تجربه خصوصی را انکار کند تا بدین وسیله نشان دهد که معنی کلمات یا عبارات را باید در کاربرد آنها جستجو کرد. ما در این مقاله میکوشیم، ضمن دفع اتّهام سولیپسیزم از پدیدارشناسی، نشان دهیم که انکار تجربه خصوصی محال است و بههمین دلیل، این ادّعا که معنی در کاربرد عبارت و کلمه است، از جامعیت مطلق برخوردار نیست. در مقاله حاضر، وظیفه اساسی ما این است که بنیاد زبان را در پدیدارشناسی جستجو کنیم، بنابراین، نخست از رهگذر نقد نظر دکارت، یعنی از رهگذر نفی و طرد سوبژکتیویته محض و تهی، قصدیت را به عنوان تضایف سیلان سوبژکتیویته محض با نظام منظّمِ اعیاناش (اعیان بهعنوان زیست جهانِ محیطی و شهودی) توصیف و تبیین میکنیم. سپس، بر اساس این تضایف، زبان را بهعنوان گشودگی نظامها و میدانهای اعیان دادهشده در شهود، یا به دیگر سخن، بهعنوان گشودگی جهان محیطی، توصیف خواهیم کرد. منظور این است که عبارتها، نامها و گزارههای زبانی، جنبههای مختلف و دقایق عین یا یک نظام عینی را بازنمایی میکنند. در حقیقت، ارجاع زبان به اعیان به واسطه دادهشدن اعیان در شهود است. ارجاع نامها و عبارتهای زبانی به اعیان، اصالت خود را از دادهشدن اعیان در شهود میگیرد.
یاکو هینتیکا[۱] میان اعیان قصدی شهودی و جهانهای ممکن، گونهای توازی دید. بدینسان، چنین توازیای میتواند میان اعمال قصدی و بازیهای زبانی ملاحظه شود. ادّعای فلسفه تحلیلی درباب ارجاع معنا به عین، زمانی به چالش میافتد که آشکار شود ارجاع دو عبارت که معانی متفاوتی دارند به یک عین، با مبانی این فلسفه قابل توجیه نیست. وانگهی، شرطهای حقیقی نمیتواند تحلیلی بودن چند عبارت را توضیح دهد.
[۱]. Jaakko Hintikka
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.