فصل دوم در مورد الگوهای ارتباطی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فصل دوم در مورد الگوهای ارتباطی دارای ۴۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فصل دوم در مورد الگوهای ارتباطی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز فصل دوم در مورد الگوهای ارتباطی۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فصل دوم در مورد الگوهای ارتباطی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فصل دوم در مورد الگوهای ارتباطی :

فصل دوم در مورد الگوهای ارتباطی

در ۳۸ صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری فایل)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

چارچوب نظری روانشناسی با موضوع الگوهای ارتباطی

الگوهای ارتباطی

بر پایه نظر اغلب اندیشمندان و صاحب‌نظران عرصه ازدواج، این پدیده به عنوان رسمی مهم در اغلب جوامع (مداتیل[۱] و بنشف[۲]، ۲۰۰۸) مستلزم برقراری ارتباط مؤثر و کارآمد است (کاراهان[۳]، ۲۰۰۷). در حمایت از این موضوع بسیاری از پژوهشها نشان داده اند ارتباط زناشویی کارآمد پیشبینی کننده قویِ کیفیت زناشویی (لدبتر[۴]، ۲۰۰۹) و در مقابل ارتباط زناشویی ناکارآمد سرچشمه عمده‌ی نارضایتی است (گسر[۵]، ۱۳۸۵). بر همین پایه می‌توان گفت مشکلات ارتباطی شایع ترین و مخرب ترین مشکلات در ازدواج‌های شکست خورده است (یالسین[۶] و کاراهان[۷]، ۲۰۰۹).

چرا که الگوهای ارتباطی ناکارآمد، موجب میشود مسائلِ مهم زندگی مشترک، حل نشده باقی بمانند و منبع تعارض تکراری در بین زوجها شوند (زانگ[۸]، ۲۰۰۷). در حوزه روانشناسی و مشاوره ازدواج گفته میشود که زوجها برای بهبود روابط و الگوهای ارتباط‌شان نیازمند کمک متخصصان هستند (بولتون[۹]، ۱۳۸۶). از سوی دیگر ارتباط زناشویی گسترده‌ترین مورد در برنامه‌های مداخله‌ای است که تا به حال اجرا شده است (بنچارد[۱۰]، ۲۰۰۸).

ارتباط زناشویی عبارتست از فرایندی که در طی آن زن و شوهر چه به صورت کمی در قالب گفتار و چه به صورت غیرکمی در قالب گوش دادن، مکث، حالت چهره و ژست های مختلف با یکدیگر به تبادل احساسات و افکار می پردازند (فاتحی زاده و احمدی، ۱۳۸۴).

یکی از راههای نگریستن به ساختار خانواده توجه به الگوی ارتباطی زوجین، یعنی کانالهای ارتباطی است که از طریق آن‌ها زن و شوهر با یکدیگر به تعامل می پردازند. به آن دسته از کانالهای ارتباطی که به وفور در یک خانواده اتفاق می افتد، الگوهای ارتباطی گفته می شود و مجموعه این الگوها شبکه ارتباطی خانواده را شکل می دهند (فاتحی زاده و احمدی، ۱۳۸۴).

الگوهای ارتباطی

طبقهبندی اول توسط گاتمن[۱۱] (۱۹۹۳) و فیتز پاتریک[۱۲] (۱۹۸۸) انجام گرفته است. آن‌ها با استفاده از ابزار پرسشنامه و مشاهده به وجود دو نوع الگوی ارتباطی کلی در ازدواج پی بردند: زوجیت باثبات، زوجیت بیثبات. زوجیت باثبات شامل زوجهای سنتی، زوجهای دوجنسیتی و زوجهای اجتنابی (دوری گزین) می شود. زوجیت بی ثبات نیز شامل زوجهای ناسازگار و زوج های آزاد و مستقل میشود (گاتمن، ۱۹۹۳؛ فیتزپاتریک، ۱۹۸۸).

السون[۱۳] و فاورز[۱۴] (۱۹۹۲) نیز در گونهشناسی معروف خود، زوجین را به چهار دسته تقسیم کرده اند (فاتحی زاده و احمدی، ۱۳۸۴):

زوجین سرزنده: از رضایت‌مندی زناشویی سطح بایی برخوردارند، آن‌ها توانایی بیان احساسات و قدرت حل مشکل را با مشارکت یکدیگر دارند، آن‌ها از روابط‌شان با یکدیگر و از این که اوقات فراغت را با هم بگذرانند، خوشحال هستند، به مسائل اخقی و مذهبی در ازدواج اهمیت می دهند، بر سر مسائل مالی با هم توافق دارند و در نقشهای مردانه و زنانه تساوی طلب هستند.

زوجین سازگار: رضایت‌مندی زناشویی در آن‌ها در سطح متوسط است و از شخصیت و عادات یکدیگر نسبتاً راضی هستند، احساس می کنند که توسط همسرشان درک می شوند. در احساسات همدیگر شریکند، قادر به حل مشکت با کمک هم هستند. گاه دیدگاهشان نسبت به ازدواج قدری غیر واقعی است. ممکن است در مورد مسائل مربوط به فرزندان و ارتباطشان با یکدیگر اتفاق نظر نداشته باشند و مذهب بخش مهمی از ارتباط‌شان نیست.

زوجین سنتی: نارضایتی متوسطی درحوزه های ارتباطی دارند، از عادات شخصی همسرشان ناراضی هستند. در بیان احساسات و مواجهه با تعارض راحت نیستند. آن‌ها متمایلاند نظرشان نسبت به ازدواج واقعی باشد و به مذهب در ازدواجشان اهمیت می دهند.

زوجین متعارض: از عادات و شخصیت همسرشان ناراضی هستند. مشکل ارتباطی دارند و مشکتی را در حوزه های ارتباطی، نحوه گذراندن اوقات فراغت، روابط جنسی، اختف با دوستان همسر و خانواده او و غیره دارند (فاتحی زاده و احمدی، ۱۳۸۴).

کریستنسن و سالاوی[۱۵] (۱۹۹۱)، الگوهای ارتباطی بین زوجین را به سه دسته تقسیم کرده اند: ۱- الگوی سازنده‌ی متقابل: مهم‌ترین ویژگی‌اش این است که الگوی ارتباطی زوجین از نوع برنده – برنده می باشد. در این الگو زوجین به راحتی در مورد مسایل و تعارضات خود گفت و گو می کنند و به دنبال راه حل آن بر می آیند و از واکنش‌های غیر منطقی، پرخاش گری و. . . خودداری می کنند. ۲- الگوی توقع / کناره گیری: این الگو شامل دو قسمت: الف) توقع مرد / کناره گیری زن، ب) توقع زن / کناره گیری مرد است. در این الگو یکی از زوجین سعی می کند در ارتباط درگیر شود در صورتی که دیگری کناره می گیرد. این الگو به شکل یک چرخه بوده که با افزایش یکی، دیگری افزایش یافته و تشدید این الگو منجر به مشکلات دایم زناشویی می شود. در این الگو، زوج متوقع فردی وابسته و زوج کناره گیر، ترس از وابسته شدن دارد. ۳- الگوی اجتناب متقابل: دراین الگو تعارض بین زوجین شدید بوده به گونه ای که بحث و جدل به یک الگوی دایمی و مخرب تبدیل شده است و زوجین از برقراری ارتباط با یکدیگر خودداری می کنند؛ زندگی آن‌ها به شکل موازی با یکدیگر بوده و ارتباطشان در کمترین حد ممکن است یا اصلاً وجود ندارد. این الگو از راه رفتارهایی مانند: تغییر موضوع، شوخی کردن، سعی در آرامش بخشیدن، اختلاف ایجاد نکردن، نشان دادن عدم تمایل در درگیرشدن در بحث مورد اختلاف و سکوت کردن در مقابل همسر نمایان می شود (هنرپروران و همکاران، ۱۳۹۰).

بررسی دیگر در این زمینه توسط استوارت[۱۶] (۱۹۶۹) انجام گرفت. او در زمره اولین کسانی بود که به شناسایی تبادت ارتباطی ناسازگار در تعارض زوجین پرداخت. به اعتقاد او برخی از الگوهای خاص تبادلی مشکلساز بین زوجین عبارتند از: تبادت اجباری، کنارهگیری، تبادت تفیجویانه، شکایت دوجانبه و سندرم خودمحوری در بحث و گفتگو (فاتحی زاده و احمدی، ۱۳۸۴).

تبادت اجباری: در این تبادل، همواره یکی از زوجین در پاسخ به تقویت مثبتی که طرف مقابل دریافت میکند، تقویت منفی می گیرد. مثً مرد برای رسیدن به هدف خود و گرفتن امتیاز، زن را مورد حمله و انتقاد قرار می دهد و اینکار را تا آنجا ادامه می دهد که زن بحث را رها کرده و اجازه پیروز شدن را به همسرش بدهد. در این تبادل، مرد با بدست آوردن هدفش پاداش می گیرد (تقویت مثبت)، زن نیز با این واقعیت که مرد از انتقاد و سوء رفتار نسبت به او دست برداشته، تقویت می شود (تقویت منفی). لیکن گرفتن تقویت مثبت و منفی توسط هر دو طرف، احتمال تکرار (عود) این الگو را در آینده افزایش می دهد (فاتحی زاده و احمدی، ۱۳۸۴).

کنارهگیری: در این تبادل فقط تقویت منفی وجود دارد. به این صورت که وقتی منازعه و درگیری زوجین در هنگام تعارض بسیار آزاردهنده می شود، یکی ازآن‌ها یا هر دو از منازعه کناره گیری می کند، زیرا رهایی از درگیری و قطع منازعه و بحث و جدل (تقویت منفی) بسیار پاداش دهنده است. این الگو ممکن است در اثر تجارب زن و شوهر در خانواده های اصلیشان بهوجود آید. از سوی دیگر یک فرد کنارهگیر هیچ امیدی ندارد که بحث و جدل به نتیجهای مثمر ثمر و پاداش دهنده منجر شود. او هرگز لذت بیان احساسات خود به دیگران و شادی رسیدن به راه حلی متقابل و مبتنی بر بحث و حل مسئله را تجربه نکرده است (فاتحی زاده و احمدی، ۱۳۸۴).

نظریه‌های الگوهای ارتباطی

در سال ۱۹۵۶ بیستون[۱۷] عنوان کرد که خانواده‌های مختل دارای الگوهای ارتباطی مختل هستند. اولین مفهومی را که بیستون عنوان کرده مفهوم بن بست مضاعف است. موضوع این است که فرد اصلا نمی تواند پیروز میدان باشد. چنین ارتباطی باعث ناکامی روابط و انزوای فرد می شود. بعدها ستیر[۱۸] (۱۹۸۳) خانواده درمانی بر اساس رویکرد ارتباطی را توسعه داد. تمرکز بر تغییر الگوهای ارتباطی خانواده جایگزین درمان شخصیت آن‌ها بود. برن[۱۹] (۱۹۶۱) پایه گذار مکتب تحلیل مراوده ای درمان را بر مراوده‌ها و تبادلات رفتاری و عاطفی بین انسان‌ها متمرکز نموده است. بعدها گاتمن[۲۰] (۱۹۹۶) توجه خود را به الگوهای ارتباطی ازدواج‌های موفق و شکست خورده معطوف کرد (هنرپروران و همکاران، ۱۳۹۰).

نظریه سیستم‌های خانواده

نظریه سیستم‌های خانواده زمانی نظریه غالب در این حوزه بود و هنوز هم به عنوان یک راهنمای کلی برای زوج‌درمان گرها تاثیرگذار است. این نظریه بر الگوهای ارتباط، کنش و واکنش که محیط خانواده را ایجاد و تقویت می‌کنند، تاکید دارند. در یک زوج ناشاد، این سیستم در برابر تغییرات مقاومت می‌کند، زیرا به یک تعادل ناسازگارانه رسیده است، درست به همان صورتی که علایم شخصی ممکن است در برابر تغییرات مقاومت کنند، زیرا باعث می‌شوند تعادل عاطفی فرد حفظ شود. زوج ممکن است به طور ناآگاهانه قواعدی برای خودشان گذاشته باشند که درست عمل نمی‌کند. درمان گر به زوج کمک می‌کند که از وجود این قواعد و الگوها آشنا شوند تا به توانند آن‌ها را تغییر دهند. هنگامی که دو نفر به خوبی چه به صورت کلامی و چه غیرکلامی، ارتباط برقرار نمی کنند، هر یک از آن‌ها ممکن است فکر کند که طرف مقابلش اصول معینی را پذیرفته است، در حالی که این طور نیست. برای مثال شوهر فکر می‌کند همسرش پذیرفته است که او تا هر زمانی که فکر می‌کند ضروری است، می‌تواند سر کار بماند، اما زن فکر می‌کند که شوهرش بدون اظهار این مساله، پذیرفته است که در هنگام شام در خانه باشد. این وعده‌های اظهارنشده سوء ‌تفاهم‌انگیز که ناشی از مشکل ارتباطی طرفین است، ممکن است امور جنسی، وضعیت مالی خانواده یا تعداد فرزندان را در برگیرد. درمان گرانی که بر اساس نظریه سیستم‌های خانواده عمل می‌کنند، اغلب از مفهومی به نام پیوند دوسویه استفاده می‌کنند، موقعیتی که هنگامی ایجاد می‌شود که طرفین، پیام‌های متناقض به هم می‌فرستند، پیامی که آن را بیان می‌کنند و پیام متناقضی که از طریق ارتباط خاموش عاطفی اظهار می‌کنند. زوج اگر بخواهند تا رابطه خود را حفظ کنند، نباید این تناقض را بپذیرند یا به مقاصد پنهانی آن پاسخ دهند. درمان بر اساس نظریه سیستم‌های خانواده برای آشکار کردن و حل کردن مشکلاتی از این نوع طراحی شده‌ است (هنرپروران و همکاران، ۱۳۹۰).

[۱] Madathil

[۲] Benshoff

[۳] Karahan

[۴] Ledbetter

[۵] Glasser

[۶] Yalcin

[۷] Karahan

[۸] Zhang

[۹] Bolton

[۱۰] Blanchard

[۱۱] Gottman

[۱۲] Fitzpatick

[۱۳] Olson

[۱۴] Fowers

[۱۵] Christense & Salavi

[۱۶] Stewart

[۱۷] Bistoon

[۱۸] Setir

[۱۹] Bren

[۲۰] Gotman

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.