زندگی نامه ژان روسو


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 زندگی نامه ژان روسو دارای ۱۱۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد زندگی نامه ژان روسو  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز زندگی نامه ژان روسو۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی زندگی نامه ژان روسو،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن زندگی نامه ژان روسو :

زندگینامه ژان روسو

زندگی نامه ژان روسو[۱] (۱۷۱۲-۱۷۷۸)، فیلسوف و نویسنده.(Confesions de Rosseau) فرانسوی، به قلم خود او، که پس از مرگش منتشر شد و شامل دوازده دفتر است که در دو مرحله به چاپ رسید: شش دفتر اول در ۱۷۸۱ و بقیه در ۱۷۷۸. عنوان کتاب مبالغه آمیز نیست، زیرا نویسنده در آن بدون پرده پوشی به عموم خطا های خود اعتراف کرده و این عتراف با تاریخ آن روزگار در آمیخته است. از این رو می توان آنها را «کتاب خاطرات» نیز نام نهاد. ولی روسو پیش از آنکه در بند اعترافات باشد، در پی توصیف خویشتن است تا به نحوی اشتباهات خود را توجیه کرده باشد. بر این نشان دهد، نقشی اساسی در تاریخ انسانها ایفا کرده است «گمان است که هر گاه خود را توجیه کرده «در حقیقت سرشت خود روسو آنگونه که خود می گوید در ۱۷۶۶ در خانواده ای فرانسوی الاصل و پروتستان در ژنو به دنیا می آید. مادرش پس از زادن او ولی پدری که دارای خلقیاتی بلهوهسانه است در تربیت می میرد. پس به پدرش، که مغازه ساعت سازی دارد، وابسته می گردد.

فرزند بسیار اهمال می ورزد . روسو نزرد دیگران نیز چیزی که تکذیب کننده تر باشد نمی یابد و موقعیت از هر نظر برای تبادل شدنش مساعد می گردد. در شش سالگی او را به او را به پانسیون شبانه روزی می سپارند. دو سال بعد، از آنجا باز می گردد و نزد یک حکاک به شاگردی گمارده می شود. این کودک زودرس و بسیار حساس و تا دحدی تن آسا، از هر گونه انظباط چنان بیزار است که یک روز، بی اندیشه باز گشت، راه فرار در پیش می گیرد ولی گرسنگی گرگ را از بیشه می راند. آن گاه خود را به کشیش روستای معرفی می کند و می خواهد به مذهب کاتولیک در آید. کشیش توصیه می کند که نزد ما دام دو وارنس برود. امیدوار است که به اعتبار وی تسهیلاتی برایش فراهم آورد. خانم وارانس او را به خوبی می پذیرد و نوآموز ما به اقامتی کوتاه در دیر سنت اسپری رضایت می دهد. اندکی بعد مراسم تغییر مذهب را به پایان می رساند. آشنایی با بانوی نامبرده تاًثیری قاطع بر زندگی اش باقی می گذارد روسو پس از چندی و به حکم ضرورت برای کسب معاش، از مادام وارنس دور می شود ولی اغلب برای دیدن او باز می گردد. در طول این مدت به مشاغل گوناگون مانند نوکری، پیش خدمتی، نت نویسی و بالاخره معلمی سر خانه، که همه آنها را نامطلوب می یابد، تن می دهد. این نوع مشاغل او را به شهرهایی متعدد در ایالات مختلف، که مهم ترین آنها لیون است، رهنمون می گردد. ولی به خصوص در پاریس است که وسوسه می شود. زیرا ضمن ولگردیها و سیر و سفرها چیزهای بسیار آموخته و دیو نویسندگی در جسم و جانش رخنه کرده است. ماجرایی اتفاقی، غرور او را جریحه دار می کند و موجب عزیمت
ناگهانی اش می گردد. در بیست و هشت سالگی به پاریس می رسد، در حالی که بیش از آنکه پول در جیب داشته باشد، تصورات واهی در سر می پروراند و آماده است برای پیشرفت به ره کاری تن بدهد. امیداوار است که به یاری روشی نوین در نت نویسی که خود آن را اختراع کرده است و می خواهد به فرهنگستان علوم ارائه دهد، راه خود را برای پیشرفت و ثروتمند شدن بگشاید. به زودی از آن چشم می پوشد. بر عکس، طالعش وقتی می درخشد که با برخی از نویسندگان مانند دیدرو، فونتنل، کندیاک، همچنین برخی از شخصیتهای عالی مقام آشنا می گردد. ولی بی پولی او را وا می دارد که آنان را ترک گوید و به عنوان منشی سفیر فرانسه در ونیز اقامت گزیند. با او نیز در می افتد و به پاریس باز می گردد و کوششهای خود را از سر می گیرد. چون در موسیقی قریحه ای دارد، برای امرار معاش به نت نویسی می پردازد ولی به این کار نیز دل نمی بندد زیرا موسیقی در نظرش گریز گاهی است که از روی ناچاری بدان روی می آورد. او حتی از چمعیت ادیبان، که او را همواره تحسین می کنند، می گرزید و با این کار ثابت می کند که دلش جایی دیگری است. در واقع با ترز لوواسور ، یک رختشوی ساده، زندگی مشترکی را آغاز کرده و در اتاقی زیر شیروانی سکونت می گزیند تا با آرامش کامل به تاًمل درباره کاری که برای آن ساخت شده بود، بپردازد. ظاهراً همه عوامل نیز او را بدان فرا می خواند.از تاریخی که جایزه فرهنگستان دیژون برای نوشتن «گفتار در دانش هنر »به وی اهدا شده بود، چند سالی بیش نمی گذشت. همان فرهنگستان در ۱۷۵۵ موضوع دیگری را پیشنهاد می کند که روسو با شتاب به آن می پردازد و آن گفتار در «منشاً و مبانی برابری در میان انسانها» است. این بار جایزه به او تعلق نمی گیرد، ولی نوشته اش بعد از چاپ، مانند گفتار پیشین به موفقیتی بزرگ دست می یابد و از آن پس جزو چهره های ادبی به شمار می آید. از سوی دیگر، چون به زندگی روستایی علاقمند است، دعوت مادام دپینه را می پزیرد و در ویلای وی در جنگ های مونمورانسی اقانت می گزیند. در این ویلا، که آن را عزلتگاه می نامد، از محبتی مادرانه برخوردار می گردد و به نگارش مهم ترین کتاب های خود، یعنی قرار داد های اجتماعی، امیل، هلوئنیز جدید می پردازد، با وجود این، بسیار زود همه چیز در هم می ریزد، نخست سلامتی اش ناراحتی های فراوان می آورد که گاه تصورات هذیان آمیز شکنجه و آزار نیز بر آن به علاوه، با گروه فیلسوفان که او را به تک روی متهم می کنند و در اینجا کدورت میان او و مادام دپینه افزوده می شود می کوشند، روابطی نا مطلوب دارد. سرانجام به زن برادر میزبان خود مادام دوتتو دل می بندد و برای خانواده چندان مزاحمت ایجاد می کند که به او می گویند ویلا را تخلیه کند. چنین به نظر می رسد که بارون دوگریم در این ماجرا نقشی خوشبختانه مارشال دولوگزانبورگ مالک مونمورانسی، یکی از متعلقات کاخ (۱۷۷۵) بسیار مبهم بازی کرده است خود را برای سکونت در اختیار او می گذلرد. بدین گونه روسو می تواند سه کتاب مورد بحث رابه پایان برساند؛ در ۴۷۶۱ قرار داد اجتماعی و هلوئیز جدید انتشار می ابد. یک سال بعد امیل منتشر می گردد.

همین کتاب که همچون رعد سر و صدا می کند. روسو ناگزیر برای رهایی از زندان به سوئیس می گزیرد- این مسافرت را با کالسکه مارشال- انجام می دهد. در آنجا نیز طالع نحس به بدترین شکل گریبانش را می گیرد. در ایوردن_ موتیه جزیره سن پیر ، در همان جا حضورتش ناخوشایند است. آن گاه که در حالی که از این همه در بدری به ستوه آمده و از مبارزه دست کشید است، دعوت دیوید هیوم فیلسوف اسکاتلندی را می پذیرد و رهسپار انگلستان می گردد. ولی اقامتش دیری نمی پیاد و پس از مدتی کوتاه میان آن دو کدورتی پدید می آید. در اینجا سومین و آخرین دفتر اعترافات پایان می یابد. باید خاطر نشان کنیم که اگر چه روسو با مردانی که شاید حق داشت از آنان گله مند باشد، به اندک بهانه ای بد رفتاری می کرد، ولی با جنس زن رابطی کاملاً دگرگونه داشت. سه تن از زنانی که از آنان یاد کرده است، به گونه ای خاص توجه مخاطبان را به خود معطوف می دارند؛ نخستین آنان خانم وارنس است که روسو در شانزده سالگی، به هنگام تصمیم عجیب خود بر تغییر مذهب، با وی آشنا شد. پس از اندک زمانی به او دل باخت و توانست در محیطی دلخواه و در پناه عشق خود زندگی کند، این محیط خانه زیبای شارمت بود که به امکان داد با راحتی خیال به رویاهای خود بپردازد، کتاب بخواند و بخصوص بیامزد ولی وی از معشوق بی وفا. که گونه طبیعت را بشناسد. البته همه این ها مانع از آن نشد که یک روز رقیبی جانشین او گردد کدورتی به دل نگرفت. زن دیگر سوفی دوتتو بود که بسیار دیرتر در زندگی او ظاهر شد. او عشق بزرگ روسو و تها مخلوقی بود که جسم و جتنش را در ربود، زیرا روسو می دانست که وی از آن دیگری است. در واقع نیز هرگز به او دست نیافت. این همان زنی است که روسو او را به نام ژولی در هلوئیز جدید وصف کرده است. سومین زن، ترز لوواسور بود، یار و یاور او در زندگی، دختری زیبا و مهربان که پنج فرزند برای او آورد. فرزندانی که روسو همه را به نوان خانه کودکان سر راهی سپرد. وصلت او با ترز تنها عمل خردمندانه او بود. زیرا اگر چه تز به درک نبوغ او جندان قادر نبود، ولی همواره همچون یک فرشته نگهبان از او مراقبت می کرد.

با آنکه روسو تصمیم گرفته بود کتاب را در زمان حیات خود به چاپ نرساند در مورد محتوای آن خود را موظف به سکوت نمی دید و بسیار مشتاق بود که تاثیر آن روی معاصران بیازماید. از این رو همین که در ۱۷۷۰ به پاریس بازگشت، بارها متن آن را برای دوستانش قرائت کرد: برای کنتس دگمون ، دورای شاعر، مارکی دوپزه، و غیره. تاثیر آن گوناگون بود و دلیل هم داشت. در این اعتراقات نویسنده خود را مجاز دانسته بود که از همه نام ببرد و طبیعتاً با این کار کینه های خفته را بیدار می کرد. سرانجام با دخالت مادام دِ پینه، پلیس این بازخوانیها را متوقف نمود.

باید یادآور شد که بین لحن بخشهای دوگانه کتاب اندکی اختلاف وجود دارد. توجیه آن چنین است: در بخش اول، نویسنده فقط اشباح را به یاد می آورد (خاطرات کودکی، مناظر روستایی، تمثالهای مختلف) ولی در بخش دوم از کسانی که سخن می گوید که هنوز ددر قید حیات هستند و وی با انان معاشرت و روابط دوستانه دارد. ضمن اعتراف به خطاها و نقصهایش در بدنام کردن کسانی که آنان را عامل بدبختی خود می داند، تردیدی به خود راه نمی دهد. به عبارت دیگر، دنیایی می سازد درست مخالف دنیایی که آن را از دست داده است. گسیختگی متن از اینجا سرچشمه می گیرد. از مدتها پیش به عنوان امری مسلم پذیرفته شده است که اعترافات روسو یکی از بزرگترین آثاری است که در فرهنگ فرانسه پدید آمده است. در اعترافات همان گونه که در تتبعات مونتنی مردی در برابر همه لخت می شود و اسرار زندگی خصوصی خود را برای دیگران باز می گوید، چندان که در پایان به یک مدل و مجسمه شبیه می گردد. اغلب اوقات بی گناهی را با بی حیایی، ظرافت را با وقاحت، صراحت را با مذیان و مفاهیم لطیف را با لفاظی درهم آمیخته است. از سوی دیگر چندان روی ضعفهای خود اصرار می ورزد که گاه خواننده در صداقت او شک می کند و مطالبش را مبالغه آمیز می یابد. در واقع گاه پیش می آید که مردی در بدنام کردن خود می کوشد. ولی روسو سریعاً می توان بدان پی برد، ورای این گونه شک و بدگمانی قرار دارد. زیرا لحن سخنش چنان است که نمی فریبد. گواه آن یادداشتی است که به خط خود بر دستنوشته ای در ژنو افزوده است:


[۱] – زندگی نامه ژان ژاک روسو، کتاب امیل

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.