بررسی و مقایسه سبکهای ابراز هیجان و خودپنداره مثبت و منفی در دختران آسیب دیده اجتماعی(دختران فراری)و عادی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
9 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 بررسی و مقایسه سبکهای ابراز هیجان و خودپنداره مثبت و منفی در دختران آسیب دیده اجتماعی(دختران فراری)و عادی دارای ۱۵۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بررسی و مقایسه سبکهای ابراز هیجان و خودپنداره مثبت و منفی در دختران آسیب دیده اجتماعی(دختران فراری)و عادی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز بررسی و مقایسه سبکهای ابراز هیجان و خودپنداره مثبت و منفی در دختران آسیب دیده اجتماعی(دختران فراری)و عادی۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی بررسی و مقایسه سبکهای ابراز هیجان و خودپنداره مثبت و منفی در دختران آسیب دیده اجتماعی(دختران فراری)و عادی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن بررسی و مقایسه سبکهای ابراز هیجان و خودپنداره مثبت و منفی در دختران آسیب دیده اجتماعی(دختران فراری)و عادی :

بررسی و مقایسه سبکهای ابراز هیجان و خودپنداره مثبت و منفی در دختران آسیب دیده اجتماعی(دختران فراری)و عادی
فهرست مطالب

عنوان صفحه

فصل اول : کلیات پژوهش

۱-۱ مقدمه ……………………………

۱-۲ بیان مسئله ……………………….

۱-۳ ضرورت و اهمیت پژوهش ……………….

۱-۴ هدف پژوهش ………………………..

۱-۵ فرضیات پژوهش ……………………..

۱-۶ تعاریف نظری و عملیاتی مفاهیم و اصطلاحات

فصل دوم : پیشینه پژوهش

۲-۱ قسمت اول ( هیجانها) ……………….

۲-۲ کرکردهای هیجانی …………………..

۲-۳ نظم هیجانی ……………………….

۲-۴ هوش هیجانی ……………………….

۲-۵ ابراز گری هیجانی ………………….

۲-۶ تفاوتهای فردی در ابراز گری هیجانی …..

۲-۷ نقش فرهنگ و قواننین در نمایش ابراز گری هیجانی

۲-۷ تفاوتهای جنسی در ابراز گری هیجانی …..

۲-۹ سبکهای ابراز هیجان و خصوصیات شخصیتی ..

۲-۱۰ ابراز گری هیجانی و کارکرد اجتماعی ….

۲-۱۱ تنیدگی تجارب آسیب زا ، روشهای مقابله و ابرازگری هیجانی …………………………………….

۲-۱۲ اهمیت ابراز و افشای آسیب هیجانی در سلامت

۲-۱۳ کنترل هیجانی …………………….

۲-۱۴ کنترل خوش خیم ……………………

۲-۱۵ کنترل پرخاشگری …………………..

۲-۱۶ بازداری هیجانی …………………..

۲-۱۷ نشخوار ………………………….

۲-۱۸ آکلسی تیمیا ……………………..

۲-۱۹ دوسوگرایی در ابزار گرایی هیجانی ……

۲-۲۰ دوسوگرایی در ابزار گری هیجانی و سلامت روانی

۲-۲۱ دو سوگرایی درابراز گری هیجانی و عملکرد اجتماعی

۲-۲۲ دوسوگرایی در ابراز گری هیجانی و سالمت جسمانی

۲-۲۳ خود پندره ……………………….

۲-۲۴ ویژگی های افراد دارای خود پنداره مثبت و منفی

۲-۲۵ عوامل موثر در شکل گیری خود پنداره …

۲-۲۶ مفهوم خود پنداره …………………

۲-۲۷ اجزاء خود پنداره ………………..

۲-۲۸ انواع خود پنداره …………………

۲-۲۹ تعاریف مختلف درباره خود پنداره …….

۲-۳۰ رشد خویشتن پنداری ………………..

۲-۳۱ سلسله مراتب خویشتن پنداری………….

۲-۳۲ الگوهای رشد خویشتن پنداری …………

۲-۳۳ خود پنداری های جسمانی و روانی ……..

۲-۳۴ ثبات خویشتن پنداری ……………….

۲-۳۵ اثرات خود پنداره بر رفتار ………..

۲-۳۶ چگونگی تشکیل خود پنداره …………..

۲-۳۷ تعریف مفهوم و تکامل خود از دیدگاه راجرز

۲-۳۸ فرار ……………………………

۲-۳۹ انواع فرار ………………………

۲-۴۰ ویژگی های افراد فراری …………….

۲-۴۱ علل و انگیزه فرار ………………..

۲-۴۲ نمونه تحقیقات انجام شده …………..

۲-۴۳ نتیجه گیری ………………………

فصل سوم : روش پژوهش

۳-۱ طرح پژوهش ………………………..

۳-۲ جامعه آماری پژوهش………………….

۳-۳ گروه نمونه و شیوه انتخاب آن ………..

۳-۴ ابزار و مقیاس های پژوهش …………..

۳-۵ شیوه جمع آوری اطلاعات ………………

۳-۶ روش تجزیه و تحلیل داده های آماری ……

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده های آماری

۴-۱ مقدمه ……………………………

۴-۲ تحلیل توصیفی ……………………..

۴-۳ تحلیل استنباطی ……………………

فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهاد ها ……..

۵-۱ بحث بر اساس یافته های یافته های تحقیق

۵-۲ نتیجه گیری ……………………….

۵-۳ پیشنهادها ………………………..

۵-۴ محدودیت ها ……………………….

ضمائم و پیوست ها ……………………..

منابع

فصل اول

کلیات

۱– 1- مقدمه :

یکی از مسائل و معضلات مهم اجتماعی،فرهنگی که هم اکنون جامعه ما با آن دست به گریبان است موضوع دختران فراری است ( معظمی،۱۳۸۲ ). معضل گریز دختران از خانه و خانواده مشکلات عدیده ای را برای آنها،خانواده ها و جامعه ایجاد کرده است،هر چند پسران نیز به نسبت دختران و شاید بیشتر از آنان از خانه می گریزند،اما فرار دختران به علت قرار گرفتن آنان در حالت و وضعیت خطرناک در خانواده در بین مسولان و صاحبنظران و افکار عمومی حساسیت و واکنش شدیدی را ایجاد می کند. پرداختن به مبحث آسیب های اجتماعی به ویژه در خصوص دختران و زنان آسیب دیده بهره گیری از نگرشی را می طلبد که توانایی شناسایی تار و پود ناسازگاریهای اجتماعی را داشته باشد. پدیده فرار دختران از منزل یک معلول چند علتی است که ریشه های آن را می توان در فقر اقتصادی،طلاق یا جدایی عاطفی والدین،اعتیاد،دوستان ناباب و … جستجو کرد. فرار دختران از خانه در حقیقت نوعی واکنش به شرایط نامساعد و تنیدگی زای درون خانه می باشد. به طور کلی تنیدگی جزء زندگی آدمی و غیر قابل اجتناب است در عین حال که مقدار کمی از تنیدگی می تواند مفید باشد و در فرد ایجاد انگیزه کند،تنیدگی زیاد می تواند پیامد های ناگواری را به دنبال داشته باشد.همانطورکه اشاره شدیکی از ریشه های فرار می تواند تنیدگی بیش از حد برای یک نوجوان باشد ولی ارزیابی فرد از تنیدگی و نحوه مقابله با آن بسیار مفید است. انسانها از نظر نحوه کنترل و تحمل مشکلات با هم متفاوتند،عوامل تنیدگی زا و شیوه های مقابله با آنها در سراسر زندگی مهم است اما دوره نوجوانی که یکی از مراحل مهم زندگی است با عوامل تنیدگی زای فراوانی همراه است ( بازیاری میمندی،۱۳۸۱ ) و احتمال بیشتری دارد که به طو منفی تحت تأثیر هیجان ها قرار گیرند،زیرا آنها هیجان خواهی بیشتری را نست به نوجوانان غیر فراری در سطوح گسترده زندگیشان متحمل می شود. بیشتر آنها با دست زدن به فعالیت هایی که افراد کم هیجان خواه جرت انجام دادن آنها را ندارند دیگران را متحیر می کنند.

و هیجان های خود را بی پرده ابراز می کنند،در روابط خود با دیگران جسور هستند،ناهمرنگ با جماعت هستند و خطرپذیری و ریسک پذیری بالایی دارند،آنها قتل از قراردادهایی اجتماعی و نیازها و نگرشهای دیگران عمل می کنند مسئله مهم در این برقراری رابطه فکری عاطفی با نوجوانان است و آن نیز در گروه آشنایی با اسرار و رموزی است که اگر پدر و مادر،مربی با این اسرار و رموز آشنا نباشد
نمی تواند به عالم نوجوانان راه پیدا کنند و پیوند فکری و روحی با او برقرار کنند و اگر خانواده نتواند این وظیفه را به درستی انجام دهد فرزندان از حوزه جاذبه خانواده خارج می شوند و در معرض جذب عوامل محیطی قرار می گیرند و به سادگی راه انحراف را پیش می کشاند ( سادات،۱۳۸۳).

همچنین خانواده به عنوان مرکز اولیه و اصل تربیتی و یادگیری و پایگاه مهم عاطفی و ایمنی و حمایتی نقش ریشه ای تری دارد،این خانواده است که می تواند با تصدیق های بجا و به موقع از همان دوران کودکی و ادامه آن تا دوره نوجوانی باعث شکل گیری خودپنداره مثبت در آنها شود و خودپنداره فرد تعیین کننده،اهداف انتخابی،چگونگی ارزیابی او از پیشرفت در رسیدن به این اهداف و تأثیر موفقیت و شکست بر رفتار هدفمند اوست. فروید (۱۹۱۵) معتقد است که منع وسرکوبی هیجان همواره مستلزم صرف انرژی است.رویکرد کار کردی -اجتماعی،هیجانات را به عنوان یک مرکزسازمان یافته ونیروی برانگیزاننده ای که شالوده شخصیت را تشکیل می دهد در نظر می گیرد و بررسی می کند. هیجانات،فرایندها پردازشهای شناختی و تمایلات عملی را از طریق شکل دهی تعاملات اجتماعی و براساس روشهای سیستماتیک ، شکل می دهند بنابراین تفاوتهای فردی در تمایلات وگرایشهای هیجانی که به نظر می رسد در همان اوایل رشد وجود دارد،باید با ساختارهای شناختی، گرایشات و تمایلات فردی و سبکهای بین فردی که خصوصیات شخصیتی را تعریف می کند ،ارتباطی داشته باشد .

طبق تعریف بنیس۱۱(۱۹۸۳) والدین یکی از مهمترین منابع شکل گیری تصویر خود و احساس ارزش به خود می باشد،کودکانی که طرد می شوند،احساس بی ارزشی می کنند و تصویر و پنداره هر فرد از خود وابسته به تصویری است که دیگران از او داشته اند.

بررسی حاضر در پی مقایسه سبکهای ابراز هیجان و خودپنداره در دختران فراری و غیر فراری می باشد و هر فرد مجموعه ای از سبکهای ابراز هیجان و خودپنداره متفاوت از دیگری را دارد که به متخصصان در تعیین نوع آسیب شناسی کمک می کند و امکان پیش بینی فرایند درمانگری را بر اساس تغییرات سبکهای ابراز هیجان فراهم می آورد.

۱-۲ بیان مسئله :

پدیده فرار دختران از منزل که در طی سالهای اخیر در جامعه رو به فزونی نهاده یکی از مقوله های آسیب اجتماعی است که مهار آن به مدیریت قوی اجتماعی و حضور مداخله جویانه در روند آسیب های اجتماعی نیازمند است ( بازیابی میمندی،۱۳۸۱ ).

سازمان مرکزی بهداشت و خدمات انسانی۱ ۱( HHS ) واژه فراری را به صورت زیر تعریف می کند : زمانی به یک جوان فراری گفته می شود که او ( دختر یا پسر ) از خانه بدون اجازه والدینش یا قیم قانونی خارج شده و از خانه یا محل اقامت قانونی خود شبانه و بدون اجازه غایب باشد
( اسپرینگر،۲۰۰۱).

Hبرخی از مؤلفان معتقدند که بی خانمان ها در نتیجه شیوه زندگی خود دچار آسیبهای روانی
می شوند و برخی دیگر معتقدند بیماری روانی باعث بی خانمانی و فرار می گردد. در واقع بیماری روانی به طریق مختلف با بی خانمانی و فرار تعامل دارد. در بررسی وضعیت روانی – اجتماعی افراد بی خانمان دو مقوله از اختلالات را می توان مشاهده کرد: مشکلات مربوط به درونی سازی و مشکلات مربوط به سازگاری. مشکلات مربوط به درونی سازی در این افراد به مشکلات هیجانی یا درونی سازی همچون اضطراب، احساس گناه، احساس بی ارزشی،تنهایی،تنفر از خود و افسردگی اشاره دارد. ( اردلان،۱۳۸۲).

واندرپیلوگ و اسچولت (۱۹۹۷) در دیدگاه خود تحت عنوان تئوری رانده شدن عنوان می کنند که فرار و بی خانمانی فرایندهایی هستند که در طول زمان رخ می دهند و به تدریج نوجوان را به سمت فرار سوق می دهند. خانواده در این مورد نقش اساسی دارد چرا که از یک سو واجد تضاد، درگیری،کودک آزاری،پرخاشگری و کشمکش است و از سوی دیگر در آن از حمایت احساسی، اجتماعی و امنیت روانی برخوردار نیستند. در مورد پرورش کودکان نیز ابعاد دلبستگی بین والدین و فرزندان و مشاهده رفتار والدین توسط کودکان نیز حائز اهمیت است. هر یک ازاین ابعاد دارای دو قطب است،بعددلبستگی احساسی بین والدین وفرزندان دارای قطب های پذیرش و طرد و بعد الگوی رفتاری نیز دارای دو قطب کنترل و خودمداری می باشد.

شارلین و موربراک (۱۹۹۲) در پژوهش های خود به رویکرد انگیزشی موثر در فرار اشاره می کنند. در رویکرد انگیزشی هومر (۱۹۷۳) بر اساس تحقیقی که بر روی ۲۰ دختر فراری در یک مرکز درمانی انجام داد کاربرد این دیدگاه را در زمینه فرار دختران مطرح نموده و آنها را به دو گروه کلی تقسیم کرد : الف – فرار از : مثل فرار از مشکلات خانوادگی یا مدرسه و ب – فراربه : مثل فرار برای دستیابی به روابط رمانتیک و گشت و گذر کردن و … .

به این ترتیب این مطالعه به دنبال مقایسه سبکهای ابراز هیجان و خودپنداره در دختران فرار و غیر فراری بوده است و در صدد پاسخ به سئوالهای زیر می باشد :

سبکهای ابراز هیجان مورد استفاده دختران فراری چه تفاوتی با دختران غیر فراری دارد؟

خود پنداره دختران فراری چه تفاوتی با دختران غیر فراری دارد؟

۱-۳ ضرورت و اهمیت پژوهش

نوجوانی یکی از مهمترین و حساس ترین دوران زندگی انسان به شمار می رود.دختران در دوره نوجوانی در مقایسه با پسران تنیدگی بیشتری را حس می کنندو در مقابله با این تنیدگی ها معمولا”به صورت هیجان محور پاسخ می دهند.یکی از آسان ترین راههای هیجان مدارانه برای مواجهه با تنش ها فرار است (معظمی،۱۳۸۰).فرار دختران فرایند یک مکانیسم روانی و ذهنی در نوجوانان است که برای رسیدن به یک امنیت درونی و رهایی از سلطه والدین،زندگی خانه بدوشی را برمی گزینند .

پدیده فرار دختران از منزل که در سالهای اخیر در جامعه رو به فزونی نهاده ،یکی از مقوله های آسیب اجتماعی است که مهار آن به مدیریت قوی اجتماعی و حضور مداخله جویانه در روند آسیب های اجتماعی نیازمند است .پرداختن به مبحثهای آسیب های اجتماعی به ویژه در خصوص دختران و زنان آسیب دیده بهره گیری از نگرشی را می طلبد که توانایی شناسایی تارو پود ناسازگاریهای اجتماعی را داشته باشد .علل پدید آیی آسیب های اجتماعی را با مطالعه و بررسی می توان تشخیص داد.جامعه شناسان بیشتر از آنکه روی مسائل روانی و فردی در زمینه آسیب های اجتماعی تأکید کنند،عوامل اجتماعی را مدنظر قرار داده و معتقدنداگر محیطهای اجتماعی سالم و بالنده بوجود آید می توان مصونیت و پیشگیری قابل ملاحظه ای را در کاهش آسیبهای اجتماعی بوجود آوردولی در کنار این عوامل،ویژگیهای شخصیتی و انگیزه فردی نیز در ایجاد این معضل نقش بسیار مهمی بازی
می کند(بازیاری،میمندی،۱۳۸۰).

متأسفانه در سالهای اخیر،فرارنوجوانان از منزل رو به افزایش است.این پدیده اگرچه در نگاه اول یک اقدام فردی است،اما نتایج وپیامدهای مرتبط با آن منجر به یک پدیده اجتماعی می گردد(حمیدی،۱۳۸۰).

باتوجه به افزایش آمار فرار دختران در ایران،نیاز مبرمی به تحقیق و بررسی روی این پدیده و تلاش در جهت شناسایی و رفع علل مؤثر در آن احساس می شود .شکی نیست که در بروز فرار عوامل مختلفی مؤثر بوده و هر محققی از زاویه و منظر خاصی به بررسی و علت یابی آن پرداخته است.با توجه به تحقیقات گذشته ضرورت بررسی نقش سبکهای ابراز هیجان و خود پنداره در فرار دختران از خانه اجتناب ناپذیر است.

۱-۴ – اهداف پژوهش

هدف کلی از پژوهش حاضر ، مشخص کردن وجودییا عدم وجود رابطه بین سبکهای ابراز هیجان و خود پنداره ی دختران آسیب دیده اجتماعی و دختران عادی و نیز مقایسه این دو گروه با یکدیگر است.اهداف خاص این تحقیق عبارت اند از :

۱- مشخص کردن تفاوت بین ابراز گری هیجانی دختران آسیب دیده اجتماعی و و دختران عادی ؛

۲- مشخص کردن تفاوت بین کنترل هیجانی دختران آسیب دیده اجتماعی و دختران عادی ؛

۳- مشخص کردن تفاوت بین دوسو گرایی درابراز گری

هیجانی دختران آسیب دیده اجتماعی و دختران عادی ؛

۴- مشخص کردن تفاوت بین خود پنداره دختران آسیب دیده ی اجتماعی و دختران عادی؛

۱-۵ – فرضیات پژوهش

۱- بین ابرازگری هیجانی دختران آسیب دیده اجتماعی و دختران عادی تفاوت وجود دارد.

۲- بین کنترل هیجانی دختران آسیب دیده اجتماعی و دختران عادی تفاوت وجود دارد.

۳- بین دوسو گرایی در ابرازگری هیجانی دختران آسیب دیده اجتماعی و دختران عادی تفاوت وجود دارد.

۴- بین خود پنداره دختران آسیب دیده اجتماعی و دختران عادی تفاوت وجود دارد .

۱-۶- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش

۱ – 6 – 1 – تعریف فرار :

سازمان مرکزی بهداشت و خدمات انسانی (HHS) واژه فراری را به صورت زیر تعریف می کند : ” زمانی به یک دختر جوان فراری گفته می شود که او (دختر یا پسر) از خانه بدون اجازه والدینش یا قیم قانونی خود شبانه و بدون اجازه غایب باشد (اسپرینگر،۲۰۰۱). فرار به معنی دور شدن از منزل به مدت ۲۴ ساعت یا بیشتر است که بدون اطلاع والدین و یا بر خلاف میل آنها می باشد.( شارلین ،موربراک ، ۱۹۹۲ ).

۱ – 6 –2- تعریف ابرازگری هیجانی ۱

به نمایش بیرونی هیجان بدون توجه به ارزش مثبت یا منفی یا روش (چهره ای کلامی و حالات بدنی) اطلاق می شود.

۱– 6 – 3 – تعریف عملیاتی ابرازگری هیجانی

در این پژوهش،ابرازگری هیجانی نمره ای است که آزمودنی از طریق پرسشنامه ابرازگری هیجانی
( EEQ ) کینگ وامونز(۱۹۹۰)کسب می کند و شامل ابرازگری هیجانی در سه بعد ابراز هیجان مثبت،ابراز صمیمیت و ابراز هیجان منفی است .

۱– 6 –4 – تعریف اصطلاحی کنترل هیجانی ۱

گرایش به بازداری در ابراز پاسخهای هیجانی است .

۱– 6 – 5 – تعریف عملیاتی کنترل هیجانی

در این پژوهش ،کنترل هیجانی نمره ای است که آزمودنی از طریق پرسشنامه کنترل هیجانی(ECQ) راجر و نجاریان) ۱۹۸۹ ( کسب می کند و شامل باز داری هیجانی،تمایل به بازداری و سرکوب هیجان تجربه شد ه، مرورذهنی،تکرار رویدادهای هیجانی ناراحت کننده ، کنترل پرخاشگری وکنترل خوش خیم وکنترل تکانه های آشفته کننده درطی انجام کارمی باشد.

۱- ۶ –6 – تعریف اصطلاحی دو سو گرایی در ابراز گری هیجانی

تمایل به ابرازهیجان،ولی قادرنبودن،ابرازهیجان،بدون تمایل واقعی ویاابراز کردن وبعداًپشیمان شدن راشامل می شود .

۱– 6 –7- تعریف عملیاتی دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی

پرسشنامه دو سوگرایی در ابرازگری هیجانی (AEQ) (کینگ وامونز،۱۹۹۰). کسب می کند.

۱ – 6 –8- تعریف اصطلاحی خود پنداره ۱

خود پنداره عبارت است از تصور و پنداری که فرد درباره ی کل وجود خود دارد. این تصوروپندارتمام ابعاد جسمانی،ذهنی،اجتماعی،عاطفی اخلاقی را شامل می شود (به نقل از شفیع آبادی۱۳۷۰)

۱– 6 –9- تعریف عملیاتی خود پنداره

درپژوهش حاضرنمره ای که فرد ازمقیاس مفهوم خود پنداره( پیرز- هریس) بدست می آورد ارزیابی می شود .

فصل دوم

گستره نظری و پیشینه پژوهش

۲- ۱- هیجان ها

تعریف هیجان : در خاستگاه اولیه ،فلاسفه تلاش نمودند که هیجان ها را به طور مجزا تعریف کنند، که با موفقیت های کمی همراه بود،تقریبا ۱۵۰ نظریه وجود دارد که منشاً،شدت،ماهیت و هدف هیجان ها را مد نظر قرار می دهند(استرونگمن۱، ۱۹۹۶ ).( به نقل از باومن ،۲۰۰۱ ). علی رغم این همه گمانه زنی ،برخی از هیجانات شناخته شده نیستند و هیچ تعریف درستی وجود ندارد که قادر باشد بین آنچه هیجان است و آنچه هیجان نیست، تمیز قائل شود . اگر چه نوشته های علمی معمولا از نامگذاری هیجان های ویژه اجتناب می کنند، ولی درمورد وجود داشتن برخی از هیجان های اولیه توافق دارند،به عنوان مثال هیجان های ترس،غم،خشم و لذت که درپستانداران موجوداست و اهمیت ویژه ای در حفظ سلامت آنها دارد. ( باومن ۲،۲۰۰۱).

کلین گینا ۳(۱۹۸۱)؛به نقل از فرانکفن۴،(۱۹۹۴)هیجان را نتیجه تعادل عوامل درونی عوامل محیطی و فرایند های عصبی / هورمونی می دانند و معتقدند که هجان ها : الف) با تجارب عاطفی مانند احساس لذت یا عدم لذت همراهند . ب)تفسیرهای شناختی وا می دارند . ج) باعث به کار افتادن برخی تغییرات درونی مانند افزایش خون می شوند . د) رفتارهایی را فرا می خوانند که اغلب ابرازگر انطباق و جهت گیری شده،به سوی هدف هستند، هیجان ها به وسیله افکار،رفتارو فیزیولوژی می پذیرند و بر آنها اثر می گذارند ، برخی از هیجان ها مثبت و خوشایند هستند،مانندشادی و عاطفه و برخی از هیجان ها منفی هستند مانند خشم واسترس . (سارافینو۱،۱۹۹۴).

۲ – ۲ – کار کردهای هیجانی:

کارکردهای هیجان بسیار با اهمیت هستند به اعتقاد آلکمن ۲(۱۹۸۴) کارکردهای اصلی هیجان شامل ارزیابی مداوم از محرک درونی و بیرونی بر حسب ارتباطشان با جاندار و آمادگی برای واکنش های رفتاری است که ممکن است به عنوان پاسخ به آن محرک نیاز باشد یک کارکرد مستقیم تسهیل یادگیری است. علاوه بر اینکه هیجان ها به جانداران دیگر اجازه می دهند که محتمل ترین رفتار جاندار هیجانی را پیش بینی و رفتارشان را مطابق با آن طرح ریزی کنند،همچنین در مورد واکنش احتمالی دپگران به عمل یک ابرازعمدی پسخوراند می دهند و بنابراین برای تغییرات مناسب در برنامه های رفتاری به شخص کمک می کند .

داروین به نقل از آلکمن (۱۹۸۴)ز اولین کسانی بودند که اهمیت رفتار هیجانی را برای رفتاراجتماعی نشان داد و روی این واقعیت تاًکید کرد که انواع ویژه ابراز کارکردی هیجان برشکل حرکات عمدی ممکن است به طور انتخابی در دوره تکامل به منظور ارتباط رشد یافته بماند به اعتقاد آلکمن در جرع کارکردهای هیجان شامل ارزیابی محیط،تنظیم بدن آمادگی تصمیم ارتباط عمدی ، بازتاب و نظارت است.

۲- ۳- نظم هیجانی۱

نظم هیجانی به فراخوانی افکار یا رفتارهایی اطلاق می شود و در این مورد که افراد درچه زمانی هیجان داشته باشند و چگونه آن هیجان ها را تجربه یا ابراز کنند،تاثیر می گذارد(ریچارد و گروس۲،۲۰۰۰).

مطابق نظریه تعاملی- تحولی ۳(باک۱۹۹۴)؛به نقل از امونزوکلبی،(۱۹۹۵)،نظم هیجانی،شامل توانایی انتقال درست حالت های عاطفی شخص به دیگران است. بیش از نیمی از اختلالهای غیر اساسی مربوط به محور و همه اختلالهای شخصیتی محور طبقه بندی تشخیصی و آماری اختلالهای روانی انجمن روانپزشکی آمریکا شامل برخی بد نظمی های هیجانی هستند،به عنوان مثال اسکینروفرنی نوع آشفته به وسیله پاسخهای هیجانی نامناسب و اختلال شخصیت هیستریایی به وسیله هیجان افراطی مشخص

می شوند(گروس و لونسون،۱۹۹۷).

یک شکل از نظم هیجانی،بازداری هیجانی یا مخفی کردن هیجان است، که در آن، شخص احساس می کند . بازداری هیجانی درمقایسه با دیگر روشهای کنترل هیجانی به افزایش برپایی فیزیولوژیکی منجر می شود. این برپایی فیزیولوژیکی می تواند در بیماریهای مختلف نقش داشته باشد(باتلر،۲۰۰۱). شکل دیگر نظم هیجانی ،نشخوار یا مرور ذهنی رویدادهای هیجانی ناراحت کننده است که با چند اختلال روانی و جسمانی مانند اضطراب و افسردگی،همراه است. (گارنفسکی و همکاران،۲۰۰۱) .

۲- ۴ – هوش هیجانی

سالووی۱ و مایر۲ (۹۰/۱۹۸۰به نقل از بارون و همکاران،۲۰۰۰)، طبق کار گاردنر(۱۹۸۳)هوش هیجانی را گسترش دادند و آن را به عنوان “توانایی درک و ابراز،جذب،فهم و مهار هیجان ها” تعریف نمودند. به نظر می رسد که الگوی “هوش غیر شناختی” بارون، قابل فهم ترین و جامع ترین مفهوم سازی از ساختارهوش هیجانی باشد.هوش غیر شناختی به عنوان مجموعه ای از توانایی های هیجانی،شخصی و اجتماعی تعریف می شود و مهارتهایی ست که روی توانایی فرد برای مقابله با تقاضاها و عوامل کلیدی در این الگو عبارتند از :

۱- توانایی درونی فرد(توانایی فهم و درک خود و هیجان های خودوتوانایی ابرازاحساسات و عقاید شخصی )؛

۲- مهارتهای بین فردی (توانایی فهم و درک احساسات دیگران و ایجاد و حفظ رضایت دو طرفه ارتباط مسئول با دیگران )؛

۳- انطباق پذیری (توانایی تغییر احساسات شخصی با نشانه های بیرونی عینی و ارزیابی درستی از موقعیت فوری،انعطاف برای تغییر احساسات و افکار شخصی با تغییر موقعیت ها و حل مسائل فردی و بین فردی).

۴- راهبردهای مهار تنیدگی (توانایی مقابله با تنیدگی و کنترل هیجان های شدید).

۵- عوامل خلقی کلی و انگیزشی (توانایی خوشبین بودن،لذت بردن از خود و دیگران و ابراز احساسات مثبت (بارون و همکاران،۲۰۰۰).

سالوی و همکاران (۲۰۰۰) معتقدند که ابراز کلامی تجارب آسیب زا، فرایند مقابله را آسان می کند و افشای هیجانی راخانه تکانی شناختی می دانند ومعتقدند که هوش هیجانی فرد باید قادر باشد که
مؤثرترین ابزار مقابله را شناسایی و پیگیری کند.

۲- ۵- ابرازگری هیجانی

ابرازگری هیجانی به عنوان یک مؤلفه اصلی هیجان ها،به نمایش بیرونی هیجان، بدون توجه به ارزش (مبثت یا منفی) یاشیوه (چهره ای،کلامی و رفتاری) اطلاق می شود(کرینگ و همکاران،۱۹۹۴).

اکمن وفریزن(۱۹۷۴به نقل از لویس،۲۰۰۰).ابراز هیجان را ظواهر حالتهای هیجانی با درونی شامل مجموعه های ویژه ای ازتغییرات در فعالیت های زیستی–عصبی تشکیل می دهد.

هالبرستدت۱(۱۹۹۱به نقل از بویام۲ و پارکر۳،۱۹۹۵ )ابرازگری هیجانی را شامل ترکیبی از حالتهای هیجانی،دانش قوانین نمایش و انگیزش و توانایی کنترل ابراز هیجان فرد می داند.(داروین،۱۸۷۲ به نقل ازباومن، ۲۰۰۱). با انتشار کتاب “ابرازهیجان ها در انسان و حیوان” نقش مهمی در زمینه مطالعه هیجان ها ایفا کرده است مشاهدات داروین موجب شد که وی سه اصل اولیه را در ابرازهیجان دخیل بداند که عبارتنداز ۱ – خوگیری۴: فعالیتهای به اجرا در آمده ارضا کننده،خواه سودمند باشد یا سودمند نباشد؛
۲- تضاد ۵:فعالیتهای متضاد به اجرا در آمده تحت تکانه های متضاد؛ ۳- نیروی عصبی : کنش مستقیم دستگاه عصبی تهیج کننده در تن، مستقل از اراده .

به اعتقاد لویس(۲۰۰۰)،ابراز های هیجانی ،به تغییرات سطحی بالقوه قابل مشاهده،در چهره،صدا و بدن وسطح فعالیت منجر می شود. در ابتدا،به ابرازهای هیجانی بر حسب حرکات و فعالیت بدنی بویژه کودکان کمتر توجه شده است ،اگر چه به نظر می رسد که آواگری ها رساننده های مهم حالتهای هیجانی باشد،ولی از کم شناخته ترین جنبه های ابراز هستند .ابرازهای کلامی بیشتراز حد قدرتمند هستند و ممکن است بتوانند حالت های هیجانی مشابه را در دیگران فراخوانند، بنابراین، ابراز هیجان به شیوه آواگری ممکن است مسری تر از ابرازهای هیجان به شیوه بدنی یا چهره ای باشد. به عنوان مثال وقتی فیلم ها با افرادی تماشا می شوند که با صدای بلند می خندند،خنده تر از زمانی است که خود فرد به تنهایی آن را می بیند.به دلیل ماهیت مسری آواگری،ابراز کلامی ممکن است هدف تلاشهای اجتماعی اولیه باشد(لویس،۲۰۰۰).

حرکت ،ممکن است یک شیوه دیگر ابراز هیجان ها باشد، : به عنوان مثال گریختن از چیزی ویا آمدن به سوی آن،پاسخ های حرکتی همراه با هیجان های مثبت و منفی هستند.

در واقع ،اغلب دورشدن نوزاد از یک اسباب بازی یا شخصی نا آشنا، مستقل از ابراز چهره ای ، بر ترس او مرتبط است.کاملا واضح است که ابرازهای هیجانی مجزا ممکن است در نوزادان و در سنین خیلی پایین تر مشاهده شود.در ابتدا،بین حالتهای هیجانی و ابراز هیجانی تمیز قائل شد، به عنوان مثال ،کودک وقتی رفتارگریه کردن را تحت کنترل در می آورد که والدین اورا به گونه ای تربیت می کنند که هنگام آشفتگی یا نیاز گریه نکند.

۲ – ۶- تفاوتهای فردی در ابراز گری هیجانی

یک مسئله در ارتباط با فعالیت های هیجانی این است که آنها بلافاصله قابل پوشیده شدن و به وسیله فرد قابل کنترل هستند. بنابراین ممکن است حالتهای هیجانی با ابراز هیجانی متفاوت شوند و گاهی نیز تمیز دادن حالتهای هیجانی از ابرازهای هیجانی مهم است(لویس،۲۰۰۰).

تصویر ۲- ۱ یک الگوی ابرازگری هیجانی را نشان می دهد که به عنوان چهارچوبی برای فهم تفاوتهای فردی در رفتار ابرازگرهیجانی به کار می رود . طبق این الگو،هیجان وقتی روی می دهد که درون داد درونی و بیرونی به شیوه ای پردازش می شود که یک برنامه هیجانی مانند (غم و شادی) به کار بیفتد. به محض به کار افتادن برنامه هیجان، گرایشهای پاسخ،شامل تغییرات فیزیولوژیکی،(احساسات ذهنی و تکانه های رفتاری)ایجاد می شود و جاندار را برای پاسخ انطباقی به چالشها و یا فرصتهای محیطی آماده می کند.هیجان ها ما را وادار نمی کنند که به شیوه مخصوص عمل کنیم،آنها فقط کاری را به ما پیشنهاد می کنند، به همین دلیل،احساس، همیشه آشکار کننده نیست. گرایشهای پاسخ۱ هیجانی ممکن است به عنوان یک تکانه رفتا ر۲ قابل دیدن ابراز شوند یا ابراز نشوند(گروس وجان،۱۹۹۷) .

تصویر۲-۱-روابط فرض شده بین یک الگوی هیچان-تولید (سطح حالت تحلیل و سه بعد پرسشنامه ابراز گری بر کلی (سطح صفت تحلیل )اقتباس از گروس و جان ،۱۹۹۷).

تفاوتهای فردی در ابرازگری هیجانی ممکن است در چند مرحله در فرایند تولید هیجان رخ دهد.اولاً،تجارب مردم روز به روز به طور گسترده ای تغییر می کند،در نتیجه درون داده های متفاوت،بسیار زیادی برای برنامه های هیجان آنها آماده می کنند. ثانیاً این درون داده های متفاوت ممکن است به وسیله شیوه ارزیابی فرد کم یا زیاد شود.ثالثاً،بررسی و خلق نشان می دهد که تفاوت های فردی مهمی هم درآستانه فعالیت برنامه های هیجان وهم درپی آن درگرایشهای پاسخ هیجان وجود دارد (گلداسمیت [۱]،۱۹۹۳ وکاجان و سیندمن۲،۱۹۹۳).

نهایتاً ممکن است مهارتهای فردی مهمی در تعدیل کنندگی(صافی برون داد)آن باشد که تفاوتها در این است که چگونه هرگرایش پاسخ هیجانی به رفتار تبدیل می شود.(گروس و جان۱۹۹۷ ).

به اعتقاد (گروس و جان،۱۹۹۷)،اگر چه تفاوتهایی در ابرازگری هیجان ممکن است هریک از این مراحل در فرایند هیجان- تولید رخ بدهد آنها روی دو مشخصه رفتار ابرازگر هیجانی که به اعتقاد آنها مقدم است،تمرکز می کنند: ۱)فعالیت گرایشهای هیجانی- پاسخ؛ ۲ )تعدیل بعدی آنها تفاوتهای فردی در گرایشهای هیجان – پاسخ، یک تعدیل کننده مهم تفاوتهای فردی در ابرازگری هستند. اگرچه گرایشهای هیجان – پاسخ برای آشکارنمودن هیجان – رفتار ابرازگر ضروری هستند،ولی کافی نیستند،زیرا افراد ممکن است گرایشهای پاسخ خود را تعدیل کنند.از این رو، اینکه آیا و چگونه گرایشهای پاسخ به طور رفتاری ابراز می شوند؟ می توان گفت که این تعدیلی ممکن است برای وفق دادن با(قوانین نمایشی)فرهنگ مربوط به ابرازهیجان (مانند گرایش به بازداری هیجان های منفی در مکان عمومی به کار می رود (فام،۲۰۰۰). یا به دلایل شخصی (مانند عدم تمایل به ضعیف به نظر رسیدن از طریق ابراز احساسات)صورت بگیرد .بنابراین دومین مشخصه مهم تفاوتهای فردی درابرازگری،ممکن است تفاوتهای فردی در تعدیل هیجان باشد. این تفاوتهای فردی در حدی است که گرایش پاسخ از هر نوع و نیروی مفروض به طور رفتاری ابراز می شوند (گروس و جان،۱۹۹۷).

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.