مقایسه گلستان سعدی با بهارستان جامی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقایسه گلستان سعدی با بهارستان جامی دارای ۱۵۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقایسه گلستان سعدی با بهارستان جامی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مقایسه گلستان سعدی با بهارستان جامی۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقایسه گلستان سعدی با بهارستان جامی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقایسه گلستان سعدی با بهارستان جامی :

مقایسه گلستان سعدی با بهارستان جامی
فهرست

۱- چکیده رساله ……………………………………………………………………………………………………. ۹

۲- پیشگفتار ………………………………………………………………………………………………………… ۱۰

بخش اول : انواع نثر در بستر تاریخ ادبیات ( قرن چهارم تا قرن نهم هـ .ق ) ….. ۱۳-۲۶

۱- مقدمه……………………………………………………………………………………………………….. ۱۳-۱۴

۲- فصل اول ۱- چگونگی شکل گیری نثر مرسل اول ………………………………. ۱۵

۲- چگونگی شکل گیری نثر مرسل دوم ………………………………. ۱۵

۳- ویژگیهای نثر مرسل اول و دوم ……………………………………….. ۱۶

۳- فصل دوم ۱- چگونگی شکل گیری نثر فنی در بستر تاریخ ادبیات …………… ۱۷

۱- موزون مرسل

۲- موزون فنی

۲- تقسیم بندی نثر موزون به دو دسته

۳- ویژگی های نثر موزون مرسل …………………………………………. ۱۸

۴- ویژگی های نثر موزون فنی ……………………………………….. ۱۸-۱۹

۵- دیدگاه نثر نویسان درباره نثر موزون فنی ………………………. ۱۹-۲۰

۴- فصل سوم ۱- نثر فارسی قرن هفتم و هشتم در بستر تاریخ ادبیات………….. ۲۱-۲۲

۲- جایگاه نثر فارسی در قرن هفتم و هشتم ……………………………….۲۳

۳- امتزاج نثر موزون مرسل و فنی در قرن هفتم در گلستان سعدی .. ۲۴

۱- مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………..۳۰

۲- فصل اول ۱- بحث لغوی مقامه …………………………………………………………………………. ۳۱

۲- مقامات در معنی اصطلاحی …………………………………………………………… ۳۲

۳- ویژگی های مقامه ……………………………………………………………………۳۳-۳۴

۳- فصل دوم ۱- گلستان و مقامات …………………………………………………………………….۳۵-۳۷

۲- وجوه اشتراک گلستان با مقامات ………………………………………………۳۸-۴۰

۳- وجوه اشتراک گلستان با مقامات « جدال سعدی با مدعی » و « مقدمه کتاب »

۴- وجوه اختلاف گلستان و مقامات ……………………………………………..۴۱-۴۲

۴- فصل سوم ۱- مقامات حمیدی ………………………………………………………………………۴۳-۴۴

۲- ارزش مقامات حمیدی در نثر فارسی …………………………………………۴۴-۴۵

۳- مقایسه گلستان سعدی و مقامات حمیدی ……………………………………۴۶-۴۹

بخش سوم : مقایسه ویژگی های سبکی گلستان و بهارستان ………………….. ۵۳-۷۰

۲- فصل اول ۱- ویژگی های سبکی گلستان سعدی …………………………………………..۵۳-۵۷

۲- ویژگی های سبکی بهارستان جامی …………………………………………..۵۸-۶۰

۳- فصل دوم مقایسه ویژگی های سبکی گلستان و بهارستان

بخش چهارم : مقایسه حکایت های گلستان و بهارستان ………… ۷۳-۱۰۳

۱- مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………۷۳

۲- بررسی بابهای گلستان و بهارستان از لحاظ وجوه اشتراک و افتراق …………………………..۷۳-۷۴

۳- تشابه موضوع و مفهوم در حکایت اسکندر مقدونی ……………………………………………..۷۴-۷۵

۴- تقسیم بندی حکایات گلستان و بهارستان ۱- در سیرت پادشاهان …………………….. ۷۶-۸۴

به شش دسته اصلی از جهت اشتراک و افتراق ۲- عشق و جوانی …………………………..۸۵-۹۱

موضوع ، شیوه سبک و بلاغت ۳- در آداب صحبت …………………………۹۲-۹۵

۴- سلامت و سلامتی …………………………۹۶-۹۸

۵- بخشش و بخشندگی …………………….۹۹-۱۰۱

۶- قناعت ……………………………………..۱۰۲-۱۰۳

بخش پنجم : بررسی آیات ، حدیث و اشعار در گلستان و بهارستان ……….. ۱۰۷-۱۳۴

۱- مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۰۷

۲- بررسی آیات قرآنی در گلستان ۱- تاکید مطلب ………………………………….۱۰۸-۱۱۴

۲- بار معنایی ……………………………………………..۱۱۵

۳- بررسی آیات قرآنی در بهارستان ۳- تاکید مطلب …………………………………..۱۱۶-۱۱۷

۴- بار معنایی ……………………………………………..۱۱۸

۴- بررسی احادیث گلستان ۱- تاکید مطلب ………………………………….۱۱۹-۱۲۰

۲- بار معنایی ـــــ

۵- بررسی احادیث بهارستان ۳- تاکید مطلب ……………………………………………۱۲۱

۴- بار معنایی ـــــ

۶- بررسی اشعار عربی گلستان ۱- تاکید مطلب ……………………………………..۱۲۲-۱۲۹

۲- بار معنایی ـــــ

۳- اشاره به آیه و حدیث ………………………….. ۱۳۰-۱۳۱

۷- بررسی اشعار عربی بهارستان ۱- تاکید مطلب …………………………………….. ۱۳۲-۱۳۴

۲- بار معنایی ــــــ

۳- اشاره به آیه و حدیث ـــــ

۸- نتیجه گیری کلی از پایان نامه ……………………………………………………………………………..۱۳۶-۱۳۷

چکیده رساله

کتاب گلستان سعدی و بهارستان جامی ، باغی است رنگارنگ و تن پوش آن زیبایی های لفظی و معنوی است ، که بر قامت این دو کتاب ، برازنده دوخته شده است . در این رساله سعی بر این است که این دو کتاب به صورت موشکافانه ، مورد نقد و بررسی قرار گیرد . که محتوای رساله، به پنج بخش اصلی تقسیم شده است که به ترتیب عبارتند از :

۱- بررسی انواع نثر پارسی ، ( قرن چهارم تا قرن نهم هـ . ق ) در بستر تاریخ ادبیات .

۲- مقامه چیست ؟ و چگونگی شکل گیری آن در ادب پارسی و ویژگی های مقامه نویسی و به راستی آیا گلستان ، نوعی مقامه می باشد ؟ مقایسه مقامات حمیدی و گلستان سعدی .

۳- ویژگی های سبکی گلستان سعدی و بهارستان جامی و وجوه اشتراک و افتراق سبکی این دو اثر گرانبهای ادب پارسی .

۴- بررسی حکایات گلستان و بهارستان ، از لحاظ وجوه اشتراک و افتراق و بررسی ویژگی های سبکی و بلاغی حکایات .

۵- بررسی آیات و احادیث ، از جهت تاکید مطلب یا بار معنایی و بررسی اشعار عربی از جهت تاکید مطلب یا اشاره شعر ، به آیه و حدیث .

۶- نتیجه گیری کلی از پایان نامه

پیشگفتار

خدای ، جهان آفرین را سپاس که به من این لطف عظیم را عنایت کرد ، که در گلزاری از معرفت و حکمت قدم بگذارم . و هر لحظه که در این بوستان عشق و محبت ، بیشتر تعمق می کردم ؛ درون خویش ، احساس زایدالوصفی داشتم که در سرزمینی زاده شده ام که محبت و عشق به همنوع ، در رگ های اجدادم ، حیات داشته است . و نشان می دهد که مردم کشورم ، روحشان و کالبد خاکیشان ، با عشق سرشته شده است . و شاعران و نویسندگان این مرز و بوم ، با نقاشی ماهرانه ی ، با قلم زرین خویش ، بر صفحه دل انسان ها می نگاشتند و نام آنها تا ابد جاودانه می ماند . و خوشبختانه این دو آموزگار بزرگ تعلیم و تربیت ، ادبیات تعلیمی کشورم ، ( سعدی و جامی ) با قلم روان خویش ، درس دوست داشتن به همنوع ، روی در روی شدن با مشکلات و نهراسیدن از آن ، توکل به خدا ، مبارزه با پلیدی و زشتی ، روی آوردن به باغ معرفت و دانایی را با فکر و اندیشه جاودانه خویش ، به ما ملت تمدن ساز ، تقدیم کرده اند . به راستی اگر سعدی نبود ؟ چه بر سر نثر زیبای پارسی می افتاد. هم اکنون زمانی فرا می رسید که باید در فرهنگ لغات ، واژگان پارسی را جستجو می کردیم. و از زبان شیرین پارسی جز نامی باقی نمی ماند .

جامی نیز به گردن ادب پارسی ، حق بزرگی دارد اگرچه در بهارستان ، نتوانسته است مانند : سعدی ، به پختگی و کمال دست پیدا کند . ولی به حق در دوره فضل فروشی نویسندگان پارسی ، که تکّلف و تصنّع را وارد ادبیات کردند . به حق عبدالرحمان جامی ، نیز با سادگی و روانی متن ، به ادبیات پارسی کمک شایان توجهی کرده است . که در این رساله ، در پنج بخش به مقایسه گلستان و بهارستان پرداخته شده است .

در پایان لازم است از استادان گرامی : جناب آقایان : دکتر رضا اشرف زاده و دکتر محمد فاضلی کمال سپاس و تشکر را داشته باشم که در این وادی علم و دانش با راهنمایی های و تشویقهای دلسوزانه خویش ، مرا به ادامه کارم دلگرم داشتند . و نکات زیادی از علم و معرفت را از محضر این دو بزرگوار فرا گرفتم . که همیشه فرا راه زندگیم می باشد . و از محضر استادان : دکتر محمد علوی مقدم ، دکتر محمود مهدوی ، و دکتر تقی وحیدیان کامیار نیز کمال تشکر را دارم و بی شک تاثیر این شاگردی و ادب آموزی و شهد شیرین آن برای همیشه در زندگیم باقی خواهد ماند و به آن افتخار می کنم .

بخش اول

مقایسه گلستان و بهارستان جامی

مقایسه گلستان سعدی با بهارستان جامی
فهرست عناوین بخش اول : انواع نثر ( قرن چهارم تا قن نهم هـ . ق )

۱- مقدمه :

۲- فصل اول ۱- چگونگی شکل گیری نثر مرسل اول

۲- چگونگی شکل گیری نثر مرسل دوم

۳- ویژگی های نثر مرسل اول و دوم

۱- موزون مرسل

۲- موزون فنی

۳- فصل دوم ۱- چگونگی شکل گیری نثر فنی در بستر تاریخ ادبیات

۲- تقسیم بندی موزون به دو دسته

۳- ویژگی های نثر موزون مرسل

۴- ویژگی های نثر موزون فنی

۵- دیدگاه نثرنویسان درباره نثر موزون فنی

۴- فصل سوم ۱- نثر فارسی قرن هفتم و هشتم در بستر تاریخ ادبیات

۲- جایگاه نثر فارسی در قرن هفتم و هشتم

۳- امتزاج نثر موزون مرسل و فنی در قرن هفتم در گلستان سعدی

۵- فصل چهارم ۱- نثر قرن نهم در بستر تاریخ ادبیات

۲- جایگاه زبان فارسی در عهد تیموری

۳- جایگاه نثر فارسی در عهد تیموری

مقدمه

در گذر زمان ، همه چیز آبستن دگرگونی و تحول است . و سلسله های تاریخی ، یکی پس از دیگری می روند و جای خود را به سلسله های دیگر می دهند . تنها ، آثار بزرگان هر کشور می باشد که خود را از گزند داس دروگر مرگ و نیستی ، و تغییر و تحول در گذر زمان حفظ می کنند و به موجودیت و حیات خویش ادامه می دهند .

هنگامی که ، متن زیبای گلستان سعدی ،رحمه الله علیه ، را می خوانیم گوش ما ، زیبایی دل انگیز نثر ، و عطر آن را با مشام دل ، احساس می کند . و مانند پرنده سبک بار ، می خواهد به ملکوت عروج پیدا کند .

« با مدادان که خاطر باز آمدن ، بر رأی نشستن غالب آمد . دیدمش دامنی گل و ریحان و سنبل و ضَیَمران فراهم آورده و آهنگ رجوع کرده . گفتم : گل بستان را چنان که دانی بقائی ؛ و عهد گلستان را وفائی نباشد و حکیمان گفته اند : هرچه نپاید ؛ دلبستگی را نشاید . گفتا : طریق چیست ؟ گفتم : برای نزهت ناظران و فُسحت حاضران کتاب گلستانی توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد . و گردش زمان ، عیش ربیع آن را به طیش خریف مبدل نکند .

به چه کار آیدت زگل طبقی ؟ از گلستان من ببر ورقی

گل همین پنج روز و شش باشد وین گلستان همیشه خوش باشد »

( یوسفی ، ۱۳۸۴ ،ص۵۴ )

و یا حکمتی ، در بهارستان جامی می خوانیم التذاذ ادبی ، بسیاری از آن به ما دست می دهد . و اندیشه این بزرگان در ادب پارسی ، فرا راه ما می شود و چراغی می شود تا ما را به سر منزل هدایت و خوشبختی برساند .

« حکمت – هر نعمتی که به مرگ زوال بپذیرد ( آن را خردمند ) در حساب نعمت نگیرد . ( عمر اگرچه دراز بود ) چون مرگ روی نمود از آن درازی چه سود ؟ نوح هزار سال در جهان به سر برده است ، امروز پنج هزار سال است که مرده است . قدر ، نعمتی را بود که جاودانه باشد و از آفت زوال بر کرانه .

قطعه :

به نزد مرد دانا نعمت آنست کزو جانت بود جاوید و مسرور

نه سیم و زر که چون گورت شود جای بماند همچو سنگت بر سر گور »

( حاکمی ،۱۳۸۵،ص۴۲ )

بزرگترین گنجینه بشری ، در طول تاریخ هر کشور ( ادبیات ) آن کشور است که به صورت مکتوب از گذشتگان ما ، به یادگار مانده است . انسانها ، یکی پس از دیگری می آیند و می روند .

ولی ادبیات ، پا برجاست و به حیات خود ادامه می دهد . و هر گاه که روی به پستی و نزول می گذارد روح تازه ای در آن دمیده می شود و تنه تنومند آن را از گزند حفظ می کند . به راستی راز جاودانه بودن ادبیات در چیست ؟ راز جاودانگی آن را باید در زبان آن ملت جستجو کرد . در طول حیات ادبی ، همگام و همصدا پیش می رود . مانند موجی خروشان است که در برابر طوفان های زمانه ، می ایستد و خم نمی شود . و در برابر حوادث روزگار ، سر تسلیم فرود نمی آورد و ادبیات را به سر منزل غایی ، که همان رسیدن به تعالی و شکوفایی است رهنمون می سازد .

هنگامی که به ادبیات ایران ، این مرز و بوم کهن نیاکانمان ، نگاه می اندازیم به خود می بالیم ، که در سرزمین فرهنگ و هنر زاده شده ایم .و در این سرزمین مقدس ، روح خود را تسلیم یگانه هستی می کنیم .

با بررسی انواع نثر ، در این بخش متوجه می شویم که : در بستر حوادث تاریخی ، و تغییر در بافت اجتماعی و سیاسی ، در هر برهه ای از زمان ، نثر فارسی راه تکامل و پیشرفت را سپری کرده است . و هر گاه حادثه ای رخ داده است ، درخت تنومند زبان فارسی ، قد خم نکرده است ؛ و در برابر طوفان حوادث ایستادگی کرده است . تا ما هم اکنون ، از ثمره آن سود ببریم .

به همین دلیل در این بخش تکامل نثر فارسی را از ( قرن چهارم تا قرن نهم هـ . ق ) مورد بررسی قرار می دهیم ، تا در ادامه مباحث متوجه شویم که سعدی ، شیرین سخن ، چه کمک شایانی به نثر پارسی کرده است . و در ادامه کار ، جامی ، نویسنده توانا و ماهر ، با روی آوردن به نثر ساده ، چه کمک قابل توجهی به نویسندگان بعد از خود انجام داده است . تا در بخش های بعدی راحت تر بتوانیم کتاب گلستان سعدی و بهارستان جامی را ، با دید علمی و مستند ، مورد نقد و بررسی قرار دهیم

فصل اول ۱- چگونگی شکل گیری نثر مرسل دوران اول

« مرُسَل اسم مفعول از ارسال به معنی رها شده و آزاد است . یعنی نثر بی تکلف و غیر مقیّد به صنایع ادبی و فنون تزئینی کلام . و آن معادل Prosa یا proversa oratio در لاتین ( prose انگلیسی ) است که به معنی نثر و سخن مستقیم و سر راست و آزاد است . به نثر مرسل ، نثر سبک خراسانی ( به اعتبار اینکه نخستین نویسندگان در خراسان بودند و به لهجه مادری خود می نوشتند ) و نثر بلعمی ( به اعتبار اینکه بلعمی ، جزو اولین و شاخص ترین نویسندگان این سبک است ) و نثر دوره اول هم میتوان گفت نثر مرسل به لحاظ تاریخی دو دوره سامانیان و غزنویان ( تغییراتی ) را دربر می گیرد . آغاز دوره اول نیمه اول قرن چهارم هجری است ( سال ۳۴۶ که شاهنامه ابومنصوری نوشته شد ) و پایان آن اواخر قرن پنجم است و بدین ترتیب مدت این دوره حدوداً ۱۵۰ سال است . البته نثر مرسل در دوره های بعد هم تقلید می شد ، اما در آن به اعتبار هر دوره تغییراتی دیده می شود .»

( شمیسا ، ۱۳۷۷ ، صص ۲۳-۲۴ )

« توجه و اقبالی که به زبان فارسی ، در عهد سامانیان شد . باعث شد که نثر پارسی ، مانند نظم ، رواج و رونقی بگیرد و کتاب های به زبان دری در انواع مطالب تالیف شود و یا از تازی به پارسی درآید . و تقریباً ، همان توجه و اقبالی را که پادشاهان و رجال قرن چهارم و اوایل قرن پنجم به شعر و شعرا داشتند . به نثر و نویسندگان ، علی الخصوص مورخان و مولفان کتب علمی و ادبی بذل می نمودند، و برای تالیف و تصنیف یا ترجمه کتب جوایزی اهدا می کردند » ( صفا ، ۱۳۷۴ ، ص ۱۳۶ )

۲- چگونگی شکل گیری نثر مرسل دوران دوم

« سبک نثر سامانی در قرن پنجم و حتی ، قرن ششم هم تقلید می شد . البته در دوره غزنوی تغییراتی در نظام سیاسی و اجتماعی به وجود آمد که اندک اندک باعث تغییر تدریجی سبک شد . عمده ی این تغییرات اولاً روی کار آمدن عناصر ترک به جای سامانیان ایرانی نژاد بود ، لذا دیگر از آن تشویق و یا تایید ها در باب گسترش فرهنگ ایرانی و تدوین تاریخ پیش از اسلام خبری نبود . و ثانیاً به دلیل وابستگی غزنویان به دستگاه خلافت ( هرچند صوری ) نفوذ لغات عربی در فارسی بیشتر شد .

با این همه به طور کلی می توان گفت : که سبک دوره سامانی و غزنوی به یک منوال است و تحول فی الواقع بعد از ۴۲۰ هـ . که محمود ری و اصفهان را فتح کرد صورت می پذیرد . این حادثه به اختلاط مردم خراسان و عراق معروف است که بعداً به آن اشاره خواهد شد .»

( شمیسا ، ۱۳۷۴ ، ص ۳۱ )

۳- ویژگی های نثر مرسل ، دوران اول و دوم

« نثر این دوره ، کاملاً ساده و مبتنی بر طبیعت گفتار است . لغات عربی کم است . و ضرب المثل عربی اصلاً ندارد . آمیختن شعر و نثر به هم مرسوم نیست تا چه رسد به آوردن شعر عربی . استفاده از صنایع بدیعی و بیانی مرسوم نیست . جملات کوتاه و روشن اند . تکرار ، مخصوصاً تکرار فعل مرسوم است . سجع جز به ندرت – در خطبه کتاب – دیده نمی شود . از نظر فکری ، توصیفات بیشتر مربوط به بیرون است تا درون و به اصطلاح نگاه ها آفاقی و عینی است ، نه انفسی و ذهنی .

از نظر ادبی چنانچه اشاره شد خبری از نکات بدیعی و بیانی نیست » ( صفا ، ۱۳۷۴ ،صص ۱۳۶ -۱۳۷ )

مثال : « شیخ ابوسعید ، یک بار به طوس رسید مردمان از شیخ استدعای مجلس کردند . شیخ اجابت کرد. بامداد در خانقاه ایستاد . تخت بنهادند و مردم می آمدند و می نشستند . چون شیخ بر تخت شد و مقریان قرآن برخواندند و مردم می آمد . چندان که کسی را جایی نماند . معرّف بر خاست و گفت : خدایش بیامرزد که هر کسی از آنجا که هست یک گام فراتر آید . » شیخ گفت : « هر چه ما خواستیم گفت و جمله ی پیغامبران بگفتند ، او بگفت : خدایش بیامرزاد که هر کسی از آنجا که هست یک گام فراتر آید . چون این کلمه بگفت ، از تخت فرود آمد و آن روز پیش از این نگفت »

( اسرار التوحید ، ص ۲۱۶ )

از اوایل قرن ششم ، به علت حوادث تاریخی و تغییر در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن زمان ، نثر مرسل ، جای خود را به نثر فنی می دهد . و نثر ساده و روان جای خود را به تن پوش لباس های فاخر وزن و قافیه همانند شعر می دهد . وظیفه خود را که همان انتقال تجارب به آیندگان است به فراموشی می سپارد . و اگر بزرگانی مانند : ( سعدی ) در قرن هفتم ظهور نمی کردند ، معلوم نبود که بر سر نثر فارسی ، چه آورده می شد .

فصل دوم : ۱- چگونگی شکل گیری نثر فنی در بستر تاریخ ادبیات

« سلطان محمود در سال (۴۲۰ ) هـ . ری را تصرف کرد و این امر که باعث اختلاط مردم خراسان و عراق شده بود می توانست ، زمینه تغییر سبک باشد . چه مردم خراسان ، از مرکز حکومت اسلامی ( بغداد ) دور بودند . و برعکس مردم عراق ، بیشتر با معارف اسلامی و زبان عربی در تماس بودند . مضافاً بر اینکه زبان مادری مردم عراق ، فارسی رایج در عراق نبود .

اما محمود در سال ( ۴۲۱ ) هـ . در گذشت . و بعد از چند سالی ، برسر پادشاهی بین مسعود و محمد پسران او اختلاف افتاد . سرانجام مسعود در سال ( ۴۳۱ ) هـ . در دندانقان مرو از سلجوقیان شکست خورد . و همراه با دیوانیان خود ، به طرف افغانستان و هند رفت . ( غزنویان دوم ) سلجوقیان یک راست از خراسان ، به عراق عجم رسید و اصفهان را پایتخت خود کردند و زمینه های تغییر سبک ، از همه نظر فراهم شد . و توجه آنان به صوفیه و حکومت بغداد و رواج زبان عربی ، و توجه به معارف اسلامی ، و تاسیس مدارس علمی ، و خانقاه ها و غیره و غیره – در تغییر نثر مرسل به فنی دخیل است . » ( شمیسا ، ۱۳۷۷، ص ۷۴ .)

نثر این دوره ، نثر موزون یا مسجع است که به دو دسته تقسیم می شود : نثر موزون مرسل که در آثار خواجه عبد الله انصاری دیده می شود و دیگری نثر موزون فنی که در مقامات حمیدی دیده می شود .

۲- ویژگی های نثر موزون مرسل

« نثر موزون مرسل – که تفاوت آن با نثر مرسل ، تنها در این است که مترادفات در آن بیشتر است . صنایع لفظی نیز ، تا آن حد به کار می رود که سیر طبیعی کلام را متوقف نساخته و نثر را از روش ارسال و اطلاق دور نکند .

در این دسته از آثار ، استعمال مفردات و ترکیبات عربی ، مانند : سبک نخست محدود نیست ، با این همه ضوابطی مشخّص همواره در آن مراعات می شود .

هدف غائی نثر هنوز هم بیان معنی است ؛ هر چند به صنایع لفظی و ارکان زینتی نیز توجه دارد . نکته دقیق در اینجاست که نویسنده می کوشد تا این دو را به گونه ای با یکدیگر تلفیق دهد و در به کار بردن صنایع لفظی ، همان کلمات و ترکیباتی را برگزیند که معنی بدان نیاز دارد.

مثال : عقل گفت : « من سکندر آگاهم » . اما عشق گفت : من « قلندر درگاهم » عقل گفت : « من تقوی به کار دارم » عشق گفت : « من به دعوی چه کار دارم ؟ » عقل گفت : « من قاضی شریعتم » عشق گفت : « من متقاضی ودیعتم » عقل گفت : « من آینه مشورت هر بالغم » عشق گفت : « من از سود و زیان فارغم » عقل گفت : « مرا لطایف غرایب یاد است » عشق گفت : « جز دوست هرچه گویی باداست » عقل گفت : « مرا ظریفانند پرده پوش » عشق گفت : « مرا حریفانند ، درد نوش » ( رسائل ، خواجه عبد الله ، ص ۴۵ )

لغات دشوار و دور از ذهن در آن دیده نمی شود . تناسب آهنگ کلام ، نیز تا آن حد در نظر است که با بیان معنی مغایر نباشد و این ویژگی بیشتر در کیفیت ترکیب کلام نهفته است .

التزام سجع ، در آن نیست و سجع نویسی ، توام با ارسال و اطلاق معنی است . گلستان سعدی و مناجات خواجه عبد الله انصاری دو نمونه بارز این سبک ، در نثر فارسی به شمار میرود .» ( خطیبی ، ۱۳۷۵ ، ص۱۴۱ )

مثال : « هرگز از دور زمان ننالیدم و روی از گردش آسمان در هم نکشیدم . مگر وقتی که پایم برهنه [ مانده ] بود و استطاعت پای پوشی نداشتم ، به جامع کوفه در آمدم دلتنگ ، یکی را دیدم که پای نداشت ، شکر نعمت حق تعالی به جای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم .

مرغ بـریـان ، به چشـم مردم سـیـر کمتر از برگ ترّه ، بر خوان است

و آن که را دستگاه و قدرت نیست شـلغـم پـخـته ، مرغ بریـان اسـت»

(یوسفی ،۱۳۸۴ ، صص ۱۱۵- ۱۱۶)

۳- ویژگی های نثر موزون فنی

« قرن ششم ، دوره نثر موزون فنی است . آغازگر این سبک ، نصر الله منشی است که در نیمه اول قرن ششم می زیست . نثر موزون فنی ، در یک کلام نثری است که می خواهد ، تشبّه به شعر کند . بدین لحاظ ، هم از نظر زبان ، و هم از نظر فکر و هم از نظر مختصات ادبی دیگر نمی توان آن را دقیقاً نثر دانست . که هدف آن تفهیم و تفاهم و انتقال پیام به صورت مستقیم است . بلکه نثری است شعر وار که مخیّل است و زبان تصویری دارد و سرشاراز صنایع ادبی است . در یک کلام ، نثر موزون فنی ، نثری است که با شعر یک قدم بیشتر فاصله ندارد .

« برخی از مختصات نثر موزون فنی »

۱- کثرت لغت عربی ۲- استفاده از آیات و احادیث و ضرب المثل و اشعار عربی ۳- درآمیختگی نظم و نثر ۴-اطناب – ( حاشیه رفتن و جملات معترضه ) ۵- سجع و موازنه ۶- وفور صنایع بدیعی و بیانی ۷- استعمال افعال در معانی مجازی ( جهت پرهیز از افراط و تکرار در سجع سازی ) ۸- موسیقیایی بودن در کلام ۹- بیشتر مخیّل بودن تا مخبر بودن ۱۰- وصف ( به طوری که خبر تحت الشعاع آن قرار گیرد ) ۱۱- آوردن مترادفات پی در پی

نویسندگان نثر فارسی ، تماماً از منشیان و دبیران درباری بودند که طی تحصیلات خود آشنایی –کافی با زبان و ادبیات عرب و معارف اسلامی می یافتند .

یکی از شیوه های خاص نویسندگان نثر فنی ، ( جز در ترسّل و نامه های درباری ،) بر اصل رجحان وصف بر خبر است .

به این معنی که خبر را تقریباً با اختصار ( البته نه به ایجاز ) بیان می کنند تا به وصف برسند و سپس وصف را مفصلاً شرح می دهند .

مانند : « شیری ، کنار بیشه ای زندگی می کرد ( جز ) بیشه یی که ( وصف ) به مناسبت این وصف ( که غالباً موزون و مسجع است ) چند بیت شعر فارسی و عربی و احیاناً ضرب المثل هم نقل می کنند . از این رو نویسنده فنی ، به دنبال فرصت یا بهانه ای است که بتواند وصف کند » ( شمیسا ، ۱۳۷۷ ، صص ۷۶ – 77 )

مثال : « … پیش از صبح صادق برخاستم . و پای افزار خواستم ؛ چون به میقات وصل ، موعود وصل ، رسیدم . جز اثر و خیال ندیدم ؛ سوال کردم که ای قوم ، آن مشتری که دی در این خانه و آن همای که دوش در این آشیانه بوده ، امروز به کدام برج می درخشد و نور سعادت به کدام طرف می بخشد ؟ گفتند : شیخا ! ندانستی که ماه در یک برج نیاساید ، و آفتاب در یک جا نپاید . در این کوی چون تو دیوانه بسیارند و گرد آن شمع ، چون تو پروانه بی شمار … » ( مقامات حمیدی ، ص ۱۸۲ )

۴- نثر فارسی موزون فنی از دیدگاه نثر نویسان زبان فارسی

نثر موزون را از دیدگاه صرفاً ادبی ، بررسی کردیم و گفتیم که از این دیدگاه باید آن را اوج تکامل نثر دانست .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.