درباره شیوه بازیگری با توجه به سیستم استانیسلاوسکی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 درباره شیوه بازیگری با توجه به سیستم استانیسلاوسکی دارای ۴۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد درباره شیوه بازیگری با توجه به سیستم استانیسلاوسکی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز درباره شیوه بازیگری با توجه به سیستم استانیسلاوسکی۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی درباره شیوه بازیگری با توجه به سیستم استانیسلاوسکی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن درباره شیوه بازیگری با توجه به سیستم استانیسلاوسکی :

درباره شیوه بازیگری با توجه به سیستم استانیسلاوسکی

«رئالیست»[1] چیست؟

نام رئالیسم[۲] و قواعد مکتب آن را نخست «شانفلوری» در اولین نوشته های خود بتاریخ ۱۸۴۳ به میان آورد. در «مانیفست رئالیسم» چنین نوشت: «عنوان «رئالیست» به من نسبت داده میشود، همانطور که عنوان «رومانتیک» را به نویسندگان و شاعران سال۱۸۳۰ اطلاق می کنند.»

رئالیست و برون گرایی:

رئالیسم در درجه اول بصورت مشف و بیان واقعیتی می شود که رومانتیسم[۳] یا توجهی به آن نداشت و یا آن را مسخ می کرد. در این دوران سلطه علم و فلسفه اثباتی[۴] رمان نمی تواند وجود خود ار توجیه کند مگر با کنار گذاشتن وهم و خیال و توسل به مشاهده. فلوبر می گوید: «رمان باید همان روش علم را برای خود برگزیند.» و تن می گوید: «امروز از زرمان انتقاد و از انتقاد تا رمان فاصله زیادی نیست. هر دو فایل و مطالعه ای در باره انسان هستند.» همه آن چیزهایی که در رومانتیسم، چیزی غیرواقعی را جایگزین واقعیت می کرد: (از قبیل ماوراءالطبیعه، فانتزی، رؤیا، افسانه، جهان فرشتگان، جادو و اشباح) حق ورود به قلمرو رئالیسم ندارند.


[۱] – مکتبهای ادبی – رضا سید حسینی – ج ۱- انتشارات نگاه صفحه ۲۶۷[۲] – Realisme[3] -Romantisme[4] – Positivisme

تاریخ نیز الهام بخش آثار رئالیستی متعددی است. از سالامبوی فلوبر گرفته تا رمان های «هنریک سینکویچ» که لهستان بین سالهای ۱۶۴۸ و ۱۶۷۲ را بازسازی می کند. اما رمان نویس رئالیست تاریخ را هم زمینه ای برای آگاهی های دقیق تلقی می کند نه سرچشمه ای برای خیالبافی. از اینرو گذشته ای که در آثار رئالیستی مطرح می شود بیشتر گذشته نزدیک جامعه ای است که خود نویسنده متعلق به آن است. شانفلوری در سال ۱۸۷۲ رئالیسم را چنین تعریف می کند: «انسان امروز، در تمدن جدید.» و در سال ۱۸۸۷ موپاسان صورت دیگری از این تعریف را می آورد: «کشف و ارائه آنچه انسان معاصر واقعاً هست.» خلاصه اینکه نبوغ نویسنده رئالیست در خیالبافی و آفریدن نیست، بلکه در مشاهده و دیدن است.

یک مکتب عینی و غیرشخصی[۱]

همانطور که گفته شد رومانتیسم یک مکتب «ذهنی» یا «درونی»[2] است. یعنی خود نویسنده در جریان نوشته اش، مداخله می کند و به اثر خود جنبه شخصی و خصوصی می دهد.

و حال آنکه رئالیسم، چنانچه تا کنون بیان شد، مکتبی عینی یا «برونی»[3] است و نویسنده رئالیست هنگام آفرینش اثر بیشتر تماشاگر است و افکار و احساسات خود را در جریان داستان ظاهر نمی سازد. رئالیسم می خواهد همه واقعیت را کشف کند اما در خواننده اش یک احساس را تولید کند که واقعیت است که ظاهر می شود. برای این منظور به هنری غیر شخصی متوسط می شود که نویسنده از آن کنار گذاشته شده است.


[۱] – مکتبهای ادبی – رضا سید حسینی – ج ۱ – انتشارات آگاه – صفحه ۲۸۷[۲] – Subjectif[3] -Objectif

صحنه سازی در رئالیسم و رومانتیسم[۱]

صحنه سازی تشریح و تجسم محیطی که حادثه در آن اتفاق می افتد در آثار رومانتیک و رئالیستی با هم فرق بسیار دارد.

نویسنده رومانتیک وقتی که می خواهد صحنه داستان خود را نشان دهد کاری به واقعیت ندارد، بلکه آن صحنه را بنا به وضعیتی که به داستان خود داده است می سازد و کاری می کند که آن صحنه نیز در خواننده احساساتی مؤثر افتد نفوذ نوشته او را بیشتر سازد. ولی نویسنده رئالیست از تشریح صحنه ها بهیچوجه چنین خیالی ندارد، بلکه صحنه ها را بدین قصد تشریح می کند که خواننده از شناختن آن صحنه ها بیشتر با قهرمانان و وضع روحی آنها آشنا شود. یعنی او فقط در موردی به توصیف صحنه ها اقدام می کند که به آن احتیاج دارد. مثلاً بالزاک در آغاز کتاب «باباگوریو» به این سبب همه اطاقهای پانسیون «مادام ووکر» را با آن دقت توصیف می کند که نشان دهد آن پدر باعاطفه ای که همه ثروت خود را به پای دخترش ریخته بود، در چه مکانی زندگی می کرد و آن مکان چه تأثیری می توانست در روحیه آن پیرمرد داشته باشد. یا گوستاو فلوبر در «مادام بوواری» بدین منظور آن توضیح و تفصیل بیش از حد را در باره قصبه کوچک «I, Abbaye yanville» می دهد که بتواند نشان دهد مادام بوواری در آن قصبه تا چه اندازه دچار دلتنگی و خستگی می شده است.


[۱] – مکتبهای ادبی – رضا سید حسینی – جلد ۱ – انتشارات نگاه – صفحه ۲۸۹

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.