مقاله نظریه انگیزشدراندیشه دینی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
5 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله نظریه انگیزشدراندیشه دینی دارای ۱۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نظریه انگیزشدراندیشه دینی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نظریه انگیزشدراندیشه دینی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نظریه انگیزشدراندیشه دینی :

مقدمه

بحث درباره انگیزش و نقش آن در مجموع رویدادهای روانی، بهویژه تأثیر آن بر رفتار فرد، بـیشـک در قلمرو پژوهشهای روانشناسی قرار میگیرد. در این قلمرو، از سازه انگیزش بـرای توصـیف و توضـیح رفتار استفاده میکنند (خداپناهی، ۱۳۸۹، ص .(۱۳ علاوه بر روانشناسی، انگیـزش در سـایر رشـتههـای علوم مانند فقه، اخلاق، تعلیم و تربیت، پزشکی، فیزیولوژی، عصبشناسی نیز بحـث شـده اسـت؛ زیـرا انگیزش در حوزه فقه شرط صحت و قبولی برخی اعمال و درواقع روح عمـل بـهحسـاب مـیآیـد. در اخلاق اساس ارزش کارهای اخلاقی، و در تعامل بین معلم- شـاگرد، و پزشـک – بیمـار نقـش کلیـدی دارد. همچنین به لحاظ کشف مبانی فیزیولوژیک انگیزش، بهویژه کشانندهها، سـاختار و راههـای عصـبی به عنوان مبانی پدیدههای انگیزشی، از اهمیت ویژهای برخوردار است.

با وجود این، جایگاه انگیزش در روانشناسی بیش از سایر علوم است؛ زیرا بررسـی انگیـزش، بر پاسخ به چند سؤال اساسی مبتنی است. چه چیزی موجب رفتار میشود؟ چرا انسـان در مواقـع مختلف، رفتارهای متفاوتی انجام میدهد؟ چرا درجه شدت رفتـار تغییـر مـیکنـد؟ چـرا افـراد در شرایط مساوی، رفتارهای متفاوتی انجام میدهند؟ چرا در برخی رفتارها، گرایش به تکـرار وجـود دارد و بعضی کارها فقط یک بار انجام میگیرد و گرایشـی بـه تکـرار آن نیسـت؟ خلاصـه اینکـه، انگیزش در شروع رفتار، تناوب، پیوستگی، شدت، جهت و هدف رفتار نقش دارد. همـین امـر، آن را در فهرست موضوعات مهم این شاخه از دانش قرار داده است و زمینه پـژوهشهـای زیـادی را فراهم نموده که حاصل آنها، پیدایش نظریههـای خُـرد و کلانـی اسـت کـه تـاکنون تحـت عنـوان »نظریههای انگیزش« ارائه شده است.
روانشناسان به تناسب مبانی نظری مختلف، تعاریف گوناگونی از انگیزش ارائه کردهاند که بـه برخی اشاره میشود. هب ۱۹۶۶) )، سازه انگیزش را گرایش موجود زنـده بـه ارائـه فعالیـت مـنظم میداند. گرامن (۱۹۶۹)، انگیزش را عاملی میداند که ما را برمیانگیزد، به حرکـت وامـیدارد و بـه سوی رفتار معین سوق میدهد. آلپورت (۱۹۷۰)، انگیزه را وضعیت درونی ارگانیزم تلقی مـیکنـد که رفتار و تفکر از آن ناشی میشود. ریبر (۱۹۸۵)، انگیزش را بهعنوان فراینـد مداخلـه یـا حـالتی درونی در فرد تعریف میکند که او را به سوی عمل سوق میدهد.

از نظر برخی مؤلفان، انگیزش به عامل شروع، کنترل و نگهداری فعالیتهای جسـمی و روانـی اشاره دارد. ریو (۲۰۰۵) در اینباره میگوید: بررسی انگیزش به فرایندهایی مربوط میشود کـه بـه

نظریه انگیزش در اندیشه دینی ۱۴

رفتار انرژی و جهت میدهند . با توجه بـه تعـاریف مـذکور انگیـزش مجمـوع متغیرهـای پیچیـده ارگانیزمی و محیطی است که کنش آنها به فعالیـت عمـومی و جهـتدار احسـاس و رفتـار منجـر میشود (خداپناهی، ۱۳۸۹، ص .(۱۶

روانشناسان با در نظر گرفتن محدودیتهایی که در تعریف خود از انگیزش با آن روبهرو بـودهانـد، تنها به بخشی از جنبههای انگیزش توجه کردهاند؛ یعنی سازههای ویژه انگیزش را مـدنظـر قـرار داده، آن را جایگزین مفهوم انگیزش کردهاند. به نظر میرسد، »بحث از انگیزش و ارائه هرگونـه اظهـار نظـری در اینباره، مستلزم شناخت ماهیت انسان اسـت؛ زیـرا اول بایـد معلـوم شـود انسـان از چـه سـاحتهـای وجودی برخوردار است، چه غرایز، فطریات، کششها و نیازهایی دارد، کدام یـک از ایـن خصوصـیات، طبیعی اوست و به به صورت ذاتی در وی یافت میشود و کدامیک از این خصوصیات، جنبـه اکتسـابی دارد« (بشیری، ۱۳۸۹، ص .(۱۹

با توجه به اینکه نظریهپردازان پیش از هرگونه اظهارنظری درباره انگیزههـای آدمـی، بـهطـور ضـمنی نوعی پیشفرض را درباره انسان پذیرفتهاند و این برداشت از ماهیـت انسـان نیـز خـود ناشـی از نـوعی نگرش هستیشناسانه و انسانشناسانه است، ایـن پـژوهش نیـز از ایـن قاعـده مسـتثنا نیسـت. بنـابراین، نخست مبانی وحیانی هستیشناسانه، خداشناسانه و انسـانشناسـانه مربـوط بـه ماهیـت انسـان بررسـی میشود. برای دستیابی به اهداف پژوهش، این سؤالها در اینجا قابل بررسی است:
– چه مفاهیمی در متون اسلامی میتوان یافت که در توصیف و تبیین انگیزش سودمند باشد؟

– چگونه میتوان برای مطالعه انگیزش بر اساس آموزههای اسـلامی، الگـویی ارائـه کـرد کـه زمینـه نظریهپردازی فراهم گردد؟

روش پژوهش

در این پژوهش، از روش توصیفی– تحلیلی استفاده شده است. ابتدا با مطالعه متون دینی – منابع دسـت اول (قرآن، اصول کافی و استبصار) – بـه مفهـومشناسـی پرداختـه، سـپس بـا کمـک منـابع دسـت دوم (کتابهای تفسیری و شرح روایات)، مفاهیم شناسـایی شـده مـرتبط بـا موضـوع انگیـزش را توصـیف میکنیم. آنگاه با تحلیل دادههای گردآوری شده، به مفهومسازی پرداخته، ارتباط منطقی این مفـاهیم را بـا یکدیگر مورد بررسی میدهیم تا مفاهیم اساسی نظریه انگیـزش بـهدسـت آیـد. در پایـان، آن را در یـک چارچوب نظری سامان میدهیم.

۲۴ ، سال هفتم، شماره دوم، تابستان ۳۹۳۱

مبانی نظری انگیزش در اندیشه اسلامی

الف. مبانیخداشناسانه

منظور از مبانی خداشناسی، گزارههایی است خبری مربوط به مهمترین اعتقادات در دیـن اسـلام کـه در انگیزش استفاده میشود. مهمترین مبانی دخیل در انگیزش و رفتار عبارتند از:

۱ در جهانبینی توحیدی، آفریننده همه موجودات ازجمله انسان، خداوند است.

۲ مالک همه هستی خداست.

۳ همه هستی در حیطه قدرت خداست.

۴ تدبیر نظام هستی بهدست خداوند است.

خالق و مالک هستی خداوند است و همه چیز در حیطه قدرت اوست. تدبیر این عالم با همه گستره خود که شامل همه چیز حتی رفتارها و انگیزههای انسان است، به دست اوست؛ زیرا انسان بهعنوان یکی از مخلوقات در چرخه هستی از قوانین حاکم بر آن مستثنا نیست. بنابراین، همه رفتارها و انگیـزههـای او متأثر از اراده الهی است. البته این بدان معنا نیست که تلاش و کار انسان در زندگی و سرنوشت او اثـری ندارد؛ زیرا انسان مختار آفریده شده است (انسان: (۳ و مسئول رفتار اختیاری خود نیز هست (تحریم: ۶؛ مجلسی، ۱۳۶۵، ج ۷۲، ص۳۶۴؛ قیامت: ۳۶؛ اسراء: .۳۶ )اما اینکه خداوند چگونه اعمال نفوذ بر رفتـار و انگیزههای انسان میکند، سؤالی است که باید به آن پاسخ داده شود. در پاسخ به این سؤال باید گفت: یکی از راههای تأثیرگذاری خداوند بر مخلوقات، مربوط به نحوه خلقت اوست. طبق آموزههای دینی، خداوند انسان را بهگونهای آفریده است که میل به انجام برخی از رفتارها را در او قرار داده است. امام صادق در بیانی حکیمانه درباره کارکرد امیال و غرایز، خطاب مفضّلبه میفرماید:

اگر در طبع انسان حالتینبود که او را به خوردن وادار کند و صـرفاً خـوردن بـرای آن بـود کـه آدمـی میدانست بدن به آن نیاز دارد، ]و ادامه حیات او بدان بسـتگی دارد[ بسـیاری از اوقـات ممکـن بـود از خوردن سر باز زند. بدینترتیب، انرژی و مواد ذخیرهشده بدن به کلی تحلیـل مـیرفـت و بـه دنبـال آن هلاک میشد ;پس نظر کن که مدبر علیم (خداوند)، چگونه برای هرکی از افعال که صلاح و قوام بـدن به آنها است، محرکی در نفس، علاوه بر اصل نیاز قرار داده تا فرد را برای ارضای آن و انجـام رفتارهـای خاص تحریک کند (مفضل، بیتا، ص .(۸۸

امام صادق انگیزه خوردن را در عین حال که رفتار بیواسطه و مستقیم انسان میداند، بـه خـدا نسـبت میدهد و ما را به این امر یادآور میشود که چگونـه خداونـد در عوامـل درونـی انگیـزش نقـش دارد و بسیاری از اوقات ما نسبت به آن ناهشیار هستیم.

نظریه انگیزش در اندیشه دینی ۳۴

ب. مبانی هستیشناسانه

مقصود از مبانی هستیشناسی انگیزش، گزارههایی از دین است که در تبیین انگیزش و شـناخت عوامـل انگیزشی نقش دارند. این گزارهها عبارتند از:

۱ جهان هستی بهگونهای آفریده شده که از اصل علیت تبعیت میکند؛ یعنـی هـیچ پدیـدهای در جهـان بدون علت نیست. در عین حال، این سلسله علت و معلول عین ربط به خداوند است و غنی مطلـق فقط خداست.
۲ براساس متون دینی، جهان هستی ماهیت از اویی و به سوی اویی دارد (بقره: .(۱۵۶

۳ جهان هستی هدفمند آفریده شده است (بقره: .(۲۹

۴ انسان اشرف مخلوقات است، و آسمان و زمین و آنچه در آن وجـود داردهمـه، مسـخّر انسـان قـرار داده شده تا نیازمندیهای خود را تأمین کند و به زندگی خود ادامه دهد.

۵ جهان هستی، که ما در آن زندگی میکنیم، روی یک پیوستار زمانی قرار دارد کـه آن را بـه دو بخـش دنیا و آخرت تقسیم میکند. زندگی دنیوی بهمنزله مقدمهای برای زندگی اخروی است. آنچـه انسـان در این دنیا انجام میدهد، اعم از رفتارهای مثبت و رفتارهای منفی، خود آن را در آخرت مـییابـد و

میبیند (آلعمران: ۳۰؛ زلزال: .(۸-۷

اعتقاد به چنین مبانی هستیشناسانه، تحول عمیقی در نگرش انسان به وجود میآورد و موجـب خواهـد شد روانشناسی انگیزش متحول گردد و قلمرو آن از امور مادی و دنیـوی، بـه امـور معنـوی و اخـروی توسعه پیدا کند؛ زیرا آثار و پیامد رفتارهای انسان به زندگی این دنیا محدود نمیشود. چنین باوریقطعـاً بر رفتار و انگیزههای انسان تأثیر میگذارد.

ج. مبانی انسانشناسانه

شناخت انسان و ویژگیهای او از پیشنیازهای اصلی برای ورود به مباحث روانشناختی، ازجمله بحـث انگیزش است؛ زیرا این ویژگیها به ما کمک میکند تا ساحتهای وجودی، صـفات، امیـال و غرایـز، و نیازهای انسان را بهتر بشناسیم و اینگونه مباحث در شناخت عوامل انگیزشی امری اجتنابناپذیر است.

۱ انسان موجودی دو ساحتی است؛ یعنی علاوه بر جنبه جسمانی، از سـاحت غیرمـادی نیـز برخـوردار است (ص: .(۷۲ و بخش اصیل وجود انسان، روح است (سجده: .(۱۱

۲ انسان سرشتی مخصوص به خود دارد که از آن به »طبیعت مشترک« تعبیر میشود؛ منظـور از طبیعـت مشترک، ویژگیهای فراحیوانی است (روم: .(۳۰

۴۴ ، سال هفتم، شماره دوم، تابستان ۳۹۳۱

۳ انسان موجودی هدفمند است (قیامه: .(۳۶

۴ انسان موجودی جاودانه است و مرگ پایان زندگی او نیست (عنکبوت: ۶۴؛ مجلسی، ۱۳۶۵، ج ۵۸، ص.(۷۸

۵ انسان ماهیتیذاتاًکمالگرا دارد (مصباح، ۱۳۸۸، ج ۱، ص.(۵۳

۶ انسان موجودی مختار و دارای اراده آزاد (انسان: (۳، بهـرهمنـد از نیـروی عقـل و مسـئول (مجلسـی، ۱۳۶۵، ج ۷۲، ص (۳۶۴ رفتارهای اختیاری خویش است.

۷ انسان به صورت فطری، »خود« را دوست دارد و رفتارهای او براساس »حب ذات« است.

گفتنی است که توجه به این خصوصیات مهم درباره ماهیت انسان و حقیقت آدمی، نگرش نظریـهپـرداز را درباره انسان و ویژگیهای او دگرگون خواهد کرد و موضعی جز آنچه نظریهپردازان انگیـزش تـاکنون ارائه کردهاند، خواهد داشت. این یکی از اساسیترین تمایزات میان رویکرد دینـی بـه انگیـزش بـا سـایر رویکردهاست.

انگیزش در منابع اسلامی

در آیات و روایات، با مفاهیمی مواجه میشویم که با مفهـوم انگیـزه و انگیـزش در روانشناسـی نـوعی قرابت یا ارتباط معنایی دارند. این مفاهیم عبارتند از: نیـت، اراده، شـوق. همچنـین بـا دسـتهای دیگـر از واژهها برخورد میکنیم که ارتباط مفهومی و معنایی با انگیزش ندارند، امـا نقـش پـیش آمـادگی در ایـن زمینه دارند، مانند غرایز، امیال، شهوات و نیازها. یا نقش جهـتدهـی، بازدارنـدگی و کنتـرل نسـبت بـه رفتارهایی دارند که غرایز و شهوات آنها را موجب میشوند، مانند نیروی انگیزشی عقل. در متـون دینـی عقل از یک نقش بنیادی در شکلگیـری رفتـار بهنجـار برخـوردار اسـت و جایگـاه مهمـی در سـاختار شخصیت دارد. علاوه بر این، عقل از کارکردهای انگیزشی نیز برخوردار است. در اینجا بـه اختصـار بـه توضیح این مفاهیم میپردازیم.

نیت

لغتشناسان، »نیت« را بهمعنای قصد و عزم بر انجام کاری معنا کردهاند (ابنمنظـور، ۱۴۰۸ق، ج ۴، ص .( ۲۵۱۶ نراقی، نیت را بهمعنای انگیخته شدن نفس و توجه آن به سوی آنچه موافـق غـرض و هدف خود است، میداند (نراقی، ۱۳۶۶، ص .(۱۴۴ وی نیت، اراده و قصـد را از الفـاظ متـرادف و به یک معنا گرفته، و آنها را واسطه بین علم و عمل میدانـد؛ زیـرا تـا امـری دانسـته نشـود، قصـد نمیشود و مادام که قصد نشود، به عمل درنمیآید (نراقی، ۱۳۶۶، ص .(۱۳۹ فیض کاشـانی، نیـت

نظریه انگیزش در اندیشه دینی ۵۴

را برانگیخته شدن میل و توجه نفس به سوی هدف و مقصود مورد نظر تعرف کرده اسـت (فـیض کاشانی، ۱۳۸۳، ص .(۱۰۷

در روایات، نیت بهمعنای پایـه و اسـاس رفتـار (تمیمـی آمـدی، ۱۳۶۶، ج ۱، ص (۲۶۰ و ثمـره آن محسوب میشود (همان، ص .(۷۹ ارتباط انگیزشی نیت با رفتار آن است کـه نیـت نیـز ماننـد انگیـزش انسان را به انجام کاری تحریک میکند. ارتباط معنایی آنقدر نزدیک است که گویا این دو لفـظ متـرادف هستند، با این تفاوت که نیت علاوه بر جنبه تحریکی بـرای رفتـار، ارزش آن را نیـز تعیـین مـیکنـد. در فرهنگ اسلامی، آن عملی دارای ارزش بیشتری است که با اخلاص بیشتری انجام گیـرد. ایـن اشـاره بـه انگیزه معنوی رفتار دارد و نشان میدهد که در هر رفتاری انگیزههای متعددی ممکن است در کار باشد.

اراده

»اراده« یک کیفیت نفسانی است، مانند لذت و درد کـه انسـان بـدون هـیچ واسـطهای آن را در خـودش مییابد. بهعبارت دیگر، اراده یک امر وجدانی اسـت. امـا اینکـه حقیقـت و ماهیـت اراده چیسـت چنـد دیدگاه وجود دارد: عدهای معتقدند اراده یعنی اعتقاد بـه اینکـه چیـزی نفعـی بـرای انسـان دارد. برخـی میگویند: اراده یک نوع شوق نفسانی است که به دنبال اعتقاد به منفعت داشتن چیـزی بـرای انسـان بـه وجود میآید(ریو مارشال، ۱۳۸۷، ص .(۲۷ بعضی اراده را به کیفیت نفسانی تفسیر میکنند که بـین علـم جازم و فعل قرار میگیرد و از آن به قصد، عزم و تصمیم تعبیر میکنند. درواقـع، حقیقـت اراده، قصـد و میل قاطع برای انجام کاری است (سبحانی، ۱۳۸۷، ج ۱، ص .(۱۶۵ ارتبـاط انگیزشـی اراده بـا رفتـار آن است که فرد ارادهکننده تصمیم جدی برای انجام کار دارد. دکارت، اراده را عالیتـرین نیـروی انگیزشـی میداند (ریو مارشال، ۱۳۸۷، ص .(۲۷

دکارت تصور مکردی که اگر بتواند اراده را بشناسد، بعداً میتواند انگیـزش را درک کنـد. اراده عمـل را آغاز و هدایت میکند و تصمیم میگیرد که آیا عمل کند و وقتی عمل میکند، چه کاری انجـام دهـد. نیازها، هوسها، لذتها، و دردهای بدن تکانههایی را برای عمل کردن ایجاد میکنند، ولی ایـن تکانـههـا فقط اراده را تحریک میکنند. اراده قدرت ذهن است که با به کار بردن نیروی تصمیمگیری خـود، امیـال و هوسهای بدن را به خاطر فضیلت و رستگاری، کنترل میکنند (همان).

غریزه

»غریزه« در لغت بهمعنای نشاط نفسی یا سلوکی که مبتنی بر فطرت، طبیعت و وراثـت اسـت (معلـوف،

۶۴ ، سال هفتم، شماره دوم، تابستان ۳۹۳۱

۲۰۰۱، ص .(۱۴۶۶ واژه »غریزه« بر هر چیزی که از همان آغاز تولد همراه انسان باشد، اطلاق مـیشـود. این اصطلاح، کاربرد گستردهای دارد. در روانشناسی اولین کسی که برای تبیین انگیزش از واژه »غریـزه« استفاده کرد، ویلیام جمیز بود که با اقتباس از دارویـن و معاصـران وی، تعـداد زیـادی غریـزه جسـمانی، مانند مکیدن، نیروی حرکت، و غریزه روانی، نظیر تقلید، بازی، و مردمآمیزی برای انسان قائل شـد (ریـو مارشال، ۱۳۸۷، ص .(۳۰

نقش غریزه در رفتار به قدری زیاد است که برخی از مؤلفان معتقدند: برای هر رفتـاری کـه از انسـان صادر میشود، غریزهای وجود دارد. مکدوگال بر این باور بود که غرایز نیروهای انگیزشی، غیرمنطقـی و تکانشی هستند که انسان را به سمت هدف خاصی هدایت میکنند. وی میگوید:

این غریزه است که تعیین میکند صاحب آن به شیء خاصی توجه و آن را درک کرده، بـا دیـدن چنـین شیئی دستخوش برانگیختگی هیجانی بخصوصی شود، و با توجه به آن، به شیوه خاصـی عمـل کنـد، یـا حداقل، تکانهای را برای چنین عملی احساس کند (شولتز، ۱۳۸۷، ص .(۳۰

در منابع دینی نیز از این واژه استفاده میشود. بهعنوان نمونه، امیرالمؤمنین در خطبه ۹۱ نهجالبلاغه ایـن اصطلاح را هم بهصورت مفرد و هم بهصورت جمع به کار برده است (نهجالبلاغه، سـال ۱۳۸۴، خ .(۹۱ در هر دو مورد، به عوامل درونی مؤثر بر رفتار اشاره دارد. در روایات، این اصطلاح بـرای مجموعـهای از استعدادها و ظرفیتها مانند نوعدوستی، مسئولیتپذیری، حس تعاون و همکـاری در امـور اجتمـاعی و همچنین برای برخی امور منفـی ماننـد بخـل و آزمنـدی، بـه کـار بـرده شـده اسـت (شـجاعی، ۱۳۹۱، ص.(۱۳۲ ارتباط انگیزشی غریزه با رفتار آن است که غریـزه عـلاوه بـر ایجـاد زمینـه بـرای بسـیاری از رفتارها، جنبه تحریکی و جهتدهی نیز برای رفتار دارد.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.