مقاله بررسی انتقادی نظریه »روزنتال« درباره فلسفه سیاسی اسلام


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله بررسی انتقادی نظریه »روزنتال« درباره فلسفه سیاسی اسلام دارای ۲۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی انتقادی نظریه »روزنتال« درباره فلسفه سیاسی اسلام  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی انتقادی نظریه »روزنتال« درباره فلسفه سیاسی اسلام،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی انتقادی نظریه »روزنتال« درباره فلسفه سیاسی اسلام :

مقدمه

«اروین ایزاک یاکوب روزننال۱۹۰ -۱۹۹۱( »ه.(؛ مشهورترین شخصدیت غربدی اسدت که به صور خاص به مطالعه فلسفه سیاسی اسدالمی پرداخنده اسدت. روزنندال؛ مسنشدرق آمریکایی بدا اصدالت آلمدانی و یهدودی و پژویشدگر مطالعدا شدرق شناسدی در دانشدگاه «کمبریج» بود. در سال ۱۹۳۲میالدی، دکنرای خود را با نگارش رسالهای درباره «اندیشهیدای ابن خلدون در باب دولت» به پایان رساند. در سال ۱۹۳۳ به عندوان مددرس زبدان عبدری و منخصص زبانهای سامی به دانشگاه لندن، مهاجر کرد. در سال ۱۹۳ به منچسدنر رفدت و به تدریس ادبیا و زبانهای سامی پرداخت. در سال ۱۹ ۱ به تدریس در دانشدگاه کمبدریج پرداخت و در سال ۱۹ ۷ میالدی، اسناد دانشگاه کلمبیا در ایاال منحده آمریکا شد.

منأسفانه، اطالعا ندانی از زندگی و آثار علمی روزنندال در مندابع کنابخانده ای و حنی منابع الکنرونیکی یافت نمی شود. مه ترین اثر روزننال، کناب «اندیشده سیاسدی در اساله در سدهیای میانه» است که برای نخسدنینبدار در سدال ۱۹ ۱ مننشدر شدد. ایدن کناب، فوق العاده مورد توجه محاف علمی قرار گرفت و مدتها تنها کناب، در نوا خدود به زبان انگلیسی بود. کناب مرکور، منشک از دو بخدش اسدت: بخدش اول بده «قدانون اساسی و تاریخ مسلمانان» و بخش دوه به «سنت افالطونی» می پردازد. ترجمده فارسدی این کناب در سال ۱۳۱۷ مننشر شده اسدت. روزنندال یمچندین در سدال ۱۹، کنداب دیگری با عنوان «اساله در دولت ملی مدرننوشت» که مکمل کناب حاضدر اسدت. در حالی که کناب اول به اندیشه سیاسی اسالمی دور میانده مدی پدردازد، کنداب اخیدر بده اندیشه سیاسی اسالمی دور مدرن پرداخنه که در مواجهه با مدرنینه، شک گرفنه است . اثر دیگر روزننال، «یهودیدت و اسداله» اسدت کده در سدال ۱۹ ۱ مننشدر شدده اسدت. یمچنین برخی از م اال روزننال در ممموعه «فرین اسالمی» مننشر شده است.

بیتردید، روزننال یکی از شخصیتیای مشهور و منخصص در معرفدی فلسدفه سیاسدی اسالمی در غرب است. البنه با اینکه وی تالش میکند برخی از نگاهیای گرشنه، نسدبت بده فلسفه سیاسی اسالمی را ترمی کند، امدا یمچندان بدر اسداس یمدان رییافدت مدیاندیشدد.

یمانطور که بیان شد، کناب «اندیشه سیاسی در اساله میانه» اثر مشدهور و مهد روزنندال در این باب است که نگدارش آن پدس از اننشدار م داال منعدددی دربداره فیلسدوفان سیاسدی اسالمی و ویرایش و ترجمه اثر مهد ابدن رشدد؛ یعندی شدرحی بدر «جمهدوری» افالطدون صور گرفت که به نوعی میتوان گفت این کناب، ویرایش جدیدد و جمدعبنددی مباحدث گرشنه است. این اثر روزننال، فوق العاده مدورد توجده محافد علمدی قدرار گرفنده اسدت و شخصیت یا و اندیشمندان منعددی آن را معرفی و مورد ن د قدرار دادهاندد. «فراندز روزنندال» )۱۹ ۱(، «پینر ورانیز)۱۹ ۱( »، «سیدحسین نصر)۱۹ ۹( »، «جورج حدورانی)۱۹ ۹( »، «پی. یاردی)۱۹ ۹( »، «آن لمبنون)۱۹ ۰( »، «فوزی نمار)۱۹ ( »، «ممیدد خددوری» )۱۹ (، «فیلیددپ یینددی)۱۹ ( » و «اسددماعی الفدداروقی)۱۹ ۷( » از جملدد ایددن شخصیتیا و اندیشمندان یسنند. به طدور خالصده، یدر ندد ایدن کنداب در ارائد اندیشده سیاسی اسالمی به صور نر تاریخی نداموفق اسدت، امدا در پدرداخنن بده ممموعدهای از منفکران منفرد، بسیار قوی عم کرده است. مناسب است ابنددا مباحدث مهد روزنندال در این کناب، تبیین و بررسی شود و سدس به دیدگاه برخدی از منن ددان مدرکور دربدار کنداب «اندیشه سیاسی در اساله میانه» پرداخنه شود.

ماهیت فلسفه سیاسی اسالمی

روزننال از یحسو، تحت تأثیر مطالعا مشهور شرق شناسانه بدر تأثیرپدریری پیدامبر اساله از آموزهیای یهودی و مسیحی تأکید می کند و از سوی دیگر، به زنددهبدودن ایدن دین در عصر کندونی بداور دارد. وی در یمدان بنددیای اولیده م دمده خدویش، بدر تدأثیر آموزهیای یهودی و مسیحی بر دین اساله تأکید دارد و بیان میکندد کده پیدامبر اسداله تدا بزرگسالی، یمواره با یهودیان و مسیحیان در ارتباط بوده است .(Rosenthal , 1968, p.1) در عین حال، به نرر وی، اساله را نمی توان محدود به زمان و نیدز دوره یدایی یمچدون دور میانه و غیره کرد؛ زیرا مادامی که مسدلمانان بده ع ایدد اسدالمی، اعندراف دارندد و می کوشند که آن را درک کنند، دین اساله، یمواره زنده است و افدول نددارد )روزنندال، ۱۳۱۷، ص .)۲۱ این نوا نایماینگی یا در اندیشه روزننال، نشان از عده فه دقیدق وی

رضوانی سنمح / اسلام سیاسی فلسفه درباره «روزنتال» نظریه انتقادی بررسی

۱۷۳

۶۳پیاپی /اول شماره / دهمهف سال

۱۷۴

از دین اساله و آموزهیای اسالمی دارد.

روزننال در خصوص ماییت فلسفه سیاسی اسالمی، یمانندد «ریچدارد والدزر» بده زمینه یای آن توجه دارد. به نرر وی، فلسفه سیاسی مسدلماناناوالًمبدیل:ن ت ابد فلسدفه سیاسی افالطون و ارسطو با نرری خالفت اسدت وثانیداً: محددود بده تأییدد مرجعیدت شدریعت اسدت .(Rosenthal, 1968, p.1) بندابراین، وی در صددد اسدت اندیشدهیدای فیلسوفان اسالمی را بر اساس موقعیت و شراید زمان آنان مورد بررسی قرار دیدد، امدا از آنما که فالسفه اسالمی، مسلمان یسنند و به دلی محدودینی که شرا بدرای آندان در نرر گرفنه است، فلسفه آنان فاقد اسن الل کام و مشروط به شدریعت اسداله مدیباشدد )روزننال، ۱۳۱۷، ص.)۱۷۲ بنابراین، ن طه عزیمت روزنندال در بررسدی فلسدفه سیاسدی فارابی، ابن سینا و ابن رشد، آمدوزه یدای اسداله و نده آمدوزه یدای افالطدون و ارسدطو می باشد؛ زیرا آنان در ابندا فیلسوفانی اسالمی و سدس پیرو افالطدون و ارسدطو یسدنند. فالسفه اسالمی کوشیدند، وحی را با ع ، یماین سازند و حال آنکه بدهطدور طبیعدی در م اه تعارض این دوبرتری، از آنِ وحی است. به یمین دلید ، روزنندال در اسدن الل آنان به عنوان فیلسدوف، تردیدد دارد .(Rosenthal , 1968, p.4) بدا ایدن حدال، وی بده دشواری فه کام فلسفه اسالمی اشاره می کند. بده نردر وی بدرای فهد کامد نیاکدان فلسفه اسالمی و ممموعده ع ایدد برخاسدنه از فلسدفه یوندانی و «یلنیسدنی» بایدد یدح غرب شناس، ادیب، مور فلسفه باسنان و میانه و منخصص تداریخ عمدومی و اسدالمی میانه بود .(Ibid, p.5) به یمین دلی ، به نرر روزننال، جای تأسف است کده در ترجمده اصطالحا عربی باید از اصطالحا غربی اسدنفاده کدرد؛ زیدرا بددین ترتیدب، معندای نخسنین آنها در ی میریزد و معنایی مسیحی میگیرد .(Ibid, p.8)

اما اعن اد به تأثیرپریری فلسفه سیاسی اسالمی از آموزه یای اسالمی، ندان تددوامی برای روزننال ندارد. به نرر وی فیلسدوفان سیاسدی اسدالمی بده لحداظ عملدی، شداگرد افالطون و به لحاظ نرری، شاگرد ارسطو یسنند(.(Ibid, p.4 فلسدفه سیاسدی فیلسدوفان اسالمی به یمان اندازه که بخشی از فلسفه عمومی شان است، به یمان میزان، بخشدی از فلسفه افالطون و ارسطو نیز میباشد .(Ibid, p.113) برای فالسفه اسالمی، پیوندد میدان

سیاست و شریعت از طریق مطالعه افالطون و ارسطو روشن میشدود )روزنندال، ۱۳۱۷، ص.)۱۷۷ البنه به نرر روزننال، فلسفه سیاسدی اسدالمی، یدر ندد مندأثر از افالطدون و ارسطوست، اما صبغ افالطدونی آن برتدری دارد )یمدان، ص .)۱۰ مهد تدر آنکده آثدار فیلسوفان سیاسی اسالمی، یر ند افالطدونی اسدت، امدا آنهدا افالطدونی نداب نیسدنند (Rosenthal, 1968, p.114)اساساً. به نردر روزنندال، افالطدون و ارسدطوی فیلسدوفان اسالمی خالص نیسنند، بلکه یمواره یمراه با منفکدران پدس از آن یسدنند. بده عبدار دیگر، آنان به افالطون و ارسطوی خالص مراجعه نکردند، بلکه یمراه با شروح پدس از آن و از فیلنر و صافی این شروح عبدور کردندد )روزنندال، ۱۳۱۷، ص )۱۰؛ زیدرا آثدار اصددلی افالطددون و ارسددطو در دسددنرس فالسددفه اسددالمی نبددود و ف ددد خالصددهیددای نوافالطونی در دسنرس آنان بوده اسدت )یمدان، ص.) ۱ ۱ ازایدن رو، وی در برخدی از موارد، یمانند «والزر» تالش می کند منبع یونانی برخی مباحث فالسفه سیاسدی اسدالمی را بیابد. به عنوان نمونه، وی در خصوص صفت نبوی رئیس اول که فدارابی در «مدینده فاضله» و «سیاست مدنیه» بیان می کند، می گوید: «من تا کنون به جز نرری «فیض» کده توسد «پلوتینوس» در انه اید شک گرفنه و به ناه تئولوهی )الهیدا ( ارسدطو بده دسدت اعراب رسیده بود، منبع یونانی آن را ننوانسنه اه بیاب » )یمان، ص.)۱۲۱ البنده منبدعیدابی یونانی روزننال به شد ِدیدگاه و عم ِ والزر نیست.

اما مسأله مه و ح ناشدنی برای روزننال، امکان پیوند میدان آمدوزه یدای یوندانی و آموزهیدای اسدالمی اسدت. مفدروض روزنندال، تفداو مدایوی آمدوزهیدای یوندانی و آموزهیای اسالمی است. به نرر روزننال، واقعیت آن است که اگر ده عنصدر دیندی در نزد افالطون وجود دارد که فعالیت سیاسی فیلسوف را به «خددمت بده خددایان» تشدبیه می کند، اما خدای افالطون، یمان خدای انسان صاحب وحی، درسنی و عدالت، عشق و رحمت، آفریننده آسمان و زمین و انسان نیست )یمدان، ص .)۱ مسدلمانان از تفداو اساسی میان قانون الهی زرنْمُ ل بر پیامبر که سعاد تماه انسدانها را در نردر دارد و قدانون افالطون که تنها فیلسوفان را قادر به کسب کمال اعلی می سازد، آگایی داشنند. بده نردر روزننال، این مسأله به ماییت منفاو دو تمدنی برمی گردد کده ایدن دو اندیشده بده آن

رضوانی سنمح / اسلام سیاسی فلسفه درباره «روزنتال» نظریه انتقادی بررسی

۱۷۵

۶۳پیاپی /اول شماره / دهمهف سال

۱۷۶

تعلق داشنند؛ یکی مبننی بر وحی و منمرکز بر خداست و دیگری مبنندی بدر اسدطوره و منمرکز بر انسان عاق است )یمان، ص.)۱۰۱-۱۰۹

مطالب مرکور باعث می گردد که در فه روزننال از افالطون، تأم جدی داشت. آیا وی افالطون تاریخی را شناخنه یا افالطونی غربی که در دور مدرن تصویر میشدود؟ یدر ند این مسأله نیازمند بررسی بیشنر است، اما بهنرر میرسد روزننال در فهد افالطدون و ارسطو، تحدت تدأثیر رییافدتیدای مددرن غربدی و بدهویدژه تحدت تدأثیر روششناسدی تاریخیگرایی است. روزننال یر ند یمواره در تالش است تا فارابی، ابن سینا، ابن رشد و دیگر منفکران اسالمی را بفهمد، اما در تالش نیست، افالطون و ارسدطوی تداریخی و یا حنی افالطون و ارسطوی فالسدفه اسدالمی را بفهمدد و تنهدا بدا تصدویر افالطدون و ارسطویِ غرب مدرن به فه آموزهیای سیاسی فالسفه اسالمی میپردازد.

بررسی نزاا وحی و ع ، از جمله مسائلی است که یمواره، مدورد توجده روزنندال است. به نرر وی، مسأل محوری فلسفه اسالمی، مسأله رابطه میان وحی و ع د اسدت )یمان، ص.)۱۳ معنزلیان، نخسنین کسانیاند که به منازعه میان وحی و ع پرداخنندد، اما فالسفه بهدنبال یماینگی میان وحدی و ع د برآمدندد و یدر دو را بیدانگر ح ی دت واحدی دانسنند )یمان، ص.)۱۰۷ به نرر روزننال، منافیزیح، دالش مهمدی در برابدر کاله اسالمی ایماد کرده است؛ زیرا فیلسوفان اسالمی از طریق الهیدا نوافالطدونی بده اثبا مباحث منافیزیکی می پرداخنند و منکلمان به مباحث قرآنی، نردر داشدنند )یمدان، ص.)۱۰ -۱۰۷ در اساله، مسأله وحی و ع به عنوان ت اب میان قانون الهدی و قدانون انسانی مطرح می شود )یمان، ص .)۱ به نرر روزننال، یم فالسفه اسالمی به بسدندگی ع در فه ح ی تِ وحی، ی نررند و تنها ابن رشد است کده تحدت تدأثیر غزالدی بدر

نابسندگی ع انسان در ح ی ت کام وحی، معن د است .(Rosenthal, 1968, p.115) بهنرر میرسد مشک روزننال در فه ع گرایی و شریعتگرایدی، مبنندی بدر نگداه جداییانگاری یا تعارضنگری وحی و ع است. به عبار دیگر، بدر اسداس رییافدت مسیحی، یمواره میان وحی و ع ، تعارض و جدایی وجود داشنه است؛ بهگونه ای کده جمع و یماینگی میان این دو، قاب تصور نیستدر؛ حالی که نگاه مکمل گرایانه به این

دو معرفت که در فلسفه اسالمی وجود دارد،اساساً مورد نردر روزنندال و امثدال ایشدان نیست. در فلسفه اسالمیاساساً، تعارضی میان وحی و ع وجود ندارد؛ زیرا یدر یدح در جایگاه خویش قرار دارند؛ به طوری که تعارضی با دیگری پیدا نمیکنند، اما در نگداه مسیحی، اجنماا این دو منبع معرفنی، ممکن نیست. روزننال در رییافنی مسدیحی قدرار دارد که به تعارض میان وحی و ع ، باور دارد. البنده شداید گفنده شدود، بدا توجده بده یهودیبودن روزننال، نکنه مرکور نیازمند بررسی است، اما بهنرر میرسد در این مسأله، خود دین بما یو دین، ن شی ندارد؛ بلکه رییافت مسدیحی، ن دشآفدرین اسدت کده در مطالعه تاریخی غلبه دارد، ولی این بهمعنای آن نیست که منفکر ی باید مسدیحی باشدد، کما اینکه در برخی از جوامع اسالمی، به دلی غلبه رییافت غربدی، برخدی از منفکدران اسالمی، غربی میاندیشند و در گفنمان اندیشه غربدی قدرار مدیگیرندد. بده عدالوه ید «نمار» و ی «حورانی» یر دو معن دندد کده رییافدت روزنندال بده فلسدفه اسدالمی، برگرفنه و منأثر از رییافت «اتین هیلسون»، نسبت به موقعیدت مسدیحی اسداله اسدت. روزننال، تأثیرپریری مرکور را به روشدنی در فصد اول کنداب خدویش، تحدت عندوان «جستوجوی سعاد » نشان داده است .(Ibid , p.13)

فیلسوفان سیاسی اسالمی

اما ویژگی بارز روش شناسی روزننال «اندیشمندمحوری» به جای «اندیشهمحوری» اسدت. روزننال سعی میکند یمواره مباحث فلسفه سیاسی اسالمی را در قالدب فیلسدوفان اسدالمی دنبال کند، حنی از ویژگییای ویآن است که صرفاً در دور میانه، باقی نمدیماندد و سدعی میکند اندیشه سیاسی را تا دور معاصر، بسدد دیدد. بده نردر وی، بدرای اندیشده سیاسدی اسالمی، زوال معنا ندارد؛ زیرا تا مادامی که مسلمانان بر ع اید خویش پدایبندد یسدنند ایدن اندیشه، حیدا دارد. ازایدن رو، وی بدر خدالف «اشدنراوس» و «والدزر» در آثدار خدویش، فیلسوفان سیاسی منعددی را مورد بررسی قرار مدی دیدد کده در اینمدا بده هدار فیلسدوف سیاسی برجسنه؛ یعنی فارابی، ابن سینا، ابن باجه و ابن رشد، اشار اجمالی میشود.

نگاه روزننال به فلسفه سیاسی فارابی، صرفاً نگدایی تأسیسدی اسدت. وی فدارابی را

رضوانی سنمح / اسلام سیاسی فلسفه درباره «روزنتال» نظریه انتقادی بررسی

۱۷۷

۶۳پیاپی /اول شماره / دهمهف سال

۱۷۸

مه ترین فیلسوف سیاسی اسالمی نمی داند، بلکه ف دد وی را مؤسدس فلسدفه سیاسدی اسالمی میداند که یدفش پرداخنن به انسان کام بود و از این منرر به مباحث سیاسدی رسید. فارابی، مؤسسی است که آثار سیاسی او مبننی بر اندیشدهیدای افالطدون اسدت و فیلسوفی است که فلسفه یونانی یلنیسنی را با آموزهیای اسالمی، ادغاه نمدود. بده نردر روزننال، فارابی تحت تأثیر منفکران نوافالطونی بود و بر این اساس، کناب «الممع بدین رأی الحکیمین» را نگاشت )روزننال، ۱۳۱۷، ص .)۱۱ با این حدال، بده نردر روزنندال، فارابی، نخست فردی مسلمان و سدس شاگرد افالطون، ارسدطو و مفسدران و جانشدینان یلنیسنی بود )یمان، ص.)۱۱۷ البنه در نرر روزننال، میزان اسدالمی و افالطدونی بدودن آثار فارابی، منفاو است. بده عندوان نمونده، مدیند فاضدله و سیاسدت مدنیده، بیشدنر افالطونی است و «فصول مدنی» بیشنر اسالمی است )یمان، ص.)۱۳۲ در فصول مدنی، شرط فلسفی غایب است؛ در حالی که در مدینه فاضله و سیاست مدنیه، شدرط فلسدفی برای حاک ضروری، است و در نبود آن اساساً مدینه، بدون حاک خواید بدود )یمدان، ص .)۱۲ یمچنین ت سیبندیدمُن غیر فاضله، به نوعی منطبق بر ت سی بندی افالطدون در هار حکومت نداقص «تیموکراسدی»، «الیگارشدی»، «دموکراسدی» و «تیراندی» اسدت )یمان، ص)۱۲۷اساساً.ریاست فاضله در تناظر با دولدت ایدده آل افالطدون و ریاسدت جایله در تناظر با دولت یای ناقص افالطون قرار دارد )یمان، ص.) ۲ ۲ وقنی روزنندال از دولتیای ناقص افالطون صحبت می کند )یمان، ص)۱۱۳، معلوه نیست منردور وی دولتیای ناقص رسال «جمهوری» است یا رسال «مرد سیاسی»؟ اگر منرور، دولتیای ناقصجمهوری باشد که اساساً افالطون یمه آنها را نفی میکند و اگر منرور دولتیای ناقص مرد سیاسی باشد که نین یزی از محنوای کناب روزننال برنمی آیدد؛ زیدرا وی اساساً ییچگونه ارجاعی به این رساله نمیدید.

یمواره ایمیت رساله مرد سیاسی افالطون در افالطونشناسی مورد غفلت واقع میشدود. غفلت از رساله مرکور باعث شد که، اندیشمندان غربی یمانندد روزنندال در مطالعده فلسدفه سیاسی اسالمی و بهویژه در بحث طب هبندی حکومتیا یمدواره تدالش کنندد، طب دهبنددی حکومتیا از سوی فارابی و دیگر فیلسوفان سیاسی را با رساله جمهوری افالطدون، م ایسده

کنند و حال آنکه اگر توجهی به رساله مرد سیاسی شدود، آنگداه فهمیدده مدیشدود افالطدون طب هبندی مطلوب خود را در آنما ارائه داده استنه، در جمهوری که صرفاً به دنبدال تبیدین حکومت مطلوب خود )حکدی حداک ( و حکومدتیدای دیگدر بدر اسداس ندوعی نگدایی اسن را گرایانه و شراید موجود است که از نرر افالطون نادرست و ناصحیح مدیباشدد. ایدن مسأله به خوبی در آرای روزننال برجسنه است؛ آنما که ایشان تدالش مدیکندد طب دهبنددی حکومتیا در آثار فیلسوفان سیاسی اسدالمی را بدا طب دهبنددی حکومدتیدا در جمهدوری بسنمد. نگارنده تا کنون در جایی نیافنه است که روزننال و دیگر اندیشدمندان غربدی اشدار محنوایی به رساله مرد سیاسی افالطون داشنه باشند یا ایمینی برای آن قائ باشند.

یر ند در نگاه روزننال، فارابی، سننز آموزهیای یونانی و آموزه یای اسالمی اسدت )یمان، ص)۱۲۰، اما وی ندان به این سننز، اعن ادی ندارد. به نرر روزنندال، صدادقانه باید پریرفت که جز از طریق شح منط ی و نه دلی و بریان، نمدی تدوان وجدود ندین سننزی را میان یونان و اساله، اثبا نمود؛ زیرا از دو نردامی کده دارای مبدانی منفداو یسنند، نباید اننرار سازگاری و یماینگی داشت )یمان، ص.)۱۳۲ البنه یمانگونده کده پیش از این بیان شد، این نوا نگاه روزنندال، بدیتردیدد ناشدی از عدده درک درسدت و مسن فلسفه سیاسی س راط و افالطون است.

در اندیشه روزننال، فلسفه سیاسی ابن سینا نیز به روشنی سدننزی میدان آمدوزه یدای اسالمی و آموزهیای یونانی است؛ را که شبایت زیادی میدان افالطدون و ابدن سدینا و میان قانون خداوند افالطون و قانون خداوند ابن سینا وجود دارد. البنه در نرر روزنندال، یر ند خدای صاحب وحی، عشق و مهربانی اساله، یمان خدای افالطون نیسدت، امدا به یر حال، خدای افالطون، آنگونه که در فص دی «قوانین» آمده، ابن سدینا را تحدت تأثیر خویش قرار داده است )یمان، ص.)۱۳۹ با این وجود، به نرر روزنندال، در حدالی که قلمرو شریعت تا جهان آخدر را دربرمدی گیدرد، «نومدوس» افالطدون فاقدد ندین قلمرویی است )یمان، ص.) ۱ ۱ یمانگونه که بیان شد این نوا نگاه روزننال به فلسدفه سیاسی افالطون، فاقد اسنداللی قوی است. عالوه آنکه روزننال، تحلی «یانری کربن» در خصوص «حکمت مشرقیه» ابن سینا را می پریرد، بدون آنکده تدوجهی بده تمدایزاتی

رضوانی سنمح / اسلام سیاسی فلسفه درباره «روزنتال» نظریه انتقادی بررسی

۱۷۹

۶۳پیاپی /اول شماره / دهمهف سال

۱۸۰

داشنه باشد که به لحاظ مبانی با یانری کربن دارد )یمان، ص.)۱۳۱

در این میان، فلسفه سیاسی ابن باجه، منفاو است. به نرر روزننال، اگدر تنهدا یدح

ع گرا در دور میانه اساله وجود داشنه باشد، یماندا ابدن باجده خوایدد بدود )یمدان،

ص )۱؛ زیرا به زع روزننال، ابن باجه در اندیشهورزی به افالطون، ارسطو، اسداله و تعهدا و آیینیای خویش پشت میکند. ابن باجه، دیددگاه افالطدون، مبندی بدر اینکده فیلسوف به عنوان شهروند دولت ایدده آل، تکدالیفی در قبدال جامعده )شدهر( دارد را رد می کند و با حمایت از انزوا و اعنزال در صدد یافنن رایی در جهان ناقص و ناساز برای رسیدن به کمال و سعاد فردی برمی آید )یمدان، ص .)۱ فالسدفه اسدالمی؛ یمانندد فارابی، ابن سینا و ابن رشد برآنند کده دولدت ایددهآل، تنهدا از طریدق قانونگدرار نبدوی می تواند به وجود آید، اما ابن باجه، معن د است که دولت ایدهآل از طریق دولت ناقصده و از طریق نوابت که یمانند «غربا » یسنند به وجود می آید )یمان، ص.)۱۲۱ ازایدنرو، به نرر روزننال، نگاه ابنباجه به نوابدت، بده نگداه افالطدون نزدیدح تدر اسدت )یمدان، ص.) ۱ ۳ ابن باجه برخالف ابن رشد، معن د نیست که کمال اعالی انسدانی و سدعاد قصوی، تنها در دولت ایده آل امکانپریر اسدت )یمدان، ص)۱ ۹، بلکده کمدال دولدت، منضمن کمال فردی نیز یست )یمان، ص.) ۱ ۳

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.