مقاله نظریههای برنامهریزی و زمینههای شکل دهنده آنها از اوایل قرن بیستم تا اواسط دهه ۱۹۷۰


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
20 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله نظریههای برنامهریزی و زمینههای شکل دهنده آنها از اوایل قرن بیستم تا اواسط دهه ۱۹۷۰ دارای ۲۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نظریههای برنامهریزی و زمینههای شکل دهنده آنها از اوایل قرن بیستم تا اواسط دهه ۱۹۷۰  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نظریههای برنامهریزی و زمینههای شکل دهنده آنها از اوایل قرن بیستم تا اواسط دهه ۱۹۷۰،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نظریههای برنامهریزی و زمینههای شکل دهنده آنها از اوایل قرن بیستم تا اواسط دهه ۱۹۷۰ :

مقدمه

این مقاله به مطالعه و بررسی نظریههای برنامهریزی تا اواسط دهه ۱۹۷۰ و زمینههای شـکلدهنـده آنهـا میپردازد. یکی از دلایل انتخاب دهه ۱۹۷۰ به عنوان مرز انتهایی بررسی نظریههای برنامهریـزی در ایـن مقاله، این است که دهه مذکور مرز واسطی است بین نظریههای پیش از آن، که در این مقاله در قالب سـه دوره متمایز موضوع بررسی قرار گرفتهانـد و نظریـههـای بعـد از آن، کـه بـا ارائـه و رواج نظریـههـای برنامهریزی ارتباطی و پساپوزیتیویستی در دو دهه اخیر همـراه گـشته اسـت. ایـن مقالـه در برابـر ایـن پرسش که چرا نظریههای برنامهریزی شکل میگیرند و اینکه در برابر کدام مسئله این نظریه هـا پرداختـه شدهاند و چرا و چگونه این چنین تغییر و تحول یافتهاند، به تبعیت از فلاسفه علم این فرض را می پذیرد که نظریهها ـ بدون هیچ برچسبی خاص ـ بـرای پاسـخ گـویی بـه شـرایط تـنشزا و محتـاج تبیـین و تجـویز پرداخته میشوند. آنها از دنیای بیرونی تأثیر میپذیرند. فرض دیگر این است که نظریههای برنامهریـزی در خلأ اجتماعی ـ مثل آن چیزی که در علوم طبیعی به چشم میخورد ـ شکل نمیگیرنـد بلکـه بـهوسـیله افراد در موقعیتهای اجتماعی واقعی به وجود میآیند. نظریهپردازان برنامهریزی در پی تبیین، توجیـه و تفسیر برنامهریـزی در زمینـه و بـستر اجتمـاعی خـاص خودشـان هـستند. بـه عبـارت دیگـر، نظریـه و نظریهپرداز به طرز پیچیدهای با عمل و واقعیتهای برنامهریزی و سیستم اجتماعی ـ اقتصادی و سیاسی و معرفتشناختی که در آن شکل مـیگیرنـد، محـدود مـیشـود. تغییـر در واقعیـتهـای برنامـهریـزی و زمینههای آناحتمالاً در نحوه ادراک و تصور نظریهپردازان برنامهریزی از ماهیت حرفه خود، ماهیـت و

۴۰۱ نقش نظریه و ماهیت فرایندها و تغییرات اجتماعی انعکاس می یابد. بنابراین برای درک و فهـم نظریـههـای برنامه ریزی و تغییرات و تحولات آنها باید نیروهای اقتصادی ـ اجتماعی، سیاسی و معرفتشناختی مولد آنها را شناسایی کرد. در این مقاله سعی بر آن است که ماهیت خود نظریه ها و نیز تـأثیر ایـن عوامـل در شکلگیری نظریههای مختلف برنامهریزی در سه دوره متمایز مورد مطالعه قرار گیرد.

مقاله حاضر بعد از ارائه تعاریفی از برخی از مفاهیم پایه، به دستهبندی انواع نظریهها در شهرسازی میپردازد و موضوع کار را بر پایه یکی از انواع نظریهها ـ یعنی نظریه برنامهریزی ـ مـی گـذارد. در گـام بعد به دستهبندی ادوار مختلف نظریه و عمل برنامهریزی شهری از دیدگاه صاحبنظران مختلف پرداختـه میشود و اینها، در سه دوره کلی و قابل انطباق با یکدیگر قابل جمع برشمرده میشوند. در درون هر یک از دورهها، نظریههای مختلف برنامهریزی و نیز عوامل مؤثر بر شکلگیری و افول آنها موضوع بررسـی و تحلیل قرار میگیرد. در ادامه نگاهی موجز به تحولات سه دهه اخیر در نظریهپردازی پساپوزیتیویستی انداخته میشود و در نهایت مقاله با نتیجهگیـری کوتـاهی دربـاره عوامـل مـؤثر بـر شـکلگیـری نظریـه برنامهریزی به پایان میرسد.

نظریه چیست؟

نظریه از دیدگاه تولمین۱ فراهمآورنده تبیین است. تبیینها در حقیقت پاسخهایی به تـنشهـای حاصـل از مشاهده رویداد حوادث غیرمنتظره در ذهن انسان محسوب میشوند. نظریه و نظریهپردازی تلاشی است در جهت کاستن از حیرتی که از مشاهده اینگونه حوادث در ذهن انسان بهوجود میآید ( ,ص،کذ ,ط۲أئهً ذ). این پاسخ نیز چیزی نیست، جز نشان دادن زنجیرهای از سلسله مراتبعلّی معلولی بـا مکانیـسمعلّـی.

نشان دادن مکانیسم علی رکن هرگونه تبیین علمی است. مکانیسمی علی است که در نهایت رخداد حادثـه

A را با ذکر زنجیره علی و معلولی به علت B میرساند (لیتل، ۱۳۷۳، .(۲۲

ذکر مکانیسمهای علی و معلولی و بیان آنصـرفاً بـرای تبیـین حـوادث گذشـته و حـال نیـست بلکـه

میتواند به عنوان پایهای برای کنترل آینده نیز به کار رود. از اینرو ذهن انسان توانایی دارد که نـه تنهـا آن چیزی را که هست تبیین کند، بلکه ـ در درون محدودیتهای موجـود ـ مـیتوانـد باعـث اتفـاق افتـادن رویدادهایی شود که به نفع وی است. به عبارت دیگر، انسان قادر است تا بر رویداد برخی حوادث آینـده که از نظر آنها موجب تنش و حیرت در آنها خواهد شد، یعنی برای آنها مطلوب نیست، پیشدستی و کنترل کند (ذ ,ص،کذ ,ط۲أئهً).

طبقهبندی انواع نظریه های شهرسازی

در گزارشی که انستیتو سلطنتی برنامهریزی شهری انگلستان درباره نظریههـای برنامـهریـزی در سـال

۱۹۶۹ انتشار داد، دو نوع نظریه در این حوزه به چشم میخورد که در این گزارش نظریههای رویـهای۲ و

نظریههای محتوایی۳ نام گرفتهاند، که به ترتیب مطابق پیشنهاد فالودی به نظریه برنامهریزی۴ و نظریه در برنامهریزی۵ معروف شدهاند (خ ,ص،کذ ,ط۲أئهً). به عبارت دیگر، این تقسیمبندی بین نظریـههـای فراینـد برنامهریزی با نظریههایی است که مرتبط با پدیدهها یا موضوعات برنامهریزی اسـت. بعـدها نـوع سـوم نظریهها نیز به این جمع افزوده شد که به نظریه برای برنامهریزی۶ مشهور گـشتند ( ,ذنکذ ,ئئکغغپهطق خذ). اگرچه این نوع انشقاق در برنامهریزی به واسطه تأکید ضمنی بر هویت غیرسیاسی و ماهیت تکنیکی صرف از سوی عدهای از صاحبنظران مورد انتقاد قرار گرفته است، با این حال این تمایزافکنی بین ابعـاد محتـوایی و رویـهای هنـوز گونـهشناسـی رایـج و مقبـولی بـرای درک نظریـههـای برنامـهریـزی اسـت

(تص ,لتتل ,طک؟طصط۲غکعئئ.(A

نظریه برنامهریزی

نظریه برنامهریزی به موضوعات اساسی در برنامهریـزی مـیپـردازد؛ یعنـی موضـوعاتی ماننـد فراینـد برنامهریزی، فراگیری تمامی کنشگران و ارتباطات بین آنهـا در برنامـهریـزی، و نیـز قـدرت و تـضاد در برنامهریزی و توسعه شهری. این حوزه زمانی در نیمه دوم قرن بیستم به شکل رشتهای متمـایز درآمـد که طی آن درک کالبدی و معماری شناختی از شهر با ورود علوم اجتمـاعی و جغرافیـا تکامـل پیـدا کـرد (صتخ ,کتتل ,غپکغطلاطصأد). در این دسته نظریهها ـ که موضوع محوری مقاله حاضر نیز هستند ـ فراینـد و عملیات برنامهریزی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و تشریح و تبیین میگردد. در ادامه بهصـورت تجویزی و هنجاری، نظریههایی برای بهبود و ارتقای این فرایند و عملیات ارائه میشود. به بیان دیگر، در این دسته از نظریهها تلاش میشود به این پرسش پاسخ داده شـود کـه برنامـهریـزی چگونـه بایـد اداره شود و سازمان یابد تا بهترین نتیجه بهدست آید (خذ ,ذنکذ ,ئئکغغپهطق). از دید الکساندر ( ,طک۲غهxکئA ،،ص ,ذتتل)، دانش لازم در حوزه نظریه برنامه ریزی را میتوان در سه دسته جمعبندی کـرد: الـف) درک و شناخت عقلانیت و استدلال پشتیبان برنامهریزی؛ ب) آشنایی با تعامل برنامـهریـزی، اجـرا و بـازار؛ و ج) درک و شناخت فرایند برنامهریزی از دید هیلـی و همکـارانش (ن ,ذنکذ ,حئه صک yکئهکد). هـدف اصـلی این نظریهها، اعتلای عقلانیت در انجام (عمل اجتماعی) است.

نظریه در برنامهریزی

این دسته نظریهها از رشتههای مختلف اقتباس شده و بسیار متنوعاند. نظریه در برنامهریـزی مـرتبط بـا پدیدههایی است که برنامهریزی شهری با آنها درگیر است. به عبارتی دیگر، موضوع شهرسازی ـ شـکل و عملکرد شهر ـ موضوع نظریه در برنامهریزی اسـت. واژههـا و اصـطلاحاتی چـون مطالعـات شـهری۷

شهرسازی و معماری نامه ; آنها دهندهشکل هایزمینه و ریزیبرنامه هاینظریه

۱۰۵

شهرسازی و معماری نامه ۸۹ تابستان و بهار | چهار شماره | هنر دانشگاه دوفصلنامه

(شهرشناسی) و نظریه شهر۸ میتواند مترادف با آن قـرار گیـرد. مطـابق نظـر مـک کانـل ( ,ئئکغغپهطق خذ ,ذنکذ)، این نظریهها پایه و اساسی هستند برای آن چیزهایی که برنامه ریزان انجام می دهند یـا تولیـد میکنند. همانند نظریه برنامـهریـزی، نظریـه در برنامـهریـزی نیـز مـیتوانـد بـه دو گونـه تقـسیم شـود:

الف) نظریههای تبیینی در برنامهریزی۹؛ و ب) نظریههای تجویزی در برنامهریزی.۱۰ نظریههای تبیینی در برنامهریزی شامل مواردی است که در پی تبیین پدیدههای اجتمـاعی، جغرافیـایی و اقتـصادی اسـت کـه برنامهریزان با آن مواجهاند. نظریههای تجویزی یا هنجاری در برنامهریزی، با تولید طرحها و پیشنهادها و استراتژیها مرتبط است ۲)طتع). با این حال، از دیـد ارنـست الکـساندر (بـه نقـل از ,ختتل ,ط؟أتطلاططA ذصخ)، تعریف و تحدید ابعاد محتوایی برنامهریزی دشوار است، زیرا میتواند طیفی از موضوعات متنـوع را ـ مانند حملونقل، مسکن، خدمات بهداشتی و سیاستهای توسعه اقتصادی ـ در بر گیرد. تقـسیمبنـدی براساس ویژگـیهـای عملکـردی ماننـد کالبـدی، اجتمـاعی، سیاسـت عمـومی و برنامـهریـزی اقتـصادی دستهبندی دیگری برای تعریف ابعاد محتوایی برنامهریزی است.

همـان نظریـهپـرداز (،،ص ,ذتتل ,طک۲غهxکئAض در مقالـهای بـا عنـوان »شـناخت چـه چیـزی بـرای برنامهریزان لازم است؟«، هسته دانشی لازم برای برنامهریزان را در بعد نظریههای محتوایی بدین شـرح فهرست میکند: شناخت قوانین و مقررات قانونی و نهادهای مرتبط با آنهـا؛ درک و شـناخت نظریـههـای اقتصاد خرد و کاربرد آنها، توانایی تفسیر ضوابط منطقهبندی و کاربرد مـستقیم آنهـا در مـوارد خـاص؛ درک و شناخت فضا و محیط مصنوع؛ درک و شناخت گزینههای برنامهریـزی کالبـدی؛ دانـش در زمینـه

۶۰۱ تحول اشکال شهری در نتیجه نیروهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی؛ آشنایی بـا فراینـد توسـعه و در نهایت درک و شناخت موضوعات شهری معاصر و استراتژیهای برخورد با آنها.

نظریه برای برنامهریزی

گونه سوم این نظریهها که نتیجه تحقیقات مربوط به ورود نظریههای اخلاقی و سیاسی در برنامـهریـزی است در پی تبیین و پاسخ به این پرسش است که: چرا برنامهریزی و جامعه این گونه هست که میبینـیم؛ یا اینکه در آینده چگونه باید باشد؟ (خذ ,ذنکذ ,ئئکغغپهطق). نظریههای تجویزی برای برنامـهریـزی در پی ارائه معیارهایی اخلاقی و سیاسی برای آزمون نظریـههـای برنامـهریـزیانـد؛ بـه ایـن معنـی کـه آیـا برایندهای حاصل از اقدام مبتنی بر نظریه از لحاظ اخلاقی درست اسـت یـا نـه؟ ایـن آزمـون بـا افـرادی مرتبط میگردد که از طرح منتفع یا متضرر میشوند (بگ ۲,طتع).

نظریه رویهای,نظریه

برنامهریزی(نظریههای

مربوط به رویه و فرایند

برنامهریزی)

انواع نظریههای

شهرسازی

نظریه در برنامهریزی, ظریه محتوایی(نظریهها مربوط به موضوع و محتوای برنامهریزی)

ظریه برای برنامهریزی ورود نظریههای اخلاقی و سیاسی در برنامهریزی)

تبیینی: روش و تجویزی: روش و تبیینی: چرا تجویزی:موضوع
فرایند کنونی فرایند کنونی موضوع (شهر)چگونه باید
برنامهریزی چگونه برنامهریزی چگونه
است؟ چرا؟ باید باشد؟ (شهر)اینگونه است؟ باشد؟

تبیینی: جامعه و تجویزی: جامعه و
برنامهریزی چگونه برنامهریزی چگونه
است و چرا؟ باید باشد؟

شکل .۱ انواع نظریههای شهرسازی

منبع: برگرفته از ص،کذ ,ط۲أئهً ,ذنکذ ,ئئکغغپهطق

ادوار مختلف نظریهپردازی شهری

مورخان برنامهریزی، طرح هوسمان برای پاریس را خاستگاه برنامهریزی شهری مدرن میداننـد کـه در اواسط قرن نوزدهم صورت گرفت. اگر این را نپذیریم، شروع برنامهریزی مـدرن را مـی تـوان بـه اواخـر قرن نوزدهم نسبت داد؛ یعنی زمانی که نهضت بهبود مسکن و بهداشت شهری در آلمان، بریتانیا و امریکا در حال شکلگیری بود (کتل ,نککذ ,غهعأکش). از آن زمان برنامهریزی شهری تغییر و تحولات بسیاری یافته است. مرور متون مرتبط با موضوع سه دوره متمایز از هم نظریهپردازی را تا اواسط دهه ۱۹۷۰ از یکدیگر بازمیشناسد، دوره اول از آغاز برنامهریزی شهری مدرن تا دهه ۱۹۶۰ است. بهتـرین نـام بـرای این دوره، دوره برنامهریزی بلوپرینتی یا عصر غلبه طرح جامع۱۱ است (خ،ل ,کنکذ ,ئئهد). نظریهپردازان دیگر از این دوره با نام دوره غلبه سنت طراحی شهری۱۲ یاد کردهانـد (ز ,لنکذ ,حئه صک yکئهکد). فـالودی در مقالهای که در سال ۱۹۸۲ با عنوان »سه پارادایم در برنامهریزی شهری« در کنفرانس اکسفورد ارائـه میدهد، از این دوره با نام دوره تسلط پارادایم موضوعگرا۱۳ در برنامهریزی یاد می کنـد ( ,لنکذ ,ط۲أئهً لن). این پارادایم تا اواخر دهه ۱۹۵۰ در حوزه برنامهریزی شهری غالب بوده و برنامهریـزی را متـرادف با تهیه طرحی فیزیکی و ثابت برای موضوع برنامهریزی (شهر) میدانسته است.

دومین پارادایم که در امریکا و در دهه ۱۹۵۰ تأثیر زیادی داشته و از طریق آثار مکلولین و چادویک و دیگران در دهه ۱۹۶۰ وارد بحثهای برنامهریزی شهری بریتانیا شد، نظریه برنامهریزی رویهای۱۴ نـام داشت که برنامهریـزی را فراینـد مـدیریت اجتمـاعی قلمـداد مـیکـرد (ز ,لنکذ ,حئه صک yکئهکد). بـه نظـر پیتر هال، بهترین نام برای این دوره، دوره دیدگاه سیستمی در برنامهریزی شـهری اسـت ( ,کنکذ ,ئئهد خ،ل).

با وجود این، دهه ۱۹۷۰ نه تنها شاهد در هم ریختن تـسلط نظریـه برنامـهریـزی رویـهای یـا دیـدگاه سیستمی در برنامهریزی بود بلکه دیگر مواضع نظری نیز نقایص آشکاری را از خود نـشان دادنـد. دهـه

۱۹۷۰ با ظهور شماری از مواضع نظری رقیب در برنامهریزی شهری همـراه بـود کـه پتـسیهیلـی، مـک دوگال و جی توماس از آن به دوره تکثرگرایی نظری۱۵ یاد کردهاند. این دوره که در اواخـر دهـه ۱۹۶۰ و

اوایل دهه ۱۹۷۰ پا گرفت، دوره بسیار نامتجانس و گیج کننـدهای اسـت کـه بهتـرین نـام بـرای آن از دیـد پیتر هال، عصر برنامهریزی بهصورت مشارکت مداوم در تضاد۱۶ است (خ،ل ,کنکذ ,ئئهد). پیترهـال در یکی از مقالات خود با عنوان شهر ـ نظریه۱۷ این دوره را دوره بحـران پـارادایم۱۸ نـام داده اسـت ( ,ئئهد

ت،ص ,خککذ).

دوره اول: برنامهریزی از آغاز قرن بیستم تا دهه ۱۹۶۰

در این دوره هیچ نوع نظریه برنامهریزی وجود ندارد. آموزش برنامهریـزی متـرادف بـا آمـوزش تولیـد طرحهای فیزیکی ایستاست، و نه تدریس روشها و فرایندهای آن، فراینـد و رویـه در ایـن دوره از جملـه مفاهیم بسیار نامأنوساند. شاید شناختهشدهترین و شاخصتـرین اندیـشمند در برنامـهریـزی ایـن دوره پاتریک گدس باشد که بیشتر از همه ساختاری منطقی به برنامهریـزی بخـشید. نماینـدگان دیگـری چـون پاتریک آبرکرومبی و توماس آدامز از وی پیروی کرده اند (لنکذ ,ط۲أئهً). از حدود سـالهـای ۱۹۲۰ تـا

۱۹۶۰، مراحل کلاسیک برنامهریزی که به همه دانشجویان تدریس میشد در سه مرحله برداشت و تحلیل و طرح۱۹ خلاصه میشد که اولین بار بـهوسـیله پاتریـک گـدس تـدوین و تـدریس شـد (کنکذ ,ئئهد). در تازهترین بیوگرافی گدس که بهوسیله بورمن۲۰ نوشته شده است، سرچـشمههـای دکتـرین برنامـهریـزی گدس به اگوست کنت و فردیناند لیپلی۲۱ برمیگردد (زن ,لنکذ ,ط۲أئهً)؛ پس بیجهت نیست کـه فـالودی

شهرسازی و معماری نامه ; آنها دهندهشکل هایزمینه و ریزیبرنامه هاینظریه

۱۰۷

شهرسازی و معماری نامه ۸۹ تابستان و بهار | چهار شماره | هنر دانشگاه دوفصلنامه

۱۰۸

پاتریک گدس را قهرمان پارادایم موضوعگـرا در برنامـهریـزی مـینامـد، چـون از دیـد جامعـهشناسـان

(توسلی، (۱۳۷۰ نیز اگوست کنـت بنیـان گـذار جامعـهشناسـی پوزیتیویـستی هـم نظریـهپـرداز شـاخص جامعهشناسی موضوعگراست.

مطابق این نظریه، برنامهریزی در واقع مطالعه برخی موضوعاتی است که نیازمند توجهاند. از نتیجـه مطالعات و درک و فهم موضوعات، شامل روندهای تغییر ـ کـه از تجزیـه و تحلیـل اطلاعـات مرحلـه اول استنباط میشود ـ انتظار میرود مسیرهای حرکت برای اقدامفوراً به دسـت آیـد. در ایـن رویکـرد، هـیچ توجهی به مرحله استنباط نظریه تجویزی از نظریه تبیینی (شناخت مسائل و به تبع ارائه راهحل) صـورت نمیگیرد. عمل و اقدام (راهحل) با سادگی تمام از دانش (برداشت و تجزیـه و تحلیـل در گـام اول و دوم)

تبعیت میکند. عامل شناسایی (برنامهریز) بهدلیل جدایی موضوع از شناسنده در رویکـرد پوزیتیویـستی بیشتر از آن چیزی که شواهد و ظاهر صحت آن را نشان میدهند، انجام نمیدهد. در این رویکرد معرفت و دانش عینی و یقینی تلقی می شود. شناخت از طریق تحقیقات بهدست مـیآیـد و بـهوسـیله کارشناسـان ارائه میشود. این کارشناسان و متخصصاناند که بالاتر از همه بهترین مسیر عمـل را نـشان مـیدهنـد؛ یعنی باور به قدرت رهاییبخش علم و تخصص فنی. پیشرفت این نظریه مدیون گدس و توصیه وی است، که: »قبل از ارائه طرح، پیمایش کن. ۲۲« البته جوهره آن به نوعی در فلسفه طراحی نیز نهفتـه اسـت؛ یعنـی در جایی که مطالعه بیشتر شبیه نوعی اندیشه و تفکر درونی است تا زمانیکه آن جهش خلاق زاده شود.

در این نظریه گامی که در آن دانش و شناخت به صورت پیشنهادهای عملی برگردانـده مـیشـود،کـاملاً مغشوش است و روشن نیست (،ن ,لنکذ ,ط۲أئهً).

اولین طرحهایی که براساس این رویکرد تهیه شدند، طـرحهـاییکـاملاً ایـستا و فیزیکـی (بلـوپرینتی)

بودند که آیندهای مطلوب و قطعی را برای دورهای مشخص ترسـیم مـیکردنـد کـه بایـد در افـق زمـانی مشخص عملی میشد. این نگرش را پاتریک گدس شارح اول این نظریه در برنامهریزی جاری کرد. جملـه معروف وی »قبل از ارائه طرح پیمایش کن« گواهی بر این حقیقت است. وی معتقد بود که تنها با شـناخت گذشته و حال، و پیش بینی آینده شهر هست که میتوان مسیر درست توسعه را دریافت ( ,خککذ ,کک۲۲کن
ذصص).

این دوره، همانگونه که بتی۲۳ از آن یاد میکند، دوره طلایی برنامهریزی است. برنامـهریـزان رهـا از هرگونه نزاع و برخورد سیاسی و بااطمینان تام و تمام از توان و ظرفیت فنی خـود، سـوار بـر حرفـه بـه جلو میتازند. البته این شیوه از برنامهریزی با دنیای بیرونـی آن دوره هـم تـا حـدودی مطابقـت داشـت.

رکود جمعیت و اقتصاد باعث میشد که مداخلات برنامهریزی بـزرگ بـه نـدرت و بیـشتر بـرای دورهای کوتاه صورت بگیرد (زخص ,خککذ ,ئئهد). البته، بهراستی این گونه جهان رؤیایی بیش نبود، زیـرا در طـول دهه ۱۹۵۰ بعد از جنگ جهانی دوم و شروع سازندگی و ترمیم اقتصادی، این تلقی با واقعیت به هیچ روی تطابق نداشت. همه چیز با حرکت شتابان و تحولات فزاینده خود، خارج از توان کنترلی بشر می نمـود. در نهایت، سیستم برنامهریزی قدیمی که مناسب دنیایی ایستا بود، در این گیـرودار مغلـوب و مـستهلک شـد

(خخصسزخص ۲,طتع).

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.