مقاله کاربرد روش تحقیق کیفی برای فهم ابعاد عاطفی مکان (نمونه موردی: فضای زیرزمینی شوادان


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله کاربرد روش تحقیق کیفی برای فهم ابعاد عاطفی مکان (نمونه موردی: فضای زیرزمینی شوادان دارای ۲۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله کاربرد روش تحقیق کیفی برای فهم ابعاد عاطفی مکان (نمونه موردی: فضای زیرزمینی شوادان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله کاربرد روش تحقیق کیفی برای فهم ابعاد عاطفی مکان (نمونه موردی: فضای زیرزمینی شوادان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله کاربرد روش تحقیق کیفی برای فهم ابعاد عاطفی مکان (نمونه موردی: فضای زیرزمینی شوادان :

مقدمه

جنبههای متفاوتی از تعامل انسان بـا محـیط، موضـوع تحقیـق در حـوزههـای وسـیعی از روانشناسـی، جغرافیا، معماری و شهرسازی است. مطالعه در مفهوم مکان به معنای فضایی که تجربه یا با آن مواجهه میشود (Relph, 1976, 168)، یکی از این جنبههاست که این تعامل را از دو زاویه مهم میکند. یکی تأکیـد بر جایگاه استفادهکنندگان در شکلگیری معماری است؛ و دیگری، بیان سطحی عاطفی از این تعامل که با

مواجهه یا تجربه مذکور میتوان درک کرد و انتقال داد. هر فرد زمانی که در مکانی زندگی میکند، در آن محــیط غوطــهور مــیشــود .(Buttimer , 1980 , 171-172) ایــن تعبیــر از غوطــهوری از مفــاهیم اصــلی
پدیدارشناسی است. در توضیح این مفهوم، سطحی از ارتباط فرد و مکان مطرح میشود که با عواطـف و احساسات تعامل دارد (Seamon, 1982)؛ و درک عمیقی که افـراد از چنـین ارتبـاطی بـا مکـان بـه دسـت میآورند بالاتر از تجارب یا مواجهههای ظاهری و عملکردی با مکان است » .(Relph, 1976)مفهوم مکـان در هر پدیده، همبعد جسمی و فیزیکی پدیدهها را در بر میگیرد، و همبعد معنایی آنها را. بعد معنـایی را

میتوان به کمک احساس آدمی از مکانی که در آن قرار میگیرد، از تعاملی که با آن محـیط و اجـزای آن برقرار میکند، فهمید «.(Ardalan & Bakhtiar , 1974, 13)

در این مقاله نیز که به روش پدیدارشناسانه مبتنی بر تجربه حضور یـا بـودن انجـام مـیشـود، بعـد عاطفی تعامل انسان و مکان بررسی میگردد. مکان و اشیا و فعالیتها بخش مهمـی۱ از جهـان و زنـدگی هر روزه جامعهانـد .(Proshansky et al., 1983) زنـدگی روزمـره تجربـهای عمیـقتـر از مکـان را نـشان

۲۱ میدهد و در برخی از وضعیتهای دیگـر، ارتبـاط فـرد و محـیط در درجـه شـناخت و خودآگـاهی بـاقی میماند .(Gussow in Relph, 1976) شولتز نیز فهم انسان از محیطی را که با آن مواجه میشود یا تجربه میکند، متأثر از تناظر او در جایگاه روحی و کششهای طبیعی محیط میداند. این ارتباط را شولتز نظیـر ارتباط فطری با طبیعت برمیشمارد که معمار در ساخت مکان، بیانی انتزاعی از محـیط را ارائـه مـیکنـد (Norberg-Shulz, 1980, 168) که میبایست در فهم آن جایگاه روحی به کـشف پدیـدههـای غیرملمـوس مکان نیز بپردازد. از سویی دیگر، در مکانهایی که عملکردهای روانشناختی محیط درسـت عمـل نکـرده باشند و شکلگیری محیط تصادفی و از روی اتفاق رخ داده باشد، نوعی حسِ از خود بیگانگی۲ و تنهـایی پیش میآید که در تقابل با آن ارتباط مثبت فطری است .(Norberg-Schulz, 1996, 424) در ضرورت فهم این مطلب، کنت فرامپتون۳ رابطهای را که میتواند بین معنـای درک شـده، وابـستگی بـه مکـان و طراحـی معماری برقرار شود، به گونهای بیان میکند که در صورت عدم برقراری این رابطه دیالکتیک بین فـرد و محیط، هیچ امیدی به خلق مجدد مکان نیست .(Frampton, 1996) بنباراین میتوان سطوح ادراکی مکان را با تجربیات انسانها در آن از ابعاد شناختی و هیجانی مورد تحلیل قرار داد و ضرورت ایـن تجربیـات را

در مفهوم مکان بیان کرد.

برخی از محققان در این باره، فهم مکان را با تجربه حضور یا بـودنِ افـراد درمـیآمیزنـد و جـوهره اصلی آن را با زندگی و تعامل استفادهکننـدگان در آن عجـین مـیداننـد. مکـاندوسـتی(Tuan, 1990) 4 و شخصیت مکان (Norberg-Shulz , 1980 ; Seamon, 1982) از جملـه مفـاهیم مربـوط بـه شـناخت و درک مکاناند. بنابراین ارتباط بین مفهوم مکان و تجربه بودن در مکان، پـیش از ایـن در ابعـاد مختلـف مـورد توجه اندیشمندان بوده است. فهم تجربه بودن در مکان، میتواند به شکل کـاملاً عینـی یـا ذهنـی و عمیـق نگاه صرف بیرون به درون سازنده معمار را به نگاهی از درون به بیرون تبدیل کند و ارتباط معمار را با استفادهکنندگان از محیط ساختهشده ارتقـا بخـشد. از آنجـا کـه مکـان تحقیـق در اینجـا، خانـه یـا همـان خصوصیترین فـضای زنـدگی اسـت، مفهـوم درون بـه بیـرون کـاربرد مهـمتـری مـییابـد. باشـلار، از

اندیشمندانی که نگرش درون به بیرون در خانه را مورد توجه داشته است، مفهومِ بودن یا حـضور را در پاسخِ پرسش »چگونه میتوان خانه را فهمید؟ «(Bachelard, 1997, 85) اینگونه بیان میکند:

»جهانِ خانه، که جهانی درونی یا فضایی درونی۵ است، با خود انسان پیوند دارد؛ پیش از آنکه انسان در دنیای بیرون ظاهر شود، اولین جهانش خانه۶ است. خانه هم روح است و هم جسم۷، انـسان در خانـه، درون هستیخانه۸، در بودنی درونی۹، گرمایی بالینی که گشودگی بالینش برای بودنِ آدمی است۱۰، قـرار میگیرد. این شعر فضا، فضای درونی خانه است ; بودن، خود نوعی ارزش است، و زندگی بـا آن آغـاز میشود ـ و این آغازی است خوب ـ کـه خـود شـروع گرماهـای ایمـن را در خانـه بـه همـراه مـیآورد« .(ibid, 88) پرسش دیگری که باشلار در پاسخ به آن، مفهوم »گوشهای از جهـان۱۱« را بـرای خانـه بیـان میکند، این است که چگونه این بودن را لمس یا تجربه میکنیم؛ و اینکه با در نظر گرفتن ارتباط دیالکتیـک با زندگی، »چگونه همهروزه در این گوشه از جهان، ریشه میدوانیم.(ibid, 86) « واژه »ریـشه«، نـشان از ارتباطی نزدیک و جوهری با جهان خانه دارد. برای درک مفهوم سکونت مردم در زادگاهشـان، بـودن در منطقه و فهم زندگی، توجه به نگاه درون به بیرون با رویکـرد پدیدارشناسـانه، امـری ضـروری اسـت؛ و تحلیلهای معمارانهای که غالباً نگاهی از بیرون به درون داشـتهانـد، فـارغ از درک ارتبـاطی و هیجـانی۱۲ مردم و زندگی آنها بودهاند .(Relph, 1985) نگاه درون به بیرون از زاویه ناخودآگاهی نوعی غوطـهوری در جهانی است که لمس و با آن مواجهه میشود .(Seamon, 2002) در این مقاله، مواجهه مردم بـا مکـان از طریق مصاحبههای عمیق با مردم، با هدف درک رابطه عاطفی آنها از مکان، مورد کنـدوکاو و بررسـی قرار گرفته است، که در ادامه ـ در روش تحقیق ـ توضیح داده میشود.

در یکی از دیدگاههای روانشناسی، توصیف تجربه بودن در خانه، ریشه در ضمیر ناخودآگـاه دارد.

آدمی در فضایی ذهنی که مملو از رویاها و خاطرات است، اجزای فضای پیرامونی را واکـاوی مـیکنـد و آن را از ضمیر ناخودآگاه به آگاه میرساند تا بتواند آن را توصیف کند. تصاویری که از محیط خانه در ذهن او نقش میبندند در مکانهای مختلف متفاوتاند .(Jung, 1969) کارل گوستاو یونگ تجربـه خـود را از فضایی زیرزمینی بیان میکند، که البته هدف او در مقـام اندیـشمندی روانشـناس، رسـیدن بـه نـوعی امتزاج و غوطهوری با موضوع تحقیق است که از منظر او این تجربه به فهم عمیق از پدیـده بـسیار کمـک میکند. وی این مواجهه را چنین بیان کرده است:

»من در خانهای بودم که نمیدانستم دو طبقه دارد. آنجا خانه من بود (یعنی احساس راحتی از محـیط داشتم) و به نظرم رسید که بقیه قسمتهای خانه را نیز ببینم. خواستم ببینم که طبقـه پـایینی چـه شـکلی است; در طبقه همکف، همه چیز قدیمیتر مینمود. دیوارهایی داشت با طاقبندی آجری زیبا که به گمـانم تاریخ آن به سبک رومی بازمیگشت ; علاقه من بسیار عمیقتر شد; من باید بقیه خانـه را بکـاوم ; درِ اتاقی را که باز کردم ; پلکان سنگی مرا به اعماقی از خانه فراخواند ; پایین رفتم ; درست ماننـد غـاری کنده شده در دلِ زمین بود .(Jung, 1963, 183) «;

یونگ این سطح از خاطرات را بازنمایی از روان آدمی میدانـد کـه بـا توجـه بـه تجربـه عمیـق خـود در زیرزمین، انـسان بـا اولیـهتـرین و سـادهتـرین نـوعِ بـودن یـا حـضورش در آنجـا مواجـه مـیشـود .(Casement, 2001) این زیستن، بسته به تجربه آدمی از اتاق زیر شیروانی تا زیرزمین متفاوت میشـود.

شخصیتی که در این مکانها نیز در اثر تعامل با مکان مییابد متفاوت خواهد بود، چون بودن او متفـاوت است؛ و این خود اهمیت پژوهش مفهوم بودن در خانه را بیش از پیش نشان می دهد.

; ابعاد فهم برای کیفی تحقیق روش کاربرد

شهرسازی و معماری نامه

۱۲۱

شهرسازی و معماری نامه ۸۹ زمستان و پاییز | پنجم شماره | هنر دانشگاه دوفصلنامه

روش تحقیق پدیدارشناسی: فهم تجربه بودن

آن گونه که از اصطلاح پدیدارشناسی ـ معادل فنومنولوژی ـ برمـیآیـد، علـم شـناخت پدیـدههاسـت، بـه نحوی کـه بـه اصـل وجـودی آن پدیـده و شـناخت عمیـق آن برسـد. ایـن تعبیـر را هوسـرل بـه عنـوان پدیدارشناسـی کلاسـیک مطـرح کـرد .(Husserl, 1960) هایـدیگر و گـادامر کـه از پیـشروان ایـن مکتـب فلسفیاند، علم پدیدارشناسی را با تأویل درآمیختند و شناخت پدیدهها را مبتنی بر درک درونی۱۳ عمیق از پدیدهها دانستند .(Heidegger, 1982) ریشه لغوی Phenomenon14 از یونانیِ Phainomenon، به معنی هر چیزی است که نمایان است .(Oxford advanced Dictionary, 2007)

از دیدگاه شولتز، پدیدارشناسی در حوزه معماری روشی برای مقابله با ساختارهای ذهنی و انتزاعی

در برپا کردن بناست. در این باره مفهومی که او مطرح میکند، یعنی »بازگشت بـه سـوی خـود اشـیا۱۵«، بیانگر توجه به ماهیت و معنی پدیدههاسـت (Norberg-Shulz, 1980)؛ بـه ایـن معنـی کـه فراتـر از ابعـاد

فیزیکی و شکلی که انتزاعی از واقعیت اشیا هستند، میبایـست بـه مطالعـه چیـستی و شخـصیت آنهـا در تعامل با مردم پرداخته شود. در زمان مرتبط شدن با هر پدیـدهای، ارتبـاط کـاری یـا ارتبـاط رفتـاری و ارتباط شناختی و هیجانی برقرار میشود. در روشهای تحقیق کمی و اثباتگرایانه، درک انسان از محیط مبتنی بر رابطه بین متغیرها بررسی میگردد و به تعاملی هیجانی که دربرگیرنده احساسات عمیـق اسـت کمتر توجه میشود، چون اندازهگیری این کیفیات با روشهای کمـی امکـانپـذیر نیـست. در روش کیفـی پدیدارشناسی، تعامل هیجانی و عاطفی جستوجو میشود، به نحوی که در ذهن آگاه نقش بندد. توصیف

۲۲۱ پدیدارشناختی، خاطرات و داشتههای ذهنی افراد را از ناخودآگاهی، به خودآگاهی میرسـاند تـا بـروز و معنا یابند. این تعامل در همـینگونـه قالـبهـای احـساسی اتفـاق مـی افتـد، نـه بـا همـاهنگی بـا انتزاعـات روشنفکرانه و عقلانی (پرتوی، ۱۳۸۷، (۶۲؛ که البته منظور این نیـست کـه جایگـاه عقـل نادیـده گرفتـه یـا کوچک شمرده شود، بلکه »هدف ارائه توصیفی از پدیدههـا در تمامیـت و کلیـت آن اسـت. ایـن توصـیف نیازمند نگاهی دقیق به پدیدهها و در عین حال تفسیر و تأویل فعالانه آنهاست« (پرتوی، ۱۳۸۷، .(۶۳

محقق پدیدارشناسی با رویکرد کیفی به دنبال توصیفی۱۶ از جوهره اصـلی پدیـدههاسـت ( Creswell, .(2007; Moustakas, 1994 روش تحقیق پدیدارشناسی به طور کلی از انـواع روشهـای کیفـی ـ بـهجـای پرسشهای از پیش تعیین شده ـ و به دنبال فهم تجربه افراد با قرارگیری در محیط است. آنچه کـه افـراد از پدیده مورد مطالعه آزموده و تجربه کردهاند، و توصیف آن به همان نحـوی کـه مـورد مواجهـه قـرار میگیرد و تجربـه یـا لمـس مـیشـود، هـدف ایـن تحقیـق اسـت ( Seamon, 2000; Seamon, 2007; Van .(Manen, 2006 این تجربه، وضعیت محیطی و نیز اتفاقات و تحرکات و معانی درک شده را همانطور که در زندگی روزمره۱۷ انسان رخ میدهد، آشکار میسازد. تجربه »بـودن مـا فراتـر از توصـیفات لحظـهای است، و نوعی غوطهوری درون مکان است، در جایی که متولد مـیشـویم روح مکـان و انـسان در پیونـد نزدیکی قرار میگیرند، به طوری که قرابتی را در خاطره و تصورات و نیز رفتار و سلامت ایجاد میکنند. پدیدارشناسی، فراتر از مقوله توصیف ـ چه عینی و چه ذهنی ـ به دنبال کشف وابستگی ذاتـی و اولیـهای از کارکرد زیستن است.(Bachelard, 1997, 85) « توصیف این مواجهه همان فهم مواجهـه بـا زیـستن یـا بودن در محیط است .(Heidegger, 1982; Van Manen, 2006) ایـن روش، پدیدارشناسـی را در یکـی از انواع رویکرد تحقیقی در حوزه محیط ـ رفتار۱۸ قرار میدهد .(Mugerauer, 1994; Seamon, 2000) محقق کیفی سعی بر آن دارد که از کسانی که پدیده را لمس و تجربه کردهاند، بخواهد کـه آن را بیـان کننـد، بـه این معنی که به توصیف بودن یا حضور خود بپردازند. در تحقیق حاضر، این بیان در قالب مصاحبههایی

نیمهساختاری که در محل انجام گرفت، از شرکتکنندگان پرسیده شد. به طور کلی مـصاحبه بـر پایـه دو

پرسش اصلی انجام شد: یکی مبتنی بـر چیـستی بـود، و اینکـه در همـان لحظـه بـودن در مکـان، حـال و احساس افراد چه بوده است؛ و دیگری مبتنـی بـر چگـونگی ایـن تجربـه و تعامـل فـرد بـا اجـزای محـیط
.(Moustakas, 1994)

لازم به توضیح است که فرایند انجا مصاحبه، در محیطی توأم با اعتمـاد و امنیـت، مـیتوانـد فـضای مناسبی را برای گفتوگو بین محقق و شرکتکننده به وجود آورد که میبایست از ابتدای شروع صـحبت پایهریزی شود و در سرتاسر آن حفظ گردد. تعامل در مصاحبه، در بستری از رابطه مثبت بین محقـق و پرسششونده تحقق میپذیرد. این تعامل در مسیر یافتن مفاهیم ـ که در نهایـت بـهدسـت مـیآیـد ـ نقـش

مهمی دارد. در این نوع تحقیق، در خلال چنین تعاملی واقعی است که متن یا دادهها همزمان جمـعآوری و تفسیر میشوند .(Laverty, 2003, 19)

مراحل تحقیق

مراحل انجام تحقیق بعد از تبیین مسئله، با کار میدانی در شهر دزفول و در نمونه انتخـابی تحقیـق ادامـه یافت. بنا بر ماهیت روشهای کیفی، محقق به هیچ عنوان محیط تحقیق را به سلیقه یا خواست خود اداره۱۹

نمیکند تا شرایط موجود را تغییر دهد یا اصلاح کند. از این رو، گروه کنترل و نظارت در تحقیـق بـهکـار گرفته نمیشود. اطلاعات در میدان یا محل جمعآوری میشود، نه در آزمایشگاه یا دفتر کار. چنانچه قرار باشد اتفاقات معمول و رفتار در بستر زندگی هر روزه بررسی شود، دادهها ضمنِ مصاحبه رو در رو با مردم و مشاهده وضعیت کلی محیط ثبت میگردند. در تحقیق حاضر نیز ثبت دادههـا و حـالات مـردم بـا کسب اجازه از آنها، یادداشتبرداری و ضبط شدند. همانگونه کـه اشـاره شـد، گـردآوری بـا محوریـت

مصاحبههای نیمهساختاری۲۰ و تحلیل کیفی مـتن مـصاحبههـا، بـه روش ون مـن بـا رویکـرد کـلنگـر و جزءنگـر، بـه صـورت فراینـد تحلیـل درونمایـهای(Van Manen, 2006, 92-93) 21 انجـام گرفـت. مراتـب

برداشتهای میدانی، گردآوری دادهها و تحلیل آنها را میتوان بدین شکل برشمرد:

-۱ انتخـاب مکـان مناسـب؛ -۲ زمـان انجـام مـصاحبه و امکـان حـضور شـرکتکننـدگان؛ -۳ انجـام مــصاحبه؛ -۴ پیــاده کــردن مــتن مــصاحبههــا؛ -۵ مــرور مــتن (بــه کــرّات) و پرســشهــای تکمیلــی از مصاحبهشوندگان؛ -۶ تحلیل محتوایی، خوشهبندی و فرموله کردن معانی؛ -۷ بروز درونمایـه مبتنـی بـر کاویدن عنصر تجربه؛ -۸ دستهبندی درونمایـههـای هـممعنـی؛ -۸ کنتـرل روایـی دادههـا؛ و -۹ بحـث و جمعبندی .(Creswell, 2007)

مکان انتخاب شده: خانه دزفولی ـ شوادان

شوادان به عنوان فضای زیرزمینی در خانه که برای خنک شدن در گرمای دزفول مورد استفاده سـاکنان بوده است تعریف میشود. وجه تسمیه واژه شوادان، چنانچه بررسی شد، عبارتی است به نام »شـوونه« در ادبیات شوشتری که به معنی آبی است که در اثر وزش نسیم خنک میشود (ربوبی و رحیمیه، ۱۳۵۳، .(۸۲ نیز در متون نزدیکتر نعیما با سابقه کاوشهای میدانی در دزفول و نویسنده کتـاب »دزفـول، شـهر آجر« آن را اینگونه معنا کرده است: »در لغت به معنی شو به معنی تاریک و سیاه و شیب میباشـد، دان پسوند است که در معنی میشود اینجا را تاریک بدان« (نعیما، ۱۳۶۸، .(۲۸ در شهر دزفول به دلیل گرمای شدید، در معماری اغلب بناها خصوصاً منازل مسکونی، فضای زیرزمینی با عمق متوسط ۱۲ متـر در دل زمین حفر میکردند (ربوبی و رحیمیه، » .(۱۳۵۳در هنگامی که گرمای هوا به حـد نهایـت خـود مـیرسـد فضای تمامسایه ایوان هم برای زیست مناسب به نظر نمیرسد و بادهای گرم شبهای تابستان هم باعث

; ابعاد فهم برای کیفی تحقیق روش کاربرد

شهرسازی و معماری نامه

۱۲۳

شهرسازی و معماری نامه ۸۹ زمستان و پاییز | پنجم شماره | هنر دانشگاه دوفصلنامه

۱۲۴

میشود که مردم نتوانند روی بام بخوابند؛ ساکنان خانه به شوادانها میروند و مادامی که شـدت گرمـا ادامه داشته باشد ـ و شاید تا پایـان روز ـ بـه سـطح زمـین نیاینـد« (کـرزن، ۱۳۶۲، .(۴۴۴ محـیط داخلـی شوادان در حد آسایش و دارای اختلاف حرارت حدود ۲۰ درجه با هوای طبیعی است و خنکای مطبـوعی را برای ساکنان فراهم میآورد (شکل .(۱ ساکنان دزفول در اغلب ساعات بعد از ظهر روزهای گرم سـال در این مکان زندگی میکردند. مکان شوادان به چند دلیل برای این تحقیق انتخاب شـد. ارتبـاطی کـه بـین زندگی ساکنان و فضای شوادان وجود داشت، و نیز ویژگیهای محیطی در آن از جمله دلایل انتخـاب آن بوده است. اینکه پژوهش در تعامل عاطفی مردم و مکـان، در سـاختارهای فـضایی مـدرن۲۲ کمتـر دیـده

میشود و اغلب در بناهای سنتی و بومی انجام شده است، دلیل دیگری اسـت کـه مـیتوانـد انتخـاب ایـن مکان را توجیه کند .(Alexander, 2002) از ویژگیهای محیطی شوادان، دستنخورده بودن بدنههـای آن

محیط با اندودهای ساختمانی و عدم ارتبـاط غیرمـستقیم بـا فـضای بیـرون زمـین اسـت، کـه مـیتوانـد ساختاری زنده۲۳ را در محیط انسانساخت با ظاهری متفاوت به وجود آورد (شکل .(۲

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.