مقاله نقش دین در اندیشه های هندی با تأکید بر دیدگاه ویویکاناندا


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله نقش دین در اندیشه های هندی با تأکید بر دیدگاه ویویکاناندا دارای ۲۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقش دین در اندیشه های هندی با تأکید بر دیدگاه ویویکاناندا  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نقش دین در اندیشه های هندی با تأکید بر دیدگاه ویویکاناندا،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نقش دین در اندیشه های هندی با تأکید بر دیدگاه ویویکاناندا :

مقدمه

دین در تاریخ اندیشه فلسفی، هنری، ادبی، و اجتماعی هندی همواره از جایگاه خاصـی برخوردار بوده و آن وضـعیتی کـه در غـرب بعـد از دوره قـرون وسـطی بـین دیـن و حوزه های دیگر بشری رخ داد هرگز در هند رخ نداد. این امـر دلایـل بسـیاری دارد از جمله اینکه در هند منابع مقدس دینی مانند وداها۱، اوپانیشـادها۲، و بهاگـاوات گیتـا۳ و منابع دیگر مانند سوتراها۴ و حماسه های بزرگی نظیر مهابهاراتا ۵ و رامایانا۶ نه تنها منـابع دینی هندی ها محسوب می شدند بلکه منبع اندیشه های فکری، هنری و ادبـی آنهـا نیـز

۱ Vedas 2. Upanishads 3. Bhagavad Gita

Sutras .4 در آیین هندو علاوه بر منابعی مانند ودا و اوپانیشاد که به عنوان منابع اصلی دینی (شروتی) از آنها یاد میشود و از نظر هندوان از سندیت آسمانی برخوردارند، منابع دیگری نیز وجود دارد که به آنها سوترا گویند که به معنای سورهها و ابیات بسیار کوتاه است. البته سوترا از نظر لغوی به معنای ریسمانی است که اجزای مختلف را به هم پیوند میدهد. در این سوتراها مراسم عبادی، آداب نیایش، نحوه قربانی، و مراسم چیدن محراب آتش و فنون ساختن و نگاهداری آن به طور اختصار بیان شده است. به طور کلی، سـوتراها مجموعـهای از احادیـث و روایت هایی در زمینه های مختلف و بر اساس وداها و اوپانیشادها هستند. درباره سوتراها تفسیرهای متعدی نیـز نگاشته شده است، برای مثال یکی از سوتراها، برهما سوتراست که منبع اصلی مکتب ودانتا بوده و توسط فردی به نام بادارایانا نگاشته شده که در سده پنجم پیش از میلاد زندگی میکرده که هریک از حکمـای مکتـب ودانتـا مانند شانکارا، رامانوجا، و دیگران براساس سلیقه فکری خود تفسیرهایی مختلفی نگاشته و مکتب فکری خود را بنا کردند؛ و یا یوگا سوترا توسط فردی به نام پاتانجالی نگاشته شد. در آیین بودا و آیین جین نیز منـابعی شـبیه سوتراها وجود دارد که به آنها سوتّا گویند؛ با این تفاوت که آنها از ابیات و سورههای بلندی تشکیل شدهاند.

Mahabharata .5 مهابهاراتا بدون تردید بزرگترین اثر حماسی جهان است که مبانی آیین شیوایی و ویشنویی در آن مطرح شده است. این اثر را دایره المعارف اعتقادات هندوان اعم از فلسفی، اخلاقی، ادبی و اساطیری میدانند. این ا ثر دارای صدهزار بیت است و منشأ الهامبخش بسیاری از شاعران، قصه سرایان، نمایشنویسان و هنرمنـدان بوده است. این اثر به زبان سانسکریت است و شیوه نگارش آن نیز یکدست نیست که نشان مـیدهـد شـاعران متعددی در نگارش آن دست داشتند.

Ramayana .6 رامایانا همراه با مهابهاراتا ادبیات بزرگ حماسی هند را تشکیل می دهند. از نظر حجـم رامایانـا یکچهارم مهابهاراتا است و از نظر نگارش نیز تفاوتهایی با مهابهاراتا دارد. سبک نگارش این اثـر بـر خـلاف مهابهاراتا یک پارچه و یکدست است و بیانگر این است که شخص واحدی آن را به نگارش درآورده است. طبـق نظر محققان هندی، سراینده این اثر شخصی است به نام والمکی که معاصر قهرمان این حماسه یعنی رامـا بـوده است. تاریخ نگارش این اثر متأخرتر از مهابهاراتاست، یعنی حدود دو قرن قبل از میلاد مسیح نوشته شده است.

نقش دین در اندیشههای هندی با تأکید بر دیدگاه ویویکاناندا ۱۰۳

بوده اند، و مکاتب فلسفی مهمی چون مکتب ودانتا۱ برگرفتـه از چنـین منـابعی بـوده و خود نیز سرچشمه فکـری بسـیاری از متفکـران متـأخر هنـدی از جملـه ویویکانانـدا۲، تاگور۳، اوروبیندو ۴، و راداکریشنان ۵ بوده است؛ درحالی که در مغربزمـین، بـرای مثـال کتاب های مقدس انجیل یا تورات هرگز منبع اصلی الهام اندیشه های فلسـفی غربـیهـا نبوده و فیلسوفان و متال هان غربی، حتی در دوره قرون وسطی، تحت تأثیر افلاطـون و ارسطو بوده اند، یعنی در آرای فلسفی خود بیشتر تحت تأ ثیر این دو فیلسوف بـودهانـد. در دوره رنسانس نیز اتفاقات شگرفی رخ داد و نگاه غربیها نسبت به علم و فلسفه بـه دلایلی تغییر پیدا کرد و به دنبال آن انتقاد از شیوه فکری قـرون وسـطایی آغـاز شـد و کم کم زمینه برای ظهور نهضت هایی مانند اومانیسم، پروتستانیسم، و سکولاریسم آمـاده شد.

حاصل این تحولات، جدایی دین از حوزههای دیگر دانـش بشـری ماننـد فلسـفه، سیاست، ادبیات، هنر و غیره بود کـه در پـی آن متفکـران دوره رنسـانس کوشـیدند در محدوده ای غیردینی یا غیرمسیحی به تفکر بپردازند. فلسفه قرون وسطی کـه مبتنـی بـر اصالت الهیات و تفکر دینی بود در دوره رنسانستقریباً انسان را موضوع اصـلی خـود قرار داد؛ البته انسان را به عنوان موجودی مستقل نـه بـه عنـوان موجـودی کـه از یـک

Vedanta .1 مکتب ودانتا یکی از شش مکتب فلسفی و سنتی ترین و متشرعترین آنهاست. ودانتا از دو جزء »ودا« و »انتا« تشکیل شده که به معنای پایان وداها بوده و مساوی با اوپانیشادهاست، یعنی اوپانیشادها سرچشمه اصلی مکتب ودانتاست. دیدگاه فلسفی این مکتب نیز در رساله معروف براهما سوترا مطرح شد که توسط شخصی بـه نام بادارایانا که در سده پنجم قبل از میلاد زندگی میکرد به نگارش درآمد. مکتب ودانتا توسـط مفسـران چـون شانکارا، رامانوجا، نیم بارکا، مادهوا، و والابا بنیانگذاری شد. هریک از این پنج مفسر سوتراها را به سلیقه خـود تفسیر کردند و از میان آنها شانکارا از شهرت بیشتری برخوردار است؛ بهطوریکه مکتب ودانتا بیشتر بـا نـام او عجین شده است. مکتب ودانتا طی قرون متمادی گسترش پیدا کرد که امروزه بسیاری از متفکران معاصر هند در دیدگاههای خود متأثر از این مکتب هستند.

۲ Swami Vivekananda 3. Rabinderanat Tagore 4. Aurobindo 5. Radhakrishnan

۱۰۴ فصلنامه مطالعات جهان؛ سال اول؛ شماره دوم؛ زمستان ۱۳۹۰

صورت الهی برخوردار است و یا مظ هر کمالات الهی است. فلسفه ارسطویی نیز کـه در قرن سیزدهم با الهیات مسیحی پیوند خورده بود و جزمگرایی خاصی را ایجاد کرده بود در قرن چهاردهم مورد انتقاد شدید افرادی مانند ویلیـام اکـام۱ قـرار گرفـت (ایلخـ انی، ۱۳۸۲، ص. .(۵۲۹ هنرمندان آن دوره نیز سـعی کردنـد بـه سـبک هنـری یونـان و روم بازگردند و از شیوه آنان در ایجاد هنر استفاده کنند. متون ادبی این دوره نیـز در جهـت آفرینش و ایجاد آث ار هنری انسان قرار گرفت، در صورتی که در دوره قرون وسطی متون ادبی بیشتر مربوط به مباحث دینی بوده است. دین از سیاست جدا شد و متفکرانی مانند اکام جدایی دین از سیاست را اعلام کردند و مرجعیت در امور سیاسی و اجتماعی را از پاپ سلب کردند. در قلمرو علم نیز تحولی رخ داد. متفکرانی مانند فرانسـیس بـیکن و دکارت تعریف جدیدی از علم ارائه کردند و هدف علم را نیز تغییر دادند و به دنبال آن روش استقرا جایگزین روش قیاسی، و تبیین مکانیکی جـایگزین تبیـین غایـتانگارانـه شد. این تحولات واکنشی بود به روش های حکمت مدرسی در فلسـفه و علـم کـه در قرن سیزدهم به اوج خود رسیده بود.

در هند هرگز چنین تحولاتی تحقق پیدا نکرد که یکی از دلایـل آن ایـن بـود کـه هندی ها هرگز حقایق را در انحصار این عالم ماده نمیدانستند، بلکه حقیقت را فراتر از این عالم می دانستند؛ لذا هیچ وقت امور دنیوی را جدی نگرفتند و دغدغه گذشت زمان را نداشتند. آنها بیشتر به دنبال کشف حقایق باطنی بودند که در اوپانیشـادها از آنهـا بـا عناوین »آتمان۲« و »برهمن۳« نام برده شده است؛ حقایقی که دو قطب حقیقت واحـدی

۱ William of Ockham

Atman .2 آتمان در وداها به معنی دم و نفس است، ولی در اوپانیشادها به معنای ذات و واقعیت باطن انسان و همچنین معادل برهمن است. آتمان در عالم کبیر به صورت سه مرتبه هستی و در عالم صغیر به شکل پنج قشـر تعیینات جسمانی تجلی میکند.

Brahman .3 برهمن، حقیقت عالم عینی است همانطور که آتمان حقیقت عالم ذهنی است. ایـن دو ماننـد دو روی سکه حقیقت واحدی را تشکیل میدهند. برهمن و آتمان را فقط با صفات سلبی میتوان توصیف کرد. یکی از نتایج بحث آنمان و برهمن مبحث وحدت وجود است که در اوپانیشادها مطرح شده است. هریک از حکمای ودانتا با الهام گرفتن از آموزههای آتمان و برهمن مکتب فکری خود را توسعه دادند.

نقش دین در اندیشههای هندی با تأکید بر دیدگاه ویویکاناندا ۱۰۵

را تشکیل میدهند که عاری از تعینهای ذهنی و عینی است. آنها این عالم را مظ هـر آن حقیقت واحد می دانند. فلسفه در نظر آنها درک حقایقی است که فقط از طریـق تزکیـه نفس و شهود باطنی میسر است. شاید یکی از دلایل عدم اقبال و توجـه آنهـا بـه عـالم طبیعت، همین گرایش های شدید عرفانی آنها باشد که به واسـطه آن ارزش زیـادی بـه لحظه، زمان، دوره ها و پدیده های تاریخی قائل نبودند و بیشتر عاشق وحدت و حیـات اخروی بودند (شایگان، ۲۵۳۶، ص. .(۶ حتی در آیینهـایی چـون آیـین بـودا۱ و آیـین جین ۲ با اینکه به ظاهر اعتقادی به خدا و آموزههای ودائی و اوپانیشادی وجـود نـدارد، ولی هرگز در آنها گرایش های مادی وجود نداشته است، زیرا آنهـا ایـن عـالم را عـالم صیرورت می دانستند و هدف دین خود را نیز گذر از این عالم سامسارا۳ و رسـیدن بـه مقام رستگاری و نیروانا۴ می دانستند. گرایشهای معنوی هندیها حتی سبب شـده بـود که مکتبیکاملاً مادیگرایانه مانند مکتب چارواکا۵ که در هند از قدمتی دیرینه برخوردار

۱ Buddhism 2. Jainism

Samsara .3 واژه سامسارا به معنی سیلان، صیرورت و جهان گذراست. بودایست ها رنـج را عـین سامسـارا و توقف آن را نیروانا می دانند و معتقدند هر دوی آنها جنبههایی از حقیقت واحدی را تشکیل می دهند. سامسارا را چرخش نفوس و ارواح و نوعی پیدایی و بازپیدایی و یا تناسخ نیز گویند و آن را در ارتباط بـا کارمـا و موکشـا (آزادی و نجات) می دانند. در نظر رامانووجا، سامسارا منبع نهایی نگرانی و دلواپسـی انسـان اسـت. فقـط خـدا میتواند انسان را در عدم دلبستگی به این دنیای مادی یاری کند. برای رسیدن به آزادی (موکشا) و رهایی از این جهان ملالآور که پیدایی و بازپیدایی دائم و در حال تکرار است، باید خود را تسلیم کنـد. والابـا حکـیم دیگـر مکتب ودانتا طریق ریاضت و انزوا را مورد تقبیح قرار داده و معتقد است باید از طریق خدمت به خدا و اطاعت از او، از این جهان سامسارا رها شد.

Nirvana .4 نیروانا اصطلاحی است که در آیین بودا مطرح است و به معنای مقام سرور و شـادی و خاموشـی است. نیروانا هدف نهایی تعلیمات بودایی است و اعتقاد بر این است که بودا پس از طی مراحلی به این مقام نائل شد. برخی از مکاتب بودایی معتقدند راه نجات فقط برای بعضی از انسانها گشوده است و برگزیدگان می توانند در قید همین حیات به نیروانا نائل شوند. هندشناسان غربی و حکمای هند تفسیرهای گوناگونی از نیروانـا ارائـه دادهاند. به نظر داسگوپتا، نیروانا فرو نشاندن جمله رنجهاست، و مقامی است که در آن کلیه تجارب عالم خاموش میشوند و این نه میتواند مثبت تلقی شود و نه منفی. هرکس بکوشد نیروانا را همچون مقام مثبت یا منفی یا فقط عدم و انهدام تعبیر کند، نظری در پیش گرفته که در آیین بودا آن را کفر و الحاد میدانند.
۵ Charvaka

۱۰۶ فصلنامه مطالعات جهان؛ سال اول؛ شماره دوم؛ زمستان ۱۳۹۰

بود، نتواند به حیات خود ادامه بدهد و در بین هندوها جایی برای خود باز کند کـه در حال حاضر نیز فقط هنگام مطالعه تاریخ فلسفه هند، به آن مراجعه میشود.
دلیل دیگر گرایش های دینی هندی ها، ریشه در غایتی دارد که ادیان و مکتبهـای فلسفی هند به دنبال آن هستند. در هند برخلاف غرب، مکتبهای فلسفی تنها به دنبـال شناخت نظری حقیقت نیستند، بلکه غایت اصلی آنها شهود حقیقت است که با حکمت عملی همراه است ؛ از این رو، آنها برای فلسفه از واژه ای به نام دارشانا۱ استفاده میکننـد که به معنای دیدن یا ابزار دیدن است .(Sharma, 1976, p. 13) هدف اصلی آیین هندو نیز وصول رستگاری انسان (موکشا)۲ و هدف آیین بودا نیز رسیدن به مقام نیروانا اسـ ت و هرکدام از آنها روش هایی را برای نیل به آن اهداف معرفی کرده اند. در کتاب گیتـا کـه یکی از کتاب های معتبر هندوان است، برای رسیدن به چنین غ ایتی به راه های مختلفـی اشاره شده است، از جمله طریق معرفت (جنان(۳ ، طریق عشق (بکتی (۴ و طریـق عمـل (کارما(۵ و از پیروان خود خواسته که برای نیل به مقصد نهایی از این روشهـا اسـتفاده کنند. همان طور که گفته شد منبع اصلی شیوههای فکری هندوان، کتابهای دینـی آنهـا به ویژه اوپانیشادها بوده و مکتب بزرگ ودانتا نیز از این کتاب الهـام گرفتـه و متفکـران

Dharshana .1 دارشانا در مکتب های فلسفی هند معادل فلسفه در غرب است و مراد از آن دیدن و ابزار دیدن است، یعنی خود کلمه دارشانا از ریشه داریش به معنای دیدن گرفته شده است. هنـدو ان علـوم نظـری خـود را دارشانا یا دیدگاه فلسفی و نظری گویند. غرض از دیدگاه نظری، دیدی است که ما از یک جنبه واقعیت داریـم. دارشانا به نظام یا جریان فلسفی نیز اطلاق میشود. برای مثال، هریک از مکاتب ششگانه فلسفی هند را دارشانا گویند.

Moksha .2 موکشا مانند نیروانا در آیین هندو در آیین بودا به معنای نجات، آزادی و رسـتگاری اسـت. هـدف تعالیم کلیه مکاتب فلسفی در هند آزادی و عبور از دریای ساساراست و رسیدن به ساحل نجات است، ولی برای دستیابی به چنین هدفی هریک از آنها طریق خاصی را توصیه میکنند. اوپانیشادها معرفـت را تنهـا راه نجـات و رستگاری می داند ولی در وداها انجام دادن تکالیف شرعی و عمل به فرائض دینی بیشـتر مـورد تأکیـد بـوده و بهطورکلی کردار و عمل را عامل نجات میدانستند. موکشا نقطه اشتراک مکاتب مختلف هندی است، ولی هریک طریق خاصی را برای رسیدن به آن توصیه میکنند.

۳ Jnan 4. Bhakti 5. Karma

نقش دین در اندیشههای هندی با تأکید بر دیدگاه ویویکاناندا ۱۰۷

برجسته ای مانند ویویکاناندا، اوروبیندو، تاگور، و راداکریشنان نیز از پیروان مکتب ودانتا بودهاند.
اندیشه دینی ویویکاناندا

سوامی ویویکاناندا یکی از متفکران و مصلحان برجسته معاصر هندی اسـت کـه توجـه خاصی به دین و نقش دین در جوامع بشـری داشـته و اقـدامات مهمـی را در راسـتای گسترش در ک روحانی و معنوی و همچنین معرفی آیین هندو در سـطح جهـان انجـام داده اسـت. او نسـبت بـه متفکـران معاصـر دیگـر هنـد از قبیـل تـاگور، اروبینـدو، و راداکریشنان از سابقه بیشتری برخوردار است. وی در سال ۱۸۶۳ در خـانوادهاینسـبتاً مرفه و فرهنگی در شهر کلکته هند به دنیا آمد. پدر او فردی روشنفکر و مـادرش اهـل زهد و دیانت بود. ویویکاناندا در اوایل زندگی خود به مسائل فکـری و دینـی اهمیـت زیادی نمی داد، و بیشتر اوقات خود را به امور ورزشی و موسیقی صـرف مـیکـرد، تـا اینکه در سـال ۱۸۸۱ بعـد از ملاقـات بـا سـوامی راماکریشـنا۱ بـهشـدت تحـت تـأ ثیر اندیشه های او قرار گرفت و این ملاقات نقطه عطفی شد در زنـدگی او کـه در پـی آن مطالعات متون دینی را به طور جدی آغاز کرد. ویویکاناندا پس از مرگ راماکریشـنا در سال ۱۸۸۶ مسافرت به نقا ط مختلـف هنـد را آغـاز، و از نزدیـک شـرایط اقتصـادی و اجتماعی مردم را مشاهده کرد و با مسائل آنها آشنا شـد. او بعـد از سـفرهای طـولانی دریافت که علت فقر و عقبماندگی و نابسامانی مردم بهرغم برخورداری از یک میراث غنی معنوی و تاریخ عمیق فرهنگی، رواج خرافات و فقدان یک تحول معنوی و رهبری صحیح است.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.