بررسی سیاست نه شرقی،نه غربی، و حمایت از ملل مستضعف و جنبش‌های آزادی بخش


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 بررسی سیاست نه شرقی،نه غربی، و حمایت از ملل مستضعف و جنبش‌های آزادی بخش دارای ۴۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بررسی سیاست نه شرقی،نه غربی، و حمایت از ملل مستضعف و جنبش‌های آزادی بخش  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز بررسی سیاست نه شرقی،نه غربی، و حمایت از ملل مستضعف و جنبش‌های آزادی بخش۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی بررسی سیاست نه شرقی،نه غربی، و حمایت از ملل مستضعف و جنبش‌های آزادی بخش،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن بررسی سیاست نه شرقی،نه غربی، و حمایت از ملل مستضعف و جنبش‌های آزادی بخش :

بررسی سیاست نه شرقی،نه غربی، و حمایت از ملل مستضعف و جنبش‌های آزادی بخش

مقدمه

انقلاب اسلامی ایران سرفصل جدیدی در روند مطالعات مربوط به تحولات انقلابی در جهان محسوب می شود. از سال ۱۹۷۹ به بعد تئوریهای جدید انقلاب ارائه شد و مراکز مطالعات سیاسی و اجتماعی، بررسی تحولات انقلابی در جهان سوم را محور فعالیتهای خود قرار دادند. بسیاری از پژوهشگران بر این اعتقاد می باشند که تجربه انقلاب اسلامی و تولد نظام سیاسی مبتنی بر اصول و قواعد اسلامی، به عنوان یک نمونه استثنایی در تحولات انقلابی محسوب می شود، زیرا انقلاب ایران خارج از مدار سرمایه داری غرب و سوسیالیسم شرق، خود را به جامعه جهانی تحمیل نمود. از این رو می توان آن را به عنوان اولین الگوی انقلابی و اسلامی در جهان سوم و خاورمیانه مورد توجه قرار داد. ویژگی اصلی انقلاب ایران را باید در ابعاد ایدئولوژیک و فراگیر بودن طبقات و گروههایی دانست که در شکل دادن به تحولات سیاسی ایران مشارکت داشتند. بر همین اساس رهبران انقلاب اسلامی ایران، گامهایی جدی و فراگیر برای معرفی انقلاب ایران به عنوان مدل سوم درسیاست برداشتند. آنان انقلاب اسلامی را هدیه خداوندی می دانستند که به ملت ستم کشیده و چپاول شده ایران ارزانی شده است.

در دوران رژیم پهلوی، ایران از سیاست اتحاد و ائتلاف با غرب حمایت به عمل می آورد، اما بعد از پیروزی انقلاب این روند دگرگون شد. ایران با جهت گیری نه شرقی- نه غربی،‌ نشان داد که تحولات جهانی را خارج از معادله قدرت در نظام دو قطبی حاصل از جنگ سرد مورد پیگیری قرار می دهد. در تحقیق حاضر به بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس اصل نه شرقی- نه غربی پرداخته خواهد شد. ابتدا زمینه های شکل گیری این سیاست در ایران بعد از انقلاب را مورد بررسی قرار می دهیم و در ادامه به تبیین این اصل پرداخته خواهد شد. سپس برای عینی تر کردن بحث،‌ به تقسیم بندی سیاست خارجی ایران براساس این اصل خواهیم پرداخت، آن را به سه دوره تقسیم کرده و نمود عملی آن در این دوره ها را مورد بررسی قرار می دهیم. با توجه به ابعاد ایدئولوژیکی این انقلاب و ادعای جهانشمولی آن،‌ رهبران انقلاب اسلامی همزمان با نفی وابستگی و سلطه شرق و غرب،‌ صدور آن را مدنظر قرار داده بودند و به عنوان یک جایگزین انقلابی در جهان از آن یاد می کردند، بنابراین به بررسی جنبه دیگر انقلاب ایران که همان صدور آن و حمایت از ملل مستضعف و جنبش های آزادی بخش می باشد نیز پرداخته خواهد شد.

زمینه های شکل گیری سیاست نه شرقی- نه غربی

بعد از جنگ جهانی دوم، نظام دو قطبی بر محور دو ابرقدرت آمریکا و شوروی بر جهان و روابط بین الملل حاکم، سایه افکنده بود و علی رغم برقراری تز همزیستی مسالمت آمیز و آ‎غاز دوره تشنج زدایی این فکر همچنان حاکم بوده است که هیچ حادثه و تحول مهم سیاسی در دنیا رخ نخواهد داد و پایدار نخواهد ماند مگر اینکه در رابطه و حمایت یکی از دو ابرقدرت باشد. از طرف دیگر با توجه به تضاد منافع و وجود رقابت میان دو ابرقدرت، هر تحول سیاسی در دنیا که به ضرر و در خلاف جهت منافع یک ابرقدرت صورت گیرد مالاً به نفع ابرقدرت دیگر خواهد بود.

بین سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۰ ، در حدود هشت رژیم انقلابی در کشورهای جهان سوم به قدرت رسید. این کشورها شامل آنگولا، اتیوپی، گرانادا، موزامبیک، نیکاراگوا، افغانستان، یمن جنوبی و ایران بود. به غیر از ایران باید سایر رژیمهای انقلابی را جزء مجموعه های سوسیالیستی طبقه بندی نمود و در این میان تنها ایران بود که سطحی مساوی از خصومت و تعارض نسبت به شرق و غرب را در رفتار خود نمایان ساخته بود. سایر واحدهای انقلابی توانستند صرفاً خود را به جنبش عدم تعهد نزدیک نمایند و از انجام هرگونه اقدام مستقل فراگیر عاجز ماندند. [۱]

وقوع انقلاب در ایران به همان اندازه که مبین مخالفت با سیاستهای داخلی شاه بود، نشان از ناخرسندی از سیاست خارجی او هم داشت. محور حمله مخالفان شاه به سیاست خارجی او را انتقاد از اتحاد عملی او با آمریکا تشکیل می داد و از همین جهت به او لقب «شاه آمریکایی» داده بودند. این اتحاد عملی نتیجه رویدادهای سالهای ۵۶-۱۳۵۱ بود. در سال ۱۳۵۱ نیکسون، به شاه وعده داد که می تواند هر نوع تجهیزات نظامی متعارفی که بخواهد از آمریکا خریداری کند. شاه رویای تبدیل ایران به یکی از پنج قدرت نظامی متعارف جهان را در سر می پروراند و واشنگتن نیز با سپردن وظیفه ژاندارمری خلیج فارس به او تا حدودی سوداهای وی را تیزتر می کرد. [۲] اما از دید بسیاری این نقش شاه به عنوان نماینده آمریکا، نشانه خوش خدمتی کامل او به ایالات متحده و از دست رفتن استقلال کشور بود. این احساس عمومی یکی از سرچشمه های ژرف بیگانگی و بیزاری مردم از رژیم شاه بود.

از طرف دیگر به اعتقاد بسیاری انقلاب اسلامی، انقلابی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیکی بود. ولی بعد ایدئولوژیکی این انقلاب از اهمیت بیشتری برخوردار بود چرا که از یک طرف خمیر مایه انقلاب از آن شکل گرفت بود و از طرف دیگر آینده انقلاب را جهت گیری می نمود.

براین اساس بود که ایدئولوژی اسلامی بعد از انقلاب نه تنها سیاست داخلی را ترسیم نمود، بلکه سیاست خارجی نیز نشأت گرفته از آن تلقی گردید. براساس ایدئولوژی اسلامی هرگونه وابستگی به قدرتهای خارجی و سلطه غیرمسلمانان و بیگانگان بر مسلمانان نفی می گردد. با پیروزی انقلاب در ایران، ایستارهای نظام سیاسی به گونه ای عمیق و همه جانبه دگرگون گردید. ایستارهای جدیدی در حوزه سیاست به طور اعم و سیاست خارجی به طور اخص در چارچوب نظام ایدئولوژیک برآمده از انقلاب، جایگزین مولفه های قبلی گردید. مبنای دوستی، خصومت، سیاستهای همکاری جویانه و حتی الگوهای تعارض در برخورد با گروهها و واحدهای سیاسی، ناشی از رهیافت ایدئولوژیکی حاکم بر نظام سیاسی ایران بعد از انقلاب شد. موضوع صدور انقلاب و سیاست «نه شرقی، نه غربی» تنظیم و منجربه شکل گیری ایدئولوژی نظام سیاسی ایران گردید. بعد از پیروزی انقلاب، در زمینه سیاست خارجی، ایران از حالت یک کشور اصلی طرفدار غرب تغییر کرد و تحت سیاست نه شرقی، نه غربی سیاستهای خود را تنظیم کرد. جنبه های مختلف سیاست خارجی ایران، که آن را از سیاستهای پیشین متمایز می‌کند در ابعاد زیر می توان ذکر کرد.

۱- عدم وابستگی به شرق و غرب ۲- حمایت از حقوق مسلمانان و ملتهای مستضعف در سراسر جهان ۳- نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری ۴- تز صدور انقلاب ۵- سیاست اعلام حمایت از آزادی فلسطین

مرحله سوم

مرحله سوم از پذیرش قطعنامه و آتش بس توسط ایران آغاز می گردد و می توان آن را عادی سازی سیاست خارجی براساس ترتیبات منطقه ای و الزامات منافع ملی نامید. سیسات خارجی ایران در این دوران با توجه به شرایط داخلی، منطقه ای و بین المللی با تحولاتی آشکارا روبرو شد. مشکلات و اوضاع اقتصادی و اجتماعی یکی از دلایلی بود که ایران دراین زمان تصمیم گرفت خط مشی خود را تغییر دهد و به سمت واقع گرایی برود. واقع گرایان به اصل عدم سلطه شرق و غرب معتقد بودند ولی داشتن رابطه با جهان خارج را نفی نمی کردند و معتقد بودند انقلاب اسلامی باید نخست در داخل یا آنچه خود «سنگر اسلام» می خواندند پا بگیرد.

در داخل رحلت امام و ظهور نقش آفرینی آیت ا… خامنه ای به عنوان رهبر و هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور و در خارج فروپاشی شوروی، پایان جنگ سرد و نیز جنگ سال ۱۹۹۱ خلیج فارس،‌ آرام آرام آموزه‌ها و رویه های عملی ایران را در عرصه سیاست خارجی دگرگون ساخت و ایران به سمت سازش جویی واقع بینانه گام برداشت.

ایران در دهه دوم انقلاب با توجه بیشتر به منافع و امنیت کشور و در عین حال سیاست پرهیز از دخالت در امور داخلی، عملاً و بدون اعلام رسمی سیاست تنش زدایی و حسن همجواری با همسایگان را در پیش گرفت. سیاست خارجی ایران در این مدت بیشتر ژئوپولتیک بود به این جهت تلاشهای گسترده ای با انعطاف پذیری و جهت گیری مصلح گرایانه انجام گرفت تا ایران از حالت انزوای سیاسی بیرون آید. نقش ایران در اقتصاد جهانی و نیازی که به فروش مواد هیدروکربنی داشته است را می توان پاشنه آشیل جمهوری اسلامی دانست. بدون توجه به چنین نیازی که به اقتصاد بین المللی وجود داشت، جدایی آن کشور از نهادهای اقتصادی بین المللی و تقسیم بین المللی کار تقریباً غیرممکن بود. برخورداری از محصول استراتژیکی همانند نفت، عملاً می تواند راهبردهای سیاست جدایی را مانع گردد. [۱۴]. ملاحظات اقتصادی الویت سیاسی را تحت الشعاع قرار داد.

مقامات ایران متعاقب پذیرش قطعنامه، آشکارا اعلام کردند که جمهوری اسلامی درصدد انجام اصلاحات بوده و در انتظار روابط نزدیکتری با جهان خارج در دهه دوم انقلاب خواهد بود. هدف اصلی و اولیه در این دوران را باید برطرف ساختن موانع رشد و توسعه ایران در دهه اول انقلاب دانست. در این راستا بود که روابط ایران نه تنها با کشورهای منطقه ارتقا یافت بلکه جمهوری اسلامی روابط خود را با برخی کشورهایی که دارای سطح روابط کم با آنان بود نیز گسترش داد. به طور کلی رهبران ایران در این دوران درصدد بودند تا زمینه جهت هم گرایی و ادغام در نظم بین المللی جدید را فراهم آورند. همچنین ایران درصدد برآمد تا روابط خود را با سازمانهای بین المللی و منطقه‌ای بازسازی نماید.

تصمیم گیرندگان سیاست خارجی ایران، با شناسایی واقعیت ها به این نتیجه رسیدند که دولتهای دیگر هم می بایستی به عنوان نماینده منافع عمومی ملتهایشان تلقی شوند لذا لازم است تا در جهت ایجاد ثبات و توسعه روابط با آنها، بدون در نظر گرفتن نوع و ساختار رژیمشان و حفظ وضع موجود در نوع حکومت، از طریق توجه بیشتر به محیط بازی ولو با رضایت اکراه آمیز با این گونه دولتها همکاری کرد. حل و فصل بحران گروگانگیری اتباع غربی در لبنان، در روابط دوجانبه و جایگاه بین المللی ایران تأثیر بسزایی داشت، زیرا بعد از آزادی آخرین گروگانهای غربی در لبنان بود که دبیرکل سازمان ملل با انتشار یک گزارش رسمی، عراق را مسئول آغاز جنگ ایران و عراق معرفی کرد.

روابط ایران و شوروی تا قبل از پذیرش قطعنامه توسط ایران مساعد و مناسب نبود، اما از این زمان به بعد بازسازی روابط به گونه ای تداوم یافت که تا سال ۱۹۸۹ مشکلات قبلی حل گردید و هیچ گونه اثر و نشانه ای از اختلافات و مشکلات میان ایران و شوروی باقی نمانده بود. تفکر نوین گورباچف نیز کمک قابل توجهی به پیشرفت و تداوم این فرایند نمود. سفرهایی بنی مقامات دو کشور صورت گرفت و روابط ایران و شوروی با بهبود قابل ملاحظه ای همراه گردید. [۱۵]

در این دوران روابط ایران با آمریکا همچنان خصمانه باقی ماند و با توجه به پیشینه روابط دو کشور در دوره های قبلی، جو بی اعتمادی بین دو کشور از بین نرفت. دراین زمینه می توان به تحریمهایی که از سوی آمریکا علیه ایران وضع شده است اشاره نمود. چالشهایی که در روابط ایران و آمریکا در این دوره وجود داشته را می توان در بحث تروریسم، حقوق بشر، روند صلح خاورمیانه و … دانست.

بررسی سیاست نه شرقی،نه غربی، و حمایت از ملل مستضعف و جنبش‌های آزادی بخش
فهرست مطالب

عنوان صفحه

۱- مقدمه………………………………………………………………………………………………… ۱

۲- زمینه های شکل گیری سیاست نه شرقی،‌ نه غربی…………………………………. ۲

۳- تبیین سیاست نه شرقی ، نه غربی…………………………………………………………. ۵

۴- بررسی سیاست خارجی ایران بعد از انقلاب براساس اصل نه شرقی،
نه غربی………………………………………………………………………………………………….. ۱۰

۵- صدور انقلاب و حمایت از ملل مستضعف و جنبشهای آزادی بخش………….. ۲۳

۶- نتیجه گیری………………………………………………………………………………………… ۲۹

۷- پی نوشت ها………………………………………………………………………………………. ۳۴

۸- بررسی سیاست نه شرقی،نه غربی، و حمایت از ملل مستضعف و جنبش‌های آزادی بخش
فهرست منابع …………………………………………………………………………………….. ۳۶

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.