بررسی آداب معاشرت در قرآن


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 بررسی آداب معاشرت در قرآن دارای ۲۵۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بررسی آداب معاشرت در قرآن  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز بررسی آداب معاشرت در قرآن۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی بررسی آداب معاشرت در قرآن،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن بررسی آداب معاشرت در قرآن :

بررسی آداب معاشرت در قرآن

مقدمه

معاشرت نیکو بستگی به علم و تعلیم و حلم و تربیت نیکو و عمل صالح ، صبر و تحمل و مهر و محبت و اخلاق حسنه دارد . آنکه علمش بیشتر و تربیتش نیکو تر است عملش صالح تر است و مطمئنا از رذائل اخلاقی همچون خشم و شهوت ، بخل و حسادت ، افراط و تفریط و عصبیت و تکبر و خود بینی به دور است . در این حالت چنین شخصی نه تنها از سلامت جسم وروان برخوردار است بلکه معاشرانش نیز از این چشمه فیاض بهره کافی می برند ، و معاشرت با چنین فردی سعادت دو دنیا را به همراه دارد .

از پیامبر ( ص ) روایت شده :

« مومنی که با مردم می آمیزد و آزار آنها را تحمل می کند در پیشگاه الهی اجرش بزرگتر است از آن مومنی که با مردم آمیزش ندارد و بر اذیت آنها صبر نمی کند . » [1]

درباره معاشرتهای اجتماعی ، حضرت علی ( ع ) در توصیه خود به فرزندشان امام مجتبی ( ع ) چنین فرمود :

« به اتکاء روابط دوستانه و رفاقت صمیمانه ، حق برادرت را ضایع مکن ، چه در زمینه تضییع حقوق ، روابط دوستی نابود می شود و آنکس که حقش را تباه ساختی ، برای تو برادر نخواهد شد . » [2]

روابط افراد با همدیگر در کلیه سطوح اجتماعی ، باید رفتاری برادرانه و دوستانه باشد همراه با عدل و انصاف ، تا بقاء و دوام یابد و البته در سایه چنین معاشرتهایی جامعه رو به تکامل و امنیت و سعادت پیش می رود . البته هرگز نمی توانیم با تمام افراد جامعه رفتاری برادرانه داشته باشیم مگر اینکه به فرموده خداوند در قرآن کریم گوش جان دهیم و دستورات ایشان را آمیزه گوش خود نماییم .

کلیات

تبیین موضوع

از آنجایی که آدمی بالطبع موجودی اجتماعی است و به صورت اجتماعی زندگی می کند و زندگی فردی آن تقریبا امکان پذیر نمی باشد آداب معاشرت و روابط اجتماعی در اسلام دارای اهمیت مضاعفی است و قرآن کتابی است که برای هدایت بشر آمده لذا در تنظیم روابط بین انسان و خدا ، انسان با طبیعت و انسان با انسانهای دیگر او را یاری می کند و به بیان دستوراتی برای تحسین روابط اجتماعی می پردازد که این آداب گاهی جنبه حقوقی دارد و گاهی جنبه اخلاقی ما بنا داریم در این رساله آداب معاشرت را مورد بررسی قرار داده ، شأن نزول ، نظرات مفسران و روایاتی که در بیان آیات آمده است را مورد کنکاش قرار دهیم .

اهمیت و ضرورت موضوع

انسان در همه عرصه ها به روابط و معاشرت با یکدیگر نیازمند است ، اقتصاد ، سیاست و … در برقرری ارتباط در این حوزه ها به معاشرت می پردازد و اکنون سوال اساسی آن است که چگونه باید این ارتباط انجام بپذیرد از آنجا که همه در عرصه های مختلف نیازمند به ارتباط و معاشرت هستند و باید این معاشرت و ارتباط بر طبق دستور دین و قرآن باشد و پژوهش در این موضوع ضروری است و اهمیت بسیاری دارد ما در این رساله به این موضوع می پردازیم .

انگیزه انتخاب موضوع

با توجه به اینکه در معاشرتها خیلی از مسائل رعایت نمی شود و از سوی دیگر اسلام به آداب معاشرت صحیح تأکید کرده است ما به بررسی این مساله می پردازیم و امیدواریم که در رفع مشکلات اجتماع مؤثر باشیم .

پیشینه موضوع

چون معاشرت و ارتباط از آغاز خلقت انسان بین افراد رایج بوده است قرآن به عنوان کتاب هدایت ، در آیات زیادی به آن پرداخته است . همچنین در روایات نبوی هم از آن بحث شده است بدین روی این دو ، منبع مهم برای بررسی مسائل مورد بحث ما شناخته می شوند . در تبیین پیشینه باید نخستین پیشینه ها را در موضوعات مطرح شده در کتب تفاسیر و کتب اخلاقی جستجو نمود که به تدریج در این مورد کتب مستقلی تألیف یافته است و در دوران اخیر نیز این موضوع بیشتر مورد توجه قرار گرفته است که می توان به برخی از کتب مستقل در دوران معاصر اشاره نمود . ازجمله : اخلاق معاشرت ( جواد محدثی ) ، اخلاق و معاشرت در اسلام ( علی قائمی )

سؤالات

۱- معاشرت از نظر واژگان و اصطلاح چیست ؟

۲- کاربرد و بسامد واژگان و محتوای این موضوع در قرآن چه میزان است ؟

۳- اقسام و انواع معاشرت کدامند ؟

۴- آداب معاشرت در حوزه عمومی جهان اسلام ( بین مسلمانان) و جهان انسان چگونه باید باشد؟

۵- آداب معاشرت در حوزه خاص ( اقارب ، همسایگان ، همسفران ، دوستی و …) چگونه صورت می پذیرد ؟

۶- آثار و پیامدهای رعایت و عدم رعایت آداب معاشرت کدام است ؟

روش تحقیق

این تحقیق به روش کتابخانه ای صورت گرفته است که با مراجعه به کتابخانه و بررسی کتب مختلف و در بعضی موراد مراجعه به اینترنت تدوین شده است .

فرضیه

قرآن ، کتاب هدایت است ، در کتاب هدایت روابط اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و در انواع معاشرت ها آداب و دستور العملهایی در این زمینه ارائه شده است که با سیره نبوی تجسم یافته و قرآن در حوزه عمومی و خاص ، آداب و مقررات خاصی رابیان نموده که در این رساله ما به آن می پردازیم .

چکیده

در فصل اول شناخت حوزه معاشرت که انسان در اجتماع با چه گروههایی باید معاشرت کند و هدف معاشرت و انواع معاشران با توجه به آیات و روایات مورد بررسی قرار گرفت .

در فصل دوم آداب معاشرت در حوزه های مختلف در بخشهای پنج گانه به شرح ذیل آمده است :

بخش اول در حوزه عمومی شامل آداب وارد شدن به خانه ، آداب غذا خوردن ، آداب تحیت و سلام ، مطرح گردید .

و در بخش دوم آن آداب معاشرت در حوزه مسلمانان و در بخش سوم آداب معاشرت در حوزه خانواده و خویشاوندان شامل مباحث آداب معاشرت والدین و فرزندان ، آداب معاشرت زوجین آداب معاشرت در حوزه خویشاوندان و بستگان از دیدگاه قرآن و سنت مورد بررسی واقع شد .

در پایان این بخش به آداب معاشرت برادران و خواهران نسبی و رضاعی از دیدگاه روایات و رعایت حقوق بین آنها اشاره شد .

بخش چهارم : آداب معاشرت در حوزه مرتبطان غیر خویشاوند شامل :

معاشرت با همسایگان ، معاشرت با دوستان ، معاشرت با معلمان و مربیان ، معاشرت با مومنان و برادران دینی و برآوردن نیازهای همدیگر . معاشرت با مسئولان و نهادهای اجتماعی و رعایت حقوق و احترام متقابل بین مسئولان ، نهادهای اجتماعی و مردم آمده است .

بخش پنجم آداب معاشرت در حوزه غیر مسلمانان با توجه به اصل عدم تسلط کفار بر مسلمانان و چگونگی معاشرت با انواع کافران ( حربی و غیر حربی و … ) و نهی از دوست داشتن والدین کافر از دیدگاه قرآن و روایات و تفاسیر مختلف آمده است .

در فصل سوم جایگاه , آثار و پیامدهای معاشرت که شامل سه بخش است .

بخش اول : انسان موجودی اجتماعی است .

بخش دوم : جایگاه روابط اجتماعی از نظر اسلام .

بخش سوم : آثار روانشناختی آداب معاشرت و تأثیرات رفتاری و گفتاری افراد بر یکدیگر بر اساس آیات و نظر روانشناسان آمده است .

الف – شناخت لغوی

در این بخش بر آنیم تا با بررسی دقیق تر معانی لغت ، با استفاده از کتب مرجع موجبات آشنایی بیشتر خواننده را با مفاهیم مطرح شده در تحقیق فراهم نماییم .

۱- معاشرت

با مراجعه به کتابهای لغت روشن می گردد که این کلمه از ریشه العشره به معنای هم نشینی و مصاحبت آمده است .

ابن منظور در لسان العرب در معنای این کلمه می نویسد ، العشره = المخالطه و معاشره را به معنای مخالطه و مصاحبت دانسته است . [۳]

دهخدا در فرهنگش در ذیل واژه معاشرت به این معانی اشاره کرده است :

آمیختن با هم ، گفت و شنید با هم ، الفت و مصاحبت و همدمی و رفاقت و زندگانی با هم ، خوردن و آشامیدن با هم ، نشست و برخاست ، خوش معاشرت . [۴]

با مراجعه به کتابهای لغت عربی در می یابیم که این کلمه دارای مشتقاتی است که ما آن مشتقاتی را که به موضوع ما مربوط است را به همراه معانی آنها ذکر خواهیم کرد .

الف – عشیره : خانواده . راغب می گوید :

عشیره اهل رجل و خانواده اوست که بوسیله آنها زیاد می شود و برای او به منزله عدد کامل می شوند که عشیره عدد کامل است ، دیگران آنرا اقوام نزدیک پدری یا قبیله گفته اند « عشیره الرجل بنو ابیه لادنون او قبیله » .

باید دانست که پدران و فرزندان و برادران داخل در عشیره نیستند به قرینه قُلْ إِن کاَنَ ءَابَاؤُکُمْ وَ أَبْنَاؤُکُمْ وَ إِخْوَنُکُمْ وَ أَزْوَجُکمُ‏ْ وَ عَشِیرَتُکمُ‏ْ … [۵]

مگر آنکه گفته شود « عشیرتکم » ذکر عام بعد از خاص است . [۶]

ب- عشیر : معاشر و هم نشین چه دور و چه نزدیک . [۷]

قبیله و طایفه ، خویشاوند ، فامیل ، دوست ، رفیق ، شوهر ، زن . [۸]

زبیدی می گوید : عشیر به معنای هم نشین است و کسی که با او معاشرت می شود و آن به معنای نزدیک و دوست صمیمی است وهم نشین انسان همسرش می باشد برای اینکه با او معاشرت می کند و مورد معاشرت او قرار می گیرد . بنابراین هم نشین ،همان دوست صمیمی و همراه است. [۹]

عشیر به معنای یک دهم نیز آمده است . [۱۰]

ج – المعشر : جماعت ، جمعیت ، خانواده و اهل انسان ، جن و پری ، انسان ، گروه . [۱۱]

د- عشره : رفت و آمد کردن با یک دیگر ، معاشرت ، رفت و آمد و نشست و برخاست. [۱۲]

ه- عاشره : با او رفت و آمد و نشست و برخاست و معاشرت کرد ، با او مصاحبت و هم نشینی کرد . [۱۳]

ح – عاشرته : در دامان شدن برای او مثل عدد ده کامل شدن . [۱۴]

خ – معاشر : به معنای جماعتی از مردم است چنانچه پیامبر ( ص ) فرموده :

« نحن معاشر الانبیاء …» ما گروه پیامبران …

دکتر معین در فرهنگ خود در معنای معاشر چنین می نویسد : « 1- به معنای یار و رفیق ( صفت ) ۲- با کسی زندگی کننده ( اسم فاعل ) ۳- معاشر به معنای گروه ( اسم جمع ) که تنها به این

صورت آن هم در حدیث به کار رفته است . » [15]

۲- روابط

روابط جمع رابطه است . رابطه به معنای بستگی ، علاقه ، پیوند می باشد .[۱۶] البته از این ریشه اصلی ربط به دو واژه ذیل نیزمی توان اشاره کرد .

الترابط به معنای ایجاد را بطه و پیوند . [۱۷]

ارتباط به معنای التزام ، نسبت ، پیوستگی از دو سو .[۱۸]

دهخدا در فرهنگش ذیل واژه روابط گفته است : در اصطلاح فارسی زبانان ، ارتباط ، رفت و آمد ، مراوده ، معاشرت و آمیزش . [۱۹]

و هم چنین ذیل واژه ربط به این معانی اشاره می کند : علاقه و آنچه بدان چیزی را به چیزی ببندند . [۲۰]

علقه و وصله ، هر چیزی که بستگی به چیز دیگر داشته باشد .

– سلسله و زنجیر.

– کلمه پاورقی یعنی کلمه ای که در پایین صفحه نویسند و به عین همان کلمه ای باشد که در اول سطر صفحه بعد نوشته می شود .

– آشنایی ، ارتباط و پیوندی که در میان دو کس به واسطه دوستی و آشنایی پیدا می شود .

– ( در اصطلاح شطاریان ) مرشد کامل را گویند که مسترشد را به حق تعالی رابطه دهد. [۲۱]

با مراجعه به کتابهای لغت عربی به معنای ربط و مشتقات آن در می یابیم که عبارت است از : ربط : بستن و بعدا برای هر کسی که در حصاری پناه گیرد و در آن از دشمنان بیرون حصار دفاع کند . [۲۲]

ربط الفرس : بستن اسب در جایی که نگهداری و حفظ شود . [۲۳]

رباط الجیش : باقی ماندن و پیوستن سپاه ، کمین گاه ، استراحت گاه سربازان ( چاپار خانه و قرار گاه ) .

رباط : مکانی که مخصوص اقامت نگهبانان است . [۲۴]

ارتبط فی الحبل : با طناب بسته شد . [۲۵]

الرّّبط : جمع کردن و به هم پیوند دادن .

الربطه : یک بار با طناب و غیره چیزی را بستن .

ربط : محکم کرد ، پیوست ، متصل کرد یا شد .

ارتبط : بستگی داشت ، مربوط بود .

مرتبط ، مربوط : دارای بستگی . [۲۶]

پس اجازه بگیر و وارد شو . [۲۷]

آموزش قرآن در باره استیناس و اذن گرفتن ، هم در باره خانه های خودمان است ، هم خانه دیگران و در هر دو مورد ، احترام گذاردن به حرمت ساکنان خانه و محترم شمردن حقوق شخصی آنان است . اما اگر شخصی خواست وارد اتاق یا خانه ای بشود که کسی در آن نیست و مثلا در زد و کسی جواب نداد و فهمید که کسی آنجا نیست که از او اجازه بگیرد در این صورت هم وارد نشود مگر آنکه اجازه داشته باشد . : « فَإِن لَّمْ تجَِدُواْ فِیهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتىَ‏ یُؤْذَنَ لَکمُ » زیرا طبعا وقتی کسی نباشد اذن هم تحقق نمی یابد پس شما باید وارد نشوید تا کسی پیدا شود و به شما اذن بدهد .

ممکن است منظور از این تعبیر آن باشد که گاه در آن خانه کسانی هستند ولی کسی که به شما اذن دهد و صاحب اختیار و صاحب البیت باشد حضور ندارد شما در این صورت حق ورود نخواهید داشت . و یا اینکه اصلا کسی در خانه نیست ، اما ممکن است صاحب خانه در منزل همسایگان و یا نزدیک آن محل باشد و به هنگامی که صدای در زدن و یا صدای شما را بشنود بیاید و اذن ورود دهد در این موقع حق ورود دارید ، به هر حال آنچه مطرح است این است که بدون اذن داخل نشوید .

امنیت و آزادی در محیط خانه

بی شک وجود انسان دارای دو بعد است ، بعد فردی و بعد اجتماعی و به همین دلیل دارای دو نوع زندگی است ، زندگی عمومی و خصوصی که هر کدام برای خود ویژگی هایی دارد و آداب و مقرراتی . انسان ناچار است در محیط اجتماعی قیود زیادی را از نظر لباس و طرز حرکت و رفت و آمد تحمل کند ، ولی پیداست که ادامه این وضع در تمام مدت شبانه روز خسته کننده و دردسر آفرین است او می خواهد مدتی از شبانه روز را آزاد باشد ، قید و بند ها را دور کند و به استراحت بپردازد با خانواده و فرزندان خود به گفتگوهای خصوصی بنشیند و تا آنجا که ممکن است از این آزادی بهره گیرد ، و به همین دلیل به خانه خصوصی خود پناه می برد و با بستن درها به روی دیگران زندگی خویش را موقتاً از جامعه جدا می سازد و همراه آن از انبوه قیودی که ناچار بود در محیط اجتماعی بر خود تحمیل کند آزاد می شود . حال باید در این محیط آزاد با این فلسفه روشن امنیت کافی وجود داشته باشد ، اگر بنا باشد هر کس سرزده وارد این محیط گردد و به حریم امن آن تجاوز کند دیگر آن آزادی و استراحت و آرامش وجود نخواهد داشت و مبدل به محیط کوچه و بازار می شود .

به همین دلیل همیشه در میان انسانها مقررات ویژه ای در این زمینه بوده است ، و در تمام قوانین دنیا وارد شدن به خانه اشخاص بدون اجازه آنها ممنوع است و مجازات دارد ، و حتی در جایی که ضرورتی از نظر حفظ امنیت و جهات دیگر ایجاب کند که بدون اجازه وارد شوند مقامات محدود و معینی حق دادن چنین اجازه ای را دارند .

در روایات اسلامی می خوانیم که انسان به هنگامی که می خواهد وارد خانه مادر یا پدر و یا حتی وارد خانه فرزند خود شود اجازه بگیرد . [۲۸]

پیامبر اکرم (ص ) همواره برای ورود به خانه دیگران ، اجازه می گرفت . اجازه گرفتنش هم به این صورت بود که با صدای بلند ، به اهل خانه سلام می داد و منتظر جواب مثبت می ماند . حتی برای ورود به خانه دخترش فاطمه ( س ) نیز بیرون خانه می ایستاد و با صدای بلند سلام می کرد . شنیدن جواب از داخل خانه به معنای آمادگی آنان برا ی ورود پیامبر (ص ) بود و آن حضرت داخل می شد . [۲۹]

به نظر بعضی فقها ، این اجازه گرفتن سه بار لازم است برخی هم یک بار را کافی می دانند ولی رعایت جنبه اخلاقی اقتضاء می کند سه بار ، اعلام قبلی شود . امام صادق ( ع ) می فرماید : برای ورود به خانه ای ، اذن گرفتن و اعلام ، سه بار است : بار اول ، تا بشنود . بار دوم برای اینکه خود را جمع و جور کند . در مرتبه سوم اگر مایل بودند اجازه دهند ، و إلا ، اذن نمی دهند و اجازه گیرنده بر می گردد . [۳۰]

در سیره پیامبر (ص ) نسبت به حضرت زهرا ( س ) نوشته اند که گاهی در خانه آنها می آمد ، سلام می داد ، پاسخ نمی شنید . تا بار سوم ، که می خواست بر گردد ، آنان جواب می دادند . حضرت می پرسید :

چرا جواب نمی دادید ؟ می گفتند :

یا رسول الله ، دوست داشتیم که صدای تو را بشنویم .

در روایت دیگری می خوانیم که پیامبر (ص ) هنگامی که می خواست وارد خانه دخترش فاطمه ( س ) ، شود نخست بر در خانه آمد دست به روی در گذاشت و در را کمی عقب زد ، سپس فرمود :

السلام علیکم ، فاطمه ( س ) پاسخ سلام پدر را داد ، بعد پیامبر (ص ) فرمود :

اجازه دارم وارد شوم ؟ عرض کرد :

مقنعه بر سرم نیست ، و هنگامی که خود را به حجاب اسلامی محجب ساخت پیامبر (ص ) مجددا سلام کرد و فاطمه ( س ) جواب داد ، و مجددا اجازه ورود برای خودش گرفت و بعد از پاسخ موافق فاطمه ( س ) اجازه ورود برای همراهش جابر ابن عبدالله گرفت . این حدیث به خوبی نشان می دهد که تا چه اندازه پیامبر (ص ) که یک الگو و سر مشق برای عموم مسلمانان بود این نکات را دقیقاً رعایت می فرمود . [۳۱]

سرزده وارد خانه شدن ، حتی خانه خود نیز ناپسند است در آداب سفر آمده است که پیامبر (ص ) نهی کرد که اگر کسی شبانه از مسافرت برگشت ، سرزده وارد خانه شود ، مگر اینکه قبلا اعلام کند و خبر دهد . [۳۲]

اسلام در این زمینه دستور بسیار مؤکد داده و ادب و ریزه کاری هایی در این زمینه وجود دارد که کمتر نظیر آن دیده می شود :

در حدیثی می خوانیم که «ابوسعید » از یاران پیامبر (ص ) اجازه ورود به منزل گرفت در حالی که روبروی در خانه پیامبر ( ص ) ایستاده بود ، پیامبر ( ص ) فرمود :

به هنگام اجازه گرفتن روبروی در نایست .

در روایت دیگری می خوانیم که خود آن حضرت هنگامی که به در خانه کسی می آمد روبروی در نمی ایستاد بلکه در طرف راست یا چپ قرار می گرفت و می فرمود : « السلام علیکم » (و به این وسیله اجازه ورود می گرفت ) زیرا آن روز هنوز معمول نشده بود که در برابر در خانه پرده بیاویزند .

بدینسان از یک سو ، بی اجازه وارد حریم زندگی کسی شدن تا این حد ناپسند است ، از سوی دیگر هم سفارش به اجازه گرفتن برای ورود به خانه دیگری و استیذان و استیناس شده است . مواردی هست که رفت و آمد افراد با هم خیلی زیاد است ؛ مثلا اهل یک خانه که در اتاقهای متعددی زندگی می کنند رفت و آمد متعارف دارند . بچه ها وارد اتاق پدر و مادرشان می شوند یا کسانی که در خانه کار می کنند مانند کلفت و نوکر و عبید و امایی که سابقا بودند و در خانه کار می کردند ، آیا هر دفعه ای که می خواهند بیایند لازم است اذن بگیرند یا نه ؟ در آیه ۵۸ سوره نور می فرماید : یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لِیَسْتَْذِنکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَنُکمُ‏ْ وَ الَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُواْ الحُْلُمَ مِنکمُ‏ْ ثَلَثَ مَرَّتٍ مِّن قَبْلِ صَلَوهِ الْفَجْرِ وَ حِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُم مِّنَ الظَّهِیرَهِ وَ مِن بَعْدِ صَلَوهِ الْعِشَاءِ ثَلَثُ عَوْرَتٍ ‏ …

کسانی که مملوک شما هستند و در خانه شما کار می کنند و همین طور بچه هایی که به حد تکلیف نرسیده اند سه مرتبه در شبانه روز اذن بگیرند : پیش از نماز صبح ، موقع ظهر و بعد از نماز عشاء . اینها مواقعی است که معمولا انسان استراحت می کند و دلش می خواهد تنها باشد .

و در آیه بعد می فرماید : وَ إِذَا بَلَغَ الْأَطْفَلُ مِنکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَْذِنُواْ کَمَا اسْتَْذَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ … [۳۳]

اما اگر بچه ها به حد تکلیف رسیده اند باید مثل سایرین اجازه بگیرند ؛ یعنی غیر از سه مرتبه ای که گفته شد هر وقت دیگر هم می خواهند وارد شوند باید اجازه بگیرند . [۳۴]

این سه وقت را قرآن کریم به نام « راز » و « سر » پوشیدنی ( عورت ) یاد می کند و جز این سه وقت را – که معمولا ممکن است افراد در این مواقع ، با لباس زیر و وضع خاص یا نیمه لخت یا بدون پوشش کافی باشند – بلامانع اعلام می کند .

ممکن است برخی ، تردد کودکان را نزد بزرگترها امری ساده و عادی تلقی کنند و بچه ها از این رهگذر ، صحنه هایی ببینند و با مسائلی روبرو شوند که برایشان غیر قابل هضم و درک یا بد آموز باشد و به انحراف بیفتند .

به هر حال ، این مسأله به ظاهر ساده و جزئی ، از چنان اهمیتی در « تصحیح معاشرت » دارد که قرآن کریم به تفصیل و با ذکر جزئیات به آن پرداخته است ، تا خانواده ها و فرزندان گرفتار بیماریهای روانی و اخلاقی نشوند و از آثار سوء عصبی و روانی نبودن کنترل و حریم در معاشرتها ، به خصوص در مورد خلوت سرا و تردد و دیدن و فهمیدن کودکان ، مصون بمانند .

در پرونده بسیاری از گرفتاران به بیماریهای جنسی و انحرافات اخلاقی از این نوع ، اعترافاتی به چشم می خورد که نشان دهنده تأثیر منفی این گونه ولنگاری ها و نبودن حریم در معاشرتها است . [۳۵] و توجه یافتن کودکان و نوجوانان به برخی از اسرار زندگی خصوصی والدین ، که آنان را به گناه می کشد ، جای دقت و تأمل است ، که حضرت امیر ( ع) فرمود :

« کم من نظره جلبت حسره » [36] چه بسا نگاهی که حسرت می آورد !

« سید قطب » در اشاره به این نکته لطیف قرآنی و آداب اجتماعی می نویسد :

« امروز ما مسلمانان ، نسبت به این گونه امور دقیق و ظریف ، حساسیت خود را از دست داده ایم . گاهی شخصی به خانه برادرش حمله ور می شود ، هر لحظه از لحظات شب و روز که باشد ، برایش فرق نمی کند . آنقدر در می زند تا باز کنند و اگر در به رویش باز نکنند بر نمی گردد تا آنکه صاحب خانه را به ستوه آورد و در بگشایند . گاهی در خانه ، تلفن وجود دارد و می تواند پیش از آمدن ، تلفنی تماس گرفته و خبر دهد تا اجازه بدهند یا روشن شود که موقعیت مناسب نیست . ولی این راه و شیوه را رها می کند تا بی خبر و بی موقع وارد شود و بدون قول و قرار قبلی به خانه اش رود . متأسفانه چنان شده که عرف هم نمی پذیرد که اگر چه صاحب خانه ناراحت و رنجیده شود ، از آمدن بی خبر و غیر منتظره باز گردد . ما مسلمانان امروز ، سرزده و بی خبر ، هر لحظه که بخواهیم وارد خانه ی هم می شویم و اگر وقت غذا باشد و غذای مناسبی پیش ما نیاورد ، در دلمان می رنجیم . یا شب دیر هنگام به خانه کسی می رویم ، اگر آخر شب از ما نخواهد که همان جا بخوابیم ، در دل رنجیده می شویم ، بی آنکه به عذر آنان در اینگونه مواقع توجه داشته باشیم . این نشانه آن است که ما هنوز ، به ادب اسلام و ادب رسول خدا ( ص ) مؤدب نشده ایم ، برده عرف خطاکاریم . ولی اگر همین گونه مراعات آداب را در غیر مسلمانان ببینیم ، برایمان شگفت جلوه می کند و نمی کوشیم در یابیم که ریشه این ادبها در شریعت خود ما نهفته است و باید به آن اصل خویش برگردیم … . » [37]

کنترل نگاه

مقدمه

مسلمانان که براساس مشی اسلامی تربیت یافته اند خلق و خوی خاصی دارند و رفتارو کردارشان ازویژگی های خاصی برخوردار است که براساس آن از دیگران باز شناخته می شوند حساسیت و جانبداری های آنها از امری ، به دلیل پای بندی و اعتقاداتشان به تعالم مذهبیشان می باشد . آنچه مهم است شناخت موضع حق وناحق است که بسیاری از افراد دراین وادی ، دچار لغزش و فریب شده اند زیرا به علت زیادی عصیان و گناه و یا به علت جهل و بی خبری در موقیعتی قرار گرفته اند که براساس هوی وهوس ، راه ناصواب راپیموده ودر دنیا وآخرت دچار خسران وزیان گشته اند .

بنابر دستورات انسان ساز اسلام ، یک مسلمان هرگز نمی تواند در برابر وقایع امور و حوادث و جریانات جامعه و جهان و مخصوصا جهان اسلامی ، بی تفاوت باشد ، بلکه در برابر مسائل حساس است و موضعی قاطع و روشن دارد یا مثبت و یا منفی ( که آن هم بستگی به مذهب دارد) درد بی تفاوتی ، هرگز دامنگیر یک مسلمان نیست و شعار هر کس به کار خویش را پذیرا نمی باشد . البته در مطالبی که بیان خواهد شد ، زیر تنها کلیاتی ازحسن معاشرت مسلمانان با یکدیگر از نگاه قرآن و روایات آورده شده است .

بررسی معاشرت مسلمانان از دیدگاه قرآن

ما به حکم عادت و احیانا طبیعت ، و هم به حکم مذهب و مکتبمان ناگزیر به حیات اجتماعی هستیم جدائی از اجتماع به صلاح وصواب حیات فردی و جمعی نیست . دور ماندن از جمع به خاطر پاک ماندن فضیلتی پدید نمی آورد ، اصل بر این است که آدمی در میان جمع باشد و سر از گناه در نیاورد ، به پاکی و اصلاح محیط پرداخته و برای پاکی و سلامت آن از هیچ گونه کوشش و تلاشی باز نماند . ویژگی هائی که در جنبه اخلاق و رفتار در بعد معاشرت و برخورد دارد بسیار است و ما ذیلا به مواردی از آن اشاره می کنیم :

۱- مسالمت و بخشش

یک مسلمان در این برخورد شیوه مسالمت و بردباری و غفران را درپیش می گیرد زیرا خداوند می فرماید :

خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الجَْهِلِین‏ [38]

(به هر حال ) با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر ، وبه نیکی ها دعوت نما ، و از جاهلان روی بگردان (وبا آنان ستیزه مکن ).

علامه درتفسیر المیزان می فرماید : (اخذ) به معنای ملازمت و ترک نمودن آن چیزاست پس معنای اینکه فرمود: ( بگیر عفو را ) این است که همواره بدیهای اشخاص که به تو بدی می کنند بپوشان واز حق انتقام که عقل اجتماعی برای بعضی بر بعضی دیگر تجویز می کند صرف نظر نما و هیچ وقت این رویه راترک مکن ، البته این چشم پوشی نسبت به بدیهای دیگران و تضییع حق شخص است ، و اما مواردی که حق دیگران را با اسائه به ایشان ضایع می شود عقل درآنجا عفو و اغماض را تجویز نمی کند ، برای اینکه عفو در اینگونه موارد وادار کردن مردم به گناه است ، و مستلزم این است که حق مردم تضییع گردد و نوامیس حافظ اجتماع لغو و بی اثر شود ، و تمامی آیات ناهیه از ظلم وافساد و کمک به ستمکاران ومیل و خضوع در برابرایشان و بلکه تمامی آیاتی که متضمن اصول شرایع و قوانین است از چنین اغماضی جلو گیری می کند ، و این خود روشن است.

پس منظور از اینکه فرمود : « خُذِ الْعَفْوَ » اغماض و نادیده گرفتن بدیهایی است که مربوط به شخص آنجناب بوده ؛ سیره آن حضرت هم همین بود که در تمامی طول زندگیش از احدی برای خود انتقام نگرفت ، این مطلب بنا به تفسیری است که دیگران درباره کلمه عفو کرده و آن را طوری معنا کرده اند که مساوی با مغفرت است ، از امام صادق ( ع ) نقل شده که فرمود :

« منظور از عفو ، وسط است » و این تفسیر با مضمون آیه شریفه مناسب تر و از نظر معنا جامع تر است و علاوه بر این ، اگر تفسیر اول مستلزم این است که در جمله « وَ أَعْرِضْ عَنِ الجَْهِلِین » شائبه تکرار باشد بنا بر تفسیر دوم این شائبه هم در کار نمی آید کلمه « عرف » به معنای آن سنن و سیره های جمیل و جاری در جامعه است که عقلای جامعه آنها را می شناسند ، به خلاف آ ن اعمال نادر غیر مرسومی که عقل اجتماعی انکارش می کند ( که این گونه اعمال عرف « معروف » نبوده بلکه منکر است ) و معلوم است که امر به متابعت عرف لازمه اش این است که خود امر کننده عامل به آن چیزی که دیگران را امربه آن می کند بوده باشد که منکر شمرده نشود ، بلکه به نحو معروف و پسندیده مردم را امرکند ، پس مقتضای اینکه فرمود : « وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ » این است که اولاً به تمامی معروفها و نیکی ها امربکند و در ثانی خود امر کردن هم به نحو معروف باشد نه به نحو منکر و ناپسند .

جمله « وَ أَعْرِضْ عَنِ الجَْهِلِین » دستور دیگری است در مراعات مدارای با مردم ، و این دستور بهترین و نزدیک ترین راه است برای خنثی کردن نتایج جهل مردم و تقلیل فساد اعمالشان برای این که به کار نبستن این دستور و تلافی کردن جهل مردم ، بیشتر مردم را به جهل و ادامه کجی و همراهی وا می دارد . [۳۹]

در تفسیر نمونه به این معانی اشاره شده است :

در طرز رفتار با مردم سخت گیر مباش و با آنها مدارا کن ، عذرشان را بپذیر و بیش از آنچه قدرت دارند از آنها مخواه . « خُذِ الْعَفْوَ » عفو گاهی به معنای مقدار اضافی چیزی آمده و گاهی به معنی حد وسط و میانه ، و گاه به معنی قبول عذر خطاکار و بخشیدن او، و گاه به معنای آسان گرفتن کارها . قرائن آیات نشان می دهد که مفهوم مناسب همان ( آسان گرفتن و گذشت و انتخاب حد وسط و میانه است ) .

« وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ » مردم را به کارهای نیک و آنچه را عقل و خرد شایسته می شناسد و خداوند آن را نیک معرفی کرده دستور ده « وَ أَعْرِضْ عَنِ الجَْهِلِین » از جاهلان روی بگردان و با آنها ستیزه مکن .

افراد مسلمان وقتی با افراد متعصب ، لجوج ، جاهل و بی خبر و افرادی که سطح فکر و اخلاق آنها بسیار پایین است ، روبرو می شوند نباید با آنها گلاویز شوند بلکه بهترین راه تحمل و حوصله ، نادیده گرفتن این گونه کارهاست و تجربه نشان می دهد برای بیدار ساختن جاهلان و خاموش کردن آتش خشم و حسد و تعصبشان ، این بهترین راه است . [۴۰]

بررسی آداب معاشرت در قرآن
فهرست

مقدمه …………………………………………………………………………………………………………. ۱

کلیات…………………………………………………………………………………………………….. ۲

تبیین موضوع …………………………………………………………………………………………… ۲

اهمیت و ضرورت موضوع…………………………………………………………………………… ۲

انگیزه انتخاب موضوع ………………………………………………………………………………… ۲

پیشینه موضوع ………………………………………………………………………………………….. ۳

سؤالات ………………………………………………………………………………………………….. ۳

روش تحقیق ……………………………………………………………………………………………. ۳

فرضیه ……………………………………………………………………………………………………. ۴

چکیده ……………………………………………………………………………………………………. ۵

فصل اول ………………………………………………………………. ۶

الف : شناخت لغوی …………………………………………………………………………………. ۷

۱- معاشرت ……………………………………………………………………………………………. ۷

۲- روابط………………………………………………………………………………………………… ۹

ب : کاربرد قرآنی ……………………………………………………………………………………. ۱۱

۱- معاشرت ……………………………………………………………………………………………. ۱۱

۲- روابط ……………………………………………………………………………………………….. ۱۲

ج : شناخت حوزه معاشرت انسان ………………………………………………………………. ۱۵

الف : معاشرت اختیاری …………………………………………………………………………….. ۱۵

ب : معاشرت اضطراری ……………………………………………………………………………. ۱۵

الف : معاشرتهای نیک ………………………………………………………………………………. ۱۶

۱- خردمند و کریم ………………………………………………………………………………….. ۱۶

۲- خوش اخلاق …………………………………………………………………………………….. ۱۶

۳- صادقان …………………………………………………………………………………………….. ۱۶

ب : معاشرتهای بد …………………………………………………………………………………… ۱۷

۱- کافران ……………………………………………………………………………………………… ۱۷

۲- استهزاء گران دین ………………………………………………………………………………. ۱۸

۳- فاسقان ……………………………………………………………………………………………… ۱۸

۴- عصیانگران ………………………………………………………………………………………… ۱۹

چگونگی معاشرت …………………………………………………………………………………… ۱۹

حفظ عزت انسانی در روابط و معاشرت ………………………………………………………. ۲۰

اعتدال در معاشرت ………………………………………………………………………………….. ۲۱

د : هدف از معاشرت ……………………………………………………………………………….. ۲۱

هـ : انواع معاشرت ………………………………………………………………………………….. ۲۲

فصل دوم ………………………………………………………………. ۲۴

بخش اول : آداب معاشرت در حوزه عمومی ………………………………………………… ۲۵

الف : آداب وارد شدن به خانه …………………………………………………………………… ۲۶

مقدمه …………………………………………………………………………………………………….. ۲۶

استیذان …………………………………………………………………………………………………… ۲۶

امنیت و آزادی در محیط خانه ……………………………………………………………………… ۲۹

کنترل نگاه ………………………………………………………………………………………………. ۳۳

چشمهای بی بها ……………………………………………………………………………………….. ۳۳

۲- آداب سلام و تحیت …………………………………………………………………………… ۳۶

اهمیت سلام نمودن در قرآن ……………………………………………………………………….. ۳۶

اهمیت سلام نمودن در سنت ……………………………………………………………………….. ۳۷

کیفیت سلام وتحیت ………………………………………………………………………………….. ۳۹

فلسفه سلام کردن …………………………………………………………………………………….. ۴۰

آداب فقهی سلام کردن ………………………………………………………………………………. ۴۲

لزوم پاسداری از این سنت اسلامی ………………………………………………………………. ۴۳

۳- آداب غذا خوردن ………………………………………………………………………………. ۴۵

بخش دوم : بررسی معاشرت در حوزه مسلمانان …………………………………………….. ۴۸

مقدمه …………………………………………………………………………………………………….. ۴۹

بررسی معاشرت مسلمانان از دیدگاه قرآن ………………………………………………………. ۴۹

۱- مسالمت و بخشش ………………………………………………………………………………. ۵۰

۲- فرو بردن خشم و احسان ……………………………………………………………………… ۵۳

۳- دوری از تکبر و فخر فروشی …………………………………………………………………. ۵۵

۴- پرهیز از بدگویی و عیب جویی ……………………………………………………………….. ۵۶

۵- صداقت …………………………………………………………………………………………….. ۵۹

۶- دوری از تمسخر و گمان بد …………………………………………………………………… ۵۹

بررسی معاشرت مسلمانان از دیدگاه روایات ……………………………………………………. ۶۳

اعتدال ودوری از حسادت وتملق …………………………………………………………………. ۶۳

حق مسلمان بر مسلمان ………………………………………………………………………………. ۶۵

محبت , مهم ترین عامل در معاشرتها …………………………………………………………….. ۶۶

انفاق مال برای رضای محبوب ……………………………………………………………………… ۷۰

بخش سوم : آداب معاشرت در حوزه خانواده و خویشاوندان …………………………… ۷۳

مقدمه …………………………………………………………………………………………………….. ۷۴

۱- آداب معاشرت با والدین و فرزندان …………………………………………………………….. ۷۵

مقدمه …………………………………………………………………………………………………….. ۷۵

الف – آداب معاشرت با والدین …………………………………………………………………… ۷۶

معاشرت با والدین از دیدگاه قرآن ………………………………………………………………… ۷۶

وظایف فرزندان ……………………………………………………………………………………….. ۷۶

دقت فوق العاده در احترام به پدر و مادر ………………………………………………………… ۷۹

احسان به والدین ………………………………………………………………………………………. ۸۰

دعا برای پدر و مادر ………………………………………………………………………………….. ۸۲

معاشرت با والدین از دیدگاه روایات …………………………………………………………….. ۸۵

معاشرت با پدر از دیدگاه روایات …………………………………………………………………. ۸۶

حق پدر بر فرزند ……………………………………………………………………………………… ۸۶

معاشرت با مادر از دیدگاه قرآن ……………………………………………………………………. ۸۷

معاشرت با مادر از دیدگاه روایات ………………………………………………………………… ۸۸

هشدارها در مورد والدین ……………………………………………………………………………. ۸۹

نیکی به والدین در حیات و ممات ………………………………………………………………… ۹۱

افضل اعمال در ارتباط با والدین …………………………………………………………………… ۹۱

اقسام پدران …………………………………………………………………………………………….. ۹۱

پیامبر ( ص ) و حضرت علی ( ع ) دو پدر این امت اسلامی ……………………………. ۹۲

ب – روابط و وظایف متقابل والدین به فرزندان………………………………………………… ۹۵

بررسی وظایف والدین و فرزندان از دیدگاه قرآن ……………………………………………… ۹۵

بررسی وظایف و حق فرزند از دید گاه روایات ………………………………………………. ۹۹

محبت به فرزند ………………………………………………………………………………………… ۹۹

اجرای عدالت ………………………………………………………………………………………….. ۱۰۰

توجه بیشتر به دختر …………………………………………………………………………………… ۱۰۱

ب : آداب معاشرت زوجین ……………………………………………………………………….. ۱۰۲

مقدمه …………………………………………………………………………………………………….. ۱۰۲

بررسی معاشرت زوجین از دیدگاه قرآن …………………………………………………………. ۱۰۳

۱- وفاداری به پیمان ازدواج ……………………………………………………………………….. ۱۰۳

۲- مودت و مهربانی و ایجاد آرامش …………………………………………………………….. ۱۰۳

۳- حفظ و پوشانیدن عیوب یکدیگر ……………………………………………………………… ۱۰۶

ادای حقوق یکدیگر …………………………………………………………………………………… ۱۰۷

معاشرت نیکو ………………………………………………………………………………………….. ۱۱۶

هدایت و فضاسازی معنوی …………………………………………………………………………. ۱۱۸

حق همسر در روایات ……………………………………………………………………………….. ۱۱۹

نظر ابن مسکویه رازی درباره معاشرت با همسر ( زوجه ) ………………………………….. ۱۲۰

۳- آداب معاشرت در حوزه خویشاوندان …………………………………………………….. ۱۲۲

بررسی معاشرت در حوزه خویشاوندان از دیدگاه قرآن ………………………………………. ۱۲۳

۱- رعایت تقوای الهی ………………………………………………………………………………. ۱۲۳

۲- صله رحم ………………………………………………………………………………………….. ۱۲۳

۳- احسان ………………………………………………………………………………………………. ۱۲۴

۴- انفاق ………………………………………………………………………………………………… ۱۲۶

معاشرت با خویشاوندان از دیدگاه روایات ………………………………………………………. ۱۲۹

قطع رحم از دیدگاه قرآن ……………………………………………………………………………. ۱۳۰

زیان کاران واقعی ……………………………………………………………………………………… ۱۳۴

اهمیت صله رحم در اسلام…………………………………………………………………………… ۱۳۶

قطه رحم نشانه فسق …………………………………………………………………………………. ۱۳۷

اولو النهی از دیدگاه پیامبر ( ص ) ………………………………………………………………… ۱۳۸

عاقبت قطع از دیدگاه روایات ……………………………………………………………………… ۱۳۹

ائمه معصومین ( ع ) مصداق اولوالارحام ………………………………………………………… ۱۳۹

آداب معاشرت با ارحام هم کیش ………………………………………………………………….. ۱۴۱

۴- آداب معاشرت برادران و خواهران …………………………………………………………. ۱۴۳

انواع نسبت ……………………………………………………………………………………………… ۱۴۳

انواع اخوت …………………………………………………………………………………………….. ۱۴۳

بررسی معاشرت با خواهران و برادران نسبی و رضاعی از دیدگاه روایات ……………….. ۱۴۴

رعایت حقوق خواهران و برادران …………………………………………………………………. ۱۴۴

بخش چهارم : آداب معاشرت در حوزه مرتبطان غیر خویشاوند ………………………… ۱۴۵

الف : معاشرت با همسایگان ………………………………………………………………………. ۱۴۶

مقدمه …………………………………………………………………………………………………….. ۱۴۶

معاشرت با همسایگان ………………………………………………………………………………… ۱۴۶

انواع همسایه و حقوق آنها ………………………………………………………………………….. ۱۴۹

حق همسایه از دیدگاه روایات ……………………………………………………………………… ۱۴۹

روابط همسایگان و حقوق آنان بر یکدیگر ………………………………………………………. ۱۵۱

حد همسایگی ………………………………………………………………………………………….. ۱۵۲

عاقبت همسایه آزاری ………………………………………………………………………………… ۱۵۲

رفتار با همسفر ذمی ( صاحب بالجنب ) ………………………………………………………… ۱۵۳

پرهیز از مصاحبت بعضی از هم نشین ها ………………………………………………………… ۱۵۳

۲- معاشرت با دوستان ……………………………………………………………………………… ۱۵۵

آداب معاشرت در حوزه دوستی …………………………………………………………………… ۱۵۵

آیین دوست یابی از نظر دیل کارنگی …………………………………………………………….. ۱۵۸

آیین دوست یابی از دیدگاه قابوسنامه و حکما و بزرگان …………………………………….. ۱۵۹

لقمان حکیم و وصیت او به پسرش پیرامون دوستی …………………………………………… ۱۶۰

صفات و ویژگیهای دوست خوب در اسلام …………………………………………………….. ۱۶۰

آداب رفاقت ……………………………………………………………………………………………. ۱۶۴

۳- معاشرت با معلمان و مربیان ………………………………………………………………….. ۱۶۶

معاشرت با مربی از دیدگاه قرآن …………………………………………………………………… ۱۶۶

معاشرت با مربی از دیدگاه روایات ……………………………………………………………….. ۱۶۸

لزوم دقت در انتخاب استاد …………………………………………………………………………. ۱۶۹

۴- معاشرت با مومنان و برادران دینی ………………………………………………………….. ۱۷۱

الف – اصلاح بین مردم و عدالت ورزی ………………………………………………………… ۱۷۱

ب- اخوت و تقوی …………………………………………………………………………………… ۱۷۳

د- برآوردن نیازهای مومنان …………………………………………………………………………. ۱۸۱

۵- معاشرت با مسئولان و نهادهای اجتماعی …………………………………………………. ۱۸۴

الف – رعایت حقوق متقابل ………………………………………………………………………… ۱۸۴

ب- حفظ وحدت و نظم عمومی ………………………………………………………………….. ۱۸۵

ج- پیروی از فرمانروایان صالح ……………………………………………………………………. ۱۸۶

د- عدم توجه به گزارش فاسقان …………………………………………………………………… ۱۸۷

رعایت ادب گفتار دربرابر پیامبر ( ص ) …………………………………………………………. ۱۸۹

بخش پنجم : آداب معاشرت در حوزه غیر مسلمانان ……………………………………….. ۱۹۲

مقدمه …………………………………………………………………………………………………….. ۱۹۲

اصل عدم تسلط کفار بر مسلمانان …………………………………………………………………. ۱۹۲

انواع کافران …………………………………………………………………………………………….. ۱۹۳

کفار غیر محارب ( غیر جنگنده ) ………………………………………………………………….. ۱۹۳

احسان به کفار غیر حربی ……………………………………………………………………………. ۱۹۴

معاشرت با کافران غیر حربی ( سالم ) …………………………………………………………… ۱۹۴

تعادل در روابط با کافران غیر حربی ……………………………………………………………… ۱۹۶

تعادل در محبت ……………………………………………………………………………………….. ۱۹۶

نهی از دوست داشتن والدین کافر از دیدگاه قرآن …………………………………………….. ۱۹۷

معاشرت با کافر ذمی …………………………………………………………………………………. ۲۰۱

چگونگی معاشرت با اهل ذمه ………………………………………………………………………. ۲۰۵

معاشرت با کافران حربی از دیدگاه قرآن ………………………………………………………… ۲۰۶

مبارزه با کفر ……………………………………………………………………………………………. ۲۰۹

مقاومت درجنگ با کفار ……………………………………………………………………………. ۲۱۰

خلاصه و نتیجه گیری ………………………………………………………………………………… ۲۱۵

همنوع دوستی ولی نه به هر بها ……………………………………………………………………. ۲۱۵

فصل سوم : جایگاه ، آثار و پیامدهای معاشرت …………………………… ۲۱۷

بخش اول : انسان موجودی اجتماعی …………………………………………………………… ۲۱۸

مقدمه …………………………………………………………………………………………………….. ۲۱۸

آیا انسان بالطبع اجتماعی است …………………………………………………………………….. ۲۱۹

اجتماعی شدن فرد ……………………………………………………………………………………. ۲۲۲

بخش دوم : جایگاه روابط اجتماعی از نظر اسلام …………………………………………… ۲۲۴

بخش سوم : آثار روانشناختی آداب معاشرت ………………………………………………… ۲۲۸

اهمیت گفتار در ارتباطات …………………………………………………………………………… ۲۲۹

الف : تاثیر گفتار ………………………………………………………………………………………. ۲۳۱

ضرورت توجه به سطح مخاطب در گفتار ……………………………………………………….. ۲۳۲

ب : تاثیرات رفتاری ………………………………………………………………………………….. ۲۳۸

عدم افشای « اسرار » یا گفتار بیرون از حد تحمل …………………………………………….. ۲۳۹

انطباق کردار با گفتار شرط اصلی تاثیر گفتار ……………………………………………………. ۲۴۰

نقش معاشرت در برآوردن نیازهای اساسی ……………………………………………………… ۲۴۲

نیاز به محبت …………………………………………………………………………………………… ۲۴۳

نیاز به بستگی و تعلق به گروه ……………………………………………………………………… ۲۴۴

نیاز به بیان و ابراز خود ………………………………………………………………………………. ۲۴۵

نقش معاشرت در رشد اجتماعی …………………………………………………………………… ۲۵۵

نقش معاشرت در توسعه ارتباط با دیگران ………………………………………………………. ۲۵۶

نقش معاشرت در رشد اخلاقی …………………………………………………………………….. ۲۵۷

رشد و توسعه تمایلات به گروهها و موسسات اجتماعی …………………………………….. ۲۵۹

نقش معاشرت در احساس نشاط وسرزندگی ( شادمانی و سرور ) ……………………….. ۲۶۴

خلاصه و نتیجه گیری فصل ……………………………………………………………………….. ۲۶۵

نتیجه رساله …………………………………………………………………………………………….. ۲۶۷

منابع و مأخذ ………………………………………………………………………………………….. ۲۷۰

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.