آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
6 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا دارای ۱۶۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا :

آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا

مقدمه:

روایت ادیان مختلف از آخرالزمان بخش مهمی از هویت جامعه بشری را شکل داده است. به طوری که بسیاری از تعاملات بشر به ویژه در سطح بین‌المللی و نحوه این روابط ریشه در رویکردی دارد که پیروان ادیان مختلف به آخر الزمان دارند و ویژگی‌های قابل تأملی را متوجه الگوی رفتاری کشورها کرده است.

رویکردی که هر قوم به این موضوع دارد نوع مأموریت آن قوم را مشخص می‌کند. این مأموریت به ابعاد گوناگون زندگی این قوم یعنی فرهنگ، اقتصاد، سیاست داخلی و سیاست خارجی تسرّی پیدا می‌کند و در واقع یکی از عوامل کلان در سامان بخشی سیاست‌های یک کشور است. پیشبرد جهان به سمت الگویی که برای آخرالزمان ترسیم شده یکی از دغدغه‌های اصلی پیروان ادیان مختلف است. در این الگو حق و باطل تعریف شده است و این درگیری‌های زیادی را بین ملت‌های مختلف شکل می‌دهد. یکی از این روایت‌ها، روایت کتاب عهد عتیق از برخوردی است که در آخرالزمان پدید می‌آید. این روایت که به «هارو مجدون» یا «آرماگدون» معروف است امروز شکل دهنده بخش عظیمی از رفتاری است که در درون جهان صورت می‌گیرد و جهان بیرون از آن را نیز دستخوش تحول کرده است. همانطور که در صفحات بعدی به خوبی توصیف خواهد شد ایالات متحده آمریکا بعد از انحراف مسیحیت پروتستانی و نزدیک شدن ایده‌های آن با ایده‌های صهیونیسم یهودی به شدت تحت تأثیر این روایت تفوق جویانه از آخرالزمان قرار گرفته است. اگرچه سیاست‌های اعلامی ایالات متحده مبتنی بر اصول مکتب سکولاریسم معرفی می‌شود، اما سیاست‌های اعمالی این دولت به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم براساس اصول مذهبی و دینی بنا شده است. اشاره بوش «به جنگ‌های صلیبی» بعد از ضد واقعیت «یازدهم سپتامبر» و تشابه این دو پدیده به یکدیگر گویای عمق و ریشه‌های مذهبی در افکار «سیاست سازان» جامعه آمریکا دارد. بنابراین آمریکا دارای نظام ارزش‌هایی است که از آن می‌تواند به ایدئولوژی تعبیر نمود و نومحافظه‌کاری آمریکا به شدت تحت تأثیر این ارزش‌ها قرار دارد. این ایدئولوژی پیوند عمیقی بین صهیونیسم و پروتستانیسم ایجاد کرده است که سیاست خارجی آمریکا را تعیین می‌کند. در این راستا بوش به شدت تحت تأثیر کشیش‌های مسیحی است که از آنها به عنوان «صهیونیست‌های مسیحی» نام برده می شود. این دسته بقای آمریکا را منوط به بقای اسرائیل می‌دانند و به ائتلاف خیر (اسرائیل و آمریکا) در مقابل ائتلاف شر (مسلمانان و ادیان دیگر) تأکید دارند. بنابراین صدور ارزش‌های آمریکای حالتی مذهبی به خود گرفته است.

در این تحقیق تلاش می‌شود تأثیر ایده مذهبی آرماگدون بر سیاست خارجی ایالات متحده مورد بررسی قرار گیرد.

فصل اول: سیری در تاریخ؛

آرماگدون گراها کیستند و چه می‌گویند؟

برای ترسیم مسیر مطالعاتی موضوع تحقیق لازم است ابتدا از ریشه بحث که ایده «صهیونیسم» است آغاز کنیم.

«صهیونیسم» اندیشه‌ای سیاسی است که معتقد است در کتاب عهد عتیق (تورات) به یهودیان وعده داده شده به ارض موعود که خداوند به ابراهیم و اخلافش وعده داده بازخواهند گشت. براساس این ایده در کتاب مقدس یهودیان محدوده این سرزمین از نیل تا فرات مشخص شده است. در متنی منسوب به ارمیای نبی آمده است «سرانجام روزی اسرائیلی‌های پراکنده در جهان دوباره در این سرزمین جمع خواهند شد. آنها دوباره خواهند آمد و بر فراز ارتفاعات صهیون آواز خواهند خواند.» (1)

جنبش صهیونیستی در واقع حرکتی مستقل و متکی به خود نبود؛ بلکه همزمان با رشد رقابت‌های استعماری و امپریالیستی در اروپا به وجود آمد. اندیشه صهیونیسم صهیونیستی، یعنی بازگشت به فلسطین و تأسیس حکومت اسرائیل، در اصل از سوی قدرت‌های استعماری رقیب در اروپا مطرح شد و بعدها بورژوازی یهود نیز برای دستیابی به اهداف خود، با سرمایه داری اروپا همدست شد و حرکت صهیونیستی را بنا نهاد. واژه «صهیونیسم» نخستین بار از سوی «ناتان بیرن بام»، یک یهودی اتریشی، در مقاله‌ای که در سال ۱۸۸۶ انتشار یافت، مطرح شد. او مفهوم این واژه را «استقرار دوباره ملت یهود در خاک فلسطین معنا کرده است. (۲)

اندیشه تأسیس دولتی برای قوم یهود، سابقه‌ای استعماری دارد و به زمان «ناپلئون بناپارت» باز می‌گردد. او در سال ۱۷۹۹ با صدور فرمانی از یهودیان خواست تا تحت لوای وی جمع شوند و در مقابل به آنها وعده داد تا سرزمین مقدسی را در اختیار آنان قرار دهد و عظمت و شکوه اورشلیم باستانی را زنده کند. (۳)

در این زمینه اعضای مجمع بزرگ پاریس می‌گویند:

«بناپارت در اندیشه حضور و نجات سیاسی یهودیان در سرزمین مصر یا کرانه‌های رود اردن بوده است. ما در این مورد هیچ تردیدی نداریم، .‌.‌. این مرد بزرگ، اندیشه استقرار دوباره یهودیان را در فلسطین در سر می‌پروراند و بازگرداندن یهودیان به فلسطین، جزئی از طرح‌های وی را در قبال مصر ـ که وی هرگز از آن دست برنداشت ـ تشکیل می‌داده است.» (4)

اما تسلط ناپلئون بر منطقه، بیش از سه سال طول نکشید و با شکست فرانسه از انگلیس، نیروهای انگلیسی جایگزین نیروهای فرانسوی شدند. سیاست انگلیس این بود که با سیطره بی رقیب ناوگان خود بر آب‌های منطقه و از راه حفظ امپراطوری عثمانی به عنوان سدی در برابر طمع کشورهای دیگر اروپا، منطقه را برای خود حفظ کند. در همین راستا انگلیس، نخستین کنسولگری غرب را در سال ۱۸۳۹م. در قدس بنا نهاد و بیشتر فعالیت آن را به حمایت از یهودیان مهاجر اختصاص داد. (۵)

تعداد یهودیان مهاجر در فلسطین در ابتدا ۹۷۰۰ نفر بود که در شهرهای قدس و جلیل و صفدو طبریه ساکن بودند. هدف انگلیس این بود که یهودیان مهاجر بیشتری را به فلسطین بیاورد. این مقاصد در نامه «پالمرستون»[1]، نخست وزیر انگلیس به سفیر این کشور در استانبول آشکارا بیان شده است. در این نامه او پس از بر شمردن منافع سیاسی و مادی مهاجرت صهیونیستی به فلسطین به سلطان عثمانی می‌گوید: «بازگشت ملت یهود به فلسطین به دعوت سلطان عثمانی و با حمایت او، نقشه‌های شیطان محمد علی ]پادشاه مصر[ و جانشینانش را نقش بر آب خواهد کرد».(6) در اوت ۱۸۴۰، روزنامه «تایمز» چاپ لندن مقاله‌ای با عنوان «سوریه، بازگرداندن یهودیان» انتشار داد که قسمتی از مقاله به شرح ذیل بود:

«پیشنهاد استقرار یهودیان در سرزمین آبا و اجدادی خود، تحت حمایت پنج قدرت بزرگ، اینک مسأله‌ای ذهنی و خیالی نیست، بلکه از نظر سیاسی موضوعی درخور اعتنا است». (7)

با همه این تلاش‌ها، «پالمرستون» موفق نشد نظر یهودیان را برای مهاجرت به فلسطین جلب کند. دوران پالمرستون (۵۲ـ۱۸۳۷)، یکی از پر رونق‌ترین ادوار رشد افکار و اندیشه‌های بازگشت یهودیان به فلسطین بود. (۸) بعدها در زمان «دیزرائیلی»[2]، نخست‌وزیر وقت انگلیس، بین سالهای ۱۸۸۰ـ۱۸۶۸ این مسأله دوباره زنده شد. او برای بازگرداندن یهودیان به سرزمین باستانی فلسطین تلاش زیادی کرد و صهیونیست‌ها او را بزرگترین نماینده جنبش خود می‌دانند. در دهه نود قرن نوزدهم «سرهنگ گلداسمیت»[3]، در انگلیس یک ارگان نظامی برای تأمین امنیت مستعمره‌های یهودی در فلسطین ارائه داد. او که رهبر «عشاق صهیون» انگلیس و اروپای غربی بود اعتقاد داشت که مسأله یهود هرگز حل نخواهد شد، مگر در صورت تأسیس یک کشور یهودی در سرزمین فلسطین. (۹)

با این همه از نظر تاریخی می‌توان پیدایش صهیونیسم سیاسی را با انتشار کتاب «دولت یهودیان» اثر «تئودورهرتصل» اتریشی در ۱۸۹۶م. همزمان دانست. هرتصل می‌کوشید تا به رهبران اروپا بقبولاند که صهیونیسم در خدمت منافع آنها در خاورمیانه خواهد بود، هرتصل می‌گفت: «ما می‌توانیم بخشی از دیوار دفاعی اروپا در برابر آسیا باشیم، ما پاسدار تمدن در برابر بربریت خواهیم بود.»(10)

هرتصل پس از آن با بریتانیا وارد گفتگو شد. زیرا معتقد بود که بریتانیا «نخستین کشوری است که نیاز به توسعه استعماری را دریافته است.» براساس گفته هرتصل «مرام صهیونیسم که مرامی استعماری است، قاعدتاً در انگلستان به سهولت و سرعت می‌تواند دریافت شود».(11)

در سال ۱۹۰۲م. هرتصل با «سیسیل رودز[۴]» که چندی پس از آن سرزمین رودزیا را به استعمار خود در آورده بود، وارد گفتگو شد. هرتصل در نامه‌ای به «رودز» نوشت، «از شما دعوت می‌کنم. که در ساختن تاریخ کمک کنید. این مسأله مربوط به آفریقا نیست؛ بلکه مربوط به بخشی از آسیای صغیر است. این امر به مردان انگلیسی ارتباطی ندارد، بلکه مربوط به یهودیان است.» (12)

شیوه صهیونیسم در زمان «هرتصل» و «وایزمن» دارای صفات ویژه‌ای بود که برجسته‌ترین آن «مرحله‌ای بودن» است. این صفت در سیاست گام به گام به سوی فلسطین نمایان است؛ یعنی اشغال آن از سوی نیروی نظامی با همکاری استعمار و تلاش در جهت سیطره اقتصادی بر مقدرات کشور و سپس مقابله با هرگونه اعتراض به وسیله نیروی مسلح.(۱۳)

آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا
فهرست مطلب

عنوان صفحه

مقدمه…………………………………………………………………………………………… ۱

ـ فصل اول

سیری در تاریخ؛ آرماگدون‌گراها کیستند و چه می‌گویند………………… ۴

انحراف در مسیحیت و بازگشت به آموزه‌های یهود…………………………. ۱۱

پیوریتن‌ها و نفوذ یهودیت در امریکا………………………………………………. ۱۸

شکل‌گیری جریان مسیحیت صهیونیستی در امریکا………………………….. ۲۳

آرماگدون چیست؟……………………………………………………………………….. ۲۶

منابع فصل اول……………………………………………………………………………. ۴۰

ـ فصل دوم

خاستگاه‌های قدرت یهودیان در امریکا………………………………………….. ۴۴

خاستگاه اول: ویژگی‌های جامعه یهود……………………………………………. ۴۶

خاستگاه دوم: لابی یهودیان………………………………………………………….. ۵۲

خاستگاه سوم: حضور در قوای مقننه و مجریه امریکا…………………….. ۵۷

خاستگاه چهارم: رسانه‌ها…………………………………………………………….. ۶۲

تلویزیون و رادیوی امریکا و نفوذ یهودیان………………………………………………………………. ۶۳

مطبوعات امریکا و نفوذ یهودیان………………………………………………………………………………… ۶۵

سینمای جهان و نفوذ یهودیان……………………………………………………………………………………. ۶۹

منابع فصل دوم…………………………………………………………………………… ۸۴

ـ فصل سوم

تاثیر آرماگدون‌گرایی بر سیاست خارجی امریکا…………………………… ۸۷

دلایل استراتژیک حمایت امریکا از اسرائیل …………………………………….. ۹۰

بررسی تاریخی روابط آمریکا و اسرائیل………………………………………… ۹۱

دوران جرج بوش پسر، ۱۱ سپتامبر و رابطه با اسرائیل…………………. ۱۰۲

آینده روابط امریکا و اسرائیل……………………………………………………… ۱۰۹

خوب در مقابل شیطان……………………………………………………………….. ۱۱۴

جنگ عراق و ایده آرماگدون……………………………………………………….. ۱۱۸

منابع فصل سوم………………………………………………………………………… ۱۲۲

ـ فصل چهارم

تاثر آموزه‌های دینی مسیحیان صهیونیست بر جریان نظریه‌پردازی در دانشگاهها ۱۲۴

آراء فرانسیس فوکویاما……………………………………………………………… ۱۲۷

فوکویاما و تعبیر اسلام فاشیستی………………………………………………… ۱۳۱

آراء ساموئل هانتینگتون……………………………………………………………… ۱۳۶

برخورد تمدن‌ها و ساموئل هانتینگتون…………………………………………. ۱۴۱

منابع فصل چهارم……………………………………………………………………… ۱۴۶

نتیجه‌گیری………………………………………………………………………………… ۱۴۷


[۱] Palmerston

[۲] Disraeli

[۳] Goldsmit

[۴] Cecil Rolodes

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.