مقاله مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ نتیجه عقلانیت حاکم بر سیره امامخمینی(ره)


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۹۷,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ نتیجه عقلانیت حاکم بر سیره امامخمینی(ره) دارای ۲۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ نتیجه عقلانیت حاکم بر سیره امامخمینی(ره)  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ نتیجه عقلانیت حاکم بر سیره امامخمینی(ره)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ نتیجه عقلانیت حاکم بر سیره امامخمینی(ره) :

چکیده

عنصرمصلحت به عنوان یکی از مفاهیمی که همواره مورد مناقشه قرارگرفته و می گیرد، مورد نقـدها و تفاسـیر گونـاگونی قـرار گرفته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و لزوم تدوین قوانینی مبتنی برمـذهب شـیعه و قـانون اساسـی کـه بتوانـد تـداوم نظـام جمهوری اسلامی ایران را تضمین نماید شرایطی ایجاد شد که در پارهای از موارد، به ویژه در مواردی که قانون بر اسـاس مصـلحت نظام وضع میشد بین شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی اختلافاتی پیش میآمد. در چنین شرایطی امام خمینی برای حل چنین مشکلاتی دستور تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام را صادرفرمودند. با داشتن شناختی حداقلی از کارویژه این نهـاد ایـن سـؤال تداعی میگردد، امام خمینی که همواره بر اجرای احکام و قوانین مصرّحه در اسلام تأکید داشتند بـا اسـتناد بـر چـه اصـلی دسـتور تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام را که در شرایطی حتی حکم به تعطیلی موقت برخی احکام ثابـت و پایـدار اسـلام مـیدهـد صادر فرمودند؟

در این پژوهش با تأکید بر آنکه عقلانیت همواره جزء لاینفکی از سیره امام خمینی بوده است، تشـکیل نهـاد مجمـع تشـخیص مصلحت نظام را نتیجه آن عقلانیت دانسته و با تأکید بر آنکه مصلحتسنجی همواره جـزء لاینفکـی از اسـلام اصـیل چـه در دوران پیامبر(ص) و چه در دوران علی(ع) و به تبع در سیره حضرت امام بوده است بر اهمیـت روزافـزون عامـل عقلانیـت در اداره امـور جامعه تأکید ورزیده و ریشه بسیاری از مشکلات فعلی جامعه ایرانی را در به حاشیه رانده شدن عقلانیت در بسیاری از امور دانستهس ایم.
واژگان کلیدی: امام خمینی(ره)، سیره، عقلانیت، قانوناساسی، مذهبشیعه، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مصلحت.

کنگره ملی بررسی اندیشههای فرهنگی و اجتماعی حضرت امام خمینی(ره)
۲

مقدمه

مصلحت در فقه شیعه از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ به گونهای که هم بر رفتارهای فردی آدمیان تأثیر

میگذارد و هم نظام سیاسی و اجتماعی را شکل میدهد. مفهوم مصلحت هم در غرب سابقهدار است و هم در

اهل سنت قرنهاست که مورد ملاحظه و مطالعه بوده است؛ اما این مفهوم در نگرش سیاسی و حکومتی شیعی

پدیدهای کم سابقه و نوظهور است و به صورت کاملاً مشخص و محـوری در جمهـوری اسـلامی ایـران و از سوی امام خمینی(ره) ـ آن هم در سالهای آخر عمرشان ـ مورد بحث و تأکید قرار گرفته است. سیره نبوی و

علوی نشان میدهد که پیشوایان دین از مصالح اجتماعی، سیاسـی، اقتصـادی و نظـامی بهـره مـیبردنـد و بـه

مقتضای مصلحت جامعه، از تجارب و فنون بشری استقبال میکردند. امام خمینی پس از نظام سیاسی نبـوی و

علوی، برای اولین بار به اجرای گفتمان مصلحت در نگرش سیاسی و حکومتی شیعه پرداخـت و توانسـت بـا

استمداد از این گفتمان در نظام ولایی جمهوری اسلامی ایران، پاره ای از چالشهـای معاصـر را مرتفـع نمایـد.

مصلحت نظام در اندیشه امام خمینی به عنوان مسئلهای مهم در فقـه و اجتهـاد واقعـی مـیباشـد و کارآمـدی حکومت و فقه نیز با در نظر داشتن دو عنصر زمان و مکان در استنباط احکام است. در حقیقت بـدون جریـان

این دو عنصر در اجتهاد، نه تنها خلاف مصلحت نظام عمل خواهد شد، بلکه حکومت مواجه بـا نقـاط کـور و

بنبستهای فراوان خواهد گردید.

قبل از بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در هیچیک از اصول این قانون به صراحت نـامی از مصلحت نظام برده نشده بود. تفکر رایج در آن زمان این بود که هرچـه بـه مصـلحت نظـام و مـردم باشـد در احکام اسلامی پیشبینی شده است و در نتیجه، جایی برای مصلحت اندیشی دیگری باقی نمـیمانـد. نخسـتین مشکل، زمانی خودنمایی کرد که نمایندگان مجلس در عمل ملاحظه نمودند برخی مسائل را نمی توان فقـط از

طریق احکام اولیه حل کرد. با تشکیل مجلس و شورای نگهبان و فعال شدن این دو نهاد، جریـان قانونگـذاری

کشور با مشکلاتی مواجه شد؛ مجلس بنا به نیازهای قـانونی کشـور و بـه منظـور حـل مشـکلات، قـوانینی را تصویب میکرد و شورای نگهبان در مقام انجام وظایف قانونی خویش مصوبات را مغـایر بـا شـرع یـا قـانون اساسی تشخیص، و مصوبه را به مجلس عودت میداد. مجلس بـه هنگـام بررسـی مجـدد مصـوبه بـه اسـتناد

»ضرورت« یا »مصلحت« بر مصوبه خود اصرار میورزید و تسلیم نظرات شورای نگهبان نمیشد. از این رو بـه

لحاظ ساختاری و روند پیشبینی شده در قانون اساسی بن بستی پدید آمد که برای برون رفـت از آن هـیچ راهس

حلی در قانون اساسی پیشبینی نشده بود. اگرچه بروز چنین وضعیتی استثنایی و غیرمعمول و حتی نـادر بـود اما به لحاظ اهمیت غیرقابل اغماض بود. در آغاز کار و بروز بنبست مزبور در خصوص قوانین اراضی شهری و قانون کار، امام خمینی به عنوان ولی فقیه به استناد اختیارات ناشی از این مقام به حل این مشـکل پرداختنـد؛

ولی احساس شد که باید تدبیری اندیشید. امام با اشاره به این که هیچ کـدام از کـارگزاران حکـومتی در اسـلام

نمیتواند به نظر و رأی خود مستبد باشد به این موضوع اشاره دارد که حاکم اسلامی میتوانـد در موضـوعات

طبق صلاح مسلمین و یا صلاح حوزه حکومتی خود عمل کند. سرانجام و به دنبال نامه سـران نظـام در سـال

۱۳۶۶، امام خمینی در بهمن ۱۳۶۶ مجمع تشخیص مصلحت نظام را پایهریزی کرد. با طرح موضوع بـازنگری

در قانون اساسی، نهاد مجمع تشخیص مصلحت در قانون اساسی گنجانده شد و بـدین ترتیـب بـه یـک نهـاد

قانونی و همیشگی تبدیل گردید.

سؤالی که در ذهن تداعی می گردد آن است که: امام خمینی با تأکیدی که همواره بر اجرای قوانین و احکام

اسلامی داشتند چگونه تن به تشکیل مجمعی دادند که کارویژه اصلی آن مصلحت سنجی در امور حکـومتی آن

هم بر اساس مقتضیات زمانی و مکانی بوده است و بنا بر مصلحت برخی احکام اولیـه و ثابـت اسـلام را هـم

می تواند به شکل موقت لغو نماید. تشکیل چنین نهادی، تحت تأثیر کدام ویژگی از سیره امـام خمینـی متجلـی

گردیده است؟ این مصلحتسنجی از کجا برخاسته است؟

پیرامون موضوع مصلحت آثار متعددی به رشته تحریر درآمده است اما در هیچ کدام از این آثار بـه چرایـی

وجود این عنصر در سیره امام خمینی به ویژه در دوران بعد از انقلاب اسلامی پرداخته نشده است. از همـینس

روی و با توجه به اهمیت روزافزون پرداختن به اندیشههای امام خمینی خلاء اساسی در این حوزه بـه چشـم

میخورد. فلذا در این پژوهش ما با استفاده از منابع گوناگون کتابخانهای و اینترنتی بـه واکـاوی ایـن موضـوع پرداختیم. برای ورود به بحث با توجه به مشاهدات خود فرضیه تحقیق خود را بـا داشـتن ایـن مفـروض کـه، کارویژه نهاد مجمع تشخیص مصلحت نظام گویای رفتاری مبتنی بر عقلانیت میباشد، سامان دادهایم:

تشکیل نهاد مجمع تشخیص مصلحت نظام نتیجه عقلانیت حاکم بر سیره امام خمینی(ره) بوده است.

برای واکاوی پیرامون سؤال اصلی تحقیق و آزمون فرضیه تحقیـق، سـاختار پـژوهش خـود را در چنـد بخـش

سازمان دادهایم:

س تبیین و تعریف واژهها (مصلحت، عقلانیت، سیره)

س بررسی عنصر مصلحت در تفکر اسلامی و غربی

س بررسی عقلانیت از دیدگاه اسلام و غرب

س مصلحت و عقلانیت در سیره امام خمینی(ره)

س سیر تاریخی شکلگیری مجمع تشخیص مصلحت نظام

س مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ نتیجه عقلانیت حاکم بر سیره امام خمینی(آزمون فرضیه)

س نتیجهگیری

تبیین واژهها (مصلحت، عقلانیت، سیره)

به راستی عصر کنونی را باید عصر تبیین واژهها نامید. چه بسیار واژگانی که در طول زمان دستخوش تطور

و تحول شدهاند که از واژه اولیه آنان تنها نامی و اسـمی بـاقی مانـده اسـت (تقـوی، ۱۳۷۸، ص.(۱۱ بنـابراین

شایسته است که قبل از هرچیز به تعریف و تبیین لازم از مفاهیم مرتبط بپردازیم.

کنگره ملی بررسی اندیشههای فرهنگی و اجتماعی حضرت امام خمینی(ره)
۴

مصلحت

مصلحت در لغت به معنای منفعت و در مقابل مفسده به معنای مضرت و زیان آمده است. در این صورت،

مصلحت به معنای مناسب، مقتضی، درخور و شایسته، آنچه صلاح شـخص و یـا جمعـی در آن باشـد، اسـت

(دهخدا، .(۱۳۴۵ در جای دیگر مصلحت مایه خیر و آسایش تعبیر شده است(سعیدی پور و آذینفر، .(۱۳۵۶

چنان که اهل لغت مصلحت را تعریف کردهاند مصلحت، به لحـاظ وزن و معنـا ماننـد منفعـت اسـت. واژه

مصلحت یا اسم مکان به معنای جایگاه و مکان صلاح است و یا مصدر میمی است به معنـای صـلاح دیـدن و

حسن داشتن. همچنین در مفهوم مصدریاش به معنای اصلاح است که ضد آن افساد میباشد و همینطـور در

یک معنا مفرد »مصالح« است (تقوی، ۱۳۷۸، ص.(۱۳

در تعریف دیگری از مصلحت آمده است که مصلحت در اصطلاح علمای شریعت عبارت است از منفعتی

که شارع مقدس آن را برای حفظ دین و نفوس و عقول بندگان مورد توجه قرار داده اسـت (مرعشـی، ۱۳۷۱،

ص.(۱۲

مفهوم مصلحت، اگر در لغت به آسانی قابلیت تعریف داشته باشد، در اصطلاح، با مراجعه بـه متـون قابـل حصول تعریفی از آن نیامده است که کار مطابقه را دشوار می کند و یا با توجه به خصلت مفاهیم علوم انسـانی تعریف به »حد تام« و »جامع و مانع« اصلاً ممکن نیست (منصورنژاد، .(۱۳۸۵

عقلانیت

»عقل« در تفکر اسلامی و فرهنگ مغرب زمین در مجموع همیشه از جایگاه رفیع و شایسـته ای برخـوردار بوده است اما تلقی و تحلیلی که از این حقیقت ممدوح در دو فرهنگ اسلامی و مغرب زمین ـ خصوصاً غرب پس از رنسانس ـ به چشم میخورد، با یکدیگر تفاوت و در مواردی تعارض جدی دارد. عقل به همراه دیگـر شقوق لغوی آن (در فارسی و عربی و معادلهای آن در زبانهای لاتین) همچون، عقلـی، عقلانـی، عقلانیـت،

عقلگرایی و معقول با اینکه در نگاه اول مفاهیم نسبتاً روشن و مشخصی را افاده می کنند، اما معلوم نیست کـه اگر در ماهیت آنها کاوش بیشتر شود، وضوح و روشنی آن همچنان محفوظ بمانـد، در بـاب ماهیـت عقـل و عقلانیت در تفکر اسلامی و مغرب زمین از دو دیدگاه معرفتشناختی و هستیشناختی می توان تأ مل نمود

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.