مقاله جانبی شدن هیجان: الگوهای نظری و ریشه های تاریخی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله جانبی شدن هیجان: الگوهای نظری و ریشه های تاریخی دارای ۱۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جانبی شدن هیجان: الگوهای نظری و ریشه های تاریخی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله جانبی شدن هیجان: الگوهای نظری و ریشه های تاریخی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله جانبی شدن هیجان: الگوهای نظری و ریشه های تاریخی :

خلاصه

ساختارهای مغزی از مؤلفههای مهم پردازش اطّلاعات هیجانی هستند. ادبیات پژوهشی نشان میدهد ابعاد مختلف فرآیندهای هیجانی منجر به فعالسازی نواحی متفاوت کورتکس میگردند؛ همچنین در زمینه تجربه، ادراک و تجلّی هیجان بین نیمکرههای مغز ناقرینگی وجود دارد. هدف مقاله حاضر بازنگری پژوهشهای مرتبط با تخصصی شدن نیمکرهای در پردازش هیجانی و الگوهای نظری مشتق شده از تجزیه و تحلیل مفهومی نتایج این پژوهشها است. با مد نظر قرار دادن پیوستار زمانی پدیدآیی این الگوها، چهار الگوی اصلی پردازش هیجانی (الگوهای نیمکره راست، ظرفیت، روی آوری/ اجتناب و سیستم فعالساز رفتاری/

سیستم بازداری رفتاری) مورد بحث قرار گرفته است. با تأکید بر مزایا و محدودیتهای الگوهای مورد بحث، جهتگیریهای جدید پژوهشی به منظور تبیین بهتر جانبی شدن هیجان ارایه گردیده است.

واژگان کلیدی: هیجان، عاطفه، جانبی شدن، نـاقرینگی، مغـز، ظرفیـت، روی آوری، اجتنـاب،

روان عصبشناختی

مقدمه

لایههای زیستی زیربنایی هیجان از زمان مطالعات اولیه آن مورد توجه بوده است. در دهههای اخیر توجه به جانبی شدن پردازش هیجانی، رشد فزایندهای پیدا کرده (نگاه کنید به برود، بلوم و هایوود۱، ۱۹۹۸؛ دیویدسن۲، (۲۰۰۳ و پژوهشهای زیادی در زمینه ارتباط ناقرینگی کورتکس مغز با هیجان، انگیزش و شخصیت انجام پذیرفته است (به عنوان مثال، کوان و آلن۳، ۲۰۰۳؛ دیویدسن، .(۱۹۹۵ نتایج پژوهشهای روان عصبشناختی هیجان،

شواهدی مبنی بر وجود ناقرینگی مغزی در جنبههایی از هیجان فراهم آوردهاند. دو نیمکره مغز

۱- Borod, J., Bloom, R., Haywood, C. S.
۲- Davidson, R. J.
۳- Coan, J. A. & Allen, J. J. B.

۱۷۴

انسان از نظر تشریحی و کارکردی همسان و همگن نیستند. اگر چه جانبی شدن مغز مفهوم نسبی است؛ با وجود این، هر یک از نیمکرهها برای امور خاصی تخصص یافتهاند. با مدنظر

قرار دادن جانبی شدن مغز و پردازش اطّلاعات هیجانی به منظور فهم بهتر نقش مغز در ادارک،

تجلّی و تجربه هیجانی میتوان به چهار الگوی نیمکره راست، ظرفیت۱، رویآوری/ اجتناب۲ و

سیستم فعالساز رفتاری/ سیستم بازداری رفتاری(BAS/ BIS) 3 اشاره نمود.

الگوی نیمکره راست

قدیمیترین الگو در زمینه جانبی شدن هیجان، الگوی نیمکره راست است. مطالعات مربوط

به پیوند مستقیم نیمکره راست و پردازش هیجان ازحدود ۱۰۰ سال قبل انجام گرفته است.

برای مثال، میلز۱۹۱۲) ۴؛ به نقل از دیماری، اورهارت، یانگستروم و هاریسون۵، (۲۰۰۵

مشاهده کرد که بروز آسیب۶ یک جانبه سمت راست با کاهش تجلّی هیجان۷ مرتبط است. به همین شکل، بابنسکی۱۹۱۴) ۸؛ به نقل از دیماری و همکاران، (۲۰۰۵ و سایر مؤلفان مانند دنی براون، مییر و هورنشتاین(۱۹۵۲) ۹ مشاهده کردند که بیماران دچار آسیبهای نیمکره راست اغلب به طور نامتناسب بیتفاوت۱۰ یا مانیک بودند. مؤلفان به منظور تبیین نتایج این قبیل مشاهدهها، الگوی نیمکره راست را توسعه دادند. فرضیه نیمکره راست بیان میدارد که نیمکره راست جهت ادراک، تجلّی و تجربه تمام هیجانها صرف نظر از ظرفیت (والانس) تخصص یافته است (برود، کوف و کارن۱۱، .(۱۹۸۳ در گستره کنونی، ادبیات پژوهشی وسیعی درباره تخصصی شدن نیمکره ای و ادراک هیجانی وجود دارد. مطالعات پیشین به طور سنتی به دو کانال ارتباطی هیجان (عاطفه چهره و پروسودی عاطفی) تمرکز کردهاند، ولی مطالعات اخیر به

۱- valence 2- approach /withdrawal model 3- behavioral activation system/ behavioral inhibition system (BAS/BIS) 4- Mills

۵- Demaree, H. A., Everhart, D. E., Youngstrom, E. A. & Harrison, D. W. 6- lesion 7- emotional expression 8- Babinski

۹- Denny-Brown, D., Meyer, J. S., & Hornestein, S. 10- indifferent
۱۱- Koff, E. & Caron, H.

۱۷۵

بررسی هیجان واژگانی نیز پرداختهاند (برود و همکاران، .(۱۹۹۸ مطالعاتی که در زمینه ادراک هیجان چهره از طریق تاکیستوسکوپ انجام گرفتهاند نشان دهنده برتری میدانی بینایی چپ

(نیمکره راست) در تشخیص چهرههای هیجانی در افراد بدون آسیب مغزی است (لندیس، اسل و پریت۱، .(۱۹۷۹ در امتداد این یافتهها، مطالعاتی که از بیماران آسیبدیده مغزی سود جستهاند، نشان میدهند افراد دچار آسیبهای نیمکره راست در مقایسه با افراد دچار آسیبهای نیمکره چپ، در آزمایههایی که نیازمند بازشناسی و تشخیص هیجان چهره هستند، عملکرد بدتری دارند (آدولفس، داماسیو، ترانل و داماسیو۲، .(۱۹۹۶ یافتههای مشابهی در

مطالعه بیماران دوپاره مخ نیز نشان داده شده است. با وجود این، مطالعات اولیه از این عقیده حمایت میکنند که نیمکره راست به طور نسبی جهت ادراک پروسودی عاطفی تخصص یافته است. نتایج حاصل از مطالعات الکتروفیزیولوژیکی (بوستانو و کوتچوبی۳، (۲۰۰۴ و مطالعات تصویربرداری مغزی (گئورگ۴ و همکاران (۱۹۹۶ حاکی از نقش نیمکره راست در ادراک پروسودی عاطفی هستند.

الگوی ظرفیت (والانس)

هر چند شواهد مرتبط با فرضیه نیمکره راست روند صعودی خود را طی میکنند، بسیاری از مطالعات ذکر شده در زمینه الگوی نیمکره راست (به خصوص در زمینه ادراک هیجان) به تفاوتهای نیمکرهای در پردازش هیجانهای مثبت و منفی دست یافتهاند. نتایج پژوهشها نشان میدهند بیماران پس از آسیب نیمکره راست با احتمال بیشتری در ادراک هیجانهای منفی در مقایسه با هیجانهای مثبت دچار مشکل میگردند (آدولفس و همکاران، .(۱۹۹۶

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.