مقاله کاشان


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله کاشان دارای ۵۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله کاشان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله کاشان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله کاشان :

 

کاشان

 

 

 

 

وز اصفهان به کاش و به کاشانهای خویش

 

                                                       گلها میان دیده و در دل خلنده خا ر

 

 

 

در« برهان قاطع »آمده است : «کاش به معنی کاشکی ، خواهش ، آرزو ، افسوس

 

و مخفف کاشان هم هست و آن شهری است معروف ازعراق .۲ »

 

شهرستان کاشان ، یکی ا زشهرستان های استان اصفهان است .

 

این شهرستان ازطرف شمال به شهرستان گرمسار ودریاچه قم (دریاچه نمک )

 

وازطرف شمال غربی به شهرستان قم ، و از طرف مشرق به شهرستان اردستان ،

 

و از طرف جنوب به شهرستان نطنزو بخش میمه * ، و از طرف مغرب به

 

شهرستان دلیجان محدود است . شمال و مشرق شهرستان کاشان به کویر محدود

 

می شود .

 

در حفاریهایی که توسط باستانشناسان در تپ « سیلک » درچهار کیلومتری غرب شهر

 

کاشان به عمل آمد ه ، طبقات گوناگونی مشاهده شده است که نمودار زندگی متفاوت

 

انسانها در هزاران سال قبل از میلاد مسیح می با شد . درآنجا حتی نشانهایی از

 

تمدنهای اولیه بشری به دست آمده است .  بعید نیست که نام « کاشی » و« کاشان »

 

ازقوم « کاسی » و « کاسیان » گرفته شده باشد . « کاسیان » در نیم دوم هزاره دوم

 

قبل ازمیلاد . درحدود مغرب « نجدایران* » زندگی میکردند وممکن است که اصطلاح

 

«کاسی » ، مفهوم نژادی وسیعتری از تسمی « قوم واحد درمیان اقوام زاگرس »

 

داشته باشد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۱)

۲)

 

 

منظور آنکه شاید علاوه بر کوههای زاگرس ، کاسیها در سایر نقاط ایران نیز سکنی

 

داشته اند . یا اگر سکنی نداشته اند ، اقلاً ارتباط  داشتند و این نام به محلهای مختلفی

 

در گوشه و کنار ایران اطلاق شده است ۱۰

 

در « تاریخ کاشان » دربار وجه تسمیه این شهر چنین آمده است : « کاشان در کتب

 

قدیمی « قاشان » و « قاسان » هم ضبط شده است ، این هر دو معرّب کاشان است .

 

در زمان قدیم نام این ولایت « چهل حصاران » بود و قلعه و برج و بارو نداشت .

 

هنگامی که « زبیده خاتون » همسر « هارون الرشید » از این محل عبور می کرد ،

 

مردم از او خواستند که درآنجا برای مقابله به حملات دیلمان ، برج وبارو ساخته شود .

 

. در ساعت سعد ، چنانکه معهود است از برای علامت و آثار طول و عرض و وضع

 

هر بنایی ، کاه یا گچ یا خاکستر ریختند ، و بنیاد قلعه بندی این بلده را کاه فشاندند .

 

لهذا به « کاه فشان » موسوم گشت و بر اثر کثرت استعمال ، پارسیان « کاشانش »

 

گویند . کاشان در قدیم جزو « دارالایمان » بود قم بود . بعضی از قراء و توابع

 

کاشان که در جانب اصفهان است ، جزء اصفهان بود . ولی در دوره صفویه ،

 

کاشان جزء اصفهان محسوب می شد و در دور قاجاریه جزء قم بود . ۲»

 

درهمان کتاب به نقل از« تاریخ قم » نوشته شده است :« قاسان ، را نام نهادند به

 

رودخانه ای که آن را به زبان عجم « کاسه» گویند وگویند که « قاسان » دریا

 

بوده است وآن را«کاسه رود » خوانده اند .۳»

 

وجه تسمیه مربوط به مسافرت زبیده خاتون به کاشان و کاه فشاندن ، چندان صحیح

 

به نظر نمی آید ، زیرا اولا ً، در تمام نقاط برای آنکه جای بنا مشخص وپی ریزی

 

ساختمانها و شهر معلوم شود ، گچ یا کاه میریختند . این موضوع تنها مختص کاشان

 

نیست . ثانیاً ، مسافرت « زبیده خاتون » به کاشان صحّت تاریخی چندانی ندارد .

 

به هر جهت شما خوانند عزیز مختار هستید هر وجه تسمیه ای را که از نظر عقل

 

و منطق صحیح تشخیص می دهید ، قبول بفرمایید .

 

« ابن حوقل » جغرافیا نویس قرن چهارم هجری دربار کاشان چنین نوشته است :

 

« کاشان ( قاسان ) شهر کوچکی است و بناهای آن از گل ساخته شده و هم شهرهای

 

جبال جزء ری چنین است » ۴

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۱)

۲ و ۳ ) تاریخ کاشان ، ن . ک  صفحات ۶ ، ۷ ، ۸ ، ۳۴

۴ ) صوره الارض ، صفحه ۱۱۴

 

 

در « خلاصه البلدان » آمده است : « کاشان در قدیم چندان شهریتی نداشت و قصبه و

 

رستاقی از توابع بلد قم بود و در تواریخ مذکور است که « قاسان » نام رودخانه ای

 

بود که آن را به زبان فارسی کاشان می خواندند ، و الحال آن رودخانه خشک است و

 

به جای آن شهر بنا شده است ، بعضی دیگر گفته اند که « قاسان » نام شطی بوده که

 

به فارسی « کاس رود » می خواندند . بعد از آنکه آب شط شروع به خشکی نمود .

 

اول موضوع قریه ، « بطریده » که الحال به « بدریه » مشهور است ، ظاهر شد .

 

آنجا بلند ترین موضع آن رود بود و بعد از ان موضع ، قری « درام » ظاهر شد .

 

بعضی گفته اند آن را « قاسان اکبر » بنا نهاد و به نام خود خواند . » ۱

 

« مقدسی » ، کاان را شهری نامور و کهنسال در مرکز کویر می داند و می گوید :

 

« پیرامون آن کشتزارهای آباد و کاریزها فراوان دارد . در ساختن قمقمه ماهرند و

 

در آنجا نوعی ، « طلخون » ( ترخون ) دیدم که مانندش ندیده بودم . مرکز هلوی

 

خوب است . عقربهای شگفت انگیز دارد . شنیدم که « ابوموسی اشعری » هنگامی

 

که از گشودن شهر در ماند ، گژدمهای زهرآگین از « نصیبین » درکوزه ها بیاورد

 

وبه درون دژپرتاب همی کرد تا مدافعان ازآن بجستند وشهرخود تسلیم دشمن کردند. »۲

 

لازم به تذکر است که در زمان قدیم ، برای تصرّف شهرها دست به هرحیله ای می زدند

 

ولی بنده مطلبی را که « مقدسی » درباره کژدمهای زهرآگین « نصیبین » ذکر کرده

 

است ، در هیچ مأخذ دیگری ندیده ام .

 

در « تقویم البلدان » به نقل از « العزیزی » نوشته شده است : « قاشان شهری است پر

 

نعمت در وسط بلاد « جبل » . ۳ خراجش به خراج قم افزوده شود . » ۴ و به نقل از

 

« اللباب » کفته شده است : « کاشان شهری است نزدیک قم و مردمانش شیعی هستند .

 

جماعتی از علما به آن منسوبند . ۵ »

 

« حمد الله مستوفی » درقرن هشتم هجری از جمله کسانی است که بنای شهر را به

 

« زبیده  خاتون » منکوح * « هارون الرشید » نسبت می دهد و می گوید : « بر

 

ظاهر آن قلعه ای گلین است که آن را « فین » خوانند . هوایش گرمسیر و آبش از

 

کاریز « فین » و رودی است که از « قهرود » و « نیاسر» آید . به زمستان هوای

 

آنجا سرد می شود و مانند ساوه ، یخ آب در چاه بندند تا به هنگام گرما باز دهد . » ۱

 

معلوم می شود که این کار یخ آب بستن درچاهها ، درآن زمان مخصوصاً درمناطق

 

کویری معمول و متداول بوده است . « حمد الله مستوفی » اضافه می کند :

 

« از میوه هایش خربوزه و انگور است .

 

مردم آنجا شیع اثنی عشری و اکثرشان حکیم وضع و لطیف طبع هستند . در آنجا ،

 

جهّال * و بطّال * کمتر باشند . از حشرات ، عقرب در آنجا بسیار بود و قتال * باشد

 

 و گویند غریب را کمتر زخم زند . » ۲

 

اکنون که سخن از عقرب کاشان به میان آمد ، بیتی از« قطران تبریزی » دراین باره

 

 نقل می کنیم :

 

ولی * را گنج بی رنجی ، عدو *  را رنج بی گنجی

 

                                                      یکی را کژدم کاشان ، یکی را زر کاشانی

 

در نیم دوم قرن نهم و نیم قرن دهم هجری ، پارچه های ابریشمی کاشان شهرت بسیار

 

داشت و شهر نیز پر جمعیّت بود . پارچه ابریشمی و نخی چندان فراوان به دست می آمد

 

 که در یک روز هر کسی می توانست از این پارچه ها تا ارزش ده هزار دوکات فراهم

 

 کند . پیرامون شهر نزدیک سه میل و دارای حصار و حومه ای زیبا و وسیع بود . ۳

 

امّا متأسفانه در نیم دوم قرن دهم ( ۹۸۲ ه . ق ) شهر کاشان و روستای « فین » دچار

 

 زلزل ویران کننده ای شدند و خانه ها و بازار شهر خراب گشت . در این زلزله ، بیشتر

 

 قری « فین » دچار خرابی شد ، ولی زلزله ای که در سال ۱۱۹۲ ه . ق در شهر کاشان

 

 اتفاق افتاد ، بسیار شدیدتر و ویران کننده تر بود . به طوری که « صباحی بیدگلی »

 

 می گوید :    

 

کوچه و بازار آن شد آنچنان ویران که کس

 

                                                فرق نتوانست کردن این کدام است ، آن کدام

 

ولی پس از مدّتی بازار کاشان را دوباره ساختند و در زمان « کریمخان » ، خندقی به

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۱)

۲)

۳)

دور شهر کشیدند . ۱

 

از زمانهای قدیم ، قالی و قالیچه و دستمالهای ابریشمین و انواع مخمل و زری

 

دوزی کاشان مشهور بوده است .

 

در « ظرایف و طرایف » آمده است : « مس سرخ ، پارچه ، سفالینه ، جوزقند ،

 

زر، کژدم ، قمقمه ، قالی و خربوز کاشانی شهرت دارد . » ۲

 

« شاردن » سیّاح و بازرگان فرانسوی در دوره صفویه دربار کاشان می نویسد :

 

« شهر کاشان در دشت وسیعی قرار دارد که درازای آن یک فرسنگ و و پهنایش

 

 ربع فرسنگ است . باروی شهر ، دیوار مضاعفی دارد که مجهّز به برجهای

 

 قدیمی می باشد . پنج دروازه دارد به نامهای درواز دولت ، درواز فین ،

 

 درواز قصر ملک ، درواز قم و درواز اصفهان . » ۳

 

« شاردن » در جایی دیگر گفته است : « در هیچیک از شهرهای ایران ،

 

 مصنوعات و منسوجات مخمل و حریر و تافته و ابریشم و قطعات سیم بفت و

 

 زربفت و زریهای ساده و گلدار و ابریشمی بیشتر از کاشان و حومه تهیّه

 

نمی گردد.

 

تنها در یکی از نقاط  حوم شهر ، هزار کارگر ابریشم بافت کار می کنند . این

 

 آبادی « اران * » نام دارد . در فاصل دو فرسخی شهر واقع ، و از دور همچون

 

شهر زیبایی جلوه گراست . دوهزار باب خانه و باغچه و ششصد باغ زیبا دارد. »۴

 

« توماس هربرت » در سال ۱۶۲۸ میلادی ۵ دربار کاشان چنین اضحار نظر

 

می کند : « کاشان را از حیث عظمت و ثروت و زیبایی حقاً می توان دومین شهر

 

 ایران نامید .۶

 

سکن آن قریب چهار هزار خانوار می باشد . خانه ها خوب ساخته شده و داخل

 

بسیاری از آنها گچبری و نقاشی شده است . مساجد و امامزاده ها دارای

 

گنبدهای زیبا به رنگ فیروزه ای می باشد . بازار کاشان خیلی بزرگ و یکنواخت

 

و انباشته از انواع منسوجات ابریشمی و زری دوزی و پشمی است که از حیث

 

بافت و رنگ آمیزی در دنیا بی نظیر است . کاروانسرای این شهر بسیارعالی و

 

از تمام کاروانسراهایی که ما در ایران دیدیم ، بهتر است . »

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۱) تاریخ کاشان ، صفحات ۴۶۹ و ۴۹۷   

۲) ظرایف و طرایف صفحه ۵۳۳

 ۳) تاریخ اجتماعی ایران ، مرتضی راوندی ، جلد پنجم ، صفحات ۳۳۷ و ۳۳۸ به نقل از سیاحتنام شاردن .

۴) تاریخ اجتماعی ایران . مرتضی راوندی ، جلد پنجم ، صفح ۳۹۵

۵) دور شاه عباس اوّل . 

۶) دراینکه کاشان دردور صفویه یکی ازشهرهای آباد ایران بود ، حرقی نیست ،امّا « توماس هربرت »

درتوصیف این شهرغلونموده است .                                                                                                                                                         

 

گرچه هوای کاشان درتابستان گرم و خشک است و میزان بارندگی آن بسیار کم

 

است ، امّا در کوهپایه هایی که درغرب و جنوب کاشان قراردارند ، چشمه سارهای

 

 پر آبی دیده می شود که یکی از آنها ، چشم « فین » است .  این چشمه در دامن

 

کوه « دندانه » و « هفت کتل » ظاهر می شود و علاوه بر اینکه « فین علیا »

 

و « فین سفلی » به وسیل آب آن مشروب می گردد ، روستاهای حوم کاشان نیز

 

از آب این چشمه استفاده می کنند . « فین » روستایی بسیار قدیمی است که تقریباً

 

در شش کیلومتری جنوب غربی شهرکاشان قرار دارد و باغ زیبای آن مشهوراست .

 

همان باغی که در آن « امیر کبیر» صدر اعظم لایق ایران ، در دور قاجاری به

 

 دست جلّادان « ناصرالدین شاه » به قتل رسید . از دیگر چشمه سارهای اطراف

 

کاشان ، چشمه سار « جوره بزرگ » و « جور کوچک » است که از فراز

 

 کوههای « قمصر » می جوشد و سپس به یکدیگر می پیوندد و به راه خود ادامه

 

می دهد تا وارد « قمصر» می شود . نصف آب آن حق الشرب اهالی قمصر است

 

و نصف دیگرش تا هوالی بند « قمصررود » جریان می یابد . « قمصر» دردره ای

 

مصفّا و زیبا در جنوب شهر کاشان قرار گرفته است و گل و گلاب آن بسیار

 

معروف و مشهور می باشد . از چشمه های دیگر اطراف کاشان ، چشمه « نیاسر »

 

 و آب « راوند » را می توا ن نام برد . همچنین آثاری از دو آتشکده مربوط به دور

 

 ساسانیان در اطراف کاشان باقی مانده است ، یکی در« خّرمدشت » که حدود بیست

 

 کیلومتری جنوب کاشان است و دیگری « اردشیر» یا « نیاسر» قراردارد .    

 

 

 

۱) تاریخ اجتماعی ایران ، راوندی ، جلد پنجم ، صفحه ۳۳۸

               آشنایی مختصری با تاریخچ شهرستان کرج

 

 

 

 

علی شریعتی

 

چکیده :

 

کرج از لفظ کاواک یا کاوک به معنی میان تهی می آید . به نظرمیرسدبه دلیل قرار

 

 گرفتن دره کرج دروسط شهر چنین نامی به آن اطلاق می شده که بعدها به کرج

 

 تبدیل گردید . کرج در نخستین تقسیمات کشوری تابع استان دوم (مرکزی )اودرسال

 

 ۱۳۵۷ درشمار شهرستا نهایاستا ن تهران قرارگرفت وسرانجام در سال ۱۳۶۸

 

مسا حت ۵۸۳۰ کیلومترمربعی آن بین سه شهرستان جدید به نامهای کرج ، شهریار

 

 وساوجبلاغ تقسیم شد .

 

درروزگارهای کهن ، دهکد کرج از توابع طالقان محسوب می شد وبیش ازصد

 

 خانه روستایی نداشت . درشبها نورستارگان وصدای جرس کاروانیان به گوش   

 

می رسد که بین قزوین وری درحرکت بودن وگاه برای استراحت در کاروانسرایی

 

 درمیدان کرج ویادرکاروانسرای شاه عباسی ویا کاروانسرای سنگی که توسط

 

شاعباس احداث شده بود بیتوته می کردند وپس ازپرداخت باج دروازه، دردشتهای

 

دامنالبرز به راه خود ادامه میدادند وبرای تجارت و بازرگانی به شهرهای دیگر    

 

روی می آوردند تنها آبادی قابل توجه حوالی دهکد کرج در آن زمان ، قصر

 

فتحعلیشاه اجار بود که بعدها به دانشکده کشاورزی اختصاص یافت .

 

 

 

قلعه هایی از قبیل معبد ناهید در شهرستانک ، قلعه روی زمین ، قلعه گسیل ،تکیه

 

 سپهسالار که مقبره یکی از سادات زیدی است وبه روایتی مدفن شاهزاده ابراهیم

 

پسر امام موسی کاظم (ع) است . امامزاده بی بی سکینه درجنوب کرج ، قلعه شاه

 

 دژ، قلعه صلصال ، قلعه سالار، آتشگاه ودرخت کهنسال ۲۰۰۰ ساله سرو خمره ای

 

واقع در شمال باختری کرج ، تخت سلیمان در راه چالوس ، آبادی هشتگرد در راه

 

 قزوین همه و همه وجود یک تمدن باستانی بزرگ را دراین خطه روشن می سازد .

 

دیرینه شهر کرج :

 

در طول سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۵ یعنی اوایل جنگ جهانی دوم ، کرج دهکده

 

 کوچکی بود که در ۳۵کیلومتری شمال غربی شهر تهران واقع بود وجمعیت آن

 

 بیش از ۳۰۰۰ نفر نبود ولیکن به دلیل داشتن باغات سر سبز وانهار جاری خود

 

 ، به سورت مکانی سرسبز مفرّح به عنوان استراحتگاه و تفریهگاه مردم

 

 شهرهای دیگر، مورد استفاده قرار می گرفت . بارندگی های فراوان ،رودخانه پر

 

 آب کرج که از میان باغ ها وسرسبزی های کرج می گذشته وسر راه خود آنها را

 

 سیراب می کرده ، رویهم رفته فضایی دل انگیز با آب وحوایی مفهرح برای شهر

 

 کرج که به واقع یک باغ شهر بوده را ایجاد میکرد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

وضعیت کنونی کرج :

 

باز گذشت زمان ،باغ شهر دیروز به دلیل جاذبه های خود و مو قعیت خاص شهر از

 

 لحاظ نزدیک بودن به تهران و سر ریز شدن جمعیت تهران به دلایل اقتصادی و

 

معیشتی ،روز به روز بر جمعیتش افزوده شد . به طوری که رشد سالیانه جمعیت در

 

حال حاضربه ۱/۷ در صد رسیده است و بر اساس آخرین سرشماری ها جمعیت

 

شهر کرج در حدود ۰۰۰/۹۸۰ نفر بر آورد شده است که تا سال ۱۳۸۱ ، پیش بینی

 

شده که این جمعیت به ۰۳۴/۶۰۳/۱ نفر خواهد رسید . با افزایش جمعیت ، اولین

 

چیزی که به فکر خطور می کند ، مسأله چگونگی تأمین مسکن است . باید گفت که

 

برای تأمین مسکن جمعیتی که روزبه روزبر تعداد آن افزوده می شد ، شهرک های

 

اقماری رفته رفته جایکزین مساحت زیادی از فضای سبز شد و تعداد زیادی از

 

 باغات توسط افراد سود جو خشکانده شده تا به تدریج درختان جای خود را

 

 به آسمانخراشهای سر به فلک کشیده دهند .

 

توسعه مسکن از یک سو و کاهش بارندگی از سوی دیگر ( در حدود ۸/۲۳۷

 

میلیمتر در سال ) باعث شد که روز به روز بر تعداد باغات خشک افزوده شود ،

 

چرا که کاهش بارندگی سبب شده بود که آب رودخانه کرج که مهمترین منبع تامین

 

آب فضای سبز بوده و در اثر خشکسالیهای موجود به کمترین میزانخود برسد . به

 

 طوری  که نتواند جوایگوی میزان فضای سبز موجود که در حدود ۵۵۰ هکتار

 

 است ، باشد . در صورتی که این میزان فضای سبز ، تقریباً یک سوم حد استاندارد

 

 فضای سبز مورد نیاز شهر کرج است . این جاست که ماهیت وجودی سازمان

 

 پارکها و فضای سبز کرج به عنوان یک ارگان محافظ و توسعه دهند فضای سبز

 

 شهری نمایانگر می شود . چرا که این سازمان برای هر یک ارگان محافظ و

 

توسعه دهند فضای سبز شهری نمایانگر می شود . چرا که این سازمان برای هر

 

یک از مشکلات موجود ، راهکارهایی را در پیش گرفته است تا بتواند با تلاشی

 

شبانه روزی ، فضایی سبز و متناسب و شایسته شهروندان فهیم کرج مهیا سازد .

 

پس لازم به نظرمی آید که در ابتدابه معرفی واحدهای مختلف این سازمان بپردازیم .

 

امید است با راهکارهای کاربردی که « نخستین همایش کرج شناسی » ارائه می

 

دهد و مسئولین ان شاءَ الله اجرا می کنند ، شهر در ابعاد اجتماعی و فرهنگی و …

 

آرامش بیشتری را دریابد و به شهروندان تقدیم دارد .        

 

 

 

 

 

 

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.